دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان جلیل احمد به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام خدمت همه عزیزان و استاد بزرگوارمان:
استاد، من این فایل تون را تا دقیقه بیستم گوش دادم. فقط 26 ثانیه بعد از گذاشت شما من این فایل را تا نصف دیدم و گفتم بیام کامنت بنویسم.
چون می دانم که این جا وضعیت چگونه است. خود من هم از هرات افغانستان این کامنت را می نویسم. و قضایا را خیلی خوب درک می کنم.
اصلا همه این جا ( افغانستان) از یک دیگر می پرسند که چی شد؟ همه در شوک اند؟ این همه طالب از کجا آمد؟ چرا وضعیت این گونه شد؟ چطور شد طالبان که رفته بودند این ها از کجا آمدند؟ و چطور شد که به این زودی کل کشور را مثل آب خوردن گرفتن و…
طی 20 سال گذشته در افغانستان خیلی خیلی تحولات آمده است. در زمینه های مختلف.
اما! استاد و دوستان حالا که من قانون را به شخصه می دانم، گرچه هنوز در مراحل اولیه این شناخت و درک آن هستم، در این روزها، به ظاهر سخت، از خدایم هدایت خواستم و من به گوش دادن این فایل های زیبا از دوره ها هدایت شدم. جلسات ششم و نهم دوره کشف قوانین زنده گی، جلسات 32 و 33 دوره روان شناسی ثروت یک، جلسه ششم و قرآن قدم نهم و خواندن مقالات دوره جهانبینی توحیدی.
من خودم و خانم عزیزم به خواست خودمان و به توفیق خدای مهربانمان، از یک سال به این طرف با سایت وزین و استاد بزرگوارمان عباس منش جون آشنا شدیم و دوره ها یمختلف را خریده ام و آموزش را شروع کرده ایم. درک کرده ایم که عوامل بییرونی در زنده گی ما هیچ تاثیری ندارد و همه چیز درونی است. همه چیز افکار ما، فرکانس های ما و باورهای ما است.
عملا با چشم سر دیده ام که همین مردمی که حالا آشفته شده اند و شوک به آنها آمده، سال های سال است که از همین حکومت انتقاد کرده اند و بدی حکومت را و حتی خارجی ها را گفته اند. در این مدت، هیچ سپاس گذاری از داشته ها و پیشرفت های هر چند اندک در بین مردم نبود. درسته مشکلات بود، بی توجههی دولت بود، فساد اداری بود ولی موارد مثبت هم بود، خوبی ها هم بود ولی اصلا دیده نشد و اهمیتی به آنها داده نشد و همش انتقاد بود و انتقاد.
مردم پیامبر زاده شده بودند و حکومت کافر. اصلا مردم در قبال دولت، همکاری و همدیگر پذیری مسوولیتی نداشتند و همه چیز را به دولت ارتباط می دادند.
دقیقا یادمه چند سال پیش در یکی از رسانه های تصویری محلی هرات کار می کردم. جالبه بدونید که سرخط همه خبر های شان منفی بود. یک روز سه مورد یا سه سوژه خبری مثبت داشتیم و یک مورد منفی؛ همان منفی را آوردن سر خط درست کردن و موارد مثبت رفت در جایگاه دوم و سوم قرار گرفت. با وجودی که ارزش خبری این موارد مثبت صد ها بار بیشتر از آن مورد منففی بود.
در کل رسانه ها در این بیست سال، خیلی خوب و ماهرانه ذهنیت مردم افغانستان را برای جنگ، آمدن طالب، ربط دادن ریشه مشکلات به عوامل بیرونی آماده کردند. همیشه اخبار جنگ، نا امنی ها و منفی ها در صدر بود. همیشه انتقاد از حکومت بود، همیشه گله و شکایت بود. اصلا کسی نبود که بگوید خدایا! شکرت
خانمم معلم هست. میگوید: ناخودآگاه سر کلاس ها و در مدرسه می گویم خدایا شکرت
بعد می بینم دانش آموزان و سایر معلمان تعجب می کنند و می گویند: به خاطر چی سپاس گذاری می کنی؟ ما که چیزی نداریم همین نفس را هم خداوند از ما بگیرد.
خوب همین موضوع در همه بخش ها بوده و هست.
در اداره های دولتی اصلا خبری از تغییر در کار، افراد، باورها و ایده ها نبود. هر کس در هر اداره ای که می آمد دیگه ارثی می شد آن اداره و آن صندلی برایش. فقط هدف، خوردن، بردن و جمع کردن پول بود؛ خبری از تغییر و پیشرفت و وضع مملکت نبود. با وجودی که خیلی خیلی چیز ها برای سپاس گذاری بود مثلا در هر اداره دولتی ده ها ماشین لاند کروزر ژاپنی و آمریکایی و ساختمان لوکس اداری بود ولی هر گز این ها نعمت نبودند و به چشم دیده نمی شدند و فقط منفی ومنفی بود.
همه این گفته هایم مربوط استان خودم هرات بود. استانی که به تمیزی اش بنام است ولی اوضاع در استان ها یدیگر خیلی بد بود و هست.
خیلی در این سال ها مکان های تاریخی خوبی بازسازی و مرمت کاری شد، خیلی مدرسه ها ساخته شد، دانشگاه ها ساخته شد، فرودگاه ها ساخته شدند و خیلی کار ها شد ولی نمی دانم چرا همه توجه ها روی منفی ها بود، همش حرف از جنگ و نا امنی و طالبان بود.
طالبان قدرتی نداشتن خود افغان ها در ذهن شان به این گروه قدرت دادن و این گروه را بزرگ کردند، همه می گفتن صلح می خواهیم ولی فرکانس های شان و تو جه شان روی جنگ و روی طالبان بود. جهان هر چه سعی کرد که با با همان ضربه های نخست به مردم بفهماند که خودشان را و افکار شان را تغییر دهند ولی گوش شنوایی نبود.
حالا هم وضعیت فرودگاه بین الملی کابل را می بینید، همه چیز به هم خورده.
همیشه در جنگ افغانستان، کشورهای بیرونی را عامل می دانستند به خدا حالا که قانون را می دانم، تعجب می کنم که چرا یک نفر پیدا نشد که بگوید من، بگوید ما! ما هم مسولیم. مملکت ماست، باید خود ما بسازیم این مملکت را نه بیرونی ها.
یاد مه با یکی از مسوولان که هر ماه دو هزار دالر آمریکایی از طریق برنامه حمایتی بانک جهانی حقوق می گرفت صحبتی داشتم، می دیدم اون هم همهش انتقاد از دولت می کرد و صد ها حرف بد را به دولت می زد.
استاد شما آمریکایی ها را گفتند که بیست سال است که به افغانستان آمدند و حالا هم رفتند، قبلا روس ها هم آمدند و رفتند. حتی ارتشی که بعد از روس ها در افغانستان باقی ماند از ارتش امروزی خیلی خیلی قوی بود. صد ها چرخبال جنگی، چت های میگ 29 روسی باقی و حتی هواپیما های سو خت رسان داشتیم. یادمه در یکی از جلسه ها، یکی از جنرال های ارتش سابق از حامد کرزی رییس جمهور پیشین در خواست میکرد که 2500 تانک و خودروی زرهی داشت ارتش افغانستان این ها چی شد. البته این مورد هم به ارتش سی سال پیش مربوط بود.
فقط این را می خواهم بگویم که همه چیز مربوط خود ماست. هیچ عاملی در بیرون ما نیست. افکار منفی مردم این حال روز را به سرشون آورد. اصلا عامل خارجی هم در کار نبود. همه چیز اول ذهنی ساخته شد و بعد در جهان مادی عملی شد.
حالا من هم مصمم شده ام که تمرکزم را روی موارد مثبت بگذارم، ذهنم را کنترول کنم، آرام باشم، از خدایم هدایت بخواهم. آرام آرام می بینم که او هم به اندازه تغییر باورها و افکارم را مرا هدایت می کند و ایده های عملی به من میدهد که با همین شرایطم هم ساز است.
تصمیم به تغییر محیط خود گرفته ایم. فقط تصمیم گرفته ایم. به خداوندی خداوند قسم گه دستان بی نهایت خداوند به کار افتاده و از جاهایی با کمک ما می آیند که ما زودتر تغییر محل زنده گی بدهیم که اصلا به ذهن ما نمی رسد.
فقط می گویم خدایا! شکرت
ممنونم از همه دوستان
اگر کامنتم طولانی شد معذرت.
تقدیر من ثروت مند شدن است.
تقدیر من زنده گی کردن در مکانی آرام، آباد، آزاد، پیشرفته، با آب و هوایی معتدل و مردمانی خون گرم و دوست داشتنی است.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم526MB34 دقیقه
- فایل صوتی ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم31MB34 دقیقه
سلام اوس عباس
داداش کلیت حرفات بدک نیست.ولی هر وقت اتفاقی بیفته مثل ترامپ رئیس جمهور بشه یا تو ایران اینترنت کلا قطع بشه یا طالبان بیان افغانستان رو بگیرن بعدش تو بیای از قوانین حرف بزنی اینو دیگه هر بیسوادی هم تحلیل میکنه و این خود شیرینیه.
تو که قوانین سرت میشه این دفه بیا بگو طبق این قانون فلان اتفاق در فلان کشور میفته که معلوم بشه یه چیزی بارت هست.جناب اینقد هم نگو برام مهم نیست که فلان.اگه برات مهم نبود فایل براش درست نمیکردی.هشت ساله که میشناسمت.صد تا حرف زدی خودت خلافش عمل کردی.خودت هم بارها و بارها اعتراف کردی که خیلی ها از محصولاتت نتیجه نگرفتند.فقط تو نتیجه گرفتی از جیب ملت بی خبر!!!
استاد “بما کسبت ایدیهم” اصلا تو قران نداریم دارین اشتباه میگین چند بار ازتون شنیدم فکر میکردم خودتون وقتی ادیت میکنین متوجه میشین اما دوباره اشتباه گفتین.
فقط تو قران “فبما کسبت ایدیکم” اومده اصلا چیزی به نام “کسبت ایدیهم” نداریم
فکر میکنم شما برای اینکه هم قافیه بشه دارین میگین مثل شعر
دوست ان است که عیب دوست همچو اینه روبه رو گوید
ن انکه چون شانه با هزار زبان، پشت سر رفته مو به مو گوید
سلام
بهاستادگرامیوتماماعضایگروه
واایییاستادعزیزازاینهمهتوجهخداوندبهافکاروفرکانسماواقعاتعجبکردم.
امروزهمینطوریدستمروبردمرویفایلهایدانلودیشماوقوانینبدونتغییرروانتخابکردم.
وقتیدیدمدرمورداینموضوعیکهچندروزگذشتهذهنهمهرودرگیرکردهبود
صحبتکردیدواقعاشگفتزدهشدم
فهمیدمفرکانسذهنمکارخودشکرده
منتوجهمرودایمعوضمیکردمتااین
خبرهایناخوشایندرونشنوم
وبتونمکانونتوجهامروفقطروینکات
مثبتبگذارم.
بااینکهاصلاازشرایطمردمافعانحالخوبی
نداشتمودرلحظهبراینجاتاینمردموهمهمردمیکهدررنجهستندازخداطلبخیروسعادتمندیمیکردمومیکنم.
باصحبتهایبسیارموردقبولشما
بازهمازخدابرایخودموتماممردمیکه
هنوزاینقانونرودرکنکردنمیخوام
برایفهمیدناینکههیچکسیروغیرازخودشنمیتونهتغییربدهخدایاریکنه
بهایندرکبرسنددعامیکنم.
واستادعزیزهروقتواردفایلهامیشم
بیشتردرکمیکنمکهچقدرخداهوای
منودارهومیخوادکهمنرویخودمتمرکز
داشتهباشموبهجزخودموکمکگرفتنازخودشهیچغمیبهدلمراهندمو
مطمئنباشمبهیاریاللهیکتاحتمامیتونم
زندگیموبهسویخوبیهاوخواستههام
ببرموخلقشونکنم.
وتمامتوجهمروبرایکارهاییکهازخودمبرمیادقراربدم.
استادعزیزصدایبارونروحنوازیکهباتصویرزیبایدریاچهپشتسرتون
روکهدیدمباتماموجودمخواهانچنینفضاییبرایزندگیخودمشدم.
ومطمئنمخداهمهخواستههاموبهمدادهفقطمنتظرسیرتکاملخودمهستم.
استادگرامیمنسالهاستاینروکهفقطبایدخودمودرزندگیتغییربدم.
سپساطرافمروخدابامنهماهنگ
میکنهتجربهکردموهرقتیادممیره
حسابیگوشمالیمیشمومیفهمازمسیر
خارجشدموبهقولشماچکولقدمواز
افرادیکهاینودرکنمیکننباحرفهاشونمیخورم.
ومیشینمسرجاموبهخودمنهیبمیرم
کهحقتهدیگهکاریبهتغییرکسینداشته
باشوسرتبهکارخودتباشه.
وبااینکهحالمگرفتهمیشهبهخودممیگم
خدامیخوادتوباانرژیکهمیذاریزندگیتوبهترکنیوباارامشوحالرهاییاز
افکاردیگرانبتونیوقتتوبرایبهبود
زندگیوافکارخودتبذاریعزیزمخداتوروخیلیدوستدارهونمیخواداذیت
بشیوخودشبلدههرکسیکهبخوادو
زمانشبرسههدایتمیکنه.
خدایاشکرتکهازمافقطازخودمامیخوایکهدرستزندگیکنیمومارومسئول
دیگرانیکهنمیخوانقرارندادی
الهیبینهایتمتشکرم.
استاد شما میگید سرنوشت مردم دست خودشون نه حکومت …اینا قبول… ولی اینکه میگید اگه حکومتی عوض بشه اوضاع بهتر نمیشه ..من یه موردی بگم….ببینید شما مثلا یه خانم میخواد بدون حجاب زندگی کنه حالا شما فکر کنید این بخواد یه حکومتی بیاد و ازادی بزاره واسه پوشش ..خب برای این خانم حکومت جدید اوضاع را بهتر میکنه و اون خانم به خواستش میرسه..شما میگید نه بیا باور درست کن هدایت شو یه کشور دیگه ….اقا اون خانم میخواد به خواستش تو این کشو برسه..پس تغیر حکومت اوضاع را در این مورد برای این افراد خوب میکنه…شما میگی تغییر حکومت تاثیر نداره ولی باید از این کشور بری تا به زندگی دلخواهت حالا تو این مثال اینجا ازادی پوشش برسی ..پس شما داری یه زحمتی رو دوش این فرد میزاری دیگه…پس خیلی چیزا میتونه با تغییر حکومت عوض بشه و زندگی را در اون کشور مطلوب کنه ..پس اینجوری نباید توحیه کرد تو زندگیتو خودت میسازی ولی به شرط اینکه پاشی از این کشور بری..پس یه دنگ و فنگ درست میکنی براش ..این که نمیشه…؟؟!!!
حالا یه نگاه دیگه هم بگم….این که افراد در جامعه با فرکانسشون زندگیشون رو باید بهتر کنن نه با تغییر حکومت.درست هس ..ولی در حالتهایی تغییرحکومت یه جورایی غیر مستقیم شرایط مردم را بهترمیکنه …
ببینید اگه کشور توسط فرد خردمندتری اداره بشه و تصمیمات بهتری بگیره و روند رو به رشدی ایجاد کنه همون اتفاقات مثبت احساس جامعه و خوشبینی برای جامعه ایجاد میکنه و مردم جامعه با انرژی بیشتر و حال خوب و فرکانس مثبت زندگی میکنند و اوضاعشون هم بهتر میشه..و اتفاقا در جوامعی که مردم قانون رو نمیدونن سودش بیشتره چون مردم که کنترلی به افکار ندارند پس حکومت اگه خوب باشه لااقل غیر مستقیم تا حدی فرکانس اینارو مثبت میکنه ..ولی جامعه ای که حکومت بد داره پیش میبره… مردم وقتی قیمت دلار ..بیکاری ..فقر.. تعطیلی کارخونه را ببیند ناخوداگاه فرکانس منفی بیشتری میدن …و زندگی فردی شون هم هی بدتر میشه. ..!!!!
پس تغیر حکومت داره تاثیر میزاره دیگه استاد نظرتون چیه؟؟؟
به نام خداوند مهربان
سلام بر استادعزیزم و خانم شایسته ی نازنین
و دوستان عزیزم
روز 117
ما از تعییر دیگران ناتوانیم
وقتی داشتم این فایل رو گوش میکردم نمیدونم چرا ناخودآگاه ذهنم رفت سمت این موضوع که استاد میگن آیات قرآن محکم و متشابه هست و اونایی که مرض تو دلشون هست میرن سراغ آیات متشابه
کلیت این فایل این بود که استاد بهمون بگن که ما توانایی تعییر دیگران رو نداریم
ولی حالا اگه برداشت های دیگه کنیم اون از ذهن مریض خودمون میاد
از استاد عزیزم یاد گرفتم از هر اتفاقی مخصوصا به ظاهر بد باید درسشو یاد بگیرم و عبرت بگیرم قبلل میگفتم مگه میشه از اتفاق بدم درس گرفت ولی در کنار استا یاد. گرفتم بله خیلی هم خوب میشه
چقدر همین اتفاق درس داره برامون که ما توانایی تعییر هیچ قومی رو نداریم مگر اینکه خودشون تعییر کنن
اولش ذهنم مقاومت میکرد در رابطه با این موضوع این حرفا چیه پس وقتی فلانی میره هی زیر گوش اون شخص میخونه ک تصمیم اون شخص عوض میشه پس اینا چیه
یا مثلا وقتی گروه داعش اومده بود میگفتن اونا شستشو ی ذهنی میدن و تغییر میدن آدما رو یکم راجع به این موضوع فکر کردم و برای ذهن خودم منطقی کردم این موضوع رو که
منی که الان دادم صحبت های استاد رو گوش میکنم نمیتونستم فایل های دیگه گوشکنم؟
کی انتخاب کرده که این فایل ها رو گوش کنه؟آیا کسی منو زورکرده ؟
ما بخاطر اینکه در معرض ورودی های نامناسب بودیم سریع این مدل صحبت ها رو جدب میکنیم و باور میکنیم ولی به محض اینکه میخواهیم تغیییر کنیم خداوند هدایت میکنه و کمکمون میکنه
مهم نیس تو کی هستی و چقدر قدرت داری مهم اینه نمیتونی کسی رو که خودش نمیخاد تعییر کنه تعییر بدی
استاد منم تو این دام افتاده بودم که اویل میخاستم اطرافیانم رو تغییر بدم
من با موضوع رسیدن به تناسب اندام با این مباحث آشنا شدم و اویل خیلی سعی میکردم که به همه بگم کلیت این موضوع ذهن، ما باید باورمون رو عوض کنیم بعد خیلی راحت به متناسب شدن هدایت میشیم ولی چقدر اونا مقاومت میکردند و من دلسوزانه میخاستم کمک کنم اونم بخاطر عداب وجدانی بود که داشتم که من تنهایی نباید این مسیر رو برم باید به همه کمک کنم ولی بعد متوجه شدم این طرز تفکر کاملا اشتباه هر کسی که بخواد تغییر کنه خدا از هزاران راه هدایت میکنه
ما توانایی تعییر کسی رو نداریم ولی به اندازه کل کیهان توانایی تغییر خودمون رو داریم
اگر همین یه جمله رو درک کنم و تو زندگیم اجرا کنم و تمرکزم رو بزارم رو تغییر خودم که تا جایی که درک کردم سعی کردم همینطور عمل کنم اونوقت که خدا پاداشش رو بهم میده
خدایا شکرتتت بخاطر این آگاهی
ممنونم ازتون استادعزیزممم
به نام رب العالمین
سلام استاد عزیزم مریم جان و دوستان خوبم
اصلا اینکه فکر کنی میتونی کسی رو تغییر بدهی خودش شرک هست اینکه ما به اسم دلسوزی یا کمک یا…سعی کنیم کسی رو متوجه کنیم اشتباه فکر میکنه یا عمل میکنه خلاف قانون عمل کردیم چون به اندازه تمام انسانها مدار داریم هر کسی در مدار خودش هست و تنها آگاهی های همون مدار رو میتونه درک کنه اجازه بدهیم خودش تجربه کنه درسش رو بگیره و بیاد جلو اجازه بدهیم تکاملش رو طی کنه زور زدن برای تغییر دادن دیگران هم اونها رو اذیت میکنه هم باعث میشه خودمون از مسیر خارج بشیم و نشون میده هنوز قانون رو به درستی درک نکردیم …..
نمیشه خود انسان تغییر نکنه و نتایجش تغییر کنه . نمیشه کسی رو به زور تغییرش داد تا خودش نخواهد نمیشه تا تکاملش رو طی نکنه نمیشه پس برا انرژی و وقتمون ارزش قائل بشیم حالا که میدونیم طبق قانون ما ناتوان در تغییر دیگرانیم و بسیار توانمند در بهبود دادن شرایط خودمان تمام تمرکزمون رو روی خودمون بگذاریم با این کار هم به خودمون لطف بزرگی کردیم و هر روز رشد میکنیم هم به جهان کمک کردیم.
من هم گاهی این اشتباه رو کردم خیلی کم در غالب راهنمایی یا توصیه به دخترم و همسرم اما از یه جایی تصمیم گرفتم ساکت باشم و تمام تمرکز و انرژیم رو صرف خودم کنم به خودم میگم من که خدا نیستم بهتره دخالت نکنم اجازه بدم مسیرش رو بره خودش تجربه کنه خودش به این نتیجه برسه خودش اگه هدایت بخواهد خدا به هزار شکل هدایتش میکنه
حتی اگه ازم سوال کنند من طبق هدایت عمل میکنم اگه خدا گفت بهم چیزی بگو میگم اگر نه میگم نمیدونم خودت فکر کن و تصمیم بگیر من نمیتونم بجای شما تصمیم بگیرم..
استاد عزیزم مریم جان خیلی دوستتون دارم و از الله مهربان بهترین مسیرها و راحترینش رو برای رسیدن به خواسته ها رو براتون آرزومندم .
در پناه رب العالمین شاد سالم و پیروز باشید.
با سلام
توی یکی از کامنت ها خوندم که ما میخایم دیگران رو تغییر بدیم چون عذاب وجدان داریم که خودمون تنهایی راه درست رو بدونیم و بریم. من فکر کردم چه داایل دیگه ای میتونه داشته باشه این عذاب وجدان چون خودم هم عذاب وجدان رو دارم
اول اینکه میخام کل جهان جای بهتری برای زندگی بشه، چون اصل ساده اس پس اگر همه بشنون پس همه خوب میشن و جهان خوب میشه و همه نجات پیدا میکنیم. در صورتی که به قول خدا خیلی ها کور و کرن، خیلی ها میشنون ولی باور نمی کنن، خلی ها باور میکنن ولی حال عمل کردن ندارن. خلاصه این جوری نیست که اگر همه اصل رو بدونن همه چیز درست میشه. خود ما هم تو همه جنبه خای زندگی اصل رو رعایت نمیکنیم.
دوم شاید اینه که میترسیم تنهایی موفق بشیم و زندگی بهتری داشته باشیم. چون هم میترسیم دیگران حسودی کنن و از دستمون دربیارن یا توقع بیجا داشته باشن و هم با خودمون فکر میکنیم اخه این عدالت نیست من بدونم دیگران ندونن. مگه اونا چی کمتر دارن. این از کمبود عزت نفس کیاد که نمی تونم قبول کنم اقا من تو مدار بالاتری هستم حالا یا بهتر عمل کردم یا هر چیز بالاخره نتیجه اینه. اما میترسم که نکنه من مغرور شدم و خودم رو بهتر از دیگران میبینم. یا اینکه من کجام بهتر از دیگرانه، نمیتونم قبول کنم که خوبم، کافیم، ارزشمندم. میگم مگه میشه من ارزشمند باشم یه عمر برعکس این رو شنیدم که دیگران بهتر از تو هستن ببین اونا چقدر بهترن…
خلاصه اینکه وقتی میخایم همه رو هدایت کنیم و تغییر بدیم شاید ریشه در کمبود عزت نفسمون داره. نپذیرفتن اصل بقای اصلح داره. وحشت از موفق بودن داره
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیز ومریم عزیز.
کلید:توانایی به نام خودشناسی.
فایل:ما از تغییر دیگران ناتوانیم.
خدارو شکر.
برای رسیدن به خودشناسی وشناخت بهتر از خودمون مورد دیگه ای که باید بدونیم اینه که ما قادر به تغییر دیگران نیستیم وهیچ کس وهیچ عامل بیرونی هم قادر به تغییر ما نیست.
ما زمانی تغییر می کنیم که خودمون بخواهیم.
استاد وقتی حرف از این توانایی تغییر می زنید ومن به زندگیم نگاه می کنم می بینم چقدر واقعیت داره حتی در موارد خیلی کوچیک.
یادم می یاد دندونم سیاه شده بود سالهای قبل هر چقدر مادر وبقیه بهم می گفتند برو درست کن انگار لج کرده بودم وموند وموند تا خرابتر شد بالاخره یه روز خودم خواستم ورفتم دندونم رو درست کردم.
یا افرادی تو خانواده داریم که متاسفانه معتاد شدند ومی بینم چقدر همه اصرار دارند عوضشون کنند وچه کارهایی که نمی کنند از به زور کمپ بردن ونصیحت کردن تا دعوا وکتک کاری وهیچ نتیجه ای نمی ده اما بعضی افراد هم بدون این که بقیه اینقدر حرف بزنند خودشون تصمیم می گیرند ومطابق همون فایلی که گفتید قبل از له شدن زیر چک ولقد روزگار عوض می شن.
من حتی پسرم رو هم دیدم بعضی کارها رو اینقدر باهاش حرف می زنم ولی هیچ تاثیری نداره اما گاهی خودش می خواد وپا می شه همون کار رو می کنه.
چیزی که باید از خودمون بشناسیم اینه که نه دولت نه مردم نه هیچ چیزی نمی تونه تاثیری در زندگیمون بگذاره حتی خدا هم اختیار زندگیمون رو به خودمون داده وما رو خالق زندگیمون قرار داده وتا خودمون نخواهیم خدا اجباری برامون قرار نداده.
ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم
همانا خداوند قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشون بخواهند.
عاشق آیه های قران هستم وقتی شما معنیشون رو می گید وچقدر دوست دارم این تفسیر رو هرگز اینقدر لذت نبرده بوده ام از آیات قران.
پس نه تنها افراد کشورها هم قابل تغییر نیستند مگر اینکه مردمشون تغییر کنند پس هر چقدر هزینه بشه هر چقدر یه کشور قدرت داشته باشه نمی شه یه کشور رو به زور تغییر داد.
آمریکا نمی تونه افعانستان رو تغییر بده وحکومتی دیگه ای ایران رو چون مردم باید طرز فکرشون باورهاشون وکانون توجهشون تغییر کنه.
خدایا شکرت که ما رو خالق زندگیمون قرار دادی .
استاد متشکرم برای این آگاهیها.
در پناه خدا.