- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
سلام استاد
بازم به نکته ای اشاره کردین که هزاران مثال میشه درموردش آورد، مثالی که من اخیرا باهاش مواجه بودم این بود که من دوسالی هست توی تهران با یک دختر خانوم دیگه هم خونه هستم و بخاطر خیلی از ترس ها من تا همین هفته پیش باهاش زندگی میکردم ترس ازاینکه من تنهایی نمیتونم رهن و اجاره خونه رو بدم یا وسایل خونه رو تهیه کنم و صاحب خونه ما خیلی منصفه و هیچ جایی با این قیمت نمیتونم خونه پیدا کنم که از عدم ایمان میاد درسته
الان خیلی واضح میتونم این قضیه رو برای خودم مو شکافی کنم اونموقع اینطور بهش نگاه نمیکردم خیلی برای من سخت بود چون من دوس دارم همیشه اطرافم منظم و تمیز باشه و خیلی در مورد بقیه و مشکلاتشون و یا حتی اخبار صحبت نکنم ولی همخونه من شده بود کسی که به من اخبار بد جامعه و مشکلات دیر ازدواج کردن و بدختیای مردم و فامیلاشون و اتفاقات بدی که برای همکاراش و دوستاش افتاده بود رو میداد
منم سعی کردم این مسیله رو حل کنم
توی دوره شیوه حل مسایل فهمیدم که چقدر من چسبیدم به اون خونه و همش میخوام اون بره و من بمونم توی اون خونه
یه جاهایی هم میگفتم خب حتما من خوب روی خودم کار نکردم که با این شخص هم خونه شدم چون به قول استاد جهان آدم های هم مدار تورو وارد زندگیت میکنه پس این چیه چه نقطه مشترکی من با این شخص دارم و سوال و سوال که چرا نمیره این باید از زندگیم بره دیگه
من اینطور برداشت کرده بودم که اتوماتیک اون دور شه ازم
و بزارم جهان هروقت زمانش رسید مارو جدا کنه و من عملا کار خاصی نمیکردم
تا اینکه یماه پیش رسیدم به جلسه 33 دوره روانشناسی ثروت یک و باورتون نمیشه استاد
برام سخت بود بپذیرم
برام خیلی قدم بزرگی بود که بخوام خودم جدا شم اونجا شما میگفتین که دور شین برین کنار آدمای بهتر تا براتون انگیزه بشه اگه آدم بهتر الان دورو برتون نیست تنها بمونید بهتره تا کنار کسایی باشید که افکار منفی دارن
و ذهن من میگفت پس خونه چی؟ خونه به این خوبی توی این منطقه شهر نزدیک به محل کارم دیگه کجا پیدا میکنم و اگه مدارم مشکل داشته باشه باز یه نفر دیگه مثل این شخص میاد و تمرکزمنو هدر میده
ولی اصرار کردم به گوش دادن این فایل بارها و بارها و بارها تا همین دیشب نمیدونم چندین بار اون فایل رو دیدم و گوش کردم ولی همون شد قوت من برای اینکه نپذیرم همینی که هست
که توکل کنم
ایمان داشته باشم
خدایی که اینجا رو برای من جور کرده یه جای بهتر رو میتونه برای من در نظر داشته باشه و من فقط باید ایمانمو به خداوند و جهان نشون بدم
دوباره استفاده از اهرم رنج و لذت که اگه تنها باشم چقدر میتونم بیشتر روی خودم و باروهام کار کنم و تمرکزم فقط روی نکات مثبت باشه و فقط لذت ببرم و تحمل نکنم کثیفی و شلختگی یه نفر دیگه رو فقط به خاطر شرک خودم و زمان با ارزش خودمو اینجور تلف کنم
و دیگه به جاش فکرنکردم فقط به منافعی که تنهایی برام داره فکرکردم توجه کردم و نوشتم و انگیزه ای گرفتم که با وجود تمدید خونه با قیمتی باورنکردی کم و مناسب من اونجا و اون شخص رو ترک کردم
و نمیخوام دیگه تحمل کنم چیزی که دوس ندارم توی زندگیم باشه
و من میتونستم دوسال پیش اون کار رو انجام بدم ولی مطمینم اگه حرفاتون رو توی فایل 33 نمیشنیدم همچنان چسبیده بودم به اون خونه و اون هم خونه ای
خداروشکر میکنم و خیلی راضی هستم از تصمیمم و همه چی رو هم خدا برام هموار کرد وقتی تصمیمم رو گرفتم و الان میفهمم چقدر من خودمو اذیت کردم توی دوسال همش منتظر بودم اون درست شه یا اون بره
اینم داستان من و تحمل دوساله یسری مشکلات و هدر دادن تمرکزم
ولی سعی میکنم همونطور که گفتین دیگه هیچ وقت هیچ وقت هر چیزی که رنج و سختی داره برام رو تحمل نکنم چون طبیعی نیس
من ازتون ممنونم برای همه فایل ها و آگاهی هایی که با همه ما به اشتراک میزارید
دوستتون دارم