شواهدی بر افزایش فرصت های ثروت ساز

روز 68 فصل سوم سفرنامه

.

.

خدایا شکرت که الان اینجا هستم هر روز داره جهان بهم ثروت و ثروتمندی انسان ها رو نشون میده که هر جایی میرم به صورت ناخودآگاه میبینم که آدم های راجب چیز هایی صحبت میکنند که قیمت های کمی نداره و میگن فلان چیز رو خریدیم چند 100 میلیون اون خونه رو گرفتیم 900 میلیون این ماشین جدید رو گرفتیم 500 میلیون این دوچرخه رو گرفتم چند 10 میلیون این گوشی آیفون رو گرفتم 50 میلیون و…. هزاران نمونه دیگر که اینها چیز هایی هست که افراد معمولی از زبانشون شنیدم و صد ها مثال این مدلی دارم

.

خدایا شکرت که توی شهر ما که خیلی کوچیک هست بر فرض مثال تعداد زیادی از آدم ها رو میشناسم که گوشی آیفون دستشون هست یکی از گوشی های لوکس که به نماد ثروت تبدیل شده و حس خوبی میده به آدم وقتی توی دستت میگیری ، کلی آدم دیدم که یخچال ساید 50 میلیونی توی خونشون دارند کلی آدم دیدم که نما هایی خونه هاشون داره که فقط چند 10 میلیون دستمزد نصب کردن اون نما هست روی اون خونه کلی آدم میبینم که ماشین خارجی بالای 1 میلیارد دارند کلی مغازه میبینم که فروش عالی دارند و توی همین یکی دو سال گذشته چند برابر شده فضای مغازشون و موجودی جنسی که دارند کلی آدم میبینم که درآمد های عالی دارند و دارند خیلی خوب زندگی میکنند و هزاران نمونه دیگه که هر روز جهان داره به من ثابت میکنه که چقدر داره فراوانی از منبع بی نهایت خداوند داده میشه به این افراد خدایا شکرت

.

هر روز که توی خیابان قدم میزنم کلی زوج جوان میبینم که با هم دارند میگن و میخندن ماشین نو دارند خونه دارند بهترین لباس ها و گوشی و… رو دارند چه توی فضای واقعی چه توی فضای مجازی و راحت دارند پول میسازند و من هم میتونم خیلی بهتر از اونها زندگی کنم دارم میبینم که چقدر آدم ها دارند با کیفیت تر زندگی میکنند

.

من الان دانشجو هستم دانشگاهمون توی یه منطقه خیلی خوب شهر هست ولی خوابگاه خیلی از دانشگاه دوره و توی منطقه پایین شهر هست نزدیک خوابگاه یه چهار راه معمولی بود شب میخواستم برم پیاده روی و داشتم فایل گوش میدادم (من خیلی علاقه به ماشین وخونه دارم ) حسم گفت بشین نزدیک همین چهار راه ببینیم که اکثر مردم چه مدل ماشین هایی سوار میشن باورتون نمیشه اکثر ماشین هایی میدیدم نو بودند با اینکه عرضه خودرو به بازار ایران بسیار پایین هست و بازار یه جورایی میشه گفت تشنه هست به صورت قرعه کشی ماشین نو میدن ولی هر دفعه چراغ قرمز میشد کلی ماشین صفر و نو میدیدم که اکثریت ماشین هایی که دیدم بین 300 تا 500 میلیون بود درصد خیلی بالایی از ماشین ها شاید بالای 50 درصد و کلی هم ماشین های چینی که وارد بازار ایران شدند که کف قیمت اونها 500 میلیون هست دیدم و تعداد کمی هم ماشین بالای 1 میلیارد و شاید باورتون نشه ولی یه ماشین خیلی بی کیفیتی هست داخل ایران به جرئت میتونم بگم از 100 تا ماشینی که از جلوم رد شد شاید 20 تاش از اون مدل ماشین بود تازه این چیزی که میگم مال یه محله توی پایین شهر هست که این اتفاق افتاد من

.

توی تایم های مختلف روز اینکار رو انجام دادم که ببینم نتیجه چیه و تمام اتفاقاتی که برام پیش اومد همین شکلی بود همین خودش یعنی فراوانی که کیفیت زندگی عامه مردم داره بهتر میشه و این ایمانی در دل من ایجاد میکنه که ببین خیلی دیدم که افراد ناسپاس هستند ولی با تمام این وجود خدا داره وضع همه رو بهتر میکنه پس دلیلی نداره که من نگران آینده خودم باشم دلیلی نداره که خودم رو زجر بدم بگم چرا این و اون رو ندارم من حتی اگر معمولی هم زندگی کنم و هیچج حرکتی نکنم توی زندگیم شرایطی خواهم داشت که از گذشتگان بهتر خواهد بود خیلی بهتر تو تمام زمینه های زندگی و چقدر این باور بهم ایمان میده چقدر بهم احساس خوب میده راجب خدا و دنیا چقدر بهم انگیزه میده و خودم به خودم اینجوری انگیزه میدم این یکی از راه هایی هست که بهم انرژی میده که در طول مسیر راحت تر قدم بردارم و خودم رو اذیت نکنم و به خودم سخت نگیرم

.

اینکه میبینم که هر روز داره با پیشرفت من داره وضع خانواده ما بهتر میشه پدرم پول های عجیبی رو که قبلا طلب داشته یهو براش واریز میکنند یکیش انقدر گذشته بود ازش که یادش نبود و این باور چقدر به من احساس خوب میده که با پیشرفت کردن من داره وضع اطرافیان من هم بهتر میشه خیلی از اطرافیان که نزدیک سن من هستم میبینم که من مثلا میرم یه لباسی میخرم و بعدش میبینم اون ها هم از اون مدل لباس میخرند این چقدر خوبه من خیلی آدم خوش پسندی هستم و با قیمت های مناسب نه ارزان لباس های با کیفیت میگیرم و همه میگن عه پسر چقدر خوب گرفتی و چقدر بهت میاد ( عاشق خریدن لباس هستم) و این چقدر بهم حس خوبی میده البته این بعد از تغییر باور هام هست قبلا اینجوری بود که خیلی از لباس های میگرفتم با اینکه از قیمت میانگین بازار بالاتر بود اما کیفیتش راضی کننده نبود برای من اما الان همه چیز 180 درجه متفاوت شده و این نتیجه همون مقدار اندکی هست که روی باور هام کار کردم

.

اینکه من به مغازه هایی هدایت میشم که مناسب ترین کیفیت رو با مناسب ترین قیمت بهم میدن این چیزی نیست که با فکر کردن بهش برسی ذهن عاجز هست مثلا یه فردی بود با دوست من آشنا هست و اینا بعضی وقتا همدیگر رو میبینیم رفته بود از یه مغازه آشنا یه کفش گرفته بود که مثلا قیمتش 800 تومن بوده و به ایشون 500 داده بود در حالی که اون کفش 400 تومن بیشتر نمی ارزید و وقتی میبینم که این اتفاقات رو میبینم که من بدون اینکه اصلن درخواست تخفیف کنم شرایطی پیش میاد که با مناسب ترین قیمت یه چیزی رو میخرم این یکی از صد ها مثالی بود که برای من اتفاق افتاده اون هم در شرایطی که خیلی ها میگن رکود و تورم و… وجود داره

.

میبینم که با یکم تغییر باور های من و تغییر نگرش به چه جاهایی هدایت میشم و این ایمان من رو نسبت به خدایی بیشتر میکنه که میگه ما شما رو هدایت میکنیم در زمین پر از تضاد ، میگه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون و هزاران نمونه آیه که در قرآن خدا میگه که یا ایها الذین آمنوا با یا ایها الناس چقدر تفاوت دارند تازه من خودم اول این مسیر هستم وهنوز کلی جا برای پیشرفت دارم

.

آررزو خوشبختی برای خودم و تمام اعضای این سایت و استاد و خانم شایسته عزیز دارم امیدوارم که خدا ما رو به راه صراط الذین انعمت علیهم غیر المضوب علیهم و لا الضالین هدایت کنه.