به یاری خداوند، تیم فنی گروه تحقیقاتی عباسمنش پس از تلاش مستمر، موفق به طراحی مکانیزمی شده است که میتوان به درک سریعتری دربارهی میزان فعالیتهای اعضا این خانواده و کیفیت این فعالیتها رسید.
این تلاشها هم از جنبهی فنی و کدنویسی قابل تقدیر است و هم از جنبهی معنا و مفهومی که تلاش کرده تا مکانیزم امتیاز دهیِ سیستم به گونهای طراحی شود که:
- نه تنها به فعالیتهای اعضاء امتیاز بدهد؛
- بلکه به میزانِ تداوم روند فعالیتهایشان و میزانِ کیفیت و تأثیرگزاریِ این فعالیتها نیز امتیاز تعلق بگیرد؛
- و به این شکل اعضای فعال سایت، هم برای مدیریت سایت و هم سایر اعضاء راحتتر قابل شناسایی باشد.
در نهایت، امتیازها به شکل ستارههایی در کنار نام اعضاء نمایش داده میشود که تعداد ستارهها مشخص کنندهی میزان و کیفیتِ فعالیت دوستان در سایت است.
به طور خلاصه،برخی از فعالیتهایی که موجب اخذ امتیاز میشود، شامل:
- فعالیت در بخش دیدگاههای فایلهای دانلودی.
- فعالیت در بخش دیدگاههای محصولات.
- کسب حد معینی از امتیاز از طرف سایر کاربران به دیدگاههای شما در بخش محصولات یا فایلهای دانلودی.
- میزان تداوم فعالیتهای شما در سایت.
- فعالیت در بخش عقل کل و کسب حد معینی از امتیاز مثبت از طرف کاربران.
- خرید محصولات سایت.
نکات مهم:
- تعداد ستارههای شما به نسبت افزایش فعالیتهای شما در سایت، کیفیت این فعالیتها و میزان تداومشان، افزایش مییابد.
- حداکثر ستارهای که میتوان کسب کرد، 5 ستاره است.
- همزمان با کاهش فعالیت شما در سایت، ستارههای شما به نسبت کاهش خواهند یافت.
- در صورت ادامهی روندِ عدم فعالیت برای مدتی طولانی در سایت، رنگ ستارههای باقیمانده به خاکستری تغییر میشود.
- اما به محض اینکه دوباره فعالیت در سایت را از سر میگیرید، ستارههای شما دومرتبه طلایی شده و همچنین میتوانید در مدت کوتاهتری نسبت به قبل، ستارههای از دست رفته را برگردانید.
- امتیاز کنار نام هر کسی از زمانی که اولین فعالیت را پس از انتشار این قابلیت انجام میدهد محاسبه میشود و طی ۲۴ساعت، در سایت نمایش داده خواهد شد. بنابر این، اگر هنوز ستارهای روبروی نامتان مشاهده نمیکنید، با انجام اولین فعالیتتان در سایت، امتیاز شما محاسبه خواهد شد؛ البته این امکان هم وجود دارد که هنوز امتیاز لازم برای دریافت هیچ ستارهای را کسب نکرده باشید، پس به فعالیت در سایت ادامه دهید.
- ستارهها به صورت خودکار، هر روزه برای کاربرانی که در آن روز در سایت فعالیت داشتهاند، بروزرسانی خواهد شد.
هدف ما از صرف اینهمه زمان، انرژی و هزینه برای طراحی این مکانیزم این است که :
هم مدیریت گروه تحقیقاتی عباسمنش و هم سایر اعضا بتوانند در یک نگاه و از طریق ستارههای کاربران، دوستان فعال و میزان کیفیتِ فعالیتهایشان در سایت به شناخت بهتری برسند.
به نام خداوند بخشنده مهربان
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و همسفرهای عزیزم در این سفر به یاد ماندنی..
تصمیم گرفتم تو این کامنت رد پای خودم رو اینجا بزارم تا بعد ها به عنوان یه سند و یه مدرک برای خودم و اینکه مطمین باشم تو مسیر درستی قدم برداشتم ازش استفاده کنم…
حدود پنج سال پیش نمیدونستم چی درسته و چی غلط و به خیال خودم داشتم درست زندگی میکردم وقتی آدمهای فقر و درمونده رو میدیدم غصه می خوردم یا اینکه باورهای غلطی راجب پول و ثروت داشتم…میخواستم تو روابط همه چیز تحت کنترل من باشه …تا اینکه از طریق خواهرم با مسیر درست زندگی کردن آشنا شدم ایشون دوره ای خریده بود و من متوجه تغییرات اخلاقی خواهرم شدم و ازش علت رو پرسیدم ..
وقتی خواهرم برام راجب این دوره گفت خودم رو مشتاق دیدم که راجب اون بیشتر بدونم خلاصه که تو این راه پا گذاشتم و به طور خیلی اتفاقی یه فایل از استاد تو اینستا دیدم و شنیدمو تا مغز استخوانم نفوذ کرد …..اینجا بود که با سایت آشنا شدم و به خواهرم هم معرفی کردم با هم فایلهای رایگان رو گوش میدادیم ولی واقعیت این بود که درک درستی راجب باور و فرکانس نداشتم …
خیلی تلاش کردم تا معنی اینها رو درک کنم ولی انگار خوب درک نکرده بودم چون نمیتونستم مومنتومهای مثبتی رو که تو ذهن داشتم و ایجاد میکردم نگهدارم …….پس انرژی خیلی زیادی از من گرفته شد و من خسته شدم…توی یه قسمتهایی از وجودم مثل حال خوبم تاثیر داشت ولی توی رسیدن به خواسته ها نه…چرا؟؟؟چون بلد نبودم چطور خواسته ام رو خلق کنم همیشه نگران بودم که چطوری؟؟؟مگه میشه؟؟؟من میخوام درسته ولی من که پول ندارم اینو ندارم اونو ندارم و خلاصه که نمیشه من میدونم….
تا اینکه به خاطر نگرانیهای بیمورد و زومممم کردن های الکی و خواندن مطالب راجب بیماریها خودم باعث شدم که مشکلی برای بدنم به وجود بیاد به طوری که دکتر مبهوت مونده بود که تو که هیچ سابقه ای نداشتی آخه چرا؟؟؟؟؟!و مجبور شدم قرص بخورم که طبق حرف دکتر فقط کنترل کننده بود و هیچ تاثیری روی مداوای مشکل من نداشت….
هیچ وقت نتونستم بپذیرمش ولی نمیدونستم باید چی کار کنم؟؟!!تا اینکه فایلهایی از استاد با عنوان تسلیم شدن در برابر خداوند و چگونگی اجابت دعا رو گوش دادم …طوری شده بود که هر روز اونها رو گوش میدادم و هر بار بیشتر باور میکردم که میشه ..بعد پیش خودم گفتم چرا دعای من اجابت نشه ؟؟خداوند ی که قادر مطلق هست حتما میتونه دعای من رو هم برآورده کنه اون که تونست به حضرت زکریا فرزند بده با اینکه هم خودش و هم زنش پیر و فرتوت بودن …پس خواسته من که در مقابل خواسته حضرت زکریا چیزی نیست که.
.یه مدت رو این باور کار کردم و خواسته رو تو وجود خودم شکل دادم تا اینکه درهای هدایت خداوند به روی من باز شد به صورت معجزه وار با گیاهان دارویی آشنا شدم و اونها رو جایگزین قرص کردم باورم نمیشد من اصلا اعتقادی به این چیزها نداشتم فقط دکتر و هر چی اون بگه ولی نشونه اومد و به من گفته شد اعتماد کن خوبه…وقتی به خودم اومدم دیدم بیست روز قرص نمیخورم…ورزشهایی انجام میدم که به من گفته شد …خوراکیهایی سر راهم قرار گرفت که الان خوردنشون برا من عادت شده و خودم هم درست نمیدونم چطور اومدن و چطور برای من عادت شدن الان حالم خیلیییی بهتر و اماااااااا معجزه آخر اینکه من تو این راه سلامتی و تندرستی تونستم دوره شما رو به عنوان اولین محصول از شما خریداری کنم و با بودن تو این دوره یا سفر…. من بیشتر از پیش همه چیز رو یا بهتر بگم علت همه چیز رو درک میکنم و فهمیدم اتفاقات زندگی با ایجاد مومنتوم ها و ایجاد باورهای مثبت و منفی خودمون شکل میگیرن…این دوره برای من مثل یه معجزه است و من میخام با چیزهایی که یاد میگیرم زندگی ام رو بهتر کنم..میدونید همین امروز یه عالمه فکر منفی راجب اینکه چطور؟؟؟؟چطور میخای به سلامتی کامل برسی؟؟؟نمیشه…و از این جور خرافه هایی که ذهن میسازه سراغم اومده بود ولی با استفاده از جعبه ابزارم و با استفاده از تمرکز رو نوشتن و خواندن دست نوشته ها پیش از گوش دادن فایل صوتی حالم رو بهتر کردم که فکر میکنم (مریم جان اونها رو مینویسه) ..من روز به روز دارم بهتر میشم و این حق من هست اگه با جریان خداوند همراه باشم سلامت باشم چون خداوند تنها منبع خیر و سلامتی و ثروته….
استاد عزیزم بی نهایت از شما بابت این اطلاعات ناب ممنونم …به خدا قسم زمانی که اولین حرفهای شما رو تو اولین فایل گوش دادم دقیقا مثل یه آب بسیار سرد بود که روی یه آتیش داغ ریخته شد…انگار یه نفر داشت صحبت میکرد و به من اطمینان میداد که راهت درسته ..اینقد خیالم راحت شد که نگوو ووو
دوستدار شما لیما