- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
بنام خدای زیبا آفرین
خدایا شکرت برای یک آگاهی دیگر خدایا شکرت برای وجود و سلامتی استاد عزیزم و مریم بانو خواهر گلم
خدایا شکرت برای سلامتی چشمان زیبایم که باران رحمت الهی رو در بهشت زیبا میبینم آنقدر حسم از دیدن بارون عالی بود که یه لحظه تجسم کردم زیر بارون کنار اسب زیبا و مرمری خوشگل دارم قدم میزنم
خدایا شکرت برای سلامتی گوشهام که صدای زیبای خروسای پرادایس رو شنید
خدایا شکرت برای ابرهای زیبای پرادایس
استاد سپاسگذارم که تفاوت تحمل و صبر رو برام گفتین من واقعا بعضی وقتا اینا رو با همدیگه قاطی میکردم
امروز امتحانICDL داشتم و چند روز بود که بکوب واقعا تمرین کرده بودم به هر حال سخت یا آسون جواب دادم ذهنم همش میگفت دفعه قبل قبول نشدی این دفعه هم روی اون دفعه داشت منو منحرف میکرد و هی میگفت جواب کی آماده میشه و عجله پشت عجله که یه لحظه با خودم گفتم هرچی باداباد من از مسیر یادگیریم لذت میبرم و به خدا توکل میکنم و البته که صبر میکنم تا ببینم نتیجه چی میشه
اما درمورد تحمل کردن
چند سالی هست که یه خونه اجاره کرده بودیم فقط بخاطر هزینه پایینش
و این صاحب خونه بعضی وقتا دخالتهای بی مورد میکنه و الان با روضه گرفتنش ونوحه خوانی در منزلش من متوجه شدم که ماه محرم هم شروع شده و همسایه ها رو جمع میکنه و ..این همش تکرار میشه و من نمیدونم که واسه چی دارم تحمل میکنم شاید بخاطر باورهای ثروتم هست که فکر میکنم مثلا اجارش پایینه تا بمونم که مثلا اینجوری بیشتر برام پول میمونه
ولی با گوش دادن صحبتهای استاد یه تصمیم گرفتم اینکه خونمو به همین زودیها عوض کنم
تا هم حال و هوای خودم عوض بشه و هم از این ورودیهای منفی دیگه نباشه
اینجوری به کارهای بیشتری میرسم چون فعلا خونه حاشیه شهر هست به امید خدای مهربون به همین زودیهای زود..
خداوندا مرا در بهترین زمان در بهترین مکان هدایت فرما
سلام به دوست ارزشمندم،، هانیه عزیز
تحسینت میکنم برای ایمانی که داشتی، و چه عالی که تو یک قدم بر داشتی،، خدای مهربون صد قدم
کامنتت رو یه نشونه خیلی خوب از خداوند گرفتم
که نترسم و شرک نورزم.
و این مراسمات تو سر زنون رو تحمل نکنم..
مرسی که اومدی و از ایمانت برام نوشتی،، تا انگیزه بیشتری برام بشه…
قلبت همیشه نورانی،، در پناه رب العالمین……