ارزش ابزار

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

آیا تا به حال این تجربه را داشتی که به خاطر اینکه کمتر هزینه کنی کاری انجام دهی اما نه تنها نتوانستی صرفه جویی کنی بلکه صدها برابر هم مجبور شدی بیشتر هزینه کنی؟

ذهن فقیر، همیشه همه چیز را گران می‌خرد. این نوع تفکر بخاطر کمتر هزینه کردن، همیشه با انتخاب‌ها و خریدهایش در دراز مدت هزینه‌های بسیار گزاف و حتی گاهی ضررهایی جبران ناپذیر متحمل می‌شود.

ذهن فقیر، بخاطر هزینه کمتر، ایده‌اش خرید خودرویی دست دوم است و این ایده فقیرانه با هزینه‌هایی همراه می‌شود که در دراز مدت از یک خوردوی نو و با کیفیت هم گران‌تر تمام می‌شود. از زمان و هزینه‌ای که صرف عبور و مرور به تعمیرگاه‌ها یا خرید قطعات یدکی می‌شود، زمان‌هایی که در جاده و خیابان از کار می افتد تا به خطر انداختن سلامتی‌ و تصادف به خاطر کیفیت پایین خودرو و …

ایده ذهن فقیر استفاده از نیروی کار غیر متخصص است فقط برای اینکه دستمزد کمتری بپردازد. اما نه تنها مسئله‌ حل نمی‌شود بلکه به خاطر رفع مسائل بغرنجی که نیروی غیر متخصص ایجاد می‌کند، گاهی افراد تمام زندگی‌شان را می‌پردازند.

نمونه‌اش پیمانکاری است که به خاطر استفاده از نیروی انسانی ناکارآمد یا وسایل بی کیفیت، مجبور به تخریب کامل ساختمان شده‌اند. یا آن ساختمان بر سر ساکنینش آوار شده است.

ذهن فقیر همیشه آماده است تا نه تنها با ایده هایش شما را گرفتار کند بلکه همه چیز را برایت گران تمام کند.

کافی است خودروی نامناسب و ارزان، در وسط یک جاده خاموش شود

کافی است ظرف ارزان، در حین غذا خوردن شکسته و شما را از آن غذای لذیذتان محروم کند یا به شما آسیب وارد کند.

کافی است ابزار ارزان قیمت در حین تعمیر یک وسیله با ارزش، شکسته و کالای با ارزشی را خراب کند… آنوقت ضرر و زیان ناشی از آن بسیار بیشتر است.

وقتی تصمیم به تغییر ذهن فقیر می‌گیری تا یک ذهن ثروتمند برای خود بسازی، یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید به آن توجه کنی، ساختن باورهای مناسب برای خرید کردن و خرج کردن است.

هرگاه خواستی درباره قیمت ابزاری قضاوت کنی، دقت کن به ازای هزینه‌ای که می‌پردازی، چه چیزی را دریافت می‌کنی و چه نتیجه‌ای ایجاد می‌شود؟!

این نتیجه می‌تواند شامل:

زمانی که صرف کار کردن با آن ابزار می کنی

امنیت، اطمینان و کارایی که آن ابزار برایت ایجاد می‌کند

راحتی و لذت استفاده از آن ابزار

مدت زمان کارا بودن این ابزار برای حل مسائل یا پیشگیری از مسائلی که موجب ضرر و زیان می شود و …

و در یک کلام تمام این نتایج را با هم جمع کن. اگر جمع این نتایج، بیش از هزینه‌ای بود که برایش پرداخته‌ای، یعنی آن ابزار را ارزان خریده‌ای!

وقتی آگاهانه این کار را انجام دهی، ذهنی ثروتمند برای خود می‌سازی که تو را به انجام خریدهایی هدایت می‌کند که نه تنها هزینه نیستند بلکه جزء سرمایه گذاری‌های زندگی‌ات به حساب می آیند. سرمایه گذاری‌هایی که به خاطر ترس های حاصل از ذهن فقیر حتی به آنها فکر هم نمی کردی.


یک تمرین عالی برای ساختن ذهنیت ثروتمند:

بعنوان یک تمرین، لطفاً در بخش نظرات همین صفحه، از ماجراهای خرید ابزارهایی بنویس که فقط به خاطر ارزان بودن، آنها را انتخاب کردی اما  دردسرها و ضرر و زیان هایی از زمان، انرژی و هزینه هایی که مجددا برای رفع مسائل حاصل از گذاشتی، برایت ایجاد کرد که در نهایت بسیار گران تمام شد

و نیز زمانیکه ابزار با قیمت گران‌تر را خریدی، اما کارایی آن ابزار و نتایجی که در دراز مدت ایجاد کرده، تو را به این نتیجه رسانده که این ابزار بسیار ارزان خریده شده است.

این تمرین به شما کمک می کند ذهن ات را بهتر شناخته و شروع به اصلاح آن و ساختن یک ذهن ثروتمند نمایی.

مشتاق خواندن ماجراهایتان هستم.

سید حسین عباس منش

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    304MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی ارزش ابزار
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1123 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده مینا سیدپور» در این صفحه: 3
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم…

    روز دهم، روز شمار توانایی تشخیص اصل از فرع!

    استاد قشنگم آخه شما چقدر مهربون می تونید باشید وباعشق، که برای هرچیزی که نیازه هرکسی بدونه ویاد بگیره تا بتونه زندگی خوبی داشته باشه، یه فایل پراز اگاهی تهیه می کنید وتو سایت به اشتراک میذارید اونم به صورت کاملا رایگان!!

    در اختیار هرکسی که بخواد راحت و خوشبخت زندگی کنه…

    درسهایی از زندگی که هیچکس یادمون نداد یعنی بلد نبودن که یادمون بدن، حالا گاهی به صورت پراکنده ونصیحت وار بودن کسائیکه یه چیزایی بهمون گفته باشند که این کار خوبه اون کار خوب نیست این روش بهتره یا اون روش درست نیست، اما بدون شک هیچکس نبوده ونیست که بیاد وقت بذاره وباعشق واز روی مهربانی ساعت ها وساعت ها فایل ضبط کنه اونم از تجربه ها وآگاهی های ناب وزندگی سازش، وبگه هرکی میخواد بیاد و یاد بگیره و توزندگیش پیاده کنه تا هم خیر دنیارو داشته باشه وهم خیر اخرت رو!!

    واقعا هرکسی که بتونه این تجربه ها وآگاهی هایی که شما میدید رو توی زندگیش پیاده کنه به راحتی می تونه به سبک و روشی آسون زندگیش رو بسازه همونطور که دلش میخواد وبهترینه…

    من تمام فایلهایی که شما تو سایت به صورت دانلودی گذاشتید رو دیدم وشنیدم وبعضا خیلی از فایلها رو چندین بار دیدم وگوش دادم، یعنی شما برای هر مسئله ای راهکار دادید ..

    خوشا به سعادت بچه هایی که از سن کم با شما آشنا میشن قشنگ یه الگوی عالی هستید براشون تا از سبک وروش زندگی واصول شماتوی زندگیشون استفاده کنند، منکه از وقتی دارم به سبک و روش شما اونم شاید فقط 50 درصد توی زندگیم استفاده می کنم می تونم به جرات بگم که دربیشتر مواقع توی زندگیم فقط خیر وخوشی می بینم و زندگیم به بهترین وراحترین روش داره اداره میشه…

    چون خیلی از اون راهکارها، روشها و باورها وعقیده های نادرست گذشته رو ریختم دور به جاش از اصول وروش شما استفاده می کنم…

    واقعا باور نداشتن به فراوانی ، وترس از کمبود یا تموم شدن یا از دست دادن ودیگه بدست نیاوردن باعث شده بود همیشه چیزای ارزون برای خودم بخرم وهمیشه هم کلی حس خوب داشتم که مثلا می تونستم با فلان مبلغ یه دونه کالا بخرم ولی حالا رفتم تو حراجی و پایین شهر و فلان فروشگاه با همون مبلغ چندتا کالا خریدم غافل از اینکه چقدر جنس بی کیفیتی خریدم و در اصل استفاده وبهره چندانی هم از هیچکدومشون نمی تونستم بکنم چون خیلی بی کیفیت بودند ولی بازم من خوشحال وخرسند بودم چون به تعداد کالاهایی که تهیه کردم نگاه میکردم و نه کارایی وماندگاری وکیفیتشون!!

    خدا رو صدهزار مرتبه شکر از وقتیکه دارم از اگاهیهای شما استفاده می کنم و باور فراوانی در من شکل گرفته خیلی خیلی بهتر شدم و معمولا 80 درصد با همین باور که همیشه همه چیز برای رفع نیاز من وجود داره حتی پول و من باید با پولی که پرداخت می کنم جنس مرغوب تهیه کنم تا کارایی عالی داشته باشه و با کیفیت باشه، وبراحتی دست به جیب میشم، از انور هم از کیفیت عالی چیزی که تهیه کردم راضی ام وهم حس ارزشمندی و حس ثروتمند بودن بهم دست میده و جالبه که سریع به لطف خدا هم اندازه همون مبِلغ وگاهی چند برابر پولیکه هزینه کردم بهم از طریق های مختلف برمیگرده…

    اما همیشه هم این رو مد نظر دارم که چیزیکه تهیه میکنم واقعا کاربردی باشه وهیچوقت چیز الکی نمی خرم یا مثلا به خاطر چشم وهم چشمی سراغ خرید وتهیه چیزی نمیرم ویا از روی حرص وطمع دنبال جمع کردن و انباشته کردن چیزی نیستم،یا خیلی وقته که ترس از دست دادن در من به صفر رسیده یعنی ترس اینو ندارم که چیزی رو از دست بدم حالا به هر طریقی چون مطمعنم که ادم سپاس گزاروقدردان چیزی از دست نمیده بلکه همیشه در حال دریافت نعمتهای بیشتر از سمت خداوند هست…

    استاد قشنگم از وقتی حس فراوانی دارم همه چیز به راحتی وبهترینش در اختیارم قرار میگیره و من فهمیدم که اینها بابت خود ارزشی وحس لیاقتی هست که در من شکل گرفته…

    من یه اخلاق خوب همیشه داشتم الانم دارم که هیچوقت هیچ چیزی تو خونه مختص به فقط مهمان ندارم، مثلا بگم این رختخواب چون نو هست زیبا هست فقط مال مهمانه،این ظروف فقط مختص وقتی هست که مهمان بیاد، یا جوریکه خیلی از خانومها همیشه بهترین غذا ودسر و دیزاین و ارایش ولباس و عطر و ….میذارن برای وقتیکه میخواد مهمان بیاد و یا میخوان برن مهمانی…

    من یه عقیده ای دارم که میگم کی بهتر از خودم؟؟.

    اینکه هر انچه که دارم در نهایت قدردانی ومراقبت درست ازشون هم خودم ازشون استفاده می کنم و هم برای مهمان بهترین رو ارائه میدم، ولی بین خودم ومیهمان فرقی نمیذارم..

    در مورد ارزش ابزار برای منم پیش اومده سر خسیس بازی یه چیز بی کیفیت یا دست دوم گرفتم بعد زده داغون وخراب شده خیلی زود وباز کلی خرجش کردم تا تعمیر بشه اخرشم مثل اولش نشده…

    یه چیزی که خیلی واضح و قابل لمس هست وقتی کسی میاد روی خودشناسی وخداشناسی کار میکنه و به مرور شخصیتش تغییر میکنه ناخودآگاه طرز برخورد وسبک وروش علایق وسلایقش هم تغییر میکنه وبهبود پیدا میکنه طوریکه حس لیاقت وارزشمندی وعزت نفسی که از تغییر شخصیتش عایدش شده، طوری روش تاثیر میذاره که با حس لیاقتی که تو وجودش درونی شده، همیشه دنبال بهترینها برای خودش هست، برخلاف گذشته که فقط برا رفع نیازش دنبال رفع خواسته هاش بود نه برای لذت بردن وحس خوب داشتن …

    استاد جان،خدارو صدهزار مرتبه شکر که مارو در مسیر شما قرار داد تا با زندگی به روش واصولی که ازشما می اموزیم، طعم شیرین خوشبختی وحس ارزشمندی ورضایت درونی رو تجربه کنیم.

    استاد جانم در پناه امن خداوند باشید هر لحظه وهمیشه انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    دوباره سلام استاد قشنگم استاد مهربونم استاد باعشقم…

    یادم رفت تو دیدگاه قبلیم در مورد این موضوع هم بگم،در مورد اینکه شاید خیلی از بچه های سایت که هنوز دوره های شمارو استفاده نکردند یا نتونستند تهیه کنند پیش خودشون مثل قبل من بگن که دوره هاتون گرونه!!!

    باید خدمت تک تک دوستان عزیزم عرض کنم که منه مینا از اون دوسال پیش که عاجز وتسلیم خداوند شدم وخدا شمارو بهم هدیه داد واین سایت پراز اگاهیهای زندگی ساز، ورودی مالی زندگیم فقط وفقط 1 میلیون 100هزار تومن بود، همسرم از زندگیم رفته بود، درآمدی نداشتم فقط 800 تومن از خونه ای که مال خودم بود وداده بودم اجاره ، اجاره دریافت میکردم و یارانه بود که وارد حساب منو پسرم میشد و 25میلیون توبانک داشتم که 200 تومن سود ازش دریافت میکردم، تمام حق وحقوق و مهریه و….بخشیده بودم به خاطر اعراض از رفتن تو حاشیه و جنگ ودعوا و کشمکش و دادگاه و ..

    طبق خواست شما که توفایلهاتون خواسته بودید فقط 6 ماه باشما همراه باشیم ،فقط وفقط از اگاهیهای شما استفاده کنیم منم گوش کردم وبرای اولین بار توی زندگیم از اینکه به حرف کسی گوش کردم وباهاش همراه شدم بی نهایت راضی وخرسندم و شاکر خداوند…

    شما توچندتا از فایهاتون گفتید که اول از فایلهای رایگان ودانلودی سایت استفاده کنید اگرررررر نتیجه گرفتید بیاین دوره هارو خریداری کنید…

    واقعا که شما به مسیری که درش قرار گرفتید تمام این سالها اعتقاد داشتید و دارید ، که اصولیکه تجربش کردید وحالا در اختیار هرکی که بخواد ازش استفاده کنه گذاشتید اصله، وامتحان شده،تا هرکسی که بهش عمل کنه خیر دنیا وآخرت رو یکجا نسیب خودش کنه به شرط عملکرد بهشون…

    خلاصه کنم که بعد حدودا 6و7 ماه که فایلهای شمارو شبانه روز، می تونم بگم کل 24 ساعت حتی تو خواب از گوشیم پخش میشد تاصبح، گوش دادم وشروع کردم یکی یکی قوانین رو به کار گرفتن، از اون موقعه ها تا الان حدودا یکسال میگذره، تا 4 ماه پیش که بتونم قدمها رو تهیه کنم، درآمدم بین 15 تا 20 میلیون بود وپس اندازم به 100 میلیون رسیده بود شکر خدا، اما به محض اینکه قدم اول ودوم رو خریدم برکت ورزق وروزی و ورودیهای مالی من حداد دو برابر شد و آرامش وامنیت و حس خوشبختیم صدها برابر به لطف الله، والان که دارم اینهارو می نویسم ورودی مالی ماهیانه ی من حدودا بین 20 تا 30 میلیون هست، واون 25 میلیون پس اندازم تبدیل شده به 350میلیون، به غیر از 60و70 میلیون طلاء که خریداری کردم، به غیر از وسایل خونه که حدودا 100 میلیون وسایل برای خونه گرفتم، وحتی بعد جدایی مجبور نشدم برم تو خونه ی یه خوابه 60 متریم، والان نزدیک دوماهه یه خونه ی 200 متری ویلایی رهن واجاره کردم که فقط 100 متر حیاط داره، پراز درختهای میوه، پراز گل، پراز ارامش وپراز برکت…واینها همه از روی لطف ورحمت خداوند بوده وهست …

    و به خاطر راه ورسمی واصلی که شما بهم آموزش دادید و من در حدی که اجراش کردم نتیجه دیدم…

    خدا میدونه بعد این قراره چقدر نعمت وبرکت ولطف خدا شامل حالم بشه واز لطف بیکرانش بهرمند بشم، به شرط ایمان، به شرط یکتاپرستی، به شرط درستکاری و صداقت، به شرط عملکرد واجرا کردن اصول واصل واساس قوانین خداوند لحظه به لحظه در زندگیم….

    واقعا آیا باز کسی هست که بگه دوره های شما گرونه؟؟؟؟؟

    مگه غیر از اینه که فقط عمل به فایلهای رایگانتون منو از اون شرایط به شرایطی عالی رسوند؟

    وبعد خریداری دوره ی فوق العاده قدمهاتون حالا به لطف الله مهربان هزاران برابر مبلغ خرید هر قدم وارد زندگیم شده حلال وپاک وآماده….

    به الله قسم که هرکسی به سرسوزن ایمان واعتماد به ربی که شما بهمون شناسوندید برسه، از همه لحاظ به خوشبختی دست پیدا میکنه خوشبختی که یه پکیج کامل باشه از ( روابط عالی، درامد و ورودیهای مالی عالی، سلامتی و حس شادی ونشاط و صد البته یکتاپرستی )

    بودن باشما، بودن در مسیر شما، عمل کردن به اگاهیهایی که در اختیار ما گذاشتید ومیذارید، خیری به همراه داره که نمیشه روش ارزش مادی گذاشت، گفتن نداره خودتون میدونید که با دعای تک تک بچه های سایت که عمل کردن ونتیجه گرفتن چه خیری وارد زندگی خودتون شده که در برابر مبالغ ناچیز این دوره ها هیچه!!!

    چرا هیچ؟

    چون اون خیری که خالق میده وقولش رو داده، اون پاداش هزاران برابر کار خیر ومسیر خیری هست که شما برای ما گذاشتید..

    استاد عزیزم بی نهایت ازتون سپاسگزارم وهمینطور از مریم جان عزیزم، شما اصل رو آوردید توی زندگیتون وبه لطف خدا به سبک وروشی آسون و دلچسب، اون رو بهمون می آموزید…

    انشالله خیردنیا وآخرت هر لحظه نسیبتون باشه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز هجدهم روزشمار تحول زندگی من..

    الهی هزاران بارشکر الله مهربان رو که همراه با کارکرد قدمها وقتی دوباره وچند بار فایلهای نابتون رو می بینم هزاران باور جدید، حس های ناب وانگیزه و آگاهی وارد تمام وجودم میشه، قبل کارکرد قدمها برداشتهام از فایلهای شما منو به یه سری راه ومسیرهای خوب هدایت کرد وحالا که دارم قدمهارو کار میکنم هربار این اگاهیها داره برای من کلی ارزش خلق میکنه..

    ارزش ابزار!!!!

    چقد تحت تاثیر باور کمبود و باور عدم لیاقت، از بچگی همش از اونچیزهایی که بهترین بودن و باید مال من میشدن گذشتم، یا بدستشون نیاوردم ویا از دستشون دادم، از بچگی انقدر ترس از دست دادن داشتم ترس خراب شدن، ترس از بین رفتن، که تحت تاثیر حرفهای مادرم بهم رسیده بود اذییت شدم..

    بنده خدا چون میدونست بابام اونطور که باید برامون هزینه نمیکنه، همش میگفت: مراقب لباسها و وسایلتون باشیداا…خراب بشه ،پاره بشه و….دیگه پول نداریم که بخریم…

    خب اینا توی ذهن من توی وجودم شکل گرفته بود، در مورد همه چیز باور کمبود داشتم، برای همین مدتهای طولانی حتی وقتی شرایط مالیم خوب بود باز از فروشگاهها ومغازه های پایین شهر خرید میکردم، برای خرید یه ابزار یا یه دست لباس ساعتها وقت میذاشتم تو گرما وسرما میرفتم بازار، یکی می شنید میگفت اوووووو، حالا مگه اگه از همینجا نزدیک خونه میخریدی چقد فرقش بود!!!!

    وقتی چیز ارزون میدیم مثل کیف وکفش ولباس و وسایل آشپزخونه کلی چیز میخریدم، حتی اگه بهشون نیاز نداشتم، میذاشتم گوشه ی خونه،تازه وقتی میومدم ازشون استفاده کنم میدیدم ای بابا اینکه زدگی داره، نخ کش شده ، لب پر شدس!!!!

    حتی وقتی با خانواده ودوست و آشنا میرفتیم بیرون بهم میگفتن غذا چی میخوری ارزونترین غذا رو انتخاب میکردم میگفتم من مهمونم زیاد خرج رو دستشون نذارم در صورتیکه اصلا اون چیزیکه سفارش میدادم باب میلم نبود….

    یعنی این قیمت گرفتن اجناس از دهها مغازه وفروشگاه امونم رو بریده بود، تا بلکه یه جا اون چیزیکه میخوام رو ارزونتر پیدا کنم….

    ودر اکثر مواقع هم همونقد که پول داده بودم خب آش میخوردم و اون هزینه ای که مثلا تخفیف گرفته بودم یا کمتر خریده بودم ارزشش رو نداشت ..جون جنسی که تهیه میکردم باب میلم نبود…

    تا اینکه یه چندسالی گذشت و شرایط طوری تغییر کرد که من یه کم رو خودم کار کردم ، سعی میکردم باور کنم که من لایق بهترینها هستم …

    کم کم سعی کردم حداقل جنسهای دست دوم و ارزون وبی کیفیت رو نخرم..

    سعی کردم وقتی باکسی میرم بیرون چیزیکه دوست دارم رو سفارش بدم…

    سعی میکردم که به جای رفتن به ده تا مغازه و دنبال تخفیف وارزونتر گشتن و چندتا چندتا خرید کردن از اون چیزیکه میخوام یه دونه ازش بخرم ولی با کیفیتش رو…

    همینطوری کج دار مریض داشتم رو باور عدم لیاقت و باور کمبودم کار میکردم ونتیجه های خوبی هم گرفته بودم که با شما آشنا شدم و کلی در مورد خودم به کشفیات جدید رسیدم وکلی باور فراوانی و احساس لیاقت جاری شد تو وجودم اونم نه یه دفعه بلکه کم کم….

    من تمرین کردم سعی کردم امتحان کردم تجربه کردم بعدش به یقین رسیدم در مورد اینکه جهان پراز فراوانیه،این من هستم که نمیخوام، این من هستم که باور کرده بودم سهمم همونقدر هست..

    ولی به یاداوردم که چطور هربار که بدون ترس پولهامو هزینه میکردم برای خودم وپسرم ویا عزیزانم همون روز یا چندروز بعدش همون مقدار یا چندبرابر بیشتر حتی از جاهایی که فکرشو نمیکردم به دستم میرسید….

    به یاد اوردم که چطور وقتی جنس با کیفیت میخریدم سالها برام کار کرده ومن ازش استعاده مفید کردم ولی جنس بی کیفیت وارزون زودی داغون شده ومن مجبور شدم باز هزینه کنم برم یکی دیگه یا بهترشو بخرم…

    شروع کردم تمرین کردن، حتی در مورد آدمها، مثلا من پیش خودم میگفتم چرا فلانی که مثلا خانم دکتر هست، یا مهندس هست باید با من که تو مطبش کارمیکنم دوست بشه منو دعوت کنه خونشون یا بیرون برای قهوه یا پیاده روی، ولی از وقتی شروع کرده بودم رو خودم کار کردن ادمهای دور وبرم هم کیفیتشون تغییر کرد یعنی ادمهای آگاه، معنوی، راستگو و صادقتری سر راهم قرار میگرفتند وحتی پولدارتر…

    شروع کردم وقتی میرم خرید زیاد به قیمت ها توجه نکنم مثلا تو فروشگاه مواد غذایی، سبد رو برمیداشتم وهرچی میخواستم میریختم داخلش، حتی شده بود یکی دوبار دم صندوق دیدم مبلغ خرید من بیشتر از موجودی کارتم هست تازه اونجا تصمیم میگرفتم مثلا 4 تا چیز غیر ضروری رو برگردونم، ولی دیگه مثل گذشته نمی گفتم این گرونه، اون گرونه، اینم که واجب نیست، اینو نخرم هم مشکلی نیست، در صورتیکه من دلم میخواست همه ی اون چیزهایی که نیاز داشتم رو داشته باشم، این حس اینکه من پولدارم، خداوند از ذخایر غیبیش میرسونه، کارتم پر میشه، باعث میشد بتونم به راحتی بعدها خرید کنم، وحالا طوری شده که بدون نگرانی می تونم هرچی دلم بخواد ونیاز دارم رو خرید کنم البته به اندازه ی ایمانم، ایمان به اینکه اگه تونستم اینو بدست بیارم پس فلان چیز رو هم می تونم داشته باشم…

    من سعی کردم یه مدت طولانی از فروشگاهها ورستورانها و مراکز خرید عالی که مثلا پولدارها ازشون خرید میکنن خرید کنم همزمان هم اعتمادبه نفسم بالا میرفت هم احساس لیاقتم بیشتر میشد هم با دیدن اونهمه ادم پولدار که با فراق بال چیزهای گرون سفارش میدادن و میخریدن باور فراوانی من داشت شکل میگرفت…تازه کلی هم سپاسگزاری میکردم از خدا بابت اینهمه فراوانی وثروتی که دیگران وخودم دارم…

    گاهی سعی میکردم اون مبلغ پولی که کنار گذاشتم وبهش احتیاجی ندارم، یا اون وسیله و یا لباسی که مورد نیازم نیست واضافست رو باعشق به اطرافیانم ببخشم واین خودش به باور فروانی من کمک میکرد وباور لیاقت در من در حال شکل گیری بود که من انقدر دارم شکر خدا که می تونم اینقدرش رو مثلا باعشق ببخشم…

    اما هنوز در مورد یه چیزهایی باور کمبود دارم، حس عدم لیاقت دارم، ولی حداقل میدونم ریشه اش از کجا داره آب میخوره…

    حداقل میدونم چرا هنوز چنین حسی در وجودم هست ودارم روش کار میکنم، وشکر خدا تمرین ستاره قطبی یکی از راهکارهایی هست که باعث شده وقتی من می بینم خواسته هام به راحتی اجابت میشه پس چرا بیشتر وبهترشو وبزرگترشو نخوام و الان یه مدته دارم روی این موضوع کار میکنم که فقط باید از ته دلم بخوام وتصویر سازی کنم که دارمش، تا موجود بشه، وقتی من چیزی رو میخوام که بهم حس خوب میده، برام مفید هست وضرری برام نداره چرا جهان باهاش مخالفت کنه، مگه غیر اینکه قوانین جهان بر پایه ی خلق کردن هست، تو هرچیزی بخوای حتی اگه به ضررت هم باشه اگه توفرکانسش باشی تواون فرکانس دریافتش میکنی حتی اگه برات بدباشه وبهت آسیب بزنه…

    حالا وقتی که من چیزهای خوب میخوام باید توفرکانسش قرار بگیرم به قول شما استادعزیزم از قبل همه چیز تواون فرکانس هست من باید تواون مدار قرار بگیرم تا مال من بشه…

    واقعا چه حس خوبیه، اینکه از باور محدود کننده ای مثل اینکه ثروت خوب نیست، خدا ثروتمندهارو دوست نداره، ادمهای ثروتمند کافر وبی خدا هستند، برسی به باور اینکه خداوند ثروتمند بودنت رو دوست داره وبهت همه چیز عطاء میکنه وقتی می بینه اون ثروت باعث شده تو جهان رو گسترش بدی وهمیشه در ناز ونعمت و قدردانی وسپاسگزاری و بخشندگی باشی…

    الهی هزاران بارشکرت بابت این اگاهیهای ناب

    بابت شما استاد عزیز دلم

    بابت همه چیز خدا رو سپاسگزارم

    ولی تمرین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: