- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
عرض سلام و ادب و احترام
بنده سالهاست بخاطر باورهای مخرب نتونستم شرایط مالی خوبی برای خودم محیا کنم و دلیلش هم پنهان بودن این باورها بوده و من بی توجه به این باورها مدام فایل گوش میدادم و تمرین انجام میدادم اما شرایط تغییر نمیکرد و من به گمان خودم داشتم در مسیر درست حرکت میکردم و به خودم این قول رو میدادم که وقتی روی خودم کار میکنم زمان همه چیزو حل میکنه!
اما مسئله اینجاست که وقتی انسان درست روی خودش در هر موضوعی کار کنه باید از همون اول بصورت تکاملی نتیجه رو ببینه و این در حالی بود که شرایط مالی من حتی یه ذره هم تغییر نمیکرد…
و اون ترمزها این بود که اگه ثروتمند بشم آدم فاسدی میشم…قبلا این جمله استاد رو بارها شنیده بودم که ثروت فقط ویژگی هایی رو که داریم بولد میکنه نه اینکه خودش عامل ایجاد ویژگی در انسان باشه اما یه سری ترجمه های غلط از قرآن شده بود سد من که دارم روش کار میکنم تا درستش کنم…
و موضوع جالبی که تا اینجا بهش رسیدم اینه که هیچ چیزی در دنیای فیزیکی از نگاه قرآن نیست که عامل باشه در سعادت یا شقاوت انسان ها…بلکه باورها و نگرش های انسان ها عامله… یه نمونه از ترجمه های غلطی که مثل سد مانع من بود رو اینجا میزارم تا ببینید چقدر توی نتیجه گیری تفاوت ایجاد میکنه…
کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَىٰ
این چنین نیست [که انسان سپاس گزار باشد] مسلماً انسان سرکشی می کند.
أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَىٰ
اگر خود را در غنای مالی ببیند!!!
در حالی که استغنا از مصدر استفعال به معنی طلب چیزی کردن است و وقتی غنی به معنی بی نیازی را در این باب قرار میدهیم معنی آن این میشود: اگر خود را بی نیاز ببیند یا اگر خود را کسی ببیند که درخواست بی نیازی میکند… خوب حالا سوال پیش میاد… انسان خودش رو از چی بی نیاز ببینه؟ که در آیات قبل پاسخ داده شده:
عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ
[و] به انسان آنچه را نمی دانست تعلیم داد.
یعنی اگر انسان خودش رو از اینکه توسط خداوند تعلیم ببینه و رشد کنه بی نیاز ببینه سرکش میشه… در ترجمه غلط یه عامل مادی به نام ثروت باعث انحرافه اما در ترجمه درست یه نگرش باعث انحرافه!! و اگر به دقت در تمام آیات قرآن تعمق کنیم میبینیم هر جا در مقابل ثروت وعده عذاب اومده اونجایی بوده که افراد به خاطر باورهای شرک آلود یا ثروت رو اصل دونستن یا غرق لذت های نامشروع شدن یا ثروت رو ملاک ارزش دونستن و هزار عامل شرک آلود دیگه و ثروت و امکانات مالی اصلا عامل نبوده…
صحبتمو با این آیات زیبا از سوره نوح به پایان میبرم تا برام یادآوری بشه:
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا
پس [به آنان] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره بسیار آمرزنده است.
یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا
تا باران آسمان بر شما فراوان نازل کند.
وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا
و شما را با اموال و فرزندان یاری کند، و برایتان باغ ها و نهرها قرار دهد،
با سلام خدمت استاد گرامی، مریم بانوی عزیز که اینقدر زحمت میکشن در تدوین این فایلهای ارزشمند، و خدمت دوستان توحیدی ام… صحبت از تحمل شد یاد موضوع جالبی افتادم که این روزها خیلی بر سر زبان ها افتاده و ارتباطش با این موضوع… هوش مصنوعی.. هوش مصنوعی مبتنی بر یادگیری ماشین هست و ماشین از طرق مختلف خودش الگوریتم هایی رو خلق میکنه (مثل ایجاد پیوندهای نورونهای مغزی) و ارتباطات مختلفی رو بین مفاهیم مختلف ایجاد میکنه که در نهایت باید خروجی اون با نمونه هایی که از قبل بهش داده شده بسیار منطبق باشه تا بتونه در موارد مشابه حدث درست بزنه یا در تشخیص چهره و انجام عملیات هایی روی اون درست عمل کنه. ماشین از طریق آزمون و خطا خودش الگوریتم هایی میسازه که ما ازش خبر نداریم و چیزی که ما میبینیم اینه که چند درصد خروجی کار با یافته های قبلی مطابقت داره… خیلی جالبه… ما انسان ها هم در ارتباط با شرایط و اتفاقات باورهامون بصورت پیوندهای نورونی ساخته میشه و در دنیای بیرون تاثیر میزاره… مثلا یکی به پزشکی علاقه داره اما بخاطر اینکه پدرش که پزشک بوده و از مادرش جدا شده پیوند نورونی ایجاد شده بین پزشکی و طلاق و این باعث شده سالها واس پزشکی میخونه و قبول نمیشه… یعنی یه جورایی ما آدم ها قرن هاست داریم از این مدل هوش مصنوعی بطور طبیعی استفاده میکنیم. فقط یه تفاوت هایی هست… در هوش مصنوعی ماشین از مقایسه خروجی هاش با بانک های اطلاعاتی یا در مثلا مسیریابی از برخوردها یاد میگیره و الگوریتم هاشو میسازه اما ما یه نیروی هدایت گر فرا زمانی داریم که قبل از برخورد داره درست و غلط بودن رو بهمون نشون میده و مسیر اصلاح الگوریتم های مغزیمونو نشون میده و اون احساسه… احساس… مشکل اینجاست که ماها با احساسمون یکی میشیم و بخاطر همین رصدش نمیکنیم و نتیجه این میشه که میشیم همون هوش مصنوعی… با تعاملاتمون قوانین رو میسازیم و واقعیت ها رو تعریف می کنیم و درش زندگی میکنیم… این میشه که برای بدست آوردن موقعیت ها با هم میجنگیم… حسادت میکنیم تکبر میورزیم … تمام رذائل اخلاقی یجور ماشینیزه شدنه… وقتی با احساس مسیرو پیدا میکنیم هر روز لطیف تر میشیم … هر روز پیوندهای مغزیمون به اون آگاهی مطلق ما رو نزدیک تر میکنه و باز اصلاح میشه و باورها هر روز بهتر میشن…به قول اکهارت توله مشکل از اونجا شروع میشه که ما با ذهن یکی میشیم و ذهنی به جهان نگاه میکنیم و این ذهن نیمه هشیار با الگوهای خودش درد ایجاد میکنه… امید اینکه به جای تحمل کردن که نشانه همون ذهنی عمل کردنه با نگاه توحیدی و نگاه درست به احساسمون راه درستو بسازیم و از شهود الهیمون تبعیت کنیم.