ما بی انتها هستیم

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

در حادثه اخیر ساختمان پلاسکو، دوستان زیادی از من درباره “موضوع مرگ” پرسیدند. برخی نگران این موضوع بودند که رسیدن به خواسته ها چه فایده ای دارد، وقتی هر لحظه ممکن است با مرگ مان همه چیز تمام شود!

من ساعت‌های زیادی در زندگی‌ام به این موضوع فکر کردم و به یقین رسیدم که مرگ چیزی جز اتمام یک سفر زیبا و شروع یک سفر زیباتر نیست. این موضوع وقتی بیشتر لمس شد که بیش از ۲ سال از زندگی‌ام را به همراه خانواده، به سفر در کشورهای مختلف گذراندم.

هتل‌های زیبای زیادی را تجربه کردم، خانه‌های مختلف با سبک‌های معماری متفاوت که هرکدام زیبایی خاص خود را داشتند و هر کدام طبق فرهنگ آن منطقه طراحی و ساخته شده بودند، خودروهای مختلف با طرح و مکانیزم های مختلف که هر کدام زیبایی و لذت خاص خود را داشتند. شهرها و مناطقی زیبا که بی شباهت به بهشت نبودند. اما زمان ترک هیچ کدام از آن زیبایی‌ها، کمترین احساس ناراحتی‌ای نداشتم یا حس نمی‌کردم که با ترک آن مکان، چیزی را از دست داده‌ام.

حتی همین لحظه هم که به آن فکر می‌کنم، هیچ حسرتی درباره هیچکدام شان ندارم. نمی‌گویم ای کاش آنجا بیشتر می‌ماندم، یا آن کار را نیز انجام می دادم یا آن مکان را هم می‌دیدم. زیرا از تمام آن لحظات به گونه‌ای لذت بردم که جای هیچ ای کاشی باقی نماند. می‌دانستم مکان‌های زیباتر و تجارب بهتری نیز در جهان در انتظارم است.

مکانی که همین حالا در آن زندگی می‌کنم، از تمام آن مناطق رؤیایی، زیباتر است که این موضوع را ثابت می کند.

با این حال اگر همین الان فرشته مرگ به سراغم بیاید، با کمال میل به همراهش می‌روم بی آنکه تصور کنم مرگ، این همه زیبایی و نعمت را از من می گیرد یا حسرتی داشته باشم. زیرا می دانم جایی که قرار است در آنجا باشم، بسیار زیباتر و لذت بخش تر از جایی است که الان هستم. زیرا من هر لحظه همان کاری را انجام داده‌ام که بیش از هر چیز به آن علاقه داشته‌ام.

و مهم‌تر ازهمه، از نظر من اصلاً مرگی وجود ندارد.

کل زمان زندگی مادی ما، در برابر ابدیت ما، دقیقاً به اندازه یک سفر کوتاه است.

چرا فکر می‌کنی با مرگ همه چیز نابود می‌شود؟ چرا فکر می‌کنی مرگ بدترین اتفاق زندگی است؟

آیا بدترین حادثه برای درختان، زمستان است؟

آیا وقتی ریزش برگ‌های درختان در پاییز یا شاخه‌های خشکیده‌شان را در زمستان می‌بینی، به حالشان گریه می‌کنی؟ شما نگران وضعیت گیاهان در پاییز و زمستان نیستی، زیرا می دانی این یک فرصت برای یک رویش زیباتر است. می دانی این جزئی از طبیعت است.

مرگ نیز بخشی از طبیعت ماست. بدن ما هر روز درحال تجربه مرگ و تولد است. هر روز سلولهای زیادی می‌میرند تا فرصتی برای تولد سلولهای جدید باشد. تنها چیزی که درباره مان ثابت است، روح مان است که ابدی است.

ما یک جسم نیستیم که فقدانش ما را بترساند، بلکه یک روح هستم که انتخاب کرده مدت بسیار کوتاهی، بُعد جسمانی را تجربه کند.

انتخاب کرده تا در این جسم مادی با تضادهایش روبرو شود، خواسته‌هایش را بشناسد و شور و اشتیاق حرکت در مسیر خواسته‌هایی را تجربه کند که هر صبح به واسطه‌شان از خواب بر می‌خیزد.

فردی که در عین خوشبختی، ثروت، سلامتی و آرامش مرگ را تجربه می‌کند، نه تنها چیزی را از دست نداده، بلکه از فرصتی استفاده کرده که در این بُعد جسمانی داشته و آنچه را که دوست داشته، خلق نموده و از این تجربه لذت برده است. وقتی هم می میرد، مانند فردی است که سفرش به یک مکان رؤیایی تمام می‌شود در حالیکه مکان‌های زیباتری منتظر اوست.

مرگ مانند پاییز و زمستان که فرصتی است برای تولد برگ‌های تازه در بهار، یک فرصت است برای تجربه بُعد خدایی‌مان.

تمام کاری که باید در این بعد جسمانی انجام دهیم، تجربه مسیری است که خودمان انتخاب کرده‌ایم و انجام کاری است که بیش از هر چیز به آن علاقه داریم.

آنوقت است که در لحظه مرگ، هرگز حسرت انجام کاری که دوست داشتیم انجام دهیم اما آن را به تعویق انداختیم، را نخواهیم داشت.

سید حسین عباس‌منش


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    378MB
    32 دقیقه
  • فایل صوتی ما بی انتها هستیم
    29MB
    32 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمدرضا» در این صفحه: 1
  1. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 3238 روز

    سلام استاد.من هم شخصا با این مسائل و عزاداری مخالفم ولی متاسفانه افراد فقط ائمه رو بت کردند و خداوند رو فراموش کردند. پیرامون این بحث در محرم امسال بسیار با خونوادم بحث کردم و حتی کار به جایی رسید که در اون محل به من گفتند کافر شدم هر چند کار من اشتباه بود و نباید بحث می کردم. من به نوبه خودم هیچ تفاوتی رو بین خودم و ائمه نمیدونم و هیچ کجا هم حاضر نشدم نظرم رو تغییر بدم با اینکه بسیاری منو تهدید کردن که اخرش با حرفات واست مشکل پیش میاد ولی خدا رو شکر تا حالا هیچ اتفاقی واسم نیفتاده و هر روزه زندگیم بهتر میشه. ای کاش افراد فقط یک بار قران رو مطالعه می کردند نه اینکه فقط بذارند یه گوشه ای و یا در ماه رمضون سرسری ختمش کنند. استاد اندیشه اسلامی من با مدرک دکتری هنوز به چشم زخم اعتقاد داشت و من هم تمامی مدارک رو واسشون بردم ولی حتی حاضر به تأمل و تفکر نشد و وقتی کلیپ شما رو بهش دادم گفت واست متأسفم که این چیز ها رو میبینی. اخه چرا حتی اساتید ما حاضر به تفکر نیستند و فقط کورکورانه تقلید میکنند. زندگی ما شده پر از خرافات .دین الان جامعه ما هیچ تفاوتی با مسیحیت قرون وسطی نداره و حتی بدتر هم شده .هرچند ما نباید به این موارد توجهی کنیم و فقط خوبی ها رو ببینیم و فقط واقعیت خودمان رو خلق کنیم. همه انتظار ظهور حضرت مهدی را دارند و انتظار زمانی را میکشند که جهان سرشار از ظلم بشود و اینکه سرنوشت جهان به دست یک انسان رقم بخورد پس قانون باور و جهان چه میشود؟

    من هم خودم قبلا ذهنم رو پر از افکار نامناسب کرده بودم تا اینکه داداشم که یک شخص الکی ومصرف کننده موادبود ومدتی در کارتن خوابی بسر می برد با استفاده از مطالب شما توانست در مدت 1سال زندگی فوق العاده ای برای خودش خلق کند و به لطف خدا امروزه خودش شاگردان بسیاری دارد و توانسته به انسانهای بسیاری کمک کند. دوستان خواهش میکنم بهانه و توجیهات رو بذارید کنار و زندگی خودتون رو تغییر بدید. من خودم با این که هیچ پشتوانه ای ندارم وقتی محصول عزت نفس رو تهیه کردم و وقتی استاد در فایل اول گفت یک تصمیمی ک مدت هاست نگرفته اید رو بگیرید سریعا ترک تحصیل کردم حتی با اینکه ترم 3 دانشگاه بودم و دوسال کنکور داده بودم و پای تمامی مسائل وایسادم. حتی از طرف خونوادم بسیار تحقیر شدم و این مدت هر کس منو دید گفت کار احمقانه ای کردی و همه نا امیدم کردند ولی من به حرف دیگران گوش ندادم و راهمو ادامه دادم. الانم که مسیرم رو ادامه میدم هیچ کسی نیست که به من انگیزه بده و فقط خودم هستم.من الان تمامی وقتم رو واسه خودم گذاشتم چون متعهد شدم بهترین زندگی رو واسه خودم بسازم. من هم قبلا بسیار توجیه میکردم ولی وقتی به خودم اومدم دیدم دارم خودمو بازی میدم و توجیهات رو گذاشتم کنار. دوستان خودتون رو درگیر حاشیه های زندگی نکنید و فقط دنیای خودتون رو زیبا بسازید. امیدوارم تجربیاتم به دوستان کمک کنه. استاد از شما و گروه خوبتون بی نهایت سپاسگذارم و واستون ارزوی موفقیت های بیشتر رو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: