چه موضوعی را باور کرده ای؟ - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

960 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1068 روز

    سلام به آقای سید حسین عباسمنش

    استاد عزیزممممممممممم

    استاد من میخوام با شما در پاییز یک مصاحبه حضوری یا آنلاین داشته باشم

    انشاءالله اگر در تهران حضور داشتید روی استیج در سمینار در کنارتون هستم یا یک جایی را مشخص کنیم برای صحبت اما اگر در تهران حضور نداشتید به صورت آنلاین با هم گفت و گو کنیم(چون بنده فعلا قصد سفر به فلوریدا را ندارم)

    انشاالله پاییز با بچه های پر نتیجه و اثرگذار سایت عباسمنش در مکانی مشخص در تهران دورهمی داریم و قرارش رو گذاشتیم و دوست دارم شما هم کنار من باشید و انشاءالله که هستید(چون احساسم اینو میگه)

    به هر حال

    من از نتیجه ام در این ماه بگم بهتون

    فکر میکنم از نتایج قبلیم و توضیحاتی که در مورد زندگیم دادم بدونید چون در کامنت قبلیم که 4 ماه پیش بود گفته بودم

    به هر حال استاد جان

    من تا قبل از عید با 2 تا از بچه های عملگرا و گل سایت به نام مهدی سابقی نژاد عزیزم و مهندس هرمز بالی پور عزیزم بسیار زیاد مصاحبه داشتیم و روی ثروت تمرکز داشتیم و مدام دنبال الگو ها می‌گشتیم و روی باورهامون کار میکردیم و اونارو تقویت میکردیم

    استاد جان،الان صمیمی ترین دوستان بنده درآمد میلیاردی دارن و در کار خودشون بسیار شناخته شده هستن و این ها توحیدی ترین انسان هایی هستند که میشد تو زندگیم ببینم

    آقای علی مهریزی،آقای سید علی اکبر حیدری و بهترین رفیقم آقای محمدرضا عادلیان و …

    4 روز پیش وارد 22 سالگی شدم و جالبه بدونید 90 درصد دوستان من میانگین 15 سال از من بزرگتر هستند

    39 ساله،42 ساله،50 ساله,62 ساله،30 ساله و ….

    اینو میخواستم بگم، تا قبل از عید به شدت روی ثروت تمرکز داشتیم و تونستیم درآمد رو به حدود 400؛450 میلیون برسونیم

    اما در این یکی دو ماه که به شدتتتت روی توحید تمرکز کردم،جلسه های توحیدی با مهندس سید علی اکبر حیدری عزیزم و چند تا از دوستان دیگه ام که در سایت عباسمنش هستند برگذار کردیم و ادیت کردم و بار ها همونا رو گوش کردیم و فایل های توحیدی مختلف درست کردم فایل هایی که هر کدوم ارزششون بیش از 200 میلیون تومان هست

    هر لحظه سعی کردم توحید رو رعایت کنم و قدرت رو فقط به خدای خودم بدم، قبل از این هم تمام سعیم بر همین بود اما شرایطم طوری بود که به خاطر یکسری از موضوعات باعث نمیشد بتونم درست فکر کنم و اون عوامل رو خط زدم و بعدش تونستم خیلی تمرکزی با خیالی آسوده روی توحید کار کنم

    میخوای ثروتمند شی؟

    باور های توحیدی

    میخوای همه عاشقت بشن؟

    باور های توحیدی

    میخوای لذت بخش ترین زندگی رو با بالاترین آرامش تجربه کنی؟

    باور های توحیدی

    استاد عزیزم، تا امروز در این ماه تونستیم بیش از 900 میلیون تومان پول در بیاریم و انشاءالله تا پایان این ماه به 1 میلیارد تومان میرسونیمش

    استاد بهترین دوستان جهان رو دارم، به خدا قسم هر کدومشون بی نظیرترین انسان هایی هستند که میشه یک انسان ببینه

    هر کجا که میرم همه خیلی زود و به شدت عاشق شخصیت و انرژی بسیار بالای من میشن

    مثلا حتی سوار تاکسی اینترنتی که میشم ، طرف بعد از 5 دقیقه که میخوام پیاده شم روشون نمیشه از من پول بگیرن و میگن شما مثل پسر یا داداش من میمونی و انقدر ازت انرژی گرفتم که خدا می‌دونه :)

    استاد در مرحله ای قرار دارم که کن فیکونه

    میگم شو

    سپس می شود

    هر چه را بخواهم و به هرکه اشاره‌ کنم خیلی آسون و سریع به دست میارم

    میخواستم چند صد هزار نفر بنده رو ببینن، فقط با گذاشتن 3 کلیپ چنین شد:)

    هرکاری که میکنم حتی خیلی بیش از اون چیزی که فکرشو میکنم ازش نتیجه میگیرم

    مثلا داخل یوتیوب یک پست گذاشتم و 2 هزار ویو خورد

    خواهرم گفت علی آخه مگه تو چقدررررررر به خدا وصلی،مگه تو چیکار میکنی؟؟؟؟

    بعدش ازم فایل های شمارو خواست و اومده بود یکسره فایل های شمارو گوش میداد:):)

    کلییییی نتایج دیگه دارم که برای همه قابل باور نیست

    با افتخار میگم شاگرد سید حسین عباسمنش هستم و تا ابد هم همینو میگم

    بی نهایت از شما سپاسگزارم که حضور دارید و ازتون خیلیییییی یاد گرفتم و مهمتر از همه به من توحید رو آموزش دادید

    من هیچ کدووووووم این نتیجه هارو، از خودم نمیدونم

    به والله هیچ کدوم رو، به همون میزان که تونستم باورش کنم و توحیدی عمل کنم نتیجه اش رو دیدم

    هرچقدر تونستم رابطه ام رو باهاش صمیمی تر کنم، به همون میزان جهان بیشتر عاشقم شد

    هرچقدر تونستم بیشتر جلوش زانو بزنم، به همون میزان کاری کرد که جهان بیشتر جلوم زانو بزنه

    هرچقدر سرم رو جلو الله پایین گرفتم، به همون میزان سرم رو جلو جهانیان بالا گرفت

    هرچقدر تونستم بیشتر عاشقشم بشم، به همون میزان جهان بیشتر و بیشتر عاشقم شد

    به والله با پوست و استخون تجربه اش کردم

    بالا بریم پایین بیایم

    چپ بریم راست بیایم

    آخرش میخوریم به الله

    جز اون راهی نیست

    به خدا آرامشی که دارم اصلا قابل توصیف نیست

    خیلی آسون و سریع هر لیلی یا مجنونی رو به دست میاری

    خیلی آسون و سریع هر پول و ثروت و ماشین و ویلایی رو میشه به دست بیاری

    اما فقط باید اولویتت خدا باشه

    اولویتت توحید باشه

    چه غصه هایی خوردیم

    چه نگرانی ها و زجه هایی زدیم

    چه ترس هایی داشتیم

    که فهمیدیم همش پوچه

    همش به خاطر این بود که رابطه مون با الله مهمترین رابطه نبود، همش به خاطر این بود که اولویت ما خودمون و الله نبودیم

    همش به خاطر این بود که خدا رو فراموش کردیم

    اگر میخوایم خوشبخت ترین و موفق ترین انسان کره زمین باشیم، باید روی توحید کار کنیم

    توحید توحید توحید

    همه چیز اونه

    به شرط اینکه بتونیم درست درک و باورش کنیم

    به بچه ها هم قبلا عرض کرده بودم که کسی رو بزرگ نکنید

    اگر از من یا هرکسی چیزی یاد میگیرید (یعنی در واقع بهتون یادآوری میشه) به جای اینکه اون شخص رو بزرگ کنید و به اون شخص توجه کنید، فقط اون حرف و سخنی که براتون اثرگذار بود رو بردارید و بگذرید

    سوزنتون روی اون شخصه گیر نکنه

    یه الگو و استاد که عباسمنش هست برای همیشهههه ی ما کافیه و چه الگوی بی نظیری

    واو علی ملکی چه خفنه،واو آقای فلانی چه خفنه

    همه ما خفنیم ولی به میزانی که بتونی با خدا رفیق شی و باورش کنی و عمل کنی به قوانین، به همون میزان خفنی

    انسان به خودی خود هیچی نیست

    یک روز یکی از عارفای بزرگ به خدا میگه خدایا میخوام نشونم بدی که من چقدر بزرگ شدم و به چه درجه ای رسیدم

    همینکه داره این رو میگه خوابش میبره

    بعد از چند ساعت بیدار میشه میبینه شلوارش خیس شده و از ادرار و مدفوعش بوی گند همه جارو گرفته

    ندا میاد که فلانی

    تو اینی

    و بیش از این نیستی

    هرچه هست به لطف و کرم ما بوده و هست

    فکر میکنم آقای ابوالحسن خرقانی بودن

    طرف نوشته وای من فلان شخص که کامنت در سایت میزاره رو چطور میتونم باهاشون کانکت شم؟ خیلی کامنت های گشنگی میزارن و اشک منو در میارن……

    به خدا خود خداااا خجالت میکشه از رفتار ما

    که انقدر آدم هارو بزرگ میکنیم

    من یه حرفی یکی از دوستان بهم زد هنوز که هنوزه نتونستم هضمش کنم و هرطور شده میخوام فراموشش کنم و یجوری ردش کنم بره

    گفتم به زودی با عباسمنش یه مصاحبه دارم و میخوام بهش از نتایجم بگم و …..

    گفت چه احتیاجی داری بخوای خودتو بهش توضیح بدی؟؟

    عباسمنش یه الگو بوده و هست تا تو‌ برسی به اون دریا

    اینی که تو میگی خود خود شرکه و من خودم به شخصه با اینکه صدای عباسمنش هر لحظه تو گوشم میپیچه اگر سمینار برگذار کنه در اون سمینار شرکت نمیکنم، چون احتیاجی ندارم که خودم رو به کسی توضیح بدم

    حالا ما میخوایم هرجور شده با یه آدمی که کامنت گشنگ گشنگ می‌زاره کانکت شیم

    چه احتیاجی داری؟؟؟

    چرا انقدر خودت رو کوچک فرض میکنی؟

    چرا دیگران رو هرچی میشه میاری بالا و خدارو فراموش میکنی؟

    مدام کارمون شده مچ این و اون رو گرفتن و دیگران رو بالا و پایین کردن

    در این کار استادیم استاااااااااد

    اگر من اینجام، اینجام چون گفته شده باش

    چون گفته شده صدای من باش برای بچه ها

    اما من بزرگترین آرزوم اینه که بزرگترین دست خدا باشم برای جهانیان و بزرگترین الگو باشم برای همه مردم کشورم مخصوصا بچه های سایت عباسمنش

    به جای اینکه عباسمنش و هرکسی رو بزرگ کنی بشین روی خودت کار کن

    ورزش کن

    تمرکز صدت رو بزار تا ثروتمند شی

    خودت بشو الگو برای همه دوستات و خانوادت و تمام جهانیان نه اینکه دیگران رو خدای خودت کنی

    اونا الگو هستن

    تا تو برسی به اون دریا

    حرف های گشنگ رو ولش کن، اونارو بزار برای کسایی که دوس دارن فقط حرف های قشنگ بزنن

    طرف تمام وقتشو گذاشته تمام ابیات مولانا رو حفظ کرده تا بتونه در چند تا جمع حرفی برای گفتن داشته باشه

    چقدر همه درگیر رنگ بندی ایم و چقدر اصل رو از فرع کمتر دیدیم….

    ببین پسر خوووووب ، دختر خووووب

    به جای اینکار ها بیا به فقط یکی از این ابیات و جمله ها عمل کن

    میخوای خودتو به کی ثابت کنی؟

    برای چی؟

    برای کی؟

    چرا انقدر آدم هارو بزرگ میکنیم؟

    میخوایم یجوری داستان هارو تعریف کنیم که دیگران خوششون بیاد

    میخوایم یجوری حرف بزنیم که دیگران خوششون بیاد

    میخوایم بگیم منم بلدما، منم هستمااااا

    ببین چقدر خوبممممم؟

    یجوری راه میریم که دیگران بگن واوووو ببین چقدر جذابه

    عزیزم ببین چی بهت سود میرسونه اون رو بردار و برووووووو

    واینستا

    سوزنت گیر نکنه روی آدما

    نه تخریبشون کن و نه بالا ببرشون

    این جهان فقط خداست

    غیر خدا نیست

    همه چیز رو خدا ببین

    ببین و یاد بگیر و بگذر و فقط عاشقی کن با الله

    هر لحظه ببین تسلیمی یا تدبیر میکنی؟

    تسلیم و تدبیر یعنی این لحظه خودم رو میارم بالا یا خدا رو؟

    تسلیم و تدبیر یعنی این لحظه دیگران رو میارم بالا یا خدا رو؟

    لحظه به لحظه تصمیم گیری باید کرد که من باشم یا او باشه؟

    هرچقدر بیشتر خودت رو فدای الله کردی، الله همه رو بیشتر فدایت میکنه

    هر لحظه باید ببینی حق رو زیر پا گذاشتی یا خودتو؟

    یعنی در این لحظه من نباشم، خدایا تو باشی

    استاد جان بنده بخشی از تمارینی که در روز انجام میدم و جزئی از عادتم شده رو میگم:

    هر روز هروقت آینه میبینم حساااابی قربون صدقه خودم میرم، مثلا چشمک میزنم و میگم چطوری خوشگلهههه،ماشاالله سلطااااااان ، ماشاالله رئیس، جذاب ترین و خاص ترین پسر دنیا تویی و خیلی خیلیییی قربون صدقه خودم میرم چون باور دارم مهم نیست دیگران چه نگاهی به تو دارن بلکه مهم اینه که خودت چه نگاهی به به خودت داری و هر نگاهی به خودت داشته باشی دیگران هم همون نگاه رو به تو دارن(که البته اصلا نگاه و نظر دیگران با احتراااام مهم نیست)

    هر لحظه و هر جایی که میرم با احساس بسیار خوب سپاسگزار خداوندم بابت نعمت ها و زیبایی اطرافم،در حمام،در سرویس بهداشتی،در هر حالتی که هستم،وقت بیداری،وقت خواب و ……

    بابت غذایی که میخورم از سیستم گوارشی ام و اندامم

    هنگامی که در کارگاه هستم بابت تمام مشتریان و دستگاه ها و …

    خیلی لذت بخش تر میشه وقتی زیر دوش هستم و سپاسگزاری میکنم یوهووووووووووو:):)

    هرزمان خواسته ای در من شکل میگیره با احساس بسیار خوب و خیلی زیبا مینویسمشون

    و کلییییی کار ها و تمارین دیگه که همگی جزئی از عادات من شدن

    استااااااد

    همش لذته

    همش آرامشهههه

    همش عشقههههه

    وقتی درک میکنی خدا هر لحظه کنارته و نگاهت می‌کنه

    وقتی درک میکنی خدا هر لحظه داره هدایتت میکنه و 7 بار قسم خورده که خیر و شر تورو هر لحظه بهت میگم

    وقتی درک میکنی قدرتمندترین و ثروتمندترین و مهربان ترین و بخشنده ترین و بزرگ ترین نیروی جهان، بهترین رفیقته

    دیگه نه ترسی داری نه اندوهی

    غصه چیو بخوریم آخه؟

    هر چالشی پیش بیاد میدونی که حل میشه چون در کنار هر سختی آسانی هست

    آرامی آراااام

    تو چرا انقدر بزرگی رفیق؟

    چرا انقدر مهربانی الله؟

    چرا انقدر کمکمون میکنی؟

    چرا انقدر وفاداری؟

    چرا انقدر در عین این همهههههههه لطف و محبت هیچچچچچ انتظاری از ما نداری؟

    چرا انقدر خیانت کاریم ما؟

    هرچقدر جلوتر میرم میفهمم چقدر شرک میورزیدم و چقدر هنوز هم دارم شرک میورزم

    آخه چطوووور تو با این همه گناه و خطای ما باز این همهههههههه عاشق ما هستی و به هرچی میخوایم مارو میرسونی؟؟

    آخه بهم بگو تو چرا انقدرررررر رحمانی؟؟

    چرا انقدر عاشقی؟؟

    ما چه کردیم مگه در حق تو که این همه نازمونو میکشی؟؟؟

    تویی که بی نیازی،تویی که ثروتمندترینی،تویی که زیباترینی،تویی که قدرتمندترینی

    ما چی داریم آخه؟؟

    غیر از اینکه یه نطفه مطئفن بودیم ؟

    چرا انقدررررررررر لایق دوستی با تو هستیم؟

    انسانی که تا یه کوچولو بالا میره مغرور میشه و خودشو بالاتر از بقیه میبینه پس چرااااا تو با این همه عظمت و جلال اینطور نیستی؟؟؟

    چراااااااااا بهمون بگو چرااااااا انقدر بزرگییییییییییییییی

    ما چرا انقدررررر لیاقتمند هستیم که تو انقدر هوامونو داری؟

    میگی هیچ ترس و نگرانی در خودت ایجاد نکن بنده من

    مگه من هر لحظه هوای تورو ندارم؟

    مگه من حضور ندارم؟؟

    مگه من تورو و هرچی در این جهان هستی هست رو نیافریدم؟؟

    مگه من قسم نخوردم که هدایتت میکنم؟

    مگه من قسم نخوردم از جاهایی بهت روزی میرسونم که فکرشو نمیکنی؟

    تو فقط قلبت با یاد من آروم میشه پس چرا انقدر از من غافلی؟؟

    چرا انقدر به من پشت میکنی؟؟ چطور میتونی؟؟ چطور دلت میاد؟؟

    خدایا منو ببخش که فراموشت میکنم

    خدایا مرا لحظه ای از یاد خودت غافل نکن، این بزرگترین آرزوی منه،این بزرگترین آرزوی یک انسانه

    یک عااااااالمه حرف و نتیجه و مثال و داستان و الگو دارم که فقط خواستم یه کوچولو توضیح بدم که هم از شما تشکر کرده باشم و هم به بچه ها بگم مهمترین قانون توحیده

    از این لحظه نهایت لذت رو میبرم و بهترین آرامش رو دارم و در مسیر اهدافم قدم برمیدارم و میخوام وقتی رفتم از این دنیا سرم بالا باشه

    بگم خدایا من به لطف تو روزی هزاران نفر رو میدادم

    خدایا من به لطف تو الگوی میلیون ها نفر بودم

    خدایا من به لطف تو بهترین زندگی رو برای خانواده ام فراهم کردم

    خدایا من مثل خودت شاهانه زندگی کردم و بی نیاز بودم از هر آدم و پول و ثروت و نعمتی چون همشون رو به دست آوردم و تونستم ازشون گذر کنم و تمام وجودمو با بالاترین تجربه برای تو بزارم

    خدایا من به لطف تو در این مسیر پر فراز و نشیب و پر از چالش، یک زندگی بی نظیر و بسیار ثمربخش داشتم

    خدایا من در این بازی زندگی تونستم پیرووووز بیرون بیام

    خدایا من لحظه به لحظه زندگیم سعی کردم بیشترین لذت رو ببرم و آرامش بی نظیری داشتم چون تورو باور کردم

    به قول اون عزیز:

    فرمانده باش

    تاریخ هیچوقت از سربازان یاد نمیکنه

    استاد جان انشاءالله به زودی میبینمت،یا به صورت آنلاین یا حضوری

    ایمیل میفرستم خدمتتون و منتظر پاسخ شما هستم

    حالا چرا گفتم پاییز ؟

    چون تا اون موقع انشاءالله میلیون ها نفر بنده رو دیدن و درآمدمون خیلی بهتر شده و کلی نتایج بزرگتر دارم

    عشق منید شما

    شاگرد شما-علی ملکی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 63 رای:
    • -
      مهسا گفته:
      مدت عضویت: 1111 روز

      سلام به علی جان

      واقعا دمت گرمه اصلا کامنتتو که خوندم خیلی حس خوبی بهم دست داد کلی تحسینت کردم که تو این سن کم به درآمد ماهی 1 میلیارد داری میرسی و انقد برات خوشحال شدم که انگار خودم به این درآمد رسیدم در حالی که فعلا هیچ درآمدی ندارم ولی واقعا دمت گرمههههه پسررر دمت گرم که رو توحید کار کردی و تو تمام جنبه ها فقط چشم و دیدت به خداست

      و بابت کامنتتم ازت سپاسگزارم که امید و تو دلم زنده کرد و بیشتر اشتیاق پیدا کردم که رو باورهای ثروت و توحیدیم کار کنم

      ایشالا هرجا که هسی موفق ترین باشی و به درآمد های بی نهایت بالا برسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        علی ملکی گفته:
        مدت عضویت: 1068 روز

        سلام مهسا عزیزم، امیدوارم هرکجا که هستی حالت عالی باشه

        سپاس از محبتت و دعای خیرت و خیلی خوشحالم که کامنت بنده برات اثرگذار واقع شده

        این پیام برای شما و همه بچه ها هستش:

        ببین اصلا مهم نیست الان در چه وضعیتی هستی و اصلا خودمون رو هیچوقت در هیچ لحظه ای با کسی مقایسه نکنیم چون هرکسی راه خودشو میره و چالش های خودشو داره و …، ولی چیزی که مهمه اینکه روی خودت کار کنی و تمام تمرکزت رو از جهان اطرافت برداری و فقط بزاری روی خودت و خدای خودت

        باید مراقب ورودی هامون باشیم

        چی میشنویم

        چی میگیم

        چی میبینیم

        و مدام باید ورودی های خوبمون رو تکرار کنیم

        مثلا صحبت های استاد،صدای خودمون که ضبط کردیم،تکرار عبارات خاص و ….

        حتی موزیکی که گوش میدیم باید بوی خدا و قوانین رو بده

        باید تمام تمرکز و فکر و ذکرمون برای خودمون و خدا و قوانین جهان هستی باشه

        دیروز به بچه ها میگفتم، گفتم هرکسی در این جهان به اندازه خودش داره روی خودش کار میکنه

        هیچکس نمیخواد آینده ای خراب داشته باشه که ولی 98 درصد مردم احساس خوب ندارن،مدام نگرانی و حرص و کینه و غر غر کردن و ….. و این باعث میشه یک صدم چیزی که میخوان هم بهش نرسن ولی باز اندازه خودشون دارن روی خودشون کار میکنن

        حالا ما خیر سرمون عباسمنشی هستیم، باید صد برابر اونا روی خودمون کار کنیم

        خیر سرت عباسمنشی هستی

        خیر سرت خداوند این هدیه بی نهایت ارزشمند و گرانبها که عباسمنش هست رو سر راهت قرار داده

        میتونی فراتر از عباسمنش بری

        میتونی فراتر از برایان اعتماد ها بری

        میتونی فراتر از مانی خوشبین ها بری

        میتونی فراتر از کریستیانو رونالدو ها و علی دایی ها بری

        به خدا انسان های به شدت با شخصیت و دوست داشتنی هستن و همگی دکتر و مهندس(مشتریامونو میگم)اما کامل معلومه که چند چند هستن ولی تا حد خودشون دارن عمل میکنن

        ولی ببین تووووو شاگرد عباسمنشی، بایددددد بترکونی

        باید بشی الگو واسه تک تک اعضای خانوادت

        باید بشی الگو برای تک تک دوست و آشنا

        باید بشی الگو برای همه مشتریان و هرکسی که تورو می‌شناسه

        تو باید بوی خدا بدی و هرکجا میری همه حز کنن و کلیییییی تحت تاثیر قرار بگیرن از شخصیت و انرژی بی نظیرت اما این چه زمانی مورد قبوله؟؟ زمانی که نتیجه داشته باشی

        زمانی که ببینن نتیجه داری و حرف مفت نمیزنی

        لطفا بیا عمل کن

        لطفا بیا دست برداریم از حاشیه

        دست برداریم از اینکه کی برای پروفایلش چه عکسی گذاشته و کی با کی دیت رفته و کی با کی رل زده و کی اکسشو دیس کرده و کلی از این شر و ورااااااا

        بیا 6 ماه دیگه، 2 سال دیگه با بی ام و و بنز خودت برو اون دختر یا پسری که میخوای رو سوار کن

        ولشون کن این آدمایی رو که 2زار پول دارن و فکر میکنن ثروتمند هستن و فکر میکنن بهترین زندگی رو دارن و از همه بالاتر هستن و سر از هر ناکجا آبادی در میارن و دیگه برای پیشرفت تحرکی ندارن

        رفیقات باید هدفمند باشن

        باید موفق باشن

        باید ثروتمند باشن

        باید مفید و اثرگذار و الگو باشن برات

        اگر غیر این هست خطش بزن

        میدونی چقدر با ارزشی؟

        با ارزشی که بهترین زندگی رو داشته باشی

        نه اینکه هر شب هماهنگ کنی برید فلان خیابون دور دور و دختربازی

        نه اینکه امشب و فردا شب هماهنگ کنید با رفقا بساط مشروب بچینید و عرق بزنید بر بدن و مست کنید و دغدغه تون این باشه که امشب به جایwinston، marlboro دود کنید و مدام به شکست عاشقی هاتون فکرکنید

        الان در هر مرحله ای هستی فدای سرت

        نه عقب موندی و نه جلو افتادی

        ما فقط این لحظه رو داریم

        از این لحظه نهایت لذت و استفاده رو ببر

        بیا عمل کنیم

        بیا تمرکزمون رو بزاریم روی اهدافمون

        بیا بیا از حواشی دور شیم

        تو با 99 درصد مردم فرق داری

        تو یک عباسمنشییییییییییییی هستی

        چقدررررر به چیز هایی که میدونی و بلدی عمل میکنی؟؟

        چقدرررر از وقتتو در روز میزاری برای گوش کردن به فایل های استاد؟؟

        چقدررر به تمارین عمل میکنی؟

        آیا سپاسگزار هستی؟

        آیا بهترین دوستت خدا هست؟

        آیا تمرکزت فقط و فقط روی اصل هست و قاطی باقالیا نمیشی؟

        باید ذهنت کاملا مسخر الله بشه

        باید این اجازه رو بهش بدی

        باید حسابی ورودیاتو کنترل کنی

        صبح تا شب فقط قربون صدقه خودت برو

        تمرکزت رو از جهان اطرافت بردار و فقطططط بزار روی خودت

        فقط توجهت روی ویژگی های مثبت خودت باش، بنویسشون

        صبح تا شب سپاسگزار خداوند باش و چند ساعت یک بار بنویسشون

        صبح تا شب قربون صدقه خودت برو، برو جلو آینه و صد بار طوری که قربون صدقه دوست پسرت یا دوست دخترت میری قربون صدقه خودت برو

        و تمرکزت رو صبح تا شب بزار روی پول و ثروت،روی ثروتمندا،روی فراوانی ها

        بین عزیزم چه 500 میلیون داشته باشی، چه 5 میلیارد،چه 50 میلیارد و چه 500 میلیارد

        تو باید خیلیییی فراتر از اینا داشته باشی

        یکی از دوستان بنده به هزار میلیارد پول نمیگه

        هیچوقت راضی نباش،سپاسگزار باش اما راضی نباش

        بتازون برو جلو

        تو هر سنی که هستی

        با هر جنسیتی که هستی

        نه زود هست و نه دیر

        همین حالا باید دست به کار شی

        ماشاالله شیما یوسفوند با 20 سال سن درآمد چند میلیاردی داره و یک ماه پیش شنیدم میخواد خونه ای رو اجاره کنه که 1 میلیارد تومان اجارشه و 10 میلیارد ودیعشه

        از هیچی شروع کرده هاااااا

        این یک مثال از هزاران مثال هست

        حالا بیایم تمرکزمون رو بزاریم روی اون هدفی که داریم و براش مطالعه کنیم، آزمون و خطا کنیم،به ایده هایی که به ذهنمون میرسه عمل کنیم و همینجوری بریم جلو و لذت ببریم چون لذت فقط در مسیره و اینکه مطمئن باش به مقصد میرسی و این طبیعیه ولی چیزی که مهمه در مسیر اهداف، نهایت لذت رو از لحظه به لحظه زندگیت ببری

        تو فقط همین لحظه رو داری

        باز هم میگم هیچوقت خودمونو مقایسه نکنیم ولی میخوام بگم در کنار اینکه داریم در لحظه بیشترین لذت رو می‌بریم و احساس عالی داریم و درآرامش سپری میکنیم که مهمترین موضوع همینه، بیایم وجود بزاریم برای اهداف و اتفاقا در مسیر اهداف که هستی و اقدامات رو انجام میدی زندگی خیلی لذت بخش تر میشه

        عشقی مهسای عزیزم،خیلی خوشحالم روی خودت کار میکنی و روزی هزار بار به خود «دمت گرم» بگو:)

        همه مون.‌..

        مخلصم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      نرگس گلستانی گفته:
      مدت عضویت: 2043 روز

      سلام و احترام به شما دوست عزیز،

      آقای ملکی دو روزه دارم کامنت شما رو مطالعه می‌کنم.

      جالبه که خیلی خیلی هدایتی به کامنت شما برخوردم جوری که اصلا باورم نمیشه.( اومدم قسمت کامنت‌ها نوشتم برو صفحه 6 )

      چقدر خوشحالم، خدایا شکرت

      توحیدی ترین دیدگاهی بود که تا به امروز در این سایت خوندم، با خوندنش چقدر واضح تر توحید رو شناختم و به خودم یادآوری کردم که؛ 《حتی توی همین سایت هم مراقب باش که چه کامنتی رو می‌خونی

      تا قانون تمرکز بر اصل، رو رعایت کنی 》

      بی‌نهایت تحسینت کردم به خاطر چنین درکی که داری و این قدر عالی درس‌های استادت رو یاد گرفتی.

      دم شما گرم که با این سن این نتایج رو گرفتی و این چنین اصل رو از فرع تشخیص می‌دهی.

      خدایا صد هزار بار شکرت که هر بار افت فرکانسی پیدا می‌کنم، به بهترین شکل من رو هدایت می‌کنی

      سپاسگزارم “الله” مهربانم..

      و هر بار این ایمان و باورم به خداوند صد هزار بار قوی تر می‌شود که؛

      هرگز من رو به حال خودم رها نمی‌کنه، “همون دعایی که هر لحظه با خدای خودم درمیون میزارم و انصافا هم هر بار به بهترین شکل دستم رو میگیره و هدایتم می‌کنه” و این دو روز به وسیله‌ی بنده‌ی خوبش علی آقا..

      بله بله درست گفتی همه چیز توحیده، اصلا بزرگترین جنبه‌ی عزت نفس توحیده، همه چیز خداست و غیر خدا نیست. همه چیز رو خدا ببین و اینقدر آدم ها رو بت نکن… چقدر درس داره این نکته ها

      باز هم سپاسگزارم ازت دوست عزیز که اینقدر توحید رو عالی و جوری که خودت به صورت عملی اجرا می‌کنی، در کلمه به کلمه دیدگاهت توضیح دادی و از نتایجت گفتی

      چراغ راهی شد برام که وقتایی انگیزه م کمتر می‌شه اینا رو به یاد بیارم.

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        علی ملکی گفته:
        مدت عضویت: 1068 روز

        سلام نرگس عزیزم

        امیدوارم هرکجا که هستی حال دلت عالی باشه

        خدارو خیلی سپاسگزارم که کامنت برات اثرگذار واقع شده و باعث افتخارمه که خداوند من رو برگزید برای نوشتن برخی از فرمایشاتش

        :

        من در هر شرایط مخصوصا شرایط سخت، کنترل کردن را رها می کنم و  حل کردن همه مسائل را به خداوند می سپارم و باور دارم که هر چیزی که به ضرر من است را خداوند به نفع من تغییر می دهد.

        خداوندا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.

        خداوندا فقط تو برای من کافی هستی و بندگان ات دستانی از طرف تو هستند که به من یاری می رسانند و هر خیری از طرف تو به من برسد،  من باز هم برای رسیدن به خواسته های بعدی ام به تو نیاز دارم و فقیر درگاه تو هستم.

        خداوندا هر کاری را که من انجام می دهم، تو انجام می دهی و من در هر لحظه برای انجام هر کاری به تو نیاز دارم و از تو یاری می جویم.

        خداوندا هر خیر و برکتی به من، از طرف توست و هر ستم و شری از خود من به من است و تو فقط خیر خواه من هستی.

        گفتم این باور هارو با هم مرور کنیم نرگس عزیزم

        انشاالله هر روز شادتر و سلامت تر و ثروتمند از روز قبل باشی و خدا لحظه ای از یادت غافل نشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ستاره حیدری گفته:
      مدت عضویت: 776 روز

      به نام خداوند بخشنده ومهربانم

      سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان گل

      سلام علی جان خیلی خیلی لذت بردم از کامنت بسیار زیبا و عالی و درک خوبی که از قانون داشتی و به این درآمد عالی رسیدی خداروصدهزار مرتبه شکر میکنم هدایت شدم به کامنت خوبت و بسیار لذت بردم اولش عکس پروفایلت ندیدم بعد که دیدم متوجه شدم قبلا هم کامنت خوندم اون موقع گفته بودی الان به لطف خدا 400تومن در آمد داری و انقدر ذوق و شوق داری که از کلماتت پیداست و من کاملا حسش میکنم والان شکر خدا به 1میلیارد رسیدی که البته این بحث مادی که خیلی هم عالیه و مطمئنم که به بالاترش هم بزودی میرسی

      ونکته خیلی جالب ارتباط عالی و خوبت با خدا و تو این سن هدفمند بودنت و دوستان حسابی داشتن و چقدر آدم از دور اطرافیانش که همسنش هستن تفاوت داره اینم بخاطر اینکه خودت خواستی و خدا هم که بنده مومنی که بهش توکل میکنه دوست داره و هرکسی هرجایی هست جای درستشه

      خواستم تحسینت کنم و خیلی ممنون بابت کامنت بسیار عالیت …

      من خودم فعلا کار خاصی ندارم ولی پر از هدف و انگیزه هستم به لطف خداوند مهربان به هرآنچه که میخوام میرسم

      علی جان برات بهترینها رو آرزو میکنم همیشه بدرخشی و بیای و برامون تعریف کنی …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        علی ملکی گفته:
        مدت عضویت: 1068 روز

        سلام ستاره عزیزم

        امیدوارم هرکجا که هستی حال دلت عالی باشه

        ممنونم از لطف و محبتت به بنده، خیلی محبت داری و خیلی خوشحالم که کامنت برات اثرگذار واقع شده و باعث افتخار منه که خداوند من رو برگزید برای نوشتن برخی از فرمایشاتش

        :

        به من وعده داد که برای رسیدن به هر خواسته ای باید دوره تکامل را آرام آرام طی کنم و برای آن تلاش کنم و در این مسیر، جهان هستی و خداوند من را همراهی می کنند تا به راحت ترین شکل ممکن و با لذت به خواسته های ام برسم .

        به من وعده داد که کارهای غیر ممکن را به راحت ترین شکل ممکن ، برای من ممکن می کند.

        به من وعده داد که توبه پذیر و مهربان است.

        به من وعده داد که اول من او را یاد کنم تا او من را یاد کند و او را سپاسگزار باشم و کفران نعمت های اش را نکنم.

        به من وعده ادعونی استجب لکم را داد.

        به من وعده داد که من را به چیزهایی اندک از ترس، گرسنگی، کاهش بخشی از اموال و حتی مرگ عزیزان ام ، ازمایش می کند و به من بشارت باد که صبور باشم و با یاد او در این سختی ها، آرام باشم. چون این بخشی از روند رشد و پیشرفت من است.

          به من وعده داد که مواظب احساس ام در هر لحظه باشم.  در هر اتفاق به ظاهر بدی، از زاویه ای به آن نگاه کنم که احساس ام آرام آرام بهتر شود. چون او به من الهام کرد که احساس خوب ، اتفاقات خوب و احساس بد، اتفاقات بد را رقم می زند.

        به من وعده ما ودعک ربک و ما قلی را داد.

        به من وعده ولسوف یعطیک ربک فترضی را داد .

        به من وعده و نحن اقرب الیه من الورید را داد.

        به من وعده داد که او در هر لحظه بینا، شنوا و آگاه است و من را می بیند و در هر لحظه افکار و گفتار و رفتارهای من را توسط فرشتگان اش ثبت می کند.

        به من وعده انا لله و انا الیه راجعون را داد. 

        به من وعده داد که در این دنیای مادی ، هر ورودی ، یک خروجی هم دارد و تو وقتی تصمیم گرفتی که وارد این دنیای مادی شوی ، حتما دوباره به سمت من باز خواهی گشت.

        به من وعده روزی بغیر الحساب را داد.

        به من وعده فالهمها فجورها و تقوی ها با هفت بار قسم خوردن را داد.

        به من وعده کلا نمد. هولاء و هولاء را داد.

        به من وعده داد که از جاهایی به تو روزی می رسانم که فکرش را نمی کنی. 

        به من وعده داد الذین یومنون بالغیب که اولین نشانه مومن بودن من ،ایمان آوردن من به او و منتظر آمدن اتفاقات ، روزی ها و انسانها از عالم غیب برای رشد و پیشرفت من و حل کردن مسائل ام ، در زمان مناسب است.

        گفتم چند تا از باور هارو با هم مرور کنیم ستاره عزیزم

        انشاالله هر روز شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر از روز قبل باشی و مهمتر از همه خدا لحظه ای یادت خارج نشه، هرچقدر بیشتر احساسش کنیم و درکش کنیم خوشبخت تریم:)

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ملیحه نصیری گفته:
      مدت عضویت: 1793 روز

      سلام ب علی جان عزیز

      با اون موهای فرفری و قشنگت

      موهات منو یاد خواننده خارجی میندازه ک خیییلی هم معروفن اما من اسمشون خاطرم نیس و نمیشناسم دقیقا…

      خلاصه

      واااای پسر حال کردم با کامنتهات

      از دیروز ک اتفاقی کامنتت رو خوندم

      پا گداشتم رو یکی از بزرگترین ترسهام و اخرین تار مو ک مونده بود با ایمان رهاش کردم….

      تقریبا 2یا3هفته اس ب این نقطه رسیدم

      کافیه خدامو بیشتر بشناسم و قدرتشو بیشتر درک کنم

      اونوقت ناخوداگاه ترمزها حدف میشه

      بشرط بیشتر باورکردنش و بدونم قدرت بی انتها داره

      خدایی ک نوزاد رو ب حرف میاره

      خدایی ک انسان رو 3روز تو دهان ماهی زنده نگه میداره

      خدایی ک 300سال انسان رو میخابونه و طوریش نمیشه

      خدایی ک ب مریم بدون همسر فرزندی عطا میکنه و…

      فهمیدم خدایی بزرگی برای خودم نساختم

      خاسته هامو بزرگتر از خدا دیدم

      تو قران خوندم ک بالاترین سرحد کارهایی ک میشه تصور کرد روخدا انجام داده

      و میگه: پروردگارت گفته این کار برمن آسان است…

      من نشناختم و بهش اعتماد نکردم

      و خوندن کامنت شما بیشتر مهر تایید شد توحید همه چیزه

      همه ترمزهارو برمیداره

      همه راه هارو باز میکنه

      همه غیرممکنها ممکن میشه

      همونجور ک برای موسی.عیسی.مریم.سلیمان.استاد و شما شده…

      خیلی مشتاق شدم باورهای توحیدی ک برا خودت ساختی رو با من ب اشتراک بزاری

      چون بشددددت مشتاق شناختنم

      و بشدددت مشتاق حصور پر رنگش تو لحطه هامم

      و وقتی کامنتهاتو خوندم دیدم ک هرچی این توحید بیشتر میشه

      متواضعتر.تسلیم تر

      سرسپرده تر میشی

      و منم میخام

      میخام ثروتمندبشم و بهش نزدیکتر و تسلیم ترو سرسپرده تر

      بینهایت سپاسگدارم ک مهر تایید شدی برای توحید بیشتر من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        علی ملکی گفته:
        مدت عضویت: 1068 روز

        سلام ملیحه عزیزم

        امیدوارم هرکجا که هستی حال دلت عالی باشه

        ممنونم عزیزم، آره انقدر گفتن شبیه فلانی و فلانی هستی که دیگه همه رو شناختم

        چندین بازیکن فوتبال و چندین خواننده و .‌… که البته به همشون گفتم اونا شبیه من هستن نه من شبیه اونا:):)

        خب عزیزم خیلی خوشحالم که کامنت ها برات اثرگذار واقع شده و خداوند من رو انتخاب کرد تا یکسری از صحبت هایش رو بنویسم

        خدا کمکمون کنه و لحظه ای مارو به حال خودمون رها نکنه که اگر رها کنه در جهنم سپری خواهیم کرد

        وقتی با خدا هستیم هم بهترین احساس ممکن رو داریم و در لذت و آرامش بی نهایت سپری میکنیم و هم اینکه همه چیز بسیار آسان و سریع برامون اتفاق میوفته

        کن فیکون

        خداروصدهزار مرتبه شکر

        ممنونم عزیزم از کامنت پر از مهر و محبت و قشنگت

        انشاءالله هر روز شادتر و سلامت تر و ثروتمند تر از دیروز باشی و خدا رو بیشتر احساس کنی و انشاءالله خدا لحظه ای از یادت خارج نشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مرضیه صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1977 روز

    با سلام خدمت استاد گرانقدرم و خانم شایسته عزیز و همه دوستان عزیزم

    این فایل خیلی عالی بود و آموزنده و اساسی ترین نکته یاد آوری کرد که باورهای ما شرایط زندگی ما را تععین میکنند و باز ایمانم را قوی تر کرد من خالق زندگی خودم هستم

    روی ورودی هام حساس باشم چون باورها را ورودی ها شکل میدن

    بریم سراغ تمرین این فایل

    چه موضوعی را باور کرده یی؟؟

    من در خانواده فقیری بدنیا اومدم و بزرگ شدم و یادمه وقتی والدینم میگفتن ما فقیریم پول نداریم دیگه همینه که هست این قسمت ما بوده . قسمت بغصی ها ثروت بوده قسمت ما نبوده ،این سرنوشت ماست خدا برای ما این خواسته ، یادمه از همون بچگی با این حرف ها مقاومت داشتم با خودم میگفتم نه من بدبخت نیستم . این شرایط دایمی نیست من پولدار میشم

    همون باور باعث شد که من کم کم بزرگ شدم بع سمت قانون جذب و در نهایت به سمت شما استاد عزیز هدایت بشم و زندگیم 180 درجه تغیر بدم

    یکی از باورها خوبی در من ایجاد شده بود در کودکی و خیلی به من کمک کرد باور سلامتی بود باور اینکه من آدم سالمی هستم .این باور به این صورت شکل گرفت که مادرم برای خواهر کوچکترم پسته و جگر اینا میخرید یواشکی که به اون بده رشد کنه ، بعضی وقت ها که من مطلع میشدم میگفتم به منم بده .میگفت نه تو که خوبی قوی سالمی . از اینا نیاز نداری

    اونموقع خیلی ناراحت میشدم اما وقتی بزرگ شدم و با مفهموم باور آشنا شدم فهمیدم این باور که تو سالمی قوی قدت بلنده چقدر به من کمک کرده باعث شده آدم سالمی باشم خدا روشکر .مثلا در کودکی قدم از اکثر همسن سال هام بلندتر بود و رشدم سلامتیم خوب بود

    مثلا وقتی کانادا اومدیم از ما آزمایش کامل خون گرفتن و اکسری گرفتن

    وقتی پیش دکتر رفتم که نتیجه آزمایشات بگه گفت چقدر آدم سالمی هستی تمام آزمایشاتت عالین

    الانم استاد به لطف دوره قانون سلامتی .همه چیز عالی تر شده اندامم شفافیت پوستم و چندین سال جون تر شدم

    باور بعدی که در من تحول بزرگی ایجاد کرد باوریکه شما در روانشناسی ثروت یک گفتید که برای شروع بزنس سرمایه اولیه لازم نیست

    استاد همین شنیدن این باور باعث شد که اصلا خواسته بزنس در من شکل بگیره چون تا قبل از اون موقع من از بچگی از اطرافیانم شنیده بودم باید پول زیاد داشته باشی تا بتونی کسب کار خودت راه بندازی .منم که پولی نداشتم پس اصلا به این موضوع فکر نمیکردم که میتونم کسب کار خودم داشته باشم

    به لطف خداوند و آموزش های شما وقتی این باور شنیدم و منطقی ش کردم بارها بارها تکرار کردم

    باعث شد من شروع کنم به تجسم اینکع من بزنس خودم دارم و کم کم هدایت شدم و در نهایت من بزنس خودم شروع کردم . این در حالی بود که در طایفه ما یک نفر حتی یک نفر نبود که کسب کار خودش داشته باشه همه از دم کارگر بودند .من با تغیر باورم تونستم شرایطم تغیر بدم

    باور اینکه عوامل بیرونی تاثیر در زندگی ما نداره . من خودم خالق زندگی خودم هستم

    همنطوریکه مدتی بعد از اینکه من کارم شروع کردم پندمیک شد همه جا تعطیل شد و من باید آنلاین کار میکردم ، هدایت شدم بع استفاده از دوچرخه پدرم برای ارسال محصولات م .من دوران پندمیک تو کابل داشتم جواهرات میفروختم (اونم جواهراتی که کاملا جدید بودند مثلا جواهرات آبکاری طلا ،مسی .برنجی .با بسته بندی جدید خلاقانه چون تا قبل از اون تو کابل فقط جواهرات طلا و نقره وجود داشت )

    اینو به هر کسی میگفتم باور نمیکرد .میگفتن تو این زمان مردم نون ندارن بخورن کسب کارها تعطیل شدند. فقط کسب کارهایی ماسک الکل این چیزا بودند داشتن فعالیت میکردند ، چون مردم فقط از این چیزا میخرند نه جواهرات .

    اما من داشتم جواهرات میفروختم اونم به لطف خداوند و کار کردن روی باور فراوانی خیلی خوب میفروختم

    من این باور نکردم و نتیجه متفاوت رقم زدم

    استاد من با باور اینکه عوامل بیرونی ثاثیر در زندگی من نداره .هدایت شدم به مسیری که واقعا عوامل بیرونی روی کسب کارم تاثیر نداشت

    به لطف خداوند و آموزش های شما استاد عزیزم الان بعد از پنج سال کار کردن روی باورهام شرایط زندگی طوری تغییر کرده اصلا ربطی به گذشتم ندارم

    از نا امن ترین کشور جهان (افغانستان) هدایت شدم به یکی از بهترین کشورهای دنیا کانادا . کشوری زیبا با طبیعت عالی اول اومده بودم از زیبایی و سرسبزی اینجا متعجب شده بودم چون کابل تقریبا اصلا سرسبزی درخت جنگل نداشت

    زیبایی و طببعت سرسبزی اینجا بی نظیره چیزی که من تو زندگیم اصلا نداشتم

    کشوری آروم پیشرفته با مردمان با فرهنگ و مهربون خوش اخلاق خنده رو

    این خنده رو بودن برای من خیلی ارزشمتده حس خوب میده بهم ،چون تضادش داشتم اکثر مردم کابل اخمو افسرده ناراحت بودند اصلا بهم لبخند نمیزدن

    تو یه آپارتمانی زندگی میکنم که چند سال اخیر آرزوش داشتم . آپارتمان بزرگ تمیز شیک با یک بالکن ویوی عالی .ویوی عالی .(درسته مال خودم نیست کرایع یی هست اما به راحتی کرایع ش میدم)

    یه ماشین تویتا کمری عالی (درسته اینجا ماشین لاکچری حساب نمیشه) داریم .اما من عاشقشم از داشتنش لذت میبرم چون اولین ماشین زندگی م هستم

    استاد من این ماشینم نقد کردم . اینجا یک باور محدود کننده هست که یعنی میتونم بگم اکثر مردم همه چیز قسطی میخرن . اما از شما الگو گرفتم و این باور در من قوی تر شد که من همه چیز نقد میخرم و طبق این بار خداوند به مسیرهایی هدایتم کرد که ماشینم نقد بخرم

    پارسال هم موبایل آیفون 14 پرو مکس نقد دو هزار دلار خریدم

    استاد من اینجا از کردت کارت استفاده نکردم .جالبه چند دفعه از بانک زنگ زدن چرا کردت کارتت فعال نمیکنی

    اینجا به هر کی میگی من کردت کارت ندارم تعجب میکنع .(اوایل من از تعجب اونا تعحب میکردم میگفتم با خودم میگفتم مگه اینقدر غیرعادیع) چون اینجا یک باور محدود کننده اینجا هست باید کردت اسکور درست کنی تا بتونی وام بگیری تا بتونی خونه ماشین موبایل و .. بخری

    من دارم تلاش میکنم این باور محدود کنتده باور نکنم و این باور تقویت کنم من همه چیز نقد میخرم .اگه نداشته باشم پولش میسازم بعد نقد میخرم

    چندین سفر عالی و واقعا رویایی رفتم که اصلا تو زندگیم تا حالا تجربه نکرده بودم .از کودکی تا چتدین سال پیش مفهمومی به نام سفر در زندگی من وجود نداشت

    همه این ها وقتی اتفاق افتاد که باورهای من تغیر کرد این روند کارکردن روی باورهام تا آخر عمرم ادامه داره ، حالا باورهای من چطوری تغیر کرد .استاد من تقریبا همه دوره های شما رو دارم .گوش دادن گوش دادن و درک کردن و عمل کردن به آموزش های شما باعث این پیشرفت ها شد

    میتونم با جرات بگم تلاش برای ساختن باور توحیدی و توحیدی عمل کردن .مهم ترین و اساسی ترین باور بود که باعث تغیر زندگی من شد

    و بهترین نتیجه زندگی من شناخت خداوند و حس آرامشی و اطمینانی که اکثر اوقات روز دارم و این باعث میشع من از زندگیم لذت ببرم .

    استاد عزیزم هر چقدر از شما سپاسگذاری کنم نمیتونم حق مطلب ادا کنم .

    از صمیم قلبم از شما استاد گرانقدرم برای این آموزش های الهی ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 67 رای:
    • -
      اسداله زرگوشی گفته:
      مدت عضویت: 1274 روز

      سلام و درود خداوند بر مرضیه عزیز

      چقدر حس خوبی از کامنتت گرفتم. صداقتت قابل لمس و تحسینه واقعآ. کلام دلنشین و ساده و بی پیرایه ای داری. ممنونم از باورهای قشنگی که نوشتی. و اینکه گفتی باور توحیدی و توحیدی عمل کردن .مهم ترین و اساسی ترین باور بود که باعث تغیر زندگی من شده خیلی برام ارزشمند بود. و خواستم یبار دیگه تحسینتون کنم بابت مداومتی که در این مسیر داشتید و ردپایی بگذارم تا به کامنتتون راحتتر دسترسی داشته باشم و بارها و بارها بخونمش و نت برداریش کنم. ممنونم که اومدین و از خودتون و باورهاتون گفتین و ایمان ما رو به ادامه مسیر قوی تر کردین. نوووش جونتون این بهشتی که دارید توش زندگی می کنید. شما لایق چنین مکان بهشتی ای هستین و قطعآ این شروع یک زندگی عالی و زیبای توحیدی با نعمت های بیشمار برایتان خواهد بود. در پناه خداوند باشید دوست عزیز. یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1977 روز

        سلام به دوست عزیزم آقای اسدالله

        یک دنیا تشکر از کمنت خوبتون و لطفی که بع من داشتین و چقدر نوشته ها تون دلنشین هست و حس خوب میده به آدم

        راستش من همیشه کمنت های شما رو میخونم و این درک تون از قانون و شیوه بیان تون رو همیشع تحسین میکنم با خودم

        به قول یکی از دوستان اسدالله زرگوشی ، شاگرد زرنگ این دانشگاه الهی هست

        با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مرضیه رحیمی گفته:
      مدت عضویت: 936 روز

      چونبه نام خدا وند وهاب وهدایتگر

      سلام مرضیه جون

      چقدر از نوشتن کامنتای زیبای شما و تقدیر وتشکرت از استاد عزیز مون

      لذت میبرم

      دختری که با جهاد اکبر از عمق خاک زمین های خشک در حال نابودی به

      خاک زمین های سرسبز ودر حال رشد

      هدایت شده و زیبایی وثروت رو با کار کردن روی باورهاش بدست آورده

      اینکه استاد یک استاد بی نظیر موفقیت هس درش شکی نیست

      اینکه شاگردانی همچون شما با توجه به آموزشها پیش می‌ره واین موفقیت هارو خلق می‌کنه تحسین برانگیزی و

      استاد همیشه میگه که با خودمون بگیم که اگه استاد تونسته ما هم میتونیم

      مرضیه جون شکل تضادهای هر کدوممون متفاوته وتضادهای شما یه جور بوده که فقط شما تجربه کردی وفکر کردن بهش برای من بسیار سخته وباورش هم سخته

      ولی تو دختر تونستی واین یعنی در سخت‌ترین شرایط هم میتونیم خلق کنیم وفقط کافیه به آموزش ها درست عمل کنیم وشدنیه

      دست میزنم از اینجا برای تو دست میزنم برای تو که خیلی عالی و فوق العاده به این موفقیت ها رسیدی وقدرت خلقی که خداوند بهمون داده رو درست استفاده کردی

      آرزوی بهترین هارو برات میکنم وآرزوهای بیشتر و بیشتر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1977 روز

        سلام به مرضیه عزیزم

        تشکر از کمنت قشنگ تون

        و چقدر انرژی میگیرم واقعا از کمنت قشنگ تون

        چقدر بچه های گلی تو این سایت هستند من اصلا جایی ندیدم

        و دوستانی که اصلا همدیگر ندیدیم اما احساس نزدیکی میکنیم بهم

        با آرزوی موفقیت شادی ثروت سلامتی برای شما دوست عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حسن گرامی گفته:
      مدت عضویت: 1345 روز

      سلام و سلامتی و نور و رحمت الله یکتا به شما مرضیه جان

      خداروشکر میکنم که دوباره هدایت شدم به خوندن کامنت ارزشمندت

      مرضیه جان ازت سپاسگزارم بابت اینکه از باورهای فوق العاده ات و نتایجی که از این باورها گرفتی برامون نوشتی

      خیلی دوست داشتم برات یک پاسخ در خور بنویسم

      دختر بی‌نظیری هستی

      اینکه نخواستی شرایطی که در زندگیت بود رو بپذیری و دنبال تغییر و بهبود زندگیت بودی

      واقعاً قابل تحسین هستی دوست عزیزم

      بازهم ازت تشکر میکنم و امیدوارم بازهم از کامنت های ارزشمندت که حاوی تجربیات قشنگت هست برامون بنویسی ، از ویژگی های مثبت و زیبایی های کانادایی که هستی برامون بنویسی مرضیه عزیزم

      از شهر زیبای تهران-ایران تا کشور زیبای کانادا براتون بهترینِ بهترین ها رو آرزو میکنم دوست عزیز و نازنینم

      به امید دیدار شما در زمان مناسب و مکان مناسب

      راستی عکس پروفایلتون هم خیلی زیباست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سعید راد گفته:
      مدت عضویت: 1406 روز

      مرضیه عزیز سلام

      چقد امروز روز جالبو خفنی بود برامن

      الخیر فی ماوقع

      هر اتفاقی که میوفته یه خیریتی توش هست

      من قبلن هم یه فایلی با عنوان الگوی کسب و کار از استاد دیده بودم که موضوعش راجب شما و مسیری که رفته بودین اون موقع من شمارو ندیده بودم و نمشناختم ولی تو همون فایل خیلی براشما ذوق کردم و چن بار گفتم دمش گرم دمش گرم خداییی دمش گرم

      کلی تحسینت کردم و خیلی از اون فایل استاد انرژی خوبی گرفتم

      که امروز هدایتی هدایت شدم به خودت و کامنتت

      چقد اون جایی که گفتی مهم ترین باوری که ساختی باور توحیدی بوده

      و یه جا دیگه اشاره کردی ک دلیل نتیجه گرفتنت گوش کردن گوش کردن و بعد درک کردن و عمل کردنت بوده خیلی لذت بردم

      دوتا سوال ازت داشتم:

      1.دوسداشتم اون باورهای توحیدی که ساخته بودیو و تکرارش میکردیو بدونم دقیقا چیا بود؟

      2.و یکی دیگم این ک این که چه جوری به سرعت جایگزین باورات ادامه میدادی؟

      یعنی همون گوش کردنی که خودت گفتی یا بیشتر مینوشتی یا حرف می‌زدی و ببشتر کدومش بهت سرعت میداد

      ممنون از جوابت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1977 روز

        با سلام خدمت دوست خوبم سعید جان

        ممنونم از کامنت قشنگت که هدایت شدم به این کمنت خودم و چقدر نکته داشت دوباره برای خودم

        در مورد سوالی که پرسیده بودین در مورد باورهای توحیدی :

        من همیشه برای خودم توضیح میدم مثلاباورهای توحیدی یعنی چی اصلا، یعنی اینکه تمام این جهان یک فرمانروا داره که در تمام ابعاد داره این جهان هدایت می‌کنه و قدرت مطلق هست و بر هر کاری تواناست و راه حل همه مسایل می داند .

        خب این ها باورهای خیلی عالی هستند ،حالا چجوری بیاییم منطقی شون کنیم که تبدیل بشه به باور مون :

        یکی از بهترین روش ها گوش دادن دوره ها هست

        اول اینکه استاد در تمام دوره هاشون از توحید صحبت میکنند , مثلا تو دوره روانشناسی ثروت یک جلسه پنج درباره تاثیر عوامل بیرونی بر ساختن ثروت توضیح میدهند که اگر فکر کنیم عوامل بیرونی روی زندگی ما تاثیر داره ، یعنی ما داریم شرک می‌ورزیم چون خداوند منبع رزق هست خداوند روزی میدهد از طریق بی نهایت دستانش و خداوند قدرت خلق زندگی م به من داده ، من اگر بتونم ذهنم کنترل کنم و افکارم به جهت مثبت هدایت م کنم و تمرکزم روی خواسته م باشه ، خداوند منو به سمت خواسته م هدایت می‌کنه

        خب وظیفه من اینکه بیام ورودهای مناسب بدم و بارها و بارها گوش بدم

        دسته بندی فایل های توحید عملی خیلی به من کمک می‌کنه برای تقویت باور های توحیدی

        مطالعه قرآن خیلی به من کمک می‌کنه

        و یک کار دیگه من انجام میدم برای تقویت باور توحیدی اینکه کارهایی خدا برا من انجام داده تکرار میکنم یک فایلی تو گوشی م دارم ، هدایت ها خداوند نوشتم و هر وقت لازم باشه اون فایل میخونم

        مثلا برای خواسته الآنم اینجوری باور سازی میکنم که همون خدایی این کارها برام انجام داد الآنم می‌تونه اینکار هم انجام بده و سعی میکنم تکرار شون تا جایی بیشتر بمونم در حس خوب باشم

        و اینکه در زمینه اون خواسته م الگو پیدا میکنم ، آدم های هستند که اون خواسته من دارند و میگم که پس این خواسته من امکان پذیر هست چون آدم های هستند این کار انجام دادند پس میشود ، میگم همون خدایی که اون کار برای اون آدم انجام داد ، برای منم انجام میده

        استاد در فایل های اخیری که روی سایت گذاشتند یک نکته عالی رو گفتند که هر ویژگی خداوند را تکرار کنیم و باور ش بسازیم از همون ویژگی بیشتر دریافت میکنیم

        مثلا اگر سلامتی میخواهیم بیابیم تکرار کنیم که خداوند سلامتی میدهد خداوند شفا دهنده هست خداوند منبع سلامتی هست وقتی این باورها تکرار میکنیم به آرامش میرسیم و این آرامش و حال خوب ما باعث میشه در مدار دریافت خواسته هامون قرار بگیریم به راه حل ها ایده ها هدایت بشیم

        این می‌تونه در هر زمینه باشه

        روش گوش کردن برای من خیلی موثر بوده و یعنی ذهنم بمباران کنم با افکار مناسب

        نزارم ذهنم منو کنترل کنه سعی کنم من باشم که ذهنم کنترل کنم چون قدرت دست اراده من هست

        دوست عزیزم سعید جان ممنون م از سوال قشنگت که باعث شد دوباره قانون به خودم یادآوری کنم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
        • -
          سعید راد گفته:
          مدت عضویت: 1406 روز

          به نام رب وهاب

          مرضیه عزیز سلام

          خیلی ممنون از جواب پیامت و خداروشکر که باز دستی از دستان خدا بودم و باعث شد هدایت بشی به کامنت خودت و همین طور تو ک دست خدا بودی برام

          پس منظورت از گوش کردن فقط فقط گوش کردن فایلهای روی سایت و دوره هاس

          یه سری از دوستان که خیلیم عالی و سریع نتیجه گرفته بودن و خود استادم بارها تو فایلاشون گفتن ک تو بندر عباس که مسافرکشی میکرده باورهای که می‌ساخته رو با صدای خودش ضبط میکرده و گوش میکرده

          و خیلی زودتر نتیجه گرفته چون ورودی های کنترل شده و هماهنگ با خاستش داشته

          و منم این کارو کردم و اولشم حس خوبی نداشتم ولی دقیقا نقطه عطفش همون جا بود چون ذهن چموشه و هی میخاس بگه این چیه گوش میدی صدات چرا اینجوریه حداقل صدای کس دیگرو گوش بده و از این حرفا

          کلا تو ذهن همه ی ما هست یه چیزی هست که میخاد مارو تخریب کنه تحقیر کنه و همون نجوای ذهنیه که کع با احساس بد همراهه

          خیلی حس خوبی بود من حتی شبا موقع خواب هم انجامش میدادم و حنصفری گوشمو اذیت میکرد بعد هدایت شدم به خرید یه هدبند مخصوص که مناسب پادکست و فایل و موزیک گوش کردن موقع خوابیدن بود که هم هدبند هم چشم بند و هم حنصفری بود و اینم کاملا هدایتی هدایت شدم به خریدش.اصلا نمی‌دونستم همچین چیزی وجود دارع

          موقعی که باورهای خودمو ضبط کردم و گزاشتم تو گوشمو خابیدم فرداش مه میخاستم برم بازار تهران 9 میلیون به حسابم واریز شده یود چقد حس خوبی بود

          و این باورهاییم که ساخته بودم و گوش‌کرده بودم باورهای ثروت ساز بود

          چقد اشارع ی خوبی به باورهای توحیدی داشتی

          باورهای توحیدی اگع قدرتی که دارنو کنار بزاریم خیلی حس ارومو ریلکسی به ادم منتقل میکنه

          انگار یکی میگه نترس دیونه من این جام هرچی شد بامن

          مثل باور این که خدا بیشتر از من دوست داره من ثرومند بشم

          خدا بیشتر از من دوست دارع به خاسته هام برسم

          خدا عاشق منه

          چقد اینا حس خوبی میدع بت که ارباب جهان به این عظمت پشت منه و چقد دلت قرص میشه

          مرضیه عزیز مرسی ازت و بهترینارو برات میخام خیلی خوش حالم باهات ارتباط گرفتم

          پارسال همین موقع بود فک کنم وقتی فایلی که استاد ازت ساخته بودو داشتم کوش میکردم و تحسینت میکردم دقیقا یکسال بعدش باهات هم صحبت شدم و از اگاهیات استفاده کردم

          خدارو شکر الهی صد هزار مرتبه شکرت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سیف الرحمن مایار گفته:
      مدت عضویت: 757 روز

      سلام علیکم ورحمت الله و برکاته

      از نتایج شما خیلی خوش شدم چون درباره شما استاد یک فایل ضبط کرده بود درباره باور سازی و دست آورد شما قشنگ صبحت میکرد میخواستم در کامنت شما یک نقطه پیدا کردم شما در درباره باور ثروت گفتن . برای بزنس سرمایه اولیه لازم نیست من میخواستم این باور را توضیح کنید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1977 روز

        سلام به دوست عزیزم سیف الرحمن

        تشکر از شما دوست عزیزم

        استاد در روانشناسی ثروت یک یک باور بسیار مهم توضیح میدن که برای شروع بزنس سرمایه اولیه لازم نیست

        و خیلی الگو ها هم به عنوان مثال ذکر میکنن برای منطقی کردن این باور

        اکثر کارآفرین های برتر جهان از صفر شروع کردند

        مثلا آیلان ماسک از اتاق خونشون کد نویسی شروع کرد بعد اون فروخت همینجوری کم کم ادامه داد کارش

        مثلا جف بزوس مدیر عامل آمازون با فروختن چند کتاب کارش شروع کرد و به صورت تکاملی پیشرفت کرد

        خود استاد عباسمنش کارش از صفر شروع کردن

        الگوهای کسانی که از صفر شروع کردند کسب کارشون را و به موفقیت های بزرگی رسیدن واقعا زیاده .شما میتونید انترنت سرچ بزنید و الگو ها پیدا کنید

        اینکه برای شروع کسب و کار سرمایه اولیه لازم نیست یعنی همه ما برای شروع امکانات لازم داریم وقتی این باور تکرار کنیم و الگوها ببینیم کم کم هدایت میشم به مسیرهایی دقیقا با شرایط ما قابل انجام هست

        مثلا من وقتی روی این باور کار میکردم خدا شاهده هیچ ایده یی نداشتم از کجا شروع کنم فقط میدونستم که من میخام کار جواهرات لباس شروع کنم چون موضوع مورد علاقه من هست

        و بعد هدایت شدم که النگوی طلا ت بفروش جنس بخر و به طور معجزه آسایی تو جای خوب فقط با یک تلفن یه مغازه برام پیدا شد (اصلا من دنبال مغازه نگشته بودم و مغازه یی که برام پیدا شد دقیقا دقیقا همونجایی بود که همیشه تجسم میکردم من ماه ها تجسم میکردم .مینوشتم در مورد بزنسم )

        و همینجوری کم کم هدایت شدم بزنسم شروع کردم و تکاملی هی رشد کسب و کارم بهتر بهتر شد

        و حالا اینجا کانادا دوباره این باور تکرار کردم به مسیرهایی هدایت شدم برای شروع بزنسم دقیقا دقیقا با شرایط من مطابقت داره مثلا به سایت علی بابا دات کام و یک تولید کننده عالی هدایت شدم و چندین سایت مثل Shopify و Amazon که میتونم با پرداخت مقداری کمی یک مغازه آنلاین داشته در این سایت ها و کارم شروع کنم

        وقتی این باور برای خودمون منطقی میکنیم بع مسیرهایی هدایت میشیم که میتونیم بزنس مون با همون شرایطی که داریم شروع کنیم فقط یک اصل مهم باید رعایت کنیم که پیشرفت به صورت تکاملی هست کم کم مثلا انتظار یک شبه پولدار شدن نداشتع باشیم کم کم رشد میکنیم

        یک عاملی کع کمک میکنه قانون تکامل رعایت کنیم در قسمت رشد بزنس که خودمون با کسی مقایسه نکنیم

        با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
        • -
          سیف الرحمن مایار گفته:
          مدت عضویت: 757 روز

          به یاد خدای

          ممنون صالحی

          تشکر از پاسخ تان خودم علاقه به فعالیتها تجارتی دارم چون رشته من هم اقتصاد هست حالا باور سازی میکنم در باره ثروت راستشی کشور مورد علاقه من هم کانادا هست از خداوند بزرگ میخوایم به کار دل خواه هدایت شوم که آزاد زمانی ،مالی،مکانی، روز به روز تکامل خودم طی کنیم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محسن حاجیان گفته:
      مدت عضویت: 1446 روز

      سلام به دوست عزیز و هم فرکانسی

      خیلی لذت بردم از کامنت زیباتون

      تبریک میگویم بهتون که چنین باورهای توحیدی و خالصی در خودتون ایجاد کرده اید بسیار لذت میبرم از نتایج دوستان و این انگیزه و امید را میگیرم که وقتی برای عزیزی به وسیله آموزش‌های استاد نازنینم شده پس حتما برای من هم می‌شود.

      فایل قبلی استاد (الگوی مناسب برای کسب و کار)در مورد کامنت زیبای شما بود و در حین صحبتهای استاد بسیار شما را تحسین کردم همانطور که من قبلا کامنت شما را خوانده بودم خیلی لذت برده و باور سازی کرده بودم و از صمیم قلب تحسینتون کرده بودم هر چقدر هرچقدر خداوند را سپاسگزاری کنم بابت حضورم در کنار استاد توحیدیم و شما دوستان نمونه و تک باز هم باز هم کم است.

      امیدوارم هر روز خبرهای خوبی از موفقیت‌هایتان ببینم و بشنوم چرا که انگیزه ای است برای امثال من که می‌شود پس باید حرکت کرد.

      در پناه الله وهاب شاد و سلامت و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1977 روز

        سلام به دوست عزیزم محسن جان

        ممنونم از این کمنت قشنگ پر انرژی تون

        و خیلی حس خوبی به من داد

        واقعا خداشکر میکنم برای وجود استاد عباسمنش و این سایت الهی

        و چنین بچه های گلی

        کمنت های زیباشون

        و تحسین کردن موفقیت های همدیگه

        و این انرژی خوبی که در سایت در جریان هست

        با آروزی موفقیت ثروت سلامتی شادی برای دوست عزیزم آقا محسن

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      روف رضایی گفته:
      مدت عضویت: 923 روز

      بنام خداوند بخشنده مهربان

      سلام خدمت شما دوست عزیزم مرضیه صالحی

      از خواندن کامنتی شما بسیار لذت بردم و تحسین تون می کنم

      که اینقدر با عشق و لذت دارید روی خود تان کار می کنید و باور ها تون را تغیر می دهید

      آن کامنت زیبایی شما را استاد یک فایل ثبت کرد و شنیدیم خلی لذت بردیم

      از آن جسارت و عمل کردن به الهامات خداوند

      در آن شرایط که پندمیک بوده و شما آن کسب و کار را رونق دادید و چقدر خوب برای پدرتان کار درست کردید و چقدر سود کردی و باورمندی هایت را بهتر ساختی

      بدون شک که در همان دوران همه دنبال ماسک و مواد های ضد عفونی بودند

      چون منم در همان دوران در کابل بودم و قشنگ آن شرایط را درک می کنم

      و بعدش شما در آن شرایط وضعیت کشوری که همه چیز بهم ریخت شما به خداوند توکل کردید و کسب و کار تان را بیشتر رشد دادید

      و پروسه مهاجرت تون را هم خواندم خلی توحیدی و جذاب بود

      دوست عزیز و هم فرکانسی ام برای شما شادی نشاط سلامتی و ثروت بیشتر از خداوند منان خواستارم

      در پناه الله شاد و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام استاد عزیزم خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده بود چقدر ماشالله عضلانی تر شدید و خوش اندام تر شدید

    چقدر لباس سبز فسفوری که پوشیدین زیباست خیلی دوستون دارم

    من یه الهامی بهم شد گفتم اینجا بگم که بی ربط به این موضوع هم نیست

    اینکه خدا خدایی هست که (مردگان را زنده میکند )

    همیشه برام سوال بود چرا خدا انقدر به این موضوع تو قران اشاره میکنه خوب من به اخرت باور دارم و مطمئن هستم که آخرت وجود دارد اما اینکه انقدر خدا به این موضوع در قران اشاره میکنه به چه علتی هست واقعا و امروز جوابم گرفتم این مهم ترین و اصلی ترین باوری هست که اگه هر انسانی داشته باشد فقط میتواند عاقبت بخیر بشه و رستگار بشه حالا بزارید بگم یعنی چی اگه به همه ادما بگن ایا میتوانی مرده را زنده کنی هیچ کس نمیتواند و بهت میخنده و میگن تو دیوانه هستی معلومه که نمیشه مرده زنده بشه میخواد دکتر باشه جراح باشه هرکسی با هر مقامی در هر جایگاهی هر کسی با هر ثروتی هر کسی با هر تحصیلاتی این مسله براش کاملا غیر ممکن و غیر قابل باوره و این کار فقط از خدا بر میاد خدایی که خالق هر چیزی و اینکار برای خدا اسان هست یعنی فقط کسی که خدا را باور واقعی قلبی داشته باشد که یک نیرو در جهان وجود دارد و اون رب عظیم میتواند این موضوع باور کند یعنی کسی که روی خودش و دیگران با هر مقام وسمتی حساب نمیکنه و حساب نمیبره میتواند این موضوع باور کند یعنی ذهن ما ادما براساس دیده و شنیده هامون برنامه ریزی شده و فقط اینا رو میتوانیم باور کنیم نه بیشتر پس در مورد باور محدود کننده اگه کسی یه بیماری روحی روانی و جسمی لاعلاج از نظر ادما داشته باشد وقتی این باور نداشته باشه خدایی هست که مرده را زنده میکند این بیماری که دکتر ها میگن باور میکنه که هیچ علاجی ندارد پس تسلیم مرگ میشه و میمیره و نابود و هلاک میشه چون از نظر دکتر ها راهی نیست که درمان بشه اما کسی که واقعا خدا را باور دارد که خدا غیر ممکن از نظر ادما را میتواند ممکن کند این حرف باور نمیکند و به خدا توکل میکند خدا بهش اگاهی میده هدایتش میکنه و درمان میشه چیزی که از تظر همه غیر ممکنه یا در بحث قوانین کشور اگه یه سری مسایل بپزیره یا در زندگی شخصی یا رابطه یا ثروت باور محدود کننده داشته باشد و اون مسئله از نظر همه ادمای جهان کاملا منطقی باشه که راهی نیست اون مسله را میپزیره و نابود میشه ولی اگه فقط همین یه باور داشته باشد که خدا همون خدایی که مرده را زنده میکنه اگه کل جهان هم بگن نمیشه و امکان ندارد باور نمیکنه قبول نمیکنه و رو خدا حساب میکنه و برای اون یه نفر میشه من کلی نتیجه دارم که به امید خدا به زودی میام از نتایجم بگم به خدا خدا مرده رازنده میکند خدا ۴ سال برای من داره اینکار میکنه کارهایی که همه میگفتن امکان ندارد و خدا برام درست کرد ولی شرطش باور کردن واقعی و قلبی خداست که فقط زمانی که باور کنی خدا میتواند مرده را زنده کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 75 رای:
  4. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 1058 روز

    سلام به همگی

    خدایا شکرت

    من این فایل رو دوبار دیدم و کلی خلاصه نوشتم از نقش باور ها از از اینکه مهم اینه که ما چه باوری در خودمون پروش بدیم

    و وقتی چیزی رو باور کنیم جهان شروع میکنه به واکنش دادن به این باور

    یکی از باور هایی که برای خودم بعد از چند وقت مرور کردم اینه که خدا همه کارست بنده خدا هیچ نقشی در زندگی من نداره

    این باورم بعد از خوندن کامنت زیبای سعیده خانم شهریاری یادآوری کردم که گفته بود مدیر عامل کیه خدا همه کارست

    اول اینکه من هدایت شدم از طریق یکی از دوستان به یک رویدادی که اصلا قصد شرکت نداشتم ولی اومد به من گفت و منم پذیرفتم با اینکه هزینه باید پرداخت میکردم یه کد تخفیف هم به من داد و منم ثبت نام کردم که هزینه کمی هم نداشت

    اون دو روزی که اون رویداد برگزار شد یکی از بهترین روز های زندگی ام رو تجربه کردم و بودن با ادم هایی که شور رو شوق دارن گاهی شوخی وسط سخنرانی و کلی ادم باحال و با صفا که اتفاقا بعضی هاشون صاحب کسب و کار بودن و بیزینس خودشون رو داشتن واقعا برام شیرین بود و لذت بخش

    و من به کلی از ترس هام غلبه کردم ترس توی جمع بودن ترس تعامل با جنس مخالف و با کلی ادم اشنا شدم و جرعت حرکت به خودم دادم و رفتم توی دل ترس هام

    وتازه دیدم چقدر تغییر کردم چقدر شجاع تر شدم و این باور در من تقویت شد منم می تونم آدم ها رو با حرف های جالبم بخندونم (البته نه که نشون بدم ادم خنگی هستم و به خودم ضربه بزنم )کاری که دوستش دارم که یه چیزی بگم و سالن بره رو هوا و توی این مراسم چند بار این اتفاق افتاد :)))))

    خدایا شکرت

    بعد رسیدیم به مسابقه کسب و کار و من همون اول گفتم خدا خودت آدم هایی رو بیار توی تیم من که اول بشیم

    گذشت و ایده ها اومد ونوشتیم و بعد چند ساعت اون بوم کسب و کار رو با ایده خودمون پر کردیم و با اینکه وقت هم اخراش بود یه جاهایی واقعا به هم ریخته نوشتیم نه در حد خیلی زیاد ولی یه ذره نامنظم شد و بچه ها گفتن خیلی بد شد فکر نکنیم اول شیم خراب کردیم

    ولی گفتم مهم نیست

    چرا

    چون من با خودم گفتم خدایا داوری نداریم داور تو ایی

    مهم نظر توعه هیچی دیگه مهم نیست

    تو بخوای و چون من می خوام

    تو هم می خوای با همه اینا ما اول میشیم

    رفتیم ما واسه ارائه آماده شدیم همون جا 17 تا تیم بودن ما هم یه گوشه مشغول تمرین ارائه و چندین بار تمرین کردیم

    که بتونیم خوب ارائه بدیم من لبخند تمسخر گروه های بغل دستیمون رو میدیدم که که میگن چرا اینا این همه تمرین میکنن یه ارائه ساده است دیگه

    ولی هیچی نگفتم

    یه بار یکی از بچه ها اومد گفت ببین شما این دو قسمت و ننوشتید اگه بنویسید داورا خوششون میاد ما نوشتیم برامون دست زدن شما هم همین الان بنویسد کسی نمی فهمه

    من گفتم مهم نیست رای داورا به اینا نیست چند بار اصرار کرد که بنویسد و فلان ولی من اصلا برام مهم نبود

    خب گذشت داوری به این شکل بود که ما توضیح می دادیم و بعد دو دقیقه داورا سوال میپرسیدن درباره ایدمون

    نوبت ما شد داورا اومدن منم یه ارائه عالی دادم بدون کوچک ترین حتی یه ذره حتی یه ذره اشتباه و تپق

    قبلش که یکم استرس گرفتم گفتم من ارائه نمی دم خدا ارائه میده

    تو نیستی محمد خدا قراره بگه

    و من به شکل کاملا مسلطی بدون یک ذره لرزش صدا با یه ریتم خیلی جذاب ارائه دادم و گفتم و گفتم و عالی بود و عالی بود

    بله این من بودم همون محمدی که اولین بار وقتی داشت ارائه میداد داخل دانشگاه صداش انقدر میلرزید که حتی با اینکه نشسته بود و توی این کلاس فقط چهار نفر ادم با یه استاد بودن و اصلا داشتم از رو می خوندم ولی انقدر بد ارائه دادم که کلی خجالت میکشیدم

    حالا من تبدیل به ادمی شده بودم که بدون تمرین زیاد فقط با دوبار تمرین بدون متن که هر بار یه جوری ارائه میدادم جلوی بیشتر چشم 50 نفر که با دوتا چشمشون به من زل زده بودن و به من نگاه میکردن که توی این جمع 8 تا داور که استاد و همگی دکترا دارن وچندتا از افرادی که خودشون مسئولیت بزرگی رو در کشور به عهده داشتن حضور داشتن مثلا مسئول ICT گیلان و من (که منی وجود نداره خدا بود . یک لحظه اش هم منی نبود )به راحتی هر چه تمام تر با یه اعتماد به نفس خیلی بالا داشتم حرف میزدم و ارئه دادم

    خب وقت پرسش داورا شد و یهو یکی از اساتید اومد موبایل اورد من میخوام داوری تیم شما رو اون اقایی که خودش توی این کاره انجام بده و حالا صحبت هایی انجام شد که اونم داوری نبود عملا فقط ایدمون رو بهش گفتم و زمان پرسش تموم شد

    و یهو داورا رو تیم برگزار کننده بردن به سمت گروه آخر

    متوجه شدید چی شد اصلا از گروه ما سوالی نپرسیدن که ما با چالش مواجه بشیم :))))

    رفیتم با واسه داوری و اختتامیه که من همون جا راحت نشسته بودم و به بچه ها گفتیم ما اولیم می دونم

    شروع و دیگه تا الان فهمیدید ما اول شدیم :))))

    و بین بیشتر از 80 نفر شرکت کننده و 17 تا تیم با چهار نفر اعضای گروه که فکر کنم تیم ما کمترین اعضای گروه رو داشت اول شدیم و هیچکدوم از اون بچه خفن های دانشگاه نبودیم از اونا که دیگه این تو اون گروهه باشه اول میشه اتفاقا با ذهینت قبل ما شانس آخر بودیم

    فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَهَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ ۚ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ

    معنی : و چون طالوت و سپاه مؤمنش از نهر گذشتند (و مواجه با دشمن شدند لشکر بیمناک گشته) گفتند: ما را تاب مقاومت جالوت و سپاه او نخواهد بود.آنان که به لقاء رحمت خدا و ثواب آخرت معتقد بودند (ثابت قدم مانده) گفتند: چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمده، و خدا با صابران است.

    آیه 249 سوره بقره

    بله وقتی باورت باشه خدا کار ها رو انجام میده داورا چیکارن این میشه نتیجه نه اینکه بگه این بخش و پر نکردم ، این کار رو کن داورا خوششون میاد اون کار رو کن نمی دونم ارائه اسانسوری بده داستان تعریف کن و از محدود گروه هایی بودیم و شایدم تنها گروهی که واسه ارائه داستانی تعریف نکردیم و فقط ایدمون رو توضیح دادیم این میشه که می تونی بدون حتی چالش داوری اول بشی و تمام

    تازه بعد از مسابقه هم نرفتم بگم که ببین شما ما رو مسخره کردین حالا ما اول شدیم چون نیازی ندارم و البته چون استادم عباس منشه و نگاهم به خدا

    خدایا شکرت

    تمام این ماجرا ها این باور رو توی ذهن من بلد کرد که کار ها رو فقط خدا انجام میده

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
    • -
      محسن حاجیان گفته:
      مدت عضویت: 1446 روز

      سلام به دوست عزیز و هم فرکانسی

      چقدر عالی روی باورهاتون کار کردین و چه باورهای قدرتمند و توحیدی در خودتون ایجاد کرده اید و این حتما حق شماست چرا که عملکرد دارید و این عملکرد به وضوح در متنی که نوشته اید مشخص است، اولین نشانه عملکردتون در کامنتتون این است که گفتید دو بار این فایل را دیدی و کلی خلاصه نویسی کرده اید و عملکردهای دیگرتون که نوشته بودید به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

      خیلی خوشحالم و خداوند را شاکرم در جمع دوستان توحیدی وعملگرای هستم

      ممنون از حضورتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        محمد گفته:
        مدت عضویت: 1058 روز

        سلام به آقا محسن عزیز

        خیلی ممنونم که کامنت من رو مطالعه کردید

        توجه شما به این جمله که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است برام جالب بود

        و قطعا برام نشونه ای بود که باید ادامه بدم نباید رها کنم همه این حرف هایی که زدم رو اگه فراموش کنم دیگه نتایج قبل رو نمی گیرم

        و چون این نتایج در اثر باور هایی که ساختم و هیچ چیز اتفاقی نیست

        ممنون از کامنتی که برام گذاشتید

        من هم خوشحالم که در جمع افرادی مانند شما هستم

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2503 روز

      به نام خدا

      سلام محمد آقا

      ایول این نوشته را محمد ننوشت خدا گفت و محمد نوشت تا ایمان من قدی تر بشه هر لحظه بگو اینو خدا درست میکنه این کار دست خداست

      خیلی عالی بود ایده ای که تو مسابقه بین 17 تیم اول شد چرا

      چون خدا مسولیت این و کار رو به عهده داشت

      خدایا تنها تو را دارم و تنها از تو یاری می جویم

      بهترین ها را تقدیم لحظلتمون

      باد

      منم تلاش میکنم بیشتر با خدا معامله کنم در هر کاری

      باورهای عالی بود که خدا خودش داور هست

      خدا خودش منو برنده میکنه

      خدایا شکرت

      دوست عزیز از تو و خداوند بابت این تجربه زیبا و بیان آن سپاسگزارم

      شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        محمد گفته:
        مدت عضویت: 1058 روز

        سلام زیبا خانم عزیز

        خیلی ممنونم از شما که چراغ آبی پروفایلم رو روشن کردید

        خدایا شکرت

        ممنون از وقتی که گذاشتید و کامنت منو خوندید

        خیلی خوشحالم که کامنتی که خود خدا نوشت چراغ و نور هدایتی برای شما شد

        همه چیز در دستان قدرتمند خداوندِ

        خدایا شکرت

        موفق و ثروتمند وشاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3347 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

    زمانی که مشغول بکار بودم یک باور خیلی قوی و قدرتمند داشتم که همیشه در کلام و شخصیتم کاملاً مشهود بود و این بود که هر تغییر محل شغلی که برای من در نظر گرفته میشود برای من پله‌ای است برای رشد و ترقی و حتماً منفعت و خیریتی در آن برای من وجود دارد

    من مسئول قسمت کارگزینی اداره‌ محل کارم بودم و وقتی هم که برای همکارانم حکم جدیدی صادر میکردم و مورد اعتراض آنان واقع میشد این باور را با آنها تکرار میکردم که بعضی از آنها میپذیرفتند و احتمالا بعضی‌ها هم در دلشان به من و این حکمی که صادر کرده بودم ناسزا میگفتند

    بهرحال این باور چنان قدرتمند بود که باعث شد من در طول سالیان خدمتم هر حکمی که برایم صادر میشد نه تنها از محل قبلی کارم بسیار بهتر و آسانتر بود بلکه برای من با خود تجربه جدیدی و مهارت جدیدی را بهمراه داشت و من با همین باور توانستم به مناصب بالایی در شغلم دست پیدا کنم

    مدت زمان زیادی من در یک محل مشغول بکار بودم و همیشه از جابجا شدن محل کارم ترس و واهمه داشتم ولی همین باور چنان قدرتی درون من ایجاد کرد که با اطمینان و ایمانی مضاعف، حکم انتصابم را پذیرفته و در محل جدید مشغول بکار شدم و دیدم که تمام ترسها و دلهره‌هایم بیهوده بود و شروعی شد برای رشدو پیشرفت‌های متوالی و سریع بعدی

    و اما قسمت بعدی سوال این فایل در خصوص باور محدود کننده من

    بعد از بازنشستگی با توجه به علاقه‌ای که به امور گلخانه و کشت و کار داشتم، به گلخانه یکی از همکارانم که تولید صیفی‌جات داشت وارد شدم و بمدت یکسال بدون دریافت هیچ مزدی مشغول کارآموزی گردیدم و چنان با شور وشوق واشتیاقی هرروز صبح حتی زودتر از صاحب‌گلخانه وارد محل کارم میشدم و تا ساعتها مشغول رسیدگی به بوته‌ها و کارهای مربوط میشدم که همواره با تعجب صاحب آنجا روبرو بودم

    و برای وی این علاقه و اشتیاق من خیلی تعجب‌آور بود

    بعد از یکسال کارآموزی من و بخاطر علاقه من و توانایی و مهارتی که در زمینه گلخانه‌داری کسب کرده بودم صاحب گلخانه به من پیشنهاد داد که گلخانه را از وی اجاره کرده و خودم بطور مستقل مشغول بکار گردم

    چون خودش بخاطر سن زیادش دیگر توان کارکردن را نداشت

    این پیشنهاد بسیار عالی بود حتی قیمتی هم که به من گفت خیلی خیلی عالی بود و از عرف اجاره بازار نیز بسیار پایین‌تر بود و مضاف اینکه با شرایط آن زمان من کاملاً همخوانی داشت و انجام آن برای من کاملاً امکانپذیر بود

    خودش نیز گفت که من کنار دستت خواهم بود و اگر نیازی به کمک داشتی به تو مشاوره خواهم داد

    ولی متاسفانه نجواهای ویرانگر ذهن که حاصل باورهای محدود کننده من بود کار خودش را انجام داد و من را از انجام این قرارداد باز داشت

    باورهایی که باعث عدم انجام این کار شد این بود که:

    -من تازه یکسال است که وارد این شغل شده‌ام و توانایی انجام کار به تنهایی را ندارم

    -اگر مشکلی برایم پیش بیاید و نتوانم ادامه بده کل بهای اجاره از دستم خواهد رفت

    -من تازه کار هستم و در بازار هیچ آشنایی ندارم و چه کسی قرار است محصولات من را خریداری کند

    – من سی‌سال کار کارمندی کرده‌ام و توان کار آزاد و سروکله زدن با بازاریان را ندارم

    و باورهای محدود کننده دیگری که باعث شد من الان حدود دوسال است که دست بکاری نزده‌ام و منتظر هستم که شرایطی مشابه آن برایم پیش بیاید

    وقتی به قیمت و رشد چندین برابری قیمت محصولات در بازار نگاه میکنم میبینم که خداوند چه فرصت عالی در اختیار من گذاشته بود و چه انسان شریفی را در سر راهم قرار داده بود ولی باورهای محدود کننده من اجازه قدم برداشتن و رفتن در دل ترسهایم را به من نداد

    این موضوع علاوه بر اینکه خیلی باعث تاسف من گردید ولی برای من خیلی درسها داشت و بهمین منظور من مجدداً شروع کرده‌ام با تعهد بیشتر دوره روانشناسی ثروت یک را کار کردن و تمرین‌های آن را انجام دادن و باور کردن به اینکه وقتی من روی خودم کار میکنم هر اتفاقی برای من بیفتد و هر انسان شریفی که سرراهم قرار بگیرد و یا هر موقعیت کاری که برایم پیش آید همه و همه در راستای رسیدن من به خواسته‌هایم میباشد و باید با روی باز از آن استقبال کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 81 رای:
    • -
      بابای مجرد گفته:
      مدت عضویت: 1433 روز

      آقا مجتبی، دوست خوبم، سلام

      امیدوارم حالتون خوب باشه.

      من هم مثل شما در گذشته باوری داشتم که استعداد خوبی در ارتقاء شغل دارم و همیشه همینطور بود و من با مدرک دیپلم به جایگاه خیلی خوبی در کارم رسیدم.

      بابت موضوع گلخانه باید خدمت شما عرض کنم که اصلا احساس گناه نداشته باشید، شما واقعا از کجا میدونید که از اون راه پیشرفت می‌کردید، نمونه اش خود من یکسال است که گلخانه ای با همون شرایط و امکانات رو در اختیار دارم حتی با دانش فنی بیشتر، به روش کشت بدون حتی یک گرم خاک، با کاهش 98 درصد مصرف آب و بازدهی بالا و تولید محصولی کاملا ارگانیک. تنها سرمایه ای که داشتم پول پیش اجاره گلخانه بود مقداری هم برای خرید بذر و محلول غذایی، به دلیل داشتن باورهای تضعیف کننده و عدم رعایت قانون طلایی تکامل برای خرید لوله های مورد نیاز گلخانه به هوای فروش محصولم چک دادم و شروع به کار کرم، در شروع کار بدلیل مساعد نبودن شرایط کشت و سالن نشاء 3 دوره کلیه نشاء های من از بین رفت و کشتم عقب افتاد، بالاخره با بهبود شرایط و تغییر روش کشت بذر موفق به تولید تعداد 8000 نشاء کلم بروکلی شدم(دو برابر ظرفیت گلخانه) بدون یک درصد خطا، از اونجایی که این روش کشت رو داشتم برای اولین بار انجام می‌دادم، هر بار با مشکلات جدیدی مواجه میشدم، البته چون به هدفم ایمان داشتم ناامید نمی‌شدم و ادامه میدادم، خلاصه بگم قبل از به دست اومدن محصولم موعد چک سر رسید و من هیچ پولی نداشتم و مجبور به فروش اثاث خونم شدم حتی لوازم ضروری خونم، پروسه فروش لوازم و دغدغه پاس کردن چک باعث شد نتونم حتی محصولم رو به بازار فروش برسونم و عملا تمام تلاشم به هدر رفت و حتی تمام اثاث زندگیم، درسته من چیزهای زیادی یاد گرفتم و ناامید نشدم ولی نتیجه دلخواهم رو نگرفتم.

      میخواستم اینو بگم صرف اینکه ما راهی رو نرفتیم دلیل بر بهتر بودن اون راه نیست، موفقیت و خوشبختی و ثروت و… یک ررررونده، نتیجه مجموعه ای از باورهای درست و نداشتن مجموعه ای از ترمزهای مخربه.

      اگر ما باورهای درستی داشته باشیم که نتیجه کنترل افکار و ورودیهای ذهن و تمرکز بر زیباییها و نعمت‌ها با داشتن احساس خوب و سپاسگزاری از خداونده، و داشتن درک درستی از قوانین جهان هستی و عمل کردن به این آگاهی ها، عمل کردن به این آگاهی‌ها، (عمل کردن از همه چیز مهمتره) که البته این پاشنه آشیل خود بنده و شاید خیلی از دوستان هست ، با داشتن این باور قدرتمند که ما خالق زندگی خودمون هستیم و عوامل بیرونی کوچکترین تاثیری بر زندگی ما نداره و باور به ربوبیت خداوند و توکل به خودش و عمل به الهاماتش و طی کردن تکامل، لاجرم اتفاق می افته همونطور که برای هزاران نفر از دوستامون تو همین خانواده اتفاق افتاده و می افته همونطور که برای استاد عزیزمون اتفاق افتاده و ما داریم هر روز میبینیم.

      در پایان هم از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم.

      در خدا شاد و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        مجتبی کاظمی گفته:
        مدت عضویت: 3347 روز

        سلام محمد جان عزیز دوست خوبم

        ممنونم از کامنت عالی که برام نوشتی و سپاسگزارم از این که تجربه خودت را در این زمینه با من به اشتراک گذاشتی

        کاملاً درست فرمودید که رعایت قانون تکامل مهمترین و اساسی ترین قانونی است که باید در هر زمینه ای به آن توجه کرد

        که من با توجه به اینکه بعد از سی سال کار کارمندی وارد حرفه ای شده بودم که سابقه قبلی در آن نداشتم و میخواستم بلافاصله بصورت مستقل مشغول بکار بشوم مسلما شرایط برایم سخت میشد

        مورد دیگری که بعد از اینکه پیشنهاد ایشان را رد کردم همواره تسلی خاطرم هست و به من کمک میکند که خودم را سرزنش نکنم این است که من مطمئن هستم که با این باورهای محدودی که نوشتم اگر وارد این مسیر میشدم نه تنها نتیجه ای نمیگرفتم بلکه از لحاظ مالی نیز دچار ضرر و زیان میشدم

        واینجا واقعا دست خداوند و کمک و یاری او را بطور واضح میتوانم مشاهده کنم

        یعنی خیلی جالبه که یکی از دلایلی که باعث شد من پیشنهاد اجاره گلخانه را رد کنم این بود که خاک و آب گلخانه را برای آزمایش به آزمایشگاه خاک و آب برده و پاسخی که دریافت کردم این بود که بدلیل اینکه چندین سال پی در پی در این زمین محصول تولید شده، خاک توان خودش را از دست داده و بایستی بمدت چندین ماه به آن استراحت بدهیم که این چندین ماه در زمانی بود که من گلخانه را اجاره کرده بودم و مسلما از زمان مفید کشت و کار من کسر میشد

        الان که فکر میکنم میبینم که این واقعا لطف خداوند بود که جواب این آزمایش به این شکل به من داده شد در صورتیکه بعد از اینکه من گلخانه را اجاره نکردم شخص دیگری که تجربه و مهارت لازم در زمینه کشاورزی را داشت، نسبت به اجاره کردن گلخانه اقدام کرد و شروع به کشت و کار نمود و تاآنجا که اطلاع دارم در پایان دوره کشت ثروت خوبی نیز بدست آورد

        ( البته او اقدام به کشت گل شب بود کرد و نیازی نبود که از خاک آن استفاده کند)

        بهرحال من این را همواره دستی از طرف خداوند و هدایتی از جانب او میدانم که اجازه نداد من بدون داشتن باورهای قدرتمند وارد مسیری شوم که عواقب آن ممکن بود برای من بسیار خطرناک باشد

        به لطف خداوند من درسهای زیادی از این یکسال کارآموزی گرفتم و یاد گرفتم که طبق آموزه های دوره روانشناسی ثروت یک اگر من روی خودم کار کنم و باورهای من بصورت کاملا بنیادین تغییر کنند هدایت میشوم به مسیری که خیلی آسان و لذتبخش ثروت وارد زندگی من میشود

        پس من باید قبل از اینکه این مسیر را ادامه بدهم بیشتر روی باورهای توحیدی و باورهای ثروتساز کار کنم و بقیه را به خداوند واگذار نمایم

        بهرحال کامنتی که برای من نوشتی خیلی خیلی دلگرم کننده و امیدبخش بود و در جهت بدست آوردن احساس خوب خیلی به من کمک کرد

        ممنونم از وقتی که گذاشتی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1460 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خدایی که سمیع و علیم و آگاهه به ذات صدور

    خدایی که همه چی رو خودش خلق کرده

    همه چی مال اونه

    همه چی رو خودش خیلی راحت اداره می کنه

    و به همه چی محیطه

    خدایی که سمیع و علیم

    خدایی که عزیز و حکیم

    خدایی که همیشه زنده است و هرگز نمی میره

    خدایی که هرگز فراموش نمی کنه

    خدایی که بهترین سرپرست و نصرت دهنده است

    خدایی که بهترین وکیل و کارگزار

    خدایی که غفور و رحیم… خدای نازنین و شیرین و دلبرم… من در طول روز با کانون توجه ام، فرکانس هام بالا و پایین میشه… گاهی ناخواسته الگوهای ذهنم، گفت و گوهای ذهنم فرکانس های ناهماهنگ ارسال می کنن… خدایا تو غفور و رحیمی… این فرکانس ها رو بی اثرش کن و طبق وعده ات تبدیلشون کن به حسنات… خدایا هیچ کس جز تو نمی تونه آثارشون رو دفع کنه…. خدایا تو منو خلق کردی… من هیچی نبودم…. تو بهم گوش و چشم و دل دادی…. تا دنیا رو درک کنم… خدایا الان هم اعتراف می کنم… چیزی نمی دونم… به تو محتاج ترینم… می خوام دستمو بگیری… ببری تو مسیری که لیز بخورم و لذت ببرم و به خواسته هام برسم… رب من… من تو رو از تو می خوام….

    ارباب من…. این ذهن من که با عوامل بیرونی هویت گرفته…. وقتی یه عاملی بیرونی … یکی از نیازهاشو تامین می کنه… بهش وابسته میشه… مطیعش میشه…. مثل شغل… مثل همسر… مثل لایک های دیگران… مثل پول… و هزاران چیز دیگه… و اونو بت می کنه…. و برای رضایتش تلاش می کنه و تسلیمش میشه و رفتارش شرک آلود میشه….. خدایا این ذهن من نمی دونه که این عوامل بیرونی رو تو خلق کردی…. اونا بدون تو هیچن…. قدرتی ندارن که….

    نازنیم دلبرم… یاری ام کن تا از دو دوتا چهارتا ذهنم رها بشم و غرق بشم در نور ایمان و توکل و هدایت های تو

    آمین ️

    سلام سلام … سلامی از جنس نور به استاد عزیزم که مشتاق تر از ماست برای رشدمون… سلامی از جنس نور به خانم شایسته عزیزم که هارون استادمونه…. سلامی از جنس نور به رفقای عزیزم که بی نهایت دوسشون دارم….

    سلامی از جنس نور به ورژن جدید خودم…

    آماده باشید برای یه کامنت طولانی هدایتی… ولی ارزشمند و پر از اگاهی… الهی شکر برای این صلاه

    باور اشتباه اینکه، ژن خالص برده های آفریقایی باعث شده بود که 40 سال همیشه در مسابقات دو ماراتون اول میشن این باور استباه بود چون همون برده ها در برزیل همچین توانایی ندارن و عوامل محیطی بوده که باعث موفقیت اونا شده نه ژن خالصشون… ولی همین باور اشتباه، به نفع اونا شده و همیشه نفر اول میشن.. یعنی یک باور اشتباهی که قدرتمند کننده است…. پس نتیجه می گیرم… اگه خودم یا فرزندم باور قدرتمند کننده داریم که مبنای علمی نداره یعنی باور درستی نیست… باورمون رو خراب نکم… چون در خدمتمونه و به نفعمونه

    ما معمولاً در باورهای محدود کننده غرق شدیم…. که اون باورها درست نیستن هاااا ولی به ضرر ما کار می کنن….

    در حوزه سلامتی:

    طایفه ما همشون سرطان می گیرن… چون اکثرشون با سرطان مخصوصاً گوارشی فوت کردن… و دکترا میگن که بابد زود به زود ازمایش بدیم چون مستعدش هستیم…. منم کم کم داشتم باور می کردم… الهی شکر هدایت شدم به قانون سلامتی… و قانون جسم باشکوهم رو فهمیدم… و این باور ریشه ای شکست… ولی خواهرام و برادرام اینو باور کردن…

    من باور کرده بودم که ما خانوادگی چاقیم… آب هم بخوریم چاق میشیم… و هر روز شاهد چاق شدنم بودم… مخصوصاً از زمانیکه زایمان کردم… چون معتقد بودم بعد از زایمان سزارین دیگه شکم اب نمیشه… اتفاقا دو روز پیش تو باشگاه دخترم یکی از مادرا که خیلی چاق بود می گفت: ما ژنتیکی چاقیم و بعد از زایمان سزارین وحشتناک چاق شدم… ژنتیکی فشار خون داریم…. یاد گذشته ی خودم افتادم… خدایا شکرت که هدایت شدم به اگاهی های دوره قانون سلامتی…

    من معتقد بودم و الان هم هستم که اگه کسی سرما بخوره، اطرافیان هم سرما می خورن… چرا میگم الان هم این اعتقاد رو دارم؟؟ … چون وقتی سرما می خورم به پسرم و دخترم و همسرم میگم: نزدیک من نشید… اعتقاد دارم اگه از حموم دربیام و موهام خیس باشه، سرما می خورم…. اگه باد کولر بزنه به بچه ها و شب پتو روشون نباشه، سرما می خورن…. وای خدای من این همه باور اشتباه که محدودم می کنه و به ضرر من کار می کنه

    من اعتقاد دارم که طایفه ما موهای کم پشتی دارن… و دقیقاً هم همینه…

    من اعتقاد دارم که دندونای ما خیلی محکمه و به این زودی خراب نمیشه(باور قدرتمند کننده) ولی خیلی زود زرد میشه که با مسواک هم درست نمیشه..‌

    من اعتقاد دارم که خانواده ما هممون خیلی کم آب می خوریم… و به همین دلیل خیلی زود پوستمون چروک میشه…

    من باور کرده بودم که آدم حتما باید میوه بخوره… باور کرده بودم که انسان سالم باید سه وعده غذا بخوره، مخصوصاً صبحانه

    تو آشپزی باور کردم که علاقه ای بهش ندارم… بنابراین حاضرم هر کاری کنم جز آشپزی…. وقتی مجرد بودم همه ی کارهای نظافتی خونه با من بود تا آشپزی نکنم…. الان هم آشپزی رو دوست ندارم… و این ضربه زده به من…‌ چون الان همسرم یا بچه ها غذایی دلشون می خواد …. من اصلاً رغبتی برای انجام این کار ندارم… خودم که خداروشکر مناسب با جسم باشکوهم غذا می خورم که نیازی به تنوع نداره… وقتی ازم نمیگیره… و خیلی ساده و مفید

    در حوزه خوشبختی و روابط:

    مامانم که ازدواج مناسبی نداشت و همش درگیر کلی تضاد بود … خواهرام هم همین طور… برادرم هم همین طور… پس منم … که صد البته الانم درگیر کلی تضاد هستم … که اعتراف می کنم الان خیلی خیلی بهتر شده ولی ایده ال نیست…

    بارها شنیده بودم و میشنوم که دعوا نمک زندگیه… خب اگه زندگی نمک نداشته باشه، بی مزه است دیگه… و همین کلی ناخواسته جذب زندگیم کرده بود…. بارها شنیده بودم پشت هر مرد موفقی، یه زن خوبه… و این باور منو تشویق می کرد، خودمو مسئول کارهای همسرم بدونم و اگر همسرم اشتباهی می کرد، من خودمو سرزنش می کردم که چرا حواسم بهش نبود مثل یک مادر…. من بارها شنیده بودم که زن باید تابع شوهرش باشه… زن اگه بدون اجازه سوهرش بره بیرون، فرشته ها لعنتش می کنن… اگه شب بخوابه، در حالیکه شوهرش ازش ناراحت و ناراضی، فرشته ها لعنتش می کنن… بارها شنیده بودم که وقتی شوهر میاد خونه، زن باید مل برنامه هاش رو تعطیل کنه و بشینه کنار شوهرش…. همین باور آخر باعث میشد وقتی همسرم می اومد خونه من حالم بد میشد چون می ترسیدم بیاد گیر بده چقدر نو گوشی هستی… چقدر می نویسی… چقدر فایل گوش می کنی… البته اینو چند روزی میشه که فهمیدش…

    من باور کرده بودم که پسرا فقط مایه اذیت پدر و مادرا هستن… تنبل هستن… به خاطر درس خوندن پوست پدر و مادرشون رو می کنن… قلدرن… و کلی باور مخرب دیگه… البته اینم یک ماهی هست کشفش کرده بودم

    من معتقد بودم که هر کی تو خونه اش بیشتر از یکی بچه داشته باشه… همش با هم دعوا می کنن …. آدمو پیر می کنن…

    من معتقد بودم که ما خانوادگی آدم های عصبی هستیم و زود از کوره در میریم…

    من معتقد بودم که من مسئول خوشبختی یا بدبختی بچه هام هستم…

    من معتقد بودم که اگر سرزنش کنم… طرف مقابل دیگه اشتباهش رو تکرار نمی کنه…

    من معتقد بودم که اگر بچه های کلاس درس رو خوب یاد نگیرن یعنی من کافی نبودم… یعنی من خوب درس ندادم… یعنی من مشکل دارم

    من معتقد بودم اگه شوهرم غیرتی باشه یعنی منو خیلی دوست داره

    من معتقد بودم که اگه پدر خانواده بد باشه، بچه ها بد تربیت میشن… پس عملاً من در تربیت بچه ها خیلی موثر نیستم

    من با مقایسه کردن ها در هر حوزه ای می اومدم ارزشمندی خودمو می سنجیدم

    من معتقد بودم اگه درخواستی کنم و اجابت نکنه، شخصیتم زیر سوال میره و از ارزشمندیم کم میشه…

    مامانم معتقد بود هر چی سنگه پیش پای لنگه… و کلی منطق براش تعریف می کرد… و همیشه هم اتفاق های بد براش می افته…

    من معتقد بودم و الانم هست … که هر کی موقعیت شغلی و مالی بهتری داره، لایق احترام و هر کی نداره، بی ارزشه… دارم روش کار می کنم که ارزشمندی آدم ها فارغ از عوامل بیرونیه…

    معتقد بودم اگه تو جمع ساکت باشم و حرف نزنم، من آدم بی ارزشی ام… روابط خوبی ندارم…

    من معتقد بودم که حرف های من بی ارزش… و به درد کسی نمی خوره… به همین دلیل، احساس می کردم دارم وقتش رو می گیرم… اون حوصله نداره حرف های منو گوش کنه… به خاطر همین تو حرف زدن توپوق می زدم… تند تند حرف میزدم…(ریشه اش دوره نوجوانیم بود که در بین دوستام محبوب نبودم و منو نمی پذیرفتن چون مذهبی بودم و همین باعث شده بود که من باور کنم دوست داشتنی نیستم… هیچ کس دوست نداره با من دوست بشه)…

    چون در ایام کودکی دیده بودم که فک و فامیل زیاد خونه ی ما نمیان و میرن خونه ی عموم… پذیرفته بودم که ما دوست داشتنی نیستیم

    با اینکه چهره زیبایی دارم و همه اینو میگن… ولی به خاطر تمسخرهایی که در ایام کودکی شدم از طرف داداشم و خواهرم… همیشه فکر می کردم زیبا نیستم… البته الان این باور اصلاح شده

    به خاطر سرزنش های بیش از حد پدرم و مخصوصاً مادرم… همیشه احساس می کردم و می کنم که کافی نیستم… قبلاً پدر و مادرم بودن سرزنش می کردن… الان خودم سرزنش می کنم… گاهی همسرم سرزنش می کنه… صد البته الان خیلی عالی شدم..‌ تا میام خودمو سرزنش کنم، سریع اصلاحش می کنم و نتایج هم نشون میده که فرکانس هام تغییر کرده

    باورهای قدرتمند کننده:

    من باور دارم و معتقدم که آدم بسیار تاثیر گذاری هستم… یادمه وقتی نوجوان بودم… وقتی دختر خاله ام و شوهرش دعواشون میشد… وقتی من باهاشون حرف میزدم …. آرومشون می کردم

    تو جلسه هایی که برای اولیاء برگزار می کردم… بازخوردهای بسیار عالی می گرفتم…. وقتی در برنامه های مختلف مجری بودم…. بارخوردهای خوبی می گرفتم… وقتی در زمان جاهلیتم به عنوان سخنران و واعظ میرفتم مساجد سخنرانی می کردم در مورد ماهواره، کلی نتایج عالی گرفتم… رئیس سپاه منطقه قول داده بود که در ازاء دریافت دیش ماهواره یک دستگاه دیجیتال میده…. ولی فکرش رو نمی کرد که مخاطبا بیش از 200 دیش ماهواره بیارن تحویل بدن… که نتونست رپی قول خودش بمونه و فقط 70 دستگاه دیجیتال داد… ما خودمون خیر پیدا کردیم و دستگاه دیجیتال تهیه کردیم…. چون سخنرانی هام خیلی نتیجه داده بود، ازم دعوت می کردن برم مناطق دیگه هم صحبت کنم….

    چه کنیم دوران جاهلیت بود دیگه:))))

    یادمه در نوجوانی یک فال متولدین ماه رو خوندم که نوشته بود متولدین ماه بهمن هبچ وابستگی به کسی ندارن… شاید باورش کردم که واقعاً وابستگی به کسی ندارم…

    خداروشکر چند هفته ای دارم تمرکزی قرآن می خونم… چقدر عالی و راحت می تونه باورهام رو درست کنه… وقتی فکت های قرآن و علم کنار هم میان دیگه تمومه… ذهنم خاموش میشه… و خیلی راحت می پذیرم… از اونجایی که قرآن باورها رو بارها تکرار می کنه… خیلی عالی برام جا می افته

    تو دبیرستان معتقد بودم که من ساخته شدم برای فهم مفاهیم شیمی …. و همین باور باعث میشد برم کتاب های دانشگاهی رو بخونم… درکشون کنم…. و عالیتر از معلم برای دوستام توضیح بدم… طوری که مه بچه ها مشکلشون رو از من می پرسیدن

    تو دانشگاه معتقد بودم که مباحث آماری رو خیلی عالی درک می کنم..‌‌.. باعث میشد بیشتر تحلیل کنم… بیشتر درک کنم… و تو دانشگاه برای بچه ها توضیح بدم… و بازخورد عالی که دریافت می کردم… باعث میشد این باور تثبیت بشه

    وقتی مقطع راهنمایی بودم… دوستان و معلم ها می گفتن که خیلی تمیز و مرتب و خوش پوش هستم… این باعث شد باورش کنم… و الان هم همیشه سلیقه خیلی خوبی در لباس پوشیدن دارم و همه تحسینم می کنن

    _

    باور یه فکری که میلیاردها بار تکرار میشه … یقین… یعنی هیچ جوره مخالفش رو قبول نداری

    من استعداد ذاتی دارم در فلان چیز…من ساخته شدم برای این کار…من ساخته شدم برای تاثیر گذاشتن روی انسانها… اگر همچین باوری داشته باشه… مشخصاً روی او چیز بیشتر سرمایه گذاری می کنه…

    خواسته و هدفی داری…. باورهای هماهنگش هم داری… خیلی راحت بهش میرسی

    یه ادمی که باور نکرد، سیاه پوست ها نسبت به سفید پوست ها ژن برتری دارن…‌ این بذری بود که دیگران می خواستن تو ذهنش بکارن… و نتیجه شد قهرمانی

    اصل: اون چیزی که می پذیری و باور می کنی… میشه واقعیت های زندگیت

    من چه چیزهایی رو پذیرفتم که داره به من ضربه میزنه؟؟ ببین چه بذرها و باورهایی رو تو ذهنت کاشتن؟؟

    چرا من پذیرفتم گناه کارم و خدا منو دوست نداره؟

    چرا من پذیرفتم که آدم بی ارزشی هستم ؟؟

    چرا من پذیرفتم که خدا انسان های ثرتمند رو دوست نداره؟؟

    چرا من پذیرفتم که خلق ثروت کار سختیه؟؟

    چرا من پذیرفتم که یادگرفتن زبان انگلیسی خیلی سخته؟؟

    چرا من در روابط پذیرفتم که دوست داشتنی نیستم؟

    چرا من پذیرفتم که غذا باید متنوع باشه یا اصلا چرا پذیرفتم که غذا فقط برای لذت بردنه؟؟

    چرا پذیرفتم ورزش کردن کار سختیه؟؟

    چرا باور کردم و پذیرفتم که اعداد و ارقام تو ذهن من نمی مونن؟؟

    چرا باور کردم که با سرزنش کردن، اون شخص دیگه اون کار رو تکرار نمی کنه؟؟

    چرا باور کردم که باید دیگران رو نصیحت کنم؟؟

    چرا باور کردم که وقتی مفید و ارزشمندم که روی دیگران تاثیر مثبت بزارم؟؟ یا وقتی ارزشمندم که لایک دیگران رو بگیرم؟؟

    چرا باور کردم که من آدم دوست داشتنی نیستم و هیچ کس دوست نداره با من باشه؟؟ خونمون بیاد؟؟

    جهان ماشین اثبات باورهای منه

    اگر من چیزی رو باور کنم… می تونم رویاپردازی کنم… می تونم حرکت کنم… می تونم ریسک کنم… می تونم بزنم تو دل ترس هام…

    طرف داره برای المپیک تلاش می کنه… و 75 درصد معتقد بودن که ژن خوب تاثیر داره… یعنی قبل از مسابقه تو ذهنشون باخته بودن…

    هر حرفی که میشنوم اصلا به این فکر نکم اون طرف کیه… به این فکر کم که این حرف و باور به من کمک می کنه…. یا ضربه میزنه…

    اگه کمک می کنه اون حرف رو بگیرم… اگر ضربه میزنه، رهاش کنم…. مثلاً این حرف که ایرانی ها ساخته شدن برای پول ساختن… اینو می پذیرم نمیرم دنبال علمش که درسته یا غلطه… اره درسته… حرفت دقیقاً درسته

    مثال: اگه فلان روز به دنیا اومده باشی..‌‌ فلان بدبختی رو داری و … هر چیزی که بگه تو در این زمینه مشکل داری… اصلاً نشنو… طالع بین.. فالگیر و ستاره شناس… من خالق زندگی خودم هستم

    علیرضا دبیر: تا حالا هیچ کس نبوده که بعد از جراحی کتف برگرده به کشتی…. حتی اگر این باور علمی باشه و درست باشه…. باور درستی نیست… گفتنش جایز نیست… شاید حسن یزدانی اولین کسی باشه که این باور رو بشکونه

    باید بشینم ببینم چی می خوام؟؟… بعد ایده ها میاد به شرط اینکه به خواسته هام فکر کنم… نه اینکه به محض فکر کردن به خواسته هام بگم نه اینکه نمیشه….

    من می خوام یه رابطه ی خوب داشته باشم ولی….

    من می خوام مهاجرت کنم ولی…

    من می خوام سلامتی داشته باشم ولی..‌

    من می خوام شغلم رو استارت بزنم ولی..‌.

    ببین این ولی ها از کجا نشأت گرفته؟؟ ببین چه باورهایی رو داره نشون میده؟؟ ببین چطوری می تونی تغییرش بدی؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
    • -
      وهاب زارعی گفته:
      مدت عضویت: 2398 روز

      به نام خدای عزیزم

      سلام به همه استاد خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم

      سلام به خانم محمدی مهربان

      ممنون که این همه باور نوشتید که میتونم بگم هشتاد درصد باورهامون مثل هم بود

      البته که قانون این رو میگه که باید من جذب این کامنت زیبا میشدم

      چقدر به من در پیدا کردن باورهام کمک کردید و از شما ممنونم که این کامنت رو نوشتید که نشون میده چندین بار با تمرکز فایل ضبط شده بی نهایت عالی استاد رو دیدید.

      خدایا شکرت که راهی جلوی پام گذاشتی تا بتونم دوباره ازت تشکر کنم

      خدایا بینهایت شکرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    هلنا گفته:
    مدت عضویت: 2689 روز

    بسم الله النور

    بسم رب چشم هایم

    خدا رو بی نهایت و بی حد و مرز سپاسگذارم بابت اینکه بار دیگری بهم قدرت و توفیق نوشتن داد تو این سایت بهشتی

    خدارو شاکرم بابت فایل جدید و تصویر زیبا روی بنر سایت

    خدارو شاکرم که یک روز دیگه فرصت زنده بودن و زندگانی کردن رو به همممون داد تا خودمون رو درک و تجربه کنیم در این جهان زیبای مادی

    اول از همه تحسین میکنم اندام عضلانی استاد عزیزم رو که انقدر دارن با تعهد پیش می‌رن و همچنان سر تعهدشون و رژیم و لایف استایل تغذیه ای جدیدشون هستن و نتایج هم مشخصه و این واقعا کار هرکسی نیست

    تحسین میکنم پرادایس زیبا و رویایی رو با این حجم عظیم از طبیعت سبببز و اور گرین ش و بهار زیبای پرادایسی مون رو

    ب یاد قدیما میخوام دوباره یه ذره بین دستم بگیرم و شکار کنم زیبایی ها رو از دل تک تک اتفاقات اطرافم

    خدایا شکرت

    تحسین میکنم استاد عزیزم رو که همواره و مستمر و ثابت قدم دارن مسیرشون رو پیش میبرن و گروه تحقیقاتی شون رو

    الهی ک برکت باشه ب کسب و کارتون و سایت تون تا ابد استادم

    امسال تابستان هفتمین تابستانی هست که دارم شما رو فالو میکنم استادم

    و خدا رو همچنان شاکرم بابت وجودتون

    و تو این مدت هرجا و هرزمان که عمل کردم ب آموزه هاتون زندگیم قشنگتر شده هرچند که بالا پایین زیاد بوده تو این راه

    و بهار امسال دهمین بهاری هست که از مهاجرت مون میگذره ب کشور سرسبز نروژ و یک دهه گذشت و من موندم با کوله باری از تجربه

    تو مدت این ده سال خدا رو شکر تونستم زندگی خودمو بسازم

    ازدواج موفق ، خرید ماشین شخصی و جا افتادن تو این کشور از دستاوردهای این دهه بوده شکر خدا

    و شهروند شدن و سیتی زن شدن مون هم تو این کشور از الطاف دیگر خداوند تو این مدت بوده بهمون

    مامانم هم امسال بسلامتی صاحبخونه شدن امسال اینجا و هذا من فضل ربی ….

    استاد ازتون خواهش میکنم در مورد قانون سلامتی هم هر چند مدت یکبار یک فایل جدید بسازین ک من و امثال من رو بیشتر متعهد کنه ب سالم زیستن و سالم تغذیه کردن لطفا 🫶

    خلاصه که سه سال میگذره از مصاحبه بنده با شما استاد خوبم تو کلاب هاوس و من همچنان محو تماشای زیبایی های این کشور خوش آب و هوا و سرسبزم که بنظر من طبیعتش از پرادایس هیچی کم نداره

    خب وقتشه برم سراغ سوالاتی ک ازمون خواستین جواب بدیم تو این کامنت و من میخوام ازین ببعد دانشجوی خوبی باشم و انجام بدم تمریناتم رو ب امید خدا

    در مورد باورهای قدرتمند کننده م )

    استاد باورهای قدرتمند کننده من تا زمانی زنده ن که وصل باشم ب منبع انرژی جهان هستی یعنی تا زمانی احساس قدرت و اعتماد بنفس و عزت نفس میکنم که ب جریان هستی متصل باشم و هرروز صلاه انجام بدم اونم صلوه به شیوه خودم و پیامبر (ص)

    باورهای محدود کننده ای هم که پذیرفتم که ماشالا مثل همون علفهای هرز پرادایس که سالها پیش با هم آتیش شون زدیم اگر هرس نشن همیشه کار دستم دادن و میدن … و پناه میبرم ب خداوند از دشمن قسم خورده مون شیطان رانده شده واقعا هرروز و هرلحظه

    خلاصه که استادم هیچ ادعایی ندارم من تو این زمینه خیلی خفنم و حرف واس گفتن دارم

    خواستم فقط با کامنت گذاشتنم بعد مدتها یه ردپای جدیدی بزارم تو سال جدید 1403 و یه تبادل نظری با دوستان هم فرکانسی داشته باشم

    عاشفتونم هوارتا

    10juni 2024

    از شهر زیبای کریستین ساند نروژ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 79 رای:
    • -
      Maryam h گفته:
      مدت عضویت: 981 روز

      سلام به هلناخوش صحبت وخوش صدا

      من اولین بارکه مصاحبه شماروتوی کلاب هاوس شنیدم اینقدرمزه ی صحبت کردن شماازنروژوزیباییهاش به دلم نشست بااون صدای قشنگتون که هنوز توی گوشم هست صداتون.

      خیلی صداتون وفرکانستون زیباست.هروقت اسم نروژمیادصدای شمابرام تکرارمیشه….

      وقتی اون مصاحبه روگوش کردم وبازهم گوش میکنم احساس لذتی به من دست میده که انگاردارم یک چیز خوشمزه میخورم….

      خیلی دوست دارم دوباره استادکلاب هاوس بزارن وصداتون وموفقیتهاتون روبشنوم وتشویق بشم والگوبگیرم.

      باآرزوی شادی وثروت وسعادت ولذت درهرلحظه زندگی برای شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2231 روز

      به نام خدای خالق اراده ها

      سلام به شما دوست عزیزم هلنا خانم

      به به ماشین مبارک باشه ، ان شا الله چرخش به شادی برایت بچرخه

      ان شا الله که همیشه زندگی عاشقانتون به کام باشه ، عشقتون پایدار باشه

      هلنا جان از اون روزی که اومدی با اوووووون شور و شوق وصف ناپذیر با استاد صحبت کردی… دوتا اتفاق زیبا توی باور های من رقم خورده

      آخه من اون قسمت های صحبت شما و استاد رو اونقدررررر زیاد گوش دادم که تعدادش از دستم در رفته :))

      اولاً باور کردم که می شود به هر کشوری که دوست دارم مهاجرت کنم و با عشق زندگی کنم و لذت ببرم و من نا محدودم …

      بعد از ساختن این باور خیلی نشونه ها و الگوهای دیگه هم جهان بهم نشون داد

      دوماً از اونجایی که شما با عشق در مورد نروژ و طبیعت زیبایش صحبت کردی راجع ویژگی های خوبش صحبت کردی

      استاد هم گفت به مردمون کشور های اسکاندیناوی «یعنی شما و خانواده ات :))) » میگن پادشاه نشین های اروپا

      من با صحبت های شما خیلیییییییییییی کنجکاو شدم ببینم نروژ کجاست که هلنا جان اینجوری داره در موردش صحبت می کنه

      آقااااا من رفتم یوتیوب یه ویدیوی درون شات ازش دیدم … دیوااااااانه شدم به خدا ، اشکم در اومد

      اون ویدیو و چند تا ویدیوی درون شات Full HD دیگه هم ازش دارم و توی موبایلم هست ، در واقع دانلودشون کردم :) هر چند وقت یه بار شب ها می بینم

      هدفم هم اینه که نه برای مسافرت بلکه برای مهاجرت ، به عنوان قدم اول بیام حدود یه سالی (در واقع هر چقدر که حسم بگه و حال دلم اونجا خوب باشه) بمونم و بعد برم کشور بعدی

      آخه من عاااااشق طبیعت دیوانه کننده اش شدم

      دوست دارم بیام متر به متر طبیعتش رو ببینم و جلوی عظمت و زیبایی خداوند سر روی خاک بگذارم و سجده کنم و شکر گذاری کنم

      این خواسته اونقدر توی ذهنم شدیده که مطمئن هستم خیلی خیلی زود توسط خداوند اجابت میشه.

      شاد و سربلند باشی در پناه خدای مهربان

      راستی دلمون برای شما تنگ میشه بیتشر بیا بنویس ، از زیبایی های نروژ ، از ثروت و فراوانی نعمت های اونجا ، از هر آنچه که دوست داری و فکر می کنی می توانه جزو تمرکز بر نکات مثبت باشه… مرسی :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    سلام سلام

    امیدوارم حال همگی خوبِ خوب باشه

    هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ

    اوست که زنده می کند و می میراند، و چون پدید آمدن چیزی را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش. پس بی درنگ موجود می شود

    بچه ها ما ی خدایی داریم ک وقتی میگه باش

    باش میشود

    بچه ها ما ی خدایی داریم که میگه

    ۞ وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ ۚ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ ۖ وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ ۚ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ

    و سرنوشت ما را هم در این دنیا و هم در عالم آخرت نیکویی و ثواب مقدر فرما، که ما به سوی تو بازگشته‌ایم. خدا فرمود: عذابم را به هر که خواهم رسانم، و رحمت من همه موجودات را فرا گرفته و البته آن را برای آنان که راه تقوا پیش گیرند و زکات می‌دهند و به آیات ما می‌گروند حتم و لازم خواهم کرد.

    اعراف 156

    خدایی ک رحمتش هرچیزی را فراگرفته

    بدون استثنا

    شما تو کل جهان هستی و عالم نمیتونین ی چیزی ی کسی ی شی را پیدا کنی ک رحمت خدا شامل حالش نشه

    حتی خود خود شیطان را

    به قول ی دوستی ک میگفت حتی شیطان ب رحمت خدا طمع کرد

    و اینکه فضل خدا زیر مجموعه رحمت خداس

    خدایی ک ما داریم

    خالق ماست

    رب ماست

    الله ماست

    رزاق ماست

    وکیل ماست

    محب ماست

    مدیر برنامه ماست

    حی ماست

    رفیق ماست

    هدایتگر ماست

    نور ماست

    خدایی ک به ابراهیم میگه

    ابراهیم تو هم اگ بگی

    کن فیکون

    کن فیکون میشود

    ما اگ فقط همینو باور کنیم

    به خود خدا قسم دعا کنیم خدا کوه هم برای ما جا ب جا میکنه

    من میخوام یاد بگیرم خدا من از خودم هیچی ندارم

    هیچی

    اگ قلبی دارم ک هر لحظه داره میزنه

    خونی ک داره گردش میکنه

    مغزی ک داره فرمان میده

    هورمونی ک داره ترشح میکنه

    ششی ک داره نفس میکشه

    کلیه ای ک داره فیلتر میکنه

    کبدی ک داره سم زدایی میکنه

    اعمالی ک من دارم انجام میدم

    ثوابی ک دارم میبرم

    اینا را همش تو دادی

    من حتی میخوام بگم من هیچ عمل خوبی هم از خودم ندارم

    من اگ ی جایی هم ی ثوابی بردم

    ی خیری ب کسی رسوندم

    اونم خدا توفیق داد

    و اگر ن ما چی داریم

    و میخوام بگم خدا من تسلیمم

    من جفت دستم را میبرم بالا

    جلوت ب سجده میفتم

    و میگم خدایا من تسلیمم

    خدا قربونت بشم من از هر خیری ک ب تو میرسه فقیرم

    فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ

    ﴿24﴾ قصص پس

    دام هایشان را آب داد، سپس به سوی سایه برگشت و گفت: پروردگار به آنچه از خیر بر من نازل می کنی، نیازمندم.

    خدا من از هر جایی ک ادعا کردم

    من از هر جایی روی خودم حساب کردم

    من از هر جایی ک روی بقیه حساب باز کردم

    من از هرجایی ک به غیر از تو حساب کردم

    از همون جا خوردم

    مثل فرعونی ک تموم پسر های مصر را داشت میکشت ک از نابودی خودش و حکومتش جلوگیری کنه و تو از همون جا زدیش و اون پسری ک قرار بود نابودش کنه خودش با دستای خودش بزرگ کرد

    خدا من از هرجایی ک شرک داشتم منو زدی

    من از اونجایی ک کفران نعمت کردم منو زدی

    ولی از اون جایی ک روی تو حساب باز کردم

    کار را سپردم به تو گفتم خدایا من تسلیم و تو هدایتم کن

    تو مسیر درستو نشونم بده

    تو ب من روزی بده

    از همون جا بهم خیر رسوندی و بزرگم کردی

    منی ک الان دارم کارشناسی ارشد میخونم

    و چون این باور را دارم ک من چون الان دانشجو ام و کسی بهم کار نمیده

    و صفت رزاق و رحیم بودن تو را گرفتم

    تو هم از همین جا منو زدی

    و منی ک وقتی تابستونه کلی پول دارم ولی وقت تحصیل 8 ام گرو 9 امه

    چون باور ندارم تو میتونی بهم از ی جایی رزقی برسونی

    از ی جایی ک حتی فکرشا نمیکنم تو برام کار پیدا کنی

    ولی من میگفتم ن نمیشه من چون درس میخونم تو ی شهر دیگ

    و وسیله ندارم ک بتونم برم سر کار و بیام

    پس نمیتونم کار پیدا کنم

    منی ک هیچ وقت هنوز نتونستم سرکاری ک عاشقشم و دارم درسشو میخونم

    برم سر کار چون میگفتم مدرکم کامل نیست

    باید بیام برم شاگردی چیزی ک وقتی مدرکمو گرفتم بتونم برم سرکار

    و من قدرت کسی ک بتونه برام کار پیدا کنه را دادم ب مدرک ن ب تو

    و الان میگم تسلیمم

    من اشتباه کردم و معذرت خواهی میکنم

    من قدرت کار پیدا کردن را میسپارم ب تو

    و خودت میدونی دقیق چ کاری میخوام و با چ مسئولیتی

    خودت برام پیدا کن و هدایتم کن

    من اونجایی ک از بچگی میگفتم من سیستم ایمنی بدنم بالاس

    من گلبول سفید هایی دارم ک خدا بهترین ورژنشو برام گذاشته

    در امان بودم

    منی ک تو بیماری همه گیری هیچ وقت هیچ وقت ازش نترسیدم

    چون میدونستم تو ی سیستم ایمنی به من دادی ک با این بادا نمیلرزه

    منی ک چند وقت انتخاب کردن استاد راهنما بود

    0 تا 100 را سپردم ب خودت و تو بهترین گزینه را برام پیدا کردی

    استاد تمام برام پیدا کردی

    کسی ک پایان نامه را مقاله میکنه

    کسی که همه میخواستن استاد راهنماشون همین یک نفر باشه ن کسی دیگ

    من میدیدم همه میرفتن باهاش حرف میزدن لابی میکردن ولی تو اونا دادی ب من

    منی ک دنبال ی گاو داری بودم برا انجام پایان نامه

    و طرف باید حداقل 30 تا گوساله مفتی ی مدت بهم قرض میداد و همه میگفتن هیچکی این کار را نمیکنه 30 تا گوساله میدونی چقدر پولشه

    طرف بیاد مالشو همینجوری بده ب تو

    و تو روش ازمایش کنی

    و من میگفتم خدا هدایتم میکنه

    و من فقط ی گاوداری میخواستم ک 30 تا گوساله بهم بده

    ولی تو ی گاوداری برام پیدا کردی ک 30 تا گوساله بهم داد ک هیچی

    حتی گفت اون مدتی ک اونجایی میتونی همون جا کار کنی و دارمد داشته باشی

    اونجا تونستم یخرده مادر موسی را درک کنم ک

    میگفت خدایا فقط سالم این بچه را به من پس بده ک تو حتی سالم به مادرش رسوندی ک هیچی حتی پیامبرش هم کردی

    من هر جایی روی تو و قدرتت حساب باز کردم و تسلیم بودم و 0 تا 100 را دادم ب خودت یجوری بهم عزت دادی ک باید از روش کتاب نوشت

    و هروقت روی خودم حساب باز کردم

    روی قدرتم حساب باز کردم

    روی بقیه حساب باز کردم

    از همون جا خوردم

    من عاشقتم خدا

    همگی در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 918 روز

      به نام او که هر جا داریم از اوست

      سلام دوست خوبم

      همین الان پاسخ یکی از کامنت دوستان رو دادم ک برای من نوشته بودن و شما هم

      و شما هم زدید به قلب من و اشکم جاری شد

      خدایا منو ببخش لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الضالمین

      خدایا امشب انگار تمام دوستان برای من کامنت گذاشته اند و از زبان تو با من سخن میگویند

      خدایا شکرت

      خدایا سپاسگزارم ای بهترین هادی و هدایتگر

      همین صبح دخترم یک پیجی بهم نشون داد که دختر جوانی روزانه 250میلیون تومان درآمدش بود و رفت با درآمد یک روزش برای خودش و مادرش طلا خرید

      با درآمد سه هفته اش یه پژو 207خریده بود

      با درآمد یک آستوریش گوشی اپل 15خرید

      و من اشک ذوق ریختم اشک سپاسگزاری

      چقدر تحسین کردم

      دخترم می‌گفت مامان گریه نکن حالا گفتم مامان اونقدر این بهم انرژی داد و احساسم رو خوب کرد که نگو

      ببین میشود ببین هست ببین یه خانم تونسته اینها همه کلید هدایت هستن مامان باید باور کنیم فقط همین خودش میاد پول خودش میاد سمت ما

      و گفتم خدایا ببین چقدر نعمت و ثروت و فرصت برای ثروتمند شدن و پول ساختن هست خدایا هدایتم کن

      خدایا ظرفم رو بزرگ کن من میدانم که برای من هم هست حتی بیشتر .

      چقدر کامنت شما زیبا بود چقدر صحبتتون با خدا خالصانه بود

      خدایا امروز توی ستاره قطبیم نوشتم امروزم رو متحول کن از صبح دارم به نتایج و احساسات فوق العاده ای میرسم امروز خداوندمنو سوپرایز کرد

      خدایا عاشقتم سپاسگزارم سپاسگزارم

      دوست خوبم در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      مریم حسینی مطلق گفته:
      مدت عضویت: 990 روز

      بنام خدای هماهنگی ها

      سلام

      حال کردم حال کرذم حال کردم

      خیلی خوووب بود و سپاسگزارم بابت نوشتن این کامنت

      خیلی لذت بردم

      ممنونم

      کپیش کردم تو گوشیم

      اغا باید اینارو هرروز بگیم به خودمون

      خداجونم من تسلیمم

      اقا من تسلیمم

      دستام بالاست

      گوش به فرمان توام

      اقا خدای رزق و روزی شمایی نه این چهارتا ادم دور و ورمون

      مارو ببخش اگر لطفتو فراموش میکنیم یادمون میره

      انسان جایزالخطاست و شما بنده نوازی

      اصلا شما بارها میگی رئوفی

      میگی بخشنده ای

      بگذر از گناهانمون

      و رزق و روزی رو روانه کن روانه کن الله من به زندگی همه ماها

      خدا تو که قربونت برم رحمتت فراگیرفته همه جارو

      ظرف مارو بزرگ کن بیشتر رحمت توش جا بشه

      خدا تو هادی ما هستی

      خدا تو ارباب ما هستی

      تو ربی

      تو همه چیزی

      همه چیز دست توئه

      من دست توام

      ادما دست توئن

      اصلا اصلا اصلا ثروت تویی

      ادمها تویی

      اینکه مسخ بشن واسه ما کار توئه

      ما چیکاره ایم

      ما بنده شما هستیم

      ما تسلیمیم

      شما هدایتمون کن

      به راه کسایی که بهشون نعمت دادی

      نه گمراهان

      نه کسایی که بهشون غضب کردی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمدم گفته:
    مدت عضویت: 860 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد و سلام دوستان

    خسته نباشید به اعضای گروه تحقیقاتی عباسمنش

    یکی از دریافتی ها من از این فایل ، این بود که شکست های متوالی سبب ایجاد باور های قدرتمند محدود کننده می شود .

    من در راستای اجرای ایده ای ، متوالی شکست میخوردم .

    شکست های زیاد این باور را در من ایجاد کرده که من از اجرای این ایده ناتوان هستم ، در صورتی که باید در نظر میگرفتم هر بار شکست برای من درس هایی داشته که باعث پیشرفتم شده است .

    اکنون دوباره می خواهم برای آن اقدام کنم با این باور که شکستی وجود ندارد ، بلکه با ساختن باور های هماهنگ با خواسته ام و تجربه های آموزنده میتوانم به موفقیت برسم . فقط کافیست در باد غم تجربه ها نخوابم و از ادامه دادن مسیر نا امید نشوم .

    به نظر من از دلایلی دیگری که باعث میشود ما بعضی از موضوعات را باور کنیم نقص عزت نفس است

    متقاعد کردن

    ما از کودکی آموختیم که برای شکست هایمان بهانه بیاوریم ، همین باعث ایجاد باور های اشتباه شد

    خود من در کودکی به مدرسه فوتبال میرفتم و وقتی بهترین عملکرد را نداشتم ، موقع برگشت به خانه چهره غم به خود میگرفتم و با خود میگفتم آنها که خوب بازی میکنند استعداد دارند ولی من نه .

    من این حرف در راستای دلگرمی دادن خود میگفتم اما باز هم چهره غم داشتم چون از آن طرف احساس قربانی شدن میکردم و از خدا می پرسیدم چرا من ؟ چرا من استعداد ندارم ؟

    منی که به شدت به فوتبال علاقه دارم.

    من در کودکی بسیار چاق بودم و همیشه از این مسئله رنج میبردم . وقتی که در جمع ها بحث ناراحتی ام بابت چاق بودنم پیش می کشید اطرافیان با این دلایل قصد دلگرمی دادن به من را داشتند :

    چاق بودنت به دلیل ژنتیک تو است ( پدرم اضافه وزن دارد )

    عمه ام که او هم اضافه وزن زیادی داشت میگفت : ژنتیک ما همینجوری است آب هم که میخوریم چاق میشویم و …….

    آن ها قصد دلگرمی مرا داشتند ولی نتیجه عکس داشت

    خدایا چرا من ؟ همیشه این سوال در من وجود داشت

    خب چرا من خودم را با وجود شکست ها ارزشمند نمی دانستم ؟ چرا بهترین عملکرد را میخواستم نه عملکرد بهتر را

    من عزت نفس خود را برای قبول کردن نقص ها و شکست ها از دست داده و همچنین تعریف خوبی از شکست نداشتم .

    این نقصی بود که با هدایت خداوند و آموزه های استاد پیدا شده و قصد دارم تا آخر عمرم روی آن کار کنم.

    خداوندا سپاسگزارم ، استاد سپاسگزارم . گروه تحقیقاتی عباسمنش سپاسگزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
    • -
      مینا منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1079 روز

      سلام دوست عزیز

      خدا را شکر به سایت هدایت شدی و از این به بعد زندگی ت در بهشت خواهد بود

      آره دوست عزیز شروع کن به تاکید جمله من ژن خا خانواده هستم و از کل باورهای خانواده جدا شو و مسیر خوشبختی رو پیش بکش

      منم در ابتدا که اومدم سمت کتابهای انگیزشی و اساتید انگیزشی خانواده منو مسخره کردن اینا الکیه و میخوان پول با زحمت درمیاری رو راحت ازت بگیرن و دیوونه ای

      ولی من گفتم میخوام راه جدایی از شما بروم و البته که دوستم رو دیدم که موفق شده خوب راغب به این مسیر شدم و فهمیدم راه درستیه

      حتی من باور داشتم خانوادگی کارگر و دولتمرد بودیم و کار آزاد نمی تونیم پیش ببریم خوب فعلا از کارگری کشیدم بیرون و اتفاقای خوبی در راه خواهد بود.

      آره ببین راه و عقیده که خانواده و خاندان دارن اگه حال خوب میده و احساس خوب میده و نتیجه موفق آمیزی براشون داشته باور کن و عمل کن

      اما اگه میبینی باورشون حس خوبی نمیده حال خوبی نمیده بدون اشتباهه. سعی کن اون باور رو پاکسازی کنی

      برای شکست های متوالی توی مسئله ای که میگی میتونی بشینی ببینی چی اشتباهه شاید ابزار شاید استاد شاید مکان هرچی پیداش کن و رفعش کن

      من میرفتم کلاس خیاطی ولی خیاط نمیشدم و میگفتم من استعداد خیاطی ندارم و ناامید میشدم ولی بعدش فهمیدم چرخ خیاطی خوبی ندارم و مدام دوخت تمیزی ندارم که استادم بهانه میگیره و میگه پس کن و مسئله حل شد و فهمیدم هیچکی بچه بوده خیاط به دنیا نیومده تمرین و تکرار خیاط شده.

      میتونی از نوزاد ها الگو بگیری برای راه رفتن ابتدا چندین بار زمین میخورن ولی از تلاش دست نمیکشن و باور نمیکنن استعداد ندارن چون هنوز با این کلمات اشنا نشدن درکش نمیکنن(بهتر) و بالاخره را می افتن

      در پناه حق موفق و خوشحال و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سهیلا سلیمی گفته:
      مدت عضویت: 949 روز

      سلام محمد جان خیلی لذت بردم از توضیحاتتون چقدر زیبا نوشتید وچقدر عالی درک کردید که چطور فقط باورهای غلطمون اون هم اول از اطرافیان که ماشاالله وبعد که بزرگتر میشیم دیگه خودمون شروع به سرزنش خودمون میکنیم اما اینک فهمیدیم که دیگه فرافکنی نکنیم وبا قدرت جلو بریم واز خدا هدایت بطلبیم

      بازهم ممنون از توضیحات زیباتون شک ندارم که آدم موفقی میشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شمیم کردستانی گفته:
      مدت عضویت: 1520 روز

      اقدام،اصلاح ، بازخورد

      اگه از این شیوه استفاده کنی همیشه

      دیدگاهت تغییر میکنه به شکست

      و تو شکست نمیمونه و باعث پیشرفتتم میشه

      فقط باید تند تند ازش استفاده کنی

      تا روند رشدت سریعتر بشه

      یک دفتر بردارید

      ی ایده کوچیکی که مربوط به بیزنستون رو اجرا کنید و بعد اگه اصلاحی لازم داشت اون رو اصلاح کنید و بازخوردش رو باتوجه به مخاطبین و مشتریاتون مشاهده کنید و اینکارو دوباره و دوباره انجام بدین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Shahla گفته:
      مدت عضویت: 2563 روز

      سلام بشما دوست عزیز.

      آقامحمد بسیار سپاسگزارم ازشما بخاطر کامنت عالی ای که نوشتین و هدایتی شد ازسمت خداوند برای من.

      میدونید چیه اون قسمت اول کامنتتون که درباره اینکه وقتی شکست‌های پی درپی دریکاری پیش میاد این باور ساخته میشه که من نمیتونم.

      چقدر سلولی درک کردم حرفتونو

      . راستش کارو حرفه اصلی من ساختمانی هست. حالا اومدم درکنارش طبق هدایت خداوند شروع کردم به یادگیری بازارهای مالی. چقدر از خودم و عملکردم از اینکه بدون کلاس حضوری رفتن تونستم چقدررر یاد بگیرم و رشد کنم راضی بودم البته وقتو انرژی زیادی هم براش گذاشتم. تااینکه این 40 روز اخیر دیگه شروع کردم وارد معامله شدن و هربار اون نتیجه دلخواهم نمیشد و وای نمیدونید چه حال بدی بهم دست می‌داد و خلاصه باتکرار این این رویه و نتیجه نگرفتن این نجوای پررنگ که من نمیتونم شروع شد تو وجودم و به هیچ طریق نتونستم خودمو آروم کنم و این مساله را برای خودم حل کنم. درکنارش آدمی هم نیستم که یکاری را نیمه و بدون نتیجه گرفتن رهاش کنم باید بهش مسلط بشم نتیجه بگیرم بعد اگر دوستش نداشتم بیخیالش بشم. اگر به این شکل بیخیال میشدم این موضوع برای همیشه آزارم میداد. یکار نیمه تموم ثبت میشد تو وجودم و باعث حال بدم میشد. دیروز از خدا هدایت خواستم که خدایا یچیزی بمن بگو تا وجودم آروم بگیره و این کلمه نتونستن درین حرفه خاموش بشه. تااینکه الان با کامنت شما روبرو شدم و اون قسمت که نوشتین این شکستها براتون درس داره و باعث پیشرفت میشه ناخودآگاه چهره ادیسون جلوی چشمام اومد و اون 999 بار تلاشش برای اختراع برق و نوع نگرش و دیدگاهش به این موضوع

      بخدا انگار تصویر ادیسون را توی آزمایشگاهش دیدم که به چه شکل داره باانگیزه راههای مختلف را امتحان میکنه برای تحقق خواستش. و همون لحظه این واژه نتونستن درین مورد و درین بیزینس و ایده پودر شد و ازبین رفت. چه حس رهایی ای بهم دست داد. الهی صدهزار مرتبه شکر. انگار یه بار چندین تنی از رو دوشم برداشته شد.

      من هر ایده ای که توی زندگیم پیش اومده را انجام دادم و تو همشونم موفق بودم. اصلا درنگ نمیکنم میزنم تو دل ترسهام.

      و وقتی ترس میاد تو وجودم برای انجام کاری بخودم میگم حالا مثلا نشه نهایتش میخواد چی بشه و بدترین حالت اون موضوع را درصورت نشدنش برای خودم بازگو میکنم و میگم ببین شهلا درنهایت مثلا اینطور میشه که فوقش بشه. اونقدرا هم مهم نیست اگر بدترین حالت پیش بیاد و وقتیم بش فکرمیکنم میبینم اصلا اون بدترین حالت واقعا اونقدرا هم بد و وحشتناک نیست. و تا به این شکل نگاه میکنم به اون ترسه انجام کار راحت میزنم تو دل ترس و میرم برای انجام ایده و کار مدنظر و چقدرم توش موفق میشم.

      به هرحال بسیار ممنونم ازشما و از خدای خودم که هربار به شکلی منو هدایت میکنه.

      بهترین‌های خداوند نصیب شما دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محمدم گفته:
        مدت عضویت: 860 روز

        سلام

        سپاسگزارم دوست عزیز برای وقت گذاشتن و نوشتن تحربه خودتون .

        همان لحظه ای که داشتم بخش اول کامنت رو مینوشتم دقیقا من هم همان تصویر ادیسون داخل آزمایشگاه رو داشتم .

        نکته ای که خیلی برام جالب بود انگار متن ، تصویر را هم انتقال میدهد.

        اکنون درک من از فرکانس بیشتر شد.

        درکی که باعث میشه باور کنم چرا قرآن کتاب فرکانسی است و چرا هر بار دریافتی جدیدی از آن دارم .

        همین موضوع با فایل های استاد هم مطابقت داره .

        چیزی به نام تکرار وجود ندارد بلکه دوباره خواندن و دوباره شنیدن ، دوباره دیدن و ….. ما را به تکامل وا میدارد .

        دیگر دوباره گوش دادن به فایل ها را به معنای تکرار نمیدانم . ( در ناخوآگاه ام کلمه تکرار به معنای عملی که خسته کننده است )

        اکنون با جا به جا کردن جایگاه رنج و لذت در ذهنم با شوق فایل ها را گوش میدهم چون میخواهم باز نکته جدیدی دریافت کنم .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1058 روز

    بنام خدایی که برای بنده اش کافیه

    سلام به روی ماهتون استاد جونم

    سلام به روی ماهت مریم بانو

    داشتم این دو روز با آگاهی و سوالاتِ این فایل زندگی میکردم تا ببینم رفتارهام بر اساس چه باورهایی انجام میشه ؟!

    چون الان به این درک رسیدم تمام رفتارهای ما ناشی از باورهای ماست ، شاید تحت تاثیر لحظه یی حرفهای زیبا یا نازیبا بزنیم اما محاله رفتاری داشته باشیم که از ذات و باور ما نشات نگرفته باشه

    این دو روز خیلی بیشتر ، آگاه بودم به خودم و خداروشکر که بهتر خودم و شناختم

    متوجه شدم به شدت باورهای توحیدی در من رسوخ کرده و از این بابت خیلی خیلی خیلی خوشحالم

    متوجه شدم با تمام احترامی که برای تک تک انسان‌ها قائل هستم اما ذره یی به کسی باج نمیدم و اصلا روی کسی حساب نمیکنم و البته از کسی هم توقعی ندارم

    متوجه شدم چقدر زمانهای بیشتری در اتصال با خداوندم و چقدر واضح تر صداش و میشنوم و چقدر مطیعتر به امرش ، تسلیم هستم و البته نتیجه اش شده زمان مناسب ، مکان مناسب ، آدم های مناسب

    شرایط مناسب و آسون شدن برای لذت از زندگی

    متوجه شدم فقط زمانی که در لحظه حضور دارم همه گوش هستم و چشم و اوست هادی و حامی من

    استاد میدونم که حس میکنید منظورم و چون نمیشه این لحظات گفتگو با معبود و توصیف کرد فقط باید تجربه اش کرد

    با توجه به سوالی که پرسیدین میتونم پاسخ بدم تنها باوری که جهان و مسخر ما میکنه در هر بُعدی

    ( رابطه ، ثروت ، سلامتی ، آزادی ، آرامش ، ایمان )

    هرآنچه که فکرش و میکنیم تنها باور توحیدی و ایمان به رب هست

    این باور چنان قدرتی داره که کوه ها رو ذوب میکنه

    هر باور قدرتمند کننده ی دیگه یی رو باید برد زیر رادیکال توحید تا به پاسخ دلخواه رسید

    تازه دارم متوجه میشم معنی و عمق نه غمی داشتن و نه ترسی یعنی چی !!!

    تازه دارم میفهمم الله و نور و سماوات و الارض یعنی چی !!

    تازه دارم درک میکنم چرا یوسف در مقام پادشاهی مصر دعاش اینکه

    خدایا مرا مسلمان کن و مسلمان بمیران

    تازه دارم ابراهیم و درک میکنم که چه صدایی و شنید که زن و بچه رو رها کرد و مبهوت و حیران به دنبال اون صدا رفت

    تازه دارم میفهمم حرف زدن آتش با موسی چه شکلی بوده

    استاد نمیشه با کلمات توصیفش کرد

    احساس میکنم تمام ذرات عالم در حال ِ سپاسگزاری هستن و همه گوش به فرمان امر او

    استاد شما با یاد دادن درک قرآن و توجه به اصل

    جز مقربین شدین

    ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای:
    • -
      الهام حامد گفته:
      مدت عضویت: 2863 روز

      سلام سارا عزیزم

      سارا جون من عاااااشقتم انقدر که تو توحیدی هستی، از تمام حرفات نور توحید منتشر میشه، خیلی با قلبم بهت احساس نزدیکی میکنم، خیلی برام دلنشین و دوست داشتنی هستی، انشاءلله یه روز میبینمت و بغلت میکنم و تو آغوشم فشارت میدم و باهم از توحید صحبت میکنیم و قلبمون میشه نور علی نور، این رو تو تصوراتم میبینم، انشاءلله خدا هدایت میکنه و اتفاق میفته، برلت بهترینها رو آرزو میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1399 روز

      سلام سارا عزیز

      چقدر نورانی بود مطالب شما،خوش بحال شما با چنین حال زیبایی،خوش بحال شما با چنین درکی،خوش بحال شما با چنین نزدیکی،خوش بحال شما که هم فهمیدید و هم درک کردید و هم عملی در راه استفاده از قدرتتون هستید.سبحان الله عما یصفون،سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر

      سپاسگزارم که نوشتید از این حال قشنگتون .امروز دوره کشف قوانین رو گوش کردم و استاد از ایمان صد درصدی در دانشگاه گفتن .شما هم رسیدید به حال استادتون و انشاالله پشت سر هم موفقیت هات رو هم بنویس که اینانمون زیاد تر بشه و گرنه اصل توحیده و لذت توحید رو هیچ موفقیتی نمیتونه داشته باشه

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 657 روز

      سلام ب روی ماه سارا جون

      عزیزم چقد کامنتت بی نظیر بود توحیدی بود

      من عاشق کامنتای توحیدی هستم

      عاشق خودت وکامنتت شدم

      بهت افتخار میکنم عزیزم

      اینقد باورهای توحیدی رو درک کردی ودرتو نفوذ کرده واینطور ایمانت قوی شده

      چند روزه درمقابل شرایطی ک دارم ونجواها ک آزارم میده هرچی خوب میشه حسم با کار کردن باز نجواها میات وهمش میگم خدایا کمکم کن

      خدایا آرامم کن

      خدایا قلبمو باز کن وکمک کن ذهنم رو کنترل کنم وهرچندساعت هدایت میشم ب فایلی یا کامنتی والان هدایت شدم ب کامنت سراسر توحیدی ات

      از خدا میخوام مثل شما باورهای توحیدی در من رسوخ کنه وقلبم همیشه آرام باشه …

      دوستت دارم

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ملیحه مهارتی گفته:
      مدت عضویت: 733 روز

      سارای نازنین سلام به روی ماه خودت :)

      امروز طبق برنامه ای که هررزو دارم در مسیر رانندگی از خونه تا شرکت ، میخواستم یکی از فایل های استاد رو گوش بدم که معمولا هدایتی انتخابش میکنم .

      اما دیدم گوشی م به بلوتوث ماشین وصل نمیشه ، اومدم با هندزفری م از رو گوشیم گوش کنم که دیدم اونم شارژش تموم شده و خاموشه.

      من تسلیم این اتفاق گفتم اشکالی نداره این یه فرصته ، از این سکوت استفاده میکنم و خودم با خدا حرف میزنم . کلی باهاش حرف زدم ، ازش سپاسگزاری کردم ، خواسته هام رو بهش گفتم ، ازش مشورت گرفتم یه جاهایی م حتی خودمو براش لوس میکردم :))

      نزدیکای شرکت گفتم مرسی به حرفام گوش دادی رفیق ، توام باهام حرف بزن . دوست دارم صدات رو بشنوم.

      رسیدم شرکت و چون هنوز وقت داشتم برای شروع کارم اومدم تو سایت و گفتم خدایا چی بخونم امروز ؟

      روزی امروز من رو از کامنت ها برسون .

      و اینطور شد که اسم قشنگت که تو لیست پروفایل هایی که ذخیره کردم بهم چشمک زد و من شروع کردم به خوندن کامنت های یکی از یکی بهترت در بخش فایل های دانلودی.

      باورم نمیشه … خدای بی نظیر من

      چی بگم و چطوری بگم که زبانم قدرتی نداره برای انتقال احساسم

      دونه دونه خدا با کامنت هایی که میخوندم داشت جوابم رو میداد و باهام حرف میزد.

      من صدای خدا و پیغامش رو در قلبم از بین کامنت هات دریافت میکردم .

      خدارو صدهزار مرتبه شکر که امروز شما پیام رسان هدایت های من بودی عزیزم :)

      همیشه از دیدن صورت زیبات و خوندن کامنت های توحیدی ت حالم عالی میشه .

      بهترین احوال رو برات از خدا میخوام سارای دوست داشتنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: