میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهدی و زهراگائینی» در این صفحه: 1
  1. -
    مهدی و زهراگائینی گفته:
    مدت عضویت: 2435 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام بر استاد عزیزم و خانوم شایسته گرامی و همه بچه ها ی هم مدارم

    من مهدی گائینی هستم کسی که همه عمر فقط تحمل

    میکنه و دیر تغییر میکنه

    بنده سال 90 به استخدام نیرو انتظامی در آمدم و پلیس شدماز همون اول تحمل کردم یعنی تو آموزشی سخت میگرفتن و تشویق برای یک نفر و تنبیه برای همه بود من پیش خودم میگفتم عیب نداره میرم تو یگان درست میشه

    گذشت و من بچه قم هستم و یگان من افتاد شهر دماوند و من باز تحمل میکردم و مسافت رو هر 24 ساعت میرفتم و برمیگشتم سختم بود و دستورها ی

    مافوق و همه برام سخت بود ولی میگفتم درست میشه دوسال گذشت و من با یک مخالفت با مافوق

    انتقال شدم فیروز کوه که راهم خیلی دورتر شد باز

    تحمل کردم

    خلاصه من هرجور شده اومدم قم من اومدم ولی چیزی در درون من تغییر نکرده بود من افکارم هم با خودم آورده بودم و حالم تو اون کار خوب نبود ولی تحمل میکردم ولی کم کار نمیذاشتم

    تا اینکه من با استاد آشنا شدم و روی افکارم کار کردم آنقدر من از استاد گوش میکردم سر کار به من میگفتن

    گائینی منش و دوره دوازده قدم رو پارسال خریدیم رسیدیم به

    قدم 7 استاد گفت اگر داری تحمل میکنی بی ایمانی و..

    همون زمان به من گفتن باید بری سیستان خدمت کنی و

    من به خودم گفتم اگر تحمل کنی بی ایمانی خیلی برام سخت بود چون اگر سر پیچی میکردم میدونستم باید برم دادگاه نظام و برای من یک چالش بزرگی بود ولی گفتم قدرت فقط خداست اینا هیچ قدرتی ندارن

    من با یگانم تسویه کردم و اسلحه و ماشین و همه وسایلم روتحویل دادم واز فرداش نرفتم سرکار خیلی

    راحت خیلی به من زنگ زدن تهدید کردن برام مهم نبود وهمون ماه وسایل خونه رو جمع کردیم به خانومم گفتم باید ازاین شهر بریم خدا هدایتمون میکنه

    ما اومدیم کرج اوضاع تا الان خیلی بهتر از قبل شده از

    همه لحاظ ولی بازم یه چیز هایی رو تحمل میکنم و میدونم باید تغییر کنه ولی مقاومت دارم انشالله بتونم

    ممنون از استاد عزیزم و خانوم شایسته بابت این فایل گرانبها

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: