- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
بنام خداوند رزاق ووهابم
سلام ودرود فراوان به استاد ارجمندم ومریم عزیز ودوستان گرانقدرم
خدای من شگفتا از این همه زیبایی واین حس عالی ابتدای فایل ،چه احساس فوق العاده ای داشت همین اول فایل درختان سرسبز با چمنهای سبز فسفری و زرد ، وآسمان آبی با ابرهای پفکی چه هارمونی زیبایی را خلق کرده هست خدایا شکرت که امروزچشمانم را به دیدن این زیبایی ها منور کردی خوش به سعادت آن پرنده لابه لای درختان که از این فضای بی نظیر لذت میبرد حرکت ریز ریز موجها برروی سطح دریاچه وآن آبشار فوق العاده زیبا در وسط دریاچه سمفونی ،زیبایی را از صدای آب وپرندگان ایجاد کرده وپیاده روی در این فضای دل انگیز واین هوای مطبوع چه احساس فوق العاده ای دارد که در این بین، شاخه ای نازک یا نسیمی ملایم چهرت را نوازش کند خدایا مگه میشه این انرژی را از این فضا گرفت وتحسین نکرد مگر میشه این همه نعمت وفراوانی را دید وتایید نکرد خدایا هزاران هزار بار شکرت ووجود بروونی پرتلاش ومرمری شیطون زیبایی این فضا را دوچندان کرده بادیگاردهایی که همیشه در صحنه هستند منتها به لذت بردن وبازی کردن مشغول هستند خدایا هزاران هزار بار شکرت
میزان تحمل شما چقدر هست
خلاصه ای از فرمایشات استاد:
خیلی ها زندگی نامناسبی از لحاظ عاطفی، مالی دارند وتحمل میکنند چرا چون فکر می کنند راهی وجود ندارد وهمین است که هست
ما نبایدهرگز چیزی را تحمل کنیم اگر اتفاق ناجالبی هست یعنی یه چیزی ایراد دارد وبا تحمل کردن این ایراده برطرف نمیشه
دلیل اینکه خیلی مواقع به مسیر درست هدایت نمیشیم چون باور داریم که فعلا همین مسیر رو باید ادامه بدیم وانتخابی جز این نداریم
فرق هست بین صبر وتحمل
صبر که بسیار تحسین شده با امید وتکامل وایمان وتسلیم بودن در برابر رب همراه هست
و تحمل
هرچیزی که با زجر کشیدن همراه باشد یعنی همینی که هست وهیچ راهی وجود ندارد
اگر ما باور کنیم همینی که هست وهیچ راهی وجود ندارد هیچ وقت به راه حل مسائل هدایت نمیشیم ولی وقتی که ایمان داشته باشیم مسائل راه حل دارد ونپذیریم همینی که هست خداوند ما راهدایت میکند به سمت راه حلهای مناسب
هرگز چیزی را تحمل نکنیم اگر اتفاق ناجالبی هست یعنی یه چیزی ایراد دارد وبا تحمل کردن این ایراده برطرف نمیشه وفکر نکنیم که اگر هیچ کار نکنیم خودبخود درست میشه نه هیچ چیزی خود بخود درست نمیشه
اینکه فکر کنیم خود بخود مسائل حل میشه اشتباه هست وقتی من تغییر میکنم مسائل هم تغییر میکند
چه میشه که یه شخص تغییر میکند وقتی که رو باوراش کار کنه فکر کند که چرا باید شرایط ناجالب را تحمل کنم
من باید در شرایط مختلف به مغزم بگم هیچ چیز رنج آوری طبیعی نیست
همیشه به خودمون بگیم من دارم چی رو تحمل میکنم چرا دارم تحمل میکنم چه فکری رو عوض کنم چه چیزی را تغییر بدهم که خداوند مرا هدایت کند به مسیر درست
تا زمانی که داریم تحمل میکنیم ومیگیم همینی که هست هدایت نمیشیم به راه حل
ولی وقتی بگوییم فقر طبیعی نیست ،مشکلات زندگی طبیعی نیست بیماری طبیعی نیست و میگردیم راهش رو پیدا میکنم و مسائل را حل میکنم وخداوندهم مرا هدایت میکند وقدم اول این است که بپذیریم راه حل وجود دارد وتحمل نکنیم واز درگاه خداوند ناامید نشیم
تجربه
تجربه اولم استاد چیزی شبیه تجربه شماست من در یه برهه ای از زندگیم خیلی سخت بیمار شدم بخاطر فشار کاری ومسائل زندگی وتب شدیدی داشتم وقتی مراجعه کردم به متخصص عفونی ایشون بدون اینکه معاینه ای انجام بده یا آزمایشی برام بنویسه گفت علائم تب مالت هست ومبتلا به تب مالت هستید گفتم نه امکان نداره من شیر وماست پاستوریزه مصرف میکردم امکان نداره گفت من دکترم گفتم برام آزمایش بنویسید وقتی نتیجه آزمایش را به ایشان نشون دادم مشخص شد بخاطر ضعف جسمانی وکم خونی شدیدم بوده ونه تب مالت وچقدر من آنروز خدا را شکر کردم که نپذیرفتم حرف دکتر ودر مقابلش سماجت به خرج دادم تا برام آزمایش بنویسه خدا روشکر
تجربه بعدی :در زندگی سابقم بخاطر ترسام ترسهایی چون حرفمردم ، آبروی خانواده ،شرک وبی ایمانی وباورهایی چون همینی که هست وتقدیر تو همین بوده باید بسوزی وبسازی
با این باور که زن با لباس سفید میره خونه بخت با کفن میاد بیرون 12 سال از زندگیم را فقط تحمل کردم چون زن بودم چون همسرم بیماری بود که اعتیاد داشت ومن باید درک میکردم اگر ترک میکرد من باید تمام سختی ها وکاستی ها را تحمل کنم تا دوباره او به آن مسیر بر نگرده وقتی رها شدم از این بندها از این ترسها وبی ایمانی وبه خدا پناه بردم بدون کوچکترین حرفی از طرف خانواده وبه پیشنهاد خودشان به راحتی از ایشان جدا شدم
واین رها شدن وآزادی مرا به مسیر جدیدی از زندگی هدایت کرد مسیری که در آن باآشنا شدن با قوانین و کار کردن بررروی باورام واحساس لیاقتم وعزت نفسم متوجه شدم میتونم همسری داشته باشم سالم ،شاد ،خوشرو وخوش اخلاق ورزشکار ودست ودلباز وبا ایمان وصادق ، مسیری که فقط زیبایی است واگر نازیبایی هم باشد بخاطر افکار وفرکانسهای خودم هست وهمانطور که شما فرمودید مشکلات زندگی طبیعی نیست مگه اینکه ایرادی این وسط وجود داشته باشد
ویا ما بپذیریم همینی که هست
وقتی فرزندم را از دست دادم چون باور داشتم که او امانتی از طرف خداوند بوده وحالا به خودش برگشته خداوند صبری به من داد که هنوز که هنوزه همه بهم میگن چقدر تو صبوری خدا را شکر که همیشه خودش کنارم بوده واگر من هم فراموش کردم او مرا فراموش نکرده
خداراهزاران هزار بار شکر بخاطر آگاهیهای که به ما میدهد
از اینکه قدرت خلق زندگیمون را به ما داده وقوانینی در جهان ایجاد کرده که اگر خودمون را تغییر بدیم جهان واکنش متفاوتی به ما نشون میدهد
بی نهایت سپاسگزاریم
بخاطر عدل بی نهایت خداوند که آنچه در زندگی ما اتفاق می افتد بخاطرخودمون هست ،بخاطر افکار وباورهامون هست بخاطر ذهنیتمان هست که اگر اینها را تغییربدیم همه چیز دست خودمان هست ،بخاطر ثباتی که در قوانین جهان هست
خدا را هزاران هزار بار شکر وسپاس بخاطر وجود استاد عزیزم ومریم نازنینم
خدارا هزاران هزار بار شکر بخاطر وجود ارزشمند خودم که در این مسیر زیبا قرار گرفتم
در پناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
بنام خداوند دانا
خداوند هوش
خداوند روزی ده عیب پوش
برای اندیشیدن وقت بگذارید
اما هنگامی که موقعه عمل رسید اندیشیدن را متوقف کنید وحرکت کنید ناپلئون بناپارت
ای رحمت بی انتها سپاسگزارم که فرصت دادی تا بنویسم سپاسگزارم که نفس میکشم وزنده ام چقدرازدنیا رفتگان هستند که حسرت میخورند تا فرصت داشتند بودند وزندگی میکردند واز زیبایی ها واز زندگی واین همه ثروت ونعمت لذت میبرند
خدایا توراشکر وسپاس بخاطر اینکه ماراخالق زندگی خودمان آفریدی خداراشکربخاطر قوانین ثابت بر جهان
که اگر خودمون را تغییر بدیم باورهایمان را تغییر بدیم جهان واکنش متفاوتی به ما نشان میدهد
چقدر استاد فایل امروز برام نشانه بود اصلا وقتی که آمدم سایت واسم فایل میزان تحمل شما را دیدم یکجا میخکوب شدم گفتم بی جهت نیست که جهان ،جهان فرکانسی است دقیقا محتوی این فایل اشاره داشت به تصمیمی که گرفتم تا فایل دانلود بشه وضو گرفتم قرآن بدست گفتم خدایا میشه منم هدایت کنی یه چیزی درونم گفت هردفعه هدایتت کردم ولی نشانه ها رو نگرفتی ودرکامنتت ننوشتی گفتم چطور ؟ گفت کل سوره ای که آمدرا بخوان تا نشانه ها را پیدا کنی سوره ای که آمد سوره کهف بود اول داستان اصحاب کهف که یکتاپرستی را پیش گرفتند وبه غار پناه بردند ومدت 300 صد سال به امر خدا بخواب رفتند واینگونه خداوند شرایط را برایشان مهیا کرد تا ستم ستمکاران زمان خودرا تحمل نکنند،داستان موسی وآن جوان که قرار گذاشتند وقتی به معیاد گاه رسیدند ماهی که بعنوان غذا همراه موسی بود به دریا بپرد وآن میعادگاه جایی بود که دودریا بهم می رسیدند ودر راه برگشت ملاقات حضرت موسی وباخضر که موسی درخواست کرد اجازه بده من توراهمراهی کنم تا از آنچه از رشد وکمال به تو آموخته اند به من بیاموزی
خضرگفت تو هرگز نتوانی بر همراهی من صبر کنی وچگونه بر چیزی که بر آن آگاهی کامل نداری صبر میکنی …..چقدر برای خودم این سوره که بارها وبارها خوانده بودم امروز قابل تامل بود چقدر غرق لذت ازهدایت خداوند شدم
قبل از پاسخ دادن به سوالات شما استاد نمیشه این حجم از زیبایی را دید ولب فرو بست مگه میشه این همه نعمت واین زیبایی ها را ببینی وتحسین نکنی آن آسمان آبی با ابرهای پفکی فوق العاده،آن دریاچه زیبا که موجهای ریز سطح دریاچه خبر از وزش یه نسیم ملایمی میدهد که با خنکی نابی به صورتت بخوره وای خدایا شکرت که به خاطر جسمی که اینقدر توانمند آفریدی بخاطر حس لامسه ام که میتونم خنکی این نسیم را حس کنم بخاطر موهای خوش حالت که با این نسیم به رقص در میاد ونعمتهای من وقدرت تورا به من گوشزد میکنه تا هر لحظه سپاسگزارت باشم اینهمه زیبایی این درختان سرسبز وتنومند وآن چمنهای زیبا وخوشرنگ که انسان را غرق درشادی ولذت میکند آفریده شده ایم تا لذت ببریم وشاد باشیم وسپاسگزار خالق این همه زیبایی ونعمت
آن پل چوبی وآن خانه چوبی روی سطح دریاچه وآن فواره فوق العاده که زیبایی این بهشت را دوچندان کرده واستاد جان پیادهروی در این فضای رویایی واین هوای مطبوع همراه باعشق جان وعزیز دل چقدر دلنشین هست وآن بروونی ومرمری که انگار بادیگارد های شما هستند
نکات کلیدی فایل
اگر شرایط سختی پیش آمد که به ما گفتند این طبیعی هست هرکسی میتونه این شرایط را تجربه کنه ما نپذیریم که این طبیعی است ودنبال راه حل باشیم وخداوند مارا هدایت میکند
کلمه تحمل و صبر تفاوت عظیمی دارد
صبربسیار تحسین شده هست ودر قرآن هم آمده ،صبر به معنای درک قانون تکامل هست مانند موقعه ای که صبر میکنیم تا دانه ای که کاشتیم رشد کند وتبدیل به درختی بشه وبه بار بشینه در هر زمینه ای که قانون تکاملش را درک کنی کلمه صبر در جایگاه مناسبش هست برای خیلی از مسائل ما صبر میکنیم تا نتایج موردنظر بوجود بیاید
ولی معنای تحمل من زجر میکشم وتحمل میکنم بدلایل مختلف چون فکر میکنم راه حل دیگه ای نداره چون فکر میکنم وبه من گفتند همینی که هست تحمل کن بسوز وبساز چرا؟ چون این باور را به من خورانده بودند ودیده بودم که باید بر شرایط سخت تحمل کنم هرچند که استاد خیلی ها این تحمل هم همان صبر تعبیر میکنند وچقدر باورهای مخربی که هر صبری که با زجرورنج بیشتری باشه یعنی خدا مارا بیشتر دوست داره
به یاد میارم درزندگی سابقم که چقدر بهخاطر ترس ،بخاطر حرف مردم ،آبروی خانواده ام،قضاوت دیگران ،باورهای اشتباهی که داشتم که زن با لباس سفید میره خونه بخت وبا لباس سفید برمیگرده چه شرایط اسفناکی را تحمل کردم ودم نزدم ووقتی تسلیم شدم وگفتم دیگه نمیتونم خدا راه را برام باز کرد تا خود اطرافیانم مشوق من باشند برای تمام کردن آن زندگی
محل کارم یکی از همکارانم تا میومدبه اتاقم شروع میکرد به ناله وشکایت اول تحمل میکردم وحرفی نمیزدم تازه ناراحت نشه تازه با شما وسایت آشنا شده بودم که توفایلهای قانون آفرینش تاکیدتون این بود حواستون باشه به چی توجه میکنید چی میشنوی ..گفتم خدایا توشرایط را جوری رقم بزن من دیگه این را تجربه نکنم جالب بعد از دوسه روز اتاق همکارم به جایی دیگه از شرکت منتقل شد و گاهی که هم میومد اتاق ما میگفتم من کار دارم به خودم میگفتم فهیمه وقت وانرژی تو ارزش بیشتری داره که بخوای برای شنیدن این حرفها تلف کنی وکم کم از آن همکارم فاصله گرفتم
نکته :چیزی را تحمل نکنید فکر نکنید اگر چیزی پیش نمیره ایرادی هست فکر نکنی اگر کاری نکنی خودبخود کارها درست میشه تا من تغییر نکنم هیچ چیز درست نمیشه خواهرشوهرم مدتی هست که میاد خونه ما تا من تنها نباشم ایشون مدام داره گله وشکایت میکنه چند دفعه باهاش صحبت کردم دیدم نه آب در هاون کوبیدنه دیشب به همسرم گفتم ببرش خونه مامانت همسرم گفت بزار این چند شب من عزاداریم دیر میام پیشت باشه چشم بعدبرش میگردونم دیشب با خودم عهد کردم که من نباید این شرایط تحمل کنم من باید برنامه خودم را داشته باشم صبح یه آن اعراض کردن از ناخواسته تو ذهنم جرقه زد استاد اولش سخت بود هرچی من نمیخواستم توجه کنم ذهن شروع میکرد به حرف زدن که گناه داره حالا طفلی میخواد باهات درد دل کنه گفتم به هیچ وجه من کارهای مهمتری دارم وهمون لحظه آمدم سایت وفایل جدید با همین موضوع یعنی شگفت زده شدم
نکته دوم :مسائل تغییر میکنه وقتی که من بشینم روی باورهام کار کنم وقتی که من نپذیرم شرایط همینی که هست دست به کار میشم حتی قدمهای کوچیک بخاطر شرایطم نمیتونستم کارهای خانه رل انجام بدم ولی یه روز به خودم گفتم فهیمه ازهمین وسایل شخصیت که کنارته شروع کن دستمال کشیدن ومرتب کردن کم کم دست به دیوار میگرفتم ومیرفتم قسمتهای دیگه وقتی من باور کردم جسم من توانمند است وخداوند مرا با تمام توانایی های لازم آفریده شروع به حرکت کردم که اول از مرتب کردن وسایل کنار تختم بود ،تعویض محلفه بالشتم وبعد گردگیری پایه های تختم وهمین جور تا کل خونه وبعد یواش یواش رفتم آشپزخونه سعی کردم وایسم وظرفها را بشورم ووقتی من این کارهارا با عشق ولذت انجام دادم وبه خاطر هر لحظه اش شب هنگام خواب هم از خداوند سپاسگزاری میکردم هم تک تک اعضای بدنم روز به روز وضعیت جسمانی بهتر وبهتر شد وانرژی گرفتم برا انجام کارهای بیشتر وآشپزی کردن که عاشق هستم
وامروز استادجان به لطف خدا وآموزهای شما یاد گرفتم هیچ کمبودی را باور نکنم ،هیچ رفتار نامناسبی را حتی از نزدیکترین شخص بهم تحمل نکنم
یاد گرفتم با تغییر دادن باورهام شرایطم را تغییر بدم یاد گرفتم بپذیرم که هر مسئله راه حلی داره ومن تلاش میکنم تا علت آن را پیدا کنم وخداوند مرا هدایت میکنه راه حلش این هست که تحمل نکنم ،نا امید نشم از درگاه خداوند ایمان داشته باشم وتوکل کنم
استادجان خدا راسپاسگزار بخاطر وجود ارزشمند شما ومریم بانو واز شما ممنونم که این آگاهیها را با عشق در اختیار ما قرار میدهی
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
سلام نجمه جان
احسنت به تو باید بگممن اوایل کارم مثل شما عمل کردم قبول مسئولیت وانجام کارهایی که در شرح وظایف من نبود چقدر تورا تحسین میکنم که خیلی زود تونستی حرفت را بزنی من 15 سال طول کشید البته من بابت کارهایی که انجام میدادم پاداش واضافه کاری میگرفتم ولی کار اصلی خودم انگار مجانی بود وامسال گفتم یه نیرو بگیرید تا ببینم خدا به کدام مسیر هدایتم میکنه چون از خودش هدایت خواستم پا روی تموم ترسها ونگرانیهام گذاشتم
میبوسمت زیبای من
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید
سلام رضوان خوش ذوق خوش سلیقه وخلاق
چقدر اول صبحی خندیدم حتما
ممنون رضوان جان که وقت گذاشتی وکامنتم رو خواندی وچه انرژی به من دادی این حال خوب را بخودت برمیگردونم درسته عزیزم من که هرلحظه اینجام اصلا ساعت وزمان از دستم در میره وچقدر سپاسگزار خداوندم که به جای نشستن وتلویزیون نگاه کردن ویا به حرفها وقضاوتهای اشتباه که پراز باورهای مخرب هست گوش بدم اینجام وکامنتهای دوستان را میخونم
دوست دارم دختر زیبا میبوسمت
درپناه حق شاد وسلامت وتندرست وثروتمند باشید
سلام سیدعلی دوست عزیز
از آنوقتی که کامنتت روی سایت آمده سه چهار دفعه خواندم وقتی قسمت اول این سلسله سوالاتی که به برکت دوره کشف قوانین به وجود اومده روی سایت همشون زیر مجموعه همین سوال میشه!
یعنی وقتی که به 7 سری فایل های قبل و و انواع سوالات قبلی نگاه می کنیم همشون به نوعی این سوال رو در بر میگیره که تا کی می خوای تحمل کنی!
یه لحظه هنگ کردم گفتم احسنت مرحبا چقدر قشنگ حواست به قانون هست به چه درکی از قانون رسیدی فهمیدم که هنوز اول راهم هرچی خواستم برات کامنت بنویسم دیدم نمیشه گفتم من چی بنویسم تا امروز صبح که داشتم به کامنت رضوان عزیز جواب میدادم دوباره یه ندایی گفت برو جواب بده کامنت سید علی رو بنویس که خوب قانون درک کردی از همان قسمت که به وجد آمدی همان را تحسین کن وداستان آن پدر ودو پسرش ونان چقدر برا خیلی از ماها ملموس این سری اتفاقات را در زندگی روزانه بدون تفکر تجربه میکنیم
سیدعلی عزیز مرسی که هستی ونوشتی
سپاسگزار خداوندم که امروز تونستم برات بنویسم واز بودنت واز نوشتن تشکر کنم
دوست عزیز امیدوار روز به روز در مسیر پیشرفت وتعالی رشد کنی ونعمتها وزیباییهای بیشتری را تجربه کنی
یاحق
سلام سمیه عزیز
خداراسپاسگزارم کامنتت برام نشانه بود یعنی جواب درخواستم از خدا را از کامنت شما پیدا کردم چقدر خوشحال شدم که دخترت سلامتیش رو بدست آورده وروز به روز بهتر وبهتر میشه
ازت سپاسگزارم که نوشتی من هم یاد گرفتم که از خدا بخوام چطور از این راحت تر وآسان تر
میبوسمت در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت