ما از تغییرِ دیگران، ناتوانیم - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

376 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ستاره بنی نجاریان گفته:
    مدت عضویت: 3900 روز

    سلام استاد جونم.

    استاد من قبلا خیلی آدم دل نازکی بودم هنوز هم توی اعماق وجودم این حس هست که دلسوز و دلرحم آدما باشم و دلسوزی های بیجا بکنم. خوشبختانه خدا من رو نجاتم داد و به کمک آموزه های شما از اون مسیر خیلی بیشتر فاصله گرفتم. دیگه به جای اینکه مثل قبل دلم برای آدمای فقیر و بدبخت بسوزه سریع به خودم یادآور میشم که ستاره خداوند به همه ی انسانها به یک میزان کمک میکنه اگه خودشون بخوان و با ترسهاشون مقابله کنند پس دلسوزی توی سیستم خداوند هیچ جایگاهی نداره به جز اینکه تو رو از مسیر درست دور میکنه و کانون توجه تو رو منحرف میکنه. همین سایت شما، خدا میدونه که فقط فایلهای رایگانش چقدرررر میتونه یک انسان ضعیف با باورهای غلط رو تبدیل کنه به یک انسان کاملا متفاوت با باورهای درست و قوی، خداروشکر از تمام دنیا هم همه به سایتتون دسترسی دارن و کافیه که از خدا راهی برای هدایت بخوان خدا خودش به زیباترین شکل مثل همه ی ما هدایتشون میکنه، پس چرا همه نمیتونن تغییر کنن چون خیلی از آدمها چسبیدن به ترس هاشون به تعصباتشون و اگه دقت کنیم تمام این گروههای داعش و طالبان و… دقیقا استراتژیشون همینه دست میزارن روی تعصبات کورکورانه و از اون مسیر کنترل افراد رو در دست میگیرن، چقدر این صراحت کلامتون رو میپسندم و خداروشکر که با شما هم مسیرم، خداروشکر که بازهم بهم یادآوری کردید که توانایی تغییر زندگی کسی رو ندارم اما توانایی تغییر زندگی خودم رو صد در صد دارم. خداروشکر که حرفهاتون رو میفهمم و تو فرکانس دریافتشون هستم. منم اینطوری دقیقا به خودم کمک میکنم و به حال شما فرقی نداره اما به حال من خیلی فرق میکنه اینکه باورشون کنم و بهشون عمل کنم. یقیین دارم که خداوند هرکس رو که خودش بخواد به مسیر درست هدایتش میکنه چون کار خدا و جهان هستی هدایته. خدا خیرتون بده استاد ازتون ممنونم که فایل میذارید و کمکمون میکنید که توی این مسیر ثابت قدم بمونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    علیرضا نوفرستی گفته:
    مدت عضویت: 3792 روز

    سلام به اساتید قشنگمان و دوستان

    من میخوام که تجربه ی خودم رو از “ما از تغییر دیگران ناتوانیم” رو با شما دوستان عزیزم به اشتراک بزارم.

    من از وقتی که یادم میاد انسانی بسیار بسیار صادق، راستگو و متعهد به قوانین بودم و هستم. هیچ گاه در دوران تحصیلم تقلب نکردم. هیچ گاه در موقع رانندگی آگاهانه تخلف نکردم. همیشه با دوست و دشمن ادب و احترام رو رعایت میکردم و هر کار مثبتی و خوبی که به ذهن شما برسه رو انجام میدادم به غیر از تلاش نکردن برای تغییر دیگران. من از سال ۱۳۸۵ با مباحث مثبت اندیشی آشنا شدم و از سال ۱۳۹۴ شاگرد استاد هستم و همیشه به امید اینکه میتونم خانواده و کارمندان و جامعه رو عوض کنم ، همیشه باید رفتاری از خودم نشون میدادم که خود واقعیم نبودم. باید با افرادی کار میکردم که درصد هوشی اونها اصلا در حد من نبود و مثل احمق ها باید رفتار میکردم. به امید اون روزی که بالاخره اونها هم به این مسیر میان و همه چیز درست میشه و گل و بلبل میشه. تا اینکه در سال ۱۳۹۷ با اولین جلسه از جهان بینی توحیدی ، به صورت بنیادین متوجه شدم که هر چقدر خودم رو وقف دیگران کنم، دارم آب در هاون میکوبم و هر روز افسرده تر و پژمرده تر میشم. از اون جلسه به بعد، ریسمان دیگران رو رها کردم و فقط از حضورشان لذت بردم و احساس رها بودن از بدنه ی جامعه و خانواده رو هر روز بیشتر در وجود خودم پیدا میکردم. تا اینکه به صورت کاملا هدایتی و معجزه وار ، وقتی که از لحاظ فرکانسی اینقدر عالی شدم که دیگر ربطی به جامعه و خانواده نداشتم، خیلی شیک و مجلسی و راحت، خداوند من رو فرستاد به آدلاید استرالیا. من آخر شهریور ۱۳۹۸ اومدم اینجا، در موقعی که شرایط ایران هنوز خیلی بد نبود , تقریبا دو ماهه بعدش، بنزین گرون شد و هرج و مرج و قطع کردن اینترنت و شروع شدن داستان بیماری و …. دوستان به من میگن که تو رفتی و بعدش کلی همه چیز بهم ریخته تر شد.

    شاید اولش هدایت خداوند به آدلاید برام این قدر جالب نبود. چون من دوست داشتم برم امریکا ولی نشانه های خداوند همه از استرالیا حکایت میکرد و یا اینکه در استرالیا دو شهر سیدنی و ملبورن خیلی باحال تر و با امکانات بیشتری همراه بودند. ولی بعد از گذشت دو سال ، غیر از یک هفته ، آدلاید وارد قرنطینه نشد و تنها تجربه ی ما از شرایط باقی کشورهای دنیا در همون یک هفته بود. و جالبه که بدونین، قرنطینه هم به خاطر یک نفر بود در حالیکه سیدنی و ملبورن بارها و بارها وارد قرنطینه ی اجباری شدن.

    موضوع خیلی باحال تر ایته که پارسال، آدلاید سومین شهر قابل زندگی در دنیا شد و منی که همیشه به قوانین احترام میزاشتم و رفتار درست انجام میدادم، لاجرم بعد از گذشتن از دل ترسهای مهاجرت، به شهری اومدم که بالاترین استانداردهای زندگی در اون هست و چه مردمان مهربان و آسان گیری در اینجا زندگی میکنن. و یک روز در سال رو به خاطر تنوع قومیتی در اینجا جشن میگیرن و اصلا نمیخوان که مهاجرین شبیه خودشون بشن، بلکه از استعدادها و فرهنگ خودشون برای پیشرفت کشور استفاده کنن.

    در شمال آدلاید هم جمعیت زیادی از افغانستان هستند که خیلی از اونها کسب و کارهای خیلی موفقی دارند و بسیار بسیار ثروتمند هستند و لذت فراوانی از زندگیشون میبرن. در جایی که آزادی در همه ی موضوعات و امنیت کامل وجود داره. به دور از قیل و قالهای همیشگی خاورمیانه.

    شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  3. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    به نام خدا

    سلام بر اساتید عزیز و بزرگوارم استاد عباسمنش و استاد شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی در سایت عباسمنش دات کام

    فایلهایی نظیر این که استاد صحبت کردن و روی سایت قرار دادن منا به فکر فرو میبره که چقدر کشور ما و کشور افغانستان مشترکات داره هم طرز فکر و هم طرز رفتار و برخورد مردم هر دو کشور منتقد هستن نسبت به دولت و همه چیز را میخوان دولت براشون درست کنه و هم طرز برخورد نسبت به هم که حس تنفر و کینه دارن نسبت به هم و همش تو فکر اینن که سر هم دیگه را کلاه بزارن و به هیچ وجه حاضر نیستن با هم باشن و دست به دست هم تلاش کنن که هم زندگی خودشون و زندگی اطرافیانشون را سر و سامان بدن و باعث پیشرفت کشورشون بشن

    نمیدونم منشاء این طرز رفتار و برخورد به چی برمیگرده ولی اصلا دیدگاه و رفتار جالبی نیسن

    من خودم به شخصه شاید اوایل مسیر سعی صد در صدی میکردم که دیگران را تغییر بدم مادر برادر و … ولی الان تمرکزم روی خودمه و میگم اونی که باید تغییر کنه منم نه کس دیگه ای

    من میتونم خودما تغییر بدم ولی از تغییر دادن دیگران عاجز و ناتوانم،من اگر تغییر واقعی بکنم هدایت میشم به مکان،آدمها و شرایطی که مطابق فرکانس و باورهای منه،اگه من هنوز هدایت نشدم و شرایط زندگیم تغییر نکرده مشخصه که هنوز من تغییر اساسی نکردم

    من نمیتونم ایران،شهر،استان را تغییر بدم ولی میتونم خودما تغییر بدم

    از آقا احمد عزیز هم بابت کامنت بسیار عالیشون تشکر میکنم

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  4. -
    حمید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2716 روز

    درود استاد عزیز،جهان ب فرکانس من پاسخ داد،اتفاقا دیروز داشتم میگفتم ی حسی بهم میگه استاد در مورد افغانستان یه فایلی ضبط میکنه و از دید قانون پاسخ میده ب این مسائل،،مثالتون در مورد خرمشهر و ابادان عالی بود،،مردم ما با شجاعت ایستادگی کردن،،و پاداششم گرفتن،،جالبه تا چندوقت پیش،،افغان ها ب پول ایران چقدر توهین کردن،،و،،،الان چ حرفی دارن،،،چرا ب جای مقاومت ،اویزون هواپیما میشن،،ب قول شما مگه قطاره،،،یا اتوبوسه ک بگه حالا تا ی جا میره،مارو هم ببره،،و چ جالب ۱۰۰۰ میلیارد خرج کنی،تا سرنوشت یه کشور و مردم رو تغییر بدی،،که بی فایده باشه،ممنون از اطلاعات عالی شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  5. -
    فاطمه نظافت گفته:
    مدت عضویت: 2190 روز

    سلام استادعزیزم واقعاسپاسگذارم برای این فایل زیباراستش من خیلی وقته دارم روی خودم ودوره ۱۲قدم کارمیکنم وفهمیدم که نشتی انرژی دارم ازاینکه همش میخوام دیگران روتغییربدم واین ذهن منطقی رونمیتونستم قانع کنم این فایل زیبایه باورقدرتمندتوذهن من کاشت که هروقت خواستم دیگران روتغییربدم به خودم بگم باباامریکا۲۰سال نتونست مردم افغان روعوض کنه حالامن چطورمیخوام یه آدم روعوض کنم ممنون برای اینهمه حرفهای زیباوقدرتمند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 2836 روز

    سلام، سلام، سلام

    سلام براستاد عشق ورهایی

    برراهنمای بی چون وچرای عشق و ایمان وآزادی.

    چقدر، چقدر، چقدر فایل وآگاهیهای این فایل فوق العاده بود. من رویاد جلسه چهارم ازقدم ۳انداخت،که شاید بیشترازبقیه جلسات کل دوره هایی که دارم تابحال بهش گوش دادم، اما چقدر نیازدارم که هزاران باردیگه ازجملات بهشتیش بشنوم.

    “خداوند سرنوشت هیچ قومی راتغییرنمی دهد مگرخودشان تغییرکنند”

    بااینکه چهارساله دارم ازاین باورنتایج عاالی میگیرم درزندگیم،اما بازگاهی درذهن میلغزم. که نکنه فلانی،،،، نکنه فلان اتفاق،،، نکنه فلان تصمیم یک فرد دیگه،، ،نکنه فلان کس یافلان رابطه،،، نکنه،،، نکنه،،،

    ای خدااا که همه اینها شرکه، وشرک تنها اشتباهیه که بخشودنی نیست.

    که درونت رو ازآتشی پرمیکنه که هیچ جهنمی ازون جهنمی ترنیست.

    خدایا بتو پناه می برم ازشرک.

    وکمکم کن که همیشه به بال های هواپیمای ایمان توسوارباشم، تا نلغزم، تانیفتم از بالای دیوار شرک برزمین و نابود نشم.

    استاد یک مثال فوق العاده دارم، که بتازگی اتفاق افتاده، و چون میخواستم ازش درس بگیرم، تاتهش ودراوردم.

    بتازگی نوید محمدزاده سوپراستار سینمای ایران با یک بازیگر زن ازدواج کردن. که ۱۱سال هم ازشون کوچکترهستن.

    طبق تحقیقی که کردم فرشته حسینی همسرنوید محمدزاده افغانیی هستن.خانواده ایشون ۳۰سال پیش به ایران مهاجرت کردن، این دخترباتمام محدودیتهایی که تبعه درایران دارن، درس خوندن، وبه دانشگاه رفتن، دردوران تحصیل ازبهترینهای تیاتر درمدرسه ودانشگاه بودن، وبعد ورود به عرصه سینما جوایز بسیاری هم گرفت. شایدجالبه بگم کارهای جدی ایشون شاید ازانگشتان دست هم بیشترنباشه. اما یک بازیگر مطرح شدن درسینمای ایران. وحالا درسن ۲۵سالگی بایکی ازبهترین بازیگران ایران ازدواج کردن.

    نکته جالب که درمصاحبه هاش اشاره کرده اینه، “من اونقدری که ازطرف ملت ومردم ایران دراین مسیرتشویق وحمایت شدم، ازمردم خودم نشدم واونها فقط من رومسخره میکردن!!”

    شاید جملات پایانی شماباعث شد یادقصه فرشته حسینی وداستان موفقیتش بیفتم، که بارها درذهنم مرورش کردم وتشویقش کردم این دختر شجاع و فوق العاده رو.

    آیا این داستان زندگی، تموم بهونه هارو ازمانمیگیره؟؟!!

    چفدرازمحدودیتای فرشته رو تو داخل کشورت داری واقعا؟؟؟!!! که انقدر برای موفق شدن بهونه میاری؟!!

    کدوم رییس جمهور یاقدرت دست فرشته روگرفته تابه اینجابرسه مگرقدرت ایمانش؟!!

    نمیخوام به به وچه چه کنم که آره، الان منم دراین زمینه پرفکتم و دیگه باورام صددرصده، نه! من هنوزخیلی راه دارم، تانقطه توحید.

    اما این فایل روهم مثل جلسه چهارم باید خورد، بایدبلعید، باید انقدرتکرارکنیم، تاشیطان ذهن درنطفه خفه بشه.

    که هیییچ عاملی، هییییچ عاملی، هییییچ عاملی در روند موفقیت و خوشبختی ما تاثیرگذارنیست.

    الا اینکه خودمون تصمیم بگیریم آگاهانه درتمام ورودیهای منفی روبه روی خودمون ببندیم و بسمت نورحرکت کنیم.

    ودیگه هی نگیم آی فلانی رییس جمهوربشه همچی تغییرمیکنه، آی دلار بیاد پایین همچی تغییرمیکنه، آی من پاشم برم کشوردیگه همچی تغییرمیکنه،آی امام زمان بیاد تازندگیمون تغییرکنه، آی پدرم، همسرم، رییسم، فلان مقام، و… و…

    بگیم وای برخودم، آی برخودم، که باید بلندشم،دستمو روزانوهام بزارم وتوکل کنم بخودش و بسم الله بگم و حرکت کنم، باقیش باخودش.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      مرجان دوست الهی گفته:
      مدت عضویت: 1477 روز

      سلام هدیه جان عزیزم💝امیدوارم که حال جسمت و روحت عالی و عالی تر باشه در هر لحظه❤🌹سپاسگزارم بابت نوشتن دیدگاه زیباتون و مثال فوق العاده ای که زدید👏سعادتمند، رستگار و ثروتمند باشی در دنیا و آخرت!دوستت دارم پیروز و موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهسا نصرالله زاده گفته:
      مدت عضویت: 1805 روز

      سلام هدیه جان

      سپاسگزارم از شما دوست عزیز بابت دیدگاه زیباتون

      عاشق دیدگاه های زیباتون هستم و چند روزی بود که خیلی به دیدگاهاتون در قسمت عقل کل توجه میکردم

      از اونجا که قانون اینه به هرچی توجه کنیم در زندگیمون گسترس پیدا میکنه

      الانم یه کامنت خوب ازشما خوندم

      چقدر مهمه که با تمام وجود بپذیریم که همه چیز خودمون هستیم و هیچکس بیرون از ما نمیتونه مانع موفقیتمون بشه

      بابت اطلاعات خوبتون در مکرد خانم فرشته حسینی ممنونم

      در پناه الله شاد و خوشبخت باشید😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1498 روز

    سلام استاد عزیزم

    چقدر درست بود این موضوع و تحسینتون میکنم که اینقدر با قاطعیت ای موضوع رو میگید.

    دقیقا همینطوره من دیروز داشتم فایلهای شما رو گوش میکردم و پدرمم هم نزدیکم بود و در واقع داشتیم باهم کار میکردیم پیش خودم گفتم بزار بدون هدفون گوش بدم تا بابامم این حرفهارو بشنوه(فایل به رویاهات باور داشه باش) بعد از یه طرف دلمم میگفت نه نکن، استاد گفته به کسی نگین تا خودشون بخوان، اقا ما گول خوردیم گذاشتیم رو بلند گو، بعد بابام گفت این بنده خدا چند سالشه؟ گفتم فک کنم ۴۰ سال، بعد گفت اگه از ۲۰ سالگیشم میخواست این همه جاهای دنیارو بره بگرده نمیتونست بعد گفت پیش خودش فکر نمیکنه که کسایی که نتونستن به این موفقیت برسن اگه این فایلارو ببینن سر خورده میشنو فلان؟! ×

    اقا خلاصه من هیچی نگفتمو تو دلم یه لبخند زدم پیش خودم گفتم دقیقا تا وقتی که کسی خودش نخواد و تو مدارش نباشه نمیتونه اصلا حتی وارد سایت استاد بشه،

    قبلن هم تو زندگیم خیلی تجربه کردم که میخواستم رفیقای نزدیکمو مثل خودم ورزشکار کنم بعد دیدم خیییر اینا تا خودشون نخوان نمیشه، و دیگه هیچوقت کسی رو تا وقتی که خودش نخواسته راهنمایی نکردم، تو درس و دانشگاهم همینطور،

    یعنی یه قانونه واقعا، ما فقط باید تمرکزمونو بزاریم رو خودمون، دقیقا من از وقتی خودم تغییر کردم خود به خود با خیلی از افراد دیگه ارتباط ندارم، هر جا میرم کارم راحت به فضل خدا حل میشه، هر کسی سر راهم قرار میگیره ادم خوبیه و حالا به یه نحوی میخواد به من کمک کنه، و حتی مثلا پشت ماشینم که میشینم چیزی یا اتفاقی نمیفته که مثلا بخوام ناراحت بشم، در صورتی که قبلا مثلا میشد که حالا از دست راننده ها حرص بخورمو ترافیک اذیت کنه و از این داستانا، که تقریبا همه مردم تو رانندگی تو ایران با این موضوع درگیرن،

    خدارو صد هزار مرتبه شکر که توانایی و قدرت تغییر خودمون رو به ما داده خدایا شکرت،

    از شما هم متشکرم استاد عزیزم

    ❤️💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    بسم الله النور

    سلام استاد جان عاشقتم 😘

    سلام به مریم جان نازنین و همه دوستای عزیزم 😘

    استاد جان چقدر لذت بردم ازاین فایل بینهایت آگاهی دهنده و چه تلنگر بزرگی برای من هست که درک کنم من از تغییر دیگران عاجزم

    که من با هیچ ابزار و هیچ قدرتی نمیتونم حتی یک نفر رو تغییر بدم چه برسه به خودم

    عاشقتم استاد جان که اینو یاد آوری کردی که باید از سرگذشت قوم ها عبرت بگیرم چون همین چند روز پیش داشتم در مورد این عبرت گرفتن فکر میکردم و تو قرآن سرچ میکردم که حواسم باشه به عبرت بگیرم از عذابی که هر قوم شده به خاطر افکار و عقاید و به ماقدمت ایدیهم خودشون و بیشتر روی تغییر باور هام و رفتارم کار کنم

    استاد جان چقدر برای من اولین بار سخت بود حتی بشنوم این که شما گفتید نخواه کسیو تغییر بدی ذهن من خیلی مقاومت داشت و بعد هی تکرار و تکرار تا اینکه پذیرفتم و شروع کردم به درک و کار کردن روی این جنبه که من از تغییر دیگران عاجزم

    من که یه عمر سخت تلاش می‌کردم استاد علاوه بر افراد خانواده کل جهان رو هم تغییر بدم 😅

    سالها در گیر تغییر همسرم بودم و بعد از سالها جنگ به جز ورشکستگی عاطفی و احساسی وبیماری های جسمی به خاطر اون تنش و استرس چیزی نبود و یه جایی که من رها کردم خدا خودش هدایتش کرد که یه تغییر در روند زندگیش بده اما جایی که من خودمو کنار کشیدم و تسلیم شدم

    بعد از اون تصمیم گرفتم گفتم خوب حالا که همسرمو نمیتونم تغییر بدم زورم که میرسه بچمو تغییر بدم تا خوب زندگی کنه و خوشبخت بشه و درس خون و فلان و باز همون جنگ و تنش و خلاصه نتیجه این بود که بین من و دخترم و همسرم کلی فاصله و عدم درک و پذیرش و خلاصه رابطه داغون شکل گرفت

    اما استاد یادم نیست اولین بار تو کدوم فایل یا مقاله شنیدم که گفتید تو مسول حتی بچه آن هم نیستی تو فقط میتونی خودتو تغییر بدی استاد برام پذیرش این خیلی سخت بود میگفتم به هر حال من مادرم و خدا منو مسول کرده و از این حرف ها اما باز سعی کردم روی این قضیه کار کنم گفتم اگه استاد میگه برای من وحی منزل هست پس باید بچمو رها کنم خلاصه استاد بچه من سال آخر دبیرستان نمونه رو رها کرد و اومد یه دبیرستان معمولی و بعد من باز فشار آوردم حداقل برو کلاس کنکور و تست و از این حرف ها تا دانشگاه قبول بشی اما دخترم همون موقع هم می‌گفت من دانشگاه دوست ندارم اما رفت دانشگاه و سال دوم که من بیشتر روی خودم کار کرده بودم و یه مقدار تکامل فکری این داستان رو طی کردم و دیگه سعی کردم کامل رها کنم با وجود تمام هزینه هابی که تو کل سالها تحصیل دخترم اون رها کرد و رفت سراغ رشته های ورزشی و تمام اون استرس و هزینه من. رفت به فنا و من دیگه نشستم سر جام و گفتم خدایا من نمیتونم بچه من نیست که مال توعه استاد هنوز خیلی جای کار دارم خیلی میدونم اما همین که من دست از تغییر دخترم هم برداشتم اتفاقی که افتاد قبلا هم براتون گفتم دختر من الان چندین مدرک ورزش داره و الان تو فکر گرفتن مدرک های بین المللی هست و همین دیروز باز به مدرک دیگه شو آوردن در خونه و به لطف خدا با همون گوشی خودش هم داره مدرک هاشو میگیره و هم کار می‌کنه و پول میسازع و استاد امروز دختر من از اونی که من میخاستم و براش نقشه کشیده بودم هم خیلی خیلی بهتر هست که من اینهمه سال بیهوده تمرکز و انرژی خودم رو صرف تغییر دیگران کرده بودم

    اما خوب چون انسان فراموشکار هست و این ذهن هزار حیله داره بارم هر بار ذهن من به بهانه پند و نصیحت و هزار راه دیگه بازم سعی میکردم به دیگران کمک کنم تا زنذگیشون رو تغییر بدن و خوشبخت بشن که تو قدم فک کنم پنج بود جلسه چهارم که شما گفتید سرتواز زندگی دیگران بکش بیرون استاد همون جا فایل رو استپ کردم و یه مرور کردم خودمو که دیدم هنوز هم سرم تو بحث های خاله زنگی به بهونه کمک به دیگران هست اینکه من میدونم و قدرت دارم میتونم کمک کنم پس بیام کمک کنم به فلانی چون دیگه من به آگاهی رسیدم و نتیجه این که نصف تمرکز من رفته بود اون سمت و من تو این جلسه بزرگترین نشتی انرژی خودمو پیدا کردم و خدارو شکر از همون روز سعی کردم هرروز روی این قضیه کار کنم و نخام به کسی حتی مشاوره و نصیحت و این حرفا رو بزنم و استاد اتفاقی که افتاد این بود که کلی نتیجه تو روابط من و تو کسب و کار م رخ داد چون قشنگ حس میکردم چقدر تمرکز بیشتر و انرژی بیشتری دارم برای تغییر و رشد خودم و کارم

    استاد این داستان تغییر دیگران هم برای من این جوری هست که یا میپذیرم که نمیتونم دیگران رو تغییر بدم و عبرت بگیرم از اتفاقا ت گذشته و یا جهان منو آنقدر فشار میده و به می‌کنه تا دست برادرم و شروع به تغییر خودم بکنم

    پس بیام با دیدن این داستان ها و عبرت گرفتن از اون ها تمام تمرکزمو بزارم روی تغییر افکار و باور های خودم و آنوقت که جهان من تغییر می‌کنه چون این قانون جهان هست و این وعده خداوند هست که هیچ کس نمیتونه چیزی رو تغییر بده جز نفس خود اون افراد و خدا هم تو تغییر دخالت نمیکنه و من بارها به خودم میگم مگه خدا بخواد قدرت اینو ندارن زندگی فلانی رو تغییر بده ؟جنگ فلان کشور رو قطع کنه ؟یا فلان جان سیا اومد یا زلزله یا از این دست اتفاقات و خدا آیا قدرت ندارع که تغییر بده و ذهن من این جوری منطقی میشه که هر کس که بخواد تغییر می‌کنه حتی خدا هم بنده هاشو آزاد گذاشته که انتخاب کنند و خودشون زنذگیشون رو تغییر بدن

    استاد عاشقتونم بازم بابت این فایل زیبا سپاسگزارم ‌‌ به زودی آمریکا میبینمتون 😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  9. -
    اتابک گفته:
    مدت عضویت: 3591 روز

    سلام استاد ممنونم از توضیحات بسیار بسیار عالی

    و چقدر باران قشنگی می باره خدایا شکرت اون موج آروم روی دریاچه روح من رو تکون میداد وسط صحبت‌ها تون بارون شدیدتر شد و حتی صداش هم میومد و چقدر شیشه پشت سرتون خوشگل خیس شد انگار روی درختا چراغ بونی شده باشه مثل درخت کریسمس که همش ترکیب شده بود با موسیقی حرفای قشنگ شما عجب تیشرت خوش رنگی و چقدر جنس عالی و نرمی داشت خدایا شکرت حتما و حتما یک تیشرت اون رنگی میخرم حتما و کلاه زیباتون چقدر بارون حس قشنگی داره وقتی هوا ابریه چقدر من احساس آرامش میکنم انگار خدا داره میگه من هستم من هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  10. -
    على شيرازى گفته:
    مدت عضویت: 3448 روز

    به نام خدای مهربان

    با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گل و‌مریم‌بانو ‌

    86.

    این فایل های هدیه بسیار با ارزش هستند

    سپاسگزارم استاد جان از بابت این فایل های با ارزش که به شکل هدیه توی سایت می گذارید

    من‌وقتی تو ترکیه بودم کلی دوست افغان داشتم دقیقا استاد صحیح می فرمایید به شکل عجیبی با من رابطشون بهتر بود تا با اکثریت خود افغان ها

    باور کنین من اول ها اومده بودم امریکا خواهرم کلی ازم پرسش داشت درباره رابطه ی عاطفیش در ابتدا من از دستش ناراحت می شدم که چرا این دختر خودش این قدر یه خودش ظلم می کنه و حاضر نیست این دندان کرم خورده رو بکشه بندازه دور چند بار هم گفتم و‌متوجه شدم که اصلا مثل آب در هاون هست و به خودم یاد آوری کردم تمرکز فقط روی خودت و بس

    و الان هم متوجه می شم بعضی وقت ها می خوام برم روی منبر

    اما باز هم خداروشکر ساکت می شم و‌به خودم می گم علی جان شما فقط مسئول زندگی خود هستی و بس سکوت کن و تمرکز رو بزار روس زندگی خودت

    خداروشکر در این مسیر هستیم و زود متوجه می شیم که داریم مسیر رو اشتباه می ریم الهی شکر

    تنور دلتون گرم

    Green river Wyoming

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای: