میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نوید الهیاری» در این صفحه: 1
  1. -
    نوید الهیاری گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    سلام استاد عزیزم

    من هم پارادایس میخوام

    استاد من نزدیک به ده سال با یه نفر شریک بودم دقیقا از روزی که باهاش شریک شدم از همون لحظه اول متوجه شدم که اشتباه کردم ولی بابت اعتماد بنفس نداشته ام قدرت اینکه با ترس هام روبرو بشم را نداشتم و هیچ وقت بهش نگفتم و هر شب از اینکه صبح میخوام دوباره قیافش و ببینم زجر میکشیدم یعنی اونقدر ازش متنفر بودم که دوست داشتم همه چیزم و از دست بدم و از صفر شروع کنم ولی با این شریک نباشم ولی چون یک بار پدرم بهم گفته بود این بدرد شراکت نمیخوره و من هم در جواب بهش گفتم من خودم بهتر بلدم تصمیم بگیرم همینجوری کج دار و مریض سر میکردم و کلا روز و شبمون شده بود درگیری و‌رنجش و احساس تنفر و هیچکدوم‌هم پا پیش نمیذاشتیم برای جدایی تا اینکه یه اتفاقی افتاد و از هم جدا شدیم که البته داستانش طولانی هست و ادامه نمیدم و الان روزی هزار بار خدا را شکر میکنم که تنها شدم جدا شدم و مستقل شدم و دیگه با احساس بد نمیخوابم و بیدار بشم و به کسی هم لازم نیست جواب پس بدم و الان میفهم فرق بین تحمل و صبر چی هست من واقعا تحمل کردم که از شدت تحمل افسرده شدم دو سال خونه نشین شدم و دیگه حاضر نیستم با کسی شریک بشم حتی برادرم استاد شما خیلی چیزها بهم باد دادین که با میلیارد ها دلار هم نمیشه عوضشون کرد الان زندگیم پر از احساس خوب و اتفاق های خوبه هر روزم بهتر از دیروزه و دارم رشدم و میبینم و همین روزها زنگ میزنم به خانم فرهادی و نتیجه مو بهشون میگم البته نتیجه مالی چون تو جنبه های دیگه زندگیم اینقدر نتیجه گرفتم که قابل شمارش نیست

    انشالله که خدا بهتون سلامتی طول عمر ثروت و عزت و سربلندی بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: