ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان جلیل احمد به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام خدمت همه عزیزان و استاد بزرگوارمان:

استاد، من این فایل تون را تا دقیقه بیستم گوش دادم. فقط 26 ثانیه بعد از گذاشت شما من این فایل را تا نصف دیدم و گفتم بیام کامنت بنویسم.

چون می دانم که این جا وضعیت چگونه است. خود من هم از هرات افغانستان این کامنت را می نویسم. و قضایا را خیلی خوب درک می کنم.

اصلا همه این جا ( افغانستان) از یک دیگر می پرسند که چی شد؟ همه در شوک اند؟ این همه طالب از کجا آمد؟ چرا وضعیت این گونه شد؟ چطور شد طالبان که رفته بودند این ها از کجا آمدند؟ و چطور شد که به این زودی کل کشور را مثل آب خوردن گرفتن و…

طی 20 سال گذشته در افغانستان خیلی خیلی تحولات آمده است. در زمینه های مختلف.

اما! استاد و دوستان حالا که من قانون را به شخصه می دانم، گرچه هنوز در مراحل اولیه این شناخت و درک آن هستم، در این روزها، به ظاهر سخت، از خدایم هدایت خواستم و من به گوش دادن این فایل های زیبا از دوره ها هدایت شدم. جلسات ششم و نهم دوره کشف قوانین زنده گی، جلسات 32 و 33 دوره روان شناسی ثروت یک، جلسه ششم و قرآن قدم نهم و خواندن مقالات دوره جهانبینی توحیدی.

من خودم و خانم عزیزم به خواست خودمان و به توفیق خدای مهربانمان، از یک سال به این طرف با سایت وزین و استاد بزرگوارمان عباس منش جون آشنا شدیم و دوره ها یمختلف را خریده ام و آموزش را شروع کرده ایم. درک کرده ایم که عوامل بییرونی در زنده گی ما هیچ تاثیری ندارد و همه چیز درونی است. همه چیز افکار ما، فرکانس های ما و باورهای ما است.

عملا با چشم سر دیده ام که همین مردمی که حالا آشفته شده اند و شوک به آنها آمده، سال های سال است که از همین حکومت انتقاد کرده اند و بدی حکومت را و حتی خارجی ها را گفته اند. در این مدت، هیچ سپاس گذاری از داشته ها و پیشرفت های هر چند اندک در بین مردم نبود. درسته مشکلات بود، بی توجههی دولت بود، فساد اداری بود ولی موارد مثبت هم بود، خوبی ها هم بود ولی اصلا دیده نشد و اهمیتی به آنها داده نشد و همش انتقاد بود و انتقاد.

مردم پیامبر زاده شده بودند و حکومت کافر. اصلا مردم در قبال دولت، همکاری و همدیگر پذیری مسوولیتی نداشتند و همه چیز را به دولت ارتباط می دادند.

دقیقا یادمه چند سال پیش در یکی از رسانه های تصویری محلی هرات کار می کردم. جالبه بدونید که سرخط همه خبر های شان منفی بود. یک روز سه مورد یا سه سوژه خبری مثبت داشتیم و یک مورد منفی؛ همان منفی را آوردن سر خط درست کردن و موارد مثبت رفت در جایگاه دوم و سوم قرار گرفت. با وجودی که ارزش خبری این موارد مثبت صد ها بار بیشتر از آن مورد منففی بود.

در کل رسانه ها در این بیست سال، خیلی خوب و ماهرانه ذهنیت مردم افغانستان را برای جنگ، آمدن طالب، ربط دادن ریشه مشکلات به عوامل بیرونی آماده کردند. همیشه اخبار جنگ، نا امنی ها و منفی ها در صدر بود. همیشه انتقاد از حکومت بود، همیشه گله و شکایت بود. اصلا کسی نبود که بگوید خدایا! شکرت

خانمم معلم هست. میگوید: ناخودآگاه سر کلاس ها و در مدرسه می گویم خدایا شکرت

بعد می بینم دانش آموزان و سایر معلمان تعجب می کنند و می گویند: به خاطر چی سپاس گذاری می کنی؟ ما که چیزی نداریم همین نفس را هم خداوند از ما بگیرد.

خوب همین موضوع در همه بخش ها بوده و هست.

در اداره های دولتی اصلا خبری از تغییر در کار، افراد، باورها و ایده ها نبود. هر کس در هر اداره ای که می آمد دیگه ارثی می شد آن اداره و آن صندلی برایش. فقط هدف، خوردن، بردن و جمع کردن پول بود؛ خبری از تغییر و پیشرفت و وضع مملکت نبود. با وجودی که خیلی خیلی چیز ها برای سپاس گذاری بود مثلا در هر اداره دولتی ده ها ماشین لاند کروزر ژاپنی و آمریکایی و ساختمان لوکس اداری بود ولی هر گز این ها نعمت نبودند و به چشم دیده نمی شدند و فقط منفی ومنفی بود.

همه این گفته هایم مربوط استان خودم هرات بود. استانی که به تمیزی اش بنام است ولی اوضاع در استان ها یدیگر خیلی بد بود و هست.

خیلی در این سال ها مکان های تاریخی خوبی بازسازی و مرمت کاری شد، خیلی مدرسه ها ساخته شد، دانشگاه ها ساخته شد، فرودگاه ها ساخته شدند و خیلی کار ها شد ولی نمی دانم چرا همه توجه ها روی منفی ها بود، همش حرف از جنگ و نا امنی و طالبان بود.

طالبان قدرتی نداشتن خود افغان ها در ذهن شان به این گروه قدرت دادن و این گروه را بزرگ کردند، همه می گفتن صلح می خواهیم ولی فرکانس های شان و تو جه شان روی جنگ و روی طالبان بود. جهان هر چه سعی کرد که با با همان ضربه های نخست به مردم بفهماند که خودشان را و افکار شان را تغییر دهند ولی گوش شنوایی نبود.

حالا هم وضعیت فرودگاه بین الملی کابل را می بینید، همه چیز به هم خورده.

همیشه در جنگ افغانستان، کشورهای بیرونی را عامل می دانستند به خدا حالا که قانون را می دانم، تعجب می کنم که چرا یک نفر پیدا نشد که بگوید من، بگوید ما! ما هم مسولیم. مملکت ماست، باید خود ما بسازیم این مملکت را نه بیرونی ها.

یاد مه با یکی از مسوولان که هر ماه دو هزار دالر آمریکایی از طریق برنامه حمایتی بانک جهانی حقوق می گرفت صحبتی داشتم، می دیدم اون هم همهش انتقاد از دولت می کرد و صد ها حرف بد را به دولت می زد.

استاد شما آمریکایی ها را گفتند که بیست سال است که به افغانستان آمدند و حالا هم رفتند، قبلا روس ها هم آمدند و رفتند. حتی ارتشی که بعد از روس ها در افغانستان باقی ماند از ارتش امروزی خیلی خیلی قوی بود. صد ها چرخبال جنگی، چت های میگ 29 روسی باقی و حتی هواپیما های سو خت رسان داشتیم. یادمه در یکی از جلسه ها، یکی از جنرال های ارتش سابق از حامد کرزی رییس جمهور پیشین در خواست میکرد که 2500 تانک و خودروی زرهی داشت ارتش افغانستان این ها چی شد. البته این مورد هم به ارتش سی سال پیش مربوط بود.

فقط این را می خواهم بگویم که همه چیز مربوط خود ماست. هیچ عاملی در بیرون ما نیست. افکار منفی مردم این حال روز را به سرشون آورد. اصلا عامل خارجی هم در کار نبود. همه چیز اول ذهنی ساخته شد و بعد در جهان مادی عملی شد.

حالا من هم مصمم شده ام که تمرکزم را روی موارد مثبت بگذارم، ذهنم را کنترول کنم، آرام باشم، از خدایم هدایت بخواهم. آرام آرام می بینم که او هم به اندازه تغییر باورها و افکارم را مرا هدایت می کند و ایده های عملی به من میدهد که با همین شرایطم هم ساز است.

تصمیم به تغییر محیط خود گرفته ایم. فقط تصمیم گرفته ایم. به خداوندی خداوند قسم گه دستان بی نهایت خداوند به کار افتاده و از جاهایی با کمک ما می آیند که ما زودتر تغییر محل زنده گی بدهیم که اصلا به ذهن ما نمی رسد.

فقط می گویم خدایا! شکرت

ممنونم از همه دوستان

اگر کامنتم طولانی شد معذرت.

تقدیر من ثروت مند شدن است.

تقدیر من زنده گی کردن در مکانی آرام، آباد، آزاد، پیشرفته، با آب و هوایی معتدل و مردمانی خون گرم و دوست داشتنی است.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم
    526MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم
    31MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

376 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رویا مهاجرسلطانی» در این صفحه: 7
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    روز 117

    روز شمار تحول زندگی من فصل 4

    ما از تغییر دیگران ناتوانیم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم و جا داره برای متن انتخابی این قسمت نهایت تشکر و قدردانی رو کنم ممنون و سپاسگذارم

    سلام به دوستان عزیز همیشگی در این قسمت

    استاد در این فایل به استناد از آیه های قرآن توضیح دادند که از اتفاقات نامناسب هم میشه درس یاد گرفت و تجربه کسب کنیم ..

    آیا از قوم ثمود عبرت نگرفتید ؟؟

    یا از اقوام عاد و از قوم فرعون؟؟؟

    آیا تدبر نکردید و تفکر نکردید و عبرت نگرفتید

    خداوند وضعیت هیچ قومی رو تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشون تغییر کنند

    خداوند هیچ قومی را تغییر نمی دهد اگر خودشان نخواهند که تغییر کنند

    هر اتفاقی میوفته.. بما کسب ایدیهم

    بما کسب قدیهم

    بما کانو یعلمون

    اینکه ما نمی توانیم افراد رو تغییر دهیم

    ما توانایی تغییر افراد را نداریم

    ما نمی تونیم کلی هزینه کنیم و امکانات و نیرو و انرژی و قدرت برای دیگران هزینه کنیم که تغییر کنند بلکه تا ما نخواهیم هیچ تغییری صورت نمی گیره

    طبق قانون .. من با هیچ دانش و قدرت و ابزاری و سلاحی نمی تونم یک قوم رو تغییر بدهم

    مانند نگاه هیتلر به جنگ اینگونه بود که رفت جهان رو تغییر بده ..

    هیتلر می گفت من می خوام دنیا رو جوری تغییر بدم که بهتر بشه

    آمریکا هم نگاهش این بود که می خواست افغانستان رو تغییر بده و می خواست آزادی و تحصیل و برای خانم ها و قشر بیشتری ایجاد کنه و ارتباطات رو با دنیای خارج از افغانستان رو بیشتر کنه.. اینکه می خواهیم افغان ها رو از لحاظ فکری تغییر دهیم تا از این گروه های فرقه ای و متفرقه جهادی و بمب و تروریستی و جنگ غیره تغییر بدیم تا به درس و دانشگاه و رشد و پیشرفت تغییر کنند ولی بعد از بیست سال هزینه و امکانات و سلاح و هزینه های 1000 میلیارد دلاری و نفرات و غیره .. همه چی رفت سر جای اولش .. وقتی آمریکا نیروهاشو از افغانستان خارج کرد.

    توی حالت فردی هم نمی توان کسی رو تغییر داد..

    من خودم در اوایل که با این سایت آشنا شدم می خواستم افراد نزدیک و عزیزانم رو تغییر بدم .. در واقع من از طریق خواهرم توسط گروه بازنشستگان بانک همکارانش به سمت استاد هدایت شدم ولی وقتی من وارد سایت شدم و دیدن فعالیت من جدی شده انگار ناراحت شدند همون خواهرم بر ضد من شد و از افکار من و تغییرات من خوشش نمییومد ولی من اصرار داشتم به اون و یا دخترم و یا اطرافیانم بفهمونم که مثل من وقت و انرژی بذارند و. روی خودشون کار کنند که مثلا زندگی شون تغییر کنه ولی نه تنها توی این مسیر همراهم نشدند بلکه در مقابل من جبهه هم گرفتند و دشمن افکار جدیدم شدند ..من خیلی زود فهمیدم که فقط باید روی خودم کار کنم ..

    امروز به این فایل گوهر بار در این قسمت روز شمار تحول زندگی من در قسمت 117 روز هدایت شدم وقتی داشتم به قسمت دیدگاه های من کلیک کردم که ببینم آیا قبلنا در این قسمت کامنتی نوشته بودم ؟؟ دیدم ببببله.. دقیقا در 14 فروردین سال گذشته1402 دقیقا از طریق دکمه ی نشانه ی امروزم به این فایل هدایت شده بودم ردپایی از باورها مو گذاشته بودم و کلی از ارتباطات و چالش ها و تضادهایی که با دخترم داشتم رو در اون قسمت نوشته بودم که اصلا رابطه ی خوبی با هم نداشتیم ولی امروز باید کاملا برعکس اون اون ارتباط رو بنویسم چون معلومه که من خیلی تغییر کردم که دخترم هم اخلاق و روش زندگیش تغییر کرده و الان فوق العاده خوشحالم که دخترم خیلی خیلی بهتر از اون موقع هاش شده البته میزان غر زدن و جو سازیش آنقدر کم شده که انگشت شمار هستش و من واقعا شکر گذار خداوند هستم که در مدار آرامش روز افزون بیشتری هستم . خیلی بهم توجه می کنه خیلی قدردان تر شده . خیلی مهربان تر شده .‌ خیلی آرامش بیشتری داره . خیلی احساس خوبی پیدا کرده .. خواب و استراحتش خیلی بهتر شده با دوست و رفیق فقط در حد کاری ارتباط داره ..با هم میریم خریدهای خونه رو انجام میدم .. با هم در مورد مسایل خونه مون صحبت می کنیم .. خلاصه خدا رو صد هزار مرتبه شکر گذارم که آنقدر روی خودم کار کردم که الان دارم نتایج کار کردن روی خودم رو میبینم .. دوستان واقعا قانون جواب میده .. من روی خیلی از جنبه های زندگیم کار کردم و تغییرات زیادی داشتم واین هم یک مورد دیگری بود که تغییراتم رو کاملا احساس می کنم خدا رو شکر..

    آن موقع ها وقتی با من بحث می کرد و قهر می کرد و می‌رفت توی اتاقش و چندین روز خودشو از من قایم می کرد و حرف نمی‌زد فوری میرفتم توی اتاقم و توی دفترم از خصوصیات اخلاق های خوبش می نوشتم ..و فقط اونجوری که دوست داشتم می نوشتم.. اینکه خدا رو شکر دختر مهربانی دارم .. خدا رو شکر توی خونه هست .. خدا رو شکر صدای خر و پف خوابیدنشو می شنوم .. خدا رو شکر چراغ روشن اتاقشو از سمت بالکنم میبینم .. خدا رو شکر با من مودب حرف نمیزنه .. خدا رو شکر رابطه اش روز به روز با من بهتر و قشنگتر و زیباتر شده … خلاصه منم می نشستم ساعت ها و روزها برای خودم از این چیزها می نوشتم .. و به این طریق روی باورهایم کار می کردم . و طبق قانون جهان .. یا اون فرد تغییر نمی کنه و از هم جدا میشیم و یا اون شخص تغییر می کنه و هم مدار هم میشیم و خدا رو شکر انگار این باورها بخوبی کارساز شده و تغییرات خیلی خیلی خوبی در دخترم ایجاد شده و در آرامش کنار هم زندگی می کنیم .. یعنی یکجورایی همزمانی هایی ایجاد شده .. شبها اون آنلاین روی کارش کار می کنه و روزها اکثر وقت ها می خوابه و گاهی بیدار میشه و میبینمش و منم شکر خدا سحر خیز هستم و خلوت خودم رو دارم و با مدیتیشن و سپاسگذاری و کار کردن روی خودم و سایت و فایل ها و خواندن کامنت ها و پیاده روی های روزانه یک زندگی فوق العاده عالی رو در کنار دخترم دارم هر چند می‌دونم باید بطور مداوم روی ارزشمندی و عزت نفس و لایق بودن خودم بیشتر کار کنم و خدا رو شکر به فایل های دانلودی روز شمار هدایت شدم و بطور مداوم دارم روی خودم در تمام ابعاد زندگی ام کار می کنم

    خب خدا رو شکر با عمل کردن آگاهانه به این درک از قوانین رسیدم که ما باید انرژی مون رو بذاریم روی خودمون. در واقع سرمایه ی اصلی ما همون تغییر شخصیت خودمون در تمام جنبه های زندگی مون هست

    یعنی باید وقت و زمان و انرژی مون رو برای تغییر دیگران هدر ندهیم بلکه باید این انرژی و وقت و زمان ارزشمندمون رو صرف تغییر خودمون هزینه کنیم

    اگر ما توانستیم خودمون رو تغییر بدیم و در تمام جنبه های زندگی مون رشد و پیشرفت کنیم و تغییر بدیم آنوقت دیگران میان از ما می پرسند چی شد تغییر کردی ؟؟

    یا چی شد رشد و پیشرفت کردی ؟؟,

    یا چی شد ارتباطات درست و مناسب و خوب شده؟؟

    چی شده روابط عاشقانه آت رو پیدا کردی ؟؟,

    چی شد با شخصیت دلبخواهت ازدواج کردی ؟؟

    یا چی شد در کسب و کارت موفق شدی ؟؟

    چی شد این همه مشتری های درست و خوب و عالی دست بنقد و پولدار و خوب و عالی داری؟؟؟

    چی شددر زندگی موفق شدی ؟؟؟

    چی شد پله های موفقیت رو اینقدر سریع بالا رفتی ؟؟؟

    یا کلا چی شد شخصیتت اینقدر تغییر کرده؟؟ به ما هم بگو !!

    یعنی اگر فکر کنیم که ما توانایی تغییر دیگران رو داریم این یک فکر کاملا اشتباهیست

    اینکه فکر کنیم ما یک آدم آنقدر توانایی هستیم که قادریم دیگران را تحت تاثیر قرار بدیم و تغییرشون بدیم باید به این درک برسیم که ما به اندازه ی پشیزی توانایی تغییر دیگران رو نداریم ولی به اندازه ی قدرت کل کیهان توانایی تغییر خودمون رو داریم

    و این بدین معناست که باید تمام توانایی و قدرت و نیرو و انرژی رو برای تغییر باورها و افکار خودمون بکار ببریم وقتی من تغییر می کنم دنیای اطراف من هم تغییر می کنه

    وقتی ما بصورت بنیادین تغییر کنیم فضای فرکانسی مون هم تغییر می کنه و متفاوت میشه

    حتی از لحاظ فیزیکی هم از آن جای نامناسبی که بودیم هم جدا میشیم

    مثلا… داستان های قرآن

    وقتی طوفان نوح میشه یک سری افراد تغییر کرده بودند و نجات پیدا کردند و یک سری افراد تغییر نکرده بودند و هلاک شدند فارغ از اینکه فرزند و یا همسر نوح باشی ..

    مانند قوم لوط

    و یا قوم ثمود .. خداوند اعلام کرد عذاب رو نازل کردیم یک عده ای نجات پیدا کردند و یک عده ای از بین رفتند

    و یا قوم بنی اسراییل .. دریا به روی آنها باز شد و کسانی که تغییر کرده بودند نجات یافتند ولی فرعون و افرادش غرق شدند..هیچوقت خشک و تر با هم نمی سوزند (این یک باور اشتباهی است که تر و خشک با هم می سوزند .. بلکه هیچوقت تر و خشک با هم نمی سوزند)

    من باید با تفکرم جایگاه مو تغییر بدم

    یعنی در هر جایگاهی که هستیم بخاطر طرز تفکر و افکار و باورها مون هست

    و جهان به افکار مون پاداش می دهد اگر در مسیر درست و مناسب باشیم و نتایج بصورت آرامش و آسایش و روابط خوب و عالی و پول و ثروت و نعمت و برکت و سلامتی و خیر و خوشی و شادمانی با باورها مون در زندگی مون خودشو نشون میده..

    مثلا.. حتی توی سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا دیدیم که اشخاصی از افغانی ها در اوبر کار می کردند و به جاهایی مثل آمریکا هدایت شدن که نه جنگ و خونریزی رو می‌بینند و نه مشکلی دارند و زندگی شون رو می کنند

    توی همین ایران هم افغانی هایی هستند که بیزنس های خوبی دارند و مردم بهشون اعتماد بیشتری دارند و حتی کفش هاشون رو به این اشخاص میدهند که درست کنند. چقدر هم ثروتمند هستند و چقدر هم کارشون با کیفیت هستش و از اون فضا های جنگ و نا امنی بیرون آمدند.. یعنی جهان هدایت می کنه بسمت زندگی بهتر

    خدا رو شکرت امروز تونستم با نت برداری های دقیق از این فایل ارزشمند استاد عزیزم به درک و آگاهی بیشتری هدایت بشم

    اینکه جمله ی تاکیدی استاد در این قسمت خیلی خیلی برام بولد شده بود اینکه تاکید داشتند و گفتند به این جمله دقت کنید و درک کنید اینکه من می توانمممممم من می توانمممم من می توانممم ما با یک سیستم و خدایی روبرو هستیم که اگر من تغییر کنم زندگی من تغییر می کند ..

    نگاه ترمز دار ذهنی اینه که فکر کنیم اول اون شخص رو تغییر بدیم و بعد کشور رو تغییر بدیم و بعدش من تغییر کنم کاملا یک باور اشتباه و ترمز ذهنی است و کلا از پایه و اساس و بنیادین اشتباه است

    تو نمی تونی بری افغانستان و مردمش رو تغییر بدی و عوض شون کنی با اون همه قومیت های مختلف و طرز تفکرهای قومیتی..

    استاد گفتند در قم و مشهد تعداد زیادی از افغان ها اونجا زندگی می کنند و افراد بسیار خوبی هم هستند ولی متحد نیستند .. پشت سر هم بد گویی می کنند و تقریبا تمام کسانی که براشون یک اتفاقی میوفته دشمن هم میشن و به هم ضربه می‌زنند بخاطر اون افکار قبیله ای که دارند حد اقل در یک کشور غریبه هم با هم خوب نیستند و اتحاد ندارند هر چند ایرانی ها هم دسته کمی از این ها ندارند و با هم اتحاد خاصی ندارند..

    ولی نقطه ی مقابل اینها این اتحاد داشتن رو میشه در یهودیان و چایتاین و چینی ها پیدا کرد که خیلی با هم متحد هستند و هوای همدیگرو دارند و بخاطر همین اتحاد.. هر کجا هستند یک کلونی و جمعیتی متحد رو با هم دارند و خیلی مقتدرانه به هم کمک می کنند

    در مورد ایران هم استاد توضیح دادند اینکه اگر فکر می کنید یک عامل بیرونی باید بیاد تا شاید شرایط ایران و زندگی مون عوض بشه یک باور کاملا اشتباهی است

    خدا رو شکر امروز خیلی خیلی بیشتر از همیشه روی این باورهایم وقت و انرژی بیشتری گذاشتم و یاد گرفتم که توقع ام رو از دیگران بطور کلی به صفر برسانم و از روی دیگران بردارم چون این توقع داشتن که یکی بیاد زندگی مون رو و یا شهر و کشورمون رو تغییر بده یک شرک هستش اینکه فکر کنیم یک عوامل بیرونی قدرت داره تا بتونه ما رو تغییر بده یکی از اون باورهای اشتباه است

    اول از همه این باور رو همیشه آویزه ی گوشم می کنم و تکرار و تمرین روزانه ی من است اینکه..تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی باورهای خودمان است

    ای معبود الهی ام

    خدایااا خودت هدایت ام کن بسمت آن تسلیم بودن در برابر خودت

    خدایا من نمیفهمم من هیچی نمیدونم توبه من بگوتوبگوچکارکنم توتصمیم بگیرمن ناتوانم تو توانمندی توتنهامنبع رزق وروزی هستی توحید یعنی این که تو فقط قدرت داری توپارتی من هستی تومیتونی ادم ها و فرصت های خوب روبه سمت من هدایت کنی هیچ کس هیچ قدرتی نداره و هیچ برگی بدون اذن تو بر زمین نمی افتد

    توحامی وهدایتگروحمایتگرمنی خداجونم

    دروقت های بیکسی تودرکنارمن بودی وهستی

    بانشانه هات بامن حرف زدی وهدایتم کردی

    توخودت گفتی پاسخ میدم واجابت میکنم درخواست بندگان توحیدیم را

    وقتی قدم برداری قدم های بعدی بهت گفته میشه

    خدایا. شکرت که امروز هم تعهدم رو در این قسمت از (روزشمار تحول زندگی من )توانستم بجا آورم

    چقدر همزمانی خوبی با این فایل داشتم

    اینکه یکی از درخواست های این چند روزه ی شلوغی سال جدید و عید نوروز و سیزده بدر خلوت گزینی بود و شکر خدا این دید و بازدیدها و رفت و آمدهای عید دیدنی هم بخوبی و خوشی و شادمانی تمام شد و از اینکه دوباره به روتین خلوتی خودم هدایت شدم و می تونم با تمرکز بیشتر روی خودم کار کنم از خداوند ممنون و سپاسگذارم خدایااآاا شکرت که هر لحظه در مدار هدایت های الهی تو هستم

    خدایاااا شکرت ای یگانه خالق جهان جهان هستی و ای خداوندی که من را خالق آفریدی تا خلق کنم خواسته ها و اهداف و آرزوهایم را بسادگی به راحتی به آسانی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانه از کوتاهترین مسیر

    خدایااا شکرت که من را بسمت فایل های احساس لیاقت و عزت نفس و وفور و فراوانی هدایت کرده ای چون من لایق بهترین ها هستم و همیشه هم بهترین ها رو جذب می کنم و من به کمتر از بهترین ها هم رضایت نمی دهم..

    رسیدن به خواسته هایم کاملا طبیعیه ،طبیعیه که من به آرزوها و اهداف و خواسته های کوچک و بزرگم برسم ،اصلا برنامه خداوند برای من و کل جهان همینه ، رشد و گسترش در تمام ابعاد و جنبه ها.

    اصلا همه چی باید برام عین آب خوردن فراهم بشه

    اصلا من می خوام همه چی برام عین آب خوردن آسون باشه

    اصلا من می خوام بیفتم توی کندوی عسل و غرق شادی باشم

    اصلا من لایق این همه عسل و کندو و شیرینی هستم

    خدایاااا خودت همه چی عین آب خوردن بر سر و روی زندگیم نعمت و برکت بریز

    عین آب خوردن منو بمسیر رسیدن به خواسته هام هدایت کن

    خدایاااا شکرت … اصلا من می خوام خیلی راحت روی شانه هایت بشینم و منو ببری به مسیر خواستم چون توحید و یگانگی اصل و اساس خوشبختی است پس منو به خوشبختی و سعادتمندی هدایت کن

    توحید یعنی ندادن قدرت به عوامل بیرونی و قدرت دادن تنها به خداوند و نه هیچ عامل بیرونی دیگر …

    خدایااآاا ممنون و سپاسگذارم

    خدایاااا کمکم کن که در این مسیر ثابت قدم تر و محکم تر و استوار تر قدم بردارم

    خدایااآاا خودت کمکم کن که قدم به قدم حرکت ها و قدم هایم منور به نور الهی خودت باشه و مسیرم رو به نور و عشق الهی خودت روشن و درخشنده و درخشان کنی..

    توی تمام جنبه های زندگیمون؛ هر روز به خودمون بگیم و از خودمون بپرسیم چطور با شرایط بهتر و با کیفیت تر و با بهره وری بالاتر میتونیم زندگی مون رو بهتر کنیم و اون زندگی مون خیلی رون تر میشه و تضادهامون کمتر میشه و شخصیت مون در تمام جنبه های زندگیمون تغییر بنیادین و اساسی می کنه خدایاااا ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت

    خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    خدایاااااا   شکرت   که مرا به    نشانه ی  امروز م     هدایتم   کردی

    ما از تغییر دیگران ناتوانیم

      خدایا  شکرت  که  امروز  هم  قدرت خداوند  من  رو  بسمت  تک تک  بهترینع  بهترین   ورودی  ها  دیده  ها  شنیده  ها  زیبایی ها و  آگاهی های  روز  افزونم  هدایتم  کرد  .

    درود  و سلام  به  استاد  عزیزم  و خانم  شایسته ی  عزیزم  و  دوستان  همراه  در  این قسمت

    ما از تغییر دیگران ناتوانیم

      فوق العاده  عالی .. 

    البته  نیت من برای  نشانه ی  امروز م    تغییرات  بود..  با  اینکه  شکر  خدا  تازه   شش ماهی  هست که  جابجا شدم و  تغییر  مکان  خوبی  داشتم   ولی  احساس   می کنم  که  باید  دوباره  تغییراتی  رو  انجام دهم  البته  بخاطر  تضادی که  در  روابط  با  دخترم  پیش  آمده  چنین  احساسی  رو  دارم     یعنی    از   وقتی  که  روی   روابطم  کار    کردم      این  تضاد    در   زندگیم       نمایان تر  شد     یکجورایی    روابط  افراد  در  زندگیم  بگونه  ای   قربال  شده    و  افرادی  که  با  من  هم  فرکانس   هستند  تقربیا  میبینمشون و  در  ارتباط  هستم   که  چند  نفری   بیشتر  نیستند   و  من  به  این  باور   رسیدم   که  بیش  از   99٪  اطرافیان  و  جامعه    در  مدار    افکار   من   نیستند   ..  البته  من همیشه  تضادهایم  را  دوست  دارم  و  بلطف آموزهای  استاد  عزیزم  فهمیدم  که  این  تضادها  دوستان  واقعی  من  هستند  و  دارن  بمن  کمک   می کنند  و  میگن  وقت  تغییر  و تحول  فرا  رسیده  است..  کلا  من  خیلی خیلی  شکرگذاری  می کنم و می نویسم و  دفترها  پر کردم  ولی  دخترم  کلا  هم  فرکانس  من  نیست  و  مدام ذهن  بدبینی و خشم    نسبت  به من  و  تمام کارهای  من  و  نوشته  های  من  و  یا  هر چیزی که  به من مربوط میشه  رو   داره  …..و حتی  اجازه  نمیده که من  داخل  TV   فایل ها  رو  ببینم و کلا مخالف من هستش   و  مدام  ناسازگاری  میکنه و قهر  میکنه  واز خونه  دور میشه و  میره  سالن و اونجا  یک  اطاق  بعنوان  مزون    که  اجاره کرده   و  حدودا ده  پانزده  روز  نمیاد  و  کلا  تلفن های  منو   جواب  نمیده  … اصلا و  کلا  دیگه  نمیشناسمش    چون  برای  هر   چیزی  بهونه  میکنه   و   دوست  نداره  با من  صحبت  کنه ..  هر  کاری  براش  بکنم  به  چشم  یک  دشمن  بمن  نگاه  میکنه  ..  اصلا  نمیدونم  چراااا    هر  روز  بدتر  میشه…   من  خودم  از   تغییر  تحولاتم   خیلی  راضی  هستم  و  خداروشکر  همه  چی  وفق  مراد  پیش  میره    ولی  در  مورد   روابط  با  نزدیکترین  اشخاص  زندگیم  که  دو فرزندم  هستند  توانایی  تغییرشون  رو  ندارم  ..  پسرم  که  چند  سالیع که  در  جزیره ی  کیش  زندگی  می کنه  و   با  من   از  نظر  فرکانسی  و مکانی دور   هستش  و  هم  از  نظر  فیزیکی  و  مکانی  ..   (البته  بعد  از  فوت پدرشون  و  ورشکستگی های  پی در پی پولی و مالی)   ولی  با  دخترم  کاملا  از  هر  نظر  متفاوت  هستیم..  یعنی  از  وقتی  من  تغییر   کردم  انگار   تازه  تفاوت  ها  رو   بیشتر  دیدم  …      با  کار   کردن  روی   خودم   و  تغییر  فرکانسی  من  که  روی  روابطم  کار  کردم    سبب  شده  که      تمام  افراد     دور و برم  خود  بخود  از  من  دور   شوند  حتی  فرزندانم  … ولی  من  نگران  چیزی  نیستم  چون  میدونم  که  تغییر  دادن  دیگران  غیر ممکنه  و  من  توانایی  تغییر  هیچکسی  رو  ندارم  و  باور   دارم    که  هر   اتفاقی    رو  تجربه  کنم   فقط     نتیجه ی    افکار  و  ذهن  خودم  هست … من  فقط قادرم  خودم  رو  تغییر  دهم  و  این  کار  هم  مستلزم  کنترل  افکارم برایم انجام  میشه…  جهان  هستی  هم  این  فرکانس  منو  دریافت  کرده  و  داره  بهم  میگه  که  وقتشه…  زمان  تغییرات  اعظیم  من  فرا  رسیده  و  من  هیچ  وابستگی  به  هیچکس  و  هیچ چیزی  ندارم حتی فرزندان عزیزم ….  با اینکه به آنها عشق میورزم و دوستشان دارم…. این  خانه  و  زندگی  که  با عشق  و  توکل  و ایمان  بخدا از نو  ساختم  رو   رها  می کنم  و به تو و بعدش به دخترم می سپارم…

    میخواهم  تمام این  امکانات  رو  به  دخترم  بدهم  و  بسمت  اهداف و  خواسته  هایم  حرکت  کنم  و  انگار  یجورایی  مدارم  تغییر  کرده  و  همش  از  خداوند  هدایت  خواستم…  خدایاااا  منو  به مسیرهایی هدایت  کن  که  در   آن  آرامش  بیشتر   و  بیشتری  رو   دریافت  کنم..  به مسیر 

    کسانی  که  به  آنها  ثروت  و  نعمت  بیشتری  داده ای  همچون  سلیمان  نبی.. به مسیر آسایش  و  آرامش و  رفاه  بیشتر  و  جاهای  آبادتر  زیباتر  و آزادتر  و  آب و  هوای  دریایی و معتدل و با  مردمانی دوست داشتنی و  روابط سرشار  از  عشق  و مهر  و محبت  و  صداقت  و  گرم  و صمیمی  که  پروبال مکمل  پرواز  عقاب خیز من  در  جهت  رشد  و پیشرفت  های  تصاعدی  پولی  و  مالی  و  مادی  و معنوی  و  آگاهی  روز افزون  من باشد….. خدایا شکرت که من همیشه بهترین اشخاص رو جذب می کنم و روابط من سرشار از عشق الهی و انرژی های مثبت است…

    خدایا شکرت که من توانایی دارم که تصمیمات عاقلانه و سازنده رو بگیرم و از اینکه می توانم به دانش درونی ام گوش دهم و بشارت های شاد و اعظیم شادمانی رو از طریق صدای بلند الهام و شهودم دریافت کنم ممنون و سپاسگذارم

    خدایا شکرت که نشانه های پررنگ الهی رو می توانم ببینم و بفهمم و بشنوم و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ اطاعت کنم و عمل کنم ممنون و سپاسگذارم

    خدایا  خودت  فرمان  کشتی  زندگی  منو  بسمت  بهترینع  بهترین ها  از  هر  نوع  در  سراسر  دنیا  بچرخان…  خدایا  خودت هدایتم کن به مسیرهای راه حل های مسعله هایم..

    خدایااااا خودت دستمو بگیر و ببر به همان جایی که باید ببری ..

    خدایاااا شکرت سکان زندگی ام در دستان قدرتمند توست

    من خودم رو دوست میدارم.. من خودم رو تایید می کنم.. من لایق و با ارزش و دوست داشتنی هستم… من قدر خودم را میدانم و همچون اثر انگشتم با ارزش هستم چون این اثر انگشت امضای خداوند است.. پس خداوند هم قدر من را می داند و همه ی انسان ها قدر من را میدانند .. من با عزت و محترم هستم..

    خدایااااا من آماده و مهیا هستم

    خدایااااا من اجازه میدهم

    خدایااااا من قلبمو بسمت تمام هدایت های الهی تو باز کرده ام

    خدایااااا شکرت که تمام درآمدهای من و ثروت های من و سلامتی و تندرستی کامل جسم و جان و ذهن و روح مقدس الهی من و نعمت های بیشمار من و دارایی های من و شادی و شادمانی های من و خوشبختی های من همواره در حال افزایش بیشتر و بیشتری است..

    خدایاااا آنچه که به من تعلق دارد از آنِ من است و هیچکس نمی تواند از من بگیرد و من آسوده خاطر هستم

    خدایاااا به عدالت تو ایمان و اعتماد و یقین دارم و از اینکه پیشاپیش من حرکت می کنی و پشتیبان و محافظ و حامی و هدایتگر من هستی آسوده خاطر و در آرامش و آسایش هستم ممنون و سپاسگذارم خدایاااا شکرت

    خدایاااا من تسلیم اراده ی نیکوی تو هستم… خدایا شکرت.. پروردگار دلسوز و مهربانم بخاطر آرامش درونی و بیرونی ام از تو سپاسگذارم.. بخاطر روحیه ی عالی ام از تو سپاسگذارم.. بخاطر فرزندان عزیزم و بخاطر خانواده و اطرافیان عالی ام از تو سپاسگذارم.. بخاطر تمام تضادهایم از تو ممنون و سپاسگذارم که چراغ هدایت من هستند..

    از تو بخاطر تمام نعمت ها و موهبت هایی که به من ارزانی داشتی ممنون و سپاسگذارم

    پروردگار مهربانم برای همگان خیر و برکت و ثروت و نعمت و وفور و فراوانی خیر و خوشی و شادمانی و روابط سرشار از عشق الهی رو می طلبم

    واقعا ما از تغییر دیگران ناتوانیم حتی از نزدیگترین عزیزان و اطرافیانمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    ما از تغییر دیگران ناتوانیم

    با درود بیکران به استاد بیکران

    استاد جان نمیدونم با چه زبانی و با چه گویشی تشکر و قدر دانی کنم برای این فایل بینظیرتون

    راستش چند وقتی هستش که نت من ضعیف شده و یخورد دلیی دارم یعنی در نوشتن کامنت دیرکرد دارم البته فایل صوتی رو شنیدم و بعدش هدایت شدم به اینستا گرام و کلا چندین بار پست رو دیدم و کامنت دوستان رو در اینستا خوندم و همچنین کامنت دوستان در سایت پایدار عزیزمون رو هم خوندم

    یعنی میتونم به جرات بگم که نود و هفت و یا هشت درصد از پست ها و کامنت ها انگار منتظر چنین فایلی بودند…

    خوده منم چند وقتی بود که به بیراه کشیده شده بودم و هی میخواستم ببینم چه خبره و میرفتم توی صفحات مجازی . با اینکه TV و ماهواره رو قطع کردم و اصلا اخبار و این چیزها رو نگاه نمیکردم ولی ذهن چموش و نجواگرم شیطونی میکرد و و هی منو میبرد به سمت دیگه .. خلاصه خدارو شکر با این فایل بینظیر دوباره به سمت جاده اصلی هدایت شدم..

    با اینکه میدونستم و یقین داشتم که باید فقط و فقط روی افکارم کار کنم تا به افکار درست و مناسب هدایت بشم ولی گاهی فکر میکنیم که دیگه آگاه هستیم و حواسمون بخودمون هست ولی غافل از اینکه ذهن دوست داره بسمت گذشته های خودش برگرده و دقیقا میخواد به عادات های قدیمی خودش برگرده ..

    خدارو شکرت که استادمون بیداره و حواسش به همه چی هست و دقیقا در زمان درست و مناسب و مکان درست و مناسب حضور پیدا میکنه

    داشتم یکی از پست های یکی از دوستان رو در همین بخش در اینستا میخوندم و اشاره ای کرد به فایل سفر به دور آمریکا که استاد یک اوبر گرفته بودند که افغانی بود و چقدر در مسیر پیشرفت و رشد بود و اینکه استاد چقدر با ایشون صحبت کرده بود و خوشحال بود و در آخر بالاترین پیک رو بهشون دادند .. واقعا کسانی که روی افکارشون کار میکنند به مکان های درست و مناسب هم جهت با افکارشون هم هدایت میشوند

    من در سال ۲۰۱۲ رفته بودم آلمان و اون موقع ها در مدار و این حرفا نبودم ولی میدیدم که کلی از افغان ها اونجا زندگی میکردند و حتی دولت آلمان بیشتر و بهتر پذیرای افغان ها بودند و حتی شغل های بیشتر مراکز فروش و حتی داروخانه و یا جاهای دیگر اولویت رو اول به افغان ها میدادند بعد به ایرانیان ..

    الان با گذشت چندین سال و وارد شدن به این مسیر فهمیدم که چرا اونها در انجا به بهترینها هدایت شدند و منی که به راحتی به آلمان سفر کرده بودم برگشتم ایران در صورتی که میتونستم در همون سرزمین بمونم و به ایران بر نمیگشتم ..

    واقعا طرز تفکر خوبی نداشتم و مدارم رشد نکرده بود و فهمیدم که مسعول تمام کارها و امورات زندگیم فقط خودم بودم و هستم ..

    یعنی تا وقتی خودت نخواهی و یا آمادهگی ذهنی نداشته باشی به هیچ عنوان تغییری انجام نمیشه

    ولی بعد از آشنایی با استاد عزیزم با تغییر باورهام و تعهدهایی که نوشتم تغییرات بسیار بسیار زیادی در زندگیم داشتم البته من در همه ی زمینه ها داغون بودم ولی بلطف استاد عزیزم یکی یکی موارد رو بهبود بخشیدم و الان روی مدار ثروت میخوام کار کنم و همچنین مهاجرت …

    البته خدارو شکر با تضادهایی که برام بوجود آمده بود هدایت شدم به مسیرهای درست و هدفمند و به افکارهای درست و مناسب

    خدارو بینهایت ممنون و شاکرم🙏🙏🙏🥀🥀🥀

    فقط خواستم تشکر و قدردانی کنم برای این فایل بینظیری که هدایت شدم به افکار درست و مناسب قدرتمند برای نتایج درست و مناسب قدرتمند

    در انتها خواستم از حضور پررنگ دوستان در این گنجینه ی گوهربار تشکر و قدردانی کنم که با خوندن کامنت ها شون در سایت پایدار عزیزمون و همچنین در اینستا که به درک آگاهی های بیشتری هدایت شدم و بهترینع بهترین ها رو برای همه مون آرزومندم

    روز و شب خیر و خوشی رو برای د استادان بینظیرم آرزومندم

    🙏🙏🙏🙏🙏🦋🦋🦋🦋🦋🥀🥀🥀🥀👏👏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    با سلام خدمت دوست گرامی افغانستان سایت عباسمنش

    آقای جلیل احمد محمدی ..

    اول از همه خوشحال هستم که همسری باسواد و معلم دارید و از اینکه در مدار و فرکانس عباسمنشی هستید بهتون تبریک وتحسین تون میکنم 🙏🙏👏👏🥀🥀

    چقدر خوشحال شدم کامنت زیبا و پر محتوای شما رو خواندم و از اینکه نگارش و نوشتن متن شما دقیفا مانند لجه شیرین افغانی نوشته شده است و خوشحال شدم

    .. و از اینکه خودتان ساکن هرات هستید و این مطالب رو نوشتید جای بسی خوشحالی است ..

    آقای جلیل یک نکته ی جالبی بیان کردید اینکه …… در اداره های دولتی اصلا خبری از تغییر در کار، افراد، باورها و ایده ها نبود. هر کس در هر اداره ای که می آمد دیگه ارثی می شد آن اداره و آن صندلی برایش و بقول معروف اررث باباشع.. و دقیقا در ایران هم همینطوره در این زمینه

    نکته ی جالب دیگری که توجه منو جلب کرد اینکه…. با وجودی که خیلی خیلی چیز ها برای سپاس گذاری بود مثلا در هر اداره دولتی ده ها ماشین لاند کروزر ژاپنی و آمریکایی و ساختمان لوکس اداری بود ولی هر گز این ها نعمت نبودند و به چشم دیده نمی شدند و فقط منفی ومنفی بود.

    و برام جالب بود که شما به این نکته های مثبت توجه داشتید و در اینجا مطرح کردید

    چقدر خوبع که ذهن ثروتمندی دارید و من مطمعن هستم که در مدار درست و مناسبی هدایت شدید وووو همچنان در این امر مصمم به اهدافتون خواهید رسید

    اینکه گفتید..👇👇👇

    هیچ عاملی در بیرون ما نیست. افکار منفی مردم این حال روز را به سرشون آورد. اصلا عامل خارجی هم در کار نبود. همه چیز اول ذهنی ساخته شد و بعد در جهان مادی عملی شد.

    اون آقای کرزی هم خیلی مرد خوبی بود و اینو از یک دوست افغانی قبلانا که میشناختمش شنیده بودم ..

    و از اینکه تصمیم به جابجایی گرفتید و گفتید…تصمیم به تغییر محیط خود گرفته ایم. فقط تصمیم گرفته ایم. به خداوندی خداوند قسم گه دستان بی نهایت خداوند به کار افتاده و از جاهایی با کمک ما می آیند که ما زودتر تغییر محل زنده گی بدهیم که اصلا به ذهن ما نمی رسد

    به امید خداوند بهترینع بهترینها رو برای همه مون آرزومندم..

    🙏🙏🦋🦋🦋🦋🥀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    با درود فراوان به دوست و هم فرکانسی افغانی عزیز سایتمون

    آقای مسعود آرمانی

    چقدر خوشحال شدم که به کامنت زیبا و پر محتوا و تاثیر گذارتون هدایت شدم و چقدر لذت بردم از این همه کنترل ذهن تون که توانایی اینو داشتید که اول از همه به آرامش برسید با توجه به نجواهای ذهن و دوم اینکه به الهامات قلبی تون توجه کردید و در اون شرایط خطرناک و دلهره آور جنگی بفکر این بودید که کارهای تولید پوشاکتون رو تمام کنید و در این بازار آشوب کسی بهتون پیشنهاد بده که همه ی پوشاک هتتونو خریداری کنه .🤔🤔🙄 واقعا بهتون تبریک و تحسین تون میکنم .. خدارو شکر که ایمان درونتون ریشه داره که بدون اذن خداوند برگی از درخت نمیریزه..

    چقدر خوشحال شدم از اینکه امشب فهمیدم که خیلی از دوستان در این سایت دوستان افغانی هستند و بیشتر از همه اینکه چقدر با قدرت روی افکارشون دارن کار میکنند برای

    رشد و درک آگاهی و واقعا این پشتکار و همتی که از کامنت شما دوستان خوندم جای بسی شور و شعف و خوشحالی داره و از همینجا و از راه دور ولی مدار و فرکانسی نزدیک تحسین تون میکنم و دوست دارم بیشتر از خودتون بنویسید و بیشتر از نتایج و موفقیت هاتون برامون بنویسید

    و از اینکه در طبیعت یکی از مناطق زیبای شهرتون این کامنت رو نوشتید احساس خوبی رو انتقال دادید و براتون آرزوی سلامتی و آزادی و خوبی و خوشی رو در کنار عزیزان تون دارم ..

    خدارو شاکرم که با خوندن کامنت شما عزیزان بیشتر از هر روزم مصمم تر و متعهدانه تر روی افکارم کار می کنم

    وقتی راجب عملگرایی و آزمون توضیح دادید و گفتید اینکه….

    اینجا یه آزمون تاریخی بین من و باورهای هست که تا بحال ادعا داشتم تعقیر دادم. واقعا برای من این موضوع مثل این بود که مثلا یه مدت خیلی زیاده دارم تمرین میکنم و امروز روز نبرد و مسابقه است روزیه که باید هر آنچه که یاد گرفتم رو به نمایش بزارم. و از روز اول من شروع کردم به کنترل ورودی های ذهنیم ..

    و از اینکه در شرایط بخرانی کشور افغانستان آنقدر روی ذهن و ورودی هاتون کار میکنید من مطمعن هستم که به اهداف و خواسته های زیباتون هدایت شده و برامون از نتایج و موفقیت هاتون مینویسید

    🙏🙏🙏🙏🙏🥀🥀🥀👏👏🦋🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    سلام به دوست عزیز هم فرکانسی سایت و همکلاسی عباسمنشی آقای شادفر

    بقول این دوستمون که براتون نوشتن احساس ترحم و دلسوزی و احساس غم و اندوه رو باید ازش بگذرید ولی خوب ما انسان آفریده شدیم با احساسات و عواطف انسانی

    ولی بقول استاد نباید زمان زیادی در غم و اندوه باقی بمانیم

    در ضمن برای شعری که نوشتید و میخواید آهنگ بسازید دوست داشتم یک چیز دیگری به متن شعرتون اضافه کنید که شاید ورد زبونمون بشه و تبدیل به واقعیت زندگیمون بشه

    اینکه… درخشش و درخشندگی در نور و عشق الهی صلح دوستی مهربانی شادی اتحاد اتحاد اتحاد … آزادی آزادی آزادی .. آرامش آسایش

    خیلی دوست داشتم این کلمات در همه ی شعرها وجود داشت

    مممنون و سپاسگذارم

    و بهترینع بهترین ها رو برای همه مون آرزومندم

    🥀🥀🥀👏👏👏🙏🙏🙏🙏🎶🎶🎶🎶🎶🎵🎵🎼🎼🎼🎙🎙🎸🎸🎹🎤🎺🎻🎼🎼🎵🎵🎵🎵🎶🎶🎙🎙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    فریبا جون ممنون و سپاسگذارم که منو بردی بسمت کامنتم تا دوباره بخونمش و به یادبیارم که بیشتر روی ذهنم کار کنم و مواظب ذهنم باشم .. بهش یادآوری کنم که حواسم بهش هست .. کنترلش می کنم و اجازه نمیدم که افسارشو رها کنم..

    ممنونم فریبا جون که برام نوشتی و اون دایره ی آبی رنگ کنار پروفایلم برام خیلی لذت بخش هستش و یکی از آن چیزهایی که روحم رو به آرامش میرسونه همین دایره ی آبی رنگی اسن که میبینم

    عزیزم خدا پشت و پناه همه مون باشه و چراغ راه هدایتمون همیشه بدرخشه

    ممنون و سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: