چه موضوعی را باور کرده ای؟ - صفحه 37
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/06/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-06-10 07:50:062024-06-10 07:54:09چه موضوعی را باور کرده ای؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
آقای عباس منش این رو هم به یاد داشته باشید که شما می بایست در کنار توضیح دادن نقش باورها در روند موفقیت فرد، نقش ژنتیک ها و توانایی هایی مغزی مرتبط با تخصص های مختلف در دنیا رو هم یادآور بشید.
مثلا این یک حقیقته که هندی ها مغز مرتبط تری جهت یادگیری ریاضی و کامپیوتر دارند. حالا شما بیا بگو مریم میرزاخانی یا داوینچی هم از بهترین ریاضی دان های تاریخ بودند. باشه اما بازهم مثال های موردی شما نمیتونه ناقض قانون من باشه.
یا مثلا ایرانی ها و روس ها استعداد کُشتی بیشتری دارند.
یا همون افریقایی ها در ورزش های تنفسی و استقامتی عملکرد بهتری دارند.
شما دارید نقش انتخاب طبیعی رو نادیده می گیرید و فکر میکنم خیلی غرق در موضوع قدرت باورها شدید.
شما اصلا فکر می کنید چرا جنوبی ها یا افریقایی ها صدها و هزاران ساله که ساکن مناطق صعب الحیات هستند؟
اصلا بنظر شما فرق اساسی یک نهنگ و یک فیل در چه هست؟
فرق در انتخاب طبیعی هست.
هزاران و میلیون ها سال طول کشیده تا حیوانات و انسان ها شکل بگیرن و محل زندگی شون رو انتخاب کنند. حالا شما فقط میخواید با یک ابزار باور، کل این حقایق رو زیر سوال ببرید؟
من با بخشی از صحبت شما موافقم.
اون هم برای کسانی که به اندازه کافی و درست در مسیری که انتخاب میکنن استعداد ذاتی هم داشته باشن و بعد با استفاده از شنیدن تجربیات یا ساختن انگیزه های بزرگ، در مسیر رسیدن به هدفشون حرکت کنند.
مثلا خود شما استعداد زبان و علوم انسانی رو ندارید و قول میدم هنوز هم بعد سالیان که در امریکا زندگی می کنید، نمی تونید با لهجه امریکایی غلیظ و صحیح یک فایل انگلیسی رو روان ضبط کنید.
آقای عباسمنش ، فرق هست بین یک قهرمان و یک کسی که تمام تلاش خودش رو میکنه.
ما باید آدم ها رو به مناسب ترین مسیر منطبق با شخصیت و ترجیحات روانی و استعدادهای ذاتی شون ترغیب کنیم و صرفا آکسان گذاری روی تک موضوع قدرت باورها، کار صحیحی نیست.
خدا قوت
موفق و روشن و پیروز باشید
با صحبت شما موافقم
به نظر منهم خصوصیات برجسته و قوی انسان توسط ژنتیک به نسلهای بعد منتقل میشه
(این خصوصیات میتونه مثبت یا منفی باشه )
اگر قانون تکامل که خود ایشان بسیار روی این موضوع تکیه میکنند درست باشه پس نباید نقش ژنتیک را نادیده گرفت چرا که قانون تکامل نسلها را هم در بر میگیره
بله ممکنه در یک منطقه جرافیایی(یا نژادی…) مردم در کشتی یا هر ورزش دیگری دارن تکامل پیدا میکنن و این توی خونشون هست
البته من ایمان دارم که “اراده انسان و تجسم خواسته ها” میتونه از اونها بگذره و شرایط را تغییر بده برای همین هم در این مسیر کنار هم هستیم
(همیشه میتونیم مثال نقض پیدا کنیم چون انسانها هیچوقت مثل هم فکر نمیکنند و اراده یکسانی ندارند)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو و هم خانواده ای های نازنین!
مدتی بود که توفیق نوشتن در این مکان مقدس رو نداشتم. یه جورایی دارم رویاهامو زندگی میکنم. دونه دونه دارم به لطف الله به خواسته هام میرسم. من دو تا خواسته ی مهم داشتم که سال ها منتظرش بودم، یکی داشتن شغل مرتبط با رشته م و یکی داشتن شریک خوب زندگی. الان یک کار با درآمد خوب توی یکی از بهترین دانشگاه ها و بهترین شهرهای آمریکا دارم…
من عاشق ساحل بودم و اینجا کلی ساحل دور و اطرافشه با هوای مطبوع…
من عاشق آفتاب بودم و الان توی محوطه ی دانشگاه زیر آفتاب ملایمی که زیاد سوزان هم نیست نشستم و دارم این کامنت رو می نویسم…اینجا مثل یک باغ میمونه انقدر که فضای سبز و درختای زیادی داره. خدایا شکرت!
من دنبال یک پارتنر خوب بودم و خدا الان یک فرشته رو وارد زندگیم کرده که هر روز به خاطر وجودش خدا رو شکر می کنم. خیلی از ویژگی هاش دقیقاً همون چیزیه که من قبلاً تصور و تجسم کرده بودم…الان می فهمم تجسم با احساس خوب چه قدرتی داره و باید بیشتر از این قدرتی که خدا بهم داده استفاده کنم. یه نگرانی هایی در مورد کارم دارم ولی مدام سعی می کنم به خودم یادآوری کنم که یاسی، این تویی که شرایط رو میسازی…اگه فکر کنی که قراره سخت پیش بره، سخت پیش میره! هیچ عامل بیرونی روی شرایط زندگی تو تاثیرگذار نیست…فقط تویی که با افکارت، با فرکانس هایی که به جهان هستی میفرستی داری روز به روز و ثانیه به ثانیه ی زندگیت رو خلق میکنی! چقدر این آگاهی آرامش بخشه (چشمای قلبی) خدایا شکرت به خاطر این قانون، به خاطر اینکه ما رو خالق زندگیمون قرار دادی.
خدایا ببخش منو اگر اونطور که سزاوار توست شکرت رو به جا نیاوردم و گاهی فراموش کردم که هرچه دارم از توست!
خدایا، شکرت به خاطر خانواده ی فوق العاده ای که دارم و اینکه با هم هم فرکانس هستیم و می تونیم در مورد قوانین هستی باهم صحبت کنیم.
خدایا شکرت به خاطر خواهرای عزیزم که خیلی به هم نزدیک هستیم و همیشه پشت همیم و از همدیگه انرژی میگیریم.
خدایا شکرت به خاطر نعمت بزرگ سلامتی، اینکه من میتونم به راحتی نفس بکشم، بخوابم، راه برم…خدایا شکرت که اعضا و جوارح من درست کار میکنن تا بدن سالمی داشته باشم و بتونم به راحتی فعالیت کنم.
خدایا شکرت که منو با استاد عباسمنش عزیزم آشنا کردی و هدایت کردی به این مسیر تا جاهل از دنیا نرم، مثل 99٪ مردم جهان!
خدایا شکرت به خاطر اعضای توحیدی این سایت که دُر و گوهر از نوشته هاشون میباره و قلب من رو روشن میکنه و اینسپایر میکنه برای نوشتن.
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا ! دل هایمان را پس از آنکه هدایتمان فرمودى منحرف مکن ، و از سوى خود رحمتى برما ببخش ; زیرا تو بسیار بخشنده اى .
رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
پروردگارا ! ما ایمان آوردیم ، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین رحم کنندگانى
رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَهً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
پروردگارا ! رحمتى از نزد خود به ما عطا کن ، و براى ما در کارمان زمینه هدایتى فراهم آور .
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
پروردگارا ! بر ما صبر و شکیبایى فرو ریز، و گام هایمان را استوار ساز ، و ما را بر گروه کافران پیروز گردان
عاشقتونم استاد جان، به امید روزی که با نتیجه های بیشتر در آغوشتون بگیرم (قلب قلب قلب)
بنام خالق زیبایی ها
سلامی همراه با عشق به وجود نازنینت یاسمن جان چقدر خوشحال شدم یا بهتر بگم ذوق کردم که به دوتا از خواسته های مهمت رسیدی عزیزم با تمام وجودم موفقیتت در پیدا کردن شغل مرتبط بارشته ات وهمچنین ورود یه فرشته نازنین یه همراه وهمگام همیشگی به زندگیت را تبریک میگم
امیدوارم از این پس هرروز شاهد ذوق واشتیاقت از رسیدن به خواسته هات باشیم
بهترین بهترینها را برات آرزو میکنم چون تو بهترینی ولایق بهترینها
سلام به فهیمه ی عزیزم!
بی نهایت ازت سپاسگزارم برای جواب قشنگی که برای دیدگاهم نوشتی (چشمای قلبی)
خدا رو شکر میکنم که منو به این مسیر و این سایت هدایت کرد تا قلبم روشن بشه از وجود دوستانِ بهشتی مثل خودت!
من هم در پناه خدا بهترین ها رو برات آرزو می کنم عزیزم (بوس و بغل)
سلام به خواهر کوچولوی قشنگم با یه عالمه عشق و بوس و بغل
یاسیِ عزیزم چقدر برات خوشحالم:) چقدر خدا رو شکر میکنم به قول خودت برای قوانینِ قشنگش و اینکه ما رو خالق زندگی خودمون قرار داده و بینهایت تحسینت میکنم برای اون مدتی که منتظر خواسته هات بودی و تونستی ذهنتو کنترل کنی و تا حد توان طبق قوانین عمل کنی و طبیعتا نتیجه گرفتی، قانون لاجرم کار میکنه:)
چقد این فکتِ قشنگیه و چه نعمت بزرگیه:) خدایا هزار بار شکرت
نتایجت نوش جان و گوارای وجودت… و بیش باد؛)
انشالا همیشه همینجوری باشه که گفتی دارم رویاهامو زندگی میکنم :)
و به قولِ کلیشه ایِ معروف، آرزوهات خاطره هات بشن آجی قشنگم
دوسِت دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه بوس بوس بوس
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عشق
چطور خدا رو سپاسگزاری کنم به خاطر این همه اگاهی در این فایل ..
شما در همه ی فایلهاتون دارین اصل رو فریاد میزنین .اصل قانون باوره .بیا و ببین چه باورهایی داری و در چه فرکانسی هستی .
چقدر این کلمه و جمله اشناس …اما ما چقدر متعهدانه داریم روی باورهامون کار میکنیم
خدای من اشک از چشمانم جاری شد چند روزی هست که دوباره با خودم درگیر شدم و از خداوند هدایت خاستم و این فایل بی نظیر همچی رو کامل کرد .لیلی فقط باورهاتو بشناس و باورهای قوی تری بساز
یک باوری که سالهاس دارم و این باور تقریبا 15 سالی هست که با منه اینه که خداوند همه ی مسایلی ک من باید بدونم رو بهم میگه .قبل از اشنایی با سایت شما همیشه خواب میدیدم و توی خاب همچی رو میفهمیدم حتی در مورد اطرافیانم و همیشه در هر موردی که سوال داشتن میگفتن ببین خواب نمیبینی برامون !..و بعد لز اشنایی با سایت و باورهای قدرتمند کننده در مورد خداوند که با ما صحبت میکند این موضوع هم در من رشد کرد و صدای خداوند رو خیلی راحت میشنوم و هدایت میشم بازهم حتی در مورد اطرافیانم .تقریبا همه ی اونایی که منو میشناسن هر سوالی که دارن رو از من میپرسن و جواب هم میگیرین و در مورد خودم هم همینطور همیشه سوالهای من جواب داده میشه اون هم به راحتی .باور معنویت من خیلی خوب بود از اول با خدا دوست بودم و همیشه نزدیک و درون خودم حسش میکردم ..
حالا هم که دارم روی خودم کار میکنم رسیدم به محدویت احساس لیاقت که دوره احساس لیاقت رو با عزیز دلم خریداری کردیم و بسیار عالی و بی نظیر بود برام .خصوصا در مورد نجوای ذهنی ک بیشتر خودم رو شناختم و از لحاظ درونی واقعا تغییر عالی داشتم برای خودم
الان هم دارم روی باورهای ثروت ساز کار میکنم که با هدایت خداوند فهمیدم یکی از باورهای مخربم این هست که با ثروت مند شدن رابطه ی عاطفی ام بهم میخوره و دیگه رابطه عاشقانه ندارم …چقدر در این مورد ترمز دارم خدای من باور نمیشد چقدر توی فیلمهای بچگی دیدیم که ثروتمندا رابطه ی خانوادگیشون بهم ریختس و هرکدوم برای خودشون زندگی میکنن و رابطه ی عاطفی مناسبی ندارن و همیشه از بچگی شنیدیم که هرچه قدر ثروت مندتر میشن فاصله ایحاد میشه و رابطه ها صمیمی نیست و خیلی موارد دیگه در این مورد
خلاصه دوهفتس ک هدایت شدم این یکی از ترمزهای اصلی منه که جلوی ورودی درهای نعمت بیشتر رو در زندگیم گرفته .
و من دوهفتس ک دارم روی این باور کار میکنم باورهای مناسب مینویسم و تکرار میکنم الگوها رو نشون ذهن میدم ولی بعد از دوهفته یه تصویر دیدم ک انگار خودم دو دست خودم رو گرفتم و دارم ب زور خود دیگرم رو میکشم و اون هم پاهاشو محکم گذاشته و داره مقاومت میکنه ..خدای من چقدر این ذهن سیمانی شده و این باور قدرتمند .ولی من تعهد دادم و از کار کردن دست نمیکشم و مبارزه میکنم تا این باور رو کمرنگ کنم و باور جدید رو قدرتمند
و این فایل هم برای من بهترین نشانه بود ..
بارهم ممنونم از استاد عشق و زندگی و سپاسگزار خداوند هستم من رو در هر لحظه هدایت و یاری میکنه
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که سمیع و علیم و آگاهه به ذات صدور
خدایی که همه چی رو خودش خلق کرده
همه چی مال اونه
همه چی رو خودش خیلی راحت اداره می کنه
و به همه چی محیطه
خدایی که سمیع و علیم
خدایی که عزیز و حکیم
خدایی که همیشه زنده است و هرگز نمی میره
خدایی که هرگز فراموش نمی کنه
خدایی که بهترین سرپرست و نصرت دهنده است
خدایی که بهترین وکیل و کارگزار
خدایی که غفور و رحیم… خدای نازنین و شیرین و دلبرم… من در طول روز با کانون توجه ام، فرکانس هام بالا و پایین میشه… گاهی ناخواسته الگوهای ذهنم، گفت و گوهای ذهنم فرکانس های ناهماهنگ ارسال می کنن… خدایا تو غفور و رحیمی… این فرکانس ها رو بی اثرش کن و طبق وعده ات تبدیلشون کن به حسنات… خدایا هیچ کس جز تو نمی تونه آثارشون رو دفع کنه…. خدایا تو منو خلق کردی… من هیچی نبودم…. تو بهم گوش و چشم و دل دادی…. تا دنیا رو درک کنم… خدایا الان هم اعتراف می کنم… چیزی نمی دونم… به تو محتاج ترینم… می خوام دستمو بگیری… ببری تو مسیری که لیز بخورم و لذت ببرم و به خواسته هام برسم… رب من… من تو رو از تو می خوام….
ارباب من…. این ذهن من که با عوامل بیرونی هویت گرفته…. وقتی یه عاملی بیرونی … یکی از نیازهاشو تامین می کنه… بهش وابسته میشه… مطیعش میشه…. مثل شغل… مثل همسر… مثل لایک های دیگران… مثل پول… و هزاران چیز دیگه… و اونو بت می کنه…. و برای رضایتش تلاش می کنه و تسلیمش میشه و رفتارش شرک آلود میشه….. خدایا این ذهن من نمی دونه که این عوامل بیرونی رو تو خلق کردی…. اونا بدون تو هیچن…. قدرتی ندارن که….
نازنیم دلبرم… یاری ام کن تا از دو دوتا چهارتا ذهنم رها بشم و غرق بشم در نور ایمان و توکل و هدایت های تو
آمین ️
سلام سلام … سلامی از جنس نور به استاد عزیزم که مشتاق تر از ماست برای رشدمون… سلامی از جنس نور به خانم شایسته عزیزم که هارون استادمونه…. سلامی از جنس نور به رفقای عزیزم که بی نهایت دوسشون دارم….
سلامی از جنس نور به ورژن جدید خودم…
آماده باشید برای یه کامنت طولانی هدایتی… ولی ارزشمند و پر از اگاهی… الهی شکر برای این صلاه
باور اشتباه اینکه، ژن خالص برده های آفریقایی باعث شده بود که 40 سال همیشه در مسابقات دو ماراتون اول میشن این باور استباه بود چون همون برده ها در برزیل همچین توانایی ندارن و عوامل محیطی بوده که باعث موفقیت اونا شده نه ژن خالصشون… ولی همین باور اشتباه، به نفع اونا شده و همیشه نفر اول میشن.. یعنی یک باور اشتباهی که قدرتمند کننده است…. پس نتیجه می گیرم… اگه خودم یا فرزندم باور قدرتمند کننده داریم که مبنای علمی نداره یعنی باور درستی نیست… باورمون رو خراب نکم… چون در خدمتمونه و به نفعمونه
ما معمولاً در باورهای محدود کننده غرق شدیم…. که اون باورها درست نیستن هاااا ولی به ضرر ما کار می کنن….
در حوزه سلامتی:
طایفه ما همشون سرطان می گیرن… چون اکثرشون با سرطان مخصوصاً گوارشی فوت کردن… و دکترا میگن که بابد زود به زود ازمایش بدیم چون مستعدش هستیم…. منم کم کم داشتم باور می کردم… الهی شکر هدایت شدم به قانون سلامتی… و قانون جسم باشکوهم رو فهمیدم… و این باور ریشه ای شکست… ولی خواهرام و برادرام اینو باور کردن…
من باور کرده بودم که ما خانوادگی چاقیم… آب هم بخوریم چاق میشیم… و هر روز شاهد چاق شدنم بودم… مخصوصاً از زمانیکه زایمان کردم… چون معتقد بودم بعد از زایمان سزارین دیگه شکم اب نمیشه… اتفاقا دو روز پیش تو باشگاه دخترم یکی از مادرا که خیلی چاق بود می گفت: ما ژنتیکی چاقیم و بعد از زایمان سزارین وحشتناک چاق شدم… ژنتیکی فشار خون داریم…. یاد گذشته ی خودم افتادم… خدایا شکرت که هدایت شدم به اگاهی های دوره قانون سلامتی…
من معتقد بودم و الان هم هستم که اگه کسی سرما بخوره، اطرافیان هم سرما می خورن… چرا میگم الان هم این اعتقاد رو دارم؟؟ … چون وقتی سرما می خورم به پسرم و دخترم و همسرم میگم: نزدیک من نشید… اعتقاد دارم اگه از حموم دربیام و موهام خیس باشه، سرما می خورم…. اگه باد کولر بزنه به بچه ها و شب پتو روشون نباشه، سرما می خورن…. وای خدای من این همه باور اشتباه که محدودم می کنه و به ضرر من کار می کنه
من اعتقاد دارم که طایفه ما موهای کم پشتی دارن… و دقیقاً هم همینه…
من اعتقاد دارم که دندونای ما خیلی محکمه و به این زودی خراب نمیشه(باور قدرتمند کننده) ولی خیلی زود زرد میشه که با مسواک هم درست نمیشه..
من اعتقاد دارم که خانواده ما هممون خیلی کم آب می خوریم… و به همین دلیل خیلی زود پوستمون چروک میشه…
من باور کرده بودم که آدم حتما باید میوه بخوره… باور کرده بودم که انسان سالم باید سه وعده غذا بخوره، مخصوصاً صبحانه
تو آشپزی باور کردم که علاقه ای بهش ندارم… بنابراین حاضرم هر کاری کنم جز آشپزی…. وقتی مجرد بودم همه ی کارهای نظافتی خونه با من بود تا آشپزی نکنم…. الان هم آشپزی رو دوست ندارم… و این ضربه زده به من… چون الان همسرم یا بچه ها غذایی دلشون می خواد …. من اصلاً رغبتی برای انجام این کار ندارم… خودم که خداروشکر مناسب با جسم باشکوهم غذا می خورم که نیازی به تنوع نداره… وقتی ازم نمیگیره… و خیلی ساده و مفید
در حوزه خوشبختی و روابط:
مامانم که ازدواج مناسبی نداشت و همش درگیر کلی تضاد بود … خواهرام هم همین طور… برادرم هم همین طور… پس منم … که صد البته الانم درگیر کلی تضاد هستم … که اعتراف می کنم الان خیلی خیلی بهتر شده ولی ایده ال نیست…
بارها شنیده بودم و میشنوم که دعوا نمک زندگیه… خب اگه زندگی نمک نداشته باشه، بی مزه است دیگه… و همین کلی ناخواسته جذب زندگیم کرده بود…. بارها شنیده بودم پشت هر مرد موفقی، یه زن خوبه… و این باور منو تشویق می کرد، خودمو مسئول کارهای همسرم بدونم و اگر همسرم اشتباهی می کرد، من خودمو سرزنش می کردم که چرا حواسم بهش نبود مثل یک مادر…. من بارها شنیده بودم که زن باید تابع شوهرش باشه… زن اگه بدون اجازه سوهرش بره بیرون، فرشته ها لعنتش می کنن… اگه شب بخوابه، در حالیکه شوهرش ازش ناراحت و ناراضی، فرشته ها لعنتش می کنن… بارها شنیده بودم که وقتی شوهر میاد خونه، زن باید مل برنامه هاش رو تعطیل کنه و بشینه کنار شوهرش…. همین باور آخر باعث میشد وقتی همسرم می اومد خونه من حالم بد میشد چون می ترسیدم بیاد گیر بده چقدر نو گوشی هستی… چقدر می نویسی… چقدر فایل گوش می کنی… البته اینو چند روزی میشه که فهمیدش…
من باور کرده بودم که پسرا فقط مایه اذیت پدر و مادرا هستن… تنبل هستن… به خاطر درس خوندن پوست پدر و مادرشون رو می کنن… قلدرن… و کلی باور مخرب دیگه… البته اینم یک ماهی هست کشفش کرده بودم
من معتقد بودم که هر کی تو خونه اش بیشتر از یکی بچه داشته باشه… همش با هم دعوا می کنن …. آدمو پیر می کنن…
من معتقد بودم که ما خانوادگی آدم های عصبی هستیم و زود از کوره در میریم…
من معتقد بودم که من مسئول خوشبختی یا بدبختی بچه هام هستم…
من معتقد بودم که اگر سرزنش کنم… طرف مقابل دیگه اشتباهش رو تکرار نمی کنه…
من معتقد بودم که اگر بچه های کلاس درس رو خوب یاد نگیرن یعنی من کافی نبودم… یعنی من خوب درس ندادم… یعنی من مشکل دارم
من معتقد بودم اگه شوهرم غیرتی باشه یعنی منو خیلی دوست داره
من معتقد بودم که اگه پدر خانواده بد باشه، بچه ها بد تربیت میشن… پس عملاً من در تربیت بچه ها خیلی موثر نیستم
من با مقایسه کردن ها در هر حوزه ای می اومدم ارزشمندی خودمو می سنجیدم
من معتقد بودم اگه درخواستی کنم و اجابت نکنه، شخصیتم زیر سوال میره و از ارزشمندیم کم میشه…
مامانم معتقد بود هر چی سنگه پیش پای لنگه… و کلی منطق براش تعریف می کرد… و همیشه هم اتفاق های بد براش می افته…
من معتقد بودم و الانم هست … که هر کی موقعیت شغلی و مالی بهتری داره، لایق احترام و هر کی نداره، بی ارزشه… دارم روش کار می کنم که ارزشمندی آدم ها فارغ از عوامل بیرونیه…
معتقد بودم اگه تو جمع ساکت باشم و حرف نزنم، من آدم بی ارزشی ام… روابط خوبی ندارم…
من معتقد بودم که حرف های من بی ارزش… و به درد کسی نمی خوره… به همین دلیل، احساس می کردم دارم وقتش رو می گیرم… اون حوصله نداره حرف های منو گوش کنه… به خاطر همین تو حرف زدن توپوق می زدم… تند تند حرف میزدم…(ریشه اش دوره نوجوانیم بود که در بین دوستام محبوب نبودم و منو نمی پذیرفتن چون مذهبی بودم و همین باعث شده بود که من باور کنم دوست داشتنی نیستم… هیچ کس دوست نداره با من دوست بشه)…
چون در ایام کودکی دیده بودم که فک و فامیل زیاد خونه ی ما نمیان و میرن خونه ی عموم… پذیرفته بودم که ما دوست داشتنی نیستیم
با اینکه چهره زیبایی دارم و همه اینو میگن… ولی به خاطر تمسخرهایی که در ایام کودکی شدم از طرف داداشم و خواهرم… همیشه فکر می کردم زیبا نیستم… البته الان این باور اصلاح شده
به خاطر سرزنش های بیش از حد پدرم و مخصوصاً مادرم… همیشه احساس می کردم و می کنم که کافی نیستم… قبلاً پدر و مادرم بودن سرزنش می کردن… الان خودم سرزنش می کنم… گاهی همسرم سرزنش می کنه… صد البته الان خیلی عالی شدم.. تا میام خودمو سرزنش کنم، سریع اصلاحش می کنم و نتایج هم نشون میده که فرکانس هام تغییر کرده
باورهای قدرتمند کننده:
من باور دارم و معتقدم که آدم بسیار تاثیر گذاری هستم… یادمه وقتی نوجوان بودم… وقتی دختر خاله ام و شوهرش دعواشون میشد… وقتی من باهاشون حرف میزدم …. آرومشون می کردم
تو جلسه هایی که برای اولیاء برگزار می کردم… بازخوردهای بسیار عالی می گرفتم…. وقتی در برنامه های مختلف مجری بودم…. بارخوردهای خوبی می گرفتم… وقتی در زمان جاهلیتم به عنوان سخنران و واعظ میرفتم مساجد سخنرانی می کردم در مورد ماهواره، کلی نتایج عالی گرفتم… رئیس سپاه منطقه قول داده بود که در ازاء دریافت دیش ماهواره یک دستگاه دیجیتال میده…. ولی فکرش رو نمی کرد که مخاطبا بیش از 200 دیش ماهواره بیارن تحویل بدن… که نتونست رپی قول خودش بمونه و فقط 70 دستگاه دیجیتال داد… ما خودمون خیر پیدا کردیم و دستگاه دیجیتال تهیه کردیم…. چون سخنرانی هام خیلی نتیجه داده بود، ازم دعوت می کردن برم مناطق دیگه هم صحبت کنم….
چه کنیم دوران جاهلیت بود دیگه:))))
یادمه در نوجوانی یک فال متولدین ماه رو خوندم که نوشته بود متولدین ماه بهمن هبچ وابستگی به کسی ندارن… شاید باورش کردم که واقعاً وابستگی به کسی ندارم…
خداروشکر چند هفته ای دارم تمرکزی قرآن می خونم… چقدر عالی و راحت می تونه باورهام رو درست کنه… وقتی فکت های قرآن و علم کنار هم میان دیگه تمومه… ذهنم خاموش میشه… و خیلی راحت می پذیرم… از اونجایی که قرآن باورها رو بارها تکرار می کنه… خیلی عالی برام جا می افته
تو دبیرستان معتقد بودم که من ساخته شدم برای فهم مفاهیم شیمی …. و همین باور باعث میشد برم کتاب های دانشگاهی رو بخونم… درکشون کنم…. و عالیتر از معلم برای دوستام توضیح بدم… طوری که مه بچه ها مشکلشون رو از من می پرسیدن
تو دانشگاه معتقد بودم که مباحث آماری رو خیلی عالی درک می کنم.... باعث میشد بیشتر تحلیل کنم… بیشتر درک کنم… و تو دانشگاه برای بچه ها توضیح بدم… و بازخورد عالی که دریافت می کردم… باعث میشد این باور تثبیت بشه
وقتی مقطع راهنمایی بودم… دوستان و معلم ها می گفتن که خیلی تمیز و مرتب و خوش پوش هستم… این باعث شد باورش کنم… و الان هم همیشه سلیقه خیلی خوبی در لباس پوشیدن دارم و همه تحسینم می کنن
_
باور یه فکری که میلیاردها بار تکرار میشه … یقین… یعنی هیچ جوره مخالفش رو قبول نداری
من استعداد ذاتی دارم در فلان چیز…من ساخته شدم برای این کار…من ساخته شدم برای تاثیر گذاشتن روی انسانها… اگر همچین باوری داشته باشه… مشخصاً روی او چیز بیشتر سرمایه گذاری می کنه…
خواسته و هدفی داری…. باورهای هماهنگش هم داری… خیلی راحت بهش میرسی
یه ادمی که باور نکرد، سیاه پوست ها نسبت به سفید پوست ها ژن برتری دارن… این بذری بود که دیگران می خواستن تو ذهنش بکارن… و نتیجه شد قهرمانی
اصل: اون چیزی که می پذیری و باور می کنی… میشه واقعیت های زندگیت
من چه چیزهایی رو پذیرفتم که داره به من ضربه میزنه؟؟ ببین چه بذرها و باورهایی رو تو ذهنت کاشتن؟؟
چرا من پذیرفتم گناه کارم و خدا منو دوست نداره؟
چرا من پذیرفتم که آدم بی ارزشی هستم ؟؟
چرا من پذیرفتم که خدا انسان های ثرتمند رو دوست نداره؟؟
چرا من پذیرفتم که خلق ثروت کار سختیه؟؟
چرا من پذیرفتم که یادگرفتن زبان انگلیسی خیلی سخته؟؟
چرا من در روابط پذیرفتم که دوست داشتنی نیستم؟
چرا من پذیرفتم که غذا باید متنوع باشه یا اصلا چرا پذیرفتم که غذا فقط برای لذت بردنه؟؟
چرا پذیرفتم ورزش کردن کار سختیه؟؟
چرا باور کردم و پذیرفتم که اعداد و ارقام تو ذهن من نمی مونن؟؟
چرا باور کردم که با سرزنش کردن، اون شخص دیگه اون کار رو تکرار نمی کنه؟؟
چرا باور کردم که باید دیگران رو نصیحت کنم؟؟
چرا باور کردم که وقتی مفید و ارزشمندم که روی دیگران تاثیر مثبت بزارم؟؟ یا وقتی ارزشمندم که لایک دیگران رو بگیرم؟؟
چرا باور کردم که من آدم دوست داشتنی نیستم و هیچ کس دوست نداره با من باشه؟؟ خونمون بیاد؟؟
جهان ماشین اثبات باورهای منه
اگر من چیزی رو باور کنم… می تونم رویاپردازی کنم… می تونم حرکت کنم… می تونم ریسک کنم… می تونم بزنم تو دل ترس هام…
طرف داره برای المپیک تلاش می کنه… و 75 درصد معتقد بودن که ژن خوب تاثیر داره… یعنی قبل از مسابقه تو ذهنشون باخته بودن…
هر حرفی که میشنوم اصلا به این فکر نکم اون طرف کیه… به این فکر کم که این حرف و باور به من کمک می کنه…. یا ضربه میزنه…
اگه کمک می کنه اون حرف رو بگیرم… اگر ضربه میزنه، رهاش کنم…. مثلاً این حرف که ایرانی ها ساخته شدن برای پول ساختن… اینو می پذیرم نمیرم دنبال علمش که درسته یا غلطه… اره درسته… حرفت دقیقاً درسته
مثال: اگه فلان روز به دنیا اومده باشی.. فلان بدبختی رو داری و … هر چیزی که بگه تو در این زمینه مشکل داری… اصلاً نشنو… طالع بین.. فالگیر و ستاره شناس… من خالق زندگی خودم هستم
علیرضا دبیر: تا حالا هیچ کس نبوده که بعد از جراحی کتف برگرده به کشتی…. حتی اگر این باور علمی باشه و درست باشه…. باور درستی نیست… گفتنش جایز نیست… شاید حسن یزدانی اولین کسی باشه که این باور رو بشکونه
باید بشینم ببینم چی می خوام؟؟… بعد ایده ها میاد به شرط اینکه به خواسته هام فکر کنم… نه اینکه به محض فکر کردن به خواسته هام بگم نه اینکه نمیشه….
من می خوام یه رابطه ی خوب داشته باشم ولی….
من می خوام مهاجرت کنم ولی…
من می خوام سلامتی داشته باشم ولی..
من می خوام شغلم رو استارت بزنم ولی...
ببین این ولی ها از کجا نشأت گرفته؟؟ ببین چه باورهایی رو داره نشون میده؟؟ ببین چطوری می تونی تغییرش بدی؟؟
به نام خدای عزیزم
سلام به همه استاد خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم
سلام به خانم محمدی مهربان
ممنون که این همه باور نوشتید که میتونم بگم هشتاد درصد باورهامون مثل هم بود
البته که قانون این رو میگه که باید من جذب این کامنت زیبا میشدم
چقدر به من در پیدا کردن باورهام کمک کردید و از شما ممنونم که این کامنت رو نوشتید که نشون میده چندین بار با تمرکز فایل ضبط شده بی نهایت عالی استاد رو دیدید.
خدایا شکرت که راهی جلوی پام گذاشتی تا بتونم دوباره ازت تشکر کنم
خدایا بینهایت شکرت.
بنام خداوند یکتا مهربان
سلام به استاد عزیز و یار مهربونش
سلام به همه دوستان عزیز سایت الهی
چند روز پیش که این فایلو دیدم رفتم چند تا باور نوشتم که بیام کامنت بزارم اما نمیدونم چی شد با وقت نکردم یادم رفت بنویسم الان خدا بهم گفت برو تو سایت در حالی که جلسه سوم تکمیلی دوره احساس لیاقت و گوش میدادم اومدم برم کامنت بخونم که یهو گفتم بزار بقیه کامنتهای این فایل جدید و بخونم و برم کامنتشو بنویسم
نمیدونم شاید الان خداوند این همزمانیو بوجود اورد که من کامنت بنویسم
فایل این جلسه استاد در مورد باور صحبت کردند که اگه یه باوری غلطه اما در جهت پیشرفتته سعی نکن تغییرش بدی و ادامه اش بده
مهم نیت توعه که چطور به مسیله نگاه کنی و باود اونو بسازی
استاد خیلی از باورهایی ک به ما گفتن از بچگی خیلیهاشون اشتباهه و به خورد مغز ما دادن و ماهم پذیرفتیم و الان که تو این سایت هستیم و داریم رو خودمون کار میکنیم باید 100 خودمون بزاریم که باورهامونو کم کم تغییر بدیم
چن تا باور مثبت من دارم که ناخوداگاه ساختمش از بچگی و هرکیم میبینه منو اون باور بهم میده
مثلا من چهره بی بی فیسی دارم الان که 42 سالمه
بخدا عین یه دختر 15 سالمه ام از لحاظ چهره و اندام انقد که ظریف و بی بی فیسم و هرکسیم منو میبینه بهم میگه ازاده هی پیر نمیشه و تا میاد جوانتر میشه و عین یه دختر 15 سالسه اس
من خودمم اینو واقعا باور دارم و جالب اینه که من 90 درصد دوستامم از خودم کوچکترن و خواستگارامم همین طوره 80 درصدشون
یه خاطره الان یادم افتاد دوران دبیرستان یه دوست صمیمی داشتم همسایه ام بودیم و یک سال از من کوچکتر بود و ایشون ی دوست داشت ک دوست منم شده بود همیشه به من میگفت تو خیلی خوشگلی و با نمک
بینی باریک صورت ظریف چشم خوشگل دهن کوچک داری(شاید اولین کسی بود اینطور با حزییات از من تعریف میکرد )و من قبلش اصلا باور نداشتم اینطور بودم همیشه میگفتم من لاغرم البته که اینو تغییر دادم و اون باوری ک دوستم به من داد ناخوداگاه من باورش کردم و الان همه بهم میگن خیلی خوش اندامی خوشگل و بانمک و بی بی فیسی و تکرار و ملکه ذهنم شد که واقعا همین طور هستم
ینی میخام بگم واقعا اگه کسی باوری بهت میده ک بهت کمک میکنه سعی کن قبولش کنی مثل همون مثال ک استاد تو این فایل گفت
باور دیگه اینه من ادم بیخیال و شوخ طبعیم و پر از حس مثبت و هرکسی با من باشه حتی باور اول همیشه بهم میگن پر از انرژی و حس مثبتی و از بودن با تو لذت میبربم و شوخ طبع و خوش خنده هستی و همه میگن خیلی بیخیالی از همه لحاظ و اگه دنیارو آب ببره ازاده تکون نمیخوره و بیخیال انگار ن انگار اتفاقی افتاده یتی در این حد
باور دیگه اینه خیلی زود رابطه برقرار میکنم و توانایی بالایی دارم و هرچیزیم سریع یاد میگیرم. و استعداد بالایی دارم در یادگیری چیزی
باور دیگه من همیشه میگم سلامتم و سالم و شاید باور نکنید من از همه اعضای خانواده و فامیل سلامت ترم خدا راشکر و حتی نمیدونم ی سردرد چیه
البته که شاید در حد اینکه یه لحظه ار خواب بپرم سرم در حد یه لحظه درد بگیره ولی سریع خوب میشم بدون قرصی یا فکر کردن بهش
البته که باورهای غلط هم دارم و دارم تغییرشون میدم و هر لحظه خودمو بهبود میدم
اما خداراشکر این باورهای درست زیادی هم دارم که اینجا چند نمونه اشو گفنم
استاد سپاسگزارم که این فایل بی نظیرو رو سایت قرار دادی.اسناد اگ ممکنه فایلهای بیشتری رو سایت بزار دورتون بگردم میدونید چقدر دوستون داریم و وقتی فایل میزارید انگار دنیا رو بهمون میدن
خداراشکر برای این سایت الهی
خداراشکر برای وجود استاد عزیرم و مریم بانوی عزیزو دوستان بی نظیرم
دوستون دارم در پناه الله یکتا باشید
سلام به دوستان عزیزم و استاد عباسمنش عزیز و مریم شایسته نازنین
من از تولدم دچار معلولیت جسمی و حرکتی از نوع سی پی شدید شدم
خدا شکرت با کار درمانی و گفتار درمانی به حدی رسیدم که می توانم کار های شخصی خودم انجام بدم
خانوادام از دوران کودکی به من میگه قند زیاد نخورده چون تو تحرک سریع میگیری من تو سن 20 سال به دیالب نوع 1 گرفتم
توی خانواده ما به من میگه تو با شرایط نه می توانی کار کنی و نه می توانی یک زندگی عالی بساخت
من هم باور کردم این حرف ها درست میگه با خودم گفتم هم سن های خودتون نگاه کن بعد از دبیر بستان همه پسران فاصل رفت استخدام دولتی شد یا معلم شد یا نظامی شدید یا شغل پدران را ادامه داده مثل کشاورزی و…
گفتم تو با دبیلم دیپلم گرافیک رایانه می خواهند چکار کنی هر جای میرفت دنبال کار همه جای میگی ما به شما نیاز نداری سرعت عمل تو برای ما کم هست
من از سال98 با شما و سایت تون آشنا شد با چند تا فایل گوش دادم و از فایل های سایت استفاده کردم
بعد چند ماه ادامه داده به فایل سایت با یک آموزشگاه طراح سه بعدی آشنا شدم بعدی یک سایت آموزش و تمرین کسب و کاری خودم را شروع کردم خدا شکرت من هر ماه بین 20 الی 50 دلار از مارکت درآمد دارم میدونم این درآمدم برای باور علظ من هستی که این قدر کم درآمدم دارم
من دارم روی باور ها کار میکنم تا یک زندگی برای خودم عالی درست کنم الان یک سال عفب افتادم از کاری کردی روی باور خودم چون برای فوت پدرم یک سال افسردگی گرفت ولی دوباره شروع کردم روی خودم کار کنم
من این قدر دوست دارم موفق بشم که یکی دوستان صمیمی استاد و مریم خانم بشه که ساعت ها درباره موفق ها خودم حرف بزنم
با آرزوی بهترینها
رضا معزی
سلام دوست عزیز من
واقعا تحسینت میکنم و برات یه کف مرتب میزنم
پسرعموی منم مثل شماست و خیلی درست نمیتونه بنویسه ولی این وقتی که شما گذاشتی و با گوشی تایپ کردی و اصلا همین که توی بزرگترین سایت موفقیت دنیا عضو هستی بزرگترین و بهترین اتفاقه و معلومه که چقدر خداااا دوستت داره و آدم خوبی هستی
ادامه بده و ادامه بده و ادامه
با آرزوی سلامتی و ثروت و شادی برای شما آقا رضای گل
سلام رضای عزیز
چقدر از کامنتت لذت بردم
مهم نیست چقدر داری الان کسب درآمد میکنی مهم اینه قبلا همین هم نبود پس این نشونه میده تو توی مسیری
پس خودت را لایق بهت زن ها بدون
من الان خودم چند وقته خدا ایده کار بافت مو را بهم داده مهارتشم را یاد گرفتم و متوجه هستم که میتونم خوب انجام بدم ولی چرا هنوز کسب درآمد نکردم پس ترس از موفق نشدن و چیز های شرک آلود دیگه کاری کرده من هنوز 100ت هم کسب نکرده باشم
خب میفهمم اون موقع که استاد میگند ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است یعنی چه
پس منم باید برم تو دل اقدام هایی که نتیجه داشته باشه
مرسی که حس خوب بهم دادی با کامنتت
همیشه بدرخشی
سلام وعرض ادب ..
تحسین کردن را بسیار دوست دارم وهمیشه در این کار با وجد واشتیاق جملاتم رو کنار هم میچینم وامروز
رضا جان سپاسگذارم هستی وبودنت را تحسین میکنم شما قابل تحسین هستین
از مطالعه کامنت شما صبر وصبر کردن را دوباره با وضوح بیشتری درک کردم ممنون دوست عزیز
زندگی زیباست کافیه فقط در بین تمام ناراحتی ها ما بخود بگوییم زندگی زیباست واین آرام آرام تکرار کنیم .این عمل با احساس خوب باشد معجزه میآفریند…
خدا رو شکر میگویم که هستم
با عرض درود وسلام بی پایان خدمت استاد عزیزتر از جان وخانم شایسته مهربان یار همیشگی استاد جان.استاد جان من قبل از اشنایی با شما وقبل از هدایت شدنم به سایت شما واگاهیهای ناب ،بسیار انسان دهن بین وبا شخصییت بسیار باصطلاح خمیری بودم ومخصوصا در زمینه های منفی وغلط ،سریع باورم به سمت قبول گفته ها وسخنان اشتباه سوق پیدا میکرد.وگویا اماده بودم که فلان باور منفی رافقط بشنوم،،بدون منطق ودلیل انرا میپذیرفتم.ودر ادامه مسیر زندگی میتوانید حدس بزنید نتایج را.مثلا درزمینه ثروت که الی ماشاالله به باور غلط ونادرست که ذهن من درخودجای داده بود ومتاسفانه تا سالهای سال ،کارهای بسیار بزرگ وعملکرد عالی در زمینه پیمانکاری ساختمانی،،نتیجه ای جز دویدن ودست خالی ملندن ودراکثر واقع بدهکار شدن.چندین کار شاخص در استان تهران انجام دادم که خیلی از دوستان وهمکاران ساکن تهران از نتایج من تعجب میکردند ومن هم عالم وادم را مقصر ضررهایم میدانستم ،،الا باورهای غلط ذهنی خودم…
در روابط هم باورغلطی که باعث ضربه بدی به من شد این باور غلط بود که کسانی که واقعا عاشق هم هستند به هم نمیرسند وطبق یک قصه قدیمی که الان از بیانش شرم دارم بخاطر فاصله اگاهی که درذهنم ایجاد شده است.اون رابطه درمسیر ازدواج هم به شکل بسیار بد ودرداوری به جدایی انجامید.
در رابطه با ارتباط با خداوند هم باورهای غلط مذهبی درمورد خداوند باعث شد تا همیشه خودم را یک بنده با کولباری از گناه وشرمگین که راه وامید زیادی به نجاتش نیست ببینم.واین هم خیلی من را درموضع ضعف در نماز وارتباطم با خالقم قرار داده بود.مثلا بخاطر دزدیدن گوجه سبزهای باغ همسایه مان در سن ده سالگی در روستا،،من در سن بیست وپنج سالگی احساس گناه میکردم.یا مثلا بعد ازدواجم باوری داشتم که ما چون با هم فامیل هستیم،فرزندانمان دچار مشکل میشوند.واین باور غلط وترس از این اتفاق مرا درشرایطی قرار داد که دوتا از فرزندانم به همین شرایط دچار شدند وبعد از طی یک دوره نزدیک به هفت ماهه از دنیا رفتند.که حالا میفهمم همان خالق مهربان که من ازش ترس وشرم داشتم ،با بردن ان دو فرزندم ،،چه لطفی هم درحق من کرد وهم درحق انها.وباورهای مثبتی که به من کمک کرد به عنوان مثال من باور کردم کهبدن مستعد ورزشهای رزمی دارم وخیلی موفق شدم ومثالهای مثبتم بسیار کوچک وبرای مسایل جزئی زندگی بود.اما باورهای غلطی که به ذهنم راه دادم ،بکلی مسیر زندگیم را دگرگون کرد.واما الان به لطف خدای بزرگ قرار گرفتن درمسیر اگاهیهای شما وتغییر کلی ذهنم،الان نتایج خیای خوبی درمواضع شکست خورده قبلی بدست اوردم وهمچنان در حال پاکسازی این میدان. ذهنی پراز مین های گذشته هستم.استاد من خیلی با زبان ساده از شما تا پای جانم حاضرم قدردانی کنم.وخداوند را روزی هزاران بار بخاطر قرار دادن درمدار اگاهیها شکرگذارم.شما وهمه دوستان عزیزم رابه خداوند منان میسپارم.حسن طهماسبی
به نام یزدان سپهر فروزنده ماه و خورشید مهر
یکی از مشکلات اساسی من اینه از بچگی هر اشتباهی انجام میدادم هرکار نادرست حرف نادرست و هرچیز دیگه
انقدر سرزنش و سرکوفت میشنیدم که تو فلانی تو حواس پرتی تو به جایی نمیرسی و…
که الان که 19 سالمه نتونستم هیچ موفقیتی بدست بیارم و وابسته خانواده هستم
و الان با هر اشتباهی که میکنم خودم شروع به تخریب میکنم و استرس ونگرانی الکی میدم
و خودمو توانمند و لایق ان زندگی که می خوامو نمیدونم و به عبارت دیگه ای ارزششو ندارم
و چیزایی که برای خیلیل عادی حساب میشه مانند رانندگی دوست دختر و… برای من سخته اونم بخاطر ترسیدن و حس ناکافی بودن و ایمان نداشتن به خداوند
در مورد پول منتطرم با پولی که دستم میاد دوره عزت نفس بخروم وروی باور ارزشمندی خودم کار کنم که بقول خدتان اگر تمام باور های موفقیت یک طرف ترازو و عزت نفس یک طرف دیگر بذاریم این عزت نفس که سنگین تره با ارزوی بهترین ها برای هم فرکانسی های عزیزم
سلام بنیامین جان
سپاسگذارم که هستی واین یعنی با ارزش وبودنت زیباست .برای بودنت در این خانواده سبز بزرگ خوشحالم
وحتما آرام آرام چرخه تکامل موفقیت ها رو از کامنت هایت میخوانم امروز را خودت با تفکرات زیبا خودم با تفکرات زیبا میسازم باقی ماجرا را من نمیدونم فقط از لحظاتم سعی میکنم لذت ببرم
کل ماجرا این بود اکنون دوست خوبم سپاسگذارم بابت بودنت سپاسگذارم نوشتی و در این خانواده سبز تمارین وکارکردن رو باور رو نوشتی ومینویسی. سپاسگذارم بابت کامنت خوبت
زندگی زیباست
این جهان منو بسمت کارم هدایت میکند
خورشید ویتامین مورد نیاز بدن نازنینم بهم میرساند
در روز هدایتی فایل مورد نیازم رو گوش میدهم
این منم که با حس خوب اتفاقات خوب جذب میکنم
من هستم با احوال پرسی ومحبت زیبای آدمها رو بر انگیخته میکنم
در این روزها من هستم با تمرکز بر کارهایم از اخبار وحواشی دور میشم
وبسیار باورهای زیبای دیگر که من به شخصه در اول آنها رو در قلبم با روح زیبایم مرور میکنم فقط مرور میکنم کافیه جهان درست به موقع داره جوابمو میده ومن ایمان دارم زندگی فقط زیباییه …
سعادتمند سلامت وشاد باشی
سلام خدای مهربان و قشنگم
سلام به استاد عزیزو بانوشایسته و دوستان هم فرکانسی در این سایت الهی
موضوع این فایل
چه موضوعی رو باور کرده ای
خداروشکر که هدایتم کرد که اولین کامنتم رو اینجا به یادگار قرار بدم
من به هدایتهای خداوند باور دارم
من باور دارم زنی قوی و ثروتمند هستم
من باور میکنم که هرآنچه را که باید بدانم به راحتی برایم آشکار میشود
من سالم و تندرست و سرشار از انرژی مثبت هستم
خدایا شکرت که هدایت شدم و این کامنت رو امروز نوشتم از خدا میخوام کمکم کنه که بیشتر کامنت بنویسم
1403/03/25
سلام بر عزیزان بهشتی
سلام استااااد خوشتیپم سلام مریم جانم که کلی دلم براتون تنگ شدههه
از وقتی که فایل اومد روی سایت لحظه شماری میکردم زودتر ببینمش چون نت وای فای خونمون هنوز وصل نبود و با خطم انتن دهی قوی برای دیدن فایل نداشتم
خلاصه در زمان مناسبش هدایت شدم به دیدن این فایل ارزشمند و باز هم نشانه ای برای شخص من که دارم روی روانشناسی ثروت 1 بطور جدی کار میکنم
خدایا شکرت واقعا اصلا کلیدهای فایل و خوندم و موضوع فایل و کلی ذوق کردم
به به عجب هوایی
نکته مهم تا تایم 9 یا 10 دقیقه فایل اشاره شد
*اگه باوری کمک میکنه که تو به هدفت برسی حالا اون باور اشتباه باشه اما به تو ازاری نرسونه و باعث بشه پیشرفت کنی و تو ندونی که اشتباهه این باعث رشد تو میشه چون باور خیلی خیلی مهمه
چون باور اگه در جهت مثبت باشه و به نفع تو باشه هیچ اشکالی نداره
و نخواه که باورش و خراب کنی
در رابطه با همین مثال دیابت من یه مثالی بزنم
یادمه زنعموم تعریف میکرد مادرش دیابت داشت و اونا بهش نگفته بودن که نترسه اما نمیزاشتن قند مصرف کنه میگفتن برات خوب نیست یروز که خونه نبودن حالا نمیدونم چیبوده دقیق اینا حواسشون نبوده چی یه جعبه شیرینی بالای یخچال پنهان کرده بودن مادرشون دیده و ازونجایی که خیلی منعش کردن از شیرینی جات ایشونم یه دل سیر شکمش و مهمون شیرینی ها کرده و شبش که متوجه شدن بچه هاش با ترس و نگرانی از مادرشون پرسیدن که خوبی و مادرشونم صحیح و سالم تا چند روز بعدش هیچ حالت مریضی یا حال بدی نداشته
یا مادربزرگ من خیلی خیلی غذاهاش و چرب میکرد خدابیامرز تو سن بالا همیشه ته دیگ های پرچرب نوشابه جز غذاهاشون بود وقتی سر یه موضوعی مریض شد و رفت بیمارستان دکترش گفته بدنش اصلا چربی نداشته یا اصلا قند یا بیماری های که اکثرا میگن تو سنین بالا افراد پیدا میکنن و نداشت و از غصه و ترس غم راهی بیمارستان شد و فوت کرد نه بیماری های دیگه
حالا برعکسش باوری که خوبه و دنبالش میکنیم معمولا تو خانواده ما همه مون دندونهای خوبی داریم و خدا رو شکر خیلی خیلی کم پیش میاد بریم دندونپزشکی و اینو منم دل به دل باورهای خانواده میدم و دنبالش میکنم و همه جا هم ازش میگم :))
یا مثلا موی طبیعی و خوشرنگ و سالم یا قد بلند
و نگم که کلی باورهای اشتباه هست که باهاش در جنگم و مخرب هستش بیشترشم مالی هست
یه موضوع دیگه هم یادم اومد شاید خیلی ربط نداشته باشه اما اومد به ذهنم
من برای اموزش ابرو پیش استادم وقتی داشتم تمرین میکردم یه حالتی رو یاد داد که سخت بود و گفت البته این حالت هم میتونین یاد بگیرین ( یه حالت ساده تر) اما من دارم سخت تر و یادتون میدم که اول سخته رو بلد باشید کامل بعد یاد گرفتن اون یکی حالت کار راحت تری باشه براتون این برای من خیلی جالب بود اینکه تو جوری کاری که میخوای انجام بدی و یا بگیری که اعتماد به نفست بره بالا اگه یهو یه جا ازت حتی یه نفر مدل سخت تر خواست تو با تسلط کامل یادش بدی ( واقعا نمیدونم چرا اینو گفتم اصلا چه ربطی داشت )
در ادامه باورها میتونم به این اشاره کنم منو خواهرم تو یه خانواده از یه ژن از یه پدر و مادر هستیم خونمون یکیه اما بحث باورها نتایج و شرایط زندگی ما رو متمایز میکنه حتی با وجود اینکه جفتمون تو سایتیم و جفتمون در یه زمان و به یه اندازه روی خودمون کار میکنیم ولی چیزی که جواب میده برای ما باورهامون نسبت به موضوعات مختلف هست
مثال میزنم :
من در بحث روابط عملکردم زمین تا اسمون متفاوته اما خواهرم یکم از من محدودیتش تو این زمینه بیشتره مثلا من خیلی تو ارتباط گرفتن و تو بررسی شخصیت افراد سخت نمیگیرم اما ایشون خیلی بالا پایین میکنن که حتی یه سلام احوالپرسی ساده با یه سری اشخاص داشته باشن
مثلا من چون خودم باور داشتم و هم خیلی اینو بهم خوروندن که روابط اجتماعی فوق العاده داری و راحت با افراد ارتباط برقرار میکنی و توش خیلی خوبم و همیشه دایره روابطم گستردست و کیفیتش بالاست
اما خواهرم برعکس منه
حالا ایشون تو زمینه دقت و جزییات و بررسی موضوعات و مسایل و البته حل مسایل و داشتن منطق عالی هستن اما من اصلا ادم جزیی نگری نیستم خیلی اهل حل مسیله با بررسی با دلیل ومنطقی نیستم
حالا اینا مثال بود یه عالمه مثال های ریز و درشت هست که شاید یسری هاش و اصلا نشه گفت میگم خواهرم چون نزدیکترین فردی هست که میشناسم و میتونم موشکافی بگم اخلاق و خصوصیاتش و
باور قدرتمند کننده ای که ساختمش اینکه همیشه به این فکر میکنم که فقط و فقط خودم هستم که میتونم شرایطمو تغییر بدم و ادمی هستم خیلی وابسته به دیگران نیستم شاید برای همین معمولا روابط خوبی رو تجربه میکنم و هرموقع که وابسته شدم نتیجه ش هم کاملا سیلی زده بصورتم الانم دارم باورهای توحیدی رو تو خودم میسازم چون میدونم اصل و اساس هست
باور محدود کننده و بقول شما ولی های زندگیمم که دچارشم معمولا خیلی زیادن
اینجوری میگمشون :
من نباید اینو بپذیرم که معمولا ادمی ام که دیر اقدام میکنم برای هرچیزی و اجازه میدم ترسها بیشتر رشد کنن در من
من نباید بپذیرم که خودم تواناهایی خاصی برای ثروت ساختن ندارم
من نباید بپذیرم که فرصتها محدودن و باید عجله کنم
* من نباید بپذیرم که عوامل بیرونی در موفقیت و رشد من تاثیر دارن
* من نباید بپذیرم که نمیشود نامحدود ثروت داشت اتفاقا باید بپذیرم و اینو باور کنم ثروت مثل اکسیژن نامحدود هست
استاد عزیزم از چهل و شش دقیقه ای که وقت گرانبهاتون و گذاشتید و مطالب ارزشمند و این قوانین اللهی رو در اختیار ما قرار دادید بینهایت ممنون و سپاسگزارم باید این فایل و بارها و بارها گوش بدم و باورهای قدرتمند کننده مو تو دفترم بنویسم و روشون تمرکز کنم و باورهای محدود کننده هم همچنین و تلاش کنم که از بین ببرمشون با کمک شما و هدایت خداوند مهربونم
خدایا شکرت سپاسگزارم ازتون استاد