سرمایه اصلی شما چیست؟!

سلام دوستان عزیزم

خیلی خوشحالم که یک فایل دیگه از شما رو دیدم و شنیدم و بسیار تاثیرگذار بود. از خانم شایسته عزیز هم ممنونم که این پیشنهاد عالی رو دادند.

من همیشه آدم صادق و درستکاری بودم همیشه همه کارهایی که بهم میدادن رو به نحو احسن انجام میدادم. رویاهای بزرگی برای پیشرفت تو سرم داشتم که البته ثروتمند شدن زیاد پر رنگ نبود توش فقط از اینکه کارهای مهمی رو انجام میدادم که اطرافیانم نمیتونستند انجام بدهند و مورد تحسین قرار میگرفتم لذت میبردم و این احساس رو داشتم که از پس هرکاری برمیام. تو دانشگاه همیشه مورد احترام و تحسین اساتید بودم و هر پروژه ای رو تحویل میگرفتم با اینکه هیچی ازش نمیدونستم حتی گاهی عنوان پروژه هم نشنیده بودم اما ایمان داشتم که میرم مطالعه میکنم یاد میگیرم و انجامش میدم.

اما وقتی خواستم وارد بازار کار بشم با هرکی مشورت میکردم حتی نزدیکان و عزیزانم میگفتن نه اینجا نرو نه اینکارو نکن فایده نداره کار خوب پیدا نمیشه پول نمیدن قدر زحمتتو نمیدونن پول رفت و آمدتم در نمیاد پولتو نمیدن ما رفتیم تجربه کردیم میدونیم چه خبره تو نرو وقتی این حرفا رو از کسایی که بهشون اعتماد داشتم شنیدم سرد شدم وقتی به جامعه نگاه کردم دیدم راست میگن چه کاریه آدم انقد خودشو اذیت کنه تلاش کنه آخر کارم پول درست حسابی بهش ندن.

چند سالی واسه خودم استراحت کردم و هیچ کاری نکردم باورتون نمیشه منی که دوستام بهم میگفتن تو اگه یه روز درس نخونی میمیری نمیتونی زندگی کنی از بس که همیشه تو راه کتابخونه، کارگاه و آزمایشگاه دانشگاه خودمون و دانشگاهای دیگه بودم و لذت میبردم. قید همه چی رو زدم حتی درس خوندنو گفتم خب اگه آخرش اینه درس بخونم که چی بشه حالا دکترام بگیرم باید بیکار بشینم تو خونه انقد که این باورها تو ذهنم منطقی شده بود. ولی ثانیه ثانیه اون سالها رو عذاب میکشیدم انقد با خودم فکر میکردم خب الان چیکار کنم یعنی چی تا کی بیکار بشینم تو خونه در و دیوارو نگاه کنم.

با اینکه این باورها رو داشتم اما بازم هر سال کنکور دکتری میدادم و با رتبه های خیلی عالی قبول میشدم با اینکه مطالعه ایم نداشتم اما روز مصاحبه که میشد نمیرفتم واسه مصاحبه بخاطر باورهای اشتباهی که داشتم.

واسه اینکه خودمو سرگرم کنم چندتا کلاس هنری رفتم اما اونام راضیم نکرد البته که از بیکاری خیلی بهتر بود و کارای باحالی یاد گرفتم.

تا اینکه با استاد آشنا شدم و دوره عزت نفس، دوازده قدم، عشق و مودت و ثروت ۱ و قانون سلامتی رو به ترتیب با همسرم تهیه کردیم و شروع کردیم به کار کردن روی باورهامون.

من دوباره بخودم یادآوری کردم که چه توانایی ها دارم چقدر به انجام کارم به شیوه صحیح و بهترین شکل و تحویلش در موعد مقرر تعهد دارم.

چقدر درستکارم، چقدر صداقت دارم، چقدر توانایی یادگیری و حل مسئله بالایی دارم چقدر در مسیر درستم چه مهارت های خوبی دارم چقد زبان انگلیسیم خوبه چقد با نرم افزارهای مختلف آشنا هستم چقد عاشق مطالعه و یادگیری هستم چقد اهل انجام کارهای نشدنیم چقدر عاشق طراحی هستم

و تصمیم گرفتم طراحی صنعتی انجام بدم کاری که توش خوبم و بهش علاقه دارم الان مشغول طراحی قطعات صنعتی یک شرکت هستم و قراره انشالله به زودی با یک شرکت بزرگ کار کنم که قراره سال آینده قرداد ببندم. اما از اونجایی که از استاد یاد گرفتم که باید برم تو دل کار و با تجربه کردن یاد بگیرم دارم اینکارو انجام میدم و برای پیشرفتم دارم کتاب میخونم تمرین میکنم ویدئوهای آموزشی نگاه میکنم و از اینکه طرحی که من میکشم تبدیل میشه به یه قطعه و میره و چرخ صنعتو میچرخونه خیلی بهم لذت و امید میده که حرکت کنم و ادامه بدم و در حرکت و جریان باشم.

خیلی ممنونم از باورهایی خوبی که تو ذهن ما میکارید که نتیجه ش احساس خوب و پیشرفته.

با تشکر