دوست عزیز‌، خوش آمدی :)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری با کیفیت HD
    328MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی
    20MB
    22 دقیقه

سید حسین عباس‌منش هستم و پیوستنِ شما به جمع صمیمیِ خانواده‌‌ای را شخصاً خوش‌آمد می‌گویم که سعی‌شان درک و اجرای این اصل در زندگی‌شان است که:

«تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء، نتیجه باورها و فرکانس‌های خودمان است و نه هیچ عاملی بیرون از ما».

مطالعه متن این صفحه و پیگیریِ فایل‌هایی که لینک آن‌ها در انتهای این صفحه آمده است‌، به شما کمک می‌کند که کار را از کجا و چه بخشی شروع کنی و چگونه ادامه بدهی.

دوست عزیز، بابت برداشتن مهم‌ترین قدم برای تغییر و خلق زندگی دلخواه، خودت را تحسین کن!

چراکه مرز خیلی از محدودیت‌ها در ذهنت شکسته شده است که توانسته‌ای از بدنه‌ی جامعه‌ای جدا شوی که معتقدند هیچ کنترلی بر شرایط زندگی‌شان ندارند. این جامعه شامل ۹۵٪ از افراد جهان‌اند و به دلیل همین باور نیز، محدودیت‌هایشان را پذیرفته‌اند و دست از تحقق خواسته‌های‌شان برداشته‌اند.

زیرا تغییر آنچه که می‌پذیری توسط خودت ایجاد شده، هزارها بار آسان‌تر و امکان‌پذیرتر از تغییر آنچه است که فکر می‌کنی نقشی در ایجادش نداشته‌ای!

ماجرا ی پشت پرده‌ی تک‌تک اتفاقات زندگی ما این است که:

ما آفریده شده‌ایم تا با فرکانس‌های‌مان هرآنچه می‌خواهیم را خلق کنیم و در امتداد این هدف، به جهانی هدایت شده ایم که ساز و کار آن، پاسخ به فرکانسهای ماست.

این جهان بی آنکه ذره‌ای از این ساز و کار عدول کند، یا به حال ما دل بسوزاند یا قصد کینه‌ورزی داشته باشد، دقیقاً همان فرکانس‌های دریافتی از طرف ما را به شکل تجربه و اتفاق وارد زندگی ما می‌کند. این بیت از شعر مولانا، تمام این ساز و کار را به سادگی توضیح می‌دهد:

«این جهان کوه است و فعل ما ندا                             سوی ما آید نداها را صدا»

تمام آموزش‌های من بر این ساز و کار استوار است و سعی دارد  معیاری دقیق از این ساز و کار در دستت قرار دهد تا مثل غربال، در هر لحظه تک‌تک واکنش‌ها، اقدامات، انتظارها و نگرش‌هایت را اَلَک نمایی.

یعنی باورهای قدرتمند‌کننده‌ای که نتیجه‌ی آن‌ها، خلق خواسته‌ها و مهم‌تر از آن، کنترل زندگی در تمام جنبه‌هاست را  از افکار محدود‌کننده و شرک‌آلودی جدا نمایی که سال‌ها تو را  متقاعد کرده بود که، شرایط بیرونی زندگی تو را رقم زده است.

شرایطی مثل دلار، وضعیت اقتصادی، حاکمیت یک حزب خاص، جو جغرافیایی، خانواده‌ای که در آن متولد شده‌ای، نگرش‌های همسر، والدین، کارفرما و هر عامل دیگری به جز خودت و باورهایت.

دوست عزیز، نکته‌ی بسیار مهم در روند تغییری که آغاز نموده‌ای، این است که:

هرگز نخواه و انتظار نداشته باش که یک شبه این ساز کار را تمام و کمال درک کنی و به کار ببندی و یک شبه، باورهای محدودکننده و شرک‌آلود ذهن -که نتیجه ورودی‌های نامناسب در طی سال‌ها بوده- را تبدیل به باورهای قدرتمند کننده و توحیدی نمایی.

درک این ساز و کار و اجرای آن در زندگی، یک فرایند تکاملی است و این عجله، فقط تو را ناامید و بی‌انگیزه می نماید و لذت بردن از مسیر را از تو می رباید و در نهایت تو را از مسیر خارج کرده و حتی ممکن است به شیوه قبلی‌ات باز گرداند.

اما انتظار تغییر اوضاع را از همین لحظه داشته باش. تغییری که اول به شکل احساس خوب و اطمینان قلبی و اعتماد به منطق این ساز و کار‌، که می‌توانی با تغییر باورهایت زندگی دل‌خواهت را بسازی، ظاهر می‌شود. سپس به اندازه‌ای که به شیوه این ساز و کار‌، به زندگی  متعهدتر می‌شوی و روی آن حساب می‌کنی و مثل وحی مُنزل اجرایش می‌کنی و  از حساب‌کردن روی هر عاملی بیرون از خودت دست برمی‌داری، این فرکانس‌های جدید، خالص و توحیدی، قدرت بیشتری می‌گیرد و کم کم به شکل استقلال مالی، عشق در روابط‌، سود در کسب و کارت، آرامش و اطمینان در قلبت و سلامتی در جسم و جانت ظاهر می‌شود و به اندازه‌ای که به ادامه این روند وفادار می‌مانی‌، نتایج‌ دوباره بهتر و بهتر می‌شود.

زیرا موفقیت‌ِ پایدار‌، حاصلِ قدم برداشتن در یک مسیر صحیح‌ و ماندن و ادامه دادنِ این روند است.

فقط در این مسیر بمان! این تنها کار زندگی توست.

دوست عزیز، در طی مسیر، گاهی با تضادها و شرایط نادل‌خواهی برخود می‌کنی که ممکن است نتوانی از عهده‌ی نجواهایی برآیی که، به شکل ترس‌ها و تردید‌ها مصمم شده‌اند تا تو را متقاعد سازند این شیوه جواب نمی‌دهد و با این ترفند، تو را مجبور کنند که زندگی قبلی و محدودیت‌هایش را به عنوان سرنوشتت بپذیری!

این‌جا همان نقطه‌ای است که آدم‌های زیادی حریف این ترس‌ها نشده و اهداف و رویاهای خود را نیمه‌کاره رها می‌کنند. اینجا نقطه‌ی جدایی کسب و کارهای موفق از کسب و کارهای شکست‌خورده و نقطه‌ی جدایی آدم‌های موفق از شکست‌خورده است. زیرا نقطه‌ی جدایی امید از نا امیدی، ایمان از ترس، یقین از شک و توحید از شرک است.

به همین دلیل، باورهای نوپای تو، هر لحظه نیاز به تغذیه با آگاهی‌ها و ورودی‌های مناسب را دارند.

یعنی هر زمان احساس کردی از مسیر اصلی خارج شده‌ای، دوباره به این صحفه برگرد و با مرور این مطالب، همه چیز را به خودت یادآوری نما.


هدیه از طرف سایت برای خوش‌آمد گویی به شما

به رسم هدیه‌، کیف پول الکترونیکی شما در سایت به مبلغ 100،000 تومان شارژ شد که می‌توانی از این موجودی برای خرید محصول از سایت‌، استفاده نمایی.

مفهوم کیف پول

کیف پول، هدیه‌ای است از طرف سایت. به این معنا که با هر خرید از سایت، ۱۵٪ از مبلغی که با کارت بانکی‌ات می‌پردازی ، به موجودی کیف پول الکترونیکی شما در سایت اضافه می‌شود.

سپس در خریدهای بعدی، سایت ابتدا به صورت خودکار،  مبلغ محصول را از کیف پولتان کسر می‌کند و اگر مبلغ محصول از موجودی کیف پول شما بیشتر باشد، آنگاه برای پرداخت مابقی مبلغ، به درگاه بانک هدایت می‌شوید.


خانواده‌ی صمیمی عباس‌منش در یک نگاه:

دوست عزیز، مشتاقم شخصا به صورت اجمالی تو را با جای‌جای این خانه‌ی دوست‌داشتنی و این جمع صمیمی آشنا کنم:

اگر سوالت این است که کدام بخش مهم تر است، مثل این است که بپرسی کدام جزء از بدنِ من مهم تر است؟ دستم یا پایم؟! چشمم یا انگشت شصتم؟!

پاسخ این است که تمام این بخش‌ها، جزئی از یک سیستم است که نتیجه‌ی همراه شدن با کل آن، در دست گرفتن کنترل ۱۰۰٪ زندگی‌ات است و این نهایت دستاورد یک انسان است. همان‌گونه که کارکرد تمام اجزاء بدنت از قلب، مغز، سیستم تنفس و... در هر لحظه با هم کمک می‌کند تا بی‌آنکه دکمه‌ای را کلیک نمایی یا مراقب وضعیتی باشی، حرف بزنی، راه بروی، غذا بخوری و...



دوست عزیز، این سلسله برنامه‌ی ۲۳ قسمتی، به صورت مشخص باورهای مرا در جنبه‌های مالی، سلامتی، روابط، نگاهم به خداوند و رابطه‌ام با او، نمایش می دهد.

به همین دلیل شروع کار از این فایل‌ها، هم شناخت بهتری از ساز و کار جهان هستی به تو می‌بخشد و هم وقتی می‌بینی درک و عمل به شیوه‌ی این ساز کار، چگونه مرا از رانندگی با تاکسی و زندگی در یک اتاق سیمانی به زندگی در خانه‌هایی زیبا در فلوریدای آمریکا هدایت کرده، عزمت را برای ساختن زندگی‌ات به وسیله تغییر باورهایت، راسخ تر می نمایی.



دوست عزیز، این بخش شامل مجموعه مقاله‌هایی است در پاسخ به سوالات اساسی و پرتکراری که در طی سال‌ها از گروه تحقیقاتی عباس‌منش درباره نحوه‌ی ساختن زندگی دلخواه در تمام جنبه‌ها پرسیده شده است.

هر کدام از این مقاله ها، حکم یک کتاب عالی‌، و مشاوری زبده در مسیر اهداف را دارد  و ورودی‌هایی مناسب برای ساختن باورهای قدرتمند‌کننده است.

کتاب‌هایی که باید آن‌ها را بارها خواند و به کمک راهکارهایشان، باورهای قدرتمند کننده‌ای ساخت که موجب ورود خواسته‌ها به شکل نعمت‌ها، برکت‌ها، ایده‌ها و فرصت‌هایی می‌شود که با باورها، نگاه و شناخت کنونی‌مان، نمی‌توانیم ایده‌ای برایش داشته باشیم.

فایل توضیحات استاد عباس منش درباره بخش "راهکار برای مسائل شما"



دوست عزیز، یکی از مهم‌ترین مزیت‌های عضویت در کانال تلگرام، علاوه بر مطالبی که از من می‌شود، نتایج سایر اعضای این خانواده، به خاطر تلاش برای درک و اجرای آگاهی‌های ارائه شده از طریق دوره‌های آموزشی و مطالب سایت است و در قالب فایل‌های متنی، صوتی یا تصویری، در کانال تلگرام منتشر می‌شود تا همواره، قدرت تغییر باور، به همه مان یاد آور شود.

بنابراین، برای خواندن و اطلاع از نتایج آن‌ها -خواه از طریق کانال تلگرام و خواه از بخش نظرات سایت- وقت بگذار و از آن نتایج، به عنوان اسناد و مدارکی بهره ببر تا نجواهای ذهنت را خاموش نماید و این ایمان، امید و انگیزه همواره در وجودت شعله‌ور بماند و پای حرکت‌لت شود که:

اگر آن‌ها توانسته‌اند با ساختن باورهای‌شان به چنین زندگی زیبایی برسند، پس من هم می‌توانم!

اگر قانون برای آن‌ها جواب داده، پس قطعاً برای من هم جواب می‌دهد.



«عقل کل» نتیجه‌ی علاقه‌ی شدید من به توحید عملی و اشاعه این دیدگاه است.

جایی که می‌توانی سوالات خود را درباره مسائل مختلف زندگی‌ات بپرسی، همچنین با مطالعه‌ی راهکارهای عملی سایر اعضای این خانواده به پرسش‌هایی که درباره مسائل مختلف زندگی قبلاً پرسیده شده، سریع‌تر و راحت‌تر قوانین زندگی را درک و راه استفاده از آن‌ها را فرا بگیری.

سپس به مرور زمان که درک بهتری از قوانین پیدا می‌کنی، می‌توانی تجارب خودت را از طریق پاسخ به سوالات دوستانت در عقل کل، به اشتراک بگذاری.

دوست عزیز، فعالیت در «عقل کل» مثل یک دوره‌ی کارآموزی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاهاست.

مثل دانشجویی که برای پزشک شدن، نه فقط به صورت تئوری درسهای پزشکی را می‌آموزد، بلکه پس از پایان فارغ التحصیلی و آنهمه آموزش در طی دوره، به عنوان یک کارآموز، آنچه از طبابت آموخته است را در فضای واقعی اجرا می‌کند، تا نتیجه‌ی آموخته‌هایش را در واقعیت تجربه نماید.

عقل‌کل نیز فضایی است واقعی برای به‌کاربستن آنچه می‌آموزی، به منظور ایجاد یک نتیجه‌ی واقعی و ملموس.

در حقیقت، قوی‌ترین عامل برای درک بهتر آنچه از قوانین زندگی آموخته‌ای و تبدیل آن آموخته‌ها به یک عادت رفتاری، آموزش تمام و کمال آموخته‌هایت به دیگرانی است که به دنبال آموختن آن هستند. این کار از شما یک پیشرو می‌سازد.

به همین دلیل ساده و منطقی، هر لحظه‌ای که در «عقل‌کل» صرف پاسخ به سوالات دوستانت می‌نمایی، لحظه‌ای طلایی برای ساختن یک باورقدرتمند‌کننده‌ی دیگر یا تقویت باورهای قدرتمند‌کننده‌ی قبلی است. این کار یعنی:

تأمل برای یافتن راه حل‌های هماهنگ با قوانین!

یادآوریِ قوانین زندگی!

عادت‌دادن ذهن به نگاه کردن با ذرّه‌بین قوانین زندگی به هر موضوعی!



دوست عزیز، اگر سوال ات این است که کار را با کدام دوره‌ی آموزشی شروع کنی، برای شروع، فایل‌های زیر را گوش بده و راهکارهایش را اجرا نما تا قدم به قدم به مراحل بعدی هدایت شوی.

از کجا شروع کنم؟

آگاهی های «قدم اول | دوره ۱۲ قدم» در یک نگاه

شناخت قوانین زندگی و اجرای آن به شیوه‌ی استاد عباس‌منش

بهترین شیوه برای انجام تمرینات دوره‌ها

چقدر طول می‌کشد تا نتایج واضح و ملموس تغییر باورهایم را در زندگی‌ام ببینم؟

نحوه‌ی هماهنگی با اساسی‌ترین قانونی که تمام اتفاقات زندگی ما را رقم می‌زند.

318 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد امین باستانی گفته:
    مدت عضویت: 1382 روز

    سلام و وقت بخیر بچه ها من ی سئوال دارم….

    میشه لطفا تو این مسئله کمک کنید

    من بعضی وقت ها وقتی خواستمو تو ذهنم تحسم میکنم که دارم و دیگه بهش فکر نمیکنم ینی فراموشش میکنم بعد چند وقت بهش میرسم

    بعضی وقت ها هم وقتی زیاد بهش فکر میکنم

    من الان دچار دوقطبی بودن شدم

    ینی برای بعضی خواسته ها فکر میکنم اگه بهش زیاد فکر کنم بهش نمیرسم باید فراموش کنم از یه طرفم میترسم اگه توجه نکنم از دستش بدم

    الان تو یه موقعیتی هستم که با خواستم یه قدم فاصله دارم اما نمیدونم فکر کنم که هر لحظه فکر کنم دارمش یا فکر نکنم بهش تا بهش برسم خاستم فقط یک قدم باهام فاصله داره تا رسیدن بهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سولماز رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    سلام من دختری هستم 34سالمه بعدازفوت مادرم که 17سال بیشتر نداشتم وارد بازار شدم پستی بلندیهای خیلی زیادی داشتم مغازه اجاره کردم جهیزیه سه خواهربزرگترازخودم را دادم باهزاربدبختی آخرش بدهکار شدم و رفتم برای یک شرکت کارگرشدم تونستم بعدسه سال بدیهاموپس بدم و بعدش افسرده وپیش پدرم که هشتادساله هست توروستازندگی میکنم بقران قسم حالم دگرگونه هرکاری میکنم انگار راهی برام نمونده جزمنتظرمرگ.8ماه میشه باسایته شماازطریق یوتوب اشناشدم هرروزم شده گوش کردن به فایلهای شما ولی اصلا درک نمیکنم نمی‌فهمم شماراقسم بخدای یکتا صداموبشنوین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ولی الله علوی گفته:
      مدت عضویت: 1303 روز

      خواهر گرامی. دیدگاه راخواندم .وتبریک می‌گوییم به استقامت وپشتکار وتلاش شما ….توصیه میکنم یک فایل یگ ساعته از عبارات مثبت باصدای خودتان ضبط کنیدروزی حداقل 3 تا 5 ساعت گوش دهید وهمیشه درحین گوش دادن تکرار کنید .ورودی ذهن به شدت کنترل کنید که باعث ناامیدی شما شده است …تغییرات کوچک یادش کنید وبه آن موقع ناامیدی نگاه کنید بعد از چند ماه شرایطتتون عوض میشه مثل زندگی من .که ازوضعیت شما بدتر بود .وخداراشکر عوض کردم …خدابه مارحم کرد وراه سعادت وثروت وسلامتی رانشان داد واستاد بزرک عباسمنش رابرایمان فرستاد …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهرآوا کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1423 روز

    سلام بر همه گی.بر استاد عباسمنش و خانواده خوب ایشون.

    چند ماهی هست با دوره قانون آفرینش آشنا شدم.

    متاسفانه این دوره ها رایگان از طریق یکی از دوستانم به دست من رسید.

    جلسات اول رو گوش کردم و اینقدر خوشم اومد که به دنبال کانال استاد گشتم.در اون زمان تو تلگرام کانالی پیدا کردم که فکر کردم کانال واقعی خود استاد هستند و بدون هیچ اطلاعی دوره دوازده قدم تا موفقیت را به قیمت خیلی پایینی خریداری کردم.

    به سایت مراجعه کردم ودر قوانین سایت خواندم که از نظر شرعی و کاری و اخلاقی استاد راضی به استفاده رایگان از این محصولات نیستند.شماره ای در سایت موجود بود تماس گرفتم و شرح واقعه کردم و در آخر هم نتونستم خودمو راضی کنم و مداوم احساس میکنم که اگر من تا حالا نتونستم به شکل دقیق و درست از این فایلها استفاده کنم به دلیل عدم رضایت استاد هست که بر حق هم هست.

    و همچنان هم نمیدونم که چه کار باید بکنم.

    در حال حاضر امکان خرید این فایلها را با قیمتهای موجود ندارم اما با همه وجودم به این فایلها در این دوره از زندگی نیاز دارم.چون واقعا در بدترین شرایط روحی هستم.

    این عذاب وجدان بار منفی زیادی رو برام به وجود آورده.

    خواستم از دوستانی که اینجا هستند بپرسم آیا کسی هست که به من کمک بدن و بگند که چه کاری باید بکنم؟

    آیا دوستی هست که همراه و همسفر من در این مسیر باشند چون به شدت گیج و گمم و کمی به کمک نیاز دارم تا بتونم از نتایجی که دوستان دیدن استفاده کنم و یا حتی دوستی پیدا کنم که همسفر این راه باشه…

    ممنون میشم دوستان برام پاسخی بگذارند.

    استاد عزیز لطفا من را ببخشید و لطفا به من کمک کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مسعود کهن گفته:
      مدت عضویت: 1269 روز

      سلام به شما دوست عزیز

      شما باید اون فایل ها را که از راه های دیگه بدست اوردید پاک کنید و از فایلهای رایگان همین سایت استفاده کنید به ترتیب بعد از اینکه از همین فایلهای رایگان نتیجه گرفتید و درامدتون هم به حدی رسید که توانایی خرید محصولات از سایت رو پیدا کردید اینکارو کنید اینطوری قانون تکامل هم رعایت شده و زمانی که اینگونه پیش بروید اماده ی دریافت اگاهی ها می شوید در غیر اینصورت مثل این می ماند که شما از پله اول بر پله چهارم پریده باشید و به ترتیب پله هارا طی نکرده باشید و آن نتیجه مطلوب که مد نظرتون بوده را نمی گیرید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سمیه منیری گفته:
    مدت عضویت: 1872 روز

    سلام استاد عزیزم. اول تر از همه میخواهم بابت این همه تغییراتی که وارد زندگیم شده از شما سپاس گزاری کنم واقعا شما وسیله ای شدید تا من به سوالات زندگیم و تغییراتی که میخواستم و میخواهم را به کمک راهنمایی های شما و درک قوانین جهان هستی بیاورم.

    میخوام درمورد نتایجی که تا فعلا حدود دوسال میشه که با آموزه های شما آشنا شدم بگم.

    خب من از افغانستان و شهری بنام هرات هستم و از زمانی که یادم می آید همیشه میخواستم روی خودم تغییرات بیاورم و زندگی بهتری داشته باشم بعد از اینکه به تضاد های زندگیم برخورد میکردم ولی نمیدانستم چجوری و باید چیکار کنم از یک طرف با هر آموزه هایی که برخورد میکردم ذهنم واقعا عکس العمل نشان میداد مثلا اگر یک کتابی میخواندم ذهنم میگفت نویسنده این کتاب خارجی استه چ میفهمه که مه چه شرایطی دارم و این چیزهایی هم که میگه فقط زمانی هست که من خودم خارج برم یا مثلا اگر از سخنرانی ها و استادان کشور ایران کدام ویدیویی میدیدم هی ذهنم میگفت اینا ایرانی ها خودشون تو بهترین شرایط دارن زندگی میکنن منی که تو افغانستان دارم زندگی میکنم پدر و مادرم هیچ سواد ندارند هیچ فامیل خوبی برای تربیتم نداشتم چطور حرفای اینا رو باور کنم و عمل کنم برو بابا اینا فقط حرف خودشونو میزنن و اینطور بهانه ها.

    تا اینکه همین تعطیلات کرونا داخل یک گروپ تلگرامی که مدتی عضو شده بودم هی پست میگذاشت که این ویدیو از استاد عباسمنش، بعد منم اولین باری که دیدم نرفتم ببینم ویدیوی تونو چون اینترنتم ضعیف بود و هی ذهنم بازم پشت گوش مینداخت که با این وضع اینترنت ، ویدیو کجا باز میشه تا اینکه این کانال هی هر روز از شما ویدیو میگذاشت و بلاخره من یک روز تصمیم گرفتم بروم ببینم این عباسمنش کی هست؟ توی این ویدیو درمورد چی حرف میزنه چرا انقد ویدیوش رو توی این کانال میزارن.

    وقتی که گوش دادم به حرف هاتون قشنگ اون جنس خالص بودن و واقعی بودن حرف ها تون رو درک کردم و وقتی که از تجربیات و سرگذشت شما شنیدم واقعا ذهنم واسه حرف زدن چیزی نداشت به خودم گفتم من که وضعیتم از این بنده خدا بدتر نیست وقتی این انسان توانسته زندگیش رو تغییر بده پس منم میخوام تغییر بدم و هی دنبال کردم ویدیو هاتونو در بخش اعتماد بنفس ، خداشناسی، حس خوب هی هر روز بهتر و بهتر میشدم با عمل کردن و روی خودم کار کردن اون زمان همه چی تعطیل بود و بیشتر میتونستم روی خودم کار کنم.

    تا اینکه دانشگاه شروع شد و دانشگاهم کابل بود و رفتم کابل خب دانشگاه های افغانستان آنچنان کیفیتی نداره و از وقتی که دانشگاه رفته بودم اصلا حس خوبی نداشتم و قشنگ میفهمیدم که دارم مسیر اشتباهی رو میرم ولی بنابر فشار های ذهنی که داشتم مثلا اگر من دانشگاه رو ول کنم به خانواده ام چی بگم به مردم چی بگم و… تا اینکه بعد مدتی روی خودم کار کردم این ایمان و باور قوی که در ذهنم ایجاد شد درمورد اینکه من بدون داشتن مدرک تحصیلی، بدون رفتن به دانشگاه میتوانم به یک آلمه موفقیت ها برسم بعد یک ندای درونی بهم گفت دانشگاه رو باید ول کنی و هر روزی که بعد از این حس درونی داخل کلاس میرفتم اصلا میفهمیدم که من دارم کار اشتباهی میکنم که سر کلاس میام. من باید روی خودم کار کنم چیز هایی که ارزشمند تر هست در درونم باید روی اون ها کار کنم. و در نتیجه بعد از دیدن این همه نشانه من تصمیم گرفتم دیگر دانشگاه نروم و وقت امتحانات آخر ترم حاضر نشدم و به هیچ کسی هم نگفتم من همچین تصمیمی گرفتم نه به خانواده نه دوستان هیچ کس دیگه ای.

    ذهنم از یک طرف در آرامش بود که دیگه قرار نیست داخل این سیستم آموزشی اشتباه باشم و از یک طرف دیگه یک فشاری روم بود که من به خانوادم چی بگم به بغیه چی بگم و هر دفه ای که یادم میامد بسیار فشار میامد ولی با فکر کردن به حرف های شما و ایمان به خداوند میتوانستم اون آرامش رو بگیرم. و بطور معجزه آسایی یک هفته بعدش اصلا کلا دانشگاه های تمام کشور تعطیل شد بخاطر مسایل کرونا و آمدم به خانه بدون اینکه به خانواده ام حرفی بزنم درمورد این تصمیمم چون میدانستم اونا درک این موضوعات رو ندارن. و من وقت بیشتری پیدا کردم تا روی خودم کار کنم و یک حس بهم میگفت که زبان انگلیسی تو قوی کن و من همینطور به این حس گوش میدادم کلاس انگلیسی میرفتم و وقتم رو روی انگلیسی میزاشتم و هر روز بهتر میشدم تا اینکه دوباره بعد از چند ماه روی خودم کار کردن از لحاظ باور های ذهنیم و مهارتم بهتر شدم نسبت به قبلا روابطم خیلی بهتر شده بود رفتار آدما باهام تغییر کرده بود و همچنین رفتار من هم با آدما تغییر کرده بود و بعد از مدتی دوباره اعلام کردن که قرار هست دانشگاه ها دوباره شروع بشه و بعدش باز هم این ذهن شروع کرد به حرف زدن که الان به خانواده چی میگی چیکار میکنی و من بخاطر اینکه خانوادم خبر نشن ازین تصمیم ام میخاستم برم کابل ولی دانشگاه نرم به جاش زبان انگلیسی مو اونجا تقویت کنم بعد باز هم یک حسی میگفت صبر کن فعلا نرو چون همین وقتا دوران سقوط دولت قبلی بود و هی اخبار های طالبان بود بر خلاف بغیه که خیلی استرس داشتن من در آرامش خیلی خوبی بودم و شهر همچنان پر از صدای تیراندازی و این چیزا بود. بعد بطور معجزه آسایی یک روز قبل از سقوط هرات به دست طالبان پاسپورت من و خانواده ام ویزه شد و مسافر شدیم به سمت ایران و بعدش شنیدیم که افغانستان اصلا سقوط کرد به دست طالبان و اصلا دانشگاه ها همه رخصت و مدرسه ها همه رخصت شد و من باز هم فرصت پیدا کردم تا روی خودم کار کنم و خودم را بهتر کنم و این ذهنی که انقدر استرس داشت که به این و اون چی بگه اصلا هیچ کسی ازم نپرسید چرا تو دانشگاه رو ول کردی و اصلا دانشگاهی نموند که بخاد کسی از من بپرسه چرا نرفتی.

    و بعد از مدتی که همه چی آروم شد افغانستان و شنیدیم که طالبان آنچنان سخت نمیگیرن و باید بگم که این طالبان تو ذهن مردم تو دولت قبلی بسیار بزرگ شده بود و همه ای مردم یک ترس عجیب غریبی داشتن و هی شرک شون بیشتر میشد نسبت به طالبان و فکر میکنم بعد از آمدن طالبان خیلی عادی تر شد دیگه مردم نمیترسن آنچنانی که قبلا میترسیدن. و ما هم آمدیم دوباره به

    زندگی مان و باید بگم که الان در زندگیم نهایت آرامش دارم و نهایت لذت میبرم و نسبت به قبلا زندگیم ارزش بیشتری پیدا کرده و دارم روی مسایلی که علایقم هست کار میکنم و هدایت شدم به سمت یادگیری برنامه نویسی و الان دارم به صورت آنلاین به زبان انگلیسی با بهترین استادان انگلیسی زبان برنامه نویسی یاد میگیرم و یاد میگیرم که چطور از راه دور کار کنم توی بهترین شرکت های دنیا فارغ از اینکه دولتی،مردمی و هر کسی دیگه تو زندگیم تاثیر داشته باشه و همچنان فارغ از اینکه اون بیرون چی غوغایی هست درمورد افغانستان با یک نیروی درونی قوی دارم روی خودم کار میکنم.

    همه ای این تجربیات ارزشمند و عالی رو از لطف شما استاد عزیزم و توکل به خداوند توانستم بگیرم تا این لحظه البته باید بگم منتظر نتایج عالی تر و بزرگ تر هستم انشاءالله اون ها رو هم به زودی خواهم گفت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 995 روز

    سلام من تازه وارد سایت شدم خیلی خوشحالم یه عالمه حرف دارم که اصلا الان یه کلمه شم سرزبونم نیس که بگم فقط استاد عباسمنش خیلیییی خوشحالم که منم میتونم از این طریق باهاتون صحبت کنم من یک سال که با ها تون اشنا شدم و اصلا نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم شما نمیدونید چقدر زندگی منو عوض کردین.مخصوصا راجبه خداوند خیلی باور من نسبت به خدا قوی شده ،و امیدوارم بتونم ازمحصولاتتون استفاده کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    سلام استاد جان

    به نظرتون چرا امشب که چند دقیقه قبل در حال دست و پنجه نرم کردن با یک تضاد بودم و بعد در حالیکه که هنوز با تضاد هستم اومدم و تو دفترم نوشتم:«خدایا این کسب و کار من هدایت قدم به قدم تو بوده، من نمیدانم چجوری، من میخام و تو حلش کن، مشتری با تو، راه حل با تو. من تا انتهای این مسیر میرم و کوتاه نمیام.» باید این فایل را و اینو نوشته را بخونم؟؟؟

    من دست نمی‌کشم از بیزنسم، من این ذهن معیوب را میگویم دوباره میسازم ولی والله که دست نمی‌کشم.

    من آسانی میخام

    من راحتی میخام

    مشتری ها خودشان به من زنگ بزنند

    معلم ها دنبال پیدا کردن من باشند

    کارها با بشکن و مثل آب خوردن انجام بشه

    من نمیدانم چطوری من درآمد چند برابری و بیشتر میخام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهدی صفایی گفته:
    مدت عضویت: 1518 روز

    سلام استاد عزیزم از اینکه با انسان قوی وبا انگیزه مثل شما آشنا شدم احساس شگفتی میکنم من به قدری به کارها وحرفهای شما فکر میکنم که خواب شما راهم میبینم

    من مدت دوسال فایلهای شما را روزی 5تا6ساعت گوش کردم ویک انقلاب در وجودم اتفاق افتاد وبه این نتیجه رسیدم که من خودم به خودم خیانت کردم

    کار کرد جهان فقط به فرکانس‌های من پاسخ می‌دهد بازهم این جمله دیگر من آن آدم سابق نیستم من با تکرار جملات تاکیدی واز همه مهمتر نوشتن نعمتهاوسپاسگذاری کردن آرام آرام مثل تغییر فصل وارد مدار بالاتر شدم قبلآ به پول شارژ تلفنم هم لنگ بودم اما با سپاسگذاری کردن هرچند سطحی توانستم صاحب بهترین شغل بهترین کاسبی که سالها آرزویش راداشته وصاحب چند قواره زمین باشم من هم هر از گاهی متوقف میشوم نجواهای ذهنی سراغم می آید ولی من آدم سابق نیستم جهان به فرکانس‌های من پاسخ می‌دهد نه به بهانه های صد من یه غاز

    درود بر شما که واقعآ لایق بهترینها در جهانی به امید روزی که شما رادر فلوریداکنار خانم شایسته عزیز ملاقات کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    نیما نجاتی گفته:
    مدت عضویت: 925 روز

    سلام ،امیدوارم حالتون خوب باشه و و هر لحظه از زندگیتان زیباتر و زیباتر شود.

    نیما نجاتی هستم، 16 سال از قم.حدود یک سالی هست که پدر و مادرم به خانواده شما ملحق شدند و نتیجه های خوبی را در زندگی گرفتند و درحال تجربه آن هستند.

    من هم فایل های شما را کم و بیش گوش میدادم و برخی از باور های غلط خود را تغییر داده و در تلاشم تا زندگی خود را بهتر از چیزی که الان هست بکنم.

    تا به امروز خودم به شخصه داخل سایت شما ثبت نام نکرده بودم و فقط کارهای اکانت مادرم را انجام میدادم که امروز وارد لیست آهنگ هایم شدم و میخواستم که با انجام دادن کارهای روزمره ام موسیقی گوش کنم که فایل شما را دیدم،حدود یک ماه میشد که فایلی از شما را گوش نکرده بودم و تصمیم گرفتم که فایل شما را پخش کنم.همان فایلی که درباره اتفاقات این چند ماه بر روی سایت قرار دادید.

    در هنگامی که درحال گوش دادن به حرف های شما بودم متوجه شدم که درباره جامعه اشتباه فکر میکردم و تلاش میکنم تا با اصلاح باور هایم بهترین نتیجه را در زندگی کسب کنم.

    هر کجا که هستید سلامت باشید. روز خوش.

    1401/10/1

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    فهیمه مقاتلی گفته:
    مدت عضویت: 2498 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی، از شما دو عزیز خیلی سپاس گذاری میکنم بخاطر محتوای متنی عالی که در زیر فایل های صوتی قرار دادید و مانند دفترچه ی راهنمای فایله و برای درک بهتر فایل و دانستن نکات کلیدی اون فایل بهمون کمک میکنه،

    من مدتی از فضای سایت دور شده بودم و کمتر روی خودم کار می‌کردم در واقعا تمام کارهای غیر مهم در زندگی ام را به کار کردن روی باورهام و گوش دادن به فایل ها ارجحیت داده بودم و آرام آرام از مسیر دور شدم و با ورود اتفاقات ناجالب در زندگی ام متوجه دور شدن از مسیر شدم ، دلم میخواست دوباره به مسیر درست برگردم، از خدا خواستم کمکم کنه تا به مسیر درست برگردم

    و به این قسمت از سایت که از کجا شروع کنم و فایل خوش آمد گویی برای اعضای سایت هدایت شدم گفتم منم مثل کسی هستم که تازه عضو سایت شده باید از این فایل شروع کنم و وقتی متن زیر فایل رو خوندم در انتهای متن نوشته بود هر وقت احساس کردید از مسیر دور شدید دوباره به این صفحه بیاد تا همه چیز به یادتون بیاد و بهتون کمک کنه خیلی خوشحالم که خدا اینقدر قشنگ هدایت میکنه ما رو به چیزی که نیاز داریم

    من در قدم اول برای شروع به خودم تعهد دادم که بپذیرم مسئولیت تمام اتفاقات زندگی ام، تمام رفتارهای دیگران با من، تمام مسائل زندگی ام، تمام حظور افراد در زندگی ام، تمام شادی ها و غم ها در زندگی ام، تمام بیماری ها و سلامتی در زندگی ام، تمام خوشبختی یا بدبختی در زندگی ام، تمام ثروت ها و فقر ها در زندگی ام، تمام موفقیت ها و شکست ها، تمام امید ها و نا امیدی ها، تمام ترس ها و شجاعت ها، تمام آرامش ها و نا آرامی ها، تمام لذت ها یا نا دلخواه ها در زندگی ام خودم هستم

    و برای نپذیرفتن این مسئولیت دنبال هیچ بهانه برای تغییر نکردن و پیشرفت نکردن نباشم چون استادم سید حسین عباس منش تمام آنچه که ممکن هست بهانه من باشه را داشته ولی شروع به تغییر باورها و افکارش کرده و زندگی عالی در تمام جنبه ها برای خودش ساخته و به هر چیز که خواسته رسیده و چون در کودکی خیلی کمبود ها را تجربه کرده مانند پدری دلسوز برای ما بچه هایش راهنمای مناسبیه تا مسیر درست را پیش ببریم

    و برای رسیدن به خواسته هام قدم به قدم طبق آنچه استاد به من می‌گوید عمل کنم و نخواهم یک شبه به نتایجی شبیه استاد برسم چون استاد هم تکاملی و طی سال ها کار کردن روی باورهایش به این نتایج رسیده و ممکنه در طول مسیر شرایط نادلخواه را داشته باشیم ولی با دیدن نتایج استاد و خوندن نتایج دوستان با استفاده از فایل های سایت به خواسته هاشون رسیده اند

    و این نتایج مثل نیروی قوی ما را در این مسیر هل می‌دهد

    برای برگشتم به مسیر درست باید برای تغییر افکار و باورهایم را با مواظبت از ورودی هایم باشم یعنی کلا شبکه اجتماعی و رسانه ها رو کنار بزارم، و الکی در فضای مجازی نچرخم و حتی مواظب گفتگو های ذهنم باشم این خیلی پاشنه آشیل بزرگی برای منه چون این ذهن چموش من همش اینور و اونوره و هیچ کنترلی بهش ندارم من میخوام افسارش رو بگیرم و میخوام با انجام یه سری کارها مثل حرف زدن با صدای بلند با خودم یا دیگران در مورد خواسته هام صحبت کنم وقتی خیلی ذهنم درگیر منفی بافی و بزرگ کردن مسائل در زندگی ام است بیام خودم سرگرم کاری مثلا تمیز کردن خونه که علاقه دارم انجام بدم یا به فروشگاه های که دوست دارم برم،

    و امشب میدونم با نوشتن این کامنت و گوش دادن این فایل آرام آرام به مسیر برمیگردم و نتایج هر چند کوچک به شکل احساس لذت از زندگی را دوباره تجربه میکنم و گاری زنگ زده ام روان تر حرکت میکنه و برای نو کردن گاری ام باید تکاملی شروع به نو کردنش کنم و این تکامل به گوش دادن فایل ها هم مربوط میشه یعنی اول با فایل های دانلودی شروع کنم وقتی ظرفم آماده شنیدن آگاهی های بالاتر داشت سراغ محصولات برم و از محصولاتی شروع کنم که فکر میکنم نیاز به ایجاد باورهای مناسب با اون دارم اگه عزت نفسم پایینه از محصول دوره عزت نفس شروع کنم اگه در ورود نعمت ها به زندگی ام مشکل دارم از دوره ثروت شروع کنم اگه میخوام در تمام جنبه های زندگی ام به صورت تکاملی تغییر کنم از دوره 12 قدم شروع کنم اگه در روابط مشکل دارم از دوره عشق و مودت شروع کنم

    من چون استاد در مورد قانون تکامل خیلی تاکید داره منم هم تکاملی از فایل های دانلودی شروع میکنم و قدم به قدم مسیر رو پیش میرم و این سایت اینقدر وسیع هست که هر چقدر فایل گوش بدم و کامنت بخونم یا مقالات آموزشی بخونم بازم تموم نمیشه این یه نعمت بزرگه که همانطور در فهمیدن و درک کردن قانون و عمل کردن به آن انتهایی نداره در گوش دادن و نگاه کردن فایل های این سایت انتهایی نداره و هر روز این نعمت یعنی فایل ها بیشتر و بیشتر میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    رضا الیاسی گفته:
    مدت عضویت: 575 روز

    سلام خدمت دوستان و گروه پشتیبانی

    یک سوال داشتم در مورد روابطه من یک رابطه ای داشتم همه چی خوب بود از وقتی تمرین هارو شروع کردم همه چی عوض شد و رابطه ای که داشتم تموم شد و طبق گفته های استاد چون احساسم خوب بود ناراحت نشدم و فهمیدم که این هدایت است برای من که از خواسته هایی که داشتم به من داره میرسه و من نباید ناراحت بشم و شکر کنم فقط سوال من این هست اگر بعد از مدتی از طرف مقابل نه من دوباره پیشنهاد ادامه دادن بیاد من ادامه بدم کار درستی کردم یا نه چون استاد عباسمنش در مورد دزدیدن تاکسی شون میگن من گفتم دیگه اگه پیدا بشه من استفاده نمیکنم و نکردن خواستم بپرسم در مورد آدم ها هم این صدق میکنه یا نه شاید او ادم مقابل من هم به رشد روحی بعد از مدتی برسه و دوباره خواستار شروع کردن رابطه باشه ممنون میشم اگه جواب بدین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مارینا عزتی گفته:
      مدت عضویت: 604 روز

      سلام

      هر انسانی که موهبت حیات رو داره، یک راهنمای درونی داره. اگر دقت کنید تقریبا توی تمام آموزش ها این موضوع بارها تکرار شده که کلید اصلی، نزدیک کردن ذهن و روح به همدیگه است. باید به اون ندای درونی گوش بدین و اجازه بدین راهنماییتون کنه. اگر از درون با تمام وجود احساس میکنید شروع دوباره این رابطه به نفع شماست حتما اینکار رو بکنید. اگر این رشد روحی دو طرفه بوده باشه، رابطه ی قشنگتری رو تجربه میکنید. اگر این اتفاق نیافتاده باشه، سریعتر از دفعه قبلی، رابطه به انتها میرسه با این تفاوت که این سری، با اطمینان و برای همیشه این رابطه رو کنار میگذارید.

      بعضی وقتا، شروع مجدد یک رابطه، برای التیام زخم ها و گرفتن جواب سوالهایی هستش که در نوبت قبلی بی جواب مونده و فرد با بحران های عاطفی زیاد دست و پنجه نرم کرده. با دادن این شانس مجدد، چه به سرانجام خوبی برسه چه به شکست منجر شه، پرونده احساسی اون شخص توی ذهن شما بسته میشه و در نهایت به آرامش میرسید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: