چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیم - صفحه 3

373 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    سلام استاد گرانقدر عزیزم، چند روزه با تضاد بی پولی و کم شدن سرمایه و افزایش هزینهایم مواجه شده ام و واقعا بجا بود که این فایل هدایت شدم و خواسته من برام واضح شد و اینهاست که

    خیلی ساده و آسان بصورت فراوان پول بسازم

    هم تامین کننده اجناسم جنسش جور باشه هم مشتریم پول نقدش آماده باشه

    معاملاتم آسون راحت انجام بشه…

    و فکر می کنم باید روی باور فراوانی و درک وفهم خدا و قوانینش بیشتر کار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    صبا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2154 روز

    هدف از افرینش انسان رشد و تکامل ااو در راستای گسترش جهان است, و هیچ بشری به تکامل نمیرسد مگر ازادی انتخاب بین بد و خوب را دا را باشید, یعنی انسان بین تضادهاست که قادر است با انتخاب های درستش به رشد و تکامل خویش برسد, وگرنه اگر تضاد نبود ما هم میشدیم مثل فرشتگان, یکدست و یکرنگ, و یا مثل حیوانات که تحت غریزه خود زندگی میکنند, برتری انسان همین حق انتخواب اوست بین بد و خوب, پس شیطان عامل رشد بشر است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مریم مجرد گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    درود به همه عزیزان

    من سالهاست با قانون جذب به خواسته هام میرسم به باور رسیدن به آرزوها ایمان دارم .آشنایی با این سایت دانسته های من و سازمان دهی کرد و بهم این امید ونوید را میده که میتونم به هدف های بزرگتر فکر بهم جرات میده که از داشتن و رسیدن به رویاهام نترسم دیدن این ویدیو ها صحبت های آقای عباس منش که از عمق زندگی و واقعیت برخاسته من و استوارتر کرده آرامشم بیشتر شده و به این نتیجه رسیدم که با خدا همه چی امکان پذیر و داشته ها یا نداشته های دیگران تاثیری در زندگی من نخواهد داشت پس دعا میکنم همه به رویاهای قشنگ دلشون برسند .آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    کورش Kourosh گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    هزاران آفرین به استاد عباس منش با این ایمان و ارادهٔ محکمی که داره. واقعاً لیاقت داشتن همچنین جایگاهی رو، در زندگیش داره. در این کلیپ، نکته ای که خیلی توجّه ام رو، جلب کرد، اشاره به نکتهٔ دو قطبی بودن جهان مادّی و وجود قطب مثبت و منفی در الکترون و پروتون که ساختار اصلی جهان مادّی است، می باشد. که بسیار درک وجود تضادها و خواسته‌ها را در این دنیای مادّی، آسان تر می کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    فریبا : ) گفته:
    مدت عضویت: 2675 روز

    سلام

    هیچ چیز اتفاقی نیست

    من حدود یک ماه دارم رو جلسه دوم افرینش قانون درخواست کار می کنم و اوایل اصلا با این جلسه ارتباط برقرار نکرده بودم و نمیفهمیدمش ولی بخاطر تعهدم گفتم باید بفهمیش بعد بری جلسه بعد و جالبه همه فایلایی که حسم میگه دانلود کن در مسیر این تعهدمه و خیلی خوشحالم

    و این فایلتون جز اون مطالبی که آدم بخاطر درکش باید سر به بیابون بزاره??

    استاد تورو خدا نکنید با ذهن ما ازین کارا

    آدم از آگاهیش حیرت میکنه

    ممنونم از خدای عزیزم از سیستمش که شمارو سر راهم قرار داد.استاد شما واقعا بینظیرید و به خاطر مدار عالی که توش هستید بهتون تبریک میگم

    با تمام وجودم این ۱۰۷ تا خواسته رو مینویسم

    سپاسگزارم که حق مطلبو ادا کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2941 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش بزرگوار و خانواده بزرگ سایت ، این ویدیو از اون ویدیو هاییه که من باید چند بار ببینمش و هر بار کلیدهای بیشتری برای گشایش درهای بسته زندگی دریافت کنم ، واقعا عالی بود ، من فهمیدم زندگی در یکی از مفاهیمش یعنی همون تضادها و مشکلات ، همون چیزهایی که ما دوستشون نداریم ولی اگر هم نباشند به موفقیت نمیرسیم ، خیلی جالبه که انسان بتونه از دل مشکلاتش راه موفقیت را پیدا کنه و بجای ناراحتی و غصه از اون ها پلی برای عبور بسازه ، واقعا اگر ناخواسته ها و تضادها نبودند انگیزه ای برای بهتر شدن و ساختن وجود نداشت ، استاد شما بی نظیر هستید ، بخاطر تمام کلیدهایی که بمن برای رهگشایی میدید سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    پردیس پردیس گفته:
    مدت عضویت: 3580 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم

    بعد از خوندن چندباره نظرات برنده ها متوجه شدم که آدم باید به عمق زندگی خودش نگاه بندازه توی کلیپ هم ایشون گفتن که بین حرف تا عمل ما فاصله است و فقط عمل و اجرا کردنه که فرق بین ما و اونایی که این مطالبو نمیدونن رو آشکار میکنه یعنی کیفیت زندگیمون رو – یک هفته است که دارم به خودم فکر میکنم به روند زندگیم به نقطه ای که با گروه عباسمنش آشنا شدم ! خیلی روزای تلخی بود من یه دانشجوی جوان توی یکی از دانشگا های دولتی مطرح بودم شرایط ظاهرا خوب بود اینطور بگم خیلیا غبطه ی جایگاهمو داشتن اما من قدر نمیدونستم و حال درونم همیشه بد بود همیشه -احساس ناشکری همیشه از خدا شاکی بودم که چرا فلان دانشگاه یک سطح بالاتر قبول نشدم یا چرا ظاهرم بهتر از این که هستم نیست به عنوان یک دختر واقعا زیبا احساس نازیبایی میکردم !!! خیلی به درسم حساس بودم اما انقده گول شیطان یا چه میدونم گفتگوهای بیخود ذهن خودم رو خوردم که دچار افت شدید تحصیلی شدم همراه با حال بد و افسردگی -بعد از 6 ترم کف معدل بودن و دامن زده شدن به اوضاع بد و بدتر مثل توی راه که برای یه عمل جراحی داشتم میرفتم با خانواده تصادف سختی داشتیم حدودا یکسال بعد تونستم روی پام به صورت نرمال راه برم ! بعدش از ته دل خدا رو صدا زدم که دوست دارم شرایطم عوض بشه و خیلی خیلی اتفاقی اس ام اس گروه عباس منش به دستم رسید برای شروع کلاسای تندخوانی -و رفتم و اونجا نقطه ی شروع دوباره بود -استاد اگر به خاطر بیارن جزو بهترینای کلاسشون بودم و آخر ترم کارنامه ی دانشگاهمو براشون بردم از مشروطی به معدل اول کلاس صعود پیدا کردم یه جهش فوق العاده بود چند بار نتیجه ی تجربیات درسیمو توی تند خوانی توی سالن کنفرانس به خواسته ی استاد برای بقیه شاگردان دوره های بعدی هم رفتم و توضیح دادم -حالم خوب شده بود ناشکری از زندگیم رفته بود و خلاصه راضی و خوشحال بودم و این روند یکسال طول کشید و من در اوج انرژی ذهنی و جسمی بودم -بعد از این دوران من فکر کردم دیگه دوران رنج روحی و …به پایان رسیده و هرگز در زندگی من تکرار نخواهد شد بخاطر اینکه حالا راز زندگی صحیح رو فهمیدم !انقدر جسارت به خرج دادم و تنهایی اومدم تهران دنبال اهدافم -کلاسای دوره ی آفرینش استاد رو هم شرکت کردم -خیلی از قانونا رو یاد گرفتم اما ….. و اینجا شروع دوران بعدی بود هر چه قدر سعی میکردم که اوضاع رو کنترل کنم از دستم خارج میشد دوباره شکست دوباره سختی و رنج نرسیدن و خیلی برام عجیب بود مگه من رازها رو یاد نگرفته بودم ؟چرا هر چی تمرینات رو انجام میدادم مثل قبل اون حسای خوب رو تو وجودم زنده نمیکرد ؟ از تجربیات بشدت تلخ شکست دویاره توی درس -روابط عاطفیم و حتی شغل تازم ! انقده عصبی و گیج شده بودم که یه مدت چند ماهه همراهی با گروه عباسمنش رو و پیگیری مطالبو رها کردم -همه جزوه هامو انداختم یه گوشه -با قلبی که بیشتر شکسته شده بود ولی به طور عجیبی احساس قوی تر بودن داشت اینبار برگشتم شهرستانمون -حتی ارشد هم قبول نشدم ! خانواده و آشنایان تعجب میکردن که چطور کنکور قبول نشدم البته گفتنیه که رتبه ی من بشدت مرزی بود و من فقط ادامه تحصیل توی دانشگاه های تهران رو میخواستم و با اختلاف یک نفر توی کارنامه سبز دیدم که رد شدم !

    واقعا نمیدونستم باید چکار کنم یه مدت رها کردم و به خودم استراحت دادم چند ماه گذشت دوباره برگشتم و با این خانواده همراه شدم در حالیکه کمال طلبی هامو – مقایسه کردنمو با هم سن و سالام و عجول بودنم رو کمتر کرده بودم – به ی کلاس زبان ساده توی شهرستان راضی و دلشاد هستم انقدر احساس خوشبختی و هیجان دارم وقتی که روز کلاس میرسه -چیزی که سال ها ی پیش با اون جایگاهم قدر ندونستم -دوباره شجاعت به خرج دادم و کتاباو برگردوندم و برنامه ریختم برای کنکور ارشد- 4ماه دیگه آزمونه – من دارم درسمو میخونم توجه هم نمیکنم که بعضیا چقدر غیر مستقیم کنایه میزنن و گذشته رو یادم میارن -سعی میکنم کمتر ببینمشون-الان هم معمولی درس میخونم ولی با همون روش کلاس تندخوانی – نمیدونم که نتیجه چطور بشه ولی درسته که تغییری در ظاهر زندگیم ایجاد نشده اما توی دلم وقتی با خودم خلوت میکنم میگم تغییر یعنی اینکه یه ایمان و احساسی داشتی که شاید الان شرایطت خیلی بده اما عوض میشه -عجیبه چیزی که هرگز حسش نکرده بودم -تضاد ها و مشکلات باعث شد من غرورم کمتر بشه -یا اینکه واقعا فکر کنم برای چی اینهمه درس میخونم ؟که بعد از مدتی به جوابش رسیدم و درصدد راه اندازی کسب و کار خودم هستم مربتط با توانایی هام – اگه این چند سال من همچنان بهترین دانشگاه قبول میشدم و استخدام یه جای خوب و ازدواج و اینا پس چه موقع وقتش میرسید که توی خودم فرو بریزم ؟ بفهمم که رفتارم با اطرافیان چطور بوده ؟ این نعمتی بود که اگر چه تلخ و دردناک برای آدمی به سن و سال من که هر چی رو که دوست داشت ازش گرفته شد ولی یه چیزی توی دلم حک شده که اصلا نمیتونم بنویسمش یا به شما انتقالش بدم -پدر بزرگم میگن که کباب با چرخیدن پخته میشه شاید همینه که برا من پیش اومده!

    برای صبر و زمانی که گذاشتین و تا این جملات آخر رسیدید تشکر میکنم -امیدوارم شما احساس لذت رو بچشید از زندگیتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 849 روز

      سلام پردیس عزیز و ارزشمندم

      کامنت تاثیر گذارت روخوندم و منو به فکر فرو برد

      پردیس عزیزم، از این کامنتی که نوشتی حدودا ده سالی میگذره

      خیلی مشتاقم، اگه مایلی باشی، از موفقیت های الانت، از طی تکاملت تا الان برامون بنویسی

      امیدوارم الان که داری کامنتم رو میخونی در جایگاه و شرایطی باشی که روزی ارزو هاشو داشتی

      دوست خوبم سپاسگزارم که از تجربیات زندگیت برامون نوشتی

      انشالله خداوند بهرینتای هر چیزی رو بهتون بدن

      کباب با چرخیدنه که میپزه

      زندگی بالا و پایین داره

      روزهای خوب و به ظاهر بد( ولی در باطن سراسر درس زندگی و خودشناسی) هر دوشون هست توی این جهان مادی دو قطبی

      همه چیز در حال تغییر است، و این واقعیت و قانون جهانه

      ان مع عسر یسرا

      فان مع عسر یسرا

      همانا همراه سختی، اسانی است

      و باز تاکید کرده خدا، به راستی که همراه با سختی، اسانی است

      تضادها، باعث پیشرفت ما میشن، تا خواسته هامون رو با وضوح بیشتری طلب کنیم و به سمتش حرکت کنیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    َعلی دانشخواهی گفته:
    مدت عضویت: 3549 روز

    هر فعلی نیاز به فاعل دارد یعنی اینکه هرچیز که ساخته می شود نیاز به سازنده دارد و عقل(پیامبر درون)ما نمی پذیرد که فعلی بدون فاعل باشد.همین خودکاری که در دست ماست و ما باهاش می نویسیم نمی تونه سازنده ای نداشته باشه بنابرای این عالم هم نمی تواند بدون سازنده آن همان خداوند یکتاست!پ

    امید وارم تونسته باشم حتی یک درصد هم کمک کرده باشم هر چند سنم کمه و نجربم اندازه بقیه اعضا نیست!

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    آرامش گفته:
    مدت عضویت: 3896 روز

    سلام آقای لطفی

    با اجازه دوستان جواب شما رو میدم

    هدف امام حسین(ع) رسوا ساختن حکومت ضد اسلامى یزید وبرپاداشتن امر به معروف و نهى از منکر ، ایستادگى در برابر ظلم و ستمگرى و حمایت قرآن و زنده داشتن دین اسلام بود.

    وقتی هدف مشخص باشه برای رسیدن به هدف حتی اگر جان هم در خطر باشه باید پذیرفت.امام حسین شخصیتی والا و ماندگار داشت که به ما نشون داد هدف ما باید انقدر مهم و با ارزش باشه که حتی بهای رسیدن به هدف از دست دادن بهترین افراد زندگیش و خودش باشه و با این کار یادشون در تاریخ همیشه ماندگاره و هیچوقت فراموش نمیشه.افتخار ما مسلمانان باید داشتن همچین شخصیت بی نظیری باشه

    چه آسان است مرگى که در راه رسیدن به عزّت و احیاى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاوید و زندگى ذلیلانه جز مرگ همیشگى نیست. امام حسین(ع)

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    reza mamivand گفته:
    مدت عضویت: 3560 روز

    باسلام خدمت استاد وهمه دوستان.متاسفانه به دلیل مشکلات کمی دیرمتوجه این موضوع شدم ولی خیلی دوست داشتم نظرخودمو بگم:بعدازاینکه آفریدگارانسان روخلق کرووبه فرشتگان گفت که به انسان سجده کنن چون اسرارورازهایی روازانسان میدانست که هیچ کس نمیدانست وفرشتگاه همه سجده کردن جزابلیس که ازگروه جنیان بود.ووقتی تکبرباعث این شدکه ابلیس رانده بشه وتقاضای اینوکردکه مهلت بگیره ازخدابرای فریب ووسوسه انسان .به نظرمن چون خداوندانسان رابه بهترین شکل ممکن افریدوازروح خویش برانسان دمید به افرینش خودش اطمینان کامل داشت وهیچ نگرانی ازبابت اینکه خلقتش موردازمایش قراربگیره نداشت مانندی کمپانی ماشین که محصول جدیدی روتولید میکنه وبا افتخارتوکل دنیا تبلیغش رومیکنه چون اطمینان داره محصول تولیدیش بدون عیبه وازامتحان اون ترسی نداره.به نظرمن خداانسان روبه بهترین شکل ممکن افریدوعقل که بهترین دستگاه افرینش انسان برای تشخیص عمل خوب اززشت هست وانسان به وسیله اون میتونه پی به وجود هستی ببره را به انسان داد با خیال راحت درخواست ابلیس روپذیرفت چون کوچکترین شکی به چیزی که خودش افریده بود نداشت مانند کمپانی ماشین که خیلی راحت به خریداراش بهترین کیفیت وبهتریت گارانتی رومیده.برای اون ماشین هم مانندانسان امکان داره اتفاق بدی پیش بیاد ولی وقتی یک راننده به تمام قوانین احترام بذاره وبا هوشیاری کامل رانندگی کنه امکاه اشتباهش به صفرمیرسه مانندماکه اگربه قوانین خداوندبزرگ اهمیت بدیم ورعایت کنیم هیچ خطری ماروتهدید نمیکنه حتی ابلیس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3347 روز

      سلام

      مرسی

      دیر رسیدید ولی نظرتان عالی است

      . وعده فقر؛ انسان را از انفاق و ادای زکات و خمس بازداشتن تا مبتلا به فقرنشود: «الشیطان یعدُکم الفقر»[11]

      2٫ امر به فحشا؛ «… و یأمرکم بالفحشاء»

      3٫ امر به منکر؛ «فانه یأمر بالفحشاء و المنکر» [12]؛

      4٫ ترساندن دوستان خود (تا مبادا جهاد کرده، با کفّار مواجه شوند)؛ «انّما ذلکم الشیطان یخوّف اولیاءه فلاتخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین» [13]

      5٫ ایجاد دشمنی بین مسلمانان از طریق شرب خمر و قماربازی: «انّما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء فی الخمر و المیسر» [14]

      6٫ بازداشتن انسان از یاد خدا: «و امّا ینسینک الشیطان بعد الذکری فلا تعقد بعد الذکری مع القوم الظالمین» (انعام:68)؛ «استحوذ علیهم الشیطان فانسیهم ذکراللّه» [15]؛

      7٫ در آرزو قرار دادن: «یعدهم و یمنیّهم و ما یعدهم الشیطان الاّ غرورا» [16]؛

      8٫ جدال در مورد خدا: «و من النّاس من یجادل فی اللّهِ بغیر علمٍ و یتّبع کلَّ شیطانٍ مرید»

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: