- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام بر استاد عباس منش عزیز
سلام بر خانوم شایسته مهربان
سلام بر همه دوستان صمیمی و فوق العادمون ، یه شاهکار دیگه از استاد عزیزمون واقعا لذت بردم از شنیدن تک تک جمله هاتون استاد و بارها و بارها باید این حرفهای ارزشمند رو شنید و راجع بهشون فکر کرد….. چقدر مثال از زندگیم اومد توی ذهنم که بدلیل باورهای اشتباه دارم شرایط رو تحمل میکنم استاد چقدر زیبا مفهوم صبر و تحمل رو برامون باز کردید …….. بیاد میارم وقتی کودک بودم مثل فرزند اول شما مادرم تعریف میکنه و میگه دچار بیماری اسهال و استفراغ شدید شده بودی چند ماه بیشتر نداشتی و هرچقدر شیر بهت میدادم بدنت پس میزد گریه و ناله میکردی مرتبا و … دقیقا مثل کودک استاد بوده وضع من مادرم میگفت پیش هر دکتر معروفی که میشناختیم بردیمت اما همشون اظهار تعجب میکردن و چیزی سر در نمیاوردن!! بزرگترای فامیل از جمله مادربزرگ مرحومم به مادرم میگه دیگه امیدی به این بچه نداشته باش با این وضعی که من دارم میبینم زیاد دووم نمیاره! اوضاع سختی بوده واسه مادرم ایشون اماباورهای دیگه ای داشته …. باور داشته این طبیعی نیست ، باور داشته حتما یه راهی برای درمان فرزندش وجود داره ، باور داشته نظام و قانون جهان بر اساس سلامتیه و بیماری روند طبیعی نیست و ….. خلاصه این باورها ایشونو هدایت میکنه به دکتر عمومی ساده!! اونم بچه رو معاینه میکنه و در همون جلسه اول عفونتی رو در روده های من تشخیص میده و داروی مناسب رو تجویز میکنه بعد از 1 هفته علائم بهبود در من دیده میشه و تمام! نمیدونم ایشون هنوز در قید حیات هستن یا نه اما تا 15 سالگی مادرم ما رو پیش همین دکتر میبرد.
چقدر ما توی زندگیمون شرایط ناجالب رو پذیرفتیم و بقول استاد داریم تحمل میکنیم. چونکه فلان عالم گفته فلان دانشمند گفته فلان بزرگتر گفته فلان ریش سفید گفته و …بقول استاد چه نعمتهایی رو از خودمون دور کردیم فقط بخاطر اینکه بدلیل باورهای اشتباهمون باور نداشتیم میشه بهشون رسید و فکر میکردیم همینیه که هست باید سوخت و ساخت چقدر این کلمه سوختن و ساختن برامون آشناس؟! کافی بود مادر من از دست رفتن بچشو قبول میکرد عمرا اگر به مسیر شفا و درمان بیماری هدایت میشد. چرا از کار کارمندیمون با اینکه بهش هیچ علاقه ای نداریم بیرون نمیایم؟ با اینکه میدونیم تهش هیچ پیشرفت و احساس خوب و موفقیتی برامون نداره و سالهاست که داریم شرایط رو هر جوری شده با هر زجر و بدبختی تحمل میکنیم؟
“””یاد اون عبارت قرآنی معروف میوفتم که فرشتگان قبض روح از مردم سوال میکنن در دنیا چگونه زیستید؟ پاسخ میدن ما در فقر و تنگدستی و بدبختی زندگی میکردیم بهشون پاسخ میدن مگر زمین خدا پهناور نبود؟! چرا در این شرایط موندید؟!! (چرا تحمل میکردید اوضاع ناجالب رو؟!!) جایگاهتون دوزخ و سرانجام سختی در انتظار شماس!!”””
این آیه از قرآن حجت رو بر هممون تموم میکنه که داستان تحمل چیه و سرنوشت تحمل کنندگان چه سمت و سویی داره. مثال دیگری از خودم برای واضح شدن تفاوت بین تحمل و صبر میزنم به در آمد اندک کارمندی اکتفا کرده بودم در واقع زندگیمو بر مبنای همین درآمد برنامه ریزی میکردم چون باور کرده بودم که شرایط همینه درآمد من که نمیتونه افزایش پیدا کنه همینه که هست و من باید با این درآمد اندک کارمندی بسوزم و بسازم دیگه راهی هم نیست برای قبل از من همین بوده واسه بعد منم همینه شرایط کارمندیه دیگه باید دلتو بهمین چندرغاز حقوقی که میدن خوش کنی و با همین حقوق برای زندگیت برنامه ریزی کنی و فقط یه گوشه بشینی و حسرت زندگی خوب و لاکچری بقیه رو که از تو بیشتر دارن بخوری و …. نهایتا باید این وضع رو تحمل کنی ، باید این وضع رو تحمل کنی و بپذیری همینیه که هست!! این اوضاع و احوال من بوده تا همین چند وقت قبل اما بلطف خدا و استفاده از آگاهیهای استاد عزیزم دارم تغییر میدم شرایطمو ما چیزی به اسم تحمل نداریم! ما چیزی به اسم فقر و بیماری نداریم مگر اینکه از قبل پذیرفته باشیمش! اگر توی شرایط فقر آلود داری روزگار میگذرونی دوست من برو سراغ باورهات ببین کجاها رو باید تغییر بدی تا شرایطت عوض بشه اینو نپذیر و طبیعی ندون. درآوردن پول مثه آب خوردنه برای بعضیا بخدا اونایی که باوراشون ثروت آفرینه اوناییکه به کمبود اعتقادی ندارن اوناییکه خودشونولایق پول و نعمت میدونن اوناییکه نپذیرفتن برای کسب یه لقمه نون باید جون بکنن. استاد مهربانم اینقدر این فایل تاثیر گذاره و اینقدر نکات ارزشمند برام داره که زبانم از بیانش قاصره بهمینا اکتفا میکنم فعلا و امیدوارم بتونیم درس بگیریم از این کلام ارزشمن و هدایتگر شما و بینهایت از وقتی که میگذارید و این فایلهای طلائی رو برامون آماده میکنید سپاسگزارم.