ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-17 00:38:442024-02-14 06:23:02ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
«لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ»
برای انسان از پیش رو و پشت سر، مأمورانی است که همواره او را به فرمان خدا حفظ می کنند. یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمی دهد تا آنکه آنان آنچه را در وجودشان قرار دارد، تغییر دهند. و هنگامی که خدا نسبت به ملتی گزندی بخواهد هیچ راه بازگشتی نیست؛ زیرا برای آنان جز خدا هیچ یاوری نخواهد بود.
سلام و درود فراااااااوان به استاد عباس منش عزیز و همه اعضای سایت. چقدر دلتنگ همه تون هستم. چندتا استیکر قلب و گل.
بسیار بسیار بسیار فایل تاثیر گذار و لذتبخشی بود و چقدر آگاهی های توحیدی درون خودش داشت و هر بار با خودم تکرار کردم «فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ» پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت.
استاد اگه غربال دستمون بگیریم و از ابتدای خلقت آدم و حوا تا به امروز 11 مارس 2023 ، و 20اسفند 1401 رو شخم بزنیم و غربال کنیم یه مثال نقض قانون پیدا نمیشه که خداوند تر و خشکی رو با هم بسوزونه یا به ناحق ظلمی بشه و دیگری بر دیگری صاحب قدرت و تسلط بشه یا این آیات قرآن غلط باشه … هیچ و هیچ مثالی نیست.
قانون همیشه جواب میده. اونجایی که قرآن میگه خداوند مأمورانی رو گماشته، با توجه به باورهای گذشتگان فرشته های نامرئی وجود دارن که یه کارهایی میکنن، و با توجه به باور شخصی فعلی من نیروهای فیزیکی حاکم بر این سیاره همون مأموران الهی هستند (مثل جاذبه زمین ،قوانین گرانش و چسبندگی مولکولی و قوانین مکانیک جامدات و سیالات و هیدرولیک و آیرودینامیک و ترمودینامیک و مغناطیس و …) «در کل فرقی هم نداره فرشته ها باشن یا نیروهای فیزیکی یا هر دو مورد» اصل و اساس قانونه و چیزی که نمیشه اثبات علمیش کرد حاشیه است.
من قبلاً بارها این اشتباه رو مرتکب شدم. تصورم این بود که با خود قانون میشه قانون رو دور زد. یه وقتایی روابطم با همسرم به فنا میرفت و بعضی وقتا درست میشد. مخصوصاً زمانهایی که لیزر فوکوس روی خودم کار میکردم و هر چقدر آرامشم بیشتر میشد این روابط بیشتر عین یه وزنه سنگینی میکرد و من بعضی از فایلها رو برای همسرم میفرستادم یا بعضی از موضوعات رو باهاش گفتگو میکردم. با این باور غلط و اشتباه و احمقانه و نابخردانه و و و و …. که چون من دارم روی خودم کار میکنم فاصله فرکانسیم داره با همسرم بیشتر میشه و از طرفی چون نمیخوام ازش جدا بشم من بیام بهش کمک کنم اون هم به لحاظ فرکانسی خودشو بکشه بالا… نتیجه میدونید چی بود؟؟ بگذریم خودش مشخصه که چی بود …
همون مثالی که استاد عباس منش توی دوره حل مسائل زندگی میزنن (کاشت درخت مرکبات در کویر، از برداشت محصولاتت لذت ببر)
یه وقتایی استاد عباس منش میگفتن من هیچ ابایی ندارم از اینکه کسی با مغز بخوره زمین تا درساش رو یاد بگیره، من پیش خودم فکر میکردم درسته حرف استاد درسته ولی یه کمی بیرحمانه است،ولی الان قشنگ من با مخ خوردم زمین به فاااااااااز فنا رفتم و درسم رو یاد گرفتم و الان با بیرحمی هر چه بیشتر در مورد حتی خودم میگم هییییییییییچچچچچ اشکالی ندارد اگر من بر خلاف قانون تقلا غلط بکنم و با مخ برم تو دیوار متلاشی بشم (عین هندوونه ای که از پشت نیسان افتاده). ای انسان ضعیفی که تمام توان و قدرت تو یک دهم اسب بخار هم نیست چطوری میخوای با قوانین طبیعت بجنگی که هزاران و هزاران اسب بخار قدرت داره؟؟
چند وقته همسرم بابت یه موضوعی با خواهرش دچار مسئله شده و حس میکنه باید خواهرش رو نجات بده. و وقتی من براش توضیح دادم که تو داری توی زندگی خصوصی فلانی دخالت میکنی و اجازه بده خودش تکاملش رو طی کنه در پاسخ به من گفت ، آیا تو حاضر نیستی خواهر و برادر خودت رو اگر دچار مسئله بشن نجات بدی؟؟ گفتم خواهر برادرای من همین الانش هم دچار مسئله هستن. بنظرت برای من سخته صحبتهای استاد عباس منش رو براشون تکرار کنم ؟ یا لینک فایل ها رو براشون بفرستم خودشون برن توی سایت ؟ بنظرت چرا این کارو نمیکنم ؟؟ چقدر تو که شریک زندگی من هستی از صحبتهای گذشته من تاثیر گرفتی که دیگران از صحبتهای من تأثیر بگیرن. با نهایت احترام من ببینم خود تو هم رفتی توی دیوار بهت کاری ندارم میگم تکامل خودشه بذار یاد بگیره. الان دیگه بیشتر و بیشتر متمرکز هستم روی آرامش خودم. فقط آرامش خودم مهمه. کدوم تغییری در جهان هستی بوده که از بیرون اتفاق بیافته؟ کدوم گلی از بیرون به بوته ای وصل شد؟ کدوم پروانه ای خود به خود از کرم به پروانه تبدیل شد؟ کدوم جوانه ای بیرون از بذر شکل گرفت؟ کدوم پرنده ای از بیرون وارد تخم شد؟ شاید بخاطر اینه که بهمون به دروغ گفتن لکلک ها بچه ها رو میارن ولی هیچکس هیچ لکلکی رو موقع حمل بچه ندیده. خلقت انسان هم از درون شروع میشه و از درون خودش به تکامل میرسه. کاش تمرکزم بیشتر و بیشتر به جهان درون خودم باشه. وقتی از درون اونقدر قوی و قدرتمند باشم دیگه چه اهمیتی داره اتفاقات بیرونی چقدر قدرت بگیرن.
(یادش بخیر ، خودم هم دلتنگ پر حرفی هام توی سفر به دور آمریکا شده بودم، دلم برای این فرکانس مثبت تنگ شده بود)
جاتون خالی امروز ساحل بوشهر خیلی زیباست. هوای آفتابی و دلچسب. دیروز عصر کمی مواج شد آب دریا کلا گل آلود شد، الان کنار ساحل یه نوار آب گل آلوده و به فاصله نیم مایلی آب آبی روشن و زیباست و هر کشتی توی افق تردد میکنه به وضوح دیده میشه. اینقدر هوا تمیزه و یه باد خنکی میوزه که روح آدم به پرواز درمیاد. از صبح که بیدار شدم غزل 170 حافظ توی ذهنم مرور شد بارها و بارها.
گفتم بیام توی سایت ببینم چه خبره.
«زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد»
«صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست
باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد»
«گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت
قطره باران ما گوهر یک دانه شد»
«نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری
حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد»
«منزل حافظ کنون بارگه پادشاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد»
اگه بخوام خلاصه غزل رو توی یه جمله بگم باید اینو بگم:«سر عهد و پیمانتون با خداوند باشید چون خلاف قانون خداوند آدم راه به جایی نخواهد برد»
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید، در بهترین زمان و مکان و شرایط و روابط در کنار توحیدی ترین انسانها.
سلام حمید جان
این پیام یک تلاش آگاهانه برای برگشت به فرکانس صلح درونمه
امروز شیفت صبح بودم،عالی عالی
ظهر اومدم خونه،حس کردم انرژیم افتاده
گفتم یکم بخوابم بهتر میشم
خوابیدم وپاشدم تغییری حاصل نشد
یادم اومد ی بار گفتی اگاهانه رفتی کامنت امتیاز بالاخوندی بهتر شدی،امتحان کردم ولی so…so…
قهوه خوردم،هیچ اثری از اون آرامش قلبیم نیومد
شروع کردم به نوشتن دفتر شکرگزاریم،از حالت درهم رسیدم به خنثی
آهنگ شاد گذاشتم، هیچ …
گفتم خدایا ،من فقیرم به خیری که برام بفرستی
هدایت شدم به کامنتت ،قبلا هم خونده بودم و امتیاز داده بودم (میدونی از خوندن یک خط از هیچ کامنتت نمیگذرم؟ :) )
جالبه که مطالب کامنتت در عین آشنا بودن به ذهنم ولی اندرستندینگ جدید داشت برام …
به یادم آورد که من امروز چقدر حرف منفی شنیدم
درسته تلاشم رو کردم توجه نکنم
درسته تموم تلاشم رو کردم فاصله رو حفظ کنم
اما ،ورودی بد،اثر خودش رو میزاره!
چه خودمون با دلسوزی باعثش بشیم
چه محیط این کارو بکنه !
الان که فهمیدم علت چی بود که روی دیوار سفید دلم یک لکه ی سیاه افتاده بود؛با خوندن دوباره ی کامنتت خیلی کمرنگ تر شدخداروشکر و با آگاهانه نوشتن کامنت برای تو برادر عزیزم ،الان که به خط های آخر رسیدم ،حس میکنم لکه داره پاک میشه
حالم خیلی خیلی بهتره
خداروشششکر
اسم سایت استاد رو گذاشتم برای خودم غار حرا …
هرچقدر بیشتر تو غار حرا باشم ،بیشتر بغل خدارو حس میکنم
مرسی که هستی داداش ،باشه ؟
این روز ها ی اتفاقات جدید داره میوفته ،باید ایمانم رو حفظ کنم و هزاران بار باخودم تکرار کنم الخیر فی ما الوقع!
بزودی میام و از معجزات خدا برات میگم…
هرجای دنیا هستی ،زیر آسمون توحیدی پر خیر و برکت الله یکتا برات بهترینارو آرزو میکنم
قلب فراوان
«وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ ؛ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ ؛ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» و زمین را گستراندیم و در آن کوه های استوار افکندیم، و از هر گیاه موزون و سنجیدهای در آن رویاندیم. و در آن برای شما و کسانی که روزی دهنده آنان نیستید، انواع وسایل و ابزار معیشت قرار دادیم. و هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزانه هایش نزد ماست، و آن را جز به اندازه معین نازل نمی کنیم. (حجر 19-21)
سلام و درود به شما سعیده خانم، خواهر بزرگوار و گرانقدر و توحیدی. سال نو بر تو مبارک ، از درگاه خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو برای تو خانواده ات درخواست میکنم. 1402 برات سال خلق نتایج طلایی باشه. سپاسگزارم ازت بخاطر این کامنتت.
بذار اول ماجرا برات تعریف کنم.
عسلویه هستم، شیفت روزکار. از سر کار که برمیگردم واقعاً خسته ام. همیشه زود میخوابم 10-11 دیگه خوابم. ولی امشب ساعت 9 و خورده ای خوابم گرفت. خوابیدم ولی ساعت رو گذاشتم نیم ساعت قبل از سال تحویل بیدار بشم. بیدار شدم و وضو گرفتم، قرآن رو برداشتم . یه باوری در من شکل گرفته طی سالها ، شاید هیچ قانونی در جهان فیزیکی بیرون براش وجود نداشته باشه ولی خودت هم میدونی وقتی یه باور شکل بگیره جهان به اون فرکانسی که داره توسط اون باور در ذهن ما ارسال میشه قطعاً پاسخ خواهد داد. من لحظه سال تحویل برام یه حس خاصی داره. باورم اینه تو هر شرایطی باشم از اون جنس شرایط رو در اون سال زیاد تجربه خواهم کرد. 5 دقیقه مونده به تحویل سال. سایت رو باز کردم و اون نقطه آبی و این کامنتت رو دیدم و خوندم و حالم بسیار خوب و مثبت و عالی شد. بقول خودت «تلگراف های الهی همیشه در زمان و مکان مناسب بدستمون میرسن». قرآن رو باز کردم و سوره حجر اومد. صفحه 263 و 264. سال جدید رو با حس خوب و مثبت ناشی از کامنت تو و قرائت قرآن شروع کردم. و این آیات زیبا که ابتدای کامنت نوشتم. و در ادامه رسیدم به این آیه «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» پس چون او را درست و نیکو گردانم و از روح خود در او بدمم، برای او سجده کنان بیفتید. چه حس خوبی داره وقتی از خدا درخواست هدایت کنی که خدایا سال جدید رو چطوری شروع کنم، و خداوند اینجوری بهت یادآوری کنه. روح خودم در درونت قرار دادم. و در ادامه در صفحه بعد ماجرای غرور شیطان و سجده نکردن و وعده گمراهی. «قَالَ هَٰذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ» خدا فرمود: این راهی است مستقیم برعهده من.
«إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ» ای جانم به وعده الهی برای اهل تقوا و کنترل ذهن. میدونی آخرین کلمه در این دو تا صفحه چی بود ؟ «ابراهیم» عه پیامبر مورد علاقه ام. و همین باعث شد که برم صفحه سوم و داستان ابراهیم و مهمانانش رو بخونم. «قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ ؛ قَالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ» گفتند: تو را به بشارتی درست و به حق مژده دادیم؛ بنابراین از ناامیدان مباش ؛ گفت: چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش ناامید می شود؟!
امیدوارم تو هم مثل من از این آیات لذت برده باشی، هرچند میدونم خیلی بهتر از من از قرآن بهره میبری. حس میکنم به فراخور ظرف وجودم خداوند منو هدایت کرد به این آیات. منی که هنوز درگیر نجواهای ذهن میشم باید یه یادآوری برام باشه اون جدال همیشگی بین قلب و ذهن در پذیرش هدایت الهی یا فریب نجوای شیطان رو خوردن. یادآوری اهمیت تقوا و کنترل ذهن برای باقی ماندن در مسیر هدایت الهی و حصول نتایج در زندگی.
امیدوارم سال جدید رو به بهترین شکل ممکن شروع کنی. برای من که عالی بود. کامنت توحیدی از بنده توحیدی و ارزشمند و شایسته و اهل تقوا. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. ازت ممنون و سپاسگزارم بخاطر این کامنتت. خداوند منت سرم گذاشت و وقتی تو ازش درخواست خیر کردی تو رو هدایت کرد به کامنت من. باور کن من خودم همچین انتظاری از خودم نداشتم که خداوند اینجوری بهم ماموریت بده. مأمور خیر رساندن باشم. خدا منت سر من گذاشته.الهی شکر. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر اتفاقات جدیدی که داری برای خودت خلق میکنی و نتایج توحیدی که دریافت میکنی. مشتاقم هر چه زودتر از نتایجت برام بنویسی.
و مطمئنم این تلگراف در بهترین زمان و مکان بدستت خواهد رسید.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی در بهترین زمان و مکان و شرایط در کنار توحیدی ترین انسانها. 1402 برات پر از شادی و نشاط و آسایش و آرامش و وفور نعمت و ثروت باشه.
از سعیده به برادر عزیزم حمید حنیف
اینجا icu بیمارستان امام خمینی فریدونکنار
سومین روز از سال ١4٠٢
ساعت ٢:٣٠ صبح
عیدت مبارک برادر یک ساله ی من ، دور از من ولی نزدیک به قلبم
میدونی؟تو تلگراف قبلیمم بهت گفتم ،سایت استاد عباسمنش برام حکم غار حرا داره ،با کلی آپشن که حضرت محمد نداشته …
من تو غار حرا کلی رفیق توحیدی دارم که روزی هزارتا چیز ازشون یاد میگیرم
درواقع احساس اینه،من یک خانواده فیزیکی دارم ،یک خانواده ی مجازی که خیلی خیلی بیشتر باهاشون وقت میگذرونمو یاد میگیرم ازشون….
برادر عزیزم نقطه ی آبی در بهترین زمان و مکان بدستم رسید
با دیدنش یک لبخند شیرین اومد به لبم ،و با فهمیدن شخص فرستنده تبدیل به خنده و یک خدایا شکررررت کشیده شد !
آیاتی که برام نوشتی بسیاااار بسیاااار شیرین بودند ،ممنونم ازت
گاها حس میکنم از لابه لایه آیات قرآن عسل میریزه بیرون:)
یعنی ی وقتایی انقدر حالمو خوب میکنه،میگم خدایا کجایی بیا ی ماچ بزنم به کله ت حددااااقل
بزار برات تعریف کنم از تجربه ی امروزم
امروز صبح من گرگان بودم ،ساعت ٢ بعد ازظهر ی زلزله ی
5ریشتری چند ثانیه کل خونه رو لرزوند !
نمیدونم خنده داره بگم ،من بجای ترس حس هیجان داشتم !
درحالیکه همسرم با رنگ پریده توی حیاط داد میزد بیاااین بیرون
بقیه هم در هول و ولا بودن ،من داشتم میخندیدم
نمیخوام بگم اصلا نترسیدم
ولی جنس احساسم شبیه آدم های بود که سوار ترن هوایی شدن ترس با هیجان که داره لذت میبره
لذت از قدرت پروردگارم
گفتم خدااااااااا ،ما دقیقا به چی مینازیم ؟؟؟؟
حس میکنم فقط با انگشت ی تکون دادی بهمون
کل این سازه اهن و بتونی پیش قدرتت هیچ توانی ندارند …
وقتی داشتیم همه باهم تکون میخوردیم به این فکر میکردم که منِ پرستار، با همسر شغل ازاد،با داداش مهندس ،با پدرو مادرم ،یا بچه های 5ساله ،یا تموم همسایه ها با هر عنوان و سمت و نقشی …
پیش عظمت خدا ،هییییج فرقی نداشتیم !
همه باهم چند ثانیه به قدرت 5ریشتر لرزیدیم ….
اصلا بعد زلزله حس میکنم عشقم به خدا و قدرتش بیشتر شد …
به اینکه چقدر من کم ایمان دارم به این قدرت که اراده کنه میتونه همه چیز رو بگیره …والبته اراده کنه میتونه همه چیز بهت بده ….
روی بکگراند ساعتم این جمله رو گذاشتم
وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ
اگر خدا برای تو خیری بخواهد کسی نمیتواند مانع لطفش شود
هر بار میخونمش قنددد توی دلم آب میشه از قدرتش
اصلا بعد زلزله ی امروز حس میکنم بیشتر باهاش رفیققق شدم !
گفتم بابا قدرت خدای من اگر در این حددده ،دیگه من چرا باید نگران خواسته هام باشم ؟
دوست داشتم تجربه ی فوق العاده ی امروزم رو برات تعریف کنم
و امیدوارم بیشتر ازت کامنت بببینم و بخونم و لذت ببرم و یاد بگیرم
یارِغارِحرای من
به دستان پرقدرت خدا میسپارمت
الهی که همین الان لبات خندون باشه و غرق عشق خدا باشی
قلب فراوان
سلام و درود مجدد به خواهر نازنین و موحدم سعیده عزیز ، دست و زبان نجاتگر خداوند چه در محل کار و چه در این سایت.
آخه چقدر تو بینظیری و چقدر روی توحید عملیت کار کردی. بارون میاد برامون از خدا مینویسی ، هواپیما توی آسمون پرواز میکنه تو ازش درس توحید میگیری و برامون مینویسی، ولی خداییش این یکی دیگه خیلی ابراهیم گونه است. وسط زلزله همه دارن فرار میکنن تو کلاس درس توحید و خداشناسی برگذار میکنی، چی بهت اینقدر آرامش میده، چی تو رو اینقدر توحیدی کرده. چه باوری جز اینکه، «تو مبین که بر درختی یا به چاه ؛ تو مرا بین که منم مفتاح راه» وقتی قلب انسان با یاد خدا آرام بگیره، وسط زلزله هم خیالت راحته که اینم یه جلوه از زیبایی و قدرت خالق منه. یعنی اگه عین ابراهیم نبی وسط آتش آرامش نداشتی باید تعجب میکردم.
امروز داشتم ادامه کتاب زندگینامه ام رو توی یادداشت گوشی مینوشتم که بذارمش برای داستان هدایت، میگم کتاب چون اونقدر طولانیه که فکر کنم خود گوگل هم تحریمم کنه. یه جاییش این آیه رو نوشتم «وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ» و بعداً که اومدم توی سایت دوباره دیدم همین آیه رو تو هم توی کامنت برام فرستادی. کلی ذوق زده شدم. گفتم این اتفاقی نیست، باید برم بنویسمش بزنم به در کمد. واقعاً حق با توه سعیده جان ، این جمله ات چقدر به دلم نشست.از آیات قرآن عسل میچکه. آره واقعا. خواستنی تر از آب خنک و گوارا وسط گرمای تابستون برای آدم تشنه.
کلی حرف هست برای گفتن ولی بعضی از قشنگی های این ارتباط با خدا رو نمیشه به کلمات آورد.
«دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ؛ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند ؛ بی خود از شعشعه پرتو ذاتم کردند ؛ باده از جام تجلی صفاتم دادند ؛ چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ؛ آن شب قدر که این تازه براتم دادند؛ بعد از این روی من و آینه وصف جمال ؛ که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند ؛ من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ ؛ مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند»
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام سعیده جونم ،سال نو شما مبارک باشه، دلم نیومد من که همش کامنتهای زیبا پر از نکات ظریف شما رو میخونم از این فرصت استفاده نکنم و سال نو رو به استاد و شما و همه اعضای گروه تبریک نگم .
چقدر خداوند مهربون در دستان زیبای شما قلم به این زیبایی گذاشته ، چقدر دوستت داره که این نعمت رو بهت داده تا با نوشتن این جملات زیبا دل خودت وقلب کسایی که این جملات الهی رو میخونن رو یه تکونی معنوی خوشگل بده، دست مریزاد من عاشق خوندن کامنتهای پر معنی شما و حمید جان هستم ، چقدر شما دو تا زیبا مینویسید چقدر کامنتاتون به دل میشینن، خدا بهترین ها رو در زندگی اتون جاری کنه،
با خوندن کامنتاتون این خواسته در من شکل گرفته که خدای قشنگم منم میخوام زیبا بنویسم زیبا و گیرا صحبت کنم ،
چقدر خوبه که شما و حمید جان در سایت هستید دلنوشته هاتون رو با آیات زیبا ، اشعار با مفهوم عجین میکنید، صد هزار مرتبه خدا رو شکر میکنم بخاطر وجود این سایت این بچهها ی معنوی
و دوباره از شما از حمید جان تشکر میکنم
استاد عزیزم، خانم شایسته بزرگوار ، سعیده جان ، حمید عزیز و همه اعضای سایت سالی پر از حال خوب پر از احساس خوب پر از ثروت پر از عشق پر از سلامتی داشته باشید.
مریم قشنگم سلام به روی ماهت
تلگرافت در بهترین زمان و در بهترین مکان به دستم رسید
نشستم توی ماشین و یک آهنگ شاد داره پخش میشه
من زل زدم به آسمون خدا و باهاش عشق بازی میکنم و مدام توی گوشم این آیه رو میشنوم :
{فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا}
{بنده من،تو در حفاظت کامل ما قرار داری}
مریم مهربونم ،عید تو هم مبارک باشه دوست عزیزم و انشالله امسال به اندازه ی تموم سال های قبل برات پر از خیر و برکت باشه
خیلی خیلی ازت ممنونم برای لطفی که در حقم داشتی
خدارو صدها هزار مرتبه شکر برای داشتن این غار حرا با این همه دوست توحیدی
وقتی خوندن کامنتاتون انقدر لذت بخشه،دیدن شما از نزدیک و صحبت کردن باهاتون چی میتونه باشه ….
امیدوارم بزودی زود در جمع حضوری از وجود هم لذت ببریم
دوستت دارم و برات بهترین هارو از خدای ابراهیم میخوام
بوس به کله ی قشنگت
سلام به سعیده خانم الهی
چه زیبا قدرت خدارو با این مثال زلزله به من یادآور شدی اگر ما انسانها با این همه دبدبه کبکبه با یک انگشت (به قول شما)تکان دادن همه چیز روکه برای بدست آوردنش زحمت کشیدیم تو خونه میزاریم وفرار میکنیم که جون سالم رو حفظ کنیم پس به چی مینازیم
وباز جمله زیبای گفتین حالا که این قدرت مطلق وجود داره پس چرا من از این قدرت برای خواسته هام درخواست نکنم وزندگییم رو آنطور که میخوام بسازم این از چی میاد از اونجا که به قول استاد ایمان وباوری که عمل بیاورد در من ضعیف است
تا مشکلی پیش میاد فورا به این فکر میوفتیم که به کی زنگ بزنم تا کارم رو حل کنه
آخه ما خدا رو فقط تو نماز و روزه ویکسری کارهای تکرار بینتیجه برای فرار از آتش جهنم میشناسیم و صدا میزنیم
به زبان اورا همه کاره میدونیم اما موقع درخواست از فرماندار وشهردارو عمو و….کمک میخوایم
از این آیه زیبایت هم سپاسگزارم
راستی وقتی نوشتی ساعت 2:30در بیمارستانی من باتوجه به سالها کار در آزمایشگاه بیمارستان میفهمم تو اون ساعت اگر عشق به کار ونتیجه کار که سلامتی بیماران است نباشه چقدر عذاب اوره واقعا خسته نباشید
شاد وسالم وموفق باشید
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
خداوند هدایتگر و عاشق،فرمانروای کل جهان
سلام به برادر عزیزم
اولین روز ماه مبارک رمضان و اولین افطار سر سفره الله روزی دهنده مبارک…
این دومین پیام من شخصا برای شماست برای اینکه یکبار دیگه باهم مزه ی هدایت و مهربانی خدارو بچشیم :)
امروز بعد افطار ،بین دوتا نمازم ،قران شیرین رو دستم گرفتم و گفتم خدایا هدایتگر…من رو هدایت کن و کتاب رو باز کردم
ی نگاه به آیات کردم دیدم چقدر برام آشناست …
سوره رو نگاه کردم دیدم بلهههههههه
آیه ١٩ سوره حجر …
باورت میشه که اشک شوق از چشام سرازیر شد …
فکرش رو بکن این چه انرژی که دقیقا من رو هدایت میکنه به آیاتی از قرآن که دیشب توی کامنت شما خوندم که شما خودت اونارو قبل سال تحویل خوندی …..؟
ازین واضح تر هم میشه خداباهات حرف بزنه و بگه من حواسم به همتون هست ؟ که همتون در پناه منید؟
که به آنچه در قلب شما میگذره من آگاهم ….؟
حمید …حمیدحنیف…داداش عزیزم
نمیدونی چقدر حالم خوبه ،چقدر بیشتر و بیشتر بهت احساس نزدیکی دارم …
ی جایی آقا اسدالله تو کامنتش بهم گفت احساسش بهش میگه با فاصله ی خیلی کم ،من ،شما و ایشون به خواسته هامون بزودی میرسیم …
و من چقدرررر الان بیشتر حسش میکنم …
خداروشششکر،خداروصدهزااااار مرتبه شکرررررر
عاشق این سایتم،عاشق بچه هاش،عاشق کامنتا….عاشق خدایی که مارو در کنار هم قرار داده ….
به امید دیدار همتون در بهترین زمان و مکان
خداوند یار و هدایتگر ما باشه به سمت زیبایی های بیشتر و بیشتر و بییییششششششتر
سلام و درود به شما سعیده جان خواهر توحیدی و یکتاپرست. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این هدایت الهی. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت قرآن هدایتگر. چقدر کامنت بی نظیری بود و چقدر حالمو خوب کرد. باورت میشه من مدتهاست میخوام این جمله رو توی کامنت ها بنویسم ولی هر بار جلو خودمو میگیرم و میگم صبر کن نتایج طلایی برسه بعداً بگو. به شدت احساس میکنم اتفاقات خوبی در راهه و نزدیکه و بقول استاد عباس منش بوی موفقیت و ثروت رو احساس میکنم. و نکته اش اینکه یه سری دوستان منجمله شما و اسداله عزیز ، محمد درخشان عزیز، ممد مارکو فتحی و یه سری دیگه از دوستان که الان اسمشون یادم نمیاد ، رو هم دارم میبینم که اونها هم دارن به موفقیت و ثروت نزدیک و نزدیکتر میشن.
الهی 1402 سال نتایج طلایی باشه. الهی سال فرستادن فایل نتایج دوستان برای استاد عباس منش باشه. برای همه مون . (من تصمیم دارم فایل نتایج دوستان رو دو زبانه برای استاد بفرستم ،بین خودمون و بقیه بچه های سایت بمونه)
نامبرده کلا راز نگه دار نیست.
الهی حال دلت عالی عالی عالی عالی باشه. ماه رمضان همیشه و همیشه زمان آرامش خاطر و حال خوب و توحیدیه. طاعات و عبادات شما مقبول درگاه رب العالمین.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
به نام آنکه با عشق گِل مرا سرشت
سلام سلامی به طراوات باران، به لطافت ابرهای آسمان، به درخشندگی آفتاب تابان، به زیبایی طلوع وغروب خورشید درخشان و…
هر آنچه یاد خدا را دلت اندازد
به شما حمید عزیز و همه اعضای خانواده ی بینظیر ام.
و به استاد عزیز
حسابش رو بکن ما که تو فضای مجازی همدیگر رو فالو می کنیم، الان چند صباحی است که مثل سفرنامه و نتایج دوستان فعال نیستیم، دل مان برای همدیگر تنگ شده، استاد چی بگه که با عزیز دلش روزی چند ساعت با هم در مورد قوانین صحبت می کنند و الان چند ماهی از همدیگر دور هستند. هر روز که از خواب بیدار میشم این حد از تمرکز استاد رو به خودم یادآور میشم که ببین استاد که تو اون ملک 20 هکتاری یه جورایی تنها بود ولی باز هم خواست تنهاتر و رهاتر باشه.
چی میشد منم یه درصد از تعهد و تمرکز استاد رو داشتم؟.
واما شما برادر عزیز که دوست داشتی همسرت را با خودت هم فرکانس کنی، زیاد مِن فکرش مرو.
من تو این کار ختم روزگارم
هر روز توبه میکنم و میشکنم و چک ولقدقش رو میخورم.
ولی تو این چک و لقدها یه چیز رو دارم خوب خوب یاد میگیرم و اون اینکه من توانایی تغییر دیگران رو ندارم،حتی دوستی که این همه سال ادای دوستی باهات رو داره.
الان دیگه مرحله غربال اطرافیان تقریبا تمام شده، دیگه میدونم بهاشون چند چند هستم.
دیروز متن فایلی خوندم که یکی از ترمزهای مهاجرت وابستگی و علاقه به خویشان است، و خدا را شکر فعلا برای من فقط در محدوده همسر و فرزندانم است و ولاغیر.
و البته این به این معنی نیست که نتونم دوری آنها را تحمل نکنم.
حمید عزیز برادر توحیدی ام برایت از خدای منان لحظاتی سرشار از یاد خدا و مملو از حس ناب سپاس گذاری آرزومندم و کامنتی که بیایی و بگی که خانم تان با شما همفرکانس شده و در کنار هم مثل استاد و مریم جون با هم در مورد قوانین صحبت کنید. مثل علی روحی و همسر عزیزش.
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم
چقدر دلتنگ کامنتهای پر مهرتون بودم. خدا رو شکر بخاطر وجود ارزشمند تون. سپاسگزارم از شما.
بله همه صحبت های شما درسته. من در مورد مهاجرت و وابستگی به اطرافیان و خانواده نه تنها ترمز ندارم که موتور پرتابگر کمکی هم دارم. یعنی یه جوری همه رو حذف میکنم که گویی روزی روزگاری اصلا حمیدی در زندگی اونها نبوده.
ولی امان از احساس ترحم و دلسوزی و اون چک و لگد های جهان که اگه بخوایم اشتباه کنیم حقمونه که بخوریم.
آخه قانون انرژی فیزیک حاکم بر جهان هستیه. چطوری میشه از کارش انداخت درحالیکه خود خداوند متعال هم از این قوانین عدول نمیکنه . اونوقت من بنده ناچیز میخوام قوانین رو دور بزنم. خب اینجا اشتباه از منه و هر بلایی سرم بیاد حقمه. همین امشب من درگیر یه مسئله شدم که ظاهراً مقصرش یکی دیگه است ، من برای هزار نفر تعریفش کنم 999 نفر میگن مقصر فلانیه. ولی اون 1 نفری که میگه مقصر خودتی به احتمال زیاد شاگرد استاد عباس منش باشه. آره حق با اون یک نفره. من خودم مقصرم که دیگری رو در جایگاهی قرار دادم که حقی رو از من ناحق کنه و بهم دروغ بگه و من احساس ترحم و دلسوزی داشته باشم.
ما اگه درست روی عزت نفس مون کار کنیم میفهمیم که وقتی برای خودمون ارزش قائل باشیم ، برای خودمون احترام قائل باشیم این شخصیت خودمون رو در جایگاهی قرار نمیدیم که دیگری بهمون بدی کنه. حالا اون دیگری هر کسی بخواد باشه.
سپاسگزارم از دعای خیرتون. خودم هم دلم برای پرحرفی های حمید پرحرف تنگ شده بود.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام آقا حمید عزیز
صبح قشنگ بهاریتون به خیر و شادی باشه
امیدوارم همین الان که داری این پیام من رو می خوانی حال دلت بی نظیر و عالی باشه ، اصلا قند تو دلت آب بشه :) استیکر خنده
من خیلی از کامنت های شما درس یاد میگیرم و قوانین بهم یاداوری میشه
دلم واسه کامنت های شاد و آموزندت ، برای کودک درونت و شیطنت هاش تنگ شده بود
خیلی دوست دارم دوست من و امیدوارم در بهترین زمان و بهترین مکان هدایت بشم شما رو از نزدیک ببینم
راستی چقدر اون قسمتی که گفتی یکی از تفریحاتم غذا دادن به مرغ های دریایی هستش لذت بردم
بهت تبریک میگم و تحسینت می کنم
چقدر اونجایی که گفتی اونقدر درکت از قانون عالی شده که اگر ببینی همسرت هم داره مسیر اشتباه رو میره تمرکز میزاری روی خودت و حال خوبت و می گذاری ایشون خودش تکاملش رو طی کنه
آفرین ، واقعا بهت تبریک میگم
راستی دلم واسه اون جمله معروفت (نامبرده از کودکی …. فلان بود) واسه همه شوخی کردن هات و انرژی مثبت ها تنگ شده
مواضب خودت باش
در پناه الله مهربانی ها باشی
سلام و درود فراوان به شما محمدحسین عزیز. چقدر خوشحال شدم از خوندن کامنتت. (نامبرده هنوز از دریافت کامنت های دوستان بشدت ذوق زده میشه«بخند»)
الهی همیشه دلت شاد و لبت خندون باشه که ذهنت همیشه و همیشه سیگنال مثبت به جهان هستی ارسال کنه و اتفاقات مثبت و عالی و نتایج طلایی همینطور یکی یکی در زندگیت پدیدار بشن.
حقیقتش رو بخوای خودم هم بشدت دلتنگ اون کودک درونم بودم وقتی که شلوغ و شیطون و پر جنب و جوش و پر حرف میشه و توی سایت از آموزه های استاد عباس منش حرف میزنه. یه مدتی یه کمی گرفتار بودم یه کارایی دارم میکنم که در آینده به لطف الهی در موردش صحبت خواهم کرد.
اونقدری که من انرژی گذاشتم برای تغییر اطرافیان و چک و لگد های جهان هستی رو نوش جان کردم اگه گذاشته بودم روی پیشرفت شخصی خودم الان یه ابرقدرت موفقیت فردی بودم.
و قطعاً مسئولش خودمم و باید یاد بگیرم مسئله خودم رو حل کنم.
سپاس از شما محمدحسین جان،در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی در بهترین زمان و مکان و شرایط در کنار توحیدی ترین انسانها.
سلام اقای امیری عزیز
چند روزی هست زیاد کامنت نمی خونم
یه مسئله برام پیش اومد
امروز رفتم پروفایلتون ببینم
گفتم ببینم شما کامنت گذاشتیدیا نه
دیدم بله
نشستم خوندم
دیدم بله چه کامنتی
یکتا خانم بیا ببین برادرت چی نوشته
هر چیزی باید یاد بگیری
برات نوشته
هر کلمش برای من بود هر کلمه
گفتم مشکل کارت همینه ک عجول هستی
و دوست داری قانون دور بزنی
یا در مورد همسرتون
وااااااااااای خدا اخه این یه کامنت بی نظیر بود ک فقط برای این لحظه من نوشته شده بود
ک هر کاری میکردم نمی تونستم ذهنمو کنترلش کنم
ولی با این کامنت ذهنم به قدری منطقی فکر کرد اگه چند ماه سعی میکردم نمی تونستم این طور منطقش کنم
واقعا ازتون سپاسگزارم
خیلی دل تنگتون بودم
امروز ب لطف خدا کانت فوقالعاده شما را خوندم خیلی خوشحال شدم
سلام و درود به شما خواهر بزرگوار و گرانقدر. سپاسگزارم از لطف و محبت شما. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه این کامنت براتون مفید بوده. من هم هر وقت کمتر فایل ببینم و کمتر کامنت بنویسم و بخونم چک و لگد های جهان هستی یکی پس از دیگری میاد به سراغم (ازیه جایی به بعد با حرکات رزمی معبد شائولین میاد) انگار خود جهان هم به شاگردان استاد عباس منش سختتر میگیره. انگار بهمون میگه تو که قانون رو میدونی دیگه چرا مثل مردم عادی رفتار میکنی. به جرأت میتونم بگم هر چقدر حالمون بد باشه و منفی باشیم کافیه دو تا فایل ببینیم یا چند تا کامنت بخونم. همین امروز بخاطر یه کار غلط یه بنده خدایی یه مسئله برای من پیش اومد. بشدت ناراحت شدم. اولین چیزی که گفتم این بود که مسئولیت این وضعیت با خود منه. منم که با دست و ذهن خودم این شرایط رو خلق کردم. پس الان تنها کاری که باید بکنم اینه که حالمو خوب کنم. در حال رانندگی بودم فایلهای صوتی استاد رو گذاشتم و چندتا فایل گوش دادم و به لطف الهی احساسم برگشت به همون انرژی مثبتی که توی سایت هست. همون انرژی مثبتی که به همه جهان صادر میشه و از جنس خودش رو برامون برمیگردونه.
فایلهای استاد عباس منش همیشه جواب میده. این ماییم که یه وقتایی کم کاری میکنیم.
از شما ممنون و سپاسگزارم که با نوشتن کامنت کاری کردین من هم تمرین داشته باشم.
خدا رو شکر بخاطر این سایت، بخاطر وجود ارزشمند استاد عباس منش و بخاطر وجود ارزشمند شما. از شما سپاسگزارم. در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام حمید جان
چشمم به پروفایل سعیده خانم شهریاری افتاد گفتم برم ببینم کامنت چی گذاشته دیدم یه کامنت برای شما گذاشته بود
کامنتش رو خوندم ، بعد گفتم برم کامنت حمید هم بخونم
هیچی کامنتت رو خوندم یاد خودم افتادم
من تا همین چند ماه پیش خیلی گوشزد های الکی به مامانم میکردم طوری شده بود اعصاب خودم رو الکی خورد میکردم که مثلاً مامانم یکسری تفکراتی رو نباید داشته باشه و بعدها وقتی که بیشتر روی خودم کار کردم به این درک رسیدم که من فقط و فقط باید تمرکزم روی خودم باشه اگر که میخوام توی زندگیم موفق بشم
هیچی خداروشکر هر روزی که میگذره درکم خیلی بیشتر میشه نسبت به اینکه کاری به بقیه نداشته باشم
البته مامانم خودش توی همین مسیر هست و داره روی باورهاش کار میکنم
راستی یادم رفت سال نو رو بهت تبریک بگم
از خدا میخوام امسال یک سال بسیار پُر خیر و برکتی برات باشه و تغییرات اساسی و بسیار لذتبخشی رو با جان و روحت تجربه کنی حمید جان
عاشقتم دلم برای کامنت های شما و بچه های سایت تنگ شده بود
سلام و درود به شما حسن عزیز ، سال نو شما هم مبارک. از درگاه خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو برات درخواست میکنم ، الهی که نتایج طلایی و ارزشمند برای خودت خلق کنی چرا که خداوند این قدرت رو به همه مون داده.
سپاسگزارم از لطف و محبت شما ، و خدا رو شکر که کامنت من مفید بود.
هیچکس در این عالم قدرتمند تر از خدا نیست. و خدا میتونه یه نشانه ای رو به همه مردم عالم نشون بده که افراد بی برو برگرد در یک لحظه همه با همون یک نشانه ایمان بیارن. ولی … خداوند هیچوقت قدرت اختیار و حق انتخاب رو از هیچ موجودی مخصوصاً انسان سلب نمیکنه.
توی سوره بقره خداوند یه سری وعده ها رو به بنی اسرائیل داده بوده ولی اونها شروع میکنن به جفتک انداختن . خدا میگه نعمتها رو بیاد بیارید. در برابر خداوند سجده کنید بخاطر نعمتها تون. به عهدتون عمل کنید تا من هم به عهدم عمل کنم.
اصلا پیچیده نیست. بیاد آوردن نعمتها باعث احساس خوب میشه خدا داره میگه احساس خوب داشته باش. خضوع و خشوع در برابر خداوند از چی میاد، نشانه آرامشه.
آرامش و احساس خوب لازمه باقی موندن در مسیر تکامل و هدایت الهیه.
ان شاالله که همه مون بتونیم موحد باشیم و مشرک نباشیم. در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام و درود بر حمید جان
پسر چقدر عالی مینویسی
دلم برا کامنت بچه ها خیلی تنگ شده بود انشالله مریم گلی سریال زندگی در بهشت را شروع کنن تا بتونیم از کامنت بچه ها استفاده کنیم
از ناتوانی در تغییر دیگران و متمرکز شدن روی تغییر خودمون،از اینکه هر کسی در مسیر باشه از مسیر لذت میبره و هر کسی نباشه درد میکشه
از اینکه از آغاز خلقت تا به الان هیچ بی نظمی اتفاق نیفتاده و همه چیز طبق برنامه و قانون پیش رفته
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
سپاسگزارم
سلام محمد جان
چقدر دلم برای کامنتات تنگ شده بود. سپاسگزارم از لطف و محبتت. چند روز پیش یه کامنت ازت خوندم و میخواستم برات پاسخ بنویسم. از صبحش گرفتار کارهای خونه بودم تا آخر وقت . ولی به لطف الهی دارم میرم عسلویه مرخصی . (آره من وقتی عسلویه باشم مرخصی هستم و وقتی میام خونه کلی کار برای انجام دادن دارم) ان شاالله همیشه سلامت و موفق و ثروتمند و شادکام باشی. و اینکه پیشاپیش سال جدید رو به عالی ترین شکل و شرایط برای خودت خلق کنی.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و سلامت باشی.
سلام استاد عزیز
من امروز صبح خبر مربوط به افغانستان رو شنیدم.
من اصولاً از همون اول که با برنامههای شما آشنا شدم طبق آموزش های شما کلا تلویزیون و ماهواره رو از زندگیم خارج کردم و این به این صورت بود که دستگاه رسیور ماهواره خودمو حتی به کسی هم نبخشیدم و مستقیم توی سطل آشغال انداختمش و از اون به بعد تا حد امکان سعی کردم که حتی اخبار رو از طریق شبکه های اجتماعی و دوستانم هم دنبال نکنم. این قضیه تا این حد برام جدی بوده و بهش پایبند هستم که در دوران انتخابات اخیر تا یک هفته بعد از انتخابات حتی من نمیدونستم که چه کسی رئیس جمهور شده (البته که حدس میزدم کیه). به این دلیل که شغل من آهنگسازیه و در کلا توی خونه کار می کنم و معمولا خیلی به ندرت از خونه بیرون میرم و تمام خریدامو هم اینترنتی انجام میدم، به همین خاطر معمولا متوجه نمیشم که محدودیت قرنطینه بابت کرونا کی شروع میشه و کی تموم میشه یا از این جور خبرا مگر اینکه یکی از دوستان بیاد و بین حرفامون بهش اشاره کنه.
ولی امروز صبح که این خبر به گوشم رسید خیلی کنجکاو شدم ولی هی جلوی خودمو گرفتم که دنبال خبرها نرم و دنبال نکنم و راستش فقط تونستم برای نیم ساعت جلوی خودمو بگیرم، خلاصه رفتم و چند تا ویدیو در موردش دیدم و راستش خیلی ناراحت شده بودم جوری که بعد از مدت ها اشک از گوشه چشمم سرازیر شد و با اینکه دقیقا همون لحظه بعد از دیدن اخبار این آیه ای که شما در این ویدیو بارها بهش اشاره کردید از جلو چشمم رد شد و یه جورایی انگار خدا میخواست بهم بگه که «همه چیز همونجوری هست که باید باشه، تو خودتو ناراحت نکن»، ولی متاسفانه نتونستم و یه حس غم عجیبی سراغم اومد دقیقاً از همون لحظه هر ۵ دقیقه یک بار به خودم یادآوری می کردم که حواست باشه «احساس بد اتفاقات بد به دنبال میاره». خلاصه تا شب یکم تونستم احساسم رو بهتر کنم و دقیقاً تا همین نیم ساعت پیش ذهنم درگیر این قضیه بود و داشتم راجع به این قضیه فکر می کردم که شاید به عنوان یه آهنگساز وظیفه دارم یه اثر موسیقی در این باره بسازم و منتشر کنم و از اینجور فکرها، ولی یک لحظه به خودم گفتم که خدا خودش من رو هدایت میکنه . دقیقاً چند دقیقه بعد از اینکه این حرفو با خودم زدم یه حسی بهم گفت که یه سری به سایت شما بزنم.
به محض اینکه جدیدترین ویدیوی آپلود شده در دسته دانلود ها رو دیدم، حتی قبل از این که عنوانش رو بخونم میدونستم که این در مورد قضیه افغانستان هست و وقتی که عنوانش خوندن دیگه ۱۰۰% به یقین رسیدم. حتی قبل از اینکه ویدیوی شما رو اجرا کنم بارها شما رو تحسین کردم و از خدا تشکر کردم به خاطر اینکه این ویدیو در اختیار من قرار گرفته. ویدیو رو که اجرا کردم هر کلمه از حرفاتون کاملاً منطقی، عاقلانه، هوشمندانه و بر پایه خداشناسی محض بود.
با این که خودتون هم بارها گفتید که غم و اندوه مرحله به مرحله رفع میشه و ما فقط باید سعی کنیم که پله پله به صورت آگاهانه اون رو به احساس کمی بهتر تبدیل کنیم ولی این ویدیو به قدری قدرتمند بود و یا حداقل تاثیرش روی من انقدر زیاد بود که دقیقاً بعد از این ۳۴ دقیقه و ۲۷ ثانیه کاملا به آرامش رسیده بودم و اون فکرهایی که هنوز ذهنم باهاش می جنگید و احساس وظیفه ای که نسبت به این قضیه می کردم کاملاً در من از بین رفت. البته نمیدونم، شاید بعدا باز هم در این مورد یه آهنگ بسازم ولی نه با این شک ذهنی که «شاید من وظیفه دارم کاری رو برای دیگران انجام بدم».
من همیشه شما رو تحسین می کنم. این اندازه از خالص بودن و وصل بودن به نیروی الهام همیشه برای من الگو بوده و واقعا امیدوارم که یه روز بتونم به این سطحی که شما دارید برسم و میدونم که برای رسیدن به این سطح باید خیلی تسلیم بود، گاهی اوقات مثل امروز با خودم فکر میکنم که تسلیم بودن برای من خیلی سخته.
راستش امروز که یه مقدار حالم گرفته بود توی دلم به خدا گفتم که خدایا توی دنیا کسی رو میشناسی که به من کمک کنه حالم بهتر بشه؟ و خب مشخصه که یکی رو میشناخت
واقعا از شما سپاسگزارم.
دقیقاً قبل از دیدن ویدیوی شما متن دعایی رو از زبان مردم افغانستان نوشته بودم که به شاعر بدم تا بر اساس مفهوم این دعا برای من شعری بنویسه که من بر روی اون آهنگ بسازم. گفتم شاید خوب باشه اون رو در ادامه این نوشته ضمیمه کنم.
« پروردگارا نه از شرق انتظاری برای کمک داریم و نه از غرب.
نه از دشمنان شکایت داریم و نه از آنانی که به ما خیانت کردند و نه حتی از غاصبان.
فقط از تو درخواست داریم که آزادی را در دنیا از ما دریغ نفرما، هر چند که به دلیل سهل انگاری و افکار پوسیدۀ خود در گذشته لایق این آزمایش بوده باشیم.
خداوندا ما را ببخش و آزادی ما را به ما بازگردان که این انتظار را فقط از تو داریم.
پروردگارا، ما را به مسیر عشق و دوستی، در سایۀ آزادی هدایت بفرما و ما را از شر جهل و نادانی خود رهایی بخش تا از شر تفسیر کنندگان قرآن رهایی پیدا کنیم»
آمین
سلام به دوست عزیز هم فرکانسی سایت و همکلاسی عباسمنشی آقای شادفر
بقول این دوستمون که براتون نوشتن احساس ترحم و دلسوزی و احساس غم و اندوه رو باید ازش بگذرید ولی خوب ما انسان آفریده شدیم با احساسات و عواطف انسانی
ولی بقول استاد نباید زمان زیادی در غم و اندوه باقی بمانیم
در ضمن برای شعری که نوشتید و میخواید آهنگ بسازید دوست داشتم یک چیز دیگری به متن شعرتون اضافه کنید که شاید ورد زبونمون بشه و تبدیل به واقعیت زندگیمون بشه
اینکه… درخشش و درخشندگی در نور و عشق الهی صلح دوستی مهربانی شادی اتحاد اتحاد اتحاد … آزادی آزادی آزادی .. آرامش آسایش
خیلی دوست داشتم این کلمات در همه ی شعرها وجود داشت
مممنون و سپاسگذارم
و بهترینع بهترین ها رو برای همه مون آرزومندم
🥀🥀🥀👏👏👏🙏🙏🙏🙏🎶🎶🎶🎶🎶🎵🎵🎼🎼🎼🎙🎙🎸🎸🎹🎤🎺🎻🎼🎼🎵🎵🎵🎵🎶🎶🎙🎙
سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. با خوندن کامنت زیبای شما، متوجه پاشنه آشیل بزرگی که تو وجود ما ایرانی هاست افتادم. اونم حس ترحم ودلسوزی. یاد فایل زیبای اصل بقا اصلح استاد افتادم. من در گذشته دقیقا روحیه ی لطیفی مثل شما داشتم وخیلی با یه اتفاق وخبر احساساتی می شدم وبه هم می ریختم ولی با تضادهایی که با این حس دلسوزی تو زندگیم پیش اومد کاملا بیدار شدم وخدا رو شکر تو این مسیر بهشتی قرار گرفتم. وامروز خداوند رو شاکرم با اینکه یه آدم کاملا احساساتی هستم، با توجه به تعهدی که دارم وآموزش های استاد رو دنبال می کنم خیلی تو این زمینه تغییر کردم. با خوندن کامنت شما متوجه شدم فایل بقا اصلح خیلی می تونه شما رو قویتر کنه وحس دلسوزی وفداکاری رو در شما تعدیل کنه. ما اینجاییم که به خودشناسی بهتر برسیم ودر این مسیر بهشتی به سعادت وخوشبختی دنیا وآخرت برسیم. بابت حضور دوستان نابی چون ما از خداوند سپاسگزارم. بهترینها رو براتون آرزو دارم. 😍😍😍😍
بنام خدایی که عاشقانه منو دوست داره
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم جانم
وسلام به همه دوستان خوبم
یک فایل عالی دیگه از استاد خوبم
ما از تغییر دیگران ناتوانیییییم
استاد جان من اینقدر عاشق فایلهای حجاب در قرآن شدم که امروز با خودم گفتم حتما قسمت بعدی حجاب در قرآن روی سایت میاد برای همون صبح زود اومدم تو سایت و دیدم که شما یه فایل دیگه گذاشتین خب فایل رو دانلود کردم و نشستم برای نوش جان کردن این فایل زیبا
استاد چقدر پرادابس قشنگه
چه سبز زیبایی داره
چه بارون خوشگلی میومد
من عاشق بارونم چقدر لذت بردم از پشت صحنه شما😍😍😍
استاد جان خداروشکر من مدتهاست که هیچ خبری رو گوش نمی کنم و به قول بعضیا خیلی پرتم 😁
دیروز خیلی اتفاقی یه کلیپ دیدم که کلی افغانی دنبال یک هواپیما میدویدن با خودم گفتم حتما یه رییس جمهوری چیزی اومده اینام اومدن استقبال و کلی خندیدیم با خواهرم سر اون کلیپ .
خلاصه بعدازظهر بابام اومدن خونه مون و من و خواهرم براش تعریف کردیم این جریان هواپیما رو
بابام گفتم خب اخبار که گوش نمیکنین که بفهمین
طالبان افغانستان رو گرفته و همه دارن فرار میکنن
و خدارو شکر کردم که دیگه اخبار گوش نمیدم
چقدر خدارو شکر کردم که استادی دارم که بهم یاد داده سرم تو لاک خودم باشه تا دنیای بیرونم زیبا بشه .
خداروشکر کردم که فهمیدم تا از درون تغییر نکنم بیرونم تغییر نمیکنه .
خداروشکر کردم که فهمیدم زندگی من وقتی درست میشه که من تغییر کنم نه همسرم نه بچه هام نه محله و شهرم.
البته نمیگم خیلی تغییر اساسی کردم ولی همون قدر که من تغییر کردم اطرافم هم تغییر کرده خدارو شکر.
استاد این موضوع که ما میتونیم دیگران رو تغییر بدیم اصلا انگار جزو وظایف ما شده مخصوصا ما مسلمونا که یه فرعی تو دینمون هست که تبدیل شده به اصل، بنام امر به معروف و نهی از منکر
انگار با این دستور ما باید همه رو تغییر بدیم انگار فقط اونجوری که ما فکر میکنیم درسته .
انگار هر کدوم از ما از جانب خدا مأمور شدیم که مردم رو از جهنم خدا بترسونیم .
یه مورد دیگه هم وقتی که با شما و آموزه هاتون آشنا میشیم
.اونجا که دیگه چون خودمون به یه آگاهیهایی وصل شدیم که هر روز شگفت زده تر میشیم باز انگار وظیفه مونه که همه رو مطلع کنیم
استاد فکر کنم همه بچه های سایت هم تو این تله افتادن .
من و خواهرم اون اوایل اینقدر ذوق میکردیم .
هرکس رو میدیدیم براش حرف میزدیم معرفی تون میکردیم وکلی هم به حساب خودمون کار درست رو انجام میدادیم ولی هر چی گذشت دیدیم نه بابا همه که این حرفا رو قبول ندارن هیچ تازه کلی گارد هم میگیرن جلومون .
ماهم که اون موقع خیلی چیزی یاد نداشتیم جلوشون کم میآوردیم
کم کم فهمیدیم باید در مورد اموزشای شما کاملا خودخواه باشیم و دیگه به هیچکس هیچ حرفی نمیزنیم مگر اینکه خودشون ازمون راجع به شما سوالی داشته باشن.
استاد جانم شما تو این مورد هم خیلی جای تحسین دارین وقتی که خودتون کلی نتیجه گرفتین وقتی به قوانین اشراف دارین ولی نمیگین خب به خواهرام بگم اونام راه درست رو پیدا کنن این خیلی برام تحسین برانگیز بود.
این حد از ایمان این حد از اعتماد به نفس این حد از تجربه .
خدارو شکر میکنم که تو مسیر شما هستم.
استاد در مورد افغانی ها هم یه چیزی بگم
تو مشهد خیلی افغانی هست یه محله هایی هست اصلا افغانی نشینه و کمتر ایرانی توش پیدا میشه .
بعد یه وقتایی میدیدیم که چه آدمای پولداری هم هستن .اون زمان که با شما آشنا نبودم میگفتم چرا اینا از ایران نمیرن اومدن و کلی از کسب و کارهای ما رو خراب کردن (تاثیرعوامل بیرونی تو کسب و کار)
ولی از وقتی با شما آشنا شدم فهمیدم چه انسانهای شجاعی هستن که تونستن تو یه کشور دیگه اینجوری پول بسازن .واقعا هم کیفیت کارشون از ایرانی های تو همون حوزه بهتر بود .و کلی تحسینشون کردم .
استاد جانم ازتون ممنونم که با یک فایل آگاهی دهنده دیگه کلی درس عالی بهمون دادین .
اینکه حتی قدرتمند ترین کشور جهان هم نمیتونه سرنوشت یک قوم رو تغییر بده تا وقتی خودشون نخوان .
واقعا هزاااار میلیارد دلار خیلی زیاده که هزینه کنی تا مردم یک کشور رو تغییر بدی ولی در نهایت هیچ .
بازهم خداروشکر که این مفاهیم اساسی رو از شما استاد عزیزم یاد میگیرم .
ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم .
سلام استاد ممنونم از این فایل و توضیحات خوبی که درباره این اتفاق و قوانین جهان هستی گفتید.
با دیدن این فایل یه نکته ای رو متوجه شدم. باورتون میشه من این خبر رو نشنیده بودم و همین الآن که شما گفتید فهمیدم چه اتفاقی توی افغانستان افتاده؟ نکتش اینه که متوجه شدم خدارو شکر از لحاظ کنترل ورودی های ذهن روی خودم خوب تونستم کار کنم. و توی فرکانسی نیستم که خبرهای بد رو بشنوم. یک سال و نیمه که اخبار نگاه نمیکنم، برنامه های نامناسب تلوزیونی رو نگاه نمیکنم و توی شبکه های اجتماعی فعال نیستم و توی یوتوب و گوگل چیزهایی رو جستجو نمیکنم که بهم حس بدی بده. که البته توی این یک سال و نیم روند تکاملی داشتم. مثلا اوایل با اینکه سعی میکردم اخبار نگاه نکنم اما باز هم خبرهای بد به گوشم میرسید. اما هر چی گذشت کمتر و کمتر شد تا الآن که خیلی خیلی کم خبرهای بد رو میشنوم.
یه نکته دیگه هم که متوجه شدم اینه که این اتفاق رو با قرآن توضیح دادید و گفتید که خدا توی قرآن میپرسه آیا از سرنوشت بد قوم هایی که عذاب بهشون نازل شده عبرت نمیگیرید؟ بارها توی قرآن این مسئله عبرت گرفتن گفته شده. پس از این نوع از اتفاقات فقط باید عبرت گرفت. نباید سعی در تغییر دیگران داشته باشیم، بلکه فقط باید عبرت بگیریم.
و نکته آخر… راستش من الآن بعد از دیدن این فایل وسوسه شدم که برم توی گوگل جستجو کنم و اخبار مربوطه رو بخونم. اما میدونم که نباید این کارو بکنم. میدونم همین که فقط عبرت بگیرم از این اتفاق برام کافیه.
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی
سلام خانم شایسته
سلام دوستان هم فرکانسی
مثل عادت هرروزه اول صبح که از خواب بیدار شدم یک سری به سایت زدم که ببینم استاد عزیز من چه مطلب مهمی را برای من به اشتراک گذاشته است.
خدایا شکرت به علت بودن با این استاد عزیز و تغییراتی که در زندگی من افتاده است من الان تازه متوجه شدم که چه اتفاقی در همین چند صد کیلومتری من افتاده است
من اصلا اخبار گوش نمی کنم
اصلا تلویزیون و یا هیچ کانال خبری دیگری را ندارم
و سرم در کار خودم و زندگی خودم و تغییر خودم است
این بزرگترین آموزه زندگی من بوده است از استاد عباسمنش
کاری به دیگران ندارم
اما این آموزه تنها دستاوردی که برای من داشته است آرامش بوده است
من الان ارام هستم فارغ از این که آن بیرون طوفان است
و می دانم آن طوفان بیرون هیچ تاثیری در زندگی من دارد
خدایا شکرت
آره استاد جان من هم همین اشتباه شما را داشتم و سعی می کردم با آموزه هایی که از شما آموخته بودم آن اوایل اطرافیان خودم را تغییر دهم . اما این موضوع زیاد زمان نبرد که من به ایمانی که شما در حرفهای خودتان داشتید ایمان آورده ام و الان سالهاست که از این مسیری که در آن هستم لذت می برم و آرامشی که الان دارم را به یک دنیا دیگر عوض نمی کنم .
استاد جان بسیاری از دوستانی که با من آشنا هستند تعجب می کنند من مدتهای بسیار زیادی حتی از این مسائلی که شما مطرح می کردید با همسرم هم صحبت نمی کردم تا اینکه خودشان خواستند و الان شروع کرده اند که روی خودشان با آموزه های شما در حدی دارند کار می کنند .
استاد جان به خودم افتخار کردم که همین یک آموزه شما را با جان و دل پذیرفتم و خودم را لااقل اذیت نکردم و با خودم گفتم و پذیرفتم که من هیچ تاثیری در زندگی دیگران ندارم هیچی تاثییری
خدایا شکرت
نکته مهمی بود که باز برای من آشکار شد
من با برادران افغان زیادی در ارتباط بوده ام به علت شرایط کاری خودم
بسسیار انسانهای پاک و نجیبی هستند
و بسیار بسیار افغانهایی هستند که ثروتمند هم هستند به معنای واقعی کلمه
بنابراین کشور و ملیت تاثیری ندارد و خود این افراد نخواسته اند که تغییر کنند و کسانی که خواسته اند در همین ایران و همین مشهدی که من زندگی می کنم برادران افغانی را من می شناسم که جز ثروتمندان و متولین ایران هستند .
خدایا شکرت
این فایل چقدر یاداوری داشت برای من
خدایا شکرت استاد جان بابت اینکه به الهامی که به شما می شوند عمل میکنید فارغ از اینکه چه می شود و ثابت شده است که همیشه هم برای شما خیر شده است .
خدایا شکرت بابت این هدایتی که شدم در ابتدای صبح
خدایا شکرت بابت اینکه ایمانم قوی تر شد که مسیرم درست است و فقط بایست با ایمان قوی تر این مسیر را ادامه دهم
خدایا شکرت بی نهایت بار
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
💚💙💜❤️♥️🧡💚💙💜💜♥️🧡
به نام فرمانروای کل کیهان
سلام استاد بزرگواری که یکتاپرست واقعی هستید و توحید را در عمل به من آموزش میدید.
من همیشه بعد از گوش دادن به فایلهای شما فقط سکوت میکنم. از شدت تحیر، از شدت هیجانی که براثر شنیدن کلام الله از زبان شما به من دست میده.
فقط بهتون غبطه میخورم . واقعا که پیغمبر زمان هستید.واقعا که خداوند به وجود بنده ای مثل شما افتخار میکنه و مشخصه که صددرصد ازتون راضیه. خوشا به احوالتون که به مقام ترضی رسیدید.
چقدر زیبا از چنگ زدن به ریسمانی غیر از ریسمان الهی برامون گفتید. چقدر حرفهاتون جای فکر داره که بشینم و بررسی کنم خودم و اعمالم را ببینم به کدام ریسمان دارم چنگ میزنم.
چقدر دقیق گفتید که(( ان الله لایغیر بقوم حتی یغیر ما به انفسهم ))
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿۱۱﴾رعد
براى او فرشتگانى است که پى در پى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت سرش پاسدارى مى کنند در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمى دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا براى قومى آسیبى بخواهد هیچ برگشتى براى آن نیست و غیر از او حمایتگرى براى آنان نخواهد بود (۱۱)
فقط میتونم تشکر کنم و سکوت …
بینهایت سپاسگزارم از خداوندی که شما را استاد من قرار داد
و بینهایت سپاسگزارم از شما که ما را آگاه میکنید.
براتون آرزوی سلامتی و طول عمر باعزت دارم.
بنام خدای مهربان و سلام خدمت همه دوستان عزیزی که در سایت عباسمنش داد کام دارن فعالیت میکنند خدا قوت
من مسعود هستم از شهر هرات کشور افغانستان
امروز آمدم در یک طبیعت بی نهایت زیبا در یکی از مناطق زیبای شهرمون و یک حسی بهم گفت که بیام و در مورد اتفاقاتی که همین چند روز اخیر تو شهرمون و تو وجودم خودم افتاد و نتایجش رو با شما دوستان عزیز در ارتباط بزارم
همین طور که میدونید و استاد در همین فایل توضیح دادن افغانستان در یک شرایط خاص و تاریخی قرار گرفت و طوری که در جریان هستید یه سری اتفاقات تاریخی هم تو این شرایط خاص رقم خورد که استاد توضیحاتش رو دادن
که یکیشون افتادن چندین نفر از رو بال هوا پیما بود
من کاری به اتفاقاتی که افتاد ندارم و با این که خودم در یکی از شهر های که جنگ داخلش جریان داشت بودم به هیچ عنوان پیگیر اخبار و رسانه های که وحشت آفرین هستند نبودم
من تو این مدت به خیییلی از حرف های که استاد در بعضی از فایل ها زده بودند و من درکشون نکرده بودم رسیدم
یکی ازون موضوعات این بود که همیشه استاد میگفت وقتی یه بحرانی و شرایط خاصی در شهر یا کشور اتفاق میوفته چی میشه که برای یه سری خوبه و برای یه سری بد داشتم به این فکر میکردم که اره واقعا چطور میشه که این اتفاق میوفته
الان در مورد خودم بگم که تو این روزها من چجوری عمل کردم و چه نتایجی گرفتم و میخوام دلیل اصلی این تفاوت هارو با دوستانم به اشتراک بزارم
من وقتی جنگ شروع شد طبق معمول ترس منو فرا گرفت ترس ها هم اکثرا خیلی توهمی هستند که اکثرا بیرونشون از درونشون ترسناکتره من همون اول کار به خودم گفتم اینجا یه آزمون تاریخی بین من و باورهای هست که تا بحال ادعا داشتم تعقیر دادم. واقعا برای من این موضوع مثل این بود که مثلا یه مدت خیلی زیاده دارم تمرین میکنم و امروز روز نبرد و مسابقه است روزیه که باید هر آنچه که یاد گرفتم رو به نمایش بزارم. و از روز اول من شروع کردم به کنترل ورودی های ذهنیم بخدا چجوری بگم میدونید وقتی آدم داره میاموزه تا وقتی که لحظه عمل فرا میرسه و آدم به نقطه ای میرسه که باید به دانسته های عمل کنه اونوقت میفهمه چقدر دیگه کارداره اونوقت میفهمه که چقدر باید بیشتر روی خودش کار کنه تا مهارتش بیشتره بشه اونوقت میفهمه که باید در گذشته از ثانیه های زندگیش برای قوی تر شدن هر چه بیشتر استفاده کنه و من توی عمل به این دانسته ها قرار گرفتم
و خلاصه من تا وقتی که این جنگ ها پایان نیافت هیچ ورودی رو در ذهنم راه ندادم البته بعدشم راه ندادم و فقط روی خودم کار کردم من تو یه شرایط خاصی که در بازار برام اتفاق افتاده بود قرار داشتم و چون دارای کسب و کار شخصی و کارمندان زیادی هم بودم استرس ها از چند جهت بود و خلاصه من به کمک کنترل کردن ورودی های ذهن و تمرکز صددرصدی روی خواسته هام قوی ترین باورها هارو تو این مدت ساختم و نکته مهمش اینجاست که عمل کردم
شرایط من جوری بود که باید پاسخگوی میکردم به چند نفر و ازین طرف هم جنگ بود و خلاصه وحشت
من این باور رو ساختم که آقا برگی بدون اذن خدا از درخت نمیوفته. و همه چیز تحت سیطره رب قرار داره و این باورم ساختم که تمام اتفاقات رو خود من دارم با ورودی هام و با کانون توجه و تمرکزم خلق میکنم البته اینم بگم که این باورا روش کار شده بود اما قدرتشون کمتر بود میگم مثل اینبود که تمرین ها عالی بود و فقط زمان عمل به آنچه تمرین کردهبودم بود با این تضاد و اتفاق خیلی این باورها قوی تر شد از کجا میدونم قوی تر شد ازونجای که عمل کردم به آنچه بهم گفته شد به اون ایده های که با توجه به همون شرایط خاص بهم گفته شد من دقیق یادمه دو سه تا منطقه تو شهرمون جنگ بود و هواپیماها داشتن بمباران میکردن من داشتم رو باورهام کار میکردم و خیلی احساسم. عالی شده بود به خودم گفتم اگه همین لحظه ایده الهام بشه انجام میدم چون واققععاااااا حسم عالی بود
و من که کارم تولیدی لباس است قبل از جنگ یه چند صد دست لباس نیمه مونده بود و تو همون لحظه البته چند دقیقه بعدش بهم الهام شد آقا کارمندان رو زنگ بزن و خودتم برو اون چیزای که میتونی تموم کنی رو تموم کن و بیکار نشین درو پنجره رو هم نگاه نکن. و من انجامش دادم یعنی ایمانی که عمل بیاورد و زنگ زدم به کارمندانم اتفاقی که افتاد کارمندام تفریبا همه رفته بودن و من با یک کارمندم تنها موندیم و در تولیدی که سی چهل نفر کارمیکردن دونفر مونده بودیم
واقعا مفهوم این شعرکهمیگه
تو خود پای در راه بنه و هیچمپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد رو من اونجا فهمیدم و شروع کردم به اجرای ایده واقعا وقتی قدم اول برداشته بشه نگیم بابا جنگه ول کن الان مونده بزاربازارباز بشه بعد انجام میدم و یه عالمه حرف های مفت دگه اگه واقعا یک باور باشه که شرایط رو باور های ما بوجود میاره و این باور وجود داشته باشه که ایده به آدم الهام میشه تا ادم راهشو پیدا کنه در هر شرایطی باشه موفقه اصلا بخدا ربطی به چیزی نداره و خلاصه من به اون ایده عمل کردم و اتفاقی که افتاد چند روز بعدش مشتری بهم زنگ زد و گفت آقا تموم اون کارهای گذشته رو من میخوام بیارشون ازت میخرم
و من شکه شدم
بچه ها من در شرایطی که رو سر ملت بمب میزدن دارم صحبت میکنم
من اونجا مفهوم اصلی خلق زندگی توسط باورهارو درک کردم من هیچ وقت به این وضوح تاثیر باورهارو در زندگی ندیده بودم
من اونجا فهمیدم که استاد تو فایل هاش داره درمورد چجور باور های و چجور عمل های صحبت میکنه و خلاصه بعدش که اون گفت کار هارو بیار و من فهمیدم که داره باور هام اون باوری که برگیییییییی بدون اذن خدا از درخت نمیوفته اینکه همه چییییز درسیطره ربه داره کار میکنه و مفهوم توحید و یکتا پرستی رو من بوضوح تو این اتفاقات دیدم و بعدش که اون اتفاق افتاد برام خیلی باورم برا ادامه کار قوی شد و من هرچند در طول مسیر نجوا گاها سراغم میومد با این اتفاق میتونستم ذهنمو کنترل کنم و این فکت یا واقعیت پلی بود برای خلق و باور کردن اتفاقات بهتر و من که تموم پرسونل رو از دست دادم و ازین طرف هم جنگ خیلی دلیل های منطقی داشتم که خودمو بندازم رو بال هوا پیما اما اون حرکتا تسلیم شدن در برابر مشکلات بود و آخرش مرگ و من خلاصه قوی تر شدم و اتفاقی که امروز برام افتاد برا هفته آینده یه قرار داد کاری خیلی خوب رو گرفتم و فکر کنید برا من دوباره شرایط عادی و عالی شد و با این اوضاعی که تجربه کردم و تونستم به نسبت ۹۹ درصد مردم ذهنمو کنترل کنم و نتیجه بهتر بگیرم میتوانم آینده ام رو خیییلی قوی تربسازم
اینکه من میگم خیلی از فایل های استاد رو که قبلا شنیده بودم رو تو این شرایط من به عمق قضیه رسیدم و فهمیدم که استاد چی میگفت
میدونید من اینقدر تونستم ذهنمو کنترل کنم که تو همون شرایط داشتم پیاده روی میکردم و اینقدر خوشحال بودم ازینکه باورا داره کارمیکنه ازینکه باورهای خوب اولین نشونش احساس خوبه و اینقدر خوشحال بودم که حس میکردم اتفاق افتاده اصلا یعنی میخوام بدانید ربطی نداره به شرایط جنگی میشه توهرشرایطی آدم زندگیشو خلق کنه مننمونه شخصی هستم که این کارو کرد ونتیجه های خوبی هم گرفتم حالا بزارید من درمورد جابجای های فرکانسی هم یه داستان بگم
وقتی اون کارهای قبلیم رو مشتری درخواست کرد خیلی هدایتی و با انجام یک ایده و عمل به دانسته ها و گرفتن قرار داد جدید
نگو توی اطراف شهر جنگ یک ماه پیش تموم شده بود و یک بازار طوفانی در جریان بود واینجا شهری که ما هستیم همه اطراف جنساشونو ازینجا تهیه میکنن و این مشتری که من باهاش در ارتباط هستم کسی هست که یه کسب کار خیلی گسترده داره و تقریبا در تمام افغانستان مشتری داره و نگو اونا درخواست کارداده بودن و اینجا دردل جنگ این مشتری ما تصمیم به تهیه اجناس ازقبل گرفته است که این اتفاق باعث شده هم کارهای قبلی بفروش برسه و قرار داد خیییلی عالی رو برا آینده برام رقم بزنه
فقط دوست دارم کسانی که این کامنت رو میخونن این سوال رو بپرسن که چجوری میشه که همه چیز در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار میگیره
چرا من تو این شرایط جنگی به این شرایط عالی هدایت شدم چطور شد که جابجای صورت گرفت چطور شد که من اون شخص مد نظر خداوند شدم
اون ورودی ها و تمرکز و باور سازی کهواقعا حال منو خوب کرده بود و ایمانی رو در دلم روشن کرد که منجر به عمل به اون ایده خیلی ساده شد نتیجش اینه چرا برا اون اشخاصی که فرار کردن از هواپیما افتادن این درها باز نشد یعنی همین یکمفهمو که برگی بدون اذن خداوند ازدرخت نمیوفته اگه درک بشه چقد میتونه درهای روبازکنه آدم رو در شرایط مناسب و در زمان مناسب قراربده اکهواقعا یک مومن و شخصی که ادعا میکنه ایمان داره به این باور داشته باشه برگی بدون اذن خداوند از درخت نمیوفته اگر من در قوانین خداوند باشم به این دقت لیزری خداوند که برگی از درخت نمیوفته و من هم ازین قاعده مثتسنی نیستم نباید نگران باشم دگه اگه نگرانم اگه ترس دارم اگه اینقدر ترس دارم که به دامن امریکا افتادم که توروخدا منو با خودت ببر اگه تو نباشی من بدبختم نتیجش همون بد ترین مرگه دگه خلاصه این اتفاقات دوراه رو جلو پای منگذاشت ۱ اینکه الان وقت عمل به دانسته هاست و وقت استفاده از مهارتهام است و ۲ وقت سرنگونی و سر درگمی و اظطراب و ترس از آینده و خلق بد بختی و بر بادی من بود
تو اینچنین شرایط کسانی که قرار گرفتن میدونن چقدر تصمیم گیری سخته پیدا کردن راه درست در بین اینهمه نجوا های شیطان کار ساده ای نیست او دلهره ها اون تردید که نکنه این یه ایده گمراه کننده باشه و منو از مسیر دورتر کنه اینا همه باهام بودن و من فقط یک راه و یک مسیر رو باید انتخاب میکردم و اون مسیر رو باید در دل آرامش پیداش میکردم تا هدایت بشم تا راه و ایده درست بهم گفته بشه فکر کنید باید چقدر ذهن کنترل بشه که اون ایده ساده اما کار ساز و سرنوشت ساز رو بهش عمل کنه که من بعید میدونم که صددر صد مردم شهر ما اگه بودن بخدا به اون ایده که بمن شد خنده تمسخر میکردن
بله چون راه خداوند از بس ساده و راحته که از شدت سادگیش باورش نمیکنن دوست داشتم این کامنت رو بادوستان عزیزم به اشتراک بزارم و این باور رو بدم که تو بدترین شرایط هم میشه هدایت شد این زندگی و دنیا بخدا دست طالبان و امریکا و فلان نیست بخدا دست خودمونه دست خداوندمونه واون خداوند قدرت رو دست خود من داده تا هر جوری میخوام خلقش کنم نه اینکه شرک کنم اونم شرکی به این بزرگی و به این وضوح درپناه خداوند شاد باشید
با درود فراوان به دوست و هم فرکانسی افغانی عزیز سایتمون
آقای مسعود آرمانی
چقدر خوشحال شدم که به کامنت زیبا و پر محتوا و تاثیر گذارتون هدایت شدم و چقدر لذت بردم از این همه کنترل ذهن تون که توانایی اینو داشتید که اول از همه به آرامش برسید با توجه به نجواهای ذهن و دوم اینکه به الهامات قلبی تون توجه کردید و در اون شرایط خطرناک و دلهره آور جنگی بفکر این بودید که کارهای تولید پوشاکتون رو تمام کنید و در این بازار آشوب کسی بهتون پیشنهاد بده که همه ی پوشاک هتتونو خریداری کنه .🤔🤔🙄 واقعا بهتون تبریک و تحسین تون میکنم .. خدارو شکر که ایمان درونتون ریشه داره که بدون اذن خداوند برگی از درخت نمیریزه..
چقدر خوشحال شدم از اینکه امشب فهمیدم که خیلی از دوستان در این سایت دوستان افغانی هستند و بیشتر از همه اینکه چقدر با قدرت روی افکارشون دارن کار میکنند برای
رشد و درک آگاهی و واقعا این پشتکار و همتی که از کامنت شما دوستان خوندم جای بسی شور و شعف و خوشحالی داره و از همینجا و از راه دور ولی مدار و فرکانسی نزدیک تحسین تون میکنم و دوست دارم بیشتر از خودتون بنویسید و بیشتر از نتایج و موفقیت هاتون برامون بنویسید
و از اینکه در طبیعت یکی از مناطق زیبای شهرتون این کامنت رو نوشتید احساس خوبی رو انتقال دادید و براتون آرزوی سلامتی و آزادی و خوبی و خوشی رو در کنار عزیزان تون دارم ..
خدارو شاکرم که با خوندن کامنت شما عزیزان بیشتر از هر روزم مصمم تر و متعهدانه تر روی افکارم کار می کنم
وقتی راجب عملگرایی و آزمون توضیح دادید و گفتید اینکه….
اینجا یه آزمون تاریخی بین من و باورهای هست که تا بحال ادعا داشتم تعقیر دادم. واقعا برای من این موضوع مثل این بود که مثلا یه مدت خیلی زیاده دارم تمرین میکنم و امروز روز نبرد و مسابقه است روزیه که باید هر آنچه که یاد گرفتم رو به نمایش بزارم. و از روز اول من شروع کردم به کنترل ورودی های ذهنیم ..
و از اینکه در شرایط بخرانی کشور افغانستان آنقدر روی ذهن و ورودی هاتون کار میکنید من مطمعن هستم که به اهداف و خواسته های زیباتون هدایت شده و برامون از نتایج و موفقیت هاتون مینویسید
🙏🙏🙏🙏🙏🥀🥀🥀👏👏🦋🦋
سلام به آقا مسعود عزیز
واقعا درود بر تو
و چقدر ازت سپاسگذارم که این تجربت رو اینجا با ما به اشتراک بگذاری
و چقدرررررر باور قوی و فوقالعاده ای در این باره به ما دادی
که تر اتفاقی هر موقعیتی هر شرایطی وسیله ای هستن که من به خواستم برسم
اون بیرون هر اتفاقی بیفته اگر من احساس خوبی داشته باشم و در مسیر درست باشم نتایج صد در صد به نفع من خواهد شد
یا حداقل برای من بد نخواهد شد
دیگه این مثال شما خیلی بزرگ بود واقعا
که حتی اون موقع که بمب داشتن میریختن رو سرتون هم تونستین ذهن خودتون رو کنترل کنید
با این باور که برگی بدون اذن خداوند از درخت بر زمین نمی افته
و همه چیز در سیطره ی ربه
واه
این دوتا باور که استاد تو جلسه ی 6 قدم اول گفتن
خودم تا به حال به این حد ازش استفاده نکردم
ولی با این نوشته ی شما انگار برام خیلی بزرگ شد این باور
که هیچ اتفاقی اتفاقی رخ نمیده
همه چیز به اذن الله اتفاق می افته
اگر من قدرت رو به بیرون از خودم ندم و فقط بدم به خداوند همین که میگید همه چیز در سیطره ی ربه
نتیجه میشه همین نتیجه ی شما
نتیجه میشه مهاجرت خیلی آسون استاد
نتیجه میشه مهاجرت آسون برای من
درآمد آسون و راحت برای من
سلامتی برای من
آسانی برای من
ثروت به راحتی برای من
اگر
اگر
به عاملی بیرون از خودم قدرت ندم
واقعا باور قوی بهم دادین دمتون گرم
انشاالله هرجا هستین حالتون عالی باشه و کلیییی ثروتمند و موفق و خوشحال باشید
مسعود عزیزم واقعا از ته قلبم شما رو تحسین کردم و برای شما بسیار خوشحال شدم. ان شاالله هر روز اتفاقات عالی تری رو تجربه کنی و به بهترین مکانهای دنیا هدایت بشی. من خودم نزدیک به دو سال هست که در آدلاید استرالیا زندگی میکنم و اینجا افغانی های بسیاری هستند که کسب و کارهای فوق العاده ای دارند و برخی از اونها بسیار بسیار ثروتمند هستند.
من به احترام شجاعت و ایمان شما ایستاده برای شما دست میزنم و آرزوهای بهترینها رو دارم.
درود بر شما دوست عزیز
بهت افتخار میکنم مسعود جان که باهم در یک کلاس داریم درس یکتا پرستی میبینیم
خدا ر شکر میکنم که کامنت شما ر خوندم خیلی قشنگ توضیح دادی لذت بردم از خوندن مطلبت
چقدر آروم شدم و بابت این درک زیبات بهت تبریک میگم واقعا یک هزارم درصد افراد هم به این درک میرسن که دارن رو سر ملت بمب میریزن تو اون شرایط احساسی یکی بگه برگی بدون اذن خدا نمیفته بیا ما لباسمونو بدوزیم تا بعدش خدا بگه چکار کنیم
دارم دیوونه میشم از این کامنت شما
شما اگ همین مسیر و ادامه بدی و صدای موفقیتت نپیچه من به تمام قوانین شک میکنم … ازت میخوام که باز هم بنویسی
ممنون
مسعود جان دمت گرم داداش واقعاً تحسینت می کنم بابت عمل کردن به آموزه های استاد چقدر ذوق کردن وقتی کامنتت رو از اول تا آخر خوندم واقعاً کم هست کسانی که در شرایط تو باشند و اینجوری بتونند ذهنشون رو کنترل کنند ما که در ایران هستیم کل هم وطنان افغانستانیمون رو می بینم که ترس و نگرانی بر آنها چیره شده
حتی خانواده خودم، ولی واقعاً بهت تبریک میگم که تو چنین شرایطی تونستی توحیدی عمل کنی امیدوارم خودت و خانوادت همیشه سالم بمونی و همیشه برای خانواده عظیم عباسمنشی مخصوصاً من کامنت های بی نظیری مثل این بزاری
سلام بدوست عزیزم
هزاران احسنت به وجود عملگرای شما
هزاران آفرین به این ایمان، تعهد و نتایج عالی
چقدر لذت بردم از این واقعیت زندگی شما که با واقعیت زندگی خیلی از هم شهری هاتون متفاوته چه برسه به مرمان کشورتون
هزاران تبریک برای این قرارداد عالی، ان شاالله ثروت و خوشبختی از در و دیوار براتون بباره
سلام مسعود عزیز
واقعا تحسینت میکنم بابت ایمان و اراده ای که در اجرای توحید عملی داشتی.کامنتت خیلی درسها برام داشت.شما نمونه ی بارز این موضوع هستی که خشک و تر باهم نمیسوزه شما نمونه ی بارز این مثال هستی که هیچ برگی بدون اذن خداوند نمیفته شما نمونه ی بارز این مثال هستی که اگر تو در مدار درست باشی اگر کل دنیا هم کن فیکون شه همه چیز به نفع تو رقم میخوره.چقدررر لذت بردم از اون قسمت کامنتتون که گفتید من زمان بسیار زیادی سخت تمرین کرده بودم و روی خودم کار کرده بودم ولی حالا زمان عمل بود زمان نبرد من بود . برای اکثر ما در این مسیر به این شکل بوده که خیلی خوب تمرین کردیم یعنی چون خیلی تو این فضا قرار گرفتیم ناخودآگاه فکر میکنیم باورمون هم همین شکلیه در صورتی که باورهامون زمانی خودشو نشون میده تویه موقعیت خیلی سختی قرار میگیریم که بالاترین لولش وضعیت جنگ و خونریزیه این موقعست که مرد عمل میخواد این موقع است که اون ترسها میزنه بیرون.و پاداش فقط برای کسانیه که بتونن در این شرایط کنترل ذهن کنن تا از این مرحله عبور کنن و وارد مدار بالاتر بشن.به خاطر قدرت بالایی که تو کنترل ذهنتون داشتید تو همچین شرایطی واقعا تحسینتون میکنم.قطعا لایق بهترینهایید
سلام. صفورای عزیز
ممنونم از محبتت اره واقعا خیلی اتفاقاتی هم بود که بعداً اتفاق افتاد خیلی درهای باز شد خیلی حرکت های دگه بعد از اون حرکت من زدم
یعنی بعد از اون حرکت من اینقدر اعتماد بنفسم و ایمانم به خداوند بیشتر شد که حد و حساب نداره
بخدا بعد از اون قضیه من حرکتی. در زندگیم زدم که خدا شاهده حد اقل تو کشور ما از بیست میلیون جوان یکیش نمیزنه و همه مبهوت موندن از این حرکت من و همه هم میگفتن اشتباه میکنی دیوانه شدی
ولی بعد از اون حرکت شاید باورت نشه بخدا تو هفته اول نتیجه ای گرفتم که شاید افراد تو یک سال نگرفته باشن
من در هفته اول گرفتم اصلا بینظیر بود اون حرکتی که در دل جنگ زدم خیلی منو قوی کرد اینمانم رو بالا برد اعتماد بنفسم حس لیاقت همچی واقعا عالی بود خدارو شکر میکنم واقعا
از خودت هم سپاسگزارم چقدر عالیه.که باهم به اشتراک بزاریم تجربیات مون رو
در پناه خدا شاد باشی دوست عزیز
سلام مسعود عزیز
خیلی خوشحال و سپاسگذار خداوندم که در سایتی عضو هستم که دوستانی از تمام نقاط جهان دارم که هم فرکانس هستیم.
من در گذشته وقتی اسم کشور افغانستان به گوشم میخورد فقط صحنه ی جنگ و آشوب به ذهنم میرسید و طرز فکرم این بود که کل این کشور همیشه نا به سامان بوده و مثال تر و خشک رو نمیتونستم در مورد این کشور باور کنم به خاطر اخبارهایی که قبلا همیشه به خوردمون میدادن.ولی حالا وقتی تجربیاتی که دوستان عزیزی چون شما توی این سایت مینویسید نه تنها نگرش من رو نسبت به این کشور تغییر میده بلکه یک الگوی خیلی واضح و مشخصی در مورد نحوه ی نگرشم نسبت به تمام کشورهای جهان میده.اینکه از حالا به بعد به خدای خودم ایمان و یقین داشته باشم و باور کنم که تر و خشک باهم نمیسوزه.از حالا به بعد هر اتفاقی تو هر جایی از جهان افتاد من مثل عموم فکر نکنم و دلسوزی نکنم و به عدالت خدا شک نکنم اینکه درک کنم هیچ بی عدالتی ای اتفاق نمی افته و تمام افراد در هر جای دنیا فقط و فقط نتیجه ی فرکانس خودشون رو میگیرن.اگر کسی مثل مسعود آرمانی در شرایطی مثل جنگ که بدترین نوع شرایط برای هر انسانیه تونسته اینقدر ذهنش رو کنترل کنه و به موفقیتهایی برسه که کمتر کسی بهش رسیده این حجت رو برای من تموم میکنه که تمام افراد فقط نتیجه ی فرکانس خودشون رو میگیرن و هیچ چیزی در این جهان اتفاقی نیست.
براتون آرزوی موفقیت روز افزون دارم
لایق بهترینهایید.
سلام به دوست عزیزم آقای آرمانی
خیلی خوشحال شدم که به کامنت زیبا و پر از درس شما هدایت شدم و خدا رو شکر می کنم بابت تمام هدایتهاش به من و به دوستانم در این سایت و به همه آدمهایی که میخوان تغییر کنن.
بی نهایت تحسینتون می کنم بابت اون ایمان و تعهد تون تو دل ترسها، تو روزهایی که بقیه دنبال هر عاملی بغیر از خودشونن شما این باورو ساختی که برگی بدون اذن خداوند از درخت نمیوفته. و چقدرررر این باور به آدم حس اطمینان و آرامش میده. برای تک تک نتایجتون تحسینتون می کنم و آرزو می کنم در بهترین زمان در بهترین مکان دنیا باشین و بهترین لذتها و قشنگیای دنیا رو تجربه کنین.
ممنون از کامنت زیباتون🙏🙏🌹🌹
ممنون اقا مسعود عزیز برای به اشتراک گذاشتن چنین تجربه های عالی با ما، خیلی براتون خوشحالم و بهتون افتخار میکنم شما باعث شدید که من بیشتر متوجه اهمیت کنترل ذهن و ساختن باورهای قدرتمندانه و عمل به انها و ایجاد حس خوب بشم، بهتون تبریک میگم که تونستید اینقدر عالی در ان شرایط سخت کنترل ذهن داشته باشید و منتظر شنیدن موفقیت های شما در این سایت هستم. واقعا اگر ما باور داشته باشیم که برگی از درخت بدون اذن خدا نمیوفته چقدر با ارامش بیشتر و ترس کمتر اقدام میکنیم و چقدر این جمله و باورتون رو دوست داشتم خدا حافظ شما باشه و روز به روز موفقتر و شادتر و ثروتمندتر و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید دوست عزیز.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عزیزم
خداروشکر به خاطر وجود با ارزش شما در زندگی من
من کاری به بقیه ندارم ، و فقط بابت وجود مهربان و عالم شما در زندگی شخصی ام هزارن مرتبه سپاس گزار خداوند هستم .
من یکبار برای تغییر همسرم اقدام کردم .و وقتی حرفهای شما رو برای تغییر دیگران شنیدم و دیدم که همسرم در مدار نیست .تا به امروز یه یکسال و چند روز است دیگه حتی فکرش رو هم نکردم .فقط چون ایشون عاشق ابزار هستن و به نوعی کارشون با سازه های فلزی هست یک قسمت از سریال زندگی در بهشت و ساخت کارگاه رو بهشون نشون دادم و یک قسمت دیگه در مورد مدل و نوع نون پز خانگی شما و بعد از اون دیگه هیچ صحبتی و نه هیچ کلامی .
خدارو شکر میکنم که شاگرد خوبی هستم و به حرفهای استادم گوش میدم .
و منی این حرف رو میزنه که بعد از دوران کودکی تقریبا با بک گراند بیست سال جهل و شرک و نا آگاهی و باری به هرجهت و کلا آشفته بودن و آرام نبودن در زندگیم رو تجربه کردم .اما الان
من اصلا ماه هاست کلامی از خبرها رو دنبال نمیکنم اصلا خبر .اهنگ در مورد جهاد .شهادت و این جور چیزها که حتی از شبکه ی پویا شبکه ی کارتون ایران برای بچه هام روشن میکنم و پخش میشه، اجازه نمیدم حتی نما آهنگ ها به گوش من برسه و به دخترم یاد دادم هر وقت این جور برنامه ها پخش میشه صدای تلوزیون رو کلا قطع کنه. یا داستانهای حماسی و و و
خلاصه اینکه استاد عزیزم. من یکی از اون افرادی هستم که فارغ از اینکه در جهان داره چه اتفاقی میفته ، من روی خودم و خواسته هام متمرکز میشم و این رو میدونم که خدا خوابش نمیبره و حواسش پرت نیست که من و یادش بره.
من یه تیم جهانی دارم که داره هر روز پیشرفت و کنترل ذهن منو طبق باورهام ، بازتاب میده و این تیم هر لحظه با منه ، مراقب منه ، منو داره با بازتاب فرکانس هام تشویق میکنه به ادامه ی مسیر با ایمان بیشتر.
استاد عاشقتونم چون نظر دیگران براتون مهم نیست
و کار درست رو اینقدر با قدرت و عشق انجام میدید .
استاد میدونید حتما که چرا بچه ها اولش تو دام تغییر دیگران میفتن ، چون تو همون نگاه اول عاشق شما و صحبتهای شما میشن و مثل یه عاشق واقعی دوست دارن همه از وجود معشوقشون اطلاع پیدا کنن .
پس میان تو مسیر تغییر دیگران.
در مورد شنیدن صحبت های شما، هر کسی این لیاقت رو نداره .حتی اگر فرزند و همسر من باشه.
و برای من مهم نیست چون تو این قضیه خودم مهم هستم که با شما هستم .تموم شد رفت
بزار اونها برای مسیری که میرن تلاش کنن و من هم برای مسیر خودم تلاش میکنم و در پایان نتیجه ها رو با هم مقایسه میکنم .
استاد عزیزم خدا بهتون عمر طولانی بده .و ممنون بابت این دل بزرگتون برای تهیه ی این فایل ها
خدانگهدار.
سلام بانوی زیبا
خیلی تحسنت کردم
احسنت
سپاسگذارم
بابت کامنت زیبایت
بابت درک عمیقی که گرفتم
سپاسگذارم
بابت احساس خوب بودن در کنار خودم من سپاسگذارم احساسم خوبه چون کامنت شما از احساس خوبت شکل گرفت وشما صداقت نوشتاری دارید تشکر بانوی خوب وزیبا
سپاسگذارم .تمرین منم این است که حتی دختر عزیزم رو نصیحت نکنم بلکه با رفتار وکردارم نشان دهم
خدایا شکرت
سپاسگذارم
سلام به دوست عزیز و هم خانواده ام
آقای خسروی خوشحالم که کامنت من رو برای ارسال دیدگاه تون مورد خطاب قرار دادید .
دوست عزیز من خیلی وقته که در سایت حضور پر رنگی ندارم .
اتفاقا صوتی فایل رو در گوشی م ذخیره دارم و روی لیست فایلها گاهی بهش بر میخورم .
حقیقت اینه که تا وقتی من روی خودم کار میکنم نتیجه میگیرم اینو بارها و بارها استاد گفتن .
من تو این کار کم رنگ شدم .
راستش من اتفاقات زیادی در ظاهر تلخ اما در نهایت به نفع خودم رو تجربه کردم. اما کمی تحت فشار هستم و کنترل ذهنم برام خیلی دشوار شده .
بشدت اتفاقات و در پی اون افکار منفی بهم فشار میارن .با اینکه میدونم راه حل چیه اما قادر به کنترل ذهنم نیستم گاهی اوقات .
و گاهی عاجز میشم .
و اگر صحبت های استاد در گوشه های ذهنم نمیبود تا الان برمی گشتم به دوران جهل خودم و در غار تاریکی ام فرو میرفتم .
دوست عزیز امیدوارم برای شما اتفاقات به شیوه ای رقم بخوره که در ذهن و در واقعیت موجبات شادی شما رو فراهم کنه .
سپاس گزارم از لطف شما .
و خدا رو هزاران بار بابت وجودم در این سایت سپاس گزارم .
در پناه حق باشید .
تغییر دادن
سلام خدمت همه عزیزان و استاد بزرگوارمان:
استاد، من این فایل تون را تا دقیقه بیستم گوش دادم. فقط 26 ثانیه بعد از گذاشت شما من این فایل را تا نصف دیدم و گفتم بیام کامنت بنویسم.
چون می دانم که این جا وضعیت چگونه است. خود من هم از هرات افغانستان این کامنت را می نویسم. و قضایا را خیلی خوب درک می کنم.
اصلا همه این جا ( افغانستان) از یک دیگر می پرسند که چی شد؟ همه در شوک اند؟ این همه طالب از کجا آمد؟ چرا وضعیت این گونه شد؟ چطور شد طالبان که رفته بودند این ها از کجا آمدند؟ و چطور شد که به این زودی کل کشور را مثل آب خوردن گرفتن و…
طی 20 سال گذشته در افغانستان خیلی خیلی تحولات آمده است. در زمینه های مختلف.
اما! استاد و دوستان حالا که من قانون را به شخصه می دانم، گرچه هنوز در مراحل اولیه این شناخت و درک آن هستم، در این روزها، به ظاهر سخت، از خدایم هدایت خواستم و من به گوش دادن این فایل های زیبا از دوره ها هدایت شدم. جلسات ششم و نهم دوره کشف قوانین زنده گی، جلسات 32 و 33 دوره روان شناسی ثروت یک، جلسه ششم و قرآن قدم نهم و خواندن مقالات دوره جهانبینی توحیدی.
من خودم و خانم عزیزم به خواست خودمان و به توفیق خدای مهربانمان، از یک سال به این طرف با سایت وزین و استاد بزرگوارمان عباس منش جون آشنا شدیم و دوره ها یمختلف را خریده ام و آموزش را شروع کرده ایم. درک کرده ایم که عوامل بییرونی در زنده گی ما هیچ تاثیری ندارد و همه چیز درونی است. همه چیز افکار ما، فرکانس های ما و باورهای ما است.
عملا با چشم سر دیده ام که همین مردمی که حالا آشفته شده اند و شوک به آنها آمده، سال های سال است که از همین حکومت انتقاد کرده اند و بدی حکومت را و حتی خارجی ها را گفته اند. در این مدت، هیچ سپاس گذاری از داشته ها و پیشرفت های هر چند اندک در بین مردم نبود. درسته مشکلات بود، بی توجههی دولت بود، فساد اداری بود ولی موارد مثبت هم بود، خوبی ها هم بود ولی اصلا دیده نشد و اهمیتی به آنها داده نشد و همش انتقاد بود و انتقاد.
مردم پیامبر زاده شده بودند و حکومت کافر. اصلا مردم در قبال دولت، همکاری و همدیگر پذیری مسوولیتی نداشتند و همه چیز را به دولت ارتباط می دادند.
دقیقا یادمه چند سال پیش در یکی از رسانه های تصویری محلی هرات کار می کردم. جالبه بدونید که سرخط همه خبر های شان منفی بود. یک روز سه مورد یا سه سوژه خبری مثبت داشتیم و یک مورد منفی؛ همان منفی را آوردن سر خط درست کردن و موارد مثبت رفت در جایگاه دوم و سوم قرار گرفت. با وجودی که ارزش خبری این موارد مثبت صد ها بار بیشتر از آن مورد منففی بود.
در کل رسانه ها در این بیست سال، خیلی خوب و ماهرانه ذهنیت مردم افغانستان را برای جنگ، آمدن طالب، ربط دادن ریشه مشکلات به عوامل بیرونی آماده کردند. همیشه اخبار جنگ، نا امنی ها و منفی ها در صدر بود. همیشه انتقاد از حکومت بود، همیشه گله و شکایت بود. اصلا کسی نبود که بگوید خدایا! شکرت
خانمم معلم هست. میگوید: ناخودآگاه سر کلاس ها و در مدرسه می گویم خدایا شکرت
بعد می بینم دانش آموزان و سایر معلمان تعجب می کنند و می گویند: به خاطر چی سپاس گذاری می کنی؟ ما که چیزی نداریم همین نفس را هم خداوند از ما بگیرد.
خوب همین موضوع در همه بخش ها بوده و هست.
در اداره های دولتی اصلا خبری از تغییر در کار، افراد، باورها و ایده ها نبود. هر کس در هر اداره ای که می آمد دیگه ارثی می شد آن اداره و آن صندلی برایش. فقط هدف، خوردن، بردن و جمع کردن پول بود؛ خبری از تغییر و پیشرفت و وضع مملکت نبود. با وجودی که خیلی خیلی چیز ها برای سپاس گذاری بود مثلا در هر اداره دولتی ده ها ماشین لاند کروزر ژاپنی و آمریکایی و ساختمان لوکس اداری بود ولی هر گز این ها نعمت نبودند و به چشم دیده نمی شدند و فقط منفی ومنفی بود.
همه این گفته هایم مربوط استان خودم هرات بود. استانی که به تمیزی اش بنام است ولی اوضاع در استان ها یدیگر خیلی بد بود و هست.
خیلی در این سال ها مکان های تاریخی خوبی بازسازی و مرمت کاری شد، خیلی مدرسه ها ساخته شد، دانشگاه ها ساخته شد، فرودگاه ها ساخته شدند و خیلی کار ها شد ولی نمی دانم چرا همه توجه ها روی منفی ها بود، همش حرف از جنگ و نا امنی و طالبان بود.
طالبان قدرتی نداشتن خود افغان ها در ذهن شان به این گروه قدرت دادن و این گروه را بزرگ کردند، همه می گفتن صلح می خواهیم ولی فرکانس های شان و تو جه شان روی جنگ و روی طالبان بود. جهان هر چه سعی کرد که با با همان ضربه های نخست به مردم بفهماند که خودشان را و افکار شان را تغییر دهند ولی گوش شنوایی نبود.
حالا هم وضعیت فرودگاه بین الملی کابل را می بینید، همه چیز به هم خورده.
همیشه در جنگ افغانستان، کشورهای بیرونی را عامل می دانستند به خدا حالا که قانون را می دانم، تعجب می کنم که چرا یک نفر پیدا نشد که بگوید من، بگوید ما! ما هم مسولیم. مملکت ماست، باید خود ما بسازیم این مملکت را نه بیرونی ها.
یاد مه با یکی از مسوولان که هر ماه دو هزار دالر آمریکایی از طریق برنامه حمایتی بانک جهانی حقوق می گرفت صحبتی داشتم، می دیدم اون هم همهش انتقاد از دولت می کرد و صد ها حرف بد را به دولت می زد.
استاد شما آمریکایی ها را گفتند که بیست سال است که به افغانستان آمدند و حالا هم رفتند، قبلا روس ها هم آمدند و رفتند. حتی ارتشی که بعد از روس ها در افغانستان باقی ماند از ارتش امروزی خیلی خیلی قوی بود. صد ها چرخبال جنگی، چت های میگ 29 روسی باقی و حتی هواپیما های سو خت رسان داشتیم. یادمه در یکی از جلسه ها، یکی از جنرال های ارتش سابق از حامد کرزی رییس جمهور پیشین در خواست میکرد که 2500 تانک و خودروی زرهی داشت ارتش افغانستان این ها چی شد. البته این مورد هم به ارتش سی سال پیش مربوط بود.
فقط این را می خواهم بگویم که همه چیز مربوط خود ماست. هیچ عاملی در بیرون ما نیست. افکار منفی مردم این حال روز را به سرشون آورد. اصلا عامل خارجی هم در کار نبود. همه چیز اول ذهنی ساخته شد و بعد در جهان مادی عملی شد.
حالا من هم مصمم شده ام که تمرکزم را روی موارد مثبت بگذارم، ذهنم را کنترول کنم، آرام باشم، از خدایم هدایت بخواهم. آرام آرام می بینم که او هم به اندازه تغییر باورها و افکارم را مرا هدایت می کند و ایده های عملی به من میدهد که با همین شرایطم هم ساز است.
تصمیم به تغییر محیط خود گرفته ایم. فقط تصمیم گرفته ایم. به خداوندی خداوند قسم گه دستان بی نهایت خداوند به کار افتاده و از جاهایی با کمک ما می آیند که ما زودتر تغییر محل زنده گی بدهیم که اصلا به ذهن ما نمی رسد.
فقط می گویم خدایا! شکرت
ممنونم از همه دوستان
اگر کامنتم طولانی شد معذرت.
تقدیر من ثروت مند شدن است.
تقدیر من زنده گی کردن در مکانی آرام، آباد، آزاد، پیشرفته، با آب و هوایی معتدل و مردمانی خون گرم و دوست داشتنی است.
سلام و درود بر جلیل عزیز
چقدر حرفات زیبا بود و چقدر میشه با در کنار هم قرار دادن این حرف ها و صحبت های استاد به همون نتیجه برسیم که اگه یه فرد یه محله یه روستا یه شهر و در اسکیل بزرگتر یه کشور و حتی کره زمین خودشون نخوان تغییر کنن ما هیچ تاثیری ندارم
وچقدر باید سپاس گذار بود که ما قدرت تغییر زندگی و سرنوشتمون رو داریم
و این نگاه چقدر میتونه تاثیر گذار باشه که جلیل عزیز که الان توی اون وضعیت به ظاهر بهم ریختس میاد و میگه من میدونم عوامل بیرونی توی زندگی ما تاثیر نداره و من خودمم که سرنوشت خودمو تغییر میدم
خدارو شکر که این نشانه ها رو هر روز برای ما میفرسته و ما متوجه میشیم که قوانین از زمان نوح تا ابراهیم تا موسی تا پیامبر اسلام ثابت عمل کرده و الان هم ثابت و بدون تغییر کارشو میکنه
با سلام خدمت دوست گرامی افغانستان سایت عباسمنش
آقای جلیل احمد محمدی ..
اول از همه خوشحال هستم که همسری باسواد و معلم دارید و از اینکه در مدار و فرکانس عباسمنشی هستید بهتون تبریک وتحسین تون میکنم 🙏🙏👏👏🥀🥀
چقدر خوشحال شدم کامنت زیبا و پر محتوای شما رو خواندم و از اینکه نگارش و نوشتن متن شما دقیفا مانند لجه شیرین افغانی نوشته شده است و خوشحال شدم
.. و از اینکه خودتان ساکن هرات هستید و این مطالب رو نوشتید جای بسی خوشحالی است ..
آقای جلیل یک نکته ی جالبی بیان کردید اینکه …… در اداره های دولتی اصلا خبری از تغییر در کار، افراد، باورها و ایده ها نبود. هر کس در هر اداره ای که می آمد دیگه ارثی می شد آن اداره و آن صندلی برایش و بقول معروف اررث باباشع.. و دقیقا در ایران هم همینطوره در این زمینه
نکته ی جالب دیگری که توجه منو جلب کرد اینکه…. با وجودی که خیلی خیلی چیز ها برای سپاس گذاری بود مثلا در هر اداره دولتی ده ها ماشین لاند کروزر ژاپنی و آمریکایی و ساختمان لوکس اداری بود ولی هر گز این ها نعمت نبودند و به چشم دیده نمی شدند و فقط منفی ومنفی بود.
و برام جالب بود که شما به این نکته های مثبت توجه داشتید و در اینجا مطرح کردید
چقدر خوبع که ذهن ثروتمندی دارید و من مطمعن هستم که در مدار درست و مناسبی هدایت شدید وووو همچنان در این امر مصمم به اهدافتون خواهید رسید
اینکه گفتید..👇👇👇
هیچ عاملی در بیرون ما نیست. افکار منفی مردم این حال روز را به سرشون آورد. اصلا عامل خارجی هم در کار نبود. همه چیز اول ذهنی ساخته شد و بعد در جهان مادی عملی شد.
اون آقای کرزی هم خیلی مرد خوبی بود و اینو از یک دوست افغانی قبلانا که میشناختمش شنیده بودم ..
و از اینکه تصمیم به جابجایی گرفتید و گفتید…تصمیم به تغییر محیط خود گرفته ایم. فقط تصمیم گرفته ایم. به خداوندی خداوند قسم گه دستان بی نهایت خداوند به کار افتاده و از جاهایی با کمک ما می آیند که ما زودتر تغییر محل زنده گی بدهیم که اصلا به ذهن ما نمی رسد
به امید خداوند بهترینع بهترینها رو برای همه مون آرزومندم..
🙏🙏🦋🦋🦋🦋🥀
سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. تحسینتون می کنم برای نوشتن این کامنت زیبا واین کنترل ذهن عالیتون در شرایط فعلی کشورتون. آفرین به شما وهمسرتون که اینقدر مصمم و با عشق دوره های استاد عزیزمون رو دنبال می کنید. ایمان دارم طبق قوانین بدون نقص پروردگارم شما به زودی، به راحتی وبه زیبایی هدایت میشید به مکانی ناب وپر نعمت. این اتفاق واین کامنت زیبای شما برای ما ایرانیها تلنگری بود که عبرت بگیریم و من وامثال من که آگاهیم، بیشتر ومتعهدانه تر روی خودمون کار کنیم. بهترینها رو براتون آرزو دارم. 😍
سلام به دوست عزیز عباسمنشی
خیلی خوشحالم که می بینم دوستان همفرکانسی مون از هر جای دنیا اینجا هستن و بیشتر مغهوم مدار و فرکانس رو درک کردم. و چقدر خوبه که اینجا ما فرقه و مذهب و کشور و …. نداریم و هممون در جهت تغییر شخصیت و دنیای درونمون داریم تلاش می کنیم فارغ از همه عوامل بیرونی.
خیلی تحسین کردم شما رو بخاطر اینکه تو اون اوضاع دارین زیباییها و نکات مثبت رو می بینید و برای ما هم بازگو کردین. امیدوارم اینقدر مدارتون بالا بره که هدایت بشین به همون جایی که نوشتین،سزسبز و آباد با مردمانی خونگرم و دوست داشتنی..
تحسین می کنم که با همسرتون هم مدار هستین و با هم روی قانون کار می کنید. منم آرزو دارم همسرم پایه و همراهم بشه تو این مسیر و میدونم راهش از همین تحسینها میگذره. پس بازم تحسین تون می کنم و بهتون آفرین میگم بخاطر عشقتون، تمرکزتون روی خودتون و کار کردن مداوم…..
در پناه الله بی همتا هر روز شادتر، سالم تر و قدرتمندتر باشین🙏🙏🌹🌹
سلام
فقط می خوام بگم، از کامنت تون یک عالمه حس خوب گرفتم.. (یک عالم دم عمیییق)
انگار خیالم راحت شد! مطمئن تر شدم.. باورهام محکم تر شد..
خداروشکر که اونهایی که ذهنشون رو کنترل می کنن و حداقل برای این کار تلاشی می کنن، حس خوبی دارن..
خداروشکر که دارن نتایجش رو می بینن..
خداروشکر که این دنیا این قوانین محکم و تغییرناپذیر و قابل اعتماد رو داره..
خداروشکر که تا این حد عدالت درجهان حفظ می شه..
نفر به نفر..
(مثل یه ماشین بافندگی ژاکارد می مونه، هر نخی مسیر خودش و میره.. لازم نیس همه از یه مسیر پیروی کنن.. اجباری نیست که همه با هم نقش بزنن.. اتفاقا وقتی هرکس راه خودش و بره، طرح پارچه پیچیده تر و رنگی تر و قشنگ تر می شه..! الآن که دقیق تر به ماشین ژاکارد فکر می کنم، می بینم دقیقا نمونه ای از این جهان و عالمِ! تمام قوانین جهان در اون صدق می کنه! هر نخ مصداق یک انسانِ که توی مسیرش حق انتخاب داره! اون نخ هایی که هم فرکانسن، همدیگه رو توی یک نقطه ملاقات می کنن! و این ملاقات می تونه موجب تشکیل یک نقش زیبا توی بافت پارچه بشه! همه ی انسان ها هم که یک رنگ و سفید باشن، اون پارچه می تونه بشه تور لباس یک عروس خوشبخت! اما از یه ماشین بادامکی نهایتا می تونی تولید پارچه ی کفن و انتظار داشته باشی! نخ روی ماشین ژاکارد باشیم نه بادامکی! یکم سرعتش کمتر هست، اما نهایتا به تور عروس ختم می شه که توی شادی استفاده می شه … 😂😂 چقدر فیلسوفانه شد!)
خداروشکر.. (با یک عالم دم عمیییق و حس خوب)
ممنون بابت این همه حس خوب :)
سلام ب بانوی عزیز.من اولین باره ک ابن قسمت از سایت استاد رو وارد شدم.چون دنبال نشانه بودم.مقداری پس انداز دارم و دوست داشتم در جایی سرمایه گذاریش کنم.ترس ازین دارم ک مبادا بااین تورم هی از ارزش پولم کم بشه.واسه همین ازخدا خاستم کمکم کنه و خلاصه باینجا هدایت شدم.کامنت هارو ک داشتم میخوندم دیدم شما از ی دستگاه بافت مثال زدید.بنظر میاد بااین دستگاه کاملا آشناهستید.من قلاب بافی رو خیلی دوست دارم.خیلی وقتا توی یوتیوب ی اموزشایی دیدم و واسه بچه هام شال و کلاه و لباس بافتم.البته بطور حرفه ای که نه.همینطوری دلی..ولی همیشه دوست داشتم ازین راه کسب درامد کنم و ثروتمند بشم.ثروتمندا.ولی نمیدونم چطوری اینکارو بکنم.استاد قبلا گفتند همه ی کارها پتانسیل پولسازی و ثروت سازی رو داره.ولی من واقعا نمیدونم چطوری.باخودم میگم مگه آدم کار با دست رو بخاد انجام بده اونم قلاب بافی رو مگه درطول سال چقد میتونه درامد داشته باشه.البته ایده هایی هم اومد تو ذهنم ک مثلا یاد میدی ب دیگران و اونا برات چیزای مد نظرخودتو میبافند و تو بهشون دستمزد میدی و خودت کارو میفروشی ب قیمتی خوب..ولی هنوزم نمیدونم چطوری اینکارو انجام بدم.از کجا استارت بزنم.الان موضوع فایل استاد درمورد تغییر بود.ولی کامنت شما چون اسم این دستگاه رو اورده بودید خیلی پررنگ اومد ب چشمم.هیچ شناختی هم ازین دستگاه یا دستگاههای شبیه این ندارم.چون من کار با دست رو دوست داشتم همیشه و البته ذهنمو روی ایده های تازه نمیبندم.اینا همه رو گفتم ک ببینم آیا شما میتونید منو راهنمایی کنید؟خدای رزاق رو شاکر و سپاسگذارم ک امروز این سایت رو روزی من قرارداد.از خداوند مهربونم برای همه ی شما عزیزان و استاد گرانقدر طلب خیر و تندرستی و روزی فراوان دارم.آمین
سلام عرفانه عزیز
امیدوارم زندگیتون پر از رزق پربرکت باشه
این ماشینی که درموردش صحبت کردم یه ماشین بافندگی در ابعاد کارخونه ای و من مهندسی نساجی خوندم. به همین علت در این مورد خیلی خوب میدونم :)
اما در مورد شما، اولین چیزی که به ذهنم رسید که شاید بتونه بهتون کمک کنه دستگاه های بافت خونگیه
قلاب بافی یه نوع بافندگی حلقوی، جوراب هم به همون روش تولید میشه و دستگاه های کوچیکتری نسبت به ماشین الات کارخونه داره (درواقع ما معمولا کارگاه های جوراب بافی داریم نه کارخونه، چون حجم تولیدشون بالاست و با چندتا از اون دستگاه ها میشه یه کارگاه راه انداخت، قیمت شون هم در حد 16 تا 20 میلیون بود تا چند وقت پیش، الان و نمیدونم، باید سرچ کنین. )
بجز این، یکسری دستگاه های بافت خونگی هم هست که باهاش لباس و ژاکت و .. میبافن. محصول خروجی دقیقا شبیه لباس های توی بازار (حقیقتش من خودم این دستگاه و ندیدم و اطلاعاتی در موردش ندارم ولی یکی از آشناهامون داشت و سفارشی لباس بافت برای بقیه تولید میکرد.)
در قدم اول بنظرم اینکه بتونین محصولتونو هم از نظر کیفیت و هم سرعت تولید ارتقا بدین خیلی کمک کننده ست، اینطوری میتونین سفارش بیشتری بگیرین یا حتی انلاین بفروشین :)
امیدوارم راهتونو پیدا کنین و بهترین اتفاقا واستون بیفته :)
سلام جلیل احمد جان
من هم همشهری خودت هستم
هراتی هستم با این تفاوت که هرات را تاحالا ندیده ام.
من تو تهران بدنیا اومدم و چقد جای خوشحالی بود برای من که دیدم شما از افغانستان دارین استاد رو دنبال میکنین.
واقعا این اقدامتون جای تقدیر و تحستین داره
چون شما تو کشوری هستین که همش جنگه همش اخبار و افکار منفیه
مثلا اگه تو ایران از هر ۱۰ نفر ۷ نفر افکار منفی داشته باشن تو افغانستان از هر ۱۰۰ نفر یک نفر مثبته
واقعا خوشحال شدم کامنتتون رو دیدم
که دارین روی خودتون کار میکنین
انشااله که به اهداف و اروز و اون جایی که لایقش هستین برسین
من هم همین باورو دارم که ما نمیتونیم تغییر بدیم کسی رو
داداش خودم از هر چی منفی منفی تره
من از نظر فرکانسی خیلیییی باهاش فاصله دارم
اما خب از نظر فیزیکی نه
البته ازدواج کرده
بخاطر همین تا میبینمش سلام و خداحافظ
چون نمیخوام ذهنیتم رو خراب کنه
اوایل که از قانون چیزی نمیدونستم میخواستم با جملات قشنگ بگم ادم میتونه به هرچی میخواد برسه
ذهنیتس رو تغییر بدم ولی دیدم تغییر نمیکنه که هیچ منم داره از مسیر خارج میکنه بیخیالش شدم
خیلی خوشحالم که شما از کشوری که جنگه تو این مسیر و فرکانس هستین
در پناه الله یکتا.
سلام به شما دوست هم وطن و هم فرکانسی عزیز آقای جلیل احمد
من از کامنت شما به وجد آمدم بی نهایت لذت بردم و در حین خواندن متن هربار سعی کردم خودمو تو شرایط فعلی افغانستان قرار بدم و ببینم که اگه من جای شما بودم میتوانستم به این خوبی ذهنمو کنترل کنم یا نه ؟ و مطمئن نیستم که بتونم ..
هزار آفرین به شما آقای جلیل احمد عزیز!
چراکه تو وضع فعلی افغانستان وقتی بتونید آنقدر درست فکر کنید و سپاسگزار خداوند باشید این یعنی شما خیلی خیلی قوی هستید و من افتخار میکنم که امثال شما هم در افغانستان هستند و آنقدر باایمان و عشق دارن روی خودشون کار میکنن.
هرجا هستید زنده و پایدار باشید 🙏🌷🌷
سلام به دوست هم فرکانسی و هموطن عزیز جلیل احمد
خیلی خوشحالم بابت این فایل خوب استاد که بر علاوه آگاهی های ارزشمند اش باعث شده هموطنان عزیز خود را اینجا پیدا کنم.
من کابل زندگی میکنم و اقرار میکنم چند روز اول سقوط کابل خیلی خیلی برایم سخت بود پذیرفتن اش ولی به لطف الله مهربان توانستم با استفاده از قوانین ذهن ام را کنترول کنم با وجود اینکه بخاطر این اتفاق کارم را از دست دادم ولی مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده خیلی حس خوبی دارم و ایمان دارم که حتما این اتفاق به خیر من تمام میشود باعث شد خیلی مصمم تر از قبل ذهن ام را کنترول کنم و روی باور هایم کار کنم این اتفاق باعث شد خیلی مصمم تر به مهاجرت فکر کنم و به لطف خدای مهربان به یک کشور خوب مهاجرت کنم چون من لایق بهترین ها هستم
در نهایت خیلی سپاس گزار خداوند هستم که در این مسیر الاهی هدایت شده ایم این بزرگترین سپاس گزاری شبانه روزی من است خدا یا شکر بخاطر وجود استاد عزیزم مریم جان و دوستان هم فرکانسی
جلیل عزیز چقدر صحبتهات به دل نشست
چقدر باورهات ررست و نگاهت به نعمتها درست است
جمله یی که گفتی وقتی سپاسگزاری میکردید بقیه میگفتند مگر چیزی هم هست برای سپاسگزاری
عجب تاثیر گذار بود ..
واقعا ما باید نگاهمون رو بشوریم این تیره گی و کدری رو پاک کنیم
واقعا مگر نفس نمیکشیم مگر زنده نیستیم ، همیت خودش بزرگترین نعمته
مطمعنم که شرایط برای تو و خانواده عزیزت به خوبی پیش خواهد رفت در مکانی آرام و انسانهای شاکر و مثبت قرار میگیری
🌹🌹🌹
سلام خدمت آقا جلیل احمد عزیز و همسر گرامیشون❤🌹انشاالله که حال جسم و روحتون عالی تر از عالی باشه در هر لحظه! از نوشتن کامنت با درک و فهم بالاتون و توجه کردن به زیبایی ها و سپاسگزاری شون از خداوند سپاسگزارم!پیروز و موفق و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به شما دوست گرامی و بنده خوب خداوند که مسیر آگاهی و سپاسگزاری رو انتخاب کردید
و سلام به همسر نازنین شما که با شما در این مسیرسبز همقدم هستند.
از خوندن کامنت تون با اون لهجه شیرین افغانی لذت بردم.
تحسین میکنم شما زوج موفق رو و هزاران آفرین و شادباش براتون میفرستم و یقین دارم که بر اساس آموزهای استاد عزیزمون از قرآن که :
ایاک نعبدو ایاک نستعین اگر در این مسیر بمونید و با ساختن باورهای توحیدی عالی و توجه به زیبایی ها و نکات مثبت پیش برید لاجرم جهان هدایت تون میکنه به زیبایی ها و مثبتهایی که لایقش هستین که این وعده خداوند عزیزومهربون به ما بندگانش هست از اون هدایت بطلبیم، اهدنا صراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم
پس به زودی نعمتها رو دریافت خواهید کرد ان شاءالله..
برای شما دو بزرگوار و همه همسفران در این مسیر سبز بهترینها رو از خداوند طلب میکنم..
سلام به برادر عزیزم جلیل احمد محمدی
هموطنم از هرات زیبا
کاملا موافق هستم مردم ما با توجه به نکات منفی و ناسپاسی به این حال و روز گرفتار شدن آنقدر از حکومت قبلی ناراضی بودن و هیچ وقتی به نکات مثبت توجه نکردن که حالی اوضاع بهتر که نی از بد بدتر شده
روز قبل لایف شماره 35 استاد ره دیدم وقتی گفتن کسایی که از وضعیت فعلی ناراضی هستن و میجنگن حتی اگر حکومت تغییر کند بازم حال و روز شان بهتر نخاد شد دقیقا مثل اوضاع مردم خود ما
مردم خودشان به طالبان قدرت دادند و فقط به زبان صلح میگفتند اما تمام توجه به جنگ و ناامنی بود و حالا صد برابر قبل ناراضی هستند
امیدوار هستم به خواسته تان رسیده باشید تاحالا برتان آرزوی موفقیت و خوشبختی میکنم
سلام دوست عزیزم .لدت بردم از اینکه بار دیگر به خودم یاد آوری کردمکه باعث تمامی اتفاقات زندگی ام خودم هستم.ما هم در ایران همگی شوکه بودیم ،رئیس جمهور چند روز قبلش ایران بود ،یهودیدیم افغانستان سقوط کرد .ولی من هیچوقت از زاویه دید شما نگاه نکرده بودم .چه چقدر خوب بیان کردی که مردم افغانستان به خاطر این یه زره پبشرفت سپاسگزار نبودند .و همیشه عوامل خارجی را مفصر میدونند .همان دیدگاهی که در کشور ما ایران هم هست.انشاالله پیروز و موفق باشی.
سلام به بنده ی خوب خدا جلیل محمد عزیز
من امروز توی سایت زدم روی نشانه ی امروز من و این فایل واسم اومد، الله اکبر
چقدر به موقع و به جا بود
البته هنوز فایل استاد رو ندیدم و اول متن مربوط به این فایل که کامنت شما بود رو خوندم و حرفاتون در عمق وجودم نفوذ کرد
بسیار تشکر می کنم که این کامنت رو نوشتین از هر جهت عالی بود
محتوا عالی، ویرایش شده و تر تمیز و بدون غلط املایی خاصی (این یعنی احترام به مخاطب)
امیدوارم در هر کجای این جهان زیبا و پهناور که هستین در کنار همسر عزیزتون در بهترین شرایط باشید و لذت ببرید
درود خدا بر شما
سلام استاد مهربونم
من خودم دختر افغان هستم و تقریبا شش سال هست که در این مسیر همراهتون هستم
واقعا هم همینطوره تا مردمی خودشون نخوان هیچ کس نمیتونه اونها رو تغییر بده
من خودم الان المان زندگی میکنم
و شرایط افغانستان رو هم از زبون شما شنیدم که به این شدت رسیده
و اصلا ما نه تلویزیون داریم نه اخبار نه چیز دیگه ای
خودم اوایل چون هموطن هام بیشتر داخل ایمو همراهم بودن
تمام تلاشم این بود که این حرف هارو کوچولو کوچولو بهشون بگم
ولی به این نتیجه رسیدم که دارم خودم از مسیر خارج میشم
من میخاستم بهشون کمک کنم ولی خودم رو داشتم از مسیر منحرف میکردم
و بعد از چند مدت رها کردم
و الان تمام توجه ام رو گذاشتم روی خودم
بخدا قسم به یکی از افغانی های خودم یک استادی رو معرفی کردم که مسیر درست رو پیدا کنه
گفت نه اول باید بببینم با اعتقادات و باور های من همخونی داره بعد من بقیه حرف هاشو تایید میکنم
من از همون اول
برام اصلا مهم نبود استاد ویا اگاهی هارو من از کجا دریافت کنم
فقط و فقط دنبال حقیقت بودم
همه باور های قبلی رو گذاشتم کنار و گفتم راهی که پدرانم رفتن رو من کاری ندارم حتی اگه درست باشه .
من باید راه حقیقت رو خودم با فکر و تدبر پیدا کنم
حالا اگه بقیه بگن این راه اشتباهه من خودم بهش رسیدم
و این برام مهمه
من خودم دوتا دختر دارم تا حالا چیزی از دین و قران بهشون نگفتم
گفتم بذار ذهن شون پاک باشه بزرگ بشن خودشون راه شون رو پیدا کنن
و در آخر استاد مهربونم .
اگه انسان ها تغییر کنن خداوند میگه به به احوال همه شما به گذشته که چی فرستادین و اینده که چه عواقبی در انتظارتون هست باخبریم
اگه من تغییر کنم خدای من هدایتم میکنه به یه جای بهتر و اگه تغییر نکنم همون مشکلاتی رو خواهم داشت که بقیه دارن
خداروشکر میکنم که در این مسیر هستم
و به عدالت اش ایمان دارم که همچی تحت کنترل و مدیریت خودش هست .
و شما هم زبان خداوند هستید و من اگاهی هارو از زبان شما میشنوم
خیلی دوستتون دارم و خوشحالم که باهاتون هستم ❤🙂
ای جان سیما عزیز خیلی لذت بردم
که با ما هستید و از افغانستان ما دوستانی مثل شما داریم که البته رفتی آلمان دمت گرم که قبول نکردی حرف پدرانتون رو خیلی کیف کردم من میفهمم چقدر سخته که بدونی راه درست رو ولی نخوای کسی رو تغییر بدی واقعا غبته می خورم به ایمانتون به مسیر برای رسیدن به حقیقت
دختر های عزیزتون رو هم از طرف من ماچ کنید و چقدر خوبه که گذاشتید خودشون راهشون رو پیدا کنند دقیقا من یادم میاد وقتی قرآن رو آموزش میداد به من مدرسه تمام عقاید خودشون رو میگفتن و فقط چند آیه فرع رو که واسه جزییات بود میاوردن تا اینکه خودم میخواستم یاد بگیرم منم میگفتم خب اون ها کجا اینا کجا
اما دقیقا نباید بی دلیل چیزی رو قبول میکردم و من مسیولم اگر من حرف کسی رو گوش کردم من مسیولم نه اون بنده خدا اون فقط عقاید خودش رو میگه اما چون من فکر میکردم خشک و تر با هم میسوزم میخواستم اونا رو هم عوض کنم ولی به قول استاد ایمان خودت هم از بین میره چون تمرکزت میره روی دیگران و از خودت از خودی که مسیولم تمام زندگیشه و خلقش میکنه باز می تونی استاد چقدر این مهمه هرچقدر که پیش میرم میبینم چقدر مشرک بودم چقدر تو در و دیوار بودم میگفتم من مسیولم اما در اصل اگر من واقعا خودم خالق زندگی خودم بدونم دیگه دولت دوبار آمریکا ایران روحانی رییسی هر کوفت و زهر مار دیگه نباید برای من امید دهنده باشه که اونا کاری کنند آره استاد از اینکه یکی دیگه بیاد یه کاری کنه برای من باید ناامید باشم چون منم که باعث اون اتفاقم هرچند خیلی راحته که بسپارم به بقیه اما به درد نمی خوره واقعا استاد من این امید الکی رو دارم روش کار میکنم که بمونم فلان کس یا حتی فلان موقعیت شکل بگیره مثلاً طلا شیمی رو بگیرم تو المپیاد بعد زندگی عوض میشه نه نه زندگی من با اون اتفاق عوض نمیشه من عوض میشم و اون می افته و با تمام وجود دوست دارم کشورم و تمام دنیا بهترین باشن اما به قول استاد قانون نمیگه تو پیامبری پسرشی یا هرچی خود بالای یوسف هم تا وقتی به پسرش وابسته بود از دور میشد حتی پیامبر خدا تو خود جنگ پیامبر هم با مشرکان چون گردنه حساس رو رها کردن شکست خوردن می خوام بگم قانون که کار میکنم و واقعا تحسین میکنم استاد رو که آمریکا درسته قدرت برتر هست اما این استراتژی بر اساس باور های اشتباه بوده و اشتباه نتیجه گرفتن و استادم میگه من میدونم هزارتا دلیل میارن اما ما می خوایم تدبر کنیم می خوای نتیجه بگیریم به چه درد می خوره کار اشتباهم رو توجیه کنم و استاد منم تلاش میکنم مثل شما ببرم توی قانون اتفاقات رو و هی میگم به خودم چقدر قانون دقیقه بابا بخدا هر کس که ثروتمند هست ثروتمند درست حسابی استاد باورای درستی داره مدام داره فراوانی میبینه و استاد یه ویژگی بینشون هست اونم اینه که خودشون رو مسیولم زندگیشان میدونن یعنی استاد درسته میگن خیلی اوضاع اقتصادی بده ولی نمیگن این اوضاع ما رو محدود می کنه بعد به شکل عجیبی راه ثروت میاد براشون بقیه میگن شانس اما من میفهمم استاد دوستم ۱۸ سالشه تو ایران هی میگن واکسن نیست و اینا و استاد به طور عجیبی رفت مرکز واکسن بعد میگه وارد شدم برقها رفتن در رو بستن گفتن کی واکسن میخواد بعد میگه کارت ملی دادم بهترین واکسن ها رو گفته خودت انتخاب کن
یعنی تو خود ایران که همه دارن از این مشکل می نالند ایشون بهترین واکسن رو زد و من چقدر خودم دارم یاد میگیرم که چقدر باید بیشتر همه چیز رو در خودم ببینم حتی اگه همه مشکل داشته باشن من اگر متفاوت باشم متفاوت نتیجه میگیرم باید شرک رو تو خودم هر روز کارش کنم استاد داشتم فکر می کردم که چرا نمی دونه شرک و تسلیم شدن مقابل خدا و اجازه دادن بهش تا خودش هدایت کنه با هم باشه و دیدم من باید خودم رو اول مختار زندگیم بدونم بعد بسپارمش به الله اگه من باور دارم که یکی دیگه زندگی من رو موثری می دونه نتیجه میشه شرکی که من رو قفل میکنه
تو زندونی نیستی دست و پات رو برای بستی اگر وصل بشی پاره میشن تموم قوانین از بیخ
به قول استاد تا زمانی که دارم نفس میکشم فرصت دارم تا زندگیم رو تغییر بدم فارق از اینکه گذشته چی بوده یا الان چی هستم چون جهان به فرکانسی من جواب میده استاد خیلییی راه دارم اما وقتی گفتید پاشنه آشیل ها چیز هایین که همیشه باید روشن کار کرد بودم میگم یکم بهتر یه کوچولو بهتربشو اصلا خودم سرزنش نمی کنم(سعی میکنم) سعی می کنم بپذیرم که بر از ایراد هستم و کمکم بهبود پیدا کنم
و خدا رو شکر برای این مردم خفنی که تو کشورمان هستن و چقدر باید یاد بگیرم که آقا جان به وسیله نیست به شرایط نیست همه چیز فرکانس ها و ذهنیت هاست که مردم خرمشهر با از خود گذشتگی برای کشورشون چقدر شجاعانه جنگیدن از کوچیکی تا بزرگ از پسر ۱۴ ساله تا پیرمرد ۸۰ استاد اصلا نمی خواستن به کسی چیزی ثابت کنم یا تظاهرکنن چقدر این خود بودن مهمه این همدلی واقعا خدا رو شکر استاد عمو من هم در جنگ بوده در همون سالها و اینقدر که روح بزرگه و خالص شدن از شرک و هر نوع وابستگی حتی از خانواده خودشون گذشتن این ایمان رو من می خوام این حد از خالص شدن تسلیم بودن این وجودی که به تعالی رسیده واقعا چقدر خوش حالم که همچین افرادی هستن تا ببینم که میشود متفاوت بود می شود میان این های هوی عاشق بود خاکی بود لذت برد و ارزش خلق کرد استاد توی همین خرمشهر یکی از رزمنده ها وقتی می دونه که می میره و باز ادامه میده حرکت میکنه حتی زیر تانک دشمن این از کجا میاد چقدر آدم باید رها شده باشه چقدر این لطافت خدا مست کرده این ها رو وقتی همه حالشون خوبه شبی که فرداش می دونن هیچ حسابی نیست که دوباره زنده باشم داشتم با دوستم در مورد مرگ میکردم که چقدر مهمه که به اون لحظه که باید بریم توجه کنیم یاد کنیم ببینم آیا راضی هستیم واقعا از نوع زندگیمون من که باید خیلی بیشتر کار کنم روی خودم خیلی کار دارم وقتی میون جبهه دشمن اون شهید به صمیمی ترین دوستش می که بیا و تماشا کن خیلی زیباست بیا بیا و تماشا کن و و همون لحظه شهید میشه چقدر این دوستی خالص بوده چه حس و حالی بوده چی میدیده چقدر این موحد بودناین رهایی این تسلیم بودن که خدایا هر چی تو بگی چقدر این فروتنی 😭😭😭😭😭😭😭😭
عاشقتونم استاد جونم خدا حفظتون کنه استاد جونم چقدر که خوشتیپ شدید چقدر آسمون زیباست من گفتم عاشق آسمون آب و جنگلم و چقدر خدا قشنگ این پرادایس رو ساخت اون طرفی که واسه ماهی گیری اینجا رو گرفت و دریاچه ساخت داخلش خدا شکر بابت وجودش و شمایی که اینجا هستید و من میبینمش و اینکه میگید به خدا قسم یکبار نرفتم به اونایی که همش من رو مسخره می کردن اموالم رو نشون بدم دمتون گرم برای اینهمه روح بزرگ اون استاد واقعا یه الگو خفنید برای من شکرش برای وجودتان من خیلی دوستون دارم خدا حفظ کنه شما و خانوم شایسته و تمام بچه های سایت رو که دلم رو نازک کردید رقیق کردید عاشق بهترین زندگیم برای تک تکتون همه تو قلبم هستید خیلی خوشحالم که دلم تونسته لیاقت شما رو داشته باشه با هم در کنار هم حتی فراتر از نتیجه ها من این عشق بی حساب رو می خوام این قدرت خلق زندگی این اختیار چقدر میچسبه
نزدیکی خدا دیدن نشونه هاش هدایت هاش
و مفهومی بودن زندگی روح داشتن زندگی شاداب بودن زندگیم ماجراجو بودنم
خدایا شکرت
ایمان به بینهایت بودن ما رو عوض میکنه یقین دارم
سلام سیما جان عاشقتم که آنقدر قدرتمندی و چقدر به داشتن دوستی مثل تو افتخار میکنم که حتی به بچهاش راجب دین و قرآن حرفی نزده تا خودشون حقیقت رو پیدا کنند عاشقتم که آنقدر قشنگ گفتی خودم میخام حقیقت رو پیدا کنم نه اینکه پیرو افکار و عقاید پدرانم باشم عاشقتم سیما جان و در پناه الله سعادتمند باشی 😘😘😘
سلام سیمای عزیزم
خیلی خیلی از خوندن کامنتت لذت بردم. تو عالی هستی دختر، تو بی نظیری
تحسینت می کنم که ذهن دختراتو باز گذاشتی تا خودشون راهو انتخاب کنن. منم دوتا دختر دارم، قبلنا به دختر بزرگم خیلی سر همه چی گیر میدادم ولی الان آزادشون گذاشتم تا مسیر مورد علاقه شونو پیدا کنن. چون اینو فهمیدم که زندگی اوناس و من مسئولشون نیستم. هر چند شنیدن این حرف از زبان یه مادر سخته اما این بخاطر درکیه که تابحال از قانون داشتم و مطمئنم هر روز بهتر میشم .
بهترینها رو برات آرزو می کنم♥️🙏
خوشحالم که همشهری خودم را در این مدار زیبایی و این خانواده خوب می بینم . بانو
باور کن مردم من و تو خیلی کم دنبال آموزش و کتاب خوانی هست
بخاطر همین عقب افتاده هست
من خودم در این سایت خیلی کم با همشهرها برخورد داشتم .
و حضوری که اصلا کسی را ندیم که دنبال آموزش باشد و یکی را پیدا کنم که نزدیک کن باشد .
که همیشه با هم صحبت کنیم چیز که من خیلی دوست اش دارم . هر چند که مهم هم نیست سال هاست که من به تنهایی آموزش استاد را دنبال می کنم .
و خوشحالم برای خودت وطن دار گل
سلام سیمای عزیزم
خیلی لذت بردم از خوندن کامنتت و شما یک نمونه بارز مثال استاد هستید که گفتن هیچ وقت خشک و تر باهم نمیسوزه.شاید کسی که تو موقعیت خیلی سختی همچون به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان باشه خیلی براش سخت باشه که باور کنه که خشک و تر باهم نمیسوزن خیلی براش سخت باشه که باور کنه که اگر من در فرکانس مناسب باشم اینجوری نیست نیست که خیلی اتفاقی کشته بشم شاید خیلی سخت باشه تو اون موقعیت باشی و قدرت رو فقط اذان خداوند ببینی ولی امثالی چون شما حجت رو تموم میکنن که قطعا اگر در مدار مناسب باشی هیچ وقت اتفاقات بدی برات رخ نمیده حتی اگر کل کشور زیرو روشه قبلش خداوند تورو به ساحل آرامش میرسونه.
و این جمله ات که گفتی من به بچه هام در مورد دین و خدواند چیزی نگفتم تا ذهنشون پاک بمون تا وقتی بزرگ شدن خودشون برن دنبال حقیقت بسیار برام زیبا و ارزشمند بود دیدگاهت.
لایق بهترینهایی عزیزم
سلام و درود بر بندگان صالح خداوند
دوست خوبم،چقدر لذت بردم از کامنتتون چشمام پر از اشک شد
خدا چقدر قشنگ کارش و انجام میده
استاد بیاد این فایل رو بداره و راه یافتگان تشنه هدایت بیان از نتایجشون بگن و هر کدوم به نحوی
اول صحبت ها و اگاهی های که ادم و منقلب میکنه
بعد کامنت اول و دوم این فایل
الله اکبر
خوشحالم که متعهدانی مثل شما هستن که ما ببینیم و باور کنیم خداوند رو قانون رو
در پناه الله سربلند و خوشبخت باشید🌹