سرمایه اصلی شما چیست؟!

سلام و درود خدمت استاد نازنینم،خانم شایسته مهربان و همه دوستان عزیزم؛

واقعا چقدر تلنگر خوبی بود این فایل ، خالصانه خدا را سپاسگذارم بابت وجود نازنین شما و همه افرادی که راهنمای ما در مسیر رشد آگاهی هستند

این اولین یادداشت من در سایت و شاید از اولین دیدگاههای این فایل هم باشه و باز هم خدا را بابت این امکان سپاسگذارم، امیدوارم مطالبی که مینویسم مفید باشه؛

من در یک خانواده روستایی با وضعیت مالی بسیار بسیار نامناسب به دنیا اومدم و همین موضوع هم باعث شده بود که اغلب مورد ترحم اطرافیان واقع بشیم، دوران تحصیل هم اکثرا در مدارس شبانه روزی نهادهای حمایتی دولتی طی شد، و همین امر تا حدود زیادی باعث عزت نفس پایین من شده بود، با این که از نظر درسی همیشه جزء دانش آموزان برتر بودم اما بخاطر مسائل مالی خانواده قادر به ادامه تحصیل بیشتر از مقطع دیپلم نشدم؛

در آن زمان به اجبار و نه از روی عشق علاقه برای کمک به خانواده وارد بازار کار شدم(کارگری ساختمان)

بعد از خدمت سربازی باز به همان روال سابق چند سالی کار کردم و توانستم از روستا بیام شهر و یک مغازه راه اندازی کنم

بخاطر باورهای نادرستی که داشتم، سالها می گذشت و با وجود اینکه به شدت کار می کردم و حتی خودم را از کوچکترین لذت ها هم محروم کرده بودم، اما نه تنها به جایی نمی رسیدم بلکه هر روز بدهکارتر هم میشدم

همیشه دنبال چرایی این ماجرا بودم، که چرا با وجود این همه تلاش فیزیکی و با وجود این همه سختگیری ، به قول استاد من حتی یک ساندویچ همبرگر هم برام رویا شده بود، اما رشد نمی کنم،

ماجرا به اینجا ختم نشد و کار به جایی رسید که سال ١٣٩۶ از شدت فشار مالی تصمیم گرفتم کلیه ام رو بفروشم،یادمه توی چند سایت آگهی زدم، روی دیوارهای چند بیمارستان و …

این اتفاق مصادف شد با زلزله کرمانشاه،و اونجا بود که من با یکی از دستان خدا آشنا شدم،

من جزء یک گروه داوطلب بودم که برای کمک رفته بودیم و طی یک سری اتفاقات با یک مددکار آشنا شدم، این آشنایی باعث شد که زندگی من به کلی تغییر کنه، از برکت وجود این دوست عزیزم من اولین بار از طرف ایشون بود که با شما آشنا شدم، مطالب برای گفتن و اتفاقاتی که در این مدت افتاد بسیار زیاده و تا به اینجا به اندازه کافی پرگویی کردم، سعی می کنم چند نکته ای رو بگم که مربوط به این فایل هست:

من تا به اون موقع همیشه فکر می کردم افرادی که از نظر مالی موفق هستند، یا با سرمایه خیلی خوب شروع کردند، یا پارتی خوبی دارند، یا از راه نامشروع اقدام کردن و کلی باور غلط دیگه

اما وقتی با قوانین آشنا شدم و به قدرت باور پی بردم و هر روز سعی کردم بیشتر روی باورهام کار کنم وضعیت بهتر می شد، البته این تغییر باورها برای من به همین راحتی هم نبود(به قول استاد” با یک دکمه زدن باورها تغییر نمی کنه”)

این تغییر باورها همواره پستی و بلندی داره، هر وقت که به درستی و با تعهد روی خودت کار می کنی پاداششو می بینی و هر وقت هم ببخیالش میشی باز نتیجه شو میبینی

از جمله باورهایی که من در خودم ساختم این بود که من شایسته زندگی پر از نعمت ثروت و آرامش هستم،پول ساختن برای من مثل آب خوردنه، ثروتمندان انسانهای بسیار محترم و بخشنده هستند، جهان پر از امکان برای ثروت و خوشبختیه، بی نهایت راه آسان برای ثروتمند شدن وجود داره و بینهایت باور درست دیگه

“البته در ابتدای کار ذهن من به شدت مقاومت می کرد که چرا داری چرت و پرت می گی، تو داری میری کلیه ها تو بفروشی، الان داری می گی جهان پر از امکان ثروتمند شدنه، تو داری مثل تراکتور کار می کنی و نمیتونی یه وعده غذای خوب بخوری داری از مثبت اندیشی حرف میزنی

ول کن این حرف ها رو، این حرفها رو قدرتمندان ساختن که من و تو رو باهاش مسخ کنن و هیچ اعتراضی نکنیم، و کلی مقاومت ذهنی دیگه”

اما من تسیم نشدم و باز هم ادامه دادم، این پوست اندازی برای من چند سال طول کشید و هر روز دارم باورهای نارست و مقاومت های ذهنی خودم رو با باورهای درست جایگزین می کنم،

استاد عزیزم سلیمان سال ١٣٩۶ که متاسفانه متاسفانه و باز هم متاسفانه زیر قرض پول نزول بود، همزمان قسط سه تا وام رو پس میداد،همیشه عصبی و بداخلاق بود و در شرایط اسفناک زندگی می کرد، نه کلیه اش رو فروخت، نه الان دیگه وامی داره، زیر قرض پول نزول نیست، پر از حس و شور زندگیه

سلیمانی که پول یک ساندویچ رو برای خودش روا نمی دید، الان گرانترین و بهترین رستوران های ایران میره

سلیمانی که از لحظه تولدش اصلا چیزی به نام مسافرت تجربه نکرده بود الان سالی چند بار به بهترین شیوه مسافرت می ره و …

و مهم تر از همه این مسائل من برای رشد مالی حتی یک ریال وام نگرفتم، هیچ پارتی نداشتم

من تنها از خدا خواستم و اون هر روز دستان خودش رو در زندگی من رو می کرد

من این بار بدون یک ریال سرمایه و حتی کلی قرض، اما این بار با وصل شدن به ذات واحد خدا و باورهای درست شروع به کار کردم

خدا فرشتگانی را در مسیر من قرار داد که بدون هیچ شناختی از من و بدون هیچ تعهدی خدا شاهده میلیاردها تومن جنس در اختیار من قرار داده اند، فرشتگانی که بدون هیچ منتی،کلی سرمایه و پشنهاد خوب و تجارب ارزشمند در اختار من قرار داده اند، و با عزت و احترامی که نمیتونم توصیفش کنم.

استاد عزیزم من با تمام وجود فرمایش شما رو تایید میکنم،

من تنها با باور درست و تلاش برای صادق بودن و درستکار بودن از طریق دستان خداوند میلیاردها تومان در اختیارم گذاشته شده که توانسته ام به واسطه اون زندگی رو برای خودم بسازم که یک روزی برایم رویا بود، و هر لحظه خدا رو بابت این آگاهی ها سپاسگذارم.

استاد عزیزم عشقی که من، و میدونم همه دوستان این خانواده به شما و خانم شایسته مهربان دارن با هیچ کلمه ای نمیشه وصفش کرد، از صمیم قلب دوستتون دارم و شاید زیباترین آرزویی که بتوانم براتون از خدا یکتا بخوام ، همون آرزوی زیبای خودتون باشه، امیدوارم در پناه الله یکتا شاد،سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

سلام خدمت دوست نازنینم، بی نهایت سپاسگذارم بابت این همه لطف و مهربانی، من واقعا از خوندن بعضی کامنتها بغضم می گیره، گاهی فکر می کنم قبلا کجا بودم و چه چیزهایی می شنیدم و الان کجا هستم و چه چیزهایی دریافت می کنم، به قول استاد عزیزمون، انسان موقعی که ورودی های ذهنش رو کنترل می کنه واقعا خدا هم به زیباترین شکل ممکن به سوی بهترین ها هدایتش می کنه، با تمام وجودم خدا رو بابت حضورم در این سایت و بودن در کنار این دوستان سپاسگذارم؛

رویا خانم عزیز و مهربان، من از موقعی که به یاد دارم همیشه این حس رو داشتم که دنبال اهداف و نتایج متفاوت تر از چیزی که در اکثریت مردم می دیدم، بوده ام ، اما آگاهی در این زمینه رو نداشتم، از کودکی تا الان بارها راههای متفاوت رو برای رسیدن به اهداف امتحان کرده ام، گاهی در باورهای افراطی مذهبی، گاهی یک فرد همیشه معترض،گاهی یک فرد ناسیونالیست متعصب و خیلی راههایی که هیچ وقت نتونستم اون آرامشی که دنبالش بودم رو پیدا کنم، اواخر پارسال خیلی شرایط روحی برام سخت شده بود، حتی از مراجعه به پزشک و روانشناس هم نتونستم نتیجه بگیرم،تا اوایل فروردین امسال کاملا هدایتی با سایت استاد عباس منش آشنا شدم، باور بفرمایید وقتی که میگم کاملا هدایتی، یک ذره هم مبالغه نکرده ام بلکه کاملا به صورت هدایتی با سایت استاد آشنا شدم،

واقعا از وقتی که با آموزش های استاد آشنا شدم و از تجربیات دوستان هم بهره میبرم، زندگی من کاملا به شکل دلخواهم تغییر کرده است؛

خدا رو بابت وجود نازنین استاد عباس منش و همه دوستان نازنیم سپاسگذارم و از خداوند یکتا برای همه عزیزانم آرامش الهی خواستارم.