- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
بنام خدا
سلام بر استاد عزیزم
استادجان الهی قربونت برم چقدر به موقع این فایل ضبط شده
همزمانی به معنای واقعی
من صبح وارد سایت شدم دیدم فایلی جدیدی روی سایت نیومده بعدازظهر گفتم یه بار دیگه برم درمورد این سوالی که دارم به عقل کل سربزنم
که دیدم الله اکبر استاد جان یه فایل درمورد موضوعی که میخواستم گذاشته
استاد جان تقریبا 3سال پیش یه زمینی داشتم
که به قیمت خوبی در زمان خودش فروختم
یعنی زمینی که خریده بودم5میلیون رو بعدازچندسال فروختم125میلیون
و بعد پسرخاله مادر خانومم که باهاش رابطه خوبی داشتم
البته رابطه در ذهنم به این شکل بود که اون یه آدم کله کنده وبانفوذی هست وازطرفی یک انسان بسیار مهربون
یه روز بهش گفتم من یک قطعه از زمین شما رو میخوام بخرم
قبلش خیلی در مورد زمینشون صحبت میکرد که آقا این زمین خاصه لوکیشنش عالیه
زمینش به ظاهر مسکونی وباغی بود
یه روز قرار بود که من با هم بریم بنگاه ومعامله کنیم
اینقدر که ذوق داشتم که نگین ونپرسین
به من زنگ زد که آرمین جان من بنگاه هستم همه چیز رو نوشتیم آماده ست تو فقط بیا امضاء کن خلاصه
منم رفتم اول امضاء کردم بعدش همون لحظه یه چک حامل دادم
بعدا خوب فروشنامه رو خوندم که آقا قرار زمین رو2سال بعد تفکیک کنه به من بده
گفتم این دیگه چیه آقا میلاد
گفت شما به حالت سرمایه گذاری زمین رو خریدی
من هروقت کل زمین رو فروختم به اندازه زمینی که داری سودمیکنی یعنی 650متر که خریده بودم سودش رو میداد
خلاصه چون امضاء کرده بودم وبرای فسخ معامله بایدکل پول رو میدادم تحمل کردم
بعداز چندماه بهش گفتم میخوام برم سر زمین نهال بکارم
گفت زمین ما شرایط کاشت نهال رو نداره
چون این بخشی که شما خریدی بیجاری هست
(10سال گشت نکرده بودن وشبیه باغی بود)
اون لحظه بهش گفتم باشه وگفتم ایراد نداره
این دوسال رو تحمل میکنم بعداز دوسال زمین منو میده
آقا دوسال شد وهی این روز اون روز کرد که خلاصه دیروز بهش گفتم
بنده خدا من این همه حرمتتو نگه میدارم فکر میکنی چیزی حالیم نیست
شما در فروشنامه نوشتی یک قطعه زمین بعدش داری به من زمین بیجاری بیرون طرح میدی
شما باید یه زمین باغی داخل طرح بدی
گفتم من چرا باید این سختی رو تحمل کنم با اینکه سرمایه دارم ومیتونم ازش استفاده کنم
چرا باید بااینکه داشته ای دارم اما باوجود اون داشته
هنوز باید به من سخت بگذره وانوقت شما واسه خودت خوشگذرونی کنی
بنده خدا اگه سر زمینم درخت میکاشتم الان کلی پولش شده بودم
اگه سرزمین کار میکردم خیار میگاشتم ماهی20میلیون تومن سودمیکردم
حالا که این ضرر به من تحمیل شد
باز هم داری این روز اون روز میکنی 3سال شده
گفت که شما برو فروشنامه رو بخون نوشتم بعداز دوسال هربخش از زمین رو که دلم بخواد میدم
گفتم این به معنای واقعی یعنی کلاهبرداری
اینو بدون شاید سرمنو کلاه بزاری ولی سرجهان رو نمیتونی کلاه بزاری
واین صحبت ها من باعث شد که امروز بره پیش نقشه بردار وتا پایان هفته زمین رو به من بده
نمیدونم قراره کجا به من زمین بده
اما طبق باورهام
هر زمینی که درحال حاضر بی ارزشه بعداز به نام خوردنش به نام من اون زمین ارزشمند میشه من این باور رو ساختم ونتیجه شو دیدم
استادجان خیلی لذت بردم از دیدن برانی زیباومرمر
خیلی لذت بردم از تصاویر زیبا بهشتی که در اون دارید زندگی میکنید
نتیجه کل فایل برای من این بود
به هیچکس جز خدا قدرت نده
وهر حرف ورفتاری داری پیش خودت فکر کن داری قدرت میدی یا نه؟
شرک مساوی است با ضرر
شرک مساوی است با قفر
شرک مساوی است با سختی
شرک مساوی است با هراتفاق بدی که میشه تصور کرد
با کج فهمی وهیجان دنبال معامله نرو
هیچوقت چیزی رو تحمل نکن هیچیزی رو
تو خالق شرایط خودت هستی وسلام