ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان جلیل احمد به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام خدمت همه عزیزان و استاد بزرگوارمان:

استاد، من این فایل تون را تا دقیقه بیستم گوش دادم. فقط 26 ثانیه بعد از گذاشت شما من این فایل را تا نصف دیدم و گفتم بیام کامنت بنویسم.

چون می دانم که این جا وضعیت چگونه است. خود من هم از هرات افغانستان این کامنت را می نویسم. و قضایا را خیلی خوب درک می کنم.

اصلا همه این جا ( افغانستان) از یک دیگر می پرسند که چی شد؟ همه در شوک اند؟ این همه طالب از کجا آمد؟ چرا وضعیت این گونه شد؟ چطور شد طالبان که رفته بودند این ها از کجا آمدند؟ و چطور شد که به این زودی کل کشور را مثل آب خوردن گرفتن و…

طی 20 سال گذشته در افغانستان خیلی خیلی تحولات آمده است. در زمینه های مختلف.

اما! استاد و دوستان حالا که من قانون را به شخصه می دانم، گرچه هنوز در مراحل اولیه این شناخت و درک آن هستم، در این روزها، به ظاهر سخت، از خدایم هدایت خواستم و من به گوش دادن این فایل های زیبا از دوره ها هدایت شدم. جلسات ششم و نهم دوره کشف قوانین زنده گی، جلسات 32 و 33 دوره روان شناسی ثروت یک، جلسه ششم و قرآن قدم نهم و خواندن مقالات دوره جهانبینی توحیدی.

من خودم و خانم عزیزم به خواست خودمان و به توفیق خدای مهربانمان، از یک سال به این طرف با سایت وزین و استاد بزرگوارمان عباس منش جون آشنا شدیم و دوره ها یمختلف را خریده ام و آموزش را شروع کرده ایم. درک کرده ایم که عوامل بییرونی در زنده گی ما هیچ تاثیری ندارد و همه چیز درونی است. همه چیز افکار ما، فرکانس های ما و باورهای ما است.

عملا با چشم سر دیده ام که همین مردمی که حالا آشفته شده اند و شوک به آنها آمده، سال های سال است که از همین حکومت انتقاد کرده اند و بدی حکومت را و حتی خارجی ها را گفته اند. در این مدت، هیچ سپاس گذاری از داشته ها و پیشرفت های هر چند اندک در بین مردم نبود. درسته مشکلات بود، بی توجههی دولت بود، فساد اداری بود ولی موارد مثبت هم بود، خوبی ها هم بود ولی اصلا دیده نشد و اهمیتی به آنها داده نشد و همش انتقاد بود و انتقاد.

مردم پیامبر زاده شده بودند و حکومت کافر. اصلا مردم در قبال دولت، همکاری و همدیگر پذیری مسوولیتی نداشتند و همه چیز را به دولت ارتباط می دادند.

دقیقا یادمه چند سال پیش در یکی از رسانه های تصویری محلی هرات کار می کردم. جالبه بدونید که سرخط همه خبر های شان منفی بود. یک روز سه مورد یا سه سوژه خبری مثبت داشتیم و یک مورد منفی؛ همان منفی را آوردن سر خط درست کردن و موارد مثبت رفت در جایگاه دوم و سوم قرار گرفت. با وجودی که ارزش خبری این موارد مثبت صد ها بار بیشتر از آن مورد منففی بود.

در کل رسانه ها در این بیست سال، خیلی خوب و ماهرانه ذهنیت مردم افغانستان را برای جنگ، آمدن طالب، ربط دادن ریشه مشکلات به عوامل بیرونی آماده کردند. همیشه اخبار جنگ، نا امنی ها و منفی ها در صدر بود. همیشه انتقاد از حکومت بود، همیشه گله و شکایت بود. اصلا کسی نبود که بگوید خدایا! شکرت

خانمم معلم هست. میگوید: ناخودآگاه سر کلاس ها و در مدرسه می گویم خدایا شکرت

بعد می بینم دانش آموزان و سایر معلمان تعجب می کنند و می گویند: به خاطر چی سپاس گذاری می کنی؟ ما که چیزی نداریم همین نفس را هم خداوند از ما بگیرد.

خوب همین موضوع در همه بخش ها بوده و هست.

در اداره های دولتی اصلا خبری از تغییر در کار، افراد، باورها و ایده ها نبود. هر کس در هر اداره ای که می آمد دیگه ارثی می شد آن اداره و آن صندلی برایش. فقط هدف، خوردن، بردن و جمع کردن پول بود؛ خبری از تغییر و پیشرفت و وضع مملکت نبود. با وجودی که خیلی خیلی چیز ها برای سپاس گذاری بود مثلا در هر اداره دولتی ده ها ماشین لاند کروزر ژاپنی و آمریکایی و ساختمان لوکس اداری بود ولی هر گز این ها نعمت نبودند و به چشم دیده نمی شدند و فقط منفی ومنفی بود.

همه این گفته هایم مربوط استان خودم هرات بود. استانی که به تمیزی اش بنام است ولی اوضاع در استان ها یدیگر خیلی بد بود و هست.

خیلی در این سال ها مکان های تاریخی خوبی بازسازی و مرمت کاری شد، خیلی مدرسه ها ساخته شد، دانشگاه ها ساخته شد، فرودگاه ها ساخته شدند و خیلی کار ها شد ولی نمی دانم چرا همه توجه ها روی منفی ها بود، همش حرف از جنگ و نا امنی و طالبان بود.

طالبان قدرتی نداشتن خود افغان ها در ذهن شان به این گروه قدرت دادن و این گروه را بزرگ کردند، همه می گفتن صلح می خواهیم ولی فرکانس های شان و تو جه شان روی جنگ و روی طالبان بود. جهان هر چه سعی کرد که با با همان ضربه های نخست به مردم بفهماند که خودشان را و افکار شان را تغییر دهند ولی گوش شنوایی نبود.

حالا هم وضعیت فرودگاه بین الملی کابل را می بینید، همه چیز به هم خورده.

همیشه در جنگ افغانستان، کشورهای بیرونی را عامل می دانستند به خدا حالا که قانون را می دانم، تعجب می کنم که چرا یک نفر پیدا نشد که بگوید من، بگوید ما! ما هم مسولیم. مملکت ماست، باید خود ما بسازیم این مملکت را نه بیرونی ها.

یاد مه با یکی از مسوولان که هر ماه دو هزار دالر آمریکایی از طریق برنامه حمایتی بانک جهانی حقوق می گرفت صحبتی داشتم، می دیدم اون هم همهش انتقاد از دولت می کرد و صد ها حرف بد را به دولت می زد.

استاد شما آمریکایی ها را گفتند که بیست سال است که به افغانستان آمدند و حالا هم رفتند، قبلا روس ها هم آمدند و رفتند. حتی ارتشی که بعد از روس ها در افغانستان باقی ماند از ارتش امروزی خیلی خیلی قوی بود. صد ها چرخبال جنگی، چت های میگ 29 روسی باقی و حتی هواپیما های سو خت رسان داشتیم. یادمه در یکی از جلسه ها، یکی از جنرال های ارتش سابق از حامد کرزی رییس جمهور پیشین در خواست میکرد که 2500 تانک و خودروی زرهی داشت ارتش افغانستان این ها چی شد. البته این مورد هم به ارتش سی سال پیش مربوط بود.

فقط این را می خواهم بگویم که همه چیز مربوط خود ماست. هیچ عاملی در بیرون ما نیست. افکار منفی مردم این حال روز را به سرشون آورد. اصلا عامل خارجی هم در کار نبود. همه چیز اول ذهنی ساخته شد و بعد در جهان مادی عملی شد.

حالا من هم مصمم شده ام که تمرکزم را روی موارد مثبت بگذارم، ذهنم را کنترول کنم، آرام باشم، از خدایم هدایت بخواهم. آرام آرام می بینم که او هم به اندازه تغییر باورها و افکارم را مرا هدایت می کند و ایده های عملی به من میدهد که با همین شرایطم هم ساز است.

تصمیم به تغییر محیط خود گرفته ایم. فقط تصمیم گرفته ایم. به خداوندی خداوند قسم گه دستان بی نهایت خداوند به کار افتاده و از جاهایی با کمک ما می آیند که ما زودتر تغییر محل زنده گی بدهیم که اصلا به ذهن ما نمی رسد.

فقط می گویم خدایا! شکرت

ممنونم از همه دوستان

اگر کامنتم طولانی شد معذرت.

تقدیر من ثروت مند شدن است.

تقدیر من زنده گی کردن در مکانی آرام، آباد، آزاد، پیشرفته، با آب و هوایی معتدل و مردمانی خون گرم و دوست داشتنی است.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم
    526MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم
    31MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

376 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهرداد مرادی نظیف» در این صفحه: 2
  1. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3803 روز

    سلام استاد عزیزم

    استاد همون روزی که این فایل روی سایت قرار دادین، توی کامنتم نوشته بودم که چقدر ذوق زده بارون و هوای پشت سرتون شدم و……..

    همون شب گفتم دلم میخواد استاد یه فایل از اون بارون بگیره به صورت جدا برامون بذاره.

    بعدش ذهنم گفت تو که اینستا نداری؟؟ (نزدیک فکر کنم 2 ماهی شده که کلا اینستام دیلیت اکانت کردم) پس نمیتونی ببینی…

    اینو که ذهنم گفت توی فکر رفتم ولی گفتم خب توی تلگرام میذاره استاد…

    باز ذهنم گفت خیلی وقته که دیگه توی تلگرام چیزی نمیذاره جز کامنتای بچه ها..

    منم گفتم اصلا به من ربطی نداره کجا استاد میذاره، اگر توی مدارش باشم میبینمش اگه نه که هیچی دیگه…

    بعدش دیدم شما این فایل رو توی تلگرام گذاشتین کلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی لذت بردم از اون بارون رحمت، از اون هوا، از اون ابرهااااا، از اون زمینی که به قول خودتون استاد اگه پا رووش بذارین گلی نمیشه، از اون رایحه مطبوعی که پخششششششش شده توی پرادایس

    واقعا لذت بردم…

    بعد گفتم دیدی توی مدارش بودم و وقتی شنیدم گفتین استاد از این بارونا زیاد میاد و زیاد هم فیلم میگیرین ولی از هر 100 تا یکیش رو براتون میذارم، خیلی بیشتر خوشحال شدم که اون یکی رو باید زمانی بذاره که من با دیدنش درخواستش کردم و گفتم میخوام یه فیلم کلا جدا فقط از بارون ببینیم و اینکه توی مدارش بودم.

    و استاد در این چندوقت که چندین ماه به صورت خیلی جدی دارم دوره روانشناسی ثروت 1 و دوره جهان بینی توحیدی 1 و فایلهای رایگان رو کار میکنم، یه عالمه نشونه و هدایت میبینم، یکیش همین فایلی که از بارون گرفتین.

    توی فایل گفتین سنگ هارو میذاشتین توی جوب کثیف که بتونین اب بازی کنین ولی الان توی همچین بهشتی با بهترین و تمیزترین و گواراترین آب که از چشمه میاد اب بازی میکنین.

    این همه تغیییرررررررررر

    به قول قرآن اینها نشانه هایی ست برای کسایی که می اندیشن

    برای کسایی که فکر میکنن

    تامل میکنن

    خیلیها دنبال معجزه ن، خیلی ها دنبال کارهای خاص ن، خیلی ها دنبال اینن که مثلا غیب بشی، طی الارض کنن، ولی واقعااااااااااااا کی میتوننننننننننننه از قعر یه زندگی به ظاهر جهنمی، احساسش کنترل کنه، ورودی هاش کنترل کنه، باورهاش خراب کنه و بسازه با کلی مشکلات با کلی بدهکاری و……… و برسه به این جایی که هستین؟؟؟؟

    واقعاااااا کی میتوننههههههههه؟؟؟

    قبلنا که درکم کمتر بود خیلی تشویق و تحسینتون میکردم استاد ولی الان خیلییییییییییی دارم بیشتر به عمق کارایی که کردن میرسم، چون مییدونم تکاملم توی درک رفته بالا و بیشتر هم میشه اما میخوام بگم یه عالمه از بچه های سایت از جمله خودم خیلیییییییییییی خیلیییییییییییییی اوضاعمون از زمان شما بهتره از همه لحاظ اما بهونه میگیریم و ذهنمون رو اصلا چرا جمع میبندم، خودم رو بگم

    اونقدر متعهد به کنترل ذهنم که توجه م روی ناخواسته ها نره نیستم گرچه خیلیییییییییی خیلیییییییییییییییییییییییییی بهتر شدم حتی نسبت به چندماه پیشم ولی خیلی جای کار داره.

    یادمه زمانی که بسکتبال بازی میکردم اصلا نه نگاه میکردم که کفشم چیه، نه ببینم لباسم چیه، نه ببینم توپم چجوریه، نه ببینم حلقه بسکتبال دارم یا ندارم اصلا بهشون توجه نمیکردم، فقط داشتم ازش لذت میبردم اما الان میبینم که ذهنم توجه ش روی نداشته ها و ناخواسته ها میره و میدونم خیلی باید بیشتر از اینا تمرین کنم.

    خداروشکر که دوره جهان بینی توحیدی 1 هم راستا شده با دوره روانشناسی ثروت1 و خیلییییییییییی خیلییییییییی عالین این دوتا کنار هم.

    استاد بازم ممنونم از این همچین فیلم زیبایی از بارون بهمون نشون دادین

    خیلی دوستون دارم

    عاشقتمونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3803 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم

    استاد میخوام “تغییر” رو از زاویه دیگه که همیشه خودتون گفتین و میگین بهش نگاه کنم.

    البته اینم بگم که حین دیدن فایل چندین فایل مرتبط با این فایل توی ذهنم جرقه خورد که از کامنتهای اون فایلها هم کمک گرفتم و با یه سری تغییرات و برداشتهای خودم به این نتیجه گیری رسیدم.

    با تغییر، یا ما خودمون رو با حرکتِ جهان، هماهنگ و به رشدش کمک می کنیم یا با دستِ خودمون، خودمون رو توی چاهی میندازیم که به خاطر تغییر نکردن، در چرخه ای از مشکلات عجیب و غریب گرفتار میکنه و مرتباً از یک مشکل به مشکل دیگه، از یک نگرانی به نگرانی ای دیگه، از یک شکست به شکستی دیگه، از یک اشتباه به سمت اشتباهی دیگه بر خورد می کنیم…

    اساس جهان بر تغییر استوار است. نمی‌تونیم توی چنین جهانی که به واسطه استقبال از تغییرات، تبدیل به محلی قابل سکونت برامون شده، ساکن بمونیم!

    همونطور که قدرت آب، در حرکت و تغییرِ و اگر ساکن بمونه، می گنده، ما هم اگر از تغییرات استقبال نکنیم، مثل همون آب ساکن، فکر، توانایی ها و باورهامون فاسد میشه.

    دنیای ما، دنیای تغییرِ، تنها چیزی که هیچوقت تغییر نمیکنه اینه که باید همیشه، همه چیز تغییر کنه، این تنها قانونی که هیچ وقت تغییر نمیکنه.

    حالا اگه ما تغییر نکنیم، زیر چرخ دهنده های جهان له میشیم و از بین میریم، واقعا میمیریم. اگر میخوایم زنده بمونیم و همه چیز خوب باشه باید تغییر به سمت رشد و پیشرفت بکنیم.

    عدم “تغییر” و عدم درکِ ارزش تضاد باعث میشه که که اکثر ما وقتی با تضادی مواجه می‌شیم و به واسطه واضح شدن خواسته، “تغییری” نمیکنیم، آشفته و نگران میشم و بدتر از همه فکر می کنیم زندگی زندگی خیلی خوب تر میشد اگه، هیچ تضادی وجود نداشت یا به هیچ ناخواسته‌ای برخورد نمی‌کردیم دقیقا مثل مردم افغانستان.

    اما جهان برای رشد و گسترش باید با تضادها همراه باشه. تا «شخصیتِ خالق» رو از «شخصیتِ قربانی» سرند کنه، تا «شخصیت تغییر کننده» رو از کسی که «تغییر نمیکنه» جدا کنه.

    “تغییرات” از تضادها‌ بوجود میان و تضادها اهرم‌هایی هستن که با یادآوریشون، مانع ساکن موندنمون و به قول قرآن «فاسد نشدنمون»‌، میشن.

    مردم افغانستان و هر مردم دیگه و شخص دیگه ایی وقتی توی زندگیشون و کشورشون تضادها بیشتر میشن و تکرار میشن دیگه تضاد نیستن، اینا مسائل بنیادی هستن که باید تغییر کنن، حالا تغییر از هرچیزی و هر قسمتی ولی باید تغییر کنن، باید حرکت کنن چون نتیجه تغییر نکردن به معنای واقعی مرگِ.

    مردم افغانستان بخاطر تغییر نکردن و فقط مقصر و علت بدبختی رو به عوامل بیرونی دادن و حرف زدن درباره ناخواسته ها یا مبارزه با اونها، نه تنها به اونها خاتمه نمی دن، بلکه به خاطر توجه به اونها گسترش شون هم میدن.

    الان سالهاست، مبارزه با تروریسم ادامه داره، هر بار یک گروه بوجود امده و یه فاجعه ایی به بار میاد. همینکه این گروه از بین می‌ره، گروهی دیگه بیرون میاد و همین طور این مبارزه ادامه داره.

    اگر از دیدگاه قوانین کیهانی، مفهوم مبارزه با تروریسم که همون “” تغییر دادن انسانهاست “” را بررسی کنیم، به این نقطه می‌رسیم که جهان بوسیله مبارزه با تروریسم ، به آن‌ها توجه می‌کنه و از آنجا که این یک قانون ابدی است که:

    به هر چیزی توجه کنی، اساس اون چیز ریشه میزنه و با توجه بیشتر، هر روز قدرتمندتر از قبل ظاهر می‌شه، بنابراین، مبارزه با ترورسیم برای تغییر تفکر انسها، تنها ریشه‌ی اونا رو گسترده تر می‌کنه!!!

    طبق قانون بدون تغییر خداوند، فارغ از اینکه چقدر برای مبارزه با تروریسم یا مبارزه و ” تغییر ” با هرتفکر و انسانی، انرژی و هزینه صرف می شه یا ائتلاف و گروه تشکیل می‌شه، جامعه جهانی با مبارزه علیه تروریسم برای ” تغییر” ، فقط به گسترش موضوعی به نام شدت گرفتن جنگها و ناامنی ها و …..، کمک می کنه. زیرا تنها چیزی که در این مبارزه ها تغییر کرده، نام گروه‌های تروریستی بوده. تغییری از القاعده به داعش و … در حالیکه هنوز هم با اینهمه سال مبارزه با تروریسم، موضوع تروریسم، مهم‌ترین مسئله جهان است!

    بر طبق قوانینی که شناختیم:

    راه حل این مسئله، مبارزه با تروریسم یا تغییر اونها نیست، بلکه “” تغییر خودمون “” و بی توجهی به تروریسم یا جنگ است! یا به قول قرآن، اعراض کردن از اونهاست.

    زیرا این خاصیت جهانِ که به هر چیزی توجه کنی، اساسِ اون چیز رو توی زندگی‌تون بوجود میارین و جنسِ تجاربِ زندگیتون مثل اون میشه.

    تنها راه حل مسئله تغییر از نگاهمون، توجه به متضادِ اون یعنی همه چیزهایی که مساوی هستند با: صلح، آرامش، شادی و زیبایی و عامل رو خود دانستن.

    زیرا به قول انیشتین، نمی‌تونید همزمان از جنگ جلوگیری کنید و برای آن آماده شوید

    جهان مفهمومی بنام “تغییر دادن انسانها به زور و اجبار و جنگ یا حتی امکانات در اختیار قرار دادن و…… ” رو نمی‌شناسه! به همین دلیل که ما هنوز هم نتونستیم بوسیله مبارزه با تروریسم، اونهارو را از بین ببریم.

    باید خودشون بخوان.

    پس طبقِ قانون، ما در آنِ واحد، فقط می‌توانیم:

    یا به تروریسم توجه کنیم یا با ” تغییر ” دادن خودمون به صلح و دوستی!

    یا به خوبی توجه کنیم یا به بدی!

    یا به ثروت توجه کنیم یا به فقر!

    یا به سلامتی توجه کنیم یا به بیماری!

    کانون توجه شما، اساسِ تجربه‌های زندگی‌تون رو تشکیل میده !

    چونکه تمامی تغییراتی که در جهان ایجاد شده، از تکنولوژی های پیشرفته تا انجام کارهایی که حتی همین چند سال پیش غیر ممکن بوده، حاصل این دیدگاه بوده که ” ما خودمون خالق شرایط هستیم” نه مبارزه با یه سری گروه و نه تغییر ادمهااااااا به هر قیـــــــــــــمتی .

    اینکه یه سری ها متحد میشن و در نهایت پیروز، به دلیل همین تسلیم بودنشون در برابر ربّ. تغییری که ایجاد کردن و نتیجه موحد بودن.

    خداوند احدِ و وقتی ما متحد میشیم یعنی داریم میگیم یه چیز شدیم یعنی تغییر کردیم

    یعنی همه مون به این باور رسیدیم که خودمونیم که خالق این جنگ، یا این بدبختی یا این شرایط هستیم پس میتوینم تغییرش بدیم، ما خودمون میتوینم خوشبختی و صلح و ارامش رو بسازیم و بوجود بیاریم، اینطوری که اتحاد بوجود میاد. مردم افغانستان اینقدررررررررررررر غرق این شدن که تقصیر رو بندازن به یکی دیگه و در ادامه اینقدرررررررررر عامل اصلی رو قدرت دادن به عوامل بیرونی که میبینیم غرق توی جهنمی هستن که خودشون ساختن و تا نگاهشون به این قضیه ” تقصیر تغییر نکنه”، یعنی تا وقتی خودشون تغییر ندن هیچوقت هیچوقت به اتحاد نمیرسن و هیچقوت یه کشور ارام و در صلح و ارامش نخواهند داشت.

    استاد در اخر میخوام بگم اینقدررررررررررررررررررررر اینقدرررررررررررررررررررر غرق اون بارون پشت سرتون که با سرعت و بدون هیچ حساب کتابی به برکه بینظیر میخورد که خیلی توجه م رو کنترل میکردم روی حرفاتون برای همین الان دوباره میخوام فایل ببینیم و فقط غرق اون ثروت و گوهرهای ناب و بینهایتی بشم که چقدر زیبا دارن خیر و فراوانی میرسونن.

    فکر میکنم برای اولین بارم باشه که ازتون فایلی دیدم که منظره پشت سرتون در حال باریدن همچین نعمت وحشتنااااااااااااااااااااک زیباییِ.

    وقتی به بارش این گوهر ها نگاه میکردم دقیقا اینا برام تداعی میشد که ببین بدون حساب و کتاب خداوند میبخشه، چون وهااااااااااااااااااااااااااااااااااااب….

    فراوانی این ثروتهارو ببین….، دقیقااااااا مثل نعمت بینظیر دیگه، اکسیژن که این همه وجود داره و همه ازش دارن استفاده میکنن، آیا بعد از میلیون ها سال استفاده تموم شده؟؟؟ آیا واقعا محدودیتی برای موجودات و انسانها وجود داره ؟؟؟؟ آیا غیر از اینه که هر لحظه داره بیشتر و بیشتر میشه؟؟؟ آیا اصلااااااا نگران تموم شدنش هستیم؟؟؟؟ معلوم نهههههه

    وقتی توی جهانی داریم زندگی میکنیم که با موضوع ” کمبود ” بیگانه ست واقعااااااااا میشه این ثروتهای گوهربار که میبارن رو ندیده گرفت؟؟

    میشه این همه زیبایی و خیر و ثروتی که داره میرسونه به این دنیارو نادیده گرفت؟؟؟

    واقعااااااا هیچ پایانی به نعمتها و ثروتها و ایده ها و فرصت ها و فزونی های این جهان نه تنها نیست بلکه نمیشه حتی تصور کرد….

    واقعااااااااااااا زیبا دارن میبارن

    واقعااااا زیبان

    اصلاااااااااااا بدجوری محو زیبایی شون شدممم

    دلم میخواد فقط ببینمشون و هی بیشتر و بیشتر لذت ببرم

    دلم میخواد صداشون بشنوم

    دلم میخواد جت اسکی رو بردارم برم زیر بارون گاز بدم و محکم این گوهرها بخوره به سر و صورت و بدنم و خداروشکر کنم از این همه زیبایی و از این همه ثروت….

    دلم میخواد برم زیر بارون جیغ بزنم……

    دلم میخواد برم اون بیرون و با صدای بارون برقصم………

    دلم میخواد توی برکه زیر باریدن این گوهرهای وحشتناک زیبا، شنا کنم….

    دلم میخواد اون قایق چوبی که استاد خریدی رو بندازم توی برکه رووش بشینیم هرکجا که باد من رو برد تسلیمش باشم و چایی داغی که همراهم هست رو با خیره شدن به قطرات بارونی که میخوره به اب و یه حفره کوچیکی روی سطح اب ایجاد میکنه بنوشمممممممممممممم………………

    دلم میخوااااااااااد استاد از این همه خوشحالللللللللللی و حس خوب دست شما و خانم شایسته رو بگیرم و بپرررررررررررریم توی اب………..

    دلم میخواد وقتی از اب میام بیرون یه آتیشی زیر بارون درست کرده باشم بشینم کنارش همونطور که اب میریزه روم گرمای اتیش هم بهم انگیزه بیشتر بده که لذت ببرم از این همه زیبایی……..

    وااااااااااای که هم میدونی و هم نمیدونی استاد الان توی قلبم چه حسسسسسسسسسسسسسسس بینظیریه و چقدررررررررررر دلم میخواد بترکم اینقدررررر این حس خوبهههههه…

    دلاااااااااااارااااااااااام من، عشششششق من، خدای من، عااااااااااااااشششششششششقتمممممممممممممممممم

    خیلی دوستون دارم

    عاشقتونم

    استاددددددددددددد بینهااااااااااااااااااااییییییییییییت ازت ممنونم که همچین فایل بینظیری رو برامون قرار دادین

    واقعا مرسی

    مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی.

    عشششششششششق منیییییییییی.

    استاد میخوام به الهامم گوش کنم و الان این فایل رو چندین بار ببینم ولی بدون صدا ولی به جاش از اون موزیکها فوق العاده کلاسیک و بی کلامم رو پخش کنم و فقط محووووووو بارش این گوهرهای وحشتناک زیبا بشم و لذت ببرم…

    جاتون خیلییییییییی خالی چون کلی دارم لذت میبرم و میخوام ببرم با کلی حس خوب و کلی تصورات قششششششششششننننننننگگگگگگگگگ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: