ارزش ابزار - صفحه 44 (به ترتیب امتیاز)

1123 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سنسی میکائیل خواجه گفته:
    مدت عضویت: 2593 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم عباسمنش

    18 روز از سفرنامه ام

    از خواب که بلند شدم سپاسگزار خداوند شدم دوشم گرفتم به خودم اومدم و صبحانمو خوردم فایل استاد رو هم شنیدم …

    من خودم هم همیشه بر این باورم که یکم دیرتر بدون عجله چیزی رو میخرم ولی اونی که واقعا از نظر کیفیت خوب باشه رو میخرم و امیشه هم راضیم و مدت زیادی هم ازش استفاده میکنم از گوشی موبایل گرفته کیف کفش لباس خیلی رو کفش و وسایلی که میپوشم حساسم و بجای 7.8 تا لباس 3.4 لباس خوب میگیرم ولی جنس خوبی که به دلم بشینه توش راحت باشم و کیفیتش خوب باشه هم میخرم روی خوراکی ها زیاد اینکارو نمیکردم تا اینکه یکی دو بار مسموم شدم یا از مزش خوشم نیومد انداختمش دور یا ساندویچم همینطور یا بعضی کبابیا که ارزون قیمت میدن کلا حالم بهم میخورد بخاطر همین بجای اینکه هفته ای دو سه بار بریم یک بار میریم ولی حای خوب میریم و غذاهای با کیفیت میخوریم

    یک بار لباس های ارزون قیمت گرفتم و تو یکی دو هفته شل شد نخ کش شد و کلا نابود شد و بعد از اون هم تصمیم گرفتم که از جنسای خوب استفاده کنم چون میگفتم یه چیز خوب بگیرم حداقل یه سالی بپوشمش و همیشه خدا خداروشکر دنبال چیزهای با کیفیتم …

    چون خودم رو لایق بهترین ها میبینم …

    ممنونم از سخنان استاد عزیزم که باعث شد روی عادتی که دارم مصمم تر بشم صحیح بودنش رو درون خودم تیک بزنم …

    شبتون بخیر روز عالی ای بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3323 روز

    به باور کردن خداوند ، در یک کلام توحید.

    باور به این اینکه من همواره لیاقت بهترینها رو دارم و بس و بدون هیچ دلیل دیگه ای.

    کار آسانی نیست اما نقش حیاتی را ایفا میکند.

    باور به فراوانی جهان و تعمات خداوند نیز.

    من توی یه موضوع الان گیر کردم. که من مثلا یه وسیله حیاتی برای کارم نیاز دارم

    و قیمت جنس خوب و نو آن محصول بسیار از توان خرید من بیشتر است و شاید با همین شرایط نیاز به پس انداز سنگین طی سالها باشد.

    اما جنس دست دوم ان نیز هست که شاید جواب کار را بدهد و ریسک محسوب میشود هر چند همان قیمت پایینی ندارد.

    ذهنم میگه که اول دست دوم رو بخر و بعدش کار کن برو نو شو بخر.

    حالا جای آشپبزخونه من خیلی علاقه دارم ماشین هام کیفیت بالایی داشته باشن و وسایل دیجیتال مثل ساعت

    یا لپتاپ موبایل نمایشگر و کامپیوتر و کیبرد و … کلا وسایل دیجیتالی برام مهمتره.

    آره یه سری جسناهم هستن که اصلا من دست نزده بهش میفهمم که یه جوریه یوقور و بیریخت و بیخوده.

    کلا چون هم ما و هم جهان و همه چیز از انرژی هست قشنگ میتونم حداقل من انرژی هارو دریافت کنم.

    من توی زندگیم با اینکه درآمد کمی دارم ولی زیاد پس انداز میکنم و یه جنس خوب میخرم که نه خیلی عالیه و نا خیلی بده.

    ولی خب تجربیاتی که دارم رو مینویسم:

    محصولات اپل:

    من خیلی دوست دارم که از محصولاتش استفاده کنم و هم لپتاپ و هم موبایل های به روزش رو داشته باشم.

    چون تجربه ای که داشتم از خرید یکی از موبایل های چند نسل پیشش خیلی خوب بود.

    ماشین :

    اصلا به چشم دیدم که مفته پولی که باید بدی ماشین ایرانی با هر اسم و رسمی گرفت.

    تازه بهم پیشنهاد کار توی یکی از این شرکت ها شد و من با قاطعیت رد کردم با اینکه ماشین باز هستم اصلا نمی تونم این وضع رو تحمل کنم.

    اما در عوضش خیلی علاقه دارم به ماشین های خارجی به غیر از چینی چون خیلی بهترن.

    یعنی من ماشین 30 سال پیش امریکایی رو که دیدم امکاناتی داشت که ماشینای ایرانی ندارن.

    محصولات دیجیتالی:

    یه کیبرد مال 13 سال پیشه اما هنوز حتی رنگ یکی از دکمه هاش نرفته و عالی داره کار میکنه .

    ارزون ترین چیزی که من توی زندگیم خریدم همین کامپیوترم هست و ارزشمند ترین کالا نگم همدم زندگیم.

    وسیله ی رسالتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1769 روز

    می خوام دو تجربه متفاوت زندگی خودم رو بگم درسته که سادن ولی بهم یاد میدن که در هر زمان به ذهن ثروتمندم اعتماد کنم و به نجواها گوش ندم یکبار رفته بودیم کیف بخریم هم من و هم خواهرم . خواهرم کیف باکیفیت و خیلی عالی رو انتخاب کرد که قیمتش بسیار بالاتر از کیفی بود که من برداشتم. حالا که یک سال از اون موقع گذشته کیف خواهرم هنوز سالم و عالی باقی مونده اما کیف من زیپش خراب شده و حسابی هم بدقواره و زشت شده و زمانی رو هم یادمه که رفته بودیم برای مهمونی لباس بخریم خیلی سال پیش بود . من تو ویترین لباس ساده ولی در عین حال بسیار زیبا و با کیفیتی رو دیدم که واقعا منو به خودش جذب کرد. با اینکه قیمتش در اون زمان بالا بود من با ذوق خاصی خریدمش .بعد از این همه سال که گذشته هنوز هم کیفیت و زیبایی خودش رو حفظ کرده و من هربار از پوشیدنش لذت می برم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1756 روز

    به نام خالق آسمان ها و زمین❤️

    سلام به استاد مریم بانو و همه ی دوستان بهشتی ام🧡

    همین جا از خدا میخوام ما رو هدایت کنه به سمت بهترین ابزار و ذهنی ثروتمند

    یادمه زمانی که با پدر و مادرم میرفتیم برای خرید جهیزیه من فقط دنبال خوشگلی بودم و اصلا به ارزش و کارایی لوازم توجهی نمیکردم ولی خداروشکر پدرم آدمی بود که زیاد به حرفم گوش نمیداد و خودش میرفت بهترین اجناس و میخرید حتی یادمه خیلی مواقع قهر میکردم و میگفتم شما اصلا براتون مهم نیست نظر من چیه هر کاری خودتون دلتون میخواد و انجام میدین و خلاصه بابام خیلی از دستم ناراحت شد و گفت من سعی میکنم وسایلی و بخرم که کاربرد داشته باشه و بتونی ازشون استفاده کنی و یادم‌ نمیره اجناسی که مامان و بابام میخریدن خیلی گرون تر از وسیله ی مورد نظر من بود

    ولی وقتی اومدم خونه ی خودم و از اون ابزارها استفاده میکردن تازه متوجه ارزش و کارایی بالا اونا شدم و همیشه به مامانم میگم خوب

    شد بابا به حرف من گوش نداد و جنس خوب برام خرید

    و مثال جهیزیه م بهترین گزینه بود تا بتونم ذهنمو ثروتمند کنم آخه الان دارم واضح میبینم که تمام لوازمی که ارزون و فقط از رو ظاهرشون خریدم هیچ کدوم برام کاربردی نداشته در عوض اونایی که گرون تر و باکیفیت تر خریدم همش بعد شش سال سالمه سالمه و از همه مهم تر من میتونم کارامون با بهترین و سریع ترین روش ممکن انجام بدم بدون اینکه ذره ای اذیت بشم

    و من با اینکه تا الان محصولی از استاد خریداری نکردم اما ایمان دارم که خرید این محصولات به عنوان یه سرمایه گذاری رو خودته که نتایج بزرگی و بوجود میاره که در مقابل هزینه ای که پرداخت کردی هیچی به حساب نمیاد

    خدایا شکرت که با گوش دادن به این فایل از همین حالا سعی میکنم ذهنم و ثروتمند کنم و جنسی بخرم که بتونم به درستی ازش استفاده کنم

    چه حرف زیبایی که میگین ما اونقد پولدار نیستیم که بخوایم جنس دست دوم بخریم یعنی وقتی جنس بی کیفیت میخری چند برابر اون پولی که میخواست بدی کالای نو خریداری کنی و باید خرج تعمیر جنس دست دوم کنی تازه دیگه باب میلتم نیست

    انشالله به لطف الله روزی برسه که همه ی ما وقتی میریم خرید به جای اینکه قیمت بپرسیم و نگران گرونی باشیم به کیفیت و کارایی کالای مورد نظر توجه کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سعید قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2476 روز

    سلام سلام سلام شب و روزتون بخیر همسفران عزیزم

    دو سال پیش کتونی فوتسالم خراب شد رفتم کتونی جدید بخرم.

    یه آگهی دیدم از یه فروشگاه کفش که قیمتاش عجیب غریب پایین بود.سریع رفتم اونجا کتونی بخرم.از مدلی که میخواستم قرمزشو نداشت فقط آبی داشت.

    ولی قیمتش تقریبا نصف جاهای دیگه بود.خریدم و خوشحال برگشتم خونه.شاید باور نکنید به سه ماه نرسید کفش ساییده شد در حدی که انگشتم میزد بیرون.اونم تو حالتی که من فقط هفته ای یکبار میرفتم سالن فوتبال.

    همسرم همون موقع گفت اگه یه کم بیشتر پول میدادی یه کتونی بهتر میخریدی الان دوباره مجبور نبودی کتونی بخری.

    و مثالهای دیگه ای هم دارم از خودم و گدابازیایی که درآوردم بعدش ضرر دوبرابری دادم.خداروشکر الان دیگه اونجوری نیستم.

    در مقابل این جریان یه داستان دیگه دارم از 15 سال پیش .چند سال قبل از ازدواجم بود.میخواستم ماشین ریش تراش بخرم.

    مغازه لوازم آرایشی که میخواستم خرید کنم برای دوستم بود.دو مدل ماشین فیلیپس داشت یکی چینی یکی هلندی اصل ضدآب.

    چینی 65 تومن بود هلندی 165 تومن.

    یه حسی بهم گفت هلندی رو بگیر.

    خریدمش.

    چند روز بعد داداشم رفت مدل چینی رو برای خودش خرید.

    کمتر از یه سال بعد ماشین ریش تراش چینی داداشم خراب شد .

    ولی ماشین من همین الان که دارم این متنو مینویسم هنوز بعد از 15 سال مثل ساعت کار میکنه و همین امروز صبح صورتمو باهاش اصلاح کردم.

    عین روز اولش دقیق و سلامت.

    فکر کنم تا 15 سال دیگه هم کار کنه.

    یه سرچی از مدل و قیمتش گرفتم دیدم الان مشابه همون تو بازار پنج میلیون تومن شده.

    یعنی اگر من اون روز بجای این جنس هلندی اگر میخواستم چینی بخرم و همین خدمت رو ازش بگیرم باید حداقل 20 تا ازش میخریدم.

    یعنی حدود ده برابر قیمت جنس هلندی هم هزینه میکردم باز هم چنین نتیجه ای برام حاصل نمیشد.

    و نکته ی بسیار بسیار جذاب فایل امشب هماهنگی و به موقع بودن آموزه ها بود مثل همیشه….

    چون من و همسرم یه برنامه کلی برای خرید چندین و چند وسیله داریم که تو انتخاب برند و مدل خیلیاشون تو شک و تردید بودیم.

    آموزشهای استاد مثل همیشه به موقع و هدایت الهی شد برامون.

    خدایا شکرت صدها هزاربار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سوسن صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 1530 روز

    سلام استاد عزیزم

    من قبلا خیلی خسیس بودم واسه خودم خرج نمی کردم یعنی نمیدونم چطوری فکرکنم همون احساس بی لیاقتی بود البته من در مورد تفریحاتم وخوراکی اینجوری بودم در مورد لباس و چیزهایی که واسه پوستم میخریدم سعی میکردم چیزهایی بخرم که متوسط باشه نه خیلی گرون چون پولم نمیرسید😀😀

    اما تقریبا از یک سال پیش که دارم با شما پیش میرم خیلی خیلی بیشتر به خودم بها میدم جنسهای عالی میخرم فارغ از اینکه چه قیمتی باشه البته اکثرا و در مورد خوراکی ها هم همین طور. یعنی در کل دنبال حس خوبم و بس چون میدونم که احساس خوب اتفاقات خوب و من یادگرفتم که چطور حسم رو خوب کنم خدایا شکرت بابت آگاهی هایی که بهم دادی خدایا من هیچی نیستم تو همه چیزی خودت هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1782 روز

    سلام به همگی

    روز ۱۸ سفرنامه ام

    من قبلا با خرید هر محصولی می رفتم ارزان‌ترین رو پیدا میکردم و اصلا نمی دونستم کیفیت چیه !! و این رو برد خودم محسوب و زرنگی می دونستم

    مثلا یه شمع می خواستم بخرم میگفتم خب شمع شمعه دیگه

    مثلا یه شمع وارمر ، پس چرا اونقد هزینه کنم ( این جمله که مثلا موز موزه دیگه یا سیب سیبه دیگه ، می خوام بخورمش یا استفاده کنم بره دیگه، مخصوصا واسه لوازمی که از نظر من سریع استفاده می‌شد و تموم می‌شد )

    بعد شمع رو می خریدم

    به خاطر کیفیت پایینش که من اصلا نمی دونستم کیفیت چیه بعد استفاده می فهمیدم !!

    ، اولأ فیتیلش یه طوری می‌شد که هی میرفت تو موم و وقت من رو میگرفت که در بیارم ( وقت = هزینه )

    بو و نورش سالم نبود ، دود می داد و … ( آسیب به چشم و بدنم = هزینه )

    مثلا اگه شمع با کیفیت با قیمت کمی بالاتر ۴ ساعت می سوخت شمع من ۲ ساعت می سوخت ، درصورتی که تفاوت قیمتشو‌ن دو برابر نبود در نتیجه من حتی از نظر پول هم زیاد هزینه می کردم

    شمع ظاهر خوشگلی نداشت و دوست داشتم سریع تموم شه نبینمش چون اذیتم می کرد حس خوبی ازش نمی گرفتم

    ، نصفشون رو هم ریختم

    واقعا اگه آدم منطقی باشه میبینه

    خرید کالای بی کیفیت و ارزان = ریختن پول تو سطل اشغال

    خب اینطوری ضررش واسم بیشتر بود

    و من خدا می دونه چقدر به این شیوه خرید می کردم که الان یاد گرفتم

    اگه پولی واسه یه کالایی ندارم به جای اینکه برم ارزونش رو بخرم ، منتظر باشم پول بسازم بعد برم خوبش رو بخرم حتی اگه کم باشه

    الان وقتی یه چیز رو با قیمت بالاتری می خرم

    و میبینم برادرم یا پدرم رفتن گشتن کلی یه چیزی ارزون‌تر پیدا کردن اولش خودم رو سرزنش میکنم که تو راحت طلب شدی اصلا وقت نمی زاری و …

    ولی بعد که فکر می کنم به این نتیجه میرسم که من اشتباه نمی کنم اونا هستن که بر اساس باور کمبود رفتار می کنن

    و اینطوری نجواها رو کنترل می کنن در حالی که اونا مسخرم می کنن که گرون خریدی و فلان ما خیلی زرنگیم و ….

    ولی قبلا حرفاشون رو باور میکردم ولی وقتی دقت می کردم متوجه میشدم اون همه زمان و انرژی و اعضای گذاشتن واسه پیدا کردن یه کالای ارزون‌تر برد محسوب نمیشه چون زمان من از همه ثروت ها بالاتره ….. هر چند یکم گرونتر بخرم عوضش سریع تصمیم می گیرم عوضش احساسم خوبه و …. اینا دارایی های با ارزش تری هست ( احساس خوب ، زمانم و …)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ملیحه قنبری فیروزآبادی گفته:
    مدت عضویت: 2021 روز

    💦به نام خدای فراوانی،نعمت و ثروت💦

    روز هجدهم سفر زیبای من🛫🛫

    سلام به 🌟استاد عزیز 👨ومریم مهربون🧑🌟

    باور «احساس داشتن لیاقت» و «باور فراوانی» ☘

    وقتی به عقب بر میگردم و رفتارم رو مرور می کنم میبینم چه باورهای محدود و ذهن فقیری داشتم

    یادمه خیلی اهل مهمونی رفتن نبودم،الان هم خیلی به مهمونی های شلوغ و مجلل و پر افاده که خود واقعیشون نیستن تمایلی به حضور ندارم

    اما قبلا خودم رو لایق نمیدونستم و اعتماد به نفس نداشتم

    اما الان تو این مورد واقعا این باور رو ندارم و میگم من هرجا که یه سری آدم‌های سمی هستن شرکت نمیکنم نه اینکه لایق نباشم

    -*برای مهمترین جشن‌های خونوادگی که مجبور بودم باشم مثل جشن داداشم،میرفتم کلی وقت صرف میکردم و ازین مغازه به اون مغازه که یه لباس با قیمت مناسب پیدا کنم و اینکه از مدلش خوشمم بیاد که بعد از کلی وقت گذاشتن یه پیراهنی میخریدم که فقط ی بار میپوشیدم و بعدش دیگه هیچ استفاده ای نمیشد کرد و حتی احساس برنده‌ بودن هم بهم داده میشد🤦‍♂️

    و دقیقا برای من ،عامل تعیین کننده در خریدن یا نخریدن یک جنس‌، قیمت اون بود.🙈

    و همیشه به دنبال اجناس تخفیف خورده‌ بودم مخصوصا در حوزه لباس،اما خوب، الان نه صد در صد اما خیلی بهتر عمل میکنم

    دوماه پیش یه کفش و یه کیف از یک برند معروف برای خودم خرید کردم ک نزدیک ۳میلیون شد👞💼😍🍃🤲🙏

    قبلا برای داشتن یه چیزی در نطفه خواسته ام رو خفه میکردم،الان خیلی دوست داشته باشم برای خودم تهیه میکنم،چون دقیقا همون میزان پولی رو که دلم نمی اومد برای خودم خرج کنم یجوری خرج میشد که بعداز خالی شدن حسابم متوجه میشدم

    قبلا تو مسافرت چیزی دلم میخواست بخورم قیمتش برام خیلی مهم بود،اما الان بهترم و بخودم نمره ۱۶ میدم جا داره خیلی رو باورهام کار کنم💪

    خیلی از عضو شدنم در سایت نمی‌گذشت که عزت نفس رو خریدم وخیلی مقاومتی در خریدش نداشتم اگر ملیحه دو سال قبل بودم به همه چی شک میکردم و میگفتم شاید مفید نباشه ، اما اصلا تردیدی در اینکه مفید نیست به سراغم نیومد

    و بعدش قانون آفرینش رو خریدم☺️🙏

    من واقعا خوشحال و سپاسگزارم از استاد جان و مریم جانم و بخاطر حضورم در این سایت،که اینقدر باعث بزرگ شدنم و پرشدنم شدن 🍃🙏🍃🙏

    آرزو میکنم که هرچی زودتر سفری با آموزش عملی همراه استاد ومریم جان و دوستان هم مدارم زیباترین و شیک ترین مال ها رو ببینم و خرید کنم 👸📿💄💍👠👟🥾🤩

    🌹خدایا🌹ازت بی نهایت سپاسگزارم که من رو به همچین جایگاهی رسوندی که از روزمره گی رها بشم و دنبال چیزایی باشم که سطح آگاهی من رو نسبت به شناخت خودم و خودت بالا می بره و با عشق این فایل ها رو نگاه می‌کنم و بابت این نعمت و ثروت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 🙏🌹🍂

    آرزوی بهترینها رو دارم برای استاد خوش قلبم و مریم خوش صدام و همه ی بچه های خانواده صمیمی عباسمنش 🙋‍♀️👩‍👧👨‍👩‍👦‍👦👨‍👩‍👧‍👧👨‍👦👨‍👦‍👦👨‍👧👨‍👧‍👦👨‍👧‍👧👩‍👦👩‍👧‍👧👪💑💏🧑‍🤝‍🧑👭

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    بنفشه دوامی گفته:
    مدت عضویت: 1395 روز

    سلام به استاد محترم و خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان در خانواده ی سایت💜

    من حدود چهل و نه روزه که عضو سایت شدم و فعلا در هر زمانی که بتونم و وقتم برای خودم باشه مشغول گوش جان سپردن به فایل های سایت هستم.

    ارزش این آگاهی ها اصلا به عدد و رقم نمیاد و به نظر من اینکه یه خانواده همراهته در پیدا کردن و رفع ترمز های ذهنیت، هیچ گونه نمیشه روش قیمت گذاشت.

    کمتر از سه هفته به تولدم مونده و می‌خوام امسال ارزشمند ترین کادو رو برای خودم بخرم، دوره ی دوازده قدم، به امید خدا😍😍

    شک ندارم امسال با این هدیه ی تولد و با توکل و ارده، بهترین سال زندگیم میشه و بی صبرانه منتظر نتایج بینظیر هستم و متعهدانه تا اون روز تمرین میکنم.

    باز هم از خدا و همه ی اعضای خانواده ی دوست داشتنی سایت استاد عباس منش سپاسگزارم 💜💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 3041 روز

    بنام خدای بخشنده ومهربان

    روز شمار تحول زندگی من روز ۱۸ فصل اول

    سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جان

    خداروشکر که امروز هم قدمی در جهت عمل به تعهدم برداشتم

    فایل رو نگاه کردم واقعیت من هیچ وقت دنبال جنس حراج نبودم یادمه دوستام همیشه میگفتند چند شنبه بازار زدند جنسهاش ارزونه ولی همیشه میگفتم جنس ارزونه کیفیت نداره وقتی میخواستم خرید کنم ذهن من یجور دیگه فقیر بود هیچ وقت مثلا دوتا مانتو نمیخریدم یکی میخریدم وقتی ازدواج کردم با همسرم که خرید میرفتم کلا نگاه قیمت نمیکردیم میگفت اگر پسندت هست این کیفیتش خوبه بردار کار به قیمت نداشته باش وهیچوقت نمیگفت یه دست لباس برداشتی کافیه هر چنددست که پسند میکرد م میخرید کم کم تو ذهن منم نهادینه شو که فهیمه برا خودت ارزش قائل شو هرچند گاهی وقتها احساس گناهه که نتیجه باورهای اشتباهی بود که از بچگی به ما خورانده بودند (که خرج رو دست شوهرت نزار،اسراف نکن مگه تو چند دست مانتو شلوار میخوای و خیلی چیزای دیگه) ولی دارم سعی میکنم باور ارزشمندی ولیاقت رو تو خودم تقویت کنم یه تجربه ای هم از خرید جنس دست دوم دارم میخواستیم برا خانه یخچال بگیریم یخچال نو با یخچال دست دوم ۳ تومن تفاوت قیمت بود همسرم نظرش به یخچال نو بود گفتم پول کم میاری(ذهن فقیر) آخرش با نظر من یخچال دست دوم که فروشنده میگفت درحد نو هست خریدیم ولی بعد از یکی دوماه متوجه شدیم چه اشتباهی کردیم هرروز یه قسمتش خرابه والان باید دوباره یخچال بگیریم اینم یه تجربه که ازش درس گرفتیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: