میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ثریا آرامیان» در این صفحه: 1
  1. -
    ثریا آرامیان گفته:
    مدت عضویت: 1485 روز

    سلام خدمت استاد ومریم جان جانان خداروشکر شما تو زندگیم هستین. من بعد ازدواجم خیلی چیزا رو تحمل کردم اما کوتاه نمیومدم برای مشکلاتم تا می‌تونستم راه کار پیدا میکردم اول چند ماه اول ازدواج با جاریم تو یه خونه بودیم از اونجا که اخلاقمون وفرهنگمون به هم نمی‌خورد اصلا برام سخت بود بپذیرم خیلی تلاش کردم تا جدا جدا خونه بگیریم یه دوطبقه رهن کردیم به علت اینکه ما پول نداشتیم برادر شوهرم رهن کرده بود من مجبور بودم تمام رفتارای جاریم رو تحمل کنم ولی اینطور نبود بگم راه وچاره نبود شوهرم راضی نمیشد بریم از اونجا تا اینکه بعد 3سال یه وام 10 میلیونی گرفتم اونم معجزه وار که بلند بشیم بازم شوهرم راضی نشد البته اون موقع با قانون اصلا آشنایی نداشتم هر جور دعوا میکردم وحرف میزدم جواب نمیگرفتم تا اینکه بعد 4 سال رها کردم چسبیدم به خدا و در آرامش کامل زندگی کردم ولی دنبال پول که بتونم برم از اونجا شوهرم خودش اومد گفت برو دنبال خونه خداروشکر معجزه وار همه چی دست به دست هم داد ومن بعد 5سال مستقل شدم. البته ناگفته نماند از خانواده ی برادر شوهرم جدا و مستقل شدیم همچنان مادر شوهرم با ما زندگی میکرد مادر شوهرم مشکل مستانه داشت و شرایط به شدت سخت من خیلی اذیت میشدم اما همسرم می‌گفت در هر شرایط مادرم باید با ما زندگی کنه وکلی مسائل پشتش که بماند من 11سال این وضعیت رو تحمل کردم ،تا اینکه با قانون آشنا شدم اما ترس پشتش نمیزاشت من به نتیجه برسم ،هر تمرینی بود من انجام میدادم تا نتیجه بگیرم غیر ممکن شده بود تا اینکه تو سال گذشته من از استاد یه فایل در مورد پذیرش هر آنچه در زندگی هست رو شنیدم واین شد روشنی راه من چون تا اون موقع نمی‌تونستم قبول کنم این فرد با من در هر شرایط زندگی می‌کنه ومشکلش هم اینه ومن خودم خلق کردم پس خودم هم باید درست کنم و زمانی که پذیرفتم و توکل عظیم کردم وفقط وفقط سپردم به خودش اصلا باور نکردنی این موضوع هم حل شد، موضوع بعدی همسرم وخیانتش سالهاست تحمل میکنم و نتونستم تحمل کنم هزار راه رو رفتم جواب نگرفتم چون ذهنم مدام درگیرش هست این موضوع هر روز بدتر میشه وایشون به افرادی زیادی تو ارتباطن ومن به خاطر اینکه از قانون تو‌خیلی موردا استفاده کردم و نتیجه گرفتم خیلی خیلی نعمتها تو زندگی دارم که خیلیا ارزشون هست اما این موضوع بزرگترین پاشنه ی آشیلم هست و صبوری میکنم چون همش امید دارم برای روزای بهتر اما خیلی جاها تحمل کردم وهنوز کاری نتونستم براش بکنم که خودم رو نجات بدم البته دنبالش هستم هر تمرینی که بدونم به این موضوع هست انجام میدم ولی رها بکنم مطئنم حل شده هست اما من نتونستم حلش کنم چون به شدت ترس پشتش دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: