میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مانلیا» در این صفحه: 1
  1. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1594 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش و استاد شایسته عزیزه دل

    تفاوت تحمل و صبر کردن

    به نظرم هر چه قدر اعضای سایت بیشتر و بیشتر با قوانین اشنا بشن و درکش کنن خیلی تشخیص این دو تا موضوع راحت تر میشه

    شاید برای کسانی که تازه وارد سایت شدن تشخیص تفاوت این دو مورد سخت باشه که من گفتم بیام و در حد توانم توضیح بدم اینجا

    تحمل : از روی بی ایمانی میاد ، احساس بد بهت میده ، احساس ناامیدی از این بارو که تو ناتوانی از تغییر شرایط میاد

    مثال میزنم

    مثلا فردی که شغلی داره که هیچ علاقه ای بهش نداره

    از صبح تا عصر در شرایط سخت داره کار میکنه و هیچ علاقه ای به شغلش نداره حقوقش خیلی کمه و محیط متشنجی داره ولی همچنان داره این شغل رو ادامه میده

    اینجا این فرد داره تحمل میکنه

    چرا ؟ چون میتونه تغییر بده اما هزاران باور مخرب داره که من یک فرد ضعیف و ناتوانم (کمبود عزت نفس ) ، اگر از این جا برم کجا برم کار کنم و پول دیگه ندارم ( وجود شرک و بی ایمانی به خدا ) ، داشتن احساس ناامیدی به زندگیش و اینده اش و …

    حالا یک فردی شغلی داره که عاشقشه

    اما تازه از صفر شروع کرده و هیچ درامدی نداره و کمی اوضاع مالی داره بهش فشار میاره

    اینجا این فرد تحمل نمیکنه بلکه صبر میکنه

    صبر همراه با امیده ، صبر به خاطر اینکه به خودش اطمینان داشته به مهارت و توانمندی خودش ایمان داشته که رفته توی شغل مورد علاقه اش ( وجود عزت نفس ) ، صبر میکنه چون به امید الله وارد این شغل شده و مطمعن هست که با سپاسگزاری توجه بر نکات مثبت رعایت تکامل دستان خداوند و ایده ها و شرایط ایده ال هدایت میشه و به کمکش میان و تو کارش رشد میکنه و درامد اروم اروم به وجود میاد و میاد بالا با ادامه ی این روند …

    توی تحمل تو میتونی تغییری به وجود بیاری با تغییر نگرش و باورت

    اما در شرایط صبوری تو تمام تغییر های مثبت ممکن رو انجام دادی و دیگه کاری نیست که انجام بدی اینجا صبر میکنی ، صبر یعنی احساست خوبه یعنی به نکات مثبت توجه میکنی و … تا قوانین خداوند و تکامل تمام کارهای دیگه رو انجام بدن

    توی هر کاری و هر چیزی فقط کافیه که از خودمون بپرسیم من به چه دلیل دارم اینکارو انجام میدم ؟؟؟

    با این سوال کاملا متوجه میشیم داریم تحمل میکنیم یا صبر میکنیم

    چه قدر استاد قشنگ گفتن

    راهی هست

    تحمل یعنی تو تسلیم عوامل بیرونی شدی و باور داری راهی نیست باید بسوزم و بسازم

    صبر یعنی تو تسلیم امر پروردگار و الوهیت درونت هستی و باور داری که راهی هست و تغییر میکنه

    تحمل یعنی همه چیز افتضاحه همه چیز بده باید این بدی هارو بپذیرم و هر غلطی هم بکنم فایده نداره و بدترم میشه

    صبر یعنی هیچ منفی و بدی وجود نداره من انتخاب میکنم پس منفی رو نمیپذیرم و امیدوارانه منتظر میمونم تا مثبت ها از راه برسن و تمام کارهای موردنیاز براش رو انجام میدم

    .

    .

    استاد حالا در مورد این بگم که من کجا چیو تحمل کردم و وقتی نخواستم دیگه تحمل کنم چه راه هایی برام باز شد و من عمل کردم :

    من تا 18 سالگی خب هیچ شغل و درامدی نداشتم من یک دختر فوق العاده با استعداد بودم و هستم ولی به خاطر ضعیف بودن اوضاع مالیمون من نتونستم خیلی از کارهارو بکنم ماهی دویست تومن بابام میداد بهم که اونم چند سال همه اش رو میذاشتمش برای کلاس گیتارم یا مشاوره کنکور و … و همیشه موقع بیرون رفتن با دوستام جیبم خالی بود …

    خلاصه کنکور دادمو دانشگاه دولتی رشته خوب قبول شدم ولی من واقعا میخواستم که موسیقی رو ادامه بدم واقعا دوست داشتم بتونم لباسایی که دوست دارمو بخرم دوست داشتم کلاس هایی که دوست دارمو شرکت کنم و …

    اما میدونستم با ادامه ی دانشگاه نیازمند بودن و وابسته بودنم به خانواده ام بیشتر و بیشتر میشه و تهش اینه که یه دختر افسرده 22 ساله ی لیسانسه ی بیسواد و بی اعتماد به نفس و وابسته ، دانشگاه بهم تحویل میده …

    من هم تصمیم گرفتم که دانشگاه رو رها کنم … البته بگم من قبل از پتک خوردن تغییر کردم …

    یعنی نذاشتم به مرحله حقارت برسم نذاشتم جایی برسم که سر یه پول ناهار خوردن با هم کلاسی هام با مامان بابام دعوام بشه نذاشتم سر هزینه کلاس موسیقی ام دعوا بشه … نه من میدونستم ادامه ی این روند اینجور میشه و قبل از اینکه اینجور بشه تغییرش دادم …

    من از همون 18 سالگی از صفر صفر شروع کردم رفتم سرکار فروشندگی و غیره بعدشم دنبال شغل مورد علاقه ام تا الان که مربی توی باشگاه های بالاشهر هستم …

    تو این دو سه سال هیچ پول تو جیبی نگرفتم خودم لباسای خودمو خریدم خودم کلاس هایی که هزینه اش دو سه برابر اون کلاس موسیقی بود ثبت نام کردم و دارم میرم و …

    موضوع اینجاست من تا 18 سالگی هم تحمل کردم شرایط مالی خانواده ام رو :)))

    میشد من زودتر به این فکر میوفتادم که درامد داشته باشم

    که پول نداشتن ، کلاس مورد علاقه نرفتن و … رو تحمل نکنم و اقدام کنم

    ولی باورام تا قبل 18 سالگی چیا بودن که باعث تحمل کردن من میشدن ؟

    تو نمیتونی که الان پول بسازی ، تورو چه به پول ساختن و درامد داشتن ، اصن تو هیچ مهارت و توانمندی نداری ، الان سنت کمه نیازی نیست کار کنی ، فعلا وظیفه ات درس خوندنه ، وظیفه ی خونوادته که پولتو بدن اگه ندارن خب تحمل کن ، فعلا باید بری دانشگاه خیلی زشته مدرک دانشگاهی نداشته باشی بقیه بهت میگن بیسواد ، تا لیسانس تو بگیری که کار نمیتونی بکنی چیکار مثلا میخوای بکنی باید تا اون موقع دستت تو جیب مامان بابات باشه و …

    این باورای مخرب باعث شدن من تحمل کنم

    تحمل کنم

    من رنج و فشار و بی پولی رو تحمل کنم

    من نرفتن به کلاس های مورد علاقمو تحمل کنم

    ولی از بعد 18 سالگی ام چی شد ؟

    دیگه تحمل نبود

    بلکه صبر کردن بوده و هست

    من صبر کردم و روی خودم و قوانین جهان کار کردم

    روی عزت نفسم کار کردم

    من صبر کردم و مهارتمو رشد دادم تا به درامد برسم

    من درامدم اولش خیلی کم بود ، هنوز نه خبری از خرید لباس بود و نه از کلاس مورد علاقه ام رفتن …. ولی اینجا صبر بود تحمل نبود

    درسته قبل 18 سالگی ام هم در ظاهر همین شرایط مالی بود

    اما اون تحمل بود

    این صبر کردنه

    چرا ؟

    چون من بعدش تغییر کردم من باورامو تغییر دادم و هر عمل مثبتی از دستم برمیومد انجام دادم و منتظر نتیجه و پاسخ خداوند بودم با احساس خوب ، احساسم خوب بود چرا ؟؟

    چون درونا امید داشتم که قدم برداشتم که رفتم دنبال کار و … درسته پول همچنان نبود ولی صبوری کردم

    و همچنان هم که خداروشکر پوله و درامده کمی بیشتر شده بازهم صبوری میکنم برای درامد بسیار بسیار بیشتر و …

    اون موقع قبل 18 سالگی چون هیچ تغییری نبود تحمل بود باورهای درونیم قدرت و امیدی توش نبود …

    .

    .

    .

    برم سراغ زیبایی های این فایل

    خداجونم شکرت هزاران مرتبههههه شکرت بابت این پرادایس زیبا

    خداجونم شکرت چه ابرهای پفکی سفید سفید خوشگلیییی

    خداجونم شکرت چههه هوای پاک و تمیزی

    خداجونم شکرت برای براونی و مرمری … من عاااشق اسبم الهی شکرت که استادم اسب داره من هم میتونم داشته باشم

    خداجونم شکرت بابت این بدن تنومند استادم به خاطر عمل دوره قانون سلامتی

    خداجونم شکرت که من هم در مدار لیاقت داشتن این دوره قرار گرفتم و دارم باهاش پیش میرم

    خداجونم شکرت وااااای چه بارووونیییی

    الله اکبر تاحالا من چنین باورنی ندیدم تو تابستون

    چه حس خوبیییی واقعا بارون بیاد و هوا گرم باشه :)))

    الهی شکرت استاد جانم باز اثبات شد شما در زمان و مکان درست قرار دارید شما روحتون با این جهان و جریانش هماهنگه پس در بهترین مکان و زمان هستید

    موقعی که هوا ابری بود و افتاب اذیتتون نکرد و موقعی که بارون نبود و فایل تمام شد بعدش از باران الهی در زمان درست لذت بردید الهی شکرت

    .

    .

    به دوره قانون سلامتی اشاره کردم

    این رو هم بگم من تو حوضه سلامتی هم به تحمل کردن نرسیدم

    یعنی من هیچ مشکل سلامتی نداشتم و اندامی متناسب تقریبا لاغر و خوب و بدون اضافه وزن داشتم

    هیچ بیماری نداشتم … اما خواسته ام انرژی بیشتر بود و برای تجربه سطحی بهتر از زندگی این دوره رو سبک زندگیم کردم

    البته که تو دوره همچنان دارم سعی میکنم باز هم بهتر بشم و لغزش و تکرار اشتباه نکنم

    از خداوند سپاسگزارم …

    من لایق بهترینا هستم

    قبل از تحمل کردن تغییر کنیم

    چون لایق بهترین ها هستیم نه متوسط ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: