کلیپ انگیزشی شماره ۴ | گروه تحقیقاتی عباس منش

خیلی‌ها از من می‌پرسند: چه کار می کنی که اینقدر زندگی روی خوش خود را به تو نشان داده؟!

چه رمز و رازی در کار است؟!

هر بار این سؤال پرسیده می‌شود، پاسخ‌های زیادی برای گفتن وجود دارد. اما همیشه…

هر بار که کاری متفاوت انجام داده‌ام!

هر بار که پا در مسیری تازه گذاشته‌ام..

هر بار باز هم پیشگام بودن، باز هم ایستادن بر لبه‌ی جلوییِ موفقیت را خواسته‌ام!..

و هر بار که با غیرِ ممکنی روبه رو می‌شوم! نیرویی از درون، یک ایمانِ راستین ترس‌هایم را کنار زده و به من می‌گوید:

“قرار نیست این را نیز دستِ تنها انجام دهی! این یکی را نیز به عهده‌ی خداوند بگذار.

و نیروی اراده‌ات را برای مداومت بر این تقاضا به کار ببند. تا هرگز، حتی لحظه‌ای، حتی چشم بر هم زدنی، نیرویی کارآمدتر و تواناتر از او ندانی”

و انگیزه‌ای به من می‌بخشد، تا به یاد داشته باشم که: قرار نیست به تنهایی کاری کنم.

قرار است با یقین، با اطمینان، با ایمان چشم به دستانِ سخاوتمند و هدایتگرِ خدایم بدوزم.

پس با ایمان می گویم که همین انگیزه، مهم‌ترین رمزِ موفقیتِ من است!!! اطمینان می‌دهم تنها چیزی که برای موفقیتتان لازم است، انگیزه‌ی است که از این ایمانِ راسخِ درونی بر آمده!

همین امروز برای رابطه ات با خداوند و تقسیم کار با او وقت بگذار تا از ایمانِ حاصل از این رابطه، انگیزه ای بسازی برای انجامِ همه چیزهایی که مشکل یا حتی غیر ممکن به نظر می رسید!

زیرا قرار نیست هیچ کاری را به تنهایی انجام دهی!!!

با تمام وجودم دوست دارم که این ایمان را از طریق این فایل انگیزشی به تک تک اعضای خانواده‌ام نیز انتقال دهم…

باز هم مانندِ همیشه، منتظر نظراتِ انگیزه بخشتان هستم…

سید حسین عباس منش

متن کلیپ انگیزشی ۴:

خیلی از آدم‌ها در زندگی هیچ هدفی ندارند…

خیلی از آدم‌ها صبح زود از خواب بیدار شده و سرِ کار می‌روند، بدون اینکه انگیزه ای داشته باشند، انرژی ای داشته باشند، آن‌ها سرکار می‌روند به این دلیل که بتوانند زنده بمانند!

و این روش را تا زمان مرگ ادامه می‌دهند و نمی‌دانند که آن‌ها خیلی قبل از اینکه بمیرن، مرده بودند…

دنیا پر است از آدم‌هایی که رویاهای شان را فراموش کرداه ند…آدم‌هایی که فقط نفس می‌کشند، هیچوقت زندگی را تجربه نمی‌کنند…

من هرگز رویاهای کودکی‌ام را از یاد نبردم… به یاد دارم که از بچگی می‌خواستم کارهای خیلی بزرگ انجام دهم …به موفقیت‌های خیلی زیادی برسم… یادم می‌آید که همیشه می‌خواستم آزاد زندگی کنم…می‌خواستم تمام زندگی را تجربه کنم…و این آرزو را هرگز فراموش نکردم…

وقتی از خیلی‌ها این سؤال را می‌پرسم که: چه رؤیایی دارید؟؟ چه آرزویی دارید؟؟؟
حتی نمی‌توانند بیاد بیاورند که چه خواسته ای داشتند ؟! و اگر هم بیاد بیاوردند، می گویند که آرزو دارم فلان چیز را داشته باشم، ولی…
بله!!!

همیشه ته کلامشان به این کلمه‌ی “ولی” ختم می‌شود…

  • ولی سنم زیاد شده!
  • ولی پولش رو ندارم!!
  • ولی شرایطش رو ندارم.
  • ولی … ولی … ولی…!!!

به یاد دارم هیچوقت! وقتی به رویاهایم فکر می‌کردم، از این کلمه ناامید کننده استفاده نمی‌کردم.

همیشه ایمان داشتم که خدایی که این آرزو را به دلم انداخته، خدایی که این رؤیا را در وجودم گذاشته، شرایط برآورده شدنش را نیز می‌تواند ایجاد نماید و با امید ادامه دادم…
و امید آن چیزی است که خیلی‌ها با اولین تجربه ناراحت کننده، با اولین شکست، از دست داده‌اند!! ولی من همیشه امید داشتم.

می‌توانم بگویم چیزی بالاتر از امید… یقین.. اطمینان… ایمان!!!

اگر باور کنید که نباید به چیزی کمتر از بهترین قانع شوید، اگر با تمام وجودتان، با تمام ایمانتان حرکت کنید، معجزه رخ می‌دهد!!!
خداوند افراد و شرایط جدید را به گونه به خدمت شما در می‌آورد که قدرتمندترین دولت‌ها و حکومت‌ها قادر به تأمین چنین امکاناتِ مناسبی نیستند.

خدا من را هدایت کرد… خدا من را هدایت کرد به مسیرهایی که من را به خواسته‌هایم، به آرزوهایم و به رویاهایم برساند!!!

همه چیز در زندگی من تغییر کرد… و اکنون، وقتی به خودم نگاه می‌کنم، هیچ ربطی به گذشته‌ام ندارم!!!

خداوند به من عزت داد،… به من ثروت داد،… به من نعمت‌های بی شماری هدیه کرد!!!… نه فقط به من… بلکه به هرکسی که با ایمان حرکت کرده و هیچوقت ناامید نمی‌شود.

به هر کسی که باورهای محدود کننده ای را که از کودکی در ذهن اش فرو کرده‌اند را تغییر و خداوند را با قدرتِ بی انتهایش باور می‌کند.

کسی که ربوبیت خداوند را باور می‌کند… کسی که باور می‌کند تمام قدرت از آنِ خداوند است!!! و هر زمانی که بخواهد، می‌تواند این قدرت را از خداوند دریافت نماید.

دلیل اینکه اینقدر با قدرت حرف می‌زنم، این است که از بدترین شرایط به این نقطه رسیده‌ام. به جایی که لحظه لحظه خداوند را بخاطرش شکر می‌کنم… زندگی ِ سراسر زیبایی و آرامش و عشق!!! این همان چیزی است که از اول می‌خواسته‌ام.

خودت را باور کن! خدای خودت را باور کن.

خودت را لایقِ همه‌ی چیزهای خوب بدان!!! … اگر خودت را لایق بهترین‌ها بدانی، بهترین‌ها وارد زندگیِ تو می‌شوند.

بدان هر فردی که توانسته به هر موفقیتی برسد، تو هم می‌توانی!!!.. تو چیزی از او کمتر نداری!… فقط باید این را باور کنی. باید حرکت کنی!

باید وارد ترس‌هایت شوی!…

به خدا توکل کن و ترس‌هایت را نابود کن.
باور کن روزهای سخت برای هم هست!… برایم من هم بوده است… روزهایی که همه چیز و همه‌ی اتفاقات انگاری به ضررِ ماست!… اما روزهای سخت قرار است انگیزه مان را بیشتر کند، نه اینکه نا امیدمان نماید!

روزهای سخت برای این آمده است که ما از تمامِ توانمان استفاده نماییم!… تا یادمان نرود که دقیقاً چه چیزی را می‌خواهیم. لایقِ چه زندگی ای هستیم.
باور کن که این زندگی، این زمانی که اکنون زنده هستی، فرصتِ کوتاهی است برای لذت بردن!… برای تجربه‌ی خودت و برای تجربه‌ی یک زندگی…

و اگر در این دنیا از زندگی‌ات استفاده نکنی، در این دنیا خوشبختی را تجربه نکنی، مطمئن باش که درآخرت عذاب شدید تر است.

به خدا زندگی می‌تواند خیلی زیبا باشد، باور نکن که زندگی مجموعه ایست از بدبختی‌ها و مشکلات!!!

نه هرگز اینگونه نیست. شاید برای خیلی‌ها اینگونه باشد، نه برای تو که می‌خواهی خداوند را باور کنی.

قرار است که شادی و عشق را تجربه نمایی؛

قرار است از تمامِ ظرفیت‌هایت استفاده نمایی؛

قرار است که به آروزهایت برسی؛

قرار است که جهان را گسترش دهی؛

قرار است که جهان را جای بهتری برای زندگی نمایی؛

واقعاً می‌خواهی که خوشبختی، عشق و شادی را تجربه نمایی؟!

واقعاً می‌خواهی به رویایت برسی؟؟!!

واقعاً می‌خواهی آرزوهایت دست یافتنی باشند؟!

این سوالی آ ست که تو باید به آن پاسخ دهی.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی کلیپ انگیزشی شماره ۴ | گروه تحقیقاتی عباس منش
    7MB
    8 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

327 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مقداد تحريری» در این صفحه: 1
  1. -
    مقداد تحريری گفته:
    مدت عضویت: 2091 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم

    ممنونم بابت این فایل انگیزشی بینظیر حسابی انگیزه منو بیشتر کرد

    استاد جان در رابطه با جمله جمله این فایل راجع به خودم میگم

    هدف نداشتم ولی الان دارم و دلیلش این بود که اصلا نمی‌دونستم هدف چی هست، چون نمیدونستیم چرااااا باید هدف داشته باشم و دلیل محکمی برای رسیدنش نداشتم و خیلی هدفام نیمه کاره رها کردم چون خسته شده بودم ازش چون از مسیر لذت نمی‌بردم فقط میخواستم ته اونو ببینم ولی با توجه به قانون تکامل دارم از مسیر رسیدن به هدف درس میگیرم و رشد میکنم

    روزمرگی کردن و بدون انگیزه بودن در یک سری از روزها داشتم ولی همیشه قبل از این اگاهی یک حسی بهم میگفت مسیر این نیست و عوضش کن و خیلی به خودم باور داشتم که من زندگیمو تغییر میدم و همون موقع هم از نظر من روزمرگی کردن یعنی همون روز مرگی کردن و تکرار مکررات یک کار که تهش فقط استرسه و برای اون از کاری که با علاقه انجامش میدادم و درامد خوبی داشتم ولی دیدم تهش همونه و استرس بیشتری برام ایجاد کرده خارج شدم چون فهمیده بودم اگه می‌خوام رشد فکری و اگاهی داشته باشم باید زمان ازادتری داشته باشم و اینو توصیه نمیکنم به کسی ولی قضیه من فرق داشت من شبانه روز سر کار بودم و هر کاری هم میکردم که کارم کمتر بشه بتونم از زندگی لذت ببرم نمیشد و تصمیم گرفتم برم تو دل چالشی که برام اگاهی بیاره نه فقط پول و نمی‌خواستم عین بقیه از صبح تا شب دنبال یک کاری باشم که فقط بهم پول بده

    استاد تجربه کردن زندگی به معنای واقعی داشتم ولی قبلاً کمی دلهره اور بود ولی الان از زمانی که با شما و اموزشاتتون اشنا شدم تجربه کردن زندگی اینطور برام معنی شده که تجربه چالش ها، تضادها، جاهایی که شاید خیلی ها نروند، روبرو شدن با یکسری اتفاقات که شاید قبلاً میترسیدم ازش و دیدم چقدر احساس خوبی درونم اورد و چقدر از رویاهای من تو دل همین تجربه ها بدست میاد

    همه بچه بودیم رویای فتح جهان داشتیم چون هیچ پلنی از رسیدن به خواسته نمیدونستیم فقط میخواستیم و یک مثال بارز اون این بود که نصف شب بستنی میخواستیم بدون اینکه درکی از زمان داشته باشیم و اینقدر اصرار می‌کردیم تا بهش می‌رسیدم چون یکبار طعم بستنی چشیده بودیم و دوباره لذت بالاتری ازش میخواستیم وقتی بزرگ شدیم کم کم با واقعیت های افرادی دیدیم که سقف ذهنی برای همون خواسته درونمون ایجاد کرد وگرنه ماشین خریدنم با همون بستنی خواستن در نصف شب برای کائنات یکسانند فقط ما در دنیای مادی اونو متر و معیار قرار دادیم و خیلی راحت ما آدم بزرگا سریع دست از اصرار و پافشاری و استمرار در مسیر میکشیم چون با واقعیت های افراد هم مدارمون برخورد کردیم که سقف ذهنی ایجاد کرده و حالا اگه می‌خوایم برسیم باید مدار تغییر بدیم تا واقعیت ها تغییر کنه و خدارو شکر به لطف امروزه های شما روی باورها کار کردم و نتایجش خیلی امیدوار کننده بود و هی قدم برداشتم که به لطف خدای بزرگ اتفاقات معجزه واری وارد زندگی من شده و حالا ایمانم بیشتر شده برای حرکت بزرگتر ولی ایندفعه یادم هست که زندگی فقط پول نیست زندگی احساس خوبه همین کافیه همین اصل رعایت کنم بقیه وظیفه خداوند کنه که جاری کنه

    زمانایی تو مسیر رسیدن به هدف شیطان نجوا می‌کنه که ناامیدم کنه فقط اینو همش تو ذهنم میگم که ناامید شدن کاری نداره همه ناامید میشن، توپ تو گل نزدن همه بلدن من می‌خوام گلش کنم و مهم اینکه من بلند بشم و تلاش دوباره بکنم ولی ایندفعه با ذهن آرامتر و احساس خوبتر انجام بدم تا تکاملی رشد کنم و الانی که در هر دقیقه چندین نفر به میلیاردرهای جهان اضافه میشه پس منم میتونم با طی کردن تکاملم این اتفاق رقم بزنم

    همیشه به خودم یاداوری میکنم که چه زمانایی با صد وجود حرکت کردم به خواستم رسیدم پس اگه یکبار شده ایندفعه راحت تر میشه چون تجربه اونو دارم و حالا کافیه روی باورهای خودم کار کنم با ایمان بیشتر حرکت کنم و تو این مسیر به ربوبیت الله ایمان داشته باشم

    حمد و ستایش مخصوص خدایی است که رب ( همه کاره) جهانیان است خدایی که بخشنده و مهربانه و خدایی که مالک هر لحظه من است پس اونو فقط میپرستم اونی که ربه و اونو ستایش میکنم چون اونه که منو می‌تونه هدایت کنه به راهی که پر از نعمته

    و فقط کافیه برم تو دل ترس هام چون پشت دل ترس ها ایمانه چون پاشنه اشیلم همونه و هر موقع رفتم تو ترسهام نتیجه گرفتم زمانی بیزینس من رونق گرفت از حاشیه امن اومدم بیرون و رفتم تو دل ناشناخته ها و تجربه کردم و خدارو وکیل خودم قرار دادم و گفتم سهم من حرکته و سهم تو برکته من سهمم اقدام با حس خوبه و سهم تو جاری کردن نعمتها ست چطوریشو نمی‌دونم همون‌طور که یوسف از دل چاه کردی عزیز مصر همون طوری که بیابان برای زن و بچه ابراهیم شد شهر همون طوری سبد موسی رو که مادرش در اب رها کرد بردی کاخ فرعون

    سه تا سوال که استاد پرسیدید جواب میدم

    واقعاً می‌خواهی که خوشبختی، عشق و شادی را تجربه نمایی؟!

    بله استاد می‌خوام چون حقمه چون لیاقتش دارم چون خدایی که منو افرید گفت خودم هدایتتون میکنم چون من از خدای خودم می‌خوام ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه

    واقعاً می‌خواهی به رویایت برسی؟؟!!

    الانم رسیدم به رویاهام تو تصویرهای ذهنی که انجام میدم و وقتی حس بینظیری میگیرم فقط از لحاظ فیزیکی تو راهه داره دستم میرسه پستچی داره میاره فقط کافیه خونه باشم در باز کنم ادعونی استجبلکم

    واقعاً می‌خواهی آرزوهایت دست یافتنی باشند؟!

    بله استاد دست یافتنیه چون برای خدا محدودیتی وجود ندارد فقط میگه انگاه که بندگان من درباره من از تو میپرسند به انها بگو نزدیکم بخوانند منو تا اجابتشون کنم به شرطی که اونا هم اجابت کنن انگاه رشد می کنند

    پس کافیه مقاومت ذهنیمو کم کنم تا خواستم تیک بخوره وگرنه نعمت جاری است اینکه من به دستش بیارم به احساس من ربط داره

    عاشقتم مرد بزرگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: