دوست عزیز‌، خوش آمدی :)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری با کیفیت HD
    328MB
    22 دقیقه
  • فایل صوتی
    20MB
    22 دقیقه

سید حسین عباس‌منش هستم و پیوستنِ شما به جمع صمیمیِ خانواده‌‌ای را شخصاً خوش‌آمد می‌گویم که سعی‌شان درک و اجرای این اصل در زندگی‌شان است که:

«تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء، نتیجه باورها و فرکانس‌های خودمان است و نه هیچ عاملی بیرون از ما».

مطالعه متن این صفحه و پیگیریِ فایل‌هایی که لینک آن‌ها در انتهای این صفحه آمده است‌، به شما کمک می‌کند که کار را از کجا و چه بخشی شروع کنی و چگونه ادامه بدهی.

دوست عزیز، بابت برداشتن مهم‌ترین قدم برای تغییر و خلق زندگی دلخواه، خودت را تحسین کن!

چراکه مرز خیلی از محدودیت‌ها در ذهنت شکسته شده است که توانسته‌ای از بدنه‌ی جامعه‌ای جدا شوی که معتقدند هیچ کنترلی بر شرایط زندگی‌شان ندارند. این جامعه شامل ۹۵٪ از افراد جهان‌اند و به دلیل همین باور نیز، محدودیت‌هایشان را پذیرفته‌اند و دست از تحقق خواسته‌های‌شان برداشته‌اند.

زیرا تغییر آنچه که می‌پذیری توسط خودت ایجاد شده، هزارها بار آسان‌تر و امکان‌پذیرتر از تغییر آنچه است که فکر می‌کنی نقشی در ایجادش نداشته‌ای!

ماجرا ی پشت پرده‌ی تک‌تک اتفاقات زندگی ما این است که:

ما آفریده شده‌ایم تا با فرکانس‌های‌مان هرآنچه می‌خواهیم را خلق کنیم و در امتداد این هدف، به جهانی هدایت شده ایم که ساز و کار آن، پاسخ به فرکانسهای ماست.

این جهان بی آنکه ذره‌ای از این ساز و کار عدول کند، یا به حال ما دل بسوزاند یا قصد کینه‌ورزی داشته باشد، دقیقاً همان فرکانس‌های دریافتی از طرف ما را به شکل تجربه و اتفاق وارد زندگی ما می‌کند. این بیت از شعر مولانا، تمام این ساز و کار را به سادگی توضیح می‌دهد:

«این جهان کوه است و فعل ما ندا                             سوی ما آید نداها را صدا»

تمام آموزش‌های من بر این ساز و کار استوار است و سعی دارد  معیاری دقیق از این ساز و کار در دستت قرار دهد تا مثل غربال، در هر لحظه تک‌تک واکنش‌ها، اقدامات، انتظارها و نگرش‌هایت را اَلَک نمایی.

یعنی باورهای قدرتمند‌کننده‌ای که نتیجه‌ی آن‌ها، خلق خواسته‌ها و مهم‌تر از آن، کنترل زندگی در تمام جنبه‌هاست را  از افکار محدود‌کننده و شرک‌آلودی جدا نمایی که سال‌ها تو را  متقاعد کرده بود که، شرایط بیرونی زندگی تو را رقم زده است.

شرایطی مثل دلار، وضعیت اقتصادی، حاکمیت یک حزب خاص، جو جغرافیایی، خانواده‌ای که در آن متولد شده‌ای، نگرش‌های همسر، والدین، کارفرما و هر عامل دیگری به جز خودت و باورهایت.

دوست عزیز، نکته‌ی بسیار مهم در روند تغییری که آغاز نموده‌ای، این است که:

هرگز نخواه و انتظار نداشته باش که یک شبه این ساز کار را تمام و کمال درک کنی و به کار ببندی و یک شبه، باورهای محدودکننده و شرک‌آلود ذهن -که نتیجه ورودی‌های نامناسب در طی سال‌ها بوده- را تبدیل به باورهای قدرتمند کننده و توحیدی نمایی.

درک این ساز و کار و اجرای آن در زندگی، یک فرایند تکاملی است و این عجله، فقط تو را ناامید و بی‌انگیزه می نماید و لذت بردن از مسیر را از تو می رباید و در نهایت تو را از مسیر خارج کرده و حتی ممکن است به شیوه قبلی‌ات باز گرداند.

اما انتظار تغییر اوضاع را از همین لحظه داشته باش. تغییری که اول به شکل احساس خوب و اطمینان قلبی و اعتماد به منطق این ساز و کار‌، که می‌توانی با تغییر باورهایت زندگی دل‌خواهت را بسازی، ظاهر می‌شود. سپس به اندازه‌ای که به شیوه این ساز و کار‌، به زندگی  متعهدتر می‌شوی و روی آن حساب می‌کنی و مثل وحی مُنزل اجرایش می‌کنی و  از حساب‌کردن روی هر عاملی بیرون از خودت دست برمی‌داری، این فرکانس‌های جدید، خالص و توحیدی، قدرت بیشتری می‌گیرد و کم کم به شکل استقلال مالی، عشق در روابط‌، سود در کسب و کارت، آرامش و اطمینان در قلبت و سلامتی در جسم و جانت ظاهر می‌شود و به اندازه‌ای که به ادامه این روند وفادار می‌مانی‌، نتایج‌ دوباره بهتر و بهتر می‌شود.

زیرا موفقیت‌ِ پایدار‌، حاصلِ قدم برداشتن در یک مسیر صحیح‌ و ماندن و ادامه دادنِ این روند است.

فقط در این مسیر بمان! این تنها کار زندگی توست.

دوست عزیز، در طی مسیر، گاهی با تضادها و شرایط نادل‌خواهی برخود می‌کنی که ممکن است نتوانی از عهده‌ی نجواهایی برآیی که، به شکل ترس‌ها و تردید‌ها مصمم شده‌اند تا تو را متقاعد سازند این شیوه جواب نمی‌دهد و با این ترفند، تو را مجبور کنند که زندگی قبلی و محدودیت‌هایش را به عنوان سرنوشتت بپذیری!

این‌جا همان نقطه‌ای است که آدم‌های زیادی حریف این ترس‌ها نشده و اهداف و رویاهای خود را نیمه‌کاره رها می‌کنند. اینجا نقطه‌ی جدایی کسب و کارهای موفق از کسب و کارهای شکست‌خورده و نقطه‌ی جدایی آدم‌های موفق از شکست‌خورده است. زیرا نقطه‌ی جدایی امید از نا امیدی، ایمان از ترس، یقین از شک و توحید از شرک است.

به همین دلیل، باورهای نوپای تو، هر لحظه نیاز به تغذیه با آگاهی‌ها و ورودی‌های مناسب را دارند.

یعنی هر زمان احساس کردی از مسیر اصلی خارج شده‌ای، دوباره به این صحفه برگرد و با مرور این مطالب، همه چیز را به خودت یادآوری نما.


هدیه از طرف سایت برای خوش‌آمد گویی به شما

به رسم هدیه‌، کیف پول الکترونیکی شما در سایت به مبلغ 100،000 تومان شارژ شد که می‌توانی از این موجودی برای خرید محصول از سایت‌، استفاده نمایی.

مفهوم کیف پول

کیف پول، هدیه‌ای است از طرف سایت. به این معنا که با هر خرید از سایت، ۱۵٪ از مبلغی که با کارت بانکی‌ات می‌پردازی ، به موجودی کیف پول الکترونیکی شما در سایت اضافه می‌شود.

سپس در خریدهای بعدی، سایت ابتدا به صورت خودکار،  مبلغ محصول را از کیف پولتان کسر می‌کند و اگر مبلغ محصول از موجودی کیف پول شما بیشتر باشد، آنگاه برای پرداخت مابقی مبلغ، به درگاه بانک هدایت می‌شوید.


خانواده‌ی صمیمی عباس‌منش در یک نگاه:

دوست عزیز، مشتاقم شخصا به صورت اجمالی تو را با جای‌جای این خانه‌ی دوست‌داشتنی و این جمع صمیمی آشنا کنم:

اگر سوالت این است که کدام بخش مهم تر است، مثل این است که بپرسی کدام جزء از بدنِ من مهم تر است؟ دستم یا پایم؟! چشمم یا انگشت شصتم؟!

پاسخ این است که تمام این بخش‌ها، جزئی از یک سیستم است که نتیجه‌ی همراه شدن با کل آن، در دست گرفتن کنترل ۱۰۰٪ زندگی‌ات است و این نهایت دستاورد یک انسان است. همان‌گونه که کارکرد تمام اجزاء بدنت از قلب، مغز، سیستم تنفس و... در هر لحظه با هم کمک می‌کند تا بی‌آنکه دکمه‌ای را کلیک نمایی یا مراقب وضعیتی باشی، حرف بزنی، راه بروی، غذا بخوری و...



دوست عزیز، این سلسله برنامه‌ی ۲۳ قسمتی، به صورت مشخص باورهای مرا در جنبه‌های مالی، سلامتی، روابط، نگاهم به خداوند و رابطه‌ام با او، نمایش می دهد.

به همین دلیل شروع کار از این فایل‌ها، هم شناخت بهتری از ساز و کار جهان هستی به تو می‌بخشد و هم وقتی می‌بینی درک و عمل به شیوه‌ی این ساز کار، چگونه مرا از رانندگی با تاکسی و زندگی در یک اتاق سیمانی به زندگی در خانه‌هایی زیبا در فلوریدای آمریکا هدایت کرده، عزمت را برای ساختن زندگی‌ات به وسیله تغییر باورهایت، راسخ تر می نمایی.



دوست عزیز، این بخش شامل مجموعه مقاله‌هایی است در پاسخ به سوالات اساسی و پرتکراری که در طی سال‌ها از گروه تحقیقاتی عباس‌منش درباره نحوه‌ی ساختن زندگی دلخواه در تمام جنبه‌ها پرسیده شده است.

هر کدام از این مقاله ها، حکم یک کتاب عالی‌، و مشاوری زبده در مسیر اهداف را دارد  و ورودی‌هایی مناسب برای ساختن باورهای قدرتمند‌کننده است.

کتاب‌هایی که باید آن‌ها را بارها خواند و به کمک راهکارهایشان، باورهای قدرتمند کننده‌ای ساخت که موجب ورود خواسته‌ها به شکل نعمت‌ها، برکت‌ها، ایده‌ها و فرصت‌هایی می‌شود که با باورها، نگاه و شناخت کنونی‌مان، نمی‌توانیم ایده‌ای برایش داشته باشیم.

فایل توضیحات استاد عباس منش درباره بخش "راهکار برای مسائل شما"



دوست عزیز، یکی از مهم‌ترین مزیت‌های عضویت در کانال تلگرام، علاوه بر مطالبی که از من می‌شود، نتایج سایر اعضای این خانواده، به خاطر تلاش برای درک و اجرای آگاهی‌های ارائه شده از طریق دوره‌های آموزشی و مطالب سایت است و در قالب فایل‌های متنی، صوتی یا تصویری، در کانال تلگرام منتشر می‌شود تا همواره، قدرت تغییر باور، به همه مان یاد آور شود.

بنابراین، برای خواندن و اطلاع از نتایج آن‌ها -خواه از طریق کانال تلگرام و خواه از بخش نظرات سایت- وقت بگذار و از آن نتایج، به عنوان اسناد و مدارکی بهره ببر تا نجواهای ذهنت را خاموش نماید و این ایمان، امید و انگیزه همواره در وجودت شعله‌ور بماند و پای حرکت‌لت شود که:

اگر آن‌ها توانسته‌اند با ساختن باورهای‌شان به چنین زندگی زیبایی برسند، پس من هم می‌توانم!

اگر قانون برای آن‌ها جواب داده، پس قطعاً برای من هم جواب می‌دهد.



«عقل کل» نتیجه‌ی علاقه‌ی شدید من به توحید عملی و اشاعه این دیدگاه است.

جایی که می‌توانی سوالات خود را درباره مسائل مختلف زندگی‌ات بپرسی، همچنین با مطالعه‌ی راهکارهای عملی سایر اعضای این خانواده به پرسش‌هایی که درباره مسائل مختلف زندگی قبلاً پرسیده شده، سریع‌تر و راحت‌تر قوانین زندگی را درک و راه استفاده از آن‌ها را فرا بگیری.

سپس به مرور زمان که درک بهتری از قوانین پیدا می‌کنی، می‌توانی تجارب خودت را از طریق پاسخ به سوالات دوستانت در عقل کل، به اشتراک بگذاری.

دوست عزیز، فعالیت در «عقل کل» مثل یک دوره‌ی کارآموزی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاهاست.

مثل دانشجویی که برای پزشک شدن، نه فقط به صورت تئوری درسهای پزشکی را می‌آموزد، بلکه پس از پایان فارغ التحصیلی و آنهمه آموزش در طی دوره، به عنوان یک کارآموز، آنچه از طبابت آموخته است را در فضای واقعی اجرا می‌کند، تا نتیجه‌ی آموخته‌هایش را در واقعیت تجربه نماید.

عقل‌کل نیز فضایی است واقعی برای به‌کاربستن آنچه می‌آموزی، به منظور ایجاد یک نتیجه‌ی واقعی و ملموس.

در حقیقت، قوی‌ترین عامل برای درک بهتر آنچه از قوانین زندگی آموخته‌ای و تبدیل آن آموخته‌ها به یک عادت رفتاری، آموزش تمام و کمال آموخته‌هایت به دیگرانی است که به دنبال آموختن آن هستند. این کار از شما یک پیشرو می‌سازد.

به همین دلیل ساده و منطقی، هر لحظه‌ای که در «عقل‌کل» صرف پاسخ به سوالات دوستانت می‌نمایی، لحظه‌ای طلایی برای ساختن یک باورقدرتمند‌کننده‌ی دیگر یا تقویت باورهای قدرتمند‌کننده‌ی قبلی است. این کار یعنی:

تأمل برای یافتن راه حل‌های هماهنگ با قوانین!

یادآوریِ قوانین زندگی!

عادت‌دادن ذهن به نگاه کردن با ذرّه‌بین قوانین زندگی به هر موضوعی!



دوست عزیز، اگر سوال ات این است که کار را با کدام دوره‌ی آموزشی شروع کنی، برای شروع، فایل‌های زیر را گوش بده و راهکارهایش را اجرا نما تا قدم به قدم به مراحل بعدی هدایت شوی.

از کجا شروع کنم؟

آگاهی های «قدم اول | دوره ۱۲ قدم» در یک نگاه

شناخت قوانین زندگی و اجرای آن به شیوه‌ی استاد عباس‌منش

بهترین شیوه برای انجام تمرینات دوره‌ها

چقدر طول می‌کشد تا نتایج واضح و ملموس تغییر باورهایم را در زندگی‌ام ببینم؟

نحوه‌ی هماهنگی با اساسی‌ترین قانونی که تمام اتفاقات زندگی ما را رقم می‌زند.

318 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمود دهقان گفته:
    مدت عضویت: 1417 روز

    سلام من ۴٠ سالمه کارمند هستم میخوام کنکور پزشکی بر حسب علاقه شرکت کنم الان توی تصمیم خودم از بابت سن دچار تردید شدم نمیدونم چکار کنم از اینکه همیشه دوستان نظرات عالی می فرستند و راهنمایی های عالی می کنند ازشون ممنونم سایت استاد یک موقعیتی بسیار عالی هستش تا بتونیم تبادل اطلاعات کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مهلا گفته:
      مدت عضویت: 1462 روز

      سلام.وقت بخیر.

      راستش شرکت تو کنکور چیزی نیست ک نشه انجامش داد و موارد خیلیییی زیادی هستن بعد n سال تونستن تو کنکور موفق بشن. کم ادمهایی نبودن ک در سن های بالا جوایز جهانی گرفتن و یا به مدارج عالی رسیدن. منتها موردی ک وجود داره اینه ک شما به چه دلیل بعد اینهمه سال میخواید شرکت کنید؟ منظورم اینه ک هدفتون چیه؟ اینکه وارد رشته ای بشید ک واقعا علاقه دارید یا اینکه صرفا بخاطر درامد اون رشته ست و از شغل کارمندی با حقوق ثابت دراید. خیلی این قضیه مهمه ک تو این مورد با خودتون روراست باشید. واقعا بشنید فکر کنید چون در خیلی از موارد هست ما به‌ کاری علاقه داریم اما صرفا درحد علاقه ست نه عمل. اگه مورد اوله ک مثلا از قبل هدفتون و ارزویی بوده ک صرفا بخاطر یکسری مسائل ول شده، ک بنظرم میتونید امتحان کنید(اگه واقعا حاضرید هر بهایی داشته باشه رو بپذیرید) و یکی از اهدافتونو تیک بزنید. اما اگه واقعا مورد دومه ک توصیه میکنم صبر بخرج بدید و یکم بیشتر با قانون اشنا بشید تا متوجه بشین در هرررررر کاری فرصت ثروتسازی هست.

      همچنین موفق و موید هم بمونید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    بنفشه رستگار گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    سلام به همگی دوستان عزیز

    استاد برای استفاده از دوره ی روانشناسی ثروت حتما باید به ترتیب از دوره ها استفاده کنیم؟

    یا هر کدام به تنهایی مثر ثمر و محتوای مجزایی دارد؟

    ممنون میشم سریع تر پاسخ دهید

    اگر هر کدام از دوستان هم اطلاعاتی در مورد نحوه استفاده از دوره روانشناسی ثروت دارند ممنون میشم راهنمایی نمایند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    حفیظ‌الله کبیری گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    سلام ودرود بی پایان میفرستم بر استاد گرامی آقای عباسمنش وسرکار خانم شایسته عزیز. خدا را بسیار سپاسگزارم بابت پیام خوش امد گویی شخصی جنابعالی، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجم به‌خاطر اینکه حدودا 10 روز است که شدیداً به همراه همسرم داریم روی قوانین کار میکنیم وامروز با دیدن پیامتان مطمئن شدم که در مسیر درست قرار گرفته ایم واین ماجرا را نشانه ومعجزه ای بزرگ از طرف خداوند میدانم که هر لحظه دارد ما را به مسیری بهتر هدایت میکند، واقعاً خدا را سپاس میگویم واز بابت هدیه ای که به کیف الکترونیکی من واریز کرده اید، نهایت تشکر را دارم. از خداوند متعال برای شما آرزوی خیر و برکت روز افزون دارم، در پناه الله مهربان همیشه شاد، پیروز، سربلند، ثروتمند وسعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    وحید بابایی گفته:
    مدت عضویت: 2100 روز

    به نام خالق هستی

    که مالک زمین و اسمان است

    و تنها اورا میپرستم و تنها از او یاری میجویم

    سلام و دورد فراوان به توای

    سلیمان نبی و فرشته ات

    خداوند رو هزاران بار شاکرم و سپاس گذارم که

    من رو در این لحظه هدایت میکنه و کلامش رو

    بر قلب و زبان و دست من جاری میکنه تا بتونم قطره

    ای از این دریایی پراز خیر و برکت و هدایت باشم.

    امروز بعد از دیدن روشنی روز ی حسی بهم گفت که

    روزی متفاوته رو شروع کردم

    اولین معجزش دیدن چند فایل عالی از استاد عزیز تر

    از جانم و عزیز دلش که دیگه هر دو شون شدن عزیز دل هممون

    بعد هم نوشتن این کامنت که نوشتنش رو خدا در دست گرفته

    روز و شبم گره خورده به سرک کشیدن به گوشه گوشه سایت خوندن کامنتهای بینظیر خواهر و برادر های عزیزم و فایل های ناب عزیز دلم

    بابت تک تک کامنتهای خواهر و برادرهای گلم بابت دیدن ثانیه به ثانیه فایلهای عزیز دلم خدارو هزاران بار شکر میکنم و اینقدر ذوق و احساس غرور میکنم که منم جزو همین خانوادم و این حس سراسر وجودمو فرا میگیره

    وقتی فایلهای عزیز دلمو گوش میکنم طوری جلب و محو فایل میشم که انگار این فایل رو عزیز دلم فقط و فقط واسه من گفته و الان رو به روم نشسته …

    جوری ذوق میکنم که هی جواب میدم و میگم چشم چشم

    اینو فهمیدم

    اره اره خودشه

    واااااااای …..

    موقعه شنیدن و دیدن فایلهای عزیز دلم و کامنتهای خواهر و برادر های گلم باهاشون حرف میزنم

    ازشون تشکر میکنم

    از اول فایل و کامنت تا اخرش همش میخندم از بس اگاهیی ها و قوانین رو قشنگ ساده و راحت بهم یاد میدن

    بیشتر وقتها موقعه خوندن کامنتها خواهر و برادرهای عزیزم و دیدن فایلها عزیزدلم سوال های واسم پیش میاد که چند خط پایین تر و یا چند دقیقه بعد جوابش در همون فایل و کامنت بهم گفته میشه

    مگه میشه این همه هم فرکانسی و هم مدار بودن رو معجزه ندونست

    اگه معجزه نیست پس چیه …

    واقعا سایت یکی از درهای بهشته که به روی من باز شده….

    زندگیم و خودم هزاران درجه از هر لحاظی تغییر کرده

    بینهایت حس و حالم عالی

    تا به الان مثال کسی بودم که با چشم بسته راه میرفته و هر لحظه توی در رو دیوار بوده

    ولی الان

    از لحظه به لحظه زندگیم از تک تک داشتهام و نعمتهای که دارم نهایت لذت رو میبرم

    از نت کی دارم گوشی دستم و ووو که به قول قران اگر دریاها مرکب بشن و درختها قلم بشن باز هم نمیشه نعمتها رو شکر کرد

    و ی توضیح کوچیک در مورد کامنت فرحنار عزیز بدم

    اینکه تو کیسو دوست داشته باشی درسته

    ی رابطه عالی و ی شخص مناسب رو میخوای که وارد زندگیت بشه اوکیه

    یعنی یکی رو وارد زندگیت میکنی

    بعد کنارش سعی میکنی حالت خوب باشه

    سعی میکنی کنارش نیاز هاتو بر طرف بر طرف کنی

    سعی میکنی کنارش شرایط عالی بسازی

    من ی سوال دارم ازت

    ایا تنهای میتونی این کارها رو بکنی

    معنی عشق دقیقا همینه

    که تنهای بتونی خوش بگذرونی

    تنهای بتونی به خودت عشق بدی

    تنهای از زندگیت لذت ببری

    تنهای بتونی اوقات و لحظه های عالی رو بسازی

    اون موقعست که یه نفر رو وارد زندگیت میکنی

    که این احساس های که خودت به تنهای بدست اوردی و داری لذتشو میبری رو

    با اون شریک میشی

    نه اینکه تو اینها رو تنهایی نمیتونی بعد

    در به در دنبال یکی میگردی اونو بیاریش

    بعد در کنار اون اینکار ها رو بکنی

    خب اگر هم یه نفر وارد زندگیت بشه همیشه بحث و در گیری و اختلافه

    اگه تو تنهای تونستی عشق رو تجربه کنی

    تو تنهای تونستی به هر اون چیزی که داری محبت نشون بدی احترام نشون بدی و بهشون عشق بدی

    اون موقع میتونی شریکی برای خودت و این احساس خوشایندت داشته باشی

    اینجوری که ی رابطه عالی و بینظیر رو تجربه میکنی

    نه اختلاف باعث میشه که شما از هم دور

    بشین

    و بعد اون موقع متوجه میشی که چه ارامشی تو رابطه خواهی داشت…

    دوستون دارم و بینهایت از تک تک خواهر و برادر های گلم ممنونم بابت پیام ها و کامنتهای زیبا و عالیشون که جز کلام خدا چیزی نمیشه اسم گذاشت

    و فایل های عزیز دلم و فرشته ی مهربون

    که جز وحی منزل چیز دیگه ای نیست

    در پناه الله یکتا شاد سالم و سعادت مند در دنیا و اخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    منوچهر زرین کفش گفته:
    مدت عضویت: 526 روز

    درودبر استاد عزیز و خانواده اش و تمامی دوستانی که با نظرایشان اگاهی بیشتری به ما میدهن سپاسگزار خداوندم که این جمع خانواده در سایت عباس منش عزیز با حمایت شخص عباسمنش ما را گرد هم اورد

    پند زیبای اموختم که شرک را مثل گناه نابخشیدنی بدانم تا در مسیر استوار بتونم بمانم این چند کلمه مقایسه با یک کتاب بود برام و امشبی که من خوندمش چراغی در دلم روشن کرد که هروقت نا امید شدم از تزادها به یاد بیارم که دارم شرک میورزم و با اگاهی دوبار به مسیر برگردم و از اینکه کیف پول مرا به عنوان هدیه شارژ کردی تا قدرت بیشتری بگیرم تا بدونم پس وقتی قدم بردارم چون دستهای شماها هستن که کمکم کنن بی کران سپاسگزارم از خدای که این قدرت به شما داد و شما این را به ما رایگان در این سایت با اینکه کلی زحمت کشیدی براش با دوستان خوبت برامون هدیه دادی خدایا این سایت را روز به روز درخشانتر کن تا ما اگاهی بیشتری بگیریم امیدوارم دوستانی که میخونن اگر راهای دارن که من بتونم ایمانم قویتر کنم و من هم اگر بتونم جور دیگه کمکشون کنم حتما در خدمتشون خواهم بود با نهایت تشکر از سایت عباسمنش عزیز منوچهر از تهران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مظاهر جعفرپور گفته:
    مدت عضویت: 286 روز

    سلام وارادت خدمت استاد گرامی وتمامی عزیزانی که این پیام رو میخونن

    دیابتی نوع 2 بودم قند من 399 بود که این محصول رو خریداری کردم

    تقریبا 10 روز از روش استاد رو پیاده کردم الان که دارم این پیام رو براتون میفرستم قندمن 139 هست بدون استفاده از انسولین

    دیگه نه قرص مصرف میکنم نه انسولین

    بخدا قسم قبل از این دوره دوست داشتم زانو به پایین رو بککنم بندازم دور جانم رو گرفته بود

    شب بالای 10 بار از درد بیدار میشدم خواب راحت نداشتم

    حداقل 5 سال اخر شکنجه دیدم

    10 شب راحت میخوابم راحت راحت

    استاد عزیز از راه دور عاشقانه دوستت دارم و صورت زیبایت رو میبوسم همیشه تا زنده ام برای شما وتمام عزیزانت بهترینها رو آرزومندم

    شما هدیه ای از سمت خدا برای من هستید و من قدر این نعمت بزرگ رو میدانم

    عاشقانه دوستتون دارم خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    حسنا بهمن گفته:
    مدت عضویت: 251 روز

    سلام وقت استاد عزیزم و مریم نازنینم بخیر امیدوارم هرجا که هستین در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و پیروز باشید

    من یه دختر 18 ساله هستم و تقریبا یه سال میشه توی اپلیکیشن های دیگه از دوره های استاد عزیز خیلی کم میشنیدم و تازه سایت رو پیدا کردم و از خدا بابت هدایت دیگه ممنونم

    در مورد یه مسائلی مشکل داشتم خواستم ازتون راهنمایی بخوام.

    من از خانواده مذهبی هستم ( البته چه عرض کنم به ظاهر مذهبی ) قبل از اینکه بیام تو این مسیر من بشدت از خدا تنفر داشتم چون خانوادم گویا مسلمان بازی در میاوردن و اهل زورگویی، اهل رئیس بازی و تحقیر کردن و عصبی و…. بودند و هستند ( و هر چند خودشون احساس میکنن یکی از بنده های حسابی و دوست داشتنی خدا هستن)

    و من این اخلاق ناپسند اونارو از خدا و پیامبران میدیدم و احساس میکردم خدا یه ادم ظالمه و بنده هاش از خودش بدتر و همش در تلاش این بودم که دین اسلام هرچی گفته رو برعکس و مخالف انجام بدم و اینقد تنفر داشتم و این مسیر اینقدر ادامه پیدا کرد که فرکانسم در حد مرگ پایین رفت ( دقیقا درحد مرگ

    با ادم هایی همفرکانس خودم رفت و امد داشتم و همه اطرافیانم اهل خود زنی( با هر چاقویی یا وسایلی خودشونو عمدا زخمی میکردن که از خود بیزارن و… که منم به این کار گرفتار شده بودم ) و بد اخلاق و همراه با مواد مخدر

    همگی ما از خدا بیزار بودیم که خدا اینقد بی رحمه و مارو فقط عذاب میده و تو این دنیا هم ولمون نمیکنه ( البته چون تو بچگیم هم خانوادم که مذهبی نمایی میکردن همش میگفتن این کار بد رو بکنی خدا میزنتت یا چشاتو کور میکنه یا به جهنم و اتش ابدی میفرسته، هر لحظه و هر ثانیه پدرم بهمون سخنرانی میداد و توی صدتا جمله ای که میگفت خدا این و این و این بلا سرمون میاره یه جمله بود اخرش میگفت خدا رحم کنه و رحمانه، همین

    از بس این کلمات تکرار میکرد و هر روز میگفت شیطان در کنار انسان موجوده دیگه من بجایی رسیدم که میترسیدم اصلا جایی تنهایی برم چون حس میکردم که شیطان یه نوع انسانه و تنهایی منو گیرم بیاره با چاقو میگیره میکشه و خدا هم کاری نمیتونه بکنه و بلده تماشا کنه ( حتی الان هم میدونم خدا کنارمه و باهامه و این نوع شیطانی موجود نیست ولی بازم این ترسه در دلم هست)

    و بهمون میگفتن که از خدا باید بترسیم چون قران گفته و… (طبق درک خودشون)

    و من ادمی شده بودم هم در حد مرگش تنفر از خدا داشت و هم ترس (ترسی که حس میکردم خدا میخواد منو در به درم کنه یا خلاصه بدبخت و بیچارم میخواد بکنه از این ترس داشتم

    خلاصه بعد کلی بدبختی هایی که تو عمرم اتفاق افتاد یه سال و نیم پیش بدجور ضربه احساسی خوردم ( چون دنبال یه هم دم بودم که درکم کنه بهم محبت کنه، من از هر چی خوبی درجهان بوده محروم بودم حتی تا این حد که یادم نمیاد بعد 5 سالگیم پدر و مادرم یه بار منو بغلم کنن و بگن توهم موجودی تو این جهان و بخاطر این نوع موضوعات احساس کمبود خیلی داشتم )

    وقتی این ضربه احساسی بهم خورد دیگه احساس کردم همه چیز برام تموم شده از هر زاویه به جهان نگاه کردم دیدم اصلا امیدی نداشتم و دقیقا حس کردم دیگه دنیا نیاز بهم نداره و بود و نبود من یکیه و تو فکر خودکشی اینا افتادم که تو همین لحظه ای که من خون گریه میکردم خدا منو هدایتم کرد ( اولین بار که حس کردم محکم خدا دستمو گرفت اینجا بود)

    دقیقا یادم نیست که چرا واقعا نمیدونم تو همچین لحظه ای چرا و چطور اومدم و گفتم من باید روی خودم کار کنم

    و بعد اون تا الان روی همون تصمیمم هستم حتی خانوادمم خواستن منو از این مسیر بردارن هزاران تلاش پدرم انجام داد که به عقیده خیلی حساسه و منو از این حرف های استاد دور کنهولی من خیلی محکم بودم چون من حال خوب رو تو همین مسیر پیدا کردم اصلا به هیچ قیمت ازش جدا نشدم

    و خواستم ازتون بپرسم منی که الان هم از خدا میترسم و ایمانم و توکلم کاملا زیر صفره چطور با چه اموزه هایی بالا بکشم و خدارو پیدا کنم

    خیلی دوست دارم این خدارو پیدا کنم ( خدای واقعی) که هر از گاهی بعد از اون اتفاقات خودشو تو زندگیم خیلی کمرنگ نشون میده و برام معجزه میکنه

    و میخوام معنویتم رو ارتقاع بدم و خدای ابراهیم خلیل الله و خدای یوسف و خدای استاد عزیزم و اهالی سایت که اینقد عاشقش هستن رو پیدا کنم و ببینم چطور خدایی هست

    ممنون میشم تو این زمینه کمکم کنید

    سپاس فراوان….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علیرضا جلیل پور گفته:
      مدت عضویت: 1879 روز

      سلام و عرض ادب

      ببین دوست عزیز، اولین موضوع که شما باید خوشحال باشید که درسن 18 سالگی در این فضا هستید و دنبال ی حقیقت و آگاهی هستید دنبال ی چرا هستید، چراها خودش نصف جواب هست چرا اینجورشده چرا من اینجا هستم الان……

      خیلی از هم سن های شما یا بزرگ تر در حقیقت هنوز پیدا نکردن مسیر رو پس من جای شما بودم

      اولین کاری که میکردم شکرگزار بودم که در این سن دنبال چراها هستم…!

      در حقیقت خدا شما رو پیدا کرده

      ی بزرگی عرض میکرد که ی بنده خدای ازش سوال کرده من 40 ساله دارم لبیک یاالله میگم یکبار جواب منو نداده اون بزرگ جواب داد : اون تو همون 40 سال هر بار جوابتو داده که تونستی لبیک بگی…‌……….!!!!!!!!

      یعنی صدا زدن اون در واقع این هست که اون شما رو صدا زده و سعادت بزرگیست

      شما خدای خودتو پیدا کن،با خدای خودت عشق بازی کن خدای هرکس تو ذهنش فرق داره خدای یکی خیلی لاته، خدا یکی خیلی ترسو هست کدوم داره درست میگه نمی‌دونم ما نه الان نه هیچ وقت نمیتونم بگیم که کی داره درست میگه

      چی می‌تونه کمک کنه به من بفهم مسیر درستی هستم نتایج هست…

      خیلی مطالب هست که میشه گفت اما آرام آرام خودت متوجه میشی عجله نکن

      کار های که میتوانی بکنی

      پروژه‌های که تو سایت هست و رایگان و ارزشمنده بردار و ی دفتر خوشگل عیار دار بخر و شروع کن او خودش خواهد گفت حسنا چیکار کنی

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حسنا بهمن گفته:
        مدت عضویت: 251 روز

        سلام دوست عزیز، واقعا سپاسگزارم که با خوندن مطالب شما خیلی از نعماتی که داشتم تک تک به یادم اومد

        واقعیتش بله درسته من هنوز هیچ کدوم از هم سن و سالام نیستن که تو این مسیر باشن چه برسه به اگاهی هایی که رسیدم یا دوره هایی که از اساتید دیگه دیدم و تا حدودی به این مسیر اشنایی دارم

        حتی یکی از نعمت این بود که من تونستم تو این سایت حضور پیدا کنم ولی هنوز افرادی رو نمیشناسم که این سایت رو بشناسن

        با این کامنت های بینظیر میفهمم چقدر نعمت دارم و تا اخر عمرمم بشینم بشمرم شاید یه ذره رو نام نبرده باشم

        وقتایی که یه کار اشتباه میکنم جدیدا یه نشانه هایی برام میفرسته که با اونا یا ارومم میکنه یا بهم میگه مسیرم اشتباهه

        خیلی عاشق این خدام واقعا

        ( اما شیطان ذهن خیلی ادمو فریب میده و هرچی بدست میاره رو میگه الکیه یا بدست نیاوردی، هیچی به هیچی

        ولی چند روزیه یه صدای درونی بهم گفت برو کامنت های سایت بخون واقعا با خوندن هر کامنت هم حالم عالی میشه و هم خیلیییی زیاد در ها برویم باز میشه

        الان هم با خوندن کامنت شما (که در حال بدی بودم) حسابی نعمت هام رو بهم یاد اوری کرد و هم حالم عالی شد

        خیلی سپاسگزارررررم از خداااجووونم که هر لحظه با منه

        و از شما هم بابت کامنت زیباتون ممنون علیرضا جان عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سیدابراهیم قدیری گفته:
    مدت عضویت: 1263 روز

    سلام و عرض ادب خدمت یک یک دوستان عزیز گروه عباسمنش…

    و همچنین عرض سلام و ارادت خدمت جناب عباسمنش عزیز و گرامی..

    بنده سید ابراهیم قدیری با 43 سال سن هستم.

    خییییلی صحبت و بنوعی درددل دارم واسه گفتن..ولی همون طور که از معنی واژه درددل هویداست..درددل درد بیشتری رو بهمراه میاره..

    بنده از حدود 15سال پیش با مفهوم قانون جذب اشنا شدم…کتابای یادی از نویسندگان بنام موفقت خوندم و گاهی نتایج خوب و گاهی نتایج بد رو که بدست می اوردم دقیقا حواسم به عملکرد قوانین بود…ولی امان از فراموشی و امان از خسران…

    مفاهیم کلیدی که بارها در کتاب هم ازون در مورد انسان یاد شده..

    دوره های انسانهای متعددی رو گوش کردم ولی… هیچکدوم به این زیبایی که جناب عباسمنش توضیح میدن نتونستن مسیر رو تا این حد بزیبایی علامت گذاری توضیح بدن..

    یعنی دیگه نمیتونم به اگاهی های اونها حتی برگردم..

    توضیح زیاده ولی موردی که برای من پیش اومده بعداز چندماهی که فایلهای رایگان شما رو گوش میدم اینکه…مثل یک شمشیر دولبه صحبتهای شما بدلیل شفافیت خاصی که دارن هم بمن امید میدن و هم بشدت میترسونن..

    از عمق باورهای ناشناخته ی مخرب و اشتباهی که در لایه های زیرین ذهنم دارم میترسم..

    از ناشناخته های خودم میترسم…

    ازینکه خودم رو ناتوان در اجرای قوانین میبینم میترسم…

    چون با روشهای دیگه بارها و بارها امتحان کردم و بدلیل اینکه درست تفهیم نشده بودم هربار شکستی سختتر از قبل گرفتم و هربار اعتمادبنفس من پایینتر اومد…

    بگذریم گرچه فعلا توان خرید دوره های شمارو ندارم بدلایل متعدد…ولی کماکان از فایلهای رایگان شما بهره میبرم و امیدوارم روزی بتوانم چون شمایی بشوم..

    بحثم فقط مالی نیست…من هم پکیجی رو از خداوند درخواست دارم که خوشبختی به مفهوم اصلی رو شامل بشه…

    امروز بصراحت فهمیدم و درک کردم که من باید در جهت اگاهی که بمن داده میشه حرکتی بنیادین رو اغاز کنم و در هر بعدی از حیات خود انجام کار جزء ضروریات محسوب میشه..

    حرکت بسیار دشوار شده واسم چون تجربیات شکستهام بیشتر از موفقیتهام بوده..

    ترس از حرکت میخکوبم کرده…در واقع الهامات رو یا دریافت نمیکنم بدلیل ناارامیه ذهنم یا اگر الهامی صورت میگیره متوجه حقیقت امر نمیشم.

    نمیدونم ندای شیطانه یا ندای عقل…

    تمنا دارم کمکم کنین ….

    چون احساسم میگه تو کاملا اماده ای…

    فقط باید حرکت رو اغاز کنی… چون هنوز باورهای مخرب زیادی دارم مثل این باور که تا حامی نداشته باشی محکومی به شکست…

    و حمایت خداوند رو فراموش میکنم…

    واین همان خسرانی هست که انجام میدم…

    نمیدانم چه کنم…ولی قطعا و یقینا میدانم چیزی بسیار ریشه ای باید در درون من تغییر کند….

    مسوولیت بر عهده منه…میدانم همه چیز دقیقا همینطوره که شما میفرمایین ولی من توان اجرای انها را ندارم ویا اگه دارم کم دارم..

    دقیقا طبق گفته شما من حتی وقتی نتیجه ای میگیرم شک پشت سرش امانم را میبره…

    ولی میشناسمش….بجای تایید بر قوانین شک بر من مستولی میشه و راهکاری برایش ندارم.

    میخوام از نقاب و ادا بدور باشم..

    چون وقتی زیر نقاب نیستم بسیار سبک و خوشهالم ولی چه کنم با قیاس کردن ها….

    روابط خوبی دارم و از معاشرت با افراد موفق بسیار خرسند میشوم ولی بعد خودخوری میکنم…

    ثروت و ثروتمندان رو دوست دارم حقیقتا ولی در درون ذهنم بعدا از خودم ناراحت میشم که چرا تو نتوانستی به ثروت برسی…

    بسیار تا بسیار صحبت دارم ولی شاید در حوصله شما عزیزان دل نباشه…

    امیدوارم و ای کاش مطلب بنده رو بخونین و جوابی بی پرده و صریح بمن بدین…

    روز مرد رو خدمت همه عزیزان مرد و همه عزیزان مردپرور بانوان عزیز تبریک میگم.

    احتراما قدیری

    پایدارو شادزی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مـــریـم گفته:
      مدت عضویت: 2202 روز

      سلام دوست عزیز

      این سوالا رو از خودت بپرس!

      چرا خودم را ناتوان در انجام قوانین میبینم؟

      چرا متوجه حقیقت کار جهان نمیشم؟

      (میخوام از نقاب و ادا بدور باشم..

      چون وقتی زیر نقاب نیستم بسیار سبک و خوشهالم ولی چه کنم با قیاس کردن ها…)

      چرا نقاب میگذارم؟👆

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سحر رستمی گفته:
    مدت عضویت: 530 روز

    سلام بر استاد عزیزم آقای عباس منش و خانم شایسته عزیز،

    استاد من خیلی دوستتون دارم،و بی نهایت از شما سپاسگزارم،امروز بعد از 3 ماه آشنایی با دوره های شما تصمیم گرفتم پیام بگذارم.

    من از طریق خواهرم با شما و دوره های شما آشنا شدم،مدتی فایل های رایگان و زندگی در بهشت رو در تلگرام دنبال کردم،و بعد تصمیم گرفتم که دوره عزت نفس را خریداری کنم،و الان 3ماهی می‌شود که دارم روی خودم کار میکنم،همانطور که گفتید در شروع دوره زمانی که بطور مرتب تمرینات رو انجام می‌دادم و فایلها رو گوش میکردم اتفاقات خیلی خوبی برایم رقم می‌خورد،نشانه ها رو میدیدم.هر چند کوچک اما باارزش هستن،بخودم میگم وقتی همچین نشانه های کوچکی برایم در لحظه اتفاق می افتد پس می‌شود نشانه های بزرگتری هم رخ دهد،ولی گاهی همانطور که گفتید از مسیر خارج میشوم و یک دو هفته تمرینات و گوش کردن را رها میکنم،و به روال قبلی زندگی برمیگردم،گاهی ذوق و شوقم می‌رود نمی‌دانم چرا اینطور می‌شود حالم،اما باز خودم را بخاطر تعهدم مجبور میکنم برگردم سر فایل ها و تمرینات،تا به امروز هیچ متنی در سایت قرار نداده بودم امروز خواستم پیغامی از خودم بذارم،شاید این همون اغازی باشد که دلم میخواد،و بار دیگر بصورت جدی تری دوره ها رو دنبال کنم و روی خودم کار کنم.در این مدت اتفاقات خوب و عجیب زیادی برایم افتاده که حتما آنها را در دوره تمرینات عزت نفس قرار خواهم داد.من دبیر هستم و تمام سعیم بر این هست که مثل شما الگوی خوبی برای شاگردانم باشم،وبیشتر چیزهایی که از شما می آموزم در کلاس درسم برای شاگردانم هم انتشار میدهم وخیلی استقبال می‌کنند.

    و در آخر سپاسگذار خدایی هستم که شما را در مسیر زندگیم قرار داد،تا به هدف بزرگ و مهمی که در زندگیم دارم و رویاهای بسیار،دست پیدا کنم،من بی صبرانه منتظر آن روز هستم و لحظه شماری میکنم.و روزی که شمارو از نزدیک ملاقات کنم،مطمئنم آن روز خیلی نزدیک هست و قطعا اتفاق خواهد افتاد،

    خیلی دوستتون دارم. سحر رستمی از زنجان

    7 اردیبهشت 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مائده قادری گفته:
    مدت عضویت: 1637 روز

    درود بر شما استاد عزیزم سپاس گذارم از همه که پیامه منو دارین می‌خوانید

    میخواستم نحوه آشنای با استاد عزیز رو بگم

    راستش من دایی کوچیکم که خیلی دوستش دارم یه روز دیدم داره فیلم میبینه و از یه اقایی که صداش پر قدرته بلنده و قیافه ش کچله خیلی توجهم جلب شد ولی اولش هیچ حسی نداشتم هعی فیلماشو می‌فرستاد برام ولی من هیچی نمیفهمیدم حال نمی‌کردم تا اینکه خسته شده بودم دیگ دنبال تغییری بودم تو زندگیم روندش خسته کننده بود یه روز رفتم مغازه همین دایی جوادم دیدم رو هواس و همش از نتیجه هاش برام میگفت حس و حال خوبشو دوست داشتم و از اونجا دلم خواست برم ببینم چیه این آقای کچل چی میگه و از اون موقع سایتو برام وصل کرد و من استارتش خورد و خداروشکر الان انقدر نتیجه دیدم که فقط باید براتون بنویسم یکی از دست های خداوند دایی جواد بود که من رو ب این راه اورد و جالبه بارها شده داشتم به داییم فکر میکردم و همون موقع زنگم میزنه و فقط حرف میزنیم نشانه ها خدا خیلی قشنگن

    استاد از برکات وجود شما و حرفاتون و با اون استایل قشنگتون کلی درس به یه دختر 20 ساله دادین دمتون گرم از شما و تیم تون

    از اینجا سپاس گذار خدای خودم هستم و از دایی جوادم تشکر میکنم.

    من لایق بهترین ها هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: