میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمیه نظری» در این صفحه: 1
  1. -
    سمیه نظری گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    به نام خداوند بخشنده

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته واقعا شایسته و دوستانم تو این سایت الهی

    چه زمانهایی شرایط نادلخواه رو پذیرفتید و تحمل کردید؟

    من ساعات طولانی و طاقت فرسای شغلم رو پذیرفتم و تحمل کردم

    من نداشتن مشتری رو تحمل کردم

    من درآمد کم رو با وجود تلاش زیاد پذیرفتم و تحمل کردم

    من تحقیر شدن و بی ارزش شدن در رابطه عاطفی رو تحمل کردم

    من نداشتن رابطه عاطفی عالی رو پذیرفتم و تحمل کردم

    من احساس عدم لیاقت رو پذیرفتم و تحمل کردم

    من خراب شدن ماشینم و همیشه سوار ماشین های کهنه و خراب رو پذیرفتم و تحمل کردم

    چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه رو پذیرفتید؟ باور کمبود باور عدم لیاقت و ارزشمندی نبود عزت نفس باور همینی که هست

    چه باورهایی رو اگر تغییر می‌دادید باعث میشد تا آن شرایط رو نپذیرید و تحمل نکنید ؟ اگر باور فراوانی رو تو خود می‌ساختم

    اگر باور لیاقت و ارزشمندی خودم رو تو خود می‌ساختم

    اگه عزت نفسمو هر روز بهبود میدادم

    اگر باورم خالق بودن خودمو می‌ساختم

    اگر باور خداوند انرژی که به شکل باورهای من در میاد رو می‌ساختم

    اگر باورهای توحیدی رو تو خودم می‌ساختم

    وقتی دیگر اون شرایط رو نپذیرفتند و تحمل نکردید به چه راهکارهایی هدایت شدید؟یادمه یه مدت یه باورو پیدا کرده بودم که شغل الآنم مورد علاقم نیست و مثلاً دنبال علاقم بود طوری که به موقع مغازه نمی‌رفتم و جنس واسه مغازه نمی‌آوردم شرایط به حدی بد پیش رفت که حتی نتونستم غذاهای مورد نیازم تو دوره سلامتی رو تهیه کنم بدهکار شدم نمی‌تونستم اجاره مغازه رو بدم از خواهرم و مادرم قرض میکردم داشتم افسرده میشدم

    ولی در اوج ناامیدی از خداوند هدایت خاستم و خداوند منو هدایت کرد و فهمیدم آقا همین شغلم کار مورد علاقه منه و دیگه اون شرایط نداشتن مشتری و کم شدن درآمد رو تحمل نکردم و نپذیرفتنم واین همزمان شد با این استاد که چرا با وجود تلاش فراوان به خواسته ام نرسیدم من اون فایلو شاید بیست بار نگاه کردم و میکنم و به این نتیجه رسیدم من یه سری باور مخرب دارم و چندتا از اونا رو پیدا کردم وروشون یه مقدار کار کردم شرایط مالی من از اون روز خیلی فرق کردبا همون مقدار جنس درآمدم چهار پنج برابر شد طوری که تونستم بدهی هام رو بدم اجارمو بدم و یه مقدار برای مغازم جنس بیارم واز اون شرایط وحشتناک دربیام خداوندا ازت سپاسگزارم

    بچه ها به خداوندی خدا منو اینو با تمام گوشت و پوست و استخوانام درک کردم که همه چیز باوره

    انقد ساده است که نمی‌تونیم بپذیریم ودرک کنیم

    این حرف استاد همیشه تو گوشم زنگ میزنه که آقا همه چیز باوره باور باور باور

    این دو روز که استاد این فایلو گذاشتن دیدم من دارم خیلی چیزا رو تحمل میکنم یکیش ساعت زیاد کاری که باید از صبح تا شب مغازه باشم ولی دیگه تحمل نمیکنم ازش کمک میخام که هدایتم کنه مثل همیشه

    یادمه یه زمانی وقتی دانشگاه رو تموم کردم و اومدم خونه شرایط خیلی سخت شد از یه طرف بیکاری از یه طرف گیر دادنای مامانم از یه طرف نبود درآمد کارد رو به استخونم رسوند طوری که داشتم

    افسرده میشدم ولی تحمل نکردم ونپذیرفتم باید اینطور باشه یادمه یه شب گریه کردم و از خداوند کمک خواستم وبعد از چند روز به طرز باور نکردنی از طریق یکی از دوستام‌رفتم سر کار و شرایط طوری شدم که خودم تونستم کسب و کار خودم بزنم

    استاد شما بی نظیرید به قول خانم شایسته شما استاد تشخیص اصل از فرعید تو این هیاهوی دنیا بیرون که بی نهایت گمراهی و فرعیات است شما هم رو خودتون دارید کار میکنید و هم روی شاگرداتون و جهان رو گسترش میدید سپاسگزارم ازتون بابت آگاهی های نابی که در اختیار ما میگذارید که هیچ جای دنیا نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: