- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
سلام دوست عزیزم، من دوره ی عشق و مودت رو ندارم و نمیدونم اونجا استاد دقیقا چیا گفته و نیازی هم به خریدش حس نکردم اما چون اوایل ازدواج روابط خوبی نداشتم و تونستم روابطم رو با همسرم بهبود بدم اونچه که درک کردم رو اینجا خدمتتون میگم.
ما کلا دو نوع عمل داریم یه عمل فیزیکی و یه عمل ذهنی، من با مثال روشن اش میکنم، مثلا ما در مورد توجه به نکات مثبت و سپاسگزار بودن کلی فایل گوش میدیم و آگاهی وارد مغز ما میشه، شاید یکی باشه که هزاران کتاب در رابطه با شکرگزاری نوشته باشه اینقدر که اطلاعاتش بالاست اما خودش آدم شکرگذاری نباشه خودش توجه اش روی نکات منفی باشه این یعنی اون فرد به آگاهی ها “عمل” نمیکنه، شاید کسی که ذهنی یه گوشه نشسته و چشمشو بسته از نظر ما هیچ عملی انجام نمیده اما توی ذهنش در حال سپاسگزاری و خوب کردن احساسش هست خب این آدم درسته فعالیت فیزیکی ازش نمیبینی اما داره “عمل” میکنه به قانون سپاسگزاری.
توی دوره ی ثروت استاد خیلی میگه باید عمل کنید خیلیا تصورشون اینه که منظور استاد فقط عمل به ایده های حرکتی و فیزیکی هست، مثل رفتن جایی صحبت کردن با کسی یا کسب یه مهارتی، خب همه ی اینها هست، اما یه نوع عمل کردن دیگه هم هست مثل فکر نکردن به کمبود، اینم از نظر استاد عمل کردن به قوانین ثروت هست، درمورد روابط وقتی استاد میگن تحمل نکنید عمل کنید، یعنی واقعا تمرکزت رو باید بتونی روی نکات مثبت طرف بزاری، خیلی از ماها فکر میکنیم اگر به خوبی های طرف توجه کنیم موندگارتر میشه تو زندگیمون درصورتی که اینطور نیست اگر توی یه رابطه ای احساس ما با اون فرد خوب نیست ما با تلاش برای تمرکز بر خوبی های اون فرد، به رابطه ی دلخواه خودمون هدایت میشیم چون در حال سفارش خوب دادن به جهان هستیم، اگر هم نکته ی مثبتی پیدا نمیکنیم باید بتونیم یه طوری، رفتار نامناسب اون فرد رو نادیده بگیریم و جوری بشیم که واقعا رفتار اون فرد تاثیر احساسیش توی ما کم و کمتر بشه به نسبتی که کم میشه یعنی ما در حال عمل به قانون هستیم و این عمل ما رو به خواسته مون میرسونه این عمل دقیقا همون تحمل نکردنه همون دست روی دست نگذاشتنه.
استاد میگن اگر توی رابطه ای هستی اینکه به طرف باج ندی هم خودش عمل هست منظور استاد از عمل کردن در روابط این نیست که بریم درخواست طلاق بدیم، خود استاد با اینکه مرد بودن اما تنها کاری که کردن حق طلاق رو بخشیدن به همسرشون، یعنی اقدام به طلاق نکردن.
ما نه تنها دیگران رو نباید
” باعث” خوشبختی بدونیم، همینطور هم نباید “مانع” خوشبختیمون ببینیم، هر دو شرک هست و درست کردن این شرک هم جزو عمل کردن به قانون و تحمل نکردن محسوب میشه، بخش اعظمی از تمام اتفاقات ما خصوصا در روابط ذهنی هست، عمل ذهنی، عادت فکری و به نسبت خیلی خیلی کمتر عمل فیزیکی، امیدوارم دیدگاهم بتونه بهتون کمک کنه.