- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
سلام و درود و سپاس بر استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی
خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم
روز 147
در این قسمت فوق العاده تفاوت تحمل کردن و پذیرفتن همینی که هست با صبر کردن بیان شد
صبر به معنای درک قانون تکامل است یعنی اینکه من بذری را میکارم، و شرایط را برای رشد آن فراهم میکنم شرایطی مثل نور مناسب، آب مناسب و غذای مناسب را به او میرسانم و منتظر میمانم تا این بذر آرام آرام جوانه زده و رشد کرده و سر از خاک بیرون آورده و بازهم به رشد خودش ادامه بدهد
صبر کردن یعنی اینکه من اقداماتی را که باید انجام بدهم را انجام داده و اجازه بدهم روند طبیعی تکامل طی شده و آرام آرام نتیجه مشخص شود،
در این پروسه من بایستی از هرگونه عجله و بدوبدو خودداری کنم و ترس و ناامیدی و نگرانی را از خودم دور کنم
ولی تحمل کردن یعنی اینکه من شرایط نادلخواه و ناجالب را تحمل کنم، زجر بکشم و بازهم تحمل کرده و هیچ اقدامی برای تغییر شرایطم انجام ندهم
علت اینکه من شرایطی را تحمل کرده و اقدام به تغییر نمیکنم این است که باور دارم که راهی وجود ندارد و من توانایی تغییر شرایط به سمت دلخواه را ندارم و باید بپذیرم که همینی که هست و تحمل کنم
ترسها و بی ایمانی هایم اجازه حرکت کردن و قدم برداشتن برای تغییر را به من نمیدهند
اگر در زندگی من چیزی ایراد دارد و دلخواه من نیست، این غیر طبیعی است و من نباید این شرایط را بپذیرم، چون با تحمل کردن این شرایط نه تنها عوض نمیشود بلکه هرروز به سمت بد و بدتر شدن حرکت میکند اگر که من اقدامی برای تغییر شرایط انجام ندهم
دلیل اینکه من توسط خداوند به راه حل مشکلات و مسائل نادلخواه زندگی ام هدایت نمیشوم این است که باور ندارم که راهی برای تغییر وجود دارد و من محکوم به تحمل همین شرایط هستم
در زندگی اگر چیزی ایراد دارد خلاف مسیر طبیعی جهان است چون همه چیز در جهان به شکل طبیعی و ساده در حال انجام است و هر چیز ایراد دار و مشکل در مسیر خلاف حرکت جهان میباشد
اگر ایراد دارد من باید تغییر کنم چون هیچ چیزی خودبخود درست نمیشود
اگر شرایط من ناجالب است از خودم بپرسم چرا باید من این شرایط را تحمل کنم؟
بیماری طبیعی نیست
فقر و کمبود طبیعی نیست
مشکلات پی در پی طبیعی نیست
روند طبیعی جهان همواره فراوانی و ثروت و سلامتی است
اگر غیر از این است غیر طبیعی است و من باید نپذیرم تا هدایت شوم به مسیر راه حل مناسب و خداوند من را هدایت میکند
تمامی اعتبار این کامنت صرفا متعلق بخداوند است