میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علیرضا رستاخیز» در این صفحه: 2
  1. -
    علیرضا رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1790 روز

    سلام به استاد عزیزم که مثل ستاره میدرخشه

    سلام به خانم شایسته عزیز که پا به پای استاد قدم میزنه و از این فرکانس مثبت و بینظیر تغذیه میکنه.

    سلام به دوستان عزیزم که عاشقانه کامنت میذارن و مشتاق تغییر و پیشرفت هستن .

    سلام به خودم که خالق تمام زیبایی ها و عشقه .

    خداروشکر که به همراه استادم امروز رو به زیبا ترین شکل کدنویسی میکنم و فرکانس های مناسب رو در جهت خلق خواسته هام ارسال میکنم و با خودم به هماهنگی میرسم .

    من خودم رو همینطوری که هستم دوست دارم .

    من به همینی که الان هست احترام میزارم و براش ارزش قائلم .

    وجود من انقدر ارزشمنده که خداوند از همه فرشته ها خواسته که در برابر من سره تعظیم فرود بیارن ، در برابر شکوه و عظمت بی انتهای من

    من قدرت بی نهایتم که میخوام کلامم رو به وسیله ی این حروف جاری کنم .

    نگاه من از جنس قدرته ، صدای من از جنس قدرته ، لبخند من از جنس قدرته ، دم و باز دم من از جنس قدرته ، هوش من از جنس قدرته

    خدایاشکرت که منو انسان آفریدی ، به من قدرت خلق زندگیمو دادی ، به من گفتی من دخالتی ندارم فقط اینو بدون هر فرکانسی بفرستی من همون رو وارد زندگیت میکنم ، نه کمتر نه بیشتر ، هیچوقت دو دو تای تو نمیشه پنج تا اما میتونی اعداد رو تا بینهایت ضرب کنی من وهابم ، تمام آنچه آفریدم رو به خدمتت در میارم ، ادعونی استجب لکم

    بخواه از من ، بخواه ، زیاد بخواه ، تکرار کن ، حسش کن ، شکرگذاری کن ، بنویس ، قلم قدرت داره ، بنویس

    من از درون تو آگاهم بنده زیبای من ، بگوو دوست دارم صداتو بشنوم ، دوست دارم صحبت کنی ، دوست دارم از خواسته هات برام بگی ، ساعت ها ، من شنونده خوبی هستی ، با من صحبت کن من عاشقه تو هستم .

    قدرت های خودت رو یادآوری کن

    من خالق صد در صد اتفاقات زندگیمم

    درسته

    من با افکار ، باور ها و فرکانس هایی که به جهان ارسال میکنم تمام اتفاقات و شرایط زندگیمو خلق میکنم .

    به هر چیزی که توجه کنم از جنس و اساس اون موضوع بیشتر وارد زندگیم میشه .

    چه احساسی داری ، بدون تمام زندگیت حتی اینکه سوئیچ ماشینت رو کدوم قسمت کابینت گذاشتی ، از شنیدن یه حرف ساده ار دوستت تا ابری شدن هوا ، چه تعداد برگ روی زمین ریخته ، تا درخواست همسایه از اینکه بیا برو بالا درخت انگور بچین ، از دست های خداوند که تو رو الان به این سایت الهی و استاد هدایت کرده که دوباره انگشت های شگفت انگیزت رو روی کیبورد تکون بدی و تایپ کنی ، همه رو خودت خلق کردیاا ، با همین دقت ریاضی وار

    فشار زندگی روته اول بپذیر که من خلقش کردم بعد بیا بشینیم با هم راجع به راه حلش حرف بزنیم.

    درآمدت کفاف خرج زندگیت رو نمیده ، اول بپذیر که تو خالق بی چون و چرای زندگیت هستی بعد بیا راجع بهش حرف بزنیم.

    تو رابطه عاطفی نیاز هات برطرف نمیشه ، رابطه دلخواه رو تجربه نمیکنی ، بهت بی احترامی میشه ، بپذیر که خالق صد در صد زندگیتی بعد با هم حلش میکنیم ، اگر بگی فلانی مقصره قدرت رو از خودت میگیری ها

    تو بگو نیم در صد ، قدرت رو از خدای خودت میگیری ، تمام این عوامل بیرونی ، تمام این نیم درصها همشو خدا آفریده ، تو به جای اینکه رو بیاری به صد در صد خودت رو در بند نیم در صد ها انداختی .

    به خدا ایمان بیار ، به خدا اعتماد کن ، به قدرتش به هوشش و میبینی که با یه تکون ساده تمام این غل و زنجیر ها پاره میشه و میفته زمین .

    خدایاشکرت بابت قوانین بدون تغییرت .

    من تحمل میکنم زمانی که با بی آرتی میرم به محل خدمتم ، من تحمل میکنم هر دستوری رو که مافوقم میگه و من میگم چشم ، من تحمل میکنم درد دندونم رو ، من تحمل میکنم دود و دم ماشین ها رو وقتی که ساعت ها از جلو روم رد میشن ، من تحمل میکنم نداشتن رابطه عاطفی دلخواهم رو ، من تحمل میکنم حساب بانکی خالیم رو ، من تحمل میکنم درجا زدن رو ، من تحمل میکنم احساسات منفی که از نشخوار ها و نچواهای ذهنم در من ایجاد میشه ، من تحمل میکنم توهین ها و تمسخر های دیگران رو ، من تحمل میکنم ضعف رو ، من تحمل میکنم اینکه کسی بدون اجازه من به وسایلم دست بزنه ، من تحمل میکنم خستگی پاهام رو وقتی که ساعت ها مجبورم که بایستم ، من تحمل میکنم حسرت رو وقتی به موفقیت آدم ها نگاه میکنم …

    چقدر سنگینن بار های من ، چقدر شونه هام افتاده شده ، به سختی این بار های سنگین رو اینور و اونور میبرم که چی بشه ، خسته نشدی علیرضا ، جون من ، این تن بمیره هنوزم میخوای این بار ها رو خودت حمل کنی .

    نههه ، دیگه نه ، هر تضادی یه راه حلی داره ، من این قدرت رو دارم که تضاد های زندگیم رو حل کنم ، تمام زیبایی های این دنیا سهم منم ، منم از همین خاکم ، منم از همین تارپودم ، منم از همین خداام پس لایقم ، لایق تجربه های عالی و دوست داشتنی ، لایق روابط عاطفی زیبا و لذتبخش ، لایق ثروت بی انتها که هر چی رو بخوای بدست بیاری ، لایق سلامتی و آرامش ، لایق سفر ، لایق همصحبتی با دوستان خوش فکر ، خوش نگرش ، زیبااا و مثبت ، همون آدم هایی که وقتی باهاشون حرف میزنم یاده تو میوفتم ، میخوام در تمام لحظات زندگیم یاده تو بیوفتم ، متوجه هستی خدا جون که دارم راجع به چه کدی مینویسم !

    وقتی که باورهات درست باشه مسیر برات هموار میشه ، تو این مسیر فقط لذت و آرامشه ، یجوری قشنگ قلت میخوری و میوفتی تو بغل خداا که از فرط شادی و لذت فقط دوست داری بلند بلند قهقه بزنی و بخندی .

    نفس عمیق بکش ، یه باره دیگه ، ذهنت رو باز کن .

    باید با چشم دل ببینی ، ببین که هم اکنون وارد بهشت موعود شدی ، هر چیزی بخوای برات فراهمه ، میخواهی و میشود ، اینم یه کد قدرتمند …

    صبر یعنی اشتیاق ، صبر یعنی هیجان ، صبر یعنی عمل ، صبر یعنی تجربه ، صبر یعنی تقوا ، صبر یعنی تمرکز

    تمرکز روی اهداف ، یعنی هر عملی که بعد از احساس خوب بهت الهام میشه ، یعنی درست بودن هر رفتاری که بعد از اجساس خوب انجامش میدی .

    صبر یعنی دیدن نشانه ها وقتی هر روز به شوق رسیدن به اهدافت از خواب بلند میشی وووووو صبر یعنی شکر گذاری و تحسین نتایج کوچولو کوچولویی که تو مسیره اهدافت میگیری .

    صبر یعنی حس اطمینان ، صبر یعنی استقامت و ادامه دادن به مسیر درست ، درست یعنی مسیری که حالت باهاش حوبه ، یعنی راه استاد

    یکی از ارزشمند ترین چیزی که من با صبر بهش رسیدم خودم بودم ، وااای خدای من چه لطفی در حقم کردی که من رو به خودم برگردوندی ، گم کرده بودم خودم رو ، اینکار رو بوسیله یکی از دستان ارزشمندت ، استاد عباسمنش انجام دادی .

    با صبر به زیبایی های خداوند رسیدم ، زیبایی های که قبلا نمیدیدم ، کنارم بود از خودم گرفته تا هر چیزی که در اطرافم هست .

    صبر منو به عزت نفسی رسوند که میتونه کوه ها رو جابه جا کنه ، میتونه در کسری از ثانیه به دور ترین نقاط سفر کنه ، میتونه خودش رو بر فراز قله های موفقیت ببینه و الهام بخش آدم های مثل خودش باشه .

    صبر منو به دوستان خدایی و هم فرکانس رسوند که با صحبت کردن باهاشون به خودم و خواسته هام حس خوب و مثبتی پیدا میکنم .

    صبر منو به تو رسوند استاد که این هدایت قراره تحول بزرگی رو در سبک نگرشی و عملکرد و شخصیت من ایجاد کنه و باعث بشه هدف های بزرگی در سر داشته باشم و با مسیر رشد و گسترش این جهان همسو بشم.

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  2. -
    علیرضا رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1790 روز

    سلام زهره جانم

    خداروشکر که به خواسته دیرینت رسیدی و خوشحالم از اینکه این اتفاق برات افتاد و انگیزت رو بالا برد .

    روابط عاطفیتو تحسین میکنم و برات آرزوی شادی ، عشق و لذت بیشتر رو دارم .

    دوره 12 قدم یکی از بهترین دوره هایی بود که من فقط از قدم اولش کلی نتایج مالی گرفتم .

    دوست خوبم انقدر برای گذشتت حسرت نخور و برات مهم نباشه که چه کار هایی رو انجام دادی و چه کار هایی رو انجام ندادی ، گذشته دیگع گذشته .

    این گذشته میتونه چند سال ، چند ماه ، چند هفته ، چند روز ، چند ساعت ، چند دقیقه یا چند ثانیه پیش باشه .

    اینو بیشتر به خودم میگم که خودش رو اسیر گذشته کرده و خودش رو بابت کرده و نکردنش سرزنش میکنه .

    وقتی که امروز من به این درک رسیدم که خالق صد در صد زندگیمم دیگه باید بپذیرم که من نمیتونستم رفتاری بهتر این داشته باشم ، من نمیتونستم تلاشی بیشتر از این انجام بدم .

    همین الانش من میخوام یکسری اقدامات رو انجام بدم اما به هر دلیلی صرف نظر میکنم ، یا به دلیل ترس یا کمبود وقت ، یا خستگی یا کم حوصلگی یا چیزی رو بهونه میکنم یا هر چیزه دیگه ای .

    من الان در مرحله از دانش رسیدم ، مرحله ای از آگاهی که اینارو میفهمم ، میفهمم چه چیزی جلوی منو گرفته اما انقدر قدرتش زیاده که با وجود این همه کار کردن رو خودم هنوز شجاعت انجام دادنش رو ندارم .

    دوست دارم رابطه ری جدیدی رو آغاز کنم اما چیزی مانع میشه .

    دوست دارم تو حوزه ی کاریم خودمو به چالش بکشم و یه قدم پامو از محدودیت هام فراتر بزارم اما چیزی مانع میشه .

    میخوام تو حوزه ی سلامتی برای درمان جسمم اقدام کنم ذهنم نجواهای زیادی میاره ، وقت نداری ، پول نداری ، کارای مهم تری هم هست و ..

    من اول باید بتونم این نجواها رو ساکت کنم بعد اقدام خودش شکل میگیره .

    اینو همیشه به خودت یاد آور شو که من خالق صد در صد اتفاقات زندگیم هستم .

    منممممم خالق و تمااام

    هر چیزی از شخصیت و رفتار و عملکرد ، اتفاقات و آدم ها و برخوردها و .. همه و همه رو خودم خلق کردم .

    با چی ، با باور با فرکانس با افکار با توجه با دیده ها با شنیده ها با کلامم با تجربیاتم با برداشت هایی که از وقایع و اتفاقات داشتم .

    چقدر من نیاز داشتم که این چیز ها رو بنویسم ، من نیاز داشتم این حرف هارو بزنم و ممنونم از کامنت بینظیرت که امشب منو قلقلک داد تا برای خودم و شما بنویسم .

    و ادامه میدم .

    آقای عزیز ، خانم عزیز من و شما نمیتونیم فراتر از باور های ذهنیمون عمل کنیم تمام شد و رفت .

    برای چی حسرت کاره نکرده ای رو بخورم‌ که تو اون لحظه از توانایی من خارج بوده .

    دوست من هر رفتاری که ما میکنیم به خاطر باور های ماست هر شخصیت و عملکردی که امروز ما داریم از باور های ما نشئت گرفته ، اگر امروز به جایی رسیدی که میگی ای کاش زودتر انجامش داده بودم یا حداقل درخواست میدادم و نهایت نه میشنیدم و اتفاقی نمیوفتاد آخههه .

    تو هرگز این کار نمیتونستی انجام بدی حتی همین درخواست ساده چون باورهات به تو این اجازه رو نمیدادن .

    من سربازم و سره پست با فرماندم درگیر شدم و گوشی منو گرفت و من سه روز تمام بدون گوشی بودم و رنج کشیدم و هرگز نرفتم به فرمانده بگم گوشیمو بده به دلیل اینکه نکنه بگه نه ، نکنه تحقیرم کنه ، نکنه باعث بشه گوشیمو بده حفاظت و کلی داستانای بعدش ، بعد از سه روز رنج و عذاب و بی گوشی سر کردن گفتم ولش کنن بابا من زندگیم فلج شده نه به کارم میرسم نه میتونم رو دوره استاد کار کنم ، زدم به سیم آخر یا الله توکل به توو

    حدس بزن چه اتفاقی افتاد ، حس بزننن….

    این دیالوگ دقیقا دیالوگ فرمانده به من بود .

    زودترم میومدی گوشیتو بهت میدادم ، گوشیت به چه درده من میخوره بیا بگیرش .

    به خودم گفتم دیدی قضاوت کردی علیرضا ، چی فکر میکردی چی شد …

    حالا یا این میشه برای من درس که دفعه بعد واسه خودم سناریو نبافم و به جای اینکه بشم پیشگوی اعظم برم و انجامش بدم و بعد نتیجشو ببینم یا اینکه دوباره قضاوت ها باعث میشه خودم رو در مزیقه قرار یدم .

    حتی اگر باز هم این لشتباه رو تکرار کنم من هرگز خودم رو سرزنش نمیکنم چرا که من امروز میدونم اگر عملی رو انجام نمیدم یا حتی انجام میدم همش بر میگرده به فرکانس های ارسالیم ، من نمیتونم بهتر از فرکانس هایی که میفرستم عمل کنم چون جهان مثل آینه عمل میکنه ، دقیقا همون فرکانس هات رو وارده زندگیت میکنه .

    متوجه هستی چی میگم ، به جای اینکه به جسمت فشار بیاری به ذهنت فشار بیار فرکانشو بفرست و بدون اگر فرکانس مناسب بفرستی نتیجه بشکن زنان وارده زندگیت میشه .

    فرکانسشو ایجاد کن و تقویتش کن .

    سره پست خسته و بی حال نشسته بودم رو صندلی ، به زمین نگاه میکردم و نم نم چشمام تار شد ، آروم آروم داشت خوابم میبردم ، به خودم اومدم گفتم ببین علیرضا همین وضعیتم تو خودت خلقش کردی چرا

    چون خالق صد در صد زندگیتی

    یادت باشه که به خودت این تعهد رو دادی و امضا کردی که من هستم که با کانون‌ توجهم تمام اتفاقات زندگیمو خلق میکنم .

    این زمین ، این درخت ها ، ای وضعیت سلامتی جسمی ، این تن صدا ، این انرژی ، این انگیزه ، این حرکت ، این ارتباطات ، این لبخند ، این صندلی ، این فرمانده ، این قسمت ، این لباس سربازی ، این هوای گررم ، این آفتاب ، این ابر ، ای چن عرق هایی که رو پیشونیمه ، این ماشینی که از رو به روم رد شد ، همه و همه رو خودت خلق کردی .

    از زیره بار مسئولیت هات شونه خالی نکن ، باید اینو بپذیری ، این قدم اوله اگر نپذیری نمیتونی تغییرش بدی ، مهم نیست الان میتونی تغییرش بدی یا نه ولی مهم اینکه الان اینو بپذیری همین ، بعد راهشم پیدا کنی ، باورشم پیدا میکنی .

    مگه نمیگی من با فرکانس و باور هامه که دارم زندگیمو خلق میکنم ، پس برو این بطری که دستته رو بده به ایستگاه صلواتی و بگو برات شربت پر کنه ، استرس گرفتم ، اگه پر نکرد چی اگه ضایع شدم اگه گفت نه

    خب حالا منطقی کن مگه نمیگی همه چیز باوره پس انجامش بده دیگه خب من چه باوری میتونم بسازم تا باعث بشه من برم و این بطری که تو دستمه رو بدم به طرف و بگم برام شربت پر کنه با وجود اینکه الان ترس دارم .

    خب مشکل چیه ، ممکنه ضایع بشم ، خب بشی ضایع بشی مگه چه اتفاقی میوفته ، ممکنه توهین کنه بگه تو چه خبرته این همه میخوای بگیری ، خب بگه توهین کنه ، هرکسی به من توهین کنه در واقع به خودش توهین کرده چون من هم قسمتی از وجود اون هستم ، ممکنه این کارم وجهه ی خوبی نداشته باشه و خوب به نظر نرسم ، من خودم رو همینجوری که هستم دوست دارم کی تو جهان بهتر منه ؟ چرا انقدر ارزش دیگران رو تو ذهنت میبری بالا و ارزش خودت رو میاری پایین ، تو‌ حق اینو داری درخواست کنی و به شیوه خودت فکر کنی و رفتار کنی ، خودت رو همینجوری که هستی بپذیر ، اگر بهم نده چی ، فدای سرت مهم اون نتیجه نیست الان برام مهم اینکه بری و درخواست کنی اینکه برام لذت بخشه ، پا گذاشتن رو ترسته که برام لذتبخشه ، مسیره که خوشبختی میاره نه مقصد ، زندگی یعنی تجربه پس برو و انجامش بده .

    رفتم و انجامش دادم .

    تماااااام .

    مگه کار کردن رو باور ها چه شکلیه ، اینکه من بشینم ساعت ها به خودم بگم من میتونم و بعد خسته بشم و بگیرم بخوابم ، خب نتیجش چیشد ، فقط انرژی مصرف کردم ، من چیزی رو میخوام که بهم انگیزه حرکت بده ، باوری رو‌ میخوام که باعث بشه منو مثل الان که تا 2 نصف شب بیدار نگه داشته تا کامنت بنویسم با وجود اینکه صبح زود کله سحر باید پاشم برم پادگان ، باعث تصمیم و اقدام جدیدی بشه .

    کار کردن روی باور ها یعنی امشب که خواستم برم چوب دهل رو از دهل زن بگیرم و شروع کنم به زدن با اینکه سال ها دوست داشتم که تو دسته دهل بزنم .

    من این باور هارو میخوام ، صبح تا شب تکرار کردن یه جمله کار ساز نیست ، من باید از جملات استفاده کنم برای تغییر احساسم ، برای بالا بردن انگیزم ، این همون فرکانسه مناسبه ، این همون کدیه که باید نوشته بشه .

    شووووووووور و شوووووووووووق

    دوستت دارم استاد

    خدایا خودم رو به تو میسپرم منو از سریع ترین و لذتبخش ترین مسیر ها به خواستم برسون ، من بهت اعتماد دارم .

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: