ما بی انتها هستیم - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1689 روز

    ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت زیبایی شادی ثروت سلامتی و حال خوب

    سلام ب استاد عزیز و مهربان دراین قاب زیباو لبخند زیبا خونه چوبی زیبا و تیشرت قرمز زیبا

    نکات مهمی که من یاد گرفتم

    = انسان در هیچ مواقع نباید روی مردم حساب باز کنه

    =وقتی روی مسیر خودمون بریم جهان خیلی کمکون میکنه و قدرت فقط ب خدا باید بدهیم

    =زندگی کردن در این دنیا مثل مهمونی در زندگی ابدیت ما دنیای مادی مثل مهمونی و کسی میاد میره برمیگرده ب اصل خودش

    =ما وقتی از این دنیا خارج میشیم ب خدا نزدیک تر میشیم و خیلی وسیع تر هست اون دنیامون

    =ما تیکه های از خدا هستیم و این جهان مثل مهمونی هست و موقع مرگ ب خداوند برخواهیم گشت

    =مرگ پایان نیس و چیزی را از دست نمیدیم و مرگ شروع ی زندگی زیبا و نزدیکی ب خداونده

    =همه ما رفتنی هستیم هر کسی ب ی شکلی و فقط از ی فرکانسی ب ی فرکانسی دیگه میریم این سلولهای جسم هر روز دارن میمیرن و زنده میشه

    =از لحظه ب لحظه های زندگی لذت ببریم و در لحظه زندگی کنیم

    =ما بسمت خواسته هامون میریم چون در مسیر خواسته هامون رفتن باعث میشه زندگی کنیم و از لحظه ب لحظه زندگیمون لذت میبریم

    =پس خیلی خوب هدف داشته باشیم و از مسیر رسیدن ب هدفهامون لذت ببرم و دنبال هدفهامون باشیم برای زندگی کردن در زندگی

    =زندگی رو تجربه کنیم و احساس شادی ارامش داشته باشیم با این کار از زندگی لذت ببریم اتفاغات و شرایط خوب وارد زندگیمون میشه

    =درقران اومده کسی چیزی از دست نمیده و وعده داد کسی ب خداوند و اخرت ایمان بیاره و عمل صالح انجام بده دنبای پس از مرگشون عالی و سراسر پراز عشق شادیه وقتی توکل کنید شاد باشید دنیای پس از مرگ زیبا خواهد بود براتون یا گرفتم ازتون در لحظه ب لحظه زندگی لذت ببرم و با لذت بردنم جهان لذت بیشتری بهم میده

    و واقعن وقتی حرکت میکنم برای هدفهام زندگی برام لذت بخش میشه

    چقد نگاهتون برای محرم و امام ها منطقی و قابل درک بود چقد نگاهتون ب دینا و اخرت منطقی و درست بود

    خداوند هدایت کنه این زندگی زیبا زندگی کنم همه چیز زیباست خدایا شکرت

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نرگس سبزعلی پور گفته:
    مدت عضویت: 1461 روز

    لا حول ولا قوت الا بالله العلی العظیم

    سلام به استاد آرامش بخش خانم شایسته و تمامی دوستان و همراهان سایت .

    استاد عزیزم از شما بابت این حرفای زیبا و دلنشینی که توی این فایل زدین سپاسگزارم از خودم هم ممنونم که آگاهانه به سمتی میرم که در آن فقط لذت شنیدن و رسیدن به حال خوب است .

    هر لحظه که فکرم دچار انحراف شد و به احساس بد رسیدم به خودم یادآوری می کنم ارزشش داره که لحظات عمرم با حس بد بگذرونم ؟

    پس آگاهانه تصمیم گرفتم که زندگی کنم ،زندگی به معنای واقعی زندگی با لذت و خوشی و در واقع اصل همه ما اینه که در رفاه آسایش وآرامش باشیم وعده خدا هست و تا وقتی با اصل و منبع در ارتباط باشیم و باور داشته باشیم زندگی مثل فرصت یه مهمونی رفتنه ما اومدیم که دور هم لحظات شادی رو تجربه کنیم ( به قول استاد این روزهای زندگی در مقابل با ابدیت و جاودانگی ما لحظع ای بیش نیست ) تمام لحظات عمرمون هم تجربه حال خوب و عالیه .

    پس تصمیم بگیریم که نگرش متفاوت تری به گذران زندگی داشته باشیم قبل از اینکه دیر بشه و حسرت روزای رفته رو بخوریم .

    بارها از استاد عباس منش شنیدم که میگن وقتی ما آگاهانه یه زندگی عالی برای خودمون توی این دنیا بسازیم آخرت هم برامون آباد و فوق العاده است.

    خدایا برای فرصت زندگی که بمن هدیه کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .

    خدایا برای اجابت من در هر لحظه و هدایتم به سمت بهترین اتفاقات سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .

    خدایا برای انگیزه ای که به واسطه رسیدن به خواسته هام در من ایجاد کردی و باوری که من فقط و فقط خود من سازنده زندگیم هستم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .

    خدایا جهانی که باور توحیدی داره چقدر زیباست و من در تجربه این روزهای زندگیم که هر لحظه بیشتر و بیشتر به تو احساس نزدیکی میکنم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .

    در پناه خدای مهربان شاااااد و عاااااالی باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1044 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در مسیر هدایت که نشانه اش آرامش و اطمینان قلبی ست

    استاد عزیزم خدا قوت ،چقدر مثال آخر فایلتون محشر بود ،مثال استخر و تموم شدن تایم

    اگر که من عمیق بشم لحظه به لحظه ی زندگی من معجزس ، واقعا چه کسی به من این تضمین رو داده که تا پیری و میانسالی عمر میکنم ؟؟؟ هر چقدر دارم این روزها به معنا و مفهوم زندگی فکر میکنم ،بیشتر به این میرسم که خوشبختی یک نوع نگاهه و یک نوع باوریه که ما به اتفاقات هر لحظه زندگیمون داریم ،ما فقط انتخاب کردیم که برای مدت کوتاهی بعد جسمانی رو انسان رو تجربه کنیم و مثل اینکه واقعا باورمون شده که ما همین پوست و گوشت و استخونیم و الحق و والانصاف شیطان خیلی کارشو داره درست انجام میده ،مثه اینکه ما واقعا باورمون شده که زندگی حالا حالاها ادامه داره و دنیارو و داشته هامونو خیلی پایدارتر میبینیم و در حال حساب کتابیم ،

    نه من یک موجود ابدیم ،من جزیی از کل هستم ،من پاره ای از خداوندم و این یعنی که نه به وجود آمده ام و نه از بین خواهم رفت ،چون خداوند از ازل بوده تا به ابد نیز خواهد بود ،من فقط در این دنیاست که میتونم احساس تشنگی کنم و از نوشیدن یک لیوان آب گوارا لذت ببرم ،من فقط تو این دنیا میتونم گرسنه باشم و از خوردن غذا لذت ببرم ، من فقط تو این دنیا میتونه سردم بشه و گرمای آتش رو حس کنم و لذت ببرم از گرم شدن و گرمم بشه و از نسیم خنکی که توی هوا هست و پوستم رو نوازش می‌کنه لذت ببرم ، اگر من عمیق بشم زندگی هر لحظه ی زندگی معجزس ،اصن من خیلی موقع ها زندگی رو کارتونی میبینم ،یه نقاشی زیبا که خداوند کشیده و ما فقط توی یک صفحه از این دفتر که خدا می‌دونه چقدر ورق و صفحه داره ،داریم زندگی میکنیم برای مدت کوتاهی ،مخصوصا وقتی آسمون آبی رو نگاه میکنم و تعدادی ابر پفکی تو‌ آسمون میبینم بیشتر برام شبیه نقاشیه این زندگی ،واقعا چه معجزه ای بیشتر از این که همه ی چیزی که ما میخوریم و حیوانات تغذیه میکنن ،از خاک مرده به دست میاد ؟؟؟چقدر نعمت داره میده خداوند از یک خاک مرده و بی جان ؟؟؟!!!! چندین هزار نوع میوه ؟؟؟؟چندین هزار نوع گل و گیاه ؟؟؟ اصن شما فکر کن به این حتی شیرینی و ترشی این میوه‌ها هم با هم تفاوت داره ،سوال :آیا این چندین هزار نوع میوه از چندین هزار نوع خاک مختلف به وجود میاد ؟؟؟یا از یک نوع خاک ؟؟؟

    رو چه حساب و کتابی؟؟؟ رو چه حساب و کتابی اون علف تبدیل به شیر میشه و از گاو و گوسفند شیر میدوشیم؟؟؟ رو چه حسابی بوی چندین هزار نوع گل هم با هم تفاوت داره ؟؟حتی بوشون؟؟؟ چند هزار نوع عطر داریم توی طبیعت؟؟؟کی داره همه‌ی این‌ها رو مدیریت میکنه؟؟؟

    به راستی که خداوند چه آیه ای بر محمد نازل کرده : که اگر درختان قلم شوند و دریاها مرکب نمی‌تونید حتی ضره ای از نعمت های منو شکرشو به جا بیارید ،

    تمام این زندگی معجزس و من خودم انتخاب کردم که بیام و انسان رو تجربه کنم و لذت خالق بودن رو بچشم ، هیچ ساعت و ماه و سالی وجود نداره کل زندگی همین لحظس

    کل زندگی همین لحظس ،یه باره دیگه :کل زندگی همین لحظس ،همه چیز در هر لحظه داره اتفاق می‌افته تا ما اینطوری ببینیم ،همه چیز داره در هر لحظه اتفاق می افته تا شبیه اون چیزی باشه که هست ، ما اشرف مخلوقات خداوندیم و این جهان با تمام معجزاتش مسخر ماست و ما داریم توی این جهان زیبا آخرت خودمونو میسازیم چه خوب و چه بد ،

    هیچ چیزی از دست نمیره ،هیچ چیزی خراب نیست در این جهان ،مسعولیت هیچ کسی به غیر رررررررررررر از خودمون با ما نیست ، ما فقط مسعول خودمون هستیم تا اونطوری که می‌خوایم زندگی کنیم ، خداوندی داریم که هر لحظه در حال اجابت ماست ، خدایی که هیچوقت امکان نداره اتصالمون باهاش قطع بشه حتی هر چقدر هم که دور بشیم ازش ،

    به قول علی (ع) که میگه گریز از فرمانروایی تو غیر ممکنه .

    می‌خوام بگم که همه چیز فراهمه برای ما تا لذت ببریم از این شهربازی ، یادمون باشه که 13میلیارد سال طبق گفته ها عمر کیهانه و فقط 3میلیون ساله که بشر پا به این کره ی خاکی گذاشته ، یعنی 85میلیون سال پیش این کره ی خاکی قلمرو دایناسورها بود و فقط سه میلیون ساله که بشر هست ،و مگه طولانی ترین عمر چقدر بوده ؟؟؟هزارسال ؟؟؟سه هزار سال ؟؟؟ سی هزارسال ؟؟؟ می‌دونی به نظرم زمین داره به کسایی که زندگی رو خیلی جدی گرفتن و پایدار میبینن داره میخنده ،چندین میلیون سال گذشته و خیلی ها اومدن و رفتن و خیلی اتفاقا رو دیده ، عمر ما حتی در مقایسه با عمر کیهان هم یک پلک به هم زدن نیست ،چه برسه در مقایسه با ابدیت ، پس لذت ببریم و جدی نگیریم مسأله هارو هیچ چیزی رو جدی نگیریم و بدونیم که ما با در مسیر درست بودن و توجه به نعمت ها داریم خوشبختی رو تجربه میکنیم و همواره به سمت تجربه خواسته های بیشتر هدایت میشیم و ما برای همین اومدیم تا این مسیر رو بریم و بندگی خداوند رو بکنیم و خودمونو به عنوان خالق تجربه کنیم ،و‌ما هر لحظه داریم از زندگی لذت می‌بریم ،مگه قراره که کلی زجر بکشیم و به نعمت برسیم و بعد تازه بخوایم از دست رنج خودمون استفاده کنیم ؟؟؟نه اصن مقصدی نیست فقط مسیره و لذت بردن از مسیر و وقتی من فارغ از هرچیزی در هر لحظه طوری به جهان نگاه میکنم که احساس خوب و خوشبختی کنم ،من هر لحظه دارم لذت میبرم از زندگیم ، وقتی که من رها هستم تا هر لحظه جهان رو ترک کنم چون می‌دونم که یک موجود ابدیم و زندگی بهتری در انتظارمه و فقط چند صباحی مهمان این تن هستم ،وقتی در این حد رها هستم نعمت ها و ثروت ها خودشون میان و من فقط وظیفم سپاس گزاریه ،وقتی در این حد رها هستم و بدونم که من متعلق به اینجا نیستم دیگه هیچوقت روی دارایی و مال و اموالم حساب نمیکنم و حرص نمی‌خورم ، دیگه هیچ چیزی رو جدی نمی‌گیرم و در مسیر خداوند حرکت میکنم ،وقتی که من در هر لحظه به این واقف باشم که از خدا امده ام و به سوی اوبازمیگردم ،همین باور اگر عمیق بشه توی وجودم من به بهترین شکل بهشتم رو در دنیا و آخرت می‌سازم .

    الهی شکرت بابت همه ی نعمت‌هایی که به ما ارزانی داشتی ،نعمت های گرانبهایی که به من ارزانی داشتی

    الهی شکرت بابت این جهان زیبا و تجربه ی انسان

    الهی شکرت بابت هر نفسی که میاد و می‌ره و به اراده ی توا

    الهی سپاس گزارم که در هر لحظه داری سلولهای منو مدیریت می‌کنی تا من زنده باشم و لذت ببرم از معجزه ی زندگی .

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 707 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    167. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    رد پای روز 1 تیر 1403 رو مینویسم

    رمز پایداری نتایج

    چند روزی بود همه اش به این فکر میکردم که چی شد یهویی!!.

    یه مدت بود داشت همه چی خوب پیش میرفت چرا یهویی کمتر شده بعضی چیزا ،مثل مشتری و بعضی اتفاقات خوب دیگه که پیش میاد

    و میدونستم که من مسئولشم که این اتفاقات ناخوشایند سرراهم قرار گرفته و دائم فکر میکردم که چه افکاری داشتم یا به چه چیز هایی توجه کردم و درموردش صحبت کردم یا گوش دادم

    و از خدا خواستم که بهم بگه چی برام خوبه که گوش بدم از فایلای استاد عباس منش

    که هدایتم کرد به فایل رمز پایداری نتایج

    وقتی گوش دادم انگار بار اولم بود، درسته ،یه سری از حرفای استاد از این فایل یادم بود ، ولی یه چیزایی رو هم جدید داشتم میشنیدم

    و انگار زمان شنیدنش این روزهاست ، چون با این فایل خدا بهم گفت طیبه دقت کن داری ندونسته یه سری کارارو میکنی که باعث این اتفاقا شده

    خوب گوش بده به این فایل

    حتی من یه مدت بود حس میکردم اون شادی درونی که داشتم رو موقع انجام کارام یا صحبت کردن با آدما یا تو چهره ام ندارم

    وقتی فکر کردم دیدم آره من چند وقته آگاهانه لبخند نمیزنم یا اینکه آگاهانه توجهمو کنترل نمیکنم

    یه مدت هم منظورم حدود ده روزی میشد

    وقتی گوش دادم به این فایل

    استاد گفت همیشه باید این اتفاق بیفته که هزینه کنید برای خوراک ذهنتون و زمان بذارید

    حتی وقتی استاد میگفت بپذیره که خودمونیم داریم اتفاقاتو رقم میزنیم و باید همیشگی باشه کار کردن روی کنترل ذهنتون

    باید براتون مهم باشه

    و دقیقا به تمام کارای این چند روزم فکر کردم که پنهانی بود و من متوجهش نبودم و تازه فهمیدم که چند وقته که من باورایی که با صدای خودم ضبط کرده بودم گوش نمیدادم و تکرار نمیکردم

    و داشتم به این فکر میکردم که چی شد یهو

    که من حدود دو ماه فروشم خوب بود و وقتی خواستم بعد تعطیلی مدارس برم جاهای دیگه که شلوغ و پر جمعیته ،تو مراسما و یا تو نمایشگاها که رفت و آمد زیاده

    یهویی تقریبا کمی بیشتر از صفر شدم

    چیزی حدود 25 از 50

    و بیشتر فکر کردم و دیدم بین حرفام با خودم یا افکارم و ذهنم و یا بین حرفام با مادرم و بقیه اطرافیانم ، این باورو داشتم که بزرگترا نمیخرن نقاشی رو

    یا تو نمایشگاها که میرفتم مهر تایید به حرف خواهرم میزدم که میگفت طیبه دیگه نیایم نمایشگاه چون که نمایشگاه کسی نمیخره و رد میشن و سنشون بزرگه و نگاهم نمیکنن

    و به این فکر میکردم که خودمم تو ذهنم تایید کردم و چون فروش نداشتم با اینکه خدارو شکر میکردم ولی از درون یه فکر دیگه ، یه باور محدود کننده دیگه داشتم

    حتی یاد حرفای استاد عبای منش افتادم که میگفتن

    جهان کاری به حرفای تو نداره

    به افکار و فرکانس ها و باورهایی که عمیقا داری جواب میده

    و گفتم درسته من با اینکه زبانی میگفتم که مثلا نه خوبه مشتری میاد خدا مشتری میشه برام ، ولی از باورهام محدود بودم

    و این یادم اومد که استاد میگفت

    وقتی باوراتون تغییر کنه صد در صد اتفاق میفته

    این حرفو تو فایل مصاحبه با استاد قسمت 18 میگفتن

    که نتایج شما وقتی ایجاد میشه تو زندگیتون که باوراتون به صورت بنیادین و پایدار تغییر کرده باشه

    امکان نداره که نتایج موقعی وارد زندگیتون بشه که باورای شما تغییر نکرده باشه امکان نداره

    و باز هم امکان نداره باورها به صورت بنیادین تغییر کنه و نتایج قابل لمس به وجود نیاد

    جالبه وقتایی که فکر میکنم حرفای استاد به یادم میاد و از خدا که کمک میخوام بهم میگه چیکار کنم

    وقتی من داشتم فکر میکردم گفتم طیبه تو تکرار نکردی باورای قدرتمندی که با صدای خودت ضبط کردی و حتی مراقب ورودی ذهنت ،از طریق دیدن و شنیدن و … نداشتی

    که تو این ده روز کمی متوقف شدی از چند جهت

    یکی از نظر مشتری

    یکی از نظر رفتار هات ، مثلا وقتی من قبلا آگاهانه تلاش میکردم در یک اتفاق به ظاهر بد کنترل کنم خودمو و نگاهم رو تغییر بدم ولی این چند روزو نتونسته بودم کنترل کنم ورودی هامو و باعث تغییر در روند مسیر من شد

    خدا چقدر خوب بلده که هر وقت هرچی نیاز داری رو بهت یادآوری کنه و در مسیر خودش قرارت بده

    از وقتی متوجه شدم آگاهانه دوباره سعی میکنم که لبخند به لب داشته باشم ، سعی میکنم آگاهانه کنترل کنم خودم رو در زمان هایی که لازمه آرامشم رو حفظ بکنم

    و از خدا سپاسگزارم و بی نهایت دوستش دارم که بهم کمک میکنه

    و یه قسمت از فایل مریم جان گفت که

    تک تک جملاتی که دارین از استاد میشنوین ، همون چیزاییه که داره فرکانسای شمارو تنظیم میکنه

    تک تک شون

    اون چیزایی که میشنوین تک تکشونو بهش عمل بکنید

    باور کنید

    بهش فکر کنید و باور کنید ،خود همون باور کردنه ، زندگیتو در دستان خودت قرار میده

    و تغییر باورا با شنیدن این فایلا و باورای مناسب رخ میده

    بعد هی فکر کنی و دنبال نشونه هاش میگردی آروم آروم افکارت تغییر میکنه

    اینا رو که شنیدم و فکر کردم دیدم آره دقیقا دلیل اینکه من این ده روزو حس میکردم یه جای کارم ایراد داره که حس میکنم با اینکه حسم بیشتر وقتا خوبه ولی متوقف شدم همین بوده

    که من باورای قدرتمند کننده ای که مینوشتم رو دیگه نمینویسم و گوش نمیدم به ضبط صدای خودم درسته با خدا حرف میزنم ولی بیشتر توجهم چه نا آگاهانه و چه آگاهانه به اطرافم بود

    خداروشکر میکنم که نذاشت زمان زیاد بگذره و بهم راه رو تو این فایل رمز پایداری نتایج نشون داد

    حتی بارها وقتی میخواستم که فایلی رو گوش بدم به صورت رندم و همیشه خدا برام انتخاب میکرد ، بیشتر وقتا دستم روی فایلایی که خودم ضبط کردم با صدای خودم میرفت و یکم گوش میدادم میگفتم بذار ببینم از فایلای استاد بشنوم

    در صورتی که خدا قشنگ بهم میگفت در کنار گکش دادن به فایلای استاد به باورایی که نوشتی تا قوی کنی هم گوش بده و فکر کن راجع بهشون

    خیلی خوشحالم از اینکه خدا هر لحظه مراقبمه

    و کمکم میکنه

    امروز متوجه شدم که تنها صحبت کردن با خدا کافی نیست ، درسته اگر با خدا حرف بزنم خودش کمکم میکنه ولی باید منم تلاشی بکنم که آگاهانه تمرکز و توجهمو به باورای قدرتمند کننده بدم و خدا ببینا دارم تلاش میکنم در همه جنبه ها کمکم کنه

    الان که فکر میکنم میبینم من این فکرو داشتم که خب من با خدا حرف میزنم خدا هم فلان باور منو تغییر بده

    مثلا این باور که همه جا مشتری هست و هیچ فرقی نمیکنه چه سنی داشته باشن و از همه سن ها و چه مرد و چه زن همه مشتری نقاشی های من هستن و خودشون میان و سفارش میدن بدون اینکه من کاری بکنم ،خودشون میان سمت من

    و حس میکردم باید خدا اینو برای من بوجود بیاره

    در صورتی که الان متوجه شدم باید من تکرار کنم

    باید من این باورو ادامه دار و مستمر بگم و در کنارش تلاش کنم برای سفارش گرفتن برای نقاشیام و اینکه شروع کنم هر دو رو همزمان پیش ببرم

    البته هر سه رو

    اینکه اول با خدا حرف بزنم هر لحظه و هدایتایی که میکنه هر روز و بهم میگه این کارو نکن زود گوش بدم و چشم بگم

    یا وقتی میگه این کارو بکن بگم چشم

    دوم اینکه باورامو هر تکرار کنم

    سوم اینکه تلاشمو بیشتر کنم هم برای کنترل ذهن هم برای افزایش مهارت هام و عمل کردن بهشون به تمام قدم هایی که دارم برمیدارم

    و یادم باشه که حتی برای عمل کردن به تکرار باورهای قدرتمند کننده هم باید قدم بردارم تا نتایجو ببینم

    برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت بی نهایت از خدا میخوام

    و سعادت در دنیا و آخرت باشه برای همه مون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سحر غلامی گفته:
    مدت عضویت: 1426 روز

    سلام به همگی.

    این فایل نشونه ی امروز من بود.

    من معمولا خیلی از این قسمت استفاده میکنم ولی خب یادم نمیاد تا حالا درموردش نوشته باشم

    اما انقدر امروز واضح و مشخص خدا صحبت کرد باهام که دلم نیومد ننویسم.

    اول یه توضیح کوتاه در مورد روش استفاده ی خودم از این قسمت بدم.

    من معمولا نیت میکنم سوالم رو واضح از خداوند میپرسم چ دکمه رو میزنم .

    خب در نود و نه درصد مواقع هدایت میشم به فایل صوتی ولی راستش در نودو نه درصد مواقع فایل رو گوش نمیدم چون اون مواقعی که هدایت میخوام انقدر ذهنم مشغوله که حوصله م نمیاد فایل رو گوش کنم همیشه به خدا گفتم جواب منو تو مقاله ی اول فایل بده و یا نهایتا تو کامنت های اول (آخرین کامنتی که مربوط به اون فایله)

    و واقعا هم من همیشه جوابمو از همون مقاله میگیرم یا کامنت برگزیده و یا آخرین کامنت.

    امروزم همینطور. و مقاله ها و کامنت ها رو از دیدگاهی میخونم که جواب من باشه.

    داستان از این قرار بود که من طبق جلسه پنج و 6 کشف قوانین زندگی یه هدف کوتاه مدت واسه خودم تعیین کرده بودم که تقریبا 45 روز طول کشید و من هر روز قدم های کوچیک اما بهبود دهنده برداشتم و یجورایی به هدفم رسیدم.

    داخل پرانتز اینم بگم که طبق هدایتی که شدم اینجوری برنامه ریختم که یک ماه تمرکزی رو باورام کار کنم یک ماه تمرکزی روی هدف هام .

    امروز با خدا صحبت کردم و گفتم خدایا واسه گام بعدی هدایتم کن . الان دقیقا نمیدنم باید همین هدف رو ادامه بدم و یکم بسطش بدم یا جمع بندی کنم برم هدف بعدی(هدف بعدی کار کردن رو باورهام بود اونم باور های توحیدی،من یه پوشه تو گوشیم باز کردم و اسمشو گذاشتم فایل های توحیدی و هرچی که فایل در مورد توحید دارم از استاد اونجاست)

    خلاصه دکمه نشانه امروز من رو زدم و بوووووم.

    همون اول مقاله رو سر فصل اینو دیدم: هدف بعدی را مشخص کن.

    وااااااای خدای من آخه از این واضح ترم داریم؟

    یادمه بچه که بودم همیشه این آرزو رو داشتم که کاش میشد با خدا صحبت کرد اونم جواب بده.

    میگفتم حالا این دنیا هیچی کاش اون دنیا میشد حداقل.

    امروز با این صحبت خدا با من یاد اون آرزو افتادم.

    خدا صحبت میکنه با ما.استاد ممنون ازتون که اینجوری مارو با خدای خودمون پیوند زدید.

    مقاله رو ادامه دادم همش در مورد مرگ و شروع دوباره بود.

    مطمئن تر شدم که باید هدف قبلی رو جمع بندی کنم و برم سراغ هدف جدید.

    مقاله که تموم شد گفتم بذار برم آخرین کامنت رو هم بخونم

    کامنت مائده کردی عزیز بود که نوشته بود وقتی شروع کردم دسته فایل های توحیدی…..

    دیگه واقعا اینجا حجت بر من تمام شد

    خدای من نه تنها بهم گفت برو هدف بعدی بلکه گفت برو سراغ همون هدفی که داشتی پوشه ی فایل هاشو درست کردی .

    آدرس دقیق تر از این؟؟؟؟؟؟؟؟

    این روز ها واقعا حال خوشی دارم.

    هیچ وقت تو زندگیم انقدر احساس خوشبختی نداشتم که الان دارم .تو این مسیر زیبا واقعا زندگی معنای واقعی خودش رو داره برام.

    ممنون از استاد عباس منش و مریم شایسته ی عزیزم که هر روز بابت وجود شما خداوند رو شکر میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 214 روز

    به نام فرمانروا و صاحب اختیار زندگی من خداوند یکتا و مهربون و بخشنده و عاشق بنده هاش

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ی نازنین و دوستان خوبم

    سپاس از خداوند مهربونم که هر بار وارد سایت میشم با آرامش کامل از سایت بیرون میرم من همیشه توی دفترم مدتهاست که شکرگزاری میکردم و یکی از اون شکرگزاریها همیشه این بود که خدایا شکرت برای آدم‌های خوبی که سر راهم گذاشتی و میزاری ….و خدای عزیزم استاد عباس منش رو بهم معرفی کردی اونم توسط استادایی که قبل از استاد عباس منش باهاشون دوره داشتم و توسط اون دوره ها مدار و فرکانسم به حدی رسید که خدا اجازه داد و گفت حالا وقتشه که دیگه بهترین آگاهی های جهان هستی رو دریافت کنی و با قوانین جهان هستی کامل آشنا بشی … و اینجوری شد که من وارد سایت توحیدی استاد عباس منش شدم ….. من توی زندگیم تا قبل از آشناییم با استاد عباس منش پر از استرس و اضطراب بودم با اینکه با چند استاد دیگه که توی کانالشون بودم و تا حدی با قوانین آشنا شده بودم اما هرگز این اضطرابم و دلشوره هام کامل رفع نشد کمتر شد اما همچنان داشتم اما الان که تنها 9 روزه وارد سایت شدم دیگه خبری از اون نگرانیها نیست و دارم با راهنمایی‌های استاد در این فایلها به راحتی با مشکلاتم رو به رو میشم و به راحتی اون مشکل رو پشت سر میزارم خدایا ازت ممنونم که هیچ کار تو بی حکمت نیست خداجونم من تسلیم اراده ی تو هستم و هرچی تو بگی من همون کارو میکنم…آگاهی های این فایل چقدر قشنگ بود چقد به دلم نشست و ذهنیتی که من و امثال من از مرگ و اون دنیا داشتیم با این فایل کامل عوض شد استاد عزیزم من همیشه فک میکردم که مرگ خیییییلی سخت و وحشتناکه چون به ما اینو گفتن و حتی گفتن خود مسئله ی جون دادن به شدت پروسه ی سختی هستش و با مثالها و احادیثی که از قول ائمه به ما گفتن و البته من به شخصه هیچوقت دنبال راست و دروغ این مسائل نبودم و به صورت ناآگاهانه قبول کردم و ذهنم سالهای سال با همین اطلاعات پر شد و همیشه از مرگ وحشت داشتم اما آلان که این حرفای قشنگ رو شنیدم از شما وقتی دارم فک میکنم میبینم واقعا حق باشماست چرا ما باید از مرگ بترسیم!!!!!!! ما از یه جای دیگه اومدیم توی این دنیا و توی مسیر و این سفر زیبا باید نهایت لذت رو‌ببریم و هیچ چیزی نباید حال مارو بد کنه و همه چی رو زیبا ببینیم وقتی ما دنیا برامون قشنگ باشه و ازش لذت ببریم قطعا دنیای ابدی ما بعد از ترک این سفر زیبا قشنگ خواهد بود حتی خیییلی زیباتر و به نظرم باید مشتاقانه منتظر اون لحظه ی زیبای ترک این دنیا باشیم وااای خدای من چقدر قشنگه سفرمون تموم میشه وارد دنیای ابدی میشیم مرررررسی استاد که اینهمه آگاهی های قشنگ رو به ما دادید و دید مارو نسبت به مرگ و آخرت تغییر دادید و حتی دید مارو نسبت به از دست دادن آدم‌ها ی اطرافمون عوض کردید و چقد قشنگه این حجم از آرامش شما…دعا میکنم منم آرامش شمارو داشته باشم و از لحظه به لحظه ی زندگیم لذت ببرم خدایا شکرت که بنده ی خوبی مثل استاد عباس منش رو آفریدی تا ما رو هدایت کنه به سمت خوبی ها و تورو و واقعیت تورو به ما نشون بده و بگه که ما خدای خییییلی مهربونی داریم و اون چیزی نیست که از بچگی به ما گفتن و مارو از تو ترسوندن که وقتی اسم مرگ میومد لرزه به تنمون میفتاد که قراره بعد از مرگمون وارد یه جای تنگ و تاریک و وحشتناک بشیم و با گرزهای آتشین منتظر ما هستی !!!!! خدای مهربونم خیییلی دوستت دارم مرررسی که دستمو گرفتی هیچوقت رهام نکن و آدم‌های خوب دنیاتو مثل استاد عباس منش سر راهم بزار تا به تو نزدیک و نزدیکتر بشم خداجونم مرررسی که اینهمه دوستای خوب توی سایت برام پیدا کردی که با خوندن کامنتاشون قند تو دلم آب میشه خدایا به وسعت آسمونت شکر که هوامو داشتی….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    فاطمه واحدی گفته:
    مدت عضویت: 418 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته عزیزم

    من 14 ماه هست که اشنا شدم با این برنامه ها و قبل از اون اصلا طرز فکرم فرق میکرد.نماز میخوندم و خیلی ادم صاف و صادقی بودم ولی همیشه تو زندگیم مشکل داشتم و شکستهای پی در پی.تا اینکه یکی از دوستان معرفی کردن و من شروع کردم کار کردن روی افکارم و باورهام و چقدر زندگیم تغییر کرد چقدر حالم عالی شد هر کسی منو میدید میگفت چقدر انرژی مثبت داری.

    کار برایم جور شد و کلی پیشرفت و خیلی راحت به دست میارم من خیلی تلاش میکنم که برسم به جایی که شما هستید و مطمئنم میرسم به تمام خواسته هایم از صبح قبل اذان شروع میکنم تا شب ساعت یک فقط روی باورهایم و افکارم کار میکنم.و دائم ویسهای شمارو گوش میکنم حتی تکراری.من انقدر حالم عالی شده که همیشه لبخند دارم و خیلی امیدوارم به خداوند.من با اینکه همیشه نماز اول وقت میخونم ولی دیدم حرف شما درسته من شرک داشتم به خدا.و این باعث میشد پیشرفت نکنم.چقدر دعاتون میکنم که باعث شدید من به راه درست هدایت بشم.خیلی دوست دارم شمارو از نزدیک ببینم به طور اتفاقی و مطمئنم این اتفاق صددرصد می افتد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1094 روز

    سلام به استاد گرامی و خانم شایسته مهربان و دیگر اعضای خانواده صمیمی عباسمنش

    خدایا شکرت بابت قوانین بدون تغییر جهان هستی که عدالت رو به معنای کامل با این قوانین به اجرا گذاشتی.

    استاد با گوش کردن به این فایل در چند سال پیش که امروز هم برای چندمین بار به صورت هدایتی گوش کردم ، تمام نگرش من رو به زندگی این دنیا ، مرگ و در واقع زندگی ابدی تغییر داد.

    من قبل از این آگاهی ها کسی بودم که همیشه از مرگ ترس زیادی داشتم چون واقعا اون رو پایان حیات میدونستم. یه موقع هایی اینقدر ترسم از مرگ زیاد میشد به طور ناخودآگاه مرگ خودم رو ، ناراحتی خودم رو بابت رفتن از این دنیا ، حتی عزاداری اطرافیانم رو بارها و بارها تصور میکردم ، در این خیالات برای کسانیکه حس میکردم به من وابسته بودن ، اشکها میریختم.

    یه زمانهایی حتی برای عزیزانم که مرگشون رو تصور میکردم عزاداری میکردم.

    بعد از آگاهیها خودم باورم نمیشد ولی وقتی به مرگ فکر میکردم یه احساس شوق و شعف در من به وجود میومد، یه طور وصف ناپذیر….

    حس میکردم با مرگم به خدا میرسم و دیگه هیییییچ فاصله ای بینمون نیست ، هیچ وابستگی غیر از اشتیاق وابستگی به خداوند دیگه در من نیست.

    وقتی باورهام راجع به مرگ عوض شد ، چندین مورد از فوت کسانیکه علاقه بسیار زیادی بهشون داشتم مثل عمو ، مادر بزرگها ، پدر بزرگم در فواصل کوتاهی اتفاق افتاد.

    نمیتونستم ابراز کنم احساسم رو ، ولی از ته قلبم براشون خوشحال میشدم که به یه زندگی جدید رفتن بدون محدودیتهای این جهان مادی.

    باور کنید اصلا نمیتوستم اشک بریزم و میگفتم آخه برای چی…اونا به قول استاد از این مهمونی رفتن و به مهمانی مدام خداوندی رسیدند.

    هیچ وقت ، حتی هنوزم وقتی دربارشون فکر میکنم احساس نمیکنم اونا مُردن و دیگه وجود ندارند .

    همیشه حس میکنم اونا هستن ، فقط من نمیتونم ببینمشون ، حس میکنم منو میبینن و از دیدنم شاد میشن و من نیز از این احساس اونها خوشحال میشم.

    استاد واقعا در این مورد میتونم اعتراف کنم که کاملاً تغییر کردم و چقدر به آرامش من و ساختن باورهای خوب و احساس خوب به من کمک کرد و دیگه مرگ رو هم ، خیری میبینم که از جانب خداوند برای انسانهاست و این تغییر نگرش رو مدیون آگاهیهایی هستم که شما به من دادید. سپاسگزارم.

    امیدوارم خداوند کمک کنه تا بتونم بیشتر هدایت بشم به سمت باورهای مثبت و از خدا میخوام که تمام درهای نعمت و رحمتش رو به رویم بازکنه.

    استاد گرامی آرزوی بهترینها رو برای خودتون و عزیزانتون از خدای مهربون خواستارم.

    در پناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2512 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    سلام استاد سلام مریم جان

    استاد من همیشه به نشانه روز ایمان دارم

    ساعتی قبل با دوستی صحبت میکردم و پدرش حالش خوب نیست

    گفتم خدایا شب عید پیششون باشه

    ولی باز گفتم خدایا عمر و زندگی در دستان توست

    خودت با عزت و خیر انجام بده براشون

    اومدم نشانه روز و مبحث مرگ و رفتن به ابدیت بود

    سپاس گزارم که خداوند مرگ رو آفرید تا بهتر زندگی کنیم و مزایای زیادی دارد

    خدایا شکرت بابت تمام نعمتهایت

    و تمام حکمتهایت

    شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    حسین مختاری گفته:
    مدت عضویت: 3783 روز

    به نام خدایی که از اول بود تا به آخر هست

    مرگ نقطه شروع زندگی است با سبک جدید وابسته به زندگی قبل

    زندگی فانی مرحله ای است شامل اعمال یا کار های از خود برای بهتر شدن تبلور بعد از مرگ میسازیم

    وقتی پای عشق وسط میاد اون هم یک عشق واقعی برای رسیدن به هدف دوست داری آن کاری انجام بدی که معشوق می پسنده و با توجه به اینکه مرگ هدف نیست زندگی بعد از آن هدف هست

    مثل اینکه یک نفر در دریا رها شده باشه و مقصد او یک جزیره یا خشکی باشه در حین رسیدن به جزیره میتوان با شوق شنا کرد و آهسته و بدون خستگی که انسان را آزار دهد یا اینکه سریع شنا کرد بصورتی که خسته کننده باشه و بعد از یک مدت شنا کردن امید رو برای رسیدن به مقصد از دست بدهد.

    مرگ زیباست اگر پیش نیاز آن را زیبا ببینیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: