سرمایه اصلی شما چیست؟! - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)

735 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    سلام استاد جان زمان بسیار زیادیه که داخل سایت کامنتی ننوشتم ولی بیشتر از هر وقت دیگه ای تمرکز گزاشتم رو خودم و کار کردن قانون و درست کردن کج فهمی هام به لطف آشنا شدنم با بهترین گروهی از بچه های همین سایت که هممون میشناسیمشون

    این فایل فوقالعاده بود نمیتونستم دیگه ننویسم و نظرم و تمرینم رو ثبتش نکنم

    1.سرمایه اصلیِ من چیست؟ جواب من بدون هیچ خوشبینی و خواسته رو گفتن فقط و فقط پول بود. اصلا چیز دیگه ای به فکرم نرسید موضوع دیگه ای به جز پول که بتونه سرمایه ی اولیه ی یک کاری بشه

    و میدونید الان که بهش فکر کردم فهمیدم که این فایلی که ضبط کردین جواب یکی از باورهایی بود که چند وقت پیش از جوشن کبیر فهمیده بودم و با خودم تکرارش میکردم و اون باور ای سرمایه ده بود

    اون زمان من میدونستم که سرمایه ای میتونه باشه برای اول کار بجز پول ولی نمیدونستم که چیه

    سرمایه اصلی شما می تواند شامل ویژگی های شخصیتیِ سازنده ای باشد مثل:

    صداقت، درستکاری، خوش خلقی،وفای به عهد ، توکل، توانایی برقراری ارتباط، توانایی مدیریت بحران، توانایی مدیریت افراد، توانایی حل مسئله، توانایی دیدنِ نکات مثبت افراد و برانگیخته کردن آن ویژگی ها خصوصا در شرایط به ظاهر بحرانی و…

    تازه من باید پای این ویژگیهام وایسم و ادامشون بدم و مهمتر ارزش مند بدونمشون

    همچنین سرمایه اصلی شما شامل مهارت هایی تخصصی است که می توانی کسب کنی و هر بار در آن مهارت ها بهتر بشوی.

    در مورد ارزشمند دونستن این ویژگی هام من واقعن ضعیف بودم تا قبل از این فایل اصلا به ذهنمم نرسیده بود تا الان که اینا ارزشمنده.

    اینکه آدم ها هرباری به من میگن تو چهرت یک آرامشی هست و ما ازت آرامش میگیریم از کارت آرامش میگیریم این ارزشمنده، ومن با چشمم دیدم واقعا که الان چه قدر این ویژگی ها که سعی کنی درستکار باشی غیبت نکنی نترس باشی شجاع باشی توکل داشته باشی چه قدر کمه تو جامعه ، چه قدر بعضیا نمیتونن انجامش بدن

    و چه قدر قشنگ و ساده گفتین اینا میتونه همیشه با آدم باشه اگر خود آدم بخواد که باشه همراهش که اگر من این انتخاب رو بکنم ، به معنای واقعی زندگی میکنم تو این دنیا

    ضمن اینکه هر کدام از این دو جنبه از سرمایه اصلی شما، می تواند جنبه ی دیگر را رشد بدهد و مثمر ثمرتر کند. در نهایت، «ثروت و استقلال مالی»، فقط یکی از خروجی های سرمایه ی اصلی شماست.

    2.چطور می توانم این سرمایه را رشد بدهم؟

    یعنی با جزئیات بنویس:

    در حال حاضر، چقدر بهبود دائمیِ این سرمایه های اصلی چقدر برایت اولویت دارد؟

    الان که درست فهمیدم که کدوم سرمایه مهمتره به شدت برام الویت داره که بیشتر از الان بکنم این سرمایه رو، میخوام بزارم جزو اولویت زندگیم بیشتر کردن سرمایم رو،و دقیقا بیشتر کردن این سرمایه همون درستتر کردن و بهتر کار کردنم رو خودم و قانونه ، دور شدن از فرع و چسبیدن به اصله

    چقدر از زمان، انرژی و تمرکز روزانه ی شما صرف رشد این سرمایه های اصلی می شود؟

    در حال حاضر شاید 20 درصد از روز من صرف این موضوعات بشه، صرف تمرین کردن رو قانون بشه،واقعا بعضی جاها برمیگردم هنوز به همون دیفالت قبلی دیفالتی که به خاطر ترس از کمبود و اعتماد به نفس و از دست دادنه ولی خبر خوب اینه که تا جایی که آگاه باشم تغییرش میدم و کار درست رو انجام میدم

    خیلی وقتا دچار حاشیه ها میشم چیزایی که برای جامعه اهمیت داره ، سعی کردم درستش کنم ولی اون تلاش کردنه کم بوده من خیلی بهتر میتونم تلاش کنم

    امروز یک قدم برای بهتر کردن و با کیفیت تر کردن خودم و کارم برداشتم تقریبا 80 درصد از ورودی و درآمد این ماهم رو صرف خرید آموزشهایی کردم که نیاز داشتم بهشون هم برای خودشناسیم هم برای افزایش مهارت توی کارم

    البته نجوا این وسطا کم تلاش خودش رو نکرد که منصرفم بکنه ولی انجامش دادم

    چه برنامه ها یا ایده هایی برای رشد این سرمایه ها می توانی داشته باشی؟

    کاری که من بعد از دیدن این فایل انجام دادم نوشتن یک لیست از اصل وفرع کارهایی بود که در طول روزم دارم انجام میدم چه برای کارم چه برای کار کردن رو ی قانون

    که هر روز باید بر طبق همین جدول عمل کنم و از همون موقعی که جدول نوشتنش تموم شد دارم سعی میکنم بهش عمل کنم

    مخصوصا مخصوصا کنترل کردن ذهنم و ارزشمند دونستن اون ویژگی های درست برای خودم و تکرار اینکه بابا اینا ارزشمندن

    یکی از مهم ترین کارهای که دیدم واقعا دیگه باید انجامش میدادم و قدم اولیه رو برداشتم آموزش های بهتر پیشرفته تر واصولی تر بود که امروز داخل یک دوره آموزشی شرکت کردم با اینکه من میدونستم محتوای اون دوره رو ، سالهاست که دارم انجامش میدم ولی ضعف داشتم که با آموزش این ضعفم حل میشد.

    و اگر تمرکز اصلی شما صرف رشد این سرمایه های اصلی بشود، چقدر کیفیت زندگی شما را در تمام جنبه ها بالاتر می برد؟

    وای اگه تمام کارهامو بر اساس این ایده هایی که اون بالا براتون گفتم انجام بدم میترکونم تو همه ی جنبه ها

    تو خودشناسی بهتر میشم ، حالم خوبه ، تکاملم سریعتر طی میشه ، مشتریهام زیاد تر میشه ، ایده های نوعی میتونم اجرار کنم با توجه به مهارتم که تا الان ندیدم نمونش رو ، با کسایی میتونم همکاری کنم که ثروتمندن ، به خدا نزدیکتر میشم ، صداش برام واضح تر میشه، زندگی پر از کیفیت میشه ، از حاشیه ها میام بیرون که خود این موضوع باعث میشه نتایجی بگیرم که خودم میخوام نه نتایجی که نمیخوام ،

    مثلن اگر این آموزش ها رو ببینم و تمرین کنم و تو آموزش هام با هنرجوم صادق باشم اون میره چنتای دیگه رو با خودش میاره خودش کار مورد علاقش رو شروع میکنه به درآمد میرسه من رو هم به بقیه معرفی میکنه ، از طریق آدمایی که نمیشناسم هم معرفی میشم و کلی مشتری میگیرم ، اون خودشناسی بیشتر و کار کردن بهتر رو قانون باعث میشه موقعیت هایی که باعث موفقیت بیشترم میشن سریعتر برام اتفاق بیافتن ، درستکارتر شدنم و صادقتر بودنم باعث میشه مثلن ترسی نداشته باشم که اگه بفهمن دروغ بود چی میشه، آرامش دارم، به ثروت بیشتر راحت تر میرسم و …

    اصلن اینقدر زیاده نتایجش که نمیشه نوشت حتی شاید الان خیلیاش به ذهنمم نمیرسه ولی برام اتفاق میافته

    ممنون از این فایل عالی که رایگان در اختیارم قرار دادید استاد.

    شاید خیلی وقته نیومدم و کامنتی بزارم ولی خودم دارم میبینم که چه کارهایی رو دارم میکنم که قبلن میگفتم امکان نداره من بتونم از پس این کارار بربیام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    يوسف احد گفته:
    مدت عضویت: 2645 روز

    سلام .

    استاد عزیزم و خانواده بزرگ عباسمنش.

    میخواستم در مورد شغلی که توش هستم از شما بپرسم ،

    من سالها بود که از شهر و شغلی که بهش علاقه داشتم دور شده بودم و شغلهای مختلفی رو عوض کردم،و هیچ کدام از کارها رو به اندازه اون شغلی که علاقه داشتم دوست نداشتم و نتونسم توش موفق بشم.در همین حین با شما و فایلهای شما که توسط یکی از دوستام معرفی شد آشنا شدم و ۲ سال فایلهای شما گوش میدادم هر کدام رو چندین مرتبه ،و روی خودم کار کردم، تا اینکه به لطف خدا، خیلی معجزه آسا هدایت شدم به همون شهر و همون شغلی که علاقه داشتم در صورتی که من تو اون زمانی که هدایت شدم اصلا بهش دیگه فکر نمیکردم ولی تو بیشتر مواقع احساس خوبی رو برای خودم بوجود می آوردم با تکنیک هایی که از شما یاد گرفته بودم،

    تا اینکه با یک مکالمه تلفنی ساده و پیشنهادی که از شخص دیگه ای به من شد هدایت شدم به او شهر و شغل،

    الان مدت ۲ سال هست که به این شغل مشغولم و همچنان با ذوق کار میکنم،ولی با فایل هایی که از شما گوش دادم یه وقت هایی احساس میکنم تو این شغل نمیتونم خیلی پیشرفت کنم چون شغل من داروخانه است و با اینکه جایگاه خوبی دارم به خودم میگم این شغل با قانون مغایرت داره چون همش با افراد بیمار سر و کار دارم و مدام در حال فروختن و خریدن دارو هستم در صورتی که در قانونی که من یاد گرفتم دارو نقشی نداره ولی چطور خودم دارم این کار رو میکنم،

    با اینکه به این شغل خیلی علاقه دارم ولی نمیدونم با این حس چیکار کنم،

    ممنون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      حسین رجب پور گفته:
      مدت عضویت: 1998 روز

      سلام ب دوست عزیزم اقا یوسف احد …

      بطور اتفاقی سوالت ب چشمم خورد من خیلی کم تو این صفحه از سایت میام …

      ب نظر من شغل شما هیچ مغایرتی با قانون نداره ….

      سوال خوبی مطرح کردی ….منم مثل تو یه روزی با این سوالات درگیر بودم اما الحمدالله با اموزشهای خوب استاد ب خیلی از پاسخ سوالاتم رسیدم …

      اگه اشتباه نکنم سوال شما این بود:

      به خودم میگم این شغل با قانون مغایرت داره چون همش با افراد بیمار سر و کار دارم و مدام در حال فروختن و خریدن دارو هستم در صورتی که در قانونی که من یاد گرفتم دارو نقشی نداره ولی چطور خودم دارم این کار رو میکنم….؟؟!!!

      میخوام سوالت رو با پرسیدن چند سوال دیگه پاسخ بدم آیا ب نظر شما همه ادما ب اون قدرت ذهنی رسیدن که بتونن با ذهن شون جسم شون رو درمان کنن …؟

      ایا همه ب این توانمندی رسیدن …؟

      ایا خود شمایی که الان نزدیک ب ۵سال اینجایی میتونی با قدرت ذهنت خودت رو درمان کنی …؟

      بنابراین چطور توقع داری ادمایی که اصلا هیچ اعتقادی ب قدرت شفا دهی ذهن ندارند با استفاده از ذهن خودشون رو درمان کنن …؟!

      خودتم میدونی که ذهن با باورها و اعتقاد ما کار میکنه …

      باید قوانین جهان هستی رو بلد باشی باید سازو کار ذهن رو یاد بگیری باید ب خودشناسی برسی تا بتونی با قدرت ذهنت خودت رو درمان کنی …

      وقتی کسی ب این حرفا اعتقادی نداره و همه این حرفها رو پوچ و مسخره میدونه یا چرت و پرت میدونه چطوری میخواد با قدرت ذهنش بیماریش رو درمان کنه …؟

      سالی میلیونها نفر ب حرم امام رضا میرن برای شفا گرفتن ولی ایا همه شون شفا پیدا میکنن …؟ خیر ….جز یکی دونفر

      چرا همه شون شفا نمیگیرند …؟ ب خاطر اعتقادشون هست …ب خاطر باورهای سست شون هست که شفا نمیگیرند …ب خاطر اینه که این حرفهارو چرت و پرت میدونن اصلا باور ندارند …چیزی که من و تو داریم مطالعه میکنیم اونا اصلا باور ندارند اونا ما رو مسخره میکنن …چطور توقع داری کسی که این حرفهارو چرند میدونه با استفاده از ان ب خواسته اش برسه ..؟

      قانون زندگی قانون باورهاست …جهان بازتابی از باورهای ماست ….

      زمانی قدرت ذهن جواب میده که در راستای قوانین جهان هستی گام برداری …زمانی که باور داشته باشی …زمانیکه ایمان داشته باشی …زمانیکه ب خداوند اعتماد کنی ….

      این افراد باید وقت بذارن و ب جای هزینه کردن برای دارو رو خودشون هزینه کنن تا بتونن بدون خرید دارو خودشون رو درمان کنن …این کار با یکی دو روز و یکی دو سال هم جواب نمیده باید کلا باورهای درب و داغونی که سالها از گذشتگانمون ب ارث بردیم و یدک میکشیم از ذهن مون پاک کنیم در اونصورت هست که میتونیم از قدرت ذهن مون برای رسیدن ب هر خواسته ایی استفاده کنیم ….

      در غیر اینصورت تنها راه معالجه خوردن داروست …..بنابراین با خیال راحت واستا داروت رو بفروش و حست رو هم خوب نگه دار…

      جهان کارش درسته هیچ اشتباهی در جهان رخ نداده و نخواهد داد همه چی رو حساب و کتاب و نظم خاصی ب پیش میره خداوند کارش درسته اصلا نگران این موضوعات نباش همه چی سر جای درستش هست هر کسی الان هر کجا هست جاش درسته …

      امیدوارم تونسته باشم پاسخ سوالت رو بدرستی داده باشم ….

      برات ارزوی بهترینها رو دارم …

      امیدوارم ب تمام خواسته ها وارزوهات برسی دوست من …

      تشکر ….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    روح اله گفته:
    مدت عضویت: 1576 روز

    سپاس از سید عزیز برای تکرار آگاهی های ناب الهی ,شاید اگه قرار بود پروردگار جمله ای بگه میگفت : جانا سخن از زبان ما میگویی همه ما به نوعی هم اتوبان و هم جاده خاکی رو تجربه کردیم و تفاوتش هم به وضوح درک کردیم و اینجا اون جمله معروفتون که میگفتید تفاوت اصل و فرع رو میشه بهتر درک کرد این که گاها ما تمرکزمون رو از دست میدیم و دچار سردرگمی میشیم به خاطر همین علائم هشدار دهنده ای هست که در تمام مسیرهای اصلی وجود داره ولی ما نسبت بهش بی توجهیم کافیه ببینیم و تیز بین باشیم و تمرکز داشته باشیم در مسیر رو به جلو و به قول خودتون ببینیم قوانین بر چه اصلی کار میکنند و به قول انیشتین چه طور میشه فکر خدا رو خوند و مبهوت میشیم که واقعا قانون این قدر ساده و روشن بود و من نفهمیدم ….صداقت و درستکاری ,فهم الله ,ایجاد ابزار درونی همچون عزت نفس و امثالهم , انتخاب مسیر , بالا بردن مهارت و تمام …به همین سادگی به همین خوشمزگی و این کار یه سرآشپز ماهر و چیره دسته همچون سید حسین عباسمنش که درساشو خوب فهمیده از صاحب و مالک رستوران.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زهرا و صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    به نام تنها نیروی هدایتگر هستی❤

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته بی نظیر و تمامی دوستان اگاه و ارزشمندم❤❤❤❤

    امروز بعد از ماه ها درست زمانی که بعد از مطالعات روزانم قلم دستم گرفتم که طراحی کنم و تمریناتم رو شروع کنم خدای یکتا هدایتم کرد به اینجا و خوندن کامنت دوستان ارزشمندم و قلم هدایتش رو دستم داد و گفت اینجا بنویس انقدر این هدایت روشن هست که بی چون و چرا قبول کردم و میخوام بنویسم.استاد بی نظیرم من از سایت مدتی فاصله گرفتم چون احساس بی لیاقتی داشتم از اینکه هنوز تو بعد مالی نتایج بزرگ نیومده بود غافل از اینکه این مدت بهم ثابت شد لیاقت رو دارم اما اراده و توکل محکم و باورهای درست رو هم لزوما باید داشته باشم و این هم کار یک روز و دو ماه نیست و تکامل میخواد.این مدت اتفاقات زیادی رخ داد.الان فقط میخوام به سوال شما جواب بدم .سرمایه من درستکاری و پاکی و احساس مسئولیت زیادم و خلاقیت و مهارتم در کارم هست و تلاش زیادم و زیبایی درونی که تا قبل از این یک ماه اخیر انقدر پر رنگ ندیده بودم.این دوسالی که رو دوره ها و آموزشهای شما کار میکنم از نظر سلامتی نتایج خیلی بزرگی گرفته بودم دو ساله که به لطف خدا هیچ دهرویی استفاده نکردم.زخمی رو پام بود که تا یک سال بود و حتی نمیتونستم بدون صندل بیرون برم و از اونجا که ظاهر پام رو ناجالب کرده بود اصلا بیرون نمیرفتم درست زمانی که قدم یک رو شروع کردم و یک سال از بودنش رو پام میگذشت برادرم یه دارو دست ساز برام سفارش داد و اورد و گفت این رد خور نداره و استفاده کن زود پات خوب میشه یه حسی درونم گفت زهرا تو نیازی به این دارو نداری داروی تو از قبل تو وجودت شروع به ترمیم سازی کرده فقط با باور بیشتری اون رو استفاده کن.به خاطر احترام به داداشم و لطفش دارو رو فقط در حد چند ثانیه رو پام استفاده کردم اما به شدت سنگینیش رو حس کردم و بلافاصله رفتم شستم و دارو رو دیگه استفاده نکردم داداشم گفت چرا به خودت ظلم میکنی ؟گفتم روش بهتری برای درمانش پیدا کردم لبخند زد اما در کمتر از یکی دو هفته خودش هم دید که اون زخم به زیبایی محو شد برای همیشه.بعدش هم درد های زیادی که زمان سیکلم تا دو روز ازم انرژی میگرفت طوری که حتی خوردن آب خنک رو همیشه طی اون دو روز از خودم منع کرده بودم و از کار و زندگی می افتادم و اون هم الان به لطف خدا ۲ ساله هیچ دردی ندارم و حتی انرژیم چندین برابر شده و به همه کارهام هم میرسم تا چند ماه پیش که انقدر ذهنم درگیر ثروت ساختن و زود نتیجه گرفتن شده بود و احساس بی لیاقتی که نسبت به ثروت داشتنم که از نعمت های بزرگ و نتایج دیگه غافل شده بودم و یه تضاد به وجود اومد که وزنم تا شاید۷ کیلو کم شد این کم شدن وزن تاثیری رو انرژیم نداشت اما صورتم خیلی لاغر شد .من ارایش رو از یک سال گذشته حذف کردم و به زیبایی درونیم ایمان داشتم چون خیلی زیبا و با حضور شفاف خدا به حذف ارایش و به صلح رسیدن با خودم هدایت شده بودم و به یه سادگی زیبایی رسیدم که دوسش دارم.یک ماه پیش سفری داشتم به شهری که سه سال پیش دانشجو بودم خب من بعد دوسال سفر میرفتم و تو این دو سال یه جورایی تو یه قرنطینه ذهنی بودم یه غاری که لازم بود و رو خودم کار میکردم اولین اتفاقی که تو سفرم افتاد این بود که به شدت خودم رو بین ادمها غریبه میدونستم احساس میکروم از یه جنس دیگه هستند و مدام اون حرف استاد و خوابشون که با دارو دسته معلولین مسابقه میدادن تو ذهنم نا خود آگاه مرور میشد.چهرم رو در تضاد با جو جامعه میدیدم اما حس خوبی داشتم وقتی دوستانم رو بعدداز مدتها یدیدم خیلی متفاوت تر شده بودن به لحاظ ظاهر و تاثیر عمل های زیبایی و تیپ و لباس های متفاوت و من حتی لاغر هم شده بودم و اون رو تا زمان سفرم متوجه نشده بودم نجواها میومد که زهرا ببین چقدر دوستانت زیباتر شدن آرایش کن که روت بشه باهاشون بیرون راه بری اما ته دلم زود اون ایمانه میومد که این زیبایی واقعیه و خدا تو رو اینطوری ارزشمند میدونه چون ایمان داشتم که من اگاهانه انتخاب کردم پس باید پاش وایسم و از اون لحظه با اعتماد به نفس خیلی زیاد و عالی با همون ظاهر بی ارایش و ساده ادامه دادم شاید اگر ارایش میکردم یه مقداری اون تغییرات لاغری مخفی میشد اما یک درصد وسوشه نشدم که چیزی رو تغییر بدم برام عجیب بود که با احترام و رفتار های عجیبی مواجه میشدم درست از لحظه ای که جلوی وسوسه ها رو گرفتم .تو دانشگاه وقتی برای مدارکم رفتم یکی از کارمندای دانشگاه که بعد از سه سال من حتی ایشون رو یادم نبود و فقط در حد سلام علیک میشناختم داشت رد میشد نگاهش یه لحظه بهم افتاد و برگشت گفت واااای خدایااااا دختر من سر نماز صبح یه لحظه تو رو دیدم انگار و برات دعا کردم گفت من تو رو میشناسم و یادمه حتی اسمم رو وقتی گفتم گفت صبح با همین اسم سر نماز یادت افتادم یه لحظه و برات دعا کردم.همه کارمندا با یه حالت عجیبی بهم احترام میزاشتن بین صف طولانی از بچه های هم دوره مون که مثل من برای کارای فارغ التحصیلی اومده بودن و ظاهر به ظاهر زیباتر این برخورد های عجیب عالی فقط با من میشد و کارهام هم برخلاف بقیه که کسر مدارک داشتن در کمترین زمان انجام شد.هر جا میرفتم و هر کدوم از دوستان گذشتم رو میدیدم با برخورد های عالی مواجه میشدم.حتی تو اون مدت کوتاه سه تا پیشنهاد کاری دریافت کردم و یکیش رو انجام دادم تا به حال.یه شب یه اتفاق عجیب افتاد که اولش برام قابل حضم نبود ولی متوجه عظمتی از خدا شدم که تو خیابون راه میرفتم و گریه میکردم از شادی و خدا رو شکر میکردم.اونجا دوستی داشتم که سه سال پیش که خودم دوره های استاد رو به شکل نادرستی داشتم دو سه تاش رو به اون هم داده بودم و البته که استاد بابت این کار اشتباهم با تمام وجود ازتون عذر خواهی میکنم . یادمه اولش خیلی خوشحال بود ونتیجه هایی هم گرفته بود اما این سه سال کلا بی خبر بودم ازش تا اون شب که به شکل عجیبی گفت میخوام ببینمت و باهات کار دارم وقتی رفتم به محض اینکه وارد شدم متوجه رشد مالی خوب و پیشرفت کاریش و استقلال مالیش شدم و برعکس حال نامناسب روحیش. درست لحظه ای که وارد خونش شدم بهم یه کلید داد گفت زهرا این کلید اتاق تو هست تا هر زمان میخوای بمونی اونجا اتاق تو هست گفت تجربه خوبی از همخونه های قبلش نداره .دوستم دختر بسیار خوبیه اما از نظر روحی شرایط مناسبی نداشت و حتی استاد عباسمنش رو هم یادش نبود . یه نجوایی میگفت اونجا رو ترک کن یک لحظه وسوسه نشدم که اون کلید رو قبول کنم با اینکه قصد مهاجرت به یه شهر بزرگتر رو دارم و ایشون یه خونه تو گرونترین و عالیترین نقطه شهرشون داشت با امکانات عالی اما حتی وسوسش هم تو ذهنم نیومد که قبول کنم چون به شدت تفاوت مدار ها رو و فرکانسها رو متوجه بودم و همون لحظه گفتم به قصد موندن نیومدم یه سفر کوتاهه و حتی خواست که مدت سفرم اونجا پیشش باشم اما قبول نکردم .امااون شب چقدر داشته هام جلو چشمم بولد شد خدا رو به خاطر خیلی چیزا که ازشون غافل بودم شکر کردم .خودم رو دیدم که از نطر مالی نتیجه نداشتم اما یه حال عالی و علی بی غمی داشتم یه حس خوبی که با دنیا عوضش نمیکنم اون دوستم همه چی داشت کار عالی خونه با شرایط و امکانات عالی اما ارامش نداشت تازه فهمیدم گنج و سرمایه اصلی من چیه . وقتی کلید اتاق و خونش رو به چشمام گرفته بود مدام میگفت چون تو پاکی چون قابل اعتمادی و هین رو به واسطه شناختم از قبل بهت دارم.این برای من خیییلی ارزشمند بود.تازه متوجه بزرگترین داشته هام شدم.به یاد اوردم که زهرا همه چی پول نیست زیبایی ظاهری نیست ومهمترین گام برای حفظ این سرمایه ها استمرار در مراقبت ازشون هست با کنترل ذهن و این رو دوباره طی اتفاقی تو این چند روزه متوجه شدم که کافیه یک لحظه افسار ذهن رو دست شیطان بدی تا قهقرا میکشونه انسان رو .درست زمانی که خیلی عالی داری کار میکنی و قراره میوه ها رو بچینی شیطان با ترفنددهاش وارد میشه و به قول قرآن “البته او را تسلطی بر کسانی که ایمان اورده اند نیست و البته که این عمل میخواد وعمل محکم و توحیدی چون هر چقدرم عالی کار کرده باشی یک لحظه غفلت.. .و اون زمان کنترل ذهن ابزار مهمیه که فقط در عمل میتونی حریف شیطان بشی و من به زیبایی این رو متوجه شدم و درک کردم .دیروز که این فایل مهم و ارزشمتد و پر از اگاهی رو گوش دادم قبلش که وارد سایت شدم به خدا گفتم خدایا من که این مدت عالی داشتم پیش میرفتم و حتی نتایج هم دارن میان حکمت این اتفاق چی بود و توفایل استاد کاملا متوجهش شدم گاهی یه اتفاق به ظاهر تضاد بهای فهمیدن یه اگاهی بزرگه به شرطی که درکش کنم و بتونم بهش عمل کنم.مقاومت مقاومت و محافظت از سرمایه های وجودم.من هیچوقت هیچ تبلیغی نداشتم اما حتی زمانی که ۲۲ سالم بود و دانشجو بودم کارهای ژوژمانهام رو که فقط برای ارائه به استاد بود و اعتبار دیگه ای به ظاهر نداشت بیرون از فضای دانشگاه افرادی که نمیشناختم و فقط معرفی میشدم با قیمت خوب میخریدن.حتی اون زمان که نرم افزار بلد نبودم و رشتم گرافیک نبود منو و لوگوی معروف ترین رستوران و کافه ها رو فقط معرفی میشدم و طراحی میکردم و با قیمت های عالی کار میکردم.تو تجربه کاریم با یه کارفرمایی که با خارج از کشور کار میکردو بسته بندی محصولاتش رو برای صادر به خارج از کشور میخواست با اینکه هیچ تجربه از طراحی بسته بندی نداشتم به لطف خدا باکس هایی رو طراحی کردم که حتی تو هزینه برای کارفرما مفید بود و برای طراحی کاراکتر یکیشون انقدر جالب شد که خودش همون کاراکتر لازم هم شده بود و اون سفارش هم فقط معرفی شده بودم به خاطر خلاقیت بالاو وظیفه شناسی و درستی که همیشه تو کارم به لطف خدا و تربیت پدرم داشتم .و الان دارم تمرکزم رو رورشد همین سرمایه ها فقط و فقط در مسیر مورد علاقم میزارم و با اگاهی های فوق العاده ارزشمند این فایل اگر که عمل کنم قطعا نتایج بی نطیری در پیش دارم .تو کامنت های قبلیم خیلی گفته بودم که ۲ ساله خودم دارم مطالعه و تمرین میکنم تو حوزه کاریم چون بلد نبودم پول بسازم و باورهای ریشه دار و محدود کننده داشتم هزینه خرید دوره های پیشرفته و عالی رو نداشتم اما این سرمایه ها رو تو وجودم پیدا کردم و تلاش کردم و مسیر ها باز شد.دیروز از طرف یکی از برجسته ترین و عالیترین اساتید که خیلی هم شناخته شده هست تو کارشون ویسی رو دریافت کردم که انرژی خیلی خیلی حیلی بالایی راجب پیشرفتم تو کارم بهم داد و ایمانی که سرمایه هام کافی هستند حتی اگر اون امکاناتی که همه فک میکنند لازمه نباشه فعلا .شاید دیرتر اما اتفاقتی رخ میده که عظمت خدا رو به زیبایی میبینی وقتی رشدشون بدی.از طرف ناشر ها با استقبال و اشتیاق خیلی بالایی برای کارهام مواجه هستم که میدونم دیگه اگر ادامه بدم اتفاقات خیلی عالی تو کارم در حال رخ دادنه.فقط و فقط اگر ادامه بدم و مقاومت کنم و کننترل ذهن مستمر و گامهای توحیدی بردارم.استاد عزیزم ببخشید طولانی شد خیلی خیلی خیلی دوستون دارم و از شما و خانم شایسته عزیز که از تون خواستن این فایل رو اماده کنید و تلاششون برای انتشار تمام آگاهی های ارزشمندتون و خصوصا تاثیر مهمی که به عینه در سلامتی و اندام فوق العاده زیبای خودتون و بچه های قانون سلامتی میبینم سپاسگذار هستم و خدا رو بابت وجود ارزشمندتون بی اندازه شاکرم واز خدا میخوام لاغر باشم یا هر وزنی فرقی نداره لیاقت خرید دوره قانون سلامتی رو درکنار دوره های دیگه تون و ادامه دوازده قدم به زودی داشته باشم.دوستون دارم❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      خدیجه غلام زاده گفته:
      مدت عضویت: 1940 روز

      سلام دوست عزیزم.

      از کامنت شما خیلی لذت بردم. و عجیب و هدایتی به کامنت شما هدایت شدم. واقعا تحسینتون میکنم و آفرین به شما. که با کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت سلامتی رو جذب کردید. این فوق العاده ست. و همین دیدن آرامش خودتون و نکات مثبت هر چند کوچک تون و شکرگذار بودن شما. و این که هر جا می‌رفتید کارتون به راحتی انجام می‌شد. نشونه ست که شما در مسیر درست قرار گرفتید.

      مطمعنم به زودی ثروت هم سراغتون میاد. موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهدی حسین پور گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    سلام. خدمت استاد عزیز م و مریم خانم دوست داشتنی 🌹 خداروشکر که هروز بهتر از روز قبل هستید. من قبلا سرمایه های زیاد داشتم مثل صادق بودن، درست کار بودن، حواسم به حساب کتاب مردم بودن، خوش قول بودن و… . بعد از یک مدت که خیلی در گیر کار شدم یه جاهایی تو کار لغزش میکردم و وسوسه های شیطان روم تاثیر می گذاشت و تو کار بد قولی میکردن 100در100 صادق نبودم، نگاران این میشدم که اگه الان راستش رو بگم مشتری چی میگه یا از دستم می‌پره(باورهای اشتباه) و… البته اینها زمانی بود که هنوز خوب با قانون آشنا نبودم. البته ناگفته نمونه که دنیا جواب کارهایی رو که نباید انجام میدادم و انجام دادم رو بهم نشون داد. ولی خدارو شکر از وقتی خوب با قانون آشنا شدم دیگه سعی کردم اون کارهارو انجام ندم و از دیشب که این فایل فوق‌العاده رو گوش دادم تصمیمم برای تسویه حساب ها با مردم جدی تر شد و از امروز شروع به تسویه حساب کردم و به لطف الله مهربان تصمیم گرفتم تا چند وقت دیگه همه رو تسویه کنم🙏🙏🙏و تمام تلاشم رو بکنم که سرمایه های اصلیم رو مجدد برگردونم😇😇😇از کل دوستانی که کامنت های فوق‌العاده می‌نویسند تشکر میکنم. در پناه الله، شاد، خوش بخت و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    عاطفه حاجتی گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیز ودوست داشتنی.ممنونم ازتون که با درخواست‌های عالی که از استادمون برای بیان بعضی مسائلی که شاید به ظاهر ساده وپیش وپا افتاده باشه باعث میشین تو یه فایلی که با وجود اینکه کلی ارزش داره ولی شما به صورت رایگان در اختیارمان قرار میدین کلی درسهای جدید یاد بگیرم 😘😘😘

    استاد عزیزم اگه بخوام از خودم بگم منم یکی از سرمایه های اصلی که دارم و واقعا خدا رو شاکرم به خاطرش ،صداقت تو کارمه که خیلی باعث پیشرفتم شده .

    من فروشنده ام و سعی میکنم تو کارم با کمال صداقت و رو راستی در مورد محصولم برا مشتری توضیح بدم .مثلا یه شامپو گیاهی که اون کسانی که تو صنف ما این شامپو رو به فروش میرسونن (البته طبق گفته ی مشتریها) میگن برای هر کسی مناسبه ولی من بعد از تحقیقاتی که از مشتریهای دیگه که قبلا ازم خرید داشتن ودیدم افرادی بودن که ناراضی بودن ،بعد تحقیق کردم در موردش وفهمیدم مثلابرای چنین اشخاصی مناسب نیس وشاید بالعکس عمل کنه و وقتی برای مشتری توضیح میدم و میبینم براش مناسب نیس وبشون میگم کلی از این کار من تشکر میکنن وبهم میگن که هر جا پرسیدیم میگن برا شما عالیه چون بیشتر قصدشون فقط فروش محصولشون بوده نه رضایت مشتریشون و اون نتیجه ای که مد نظر مشتریه، ولی من با وجود اینکه خیلی وقتها مشتریمو از دست دادم ولی صادقانه بهشون گفتم

    ودر کنار خداوند کلی مشتری دیگه به سمتم هدایت کرده. ولی بازهم گاهی پیش میاد که این نجواهای ذهن آزارم میده و ممکنه یه رفتارهایی ازم سر بزنه که مناسب نیس ولی واقعا دارم سعی میکنم بهترین باشم تو کارم و رفتارم با دیگران .

    امیدوارم با این آموزه‌های عالی شما به این خواسته ام برسم و خودم از این همه پیشرفت توی کارم و زندگیم لذت ببرم

    البته اینم بگم که من از اول به این صورت نبودم ولی از وقتی با شما آشنا شدم سعی میکنم خوب عمل کنم که خوب هم نتیجه بگیرم

    خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم .انشالله که همیشه همین طور پر انرژی باشین واین انرژی مثبتونم با ما به اشتراک بذارین وباعث حال خوب ما هم بشین

    😘😘😘😘

    در پناه خدا همیشه شاد و سرحال باشین❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محسن حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3657 روز

    سلام به استاد عزیزم هر روز صبح که برای رفتن به سر کار به اداره میخواهم بروم اولین کاری مه بعد از خارج شدن از منزل انجام می دهم رفتن به سایت عباس منش هست الان دو یه روز هست که دیدم این فایل آمده رو سایت ولی فرصت تمرکز کردن و گوش دادنش را نداشتم ولی امروز اول صبح که صحبت های شمار را گوش کردم فلش بک زدم به گذشته خودم و ندای قلبم بهم گفت محسن اگر در زندگیت تا الان درجا زدی بخاطر ایراد داشتن این فاکتور اصلی مه استاد بهش گفت سرمایه اصلی و واقعا هم استاد زدی وسط خال دمت گرم که عمق وجودی آدم هارو میشناسی ….. دست مریزاد …..

    من هم مثل همه آدم ها سرمایه اصلیم ایراد داشت ولی به ظاهر ادم های اطرافم به من به اندازه چشمانشون اطمینان دارند و این لطف خدای متعال هست ولی من که به خودم نمیتوانم دروغ بگویم ، من صادق و امانتدار خوبی نبودم و چند سال بود خودم را گول میزدم که من پاک ترینم ، از خدای خودم درخواست توبه کردم و قشنگی این خدا این هست که هر زمان که توبه کنیم خدا را توبه پذیر مهربان خواهیم یافت ….. خدا از تو میخواهم مرا ببخشی و هدایتم کنی که اگر هدایتم نکنی از گمراهانم …..

    خدایا از تو میخواهم بتوانم بیشتر روی سرمایه اصلی خودم کار کنم که همه چیز همین سرمایه اصلی که استاد گفت هست ……

    من در اداره مخابرات کارمند هستم و همیشه به خدای خودم میگفتم خدایا هدایتم کن به جای بالاتر من همیشه دوست دارم در هر قسمت که کار میکنم اونجا راکد نباشم و جای جدید را تجربه کنم و الان ایراد خودم را پیدا کردم و به خودم گفتم محسن آیا تو به اندازه کافی صادق هستی که میخواهی در یک جای وسیعتر کار کنی یا نه!!!!

    در پایان خودم را دوست دارم و خودم را همین طور که هستم میپذیرم و به قول استاد هر روز باید روی باورهام کار کنم مثل غذا خوردن که هر روز نیاز داریم واینکه خودم را با دیروز خودم مقایسه میکنم

    من قدرت بیان خوبی دارم

    من کاریزمای خوبی دارم و با هرکسی که صحبت میکنم روی آن تاثیر کذار خواهم بود

    و هر روز روی ایراد های شخصیتی خودم که امانتدار بودن صادق بودن و ترس داشتن از بازگو کردن بعضی از صحبت ها هست دارم کار میکنم و تا الان خدا هدایتم کرده و رشد کردم تو این زمینه به اندازه ای که روی خودم کار کردم تغییر کردم ….

    از خانم شایسته عزیز تشکر میکنم که به شما گفت این فایل را بزار تو سایت واقعا سپاسگزارم این هدایتی بود برای پاسخ به ایراد های درونی خودم که خدا به زبان مریم خانم بندازه و شما هم گوش کنی بزارید روی سایت و من هم با تمرکز گوش کنم و ایراد های خودم را بیشتر از قبل پیدا کنم …

    امیدوارم بقیه بچه هایی که تو مدار گوش کردن این فایل هستند کامنت های خودشان را بنویسند تا بقیه بچه ها مثل من ایرادات خودشان را روز به روز بهتر نمایند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    بنام خالق آگاهی بخش

    سلام و درود خدمت استاد جان و همه عزیزان

    ابتدا می خواستم تشکر ویژه ای داشته باشم از خانم شایسته عزیز که وسیله ای شدند که این فایل و آگاهی

    های ناب مشابه در اختیار ما قرار بگیرد و سپاسگزار استاد و خداوندم که این آگاهی ها را دریافت کردم و چقدر

    این فایل رایگان مطالب اساسی و ژرفی رو به ما منتقل کرد که از وقتی که روی سایت اومده فقط دارم این فایل

    را بارها و بارها و بارها دارم گوش می دهم و گوش خواهم داد و نکات اساسی آن را یاداشت میکنم و امروز

    دستم به نوشتن باز شد که بتوانم بنویسم و ردپایی بشود برای یادآوری و تکرار خودم .

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    تا قبل از گوش دادن به این فایل باور من دقیقآ برعکس این گفته استاد بود و من که میخواهم کسب و کار

    خودم را راه بندازم و از کارمندی بیام بیرون باورم این بود که صداقت و دروغ گفتن و بلد نبودن را در پس زمینه

    ذهنم مانع موفقیت در کسب و کار می دانستم!

    جوابی که به سوال استاد در خصوص سرمایه اصلی شما چیست نوشته بودم، خودم و باورهایم را سرمایه اصلی

    خودم می دانستم ولی حالا متوجه شدم که صداقت و درستکاری و امانتداریم نیز کم سرمایه ای نیست برایم و نه

    تنها مانع کسب و کار نیستند بلکه عامل موفقیت همین سرمایه درونی من است که پول و ثروت و موفقیت را

    برایم به ارمغان خواهد آورد و بدنبالش میاد. و برای افزایش این سرمایه دارم روی خودم کار میکنم که باورهامو و

    ذهنیتمو قوی کنم و شناخت بیشتری از خودم و توانایی هایم پیدا کنم تا بتوانم شغل و کسب و کار درست و

    مورد علاقم و خلق کنم و در کسب و کارم موفق شوم.

    ✅ دیدگاه من قبل از این فایل این بود که در بازار اولویت پول و سرمایه است که کار را جلو میبره ولی هنگامی

    که خودم را شخصی ثروتمند و در این موقعیت تصور کردم قطعآ برایم صداقت و اعتماد و پاکدستی برایم مهمتر

    از پول و سرمایه است! و چقدر میتونه این باور نجاتمون بده و کمکمون کنه در هر کسب و کاری و خداوند را شکر

    می کنم که این سرمایه را در وجودم پرورش دادم و این آرامش و تائید قلبیم همواره منو در این مسیر ترغیب

    کرده بگونه ای که بین فامیل همه مرا آدم زار داری می شناسند و مادرم بیشتر از بقیه فرزندانش به من اعتماد

    دارد و مسائل مالیش را با من در میان می گذارد.

    👈 مطلب دیگه خیر رساندن به دیگران است که فطرتآ دوست دارم به دیگران نیز خیر برسد و دیگران هم بهره

    مندشوند از امکانات ،نعمتها و ثروت ها و همواره هر کاری از دستم برآمده برای کمک به دیگران و اطرافیانم دریغ

    نکرده و نمی کنم.

    💥چقدر این مطلب که استاد فرمودند” همین که فکر کنیم که سرمایمون را کجا بگذاریم که برامون کار کنه داریم

    منحرف میشیم از اصل!” میشه روش فکر کرد و مطلبو باز کرد.

    👈 چقدر این مطلب را از دوست و افراد مختلف شنیده ام که من سرمایم داره برام کار می کنه و به این

    گفتشون افتخار می کردند در حالی که اصل همون صداقت و درستی و مهارت است که ما در وجودمان پرورش

    باید بدهیم و اینها هستند که برای ما پول می سازند و سر مایه اند نه صرفآ اضافه افزایش رقم حساب بانکی

    مون!

    💥 “این ذهنیتی که من همون آدم قبلی باشم و پولم برایم پول بسازه یک دروغ محض است! هرگز پول من

    برای من اگر من همون آدم سابق باشم کاری نمیکنه! غیر از اینکه همون نتایج قبلی برایمون تکرار میشه! ”

    💥 ” با افزایش عدد بانکی مون ما پولدار نشدیم بلکه فقط اعداد حساب ما تغییر یافته زیرا چیزی در درونمان و

    در وجودمان تغییر نیافته ! و ما هنوزم همان آدم سابقیم! تا هنگامی که شخصیت و باورهایمان عوض نشود و در

    درون تغییر نکنیم اتفاقی در دنیای بیرون ما رخ نخواهد داد و اگر به ظاهر هم رخ بدهد از ما به راحتی پس

    گرفته خواهد شد. نمونه های زیادی در اطراف خودمان سراغ داریم که پولی رو از طریق بورس یا ارزهای دیجیتال

    یا معامله ای بدست آوردند و به راحتی هم از دست داده اند.

    👈 دنبال این نباشیم که پولی بگذاریم کنار که برامون کار کنه و زمدگیمون بچرخه بلکه باید دنبال ارتقا و افزایش

    روز به روز سرمایه وجودی خودمان ، صداقت و درستی کارمون ، اصلاح باورهای ثروت آفرینمان و افزایش مهارت

    ها وتوانمندی هایمان باشیم آنوقت است که ثروت و پول خودش بدنبالش میآید و مقصود ما حاصل می شود.

    سپاسگزار خداوند و استاد عزیز هستم بخاطر هدایت به این فایل سراسر آگاهی❤️

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1472 روز

    بنام یگانه معمار هستی

    سلام ،

    درود بر استاد عزیزم و تمامی اعضای سایت …

    خداروشکر میکنم در این مسیر زیبا هستیم و هر روز در حال پیشرفت هستیم .

    از اولین روزهایی که من وارد این جمع عالی شدم تا کنون نتایج بسیار عالی گرفتم و برای همشون خدارو هر لحظه شکر میکنم .

    من هر روز دارم روی خودم کار میکنم سعی میکنم حداقل روزی یکبار الی دوبار از فایلهای استاد استفاده کنم .

    امروز این فایل بی نهایت عالی من رو به تفکر عمیق وا داشت و من رو به نوشتن کامنت کشاند .

    در حال حاضر که این کامنت رو مینویسم منتظر هستم که مادرم و خواهرم بیان خونمون .

    اولین مهمون های خونه ی جدیدم …

    خونه ای که تا یک سال پیش نمیتونستم تصور کنم که داشته باشم ،

    سال پیش همین موقع ها بود که من با استاد و این سایت آشنا شده بودم ،

    با اینکه همون روزها خیلی رو خودم و باورهام کار میکردم بازهم من نمیتونستم سال پیش این خونه ی الانم رو تصور کنم ….

    همین خواهر و مادرم اون روزها برای من غصه میخوردن که چرا من هنوز نتونستم برای خودم جایی رو داشته باشم ،

    اون روزها برای من راحتر بود که غمگین باشم و پیش دیگران احساس ترحمشون رو جلب کنم ، ولی من اینکارو نکردم ….

    من با همسر عزیزم در خانه ی پدریش زندگی میکردیم به ناچار که پول رهن خونه نداشتیم ،

    خانوادم نتونسته بودند منو حمایت مالی کنند خودمم چیزی نداشتم و ما در یک اتاق ۱۵ متری زندگی میکردیم ، بدون هیچ دارایی مادی دیگری بجز گوشی و لب تابی که داشتم ،

    ولی سرمایه ی اصلی من چیزهای دیگری بود ،

    و حالا در مورد این فایل عالی که استاد گذاشت بگم ؛

    همین ویژگی های شخصی ام من را به لحظه ی الان و این کامنت رساند ،

    به این لحظه ی زیبا که در خانه ای مجلل در بهترین محله و منطقه ی شهر با لوازمی عالی که دارم ،

    منی که در اتاقی ۱۵ متری با همسرم زندگی میکردم تا همین یکسال پیش ،

    ولی اکنون واقعا شرایطی عالی دارم از هر نظر و در حال بهتر و بهتر شدن است .

    این از فضل خدای من است

    .

    سرمایه های اصلی من :

    متفکر و جستوجوگر بودنم ،

    اینکه من مدام در پی بهتر شدن بودم .

    دنبال خدا بودم ،

    در کوچه پس کوچه های زیادی گشتم و در آخر در این مسیر پیداش کردم .

    اخلاق خوب و منعطف بودنم ،

    وقتی فهمیدم باورهام در مورد خدا اشتباه بوده ،

    وقتی فهمیدم من مشرک بودم که از شخص دیگری میخواستم من رو پیش خدا سفارش کنه تا خدا منو نگاه کنه ،

    سریعا مسیرم رو تغییر دادم و در راهه شرک فقط بخاطر باور پدرانم و جامعه به این راهه غلط ادامه ندادم ،

    زود تغییر دادم خودمو ،

    وقتی دیدم دوستانم من رو پایین میکشند و اخلاقیات خوبی ندارند به راحتی ازشون دوری کردم ،

    اینکه در روزهای سخت جا نزدم

    و اینکه قدرتمند بودم و ادامه دادم ،

    و در زمانی که با همسرم تو اتاق ۱۵ متری زندگی میکردیم تو اون روزها هم سعی میکردم که شاد باشیم و به دیگران شادی هدیه بدیم

    البته روزهایی بود که ناراحت میشدیم ولی به روی هیچ کس نیاوردیم ،

    هرگز نذاشتیم کسی بفهمه ما ناراحتیم و ته جیبمون خالیه ،

    سعی کردیم تو همون روزها هم شاد باشیم و بهمون خوش بگذره ،

    و اخلاق خوب و شخصیتی که داشتم سبب شد خانواده ی همسرم منو عاشقانه دوست داشته باشند و برای همین اون مدتی که که ما در خونه ی اونها ساکن بودیم فقط به من محبت کردند و خم به ابرو نیاوردند با اینکه من نتونسته بودم برای خودم و دخترشون خونه ای تهیه کنم …

    من خداروشکر شخصیت خوبی داشتم و دلها با من مهربان بود .

    در اون روزها من وارد کار املاک شدم ،

    چون شخصیت خوب و قابل اعتمادی داشتم میدیدم که مشتری هایم منو دوس دارند و بهم اعتماد میکنند ،

    از همین اخلاق و شخصیتم در کار پیشرفت کردم ،

    من در کار جدی بودم

    و چون مدام به دنبال بهتر شدن بودم و هر کاری رو برای بهبود اوضاع انجام دادم ،

    همین جدی بودنم در کار منو به سمت راهی هدایت کرد که اکنون به راحتی کسب درآمد میکنم .

    و خیلی در کارم پیشرفت کردم ،

    و چون صداقت داشتم و به مشتری هایم حقیقت را میگفتم و با همکارانم هم صادق بودم ،

    به مسیر های خوب و همکاران عالی هدایت شدم .

    من شکرگزار بودم و هستم ،

    من برای داشته هایم خداروشکر میکردم ،

    همین باعث میشد که در شرایط سخت خودم رو نبازم .

    ادامه بدم ،

    اونقدر ادامه دادم و در احساس خوب و شاد ماندم تا هدایت شدم به مسیر های عالی ،

    سال پیش با سایت عباسمنش آشنا شدم و الان به این کامنت رسیدم ،

    من از سال پیش و این موارد با همین سرمایه هایی که گفتم به این مرحله رسیدم ،

    وقتی الان و این روزها این همه نتایج رو میبینم ،

    بیشتر خداروشکر میکنم و بیشتر مصمم میشم به ادامه ی مسیر …

    من روزهای اول فایلهای استاد

    رو با لب تابم در اون اتاق خوابه ۱۵ متری در خانه ی پدر همسرم که الان در موردش گفتم میدیدم ،

    ولی به حرفهای استاد با تمام وجود عمل کردم و مدام سعی کردم رو خودم کار کنم ،

    و شکر خدا در یکسال ،

    با تعهدم رسیدم به لحظه ی اکنون و امروز و این کامنت

    و این فایل عالی استاد که اون رو با تلویزیون خیلی عالی و بزرگ ام و در پذیرایی خانه ی ۱۰۰ متری ام دیدم و لذت بردم …

    استاد عزیزم ازت ممنونم ،

    واقعا سرمایه های اصلی که داشتم من را به اینجا رساند ،

    خداروشکر میکنم برای داشته هایم ،

    سرمایه ی تخصصی ام را هم من هر روز بهتر و بهتر میکنم ،

    من روی کارم تمرکز دارم و باورهای مناسب رو دارم تقویت میکنم ، با تقویت باورهام مثلا باور به فراوانی و احساس ارزشمند بودن من پیشرفت کارم رو مشاهده کردم و نشون داد باید بیشتر روش کار کنم ،

    بحث اینکه من لایق قراردادهای میلیاردی و فروشهای بزرگ هستم رو روش کار میکنم و هر روز دارم بهتر و بهتر روش کار میکنم ،

    واقعا سعی میکنم تمام روز روی خودم و باور هام کار کنم ،

    نتایج عالی که تو این یکسال گرفتم من رو بیشتر تشویق میکنه به اینکه بیشتر و بیشتر رو خودم کار کنم ،

    من تو این یکسال فقط با فایلهای دانلودی و قسمت روزشمار تحول زندگی من که مریم خانم عزیز درست کردن ،

    ۳ فصل اش رو جلو رفتم و تمام سعی ام این بود که توش متعهد باشم و این روزها فصل ۴ ام رو دارم جلو میرم به اندازه ای که متعهد بودم بهش نتیجه دیدم ،

    قصد دارم برای تقویت سرمایه های شخصی و کاری ام ،

    فصل ۴ سفرنامه رو به اتمام برسانم ،

    همزمان کتاب رویاها رو الان با خلاصه نویسی اش فصل ۳ هستم رو به اتمام برسانم ،

    بعدش دوره ی ۱۲ قدم رو شروع کنم ….

    .

    خدایا شکرت که من رو به این روز عالی رساندی به نوشتن این کامنت …

    خدایا شکرت که الان و تا دقایقی دیگر مادر و خواهرم برای اولین بار به این خانه ی من می آیند تا عظمت خدارو ببینند و باور کنند خدارو ،

    منی که از اون شرایط تو یکسال به اینجا رسیدم …

    خداروشکر که تو رب العالمین و همه کاره ی این جهانی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      علیرضا نقدیان گفته:
      مدت عضویت: 1734 روز

      سلام محمد رضا جان

      .

      .

      واقعا خیلی داستان زندگیت برام تاثیر گذار بود عاشقتم که به من این باور رو دادی توی همون بازاری که همه میگن رکود هست و… تونستی با تغییر باور هات همه چیز رو برای خودت خلق کنی امیدوارم که همیشه با همسرت بگید و بخندید و عشق کنید این پاداش کسایی هست که به خدا و وعده هاش ایمان آوردند و از دل اون تضاد تونستند حسشون رو خوب نگه دارند و چقدر خانواده خوبی بودند که اینقدر با شما خوب رفتار کردند عاشقتم و همون زمانی که میخوندم بارها تحسینت کردم که از اون شرایط رفتی تو دلش و زندگیت رو شروع کردی با توکل به الله و به این نتایج رسیدی به نظر من اون تضاد خیلی درس های بزرگی داره که میتونه بعدا بهت کمک کنه یکیش اینه که قدر چیز هایی رو که داری میدونی نمیگی ای بابا اینهمه کار کردم چیه یه خونه ۱۰۰ متری دارم پنت هاوس فلان برج رو که ندارم میبینی که از چی شروع کردی و به کجا رسیدی و این مسیر تا بی نهایت ادامه داره

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        محمدرضا رضایی گفته:
        مدت عضویت: 1472 روز

        سلام علیرضا جان ،

        خیلی ممنونم ازت که کامنتم رو خوندی و این پیام بسیار زیبا رو برام نوشتی ،

        من واقعا از خوندنش لذت بردم و دیدم که درست میگی ، پاداش صبر خدا رو میشه دید در این وقایعی که گفتم . و ایمان به خدا ، آره این تضاد حدودا 3 سال طول کشید واسم ولی من به اندازه ی یک عمر پیشرفت کردم .

        مهمترین دستاوردم همین از بین رفتن شرک بود که از همه بغیر خدا کمک میخواستم ، به ظاهر مذهبی بود دیدگاهم که از فلان امام میخوام کمکم کنه ولی در باطن شرک آلود بود …

        من از همین تضاد 3 ساله ایمانم به خدا واقعی شد و رسیدم به اینکه من ارزشمندم و خدا من رو هدایت میکنه خدا به من الهام میکنه ، لازم نیس کسی شفاعت کنه منو و من به کسی دخیل ببندم …

        خدارو پیدا کردم واقعا .

        آره واقعا قدر چیزهایی که دارم رو خیلی بیشتر میدونم .

        گاهی به در و دیوار خونم نگاه میکنم و لذت میبرم و یادآوری میکنم روزهایی رو که هیچی نداشتم و از این همه پیشرفت خدارو بارها بارها و بارها از ته قلبم شکر میکنم . حس کسی که در زمستان خیلی سرد و رسیده به یک کلبه ی جنگلی کنار شومینه و سرما رو دیده و قدر این گرما رو میدونه بهم دست میده .

        واقعا درست میگی این مسیر تا بی نهایت ادامه داره واقعا .

        ولی من اینکه میبینم تونستم به این خواسته ام برسم خیلی انگیزه میگیرم که مداوم و متعهد ادامه بدم . وقتی دیدم به این رسیدم میدونم به بعدی و بعدی و بعدی ها هم خواهم رسید و همینشم قشنگه .

        ممنونم ازت واقعا خیلی احساس خوبی رو به من منتقل کردی دوسته عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2274 روز

    به نام خداوند مهربان و رزاق

    سلام استاد عزیزم

    چقدر نیاز بود که این فایل را بشنوم، چقدر خوش موقع این فایل را در سایت گذاشتین.

    من دانشجو دامپزشکی هستم و هنوز 2 سال دیگه از درسم مونده و همه افراد بهم می گند که تا درست تموم نشه نمی تونی بری سرکار و .. چون نه هنوز مدرکتو گرفتی و نه سرمایه مالی داری ولی من دلم میخواد مستقل بشم میدونم باید باورهامو درست کنم اما هنوز ترمزهای دهنی دارم که باید روشون کار کنم مثلا همش به خودم میگفتم اخه کی برای چی به من پول بده، من که هنوز مهارت کامل ندارم اخه من خیلی زیاد کمال گرا هستم و چون هنوز به نظر خودم پرفکت نشدم به نظرم میومد که کسی پیدا نمیشه که من برم و در کلینیکش کار کنم.

    اما الان فهمیدم مشکل کجاست.

    من خیلییییییی نکات مثبتی دارم که باعث میشه بقیه اصلا از خداشون باشه که من براشون کار کنم و حاضرند بابت اون پول خوبی به من بدهند. چون من سرمایه های خیلی عالی دارم:

    سرمایه اصلی من صداقت واقعی هست که دارم که باعث میشه هر جا میرم همه بهم اطمینان پیدا می کنند( تو دوره کاراموزی که میرفتم تنها دانشجویی که دکتر بش اطمینان میکرد که حساباش دستش باشه و دریافتی ها را تو حساباش وارد کنه من بودم و این هست که ارزشمند هست)

    سرمایه من پشتکار بی نظیری هست که دارم که این باعث میشه خسته نشم و تا اخرین تایم کار بمون و کار کنم و از زیر کار در نروم.

    سرمایه من خوش قولی من هستم که همیشه سر تایم مورد نظر حاضر میشم و بقیه می تونند روی حرف من حساب کنند.

    سرمایه اصلی من مهارت ارتباطی فوق العاده ای که دارم که خیلی عالی می تونم ارتباط بگیرم.

    سرمایه اصلی من درستکار و قابل اطمینان بودن 100 درصدی من هست.

    سرمایه های تخصصی من:

    خب من از ترم 4 تا الان که ترم 8 هستم کاراموزی میرفتم البته نه پیوسته اما اکثرش را کاراموزی میرفتم و این باعث شده که سواد تئوری من زیاد بشه و الان اگه در کلینیکی مشغول کار شم می توانم جواب مریض ها را بدهم در واقع علمش را تا حدودی دارم

    و کارهای تزریقات و سرم تراپی و محاسبه ی دوز را اوکی هستم و خیلی خوب می تونم سگ و گربه را مقید و مهار کنم.

    و کار هایی که باید در جهت افزایش سرمایه های تخصصی ام انجام دهم:

    سواد تئوری ام را بیشتر کنم و رو زبانم کار کنم که بتونم از روی رفرنس ها مطالعه کنم و کار های عملی را در حد تخصصی و عالی یاد بگیرم.

    اما علی الحساب میتونم با همین سرمایه هایی که دارم می توانم شروع کنم و سرکار بروم چون افراد زیادی هستند که میخواهند کارهای پرستاری کلینیکشون را فردی مثل من انجام دهد که نه تنها می تواند کار های تزریقات را انجام بده بلکه اطلاعات علمی خوبی هم داره و میتونه جواب صاحب کیس را هم بده.

    فقط باید باور کنم که این سرمایه ها ارزشمند هستند و این ها سرمایه های اصلی من هستند و من برای شروع همه چیز های لازم را دارم. این ها را نوشتم که بیشتر خودمو ملزم بدونم که برم و شروع کنم و جایی را برای کار پیدا کنم و باور کنم که از همین جا هم میتونم شروع کنم و شدنی هستتتتتت ، خواستم ردی از خودم به جای بگذارم که بعدا بتونم تغییرات را دقیق حس کنم و بدونم از کجا و چه موقعیتی به کجا رسیدم.

    استاد امیدوارم که تا چند وقت دیگه براتون کامنت بذارم و بگم که سرکار رفتم و شروع کردم که قدم های تکاملی ام را طی کنم.

    استاد ممنون بابت این فایل بی نظیر.

    امیدوارم که همیشه حال دلتون عالی باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      علیرضا نقدیان گفته:
      مدت عضویت: 1734 روز

      سلام دوست عزیز

      .

      چقدر خوب که دارید روی مهارت هاتون کار میکنید و اینکه به نکته ای به ذهنم رسید که میتونه بهتون کمک کنه اینهم همین اتفاقی که من چند وقتی هست که خیلی زیاد میبینم افراد سگ و گربه و حیوان خانگی دارند دارند و داشتن ابن حیوانات هزینه هایی برای مراقبت داره که کلی فرصت پولسازی برای رشته شما درست میشه و میتونید عالی عمل کنید حتی در مناطق شهر های کوچیک هم من دیدم که افرادی که سک و گربه دارند توی خونشون و مراقبت میکنند ازش و ابنکه حتی شما داخل روستاها و دور افتاده ترین مناطق کشور هم باشید باز هم براتون کار هست چون اونجا ها خیلی از افراد شغلشون دارمداری هست و گوسفند و مرغ و… دارند که میتونید عالی پول بسازید و لذت ببرید از کار خودتون و چقدر فراوانی هست که من خودم قبلا چیزی تحت عنوان این ندیده بودم که ما مربی سگ داشته باشیم اما الان میبینم که افرادی هستند این مهارت رو یاد گرفتند و عالی دارند ازش پول میسازند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرا گفته:
        مدت عضویت: 2274 روز

        سلااام

        خیلی ممنون بابت حس خوب و انگیزه ی خوبی که دادین

        امیدوارم که بتونم هر چی زودتر ترمز های ذهنی ام را با جایگزین کردن باورهای درست برطرف کنم و قدم های تکاملی ام را با لذت طی کنم و بتونم بیشتر صدای الهامات درونی ام را بشنوم تا زودتر به ثروتمند شدن هدایت بشم…

        و انشاالله که شما هم همیشه سالم، شاد و ثروتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: