میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رسول بنادری» در این صفحه: 2
  1. -
    رسول بنادری گفته:
    مدت عضویت: 1426 روز

    الهی شکرت

    به نام خدایی ک با نشونه هاش هر لحظه میگه رسول من دوست دارم ، و از شدت این حس خوب چشمانم خیس میشود ، قلبم آروم میشود گویی همه دنیای مال من است

    درسته ب پهنای صورت اشک از نمیریزم ولی خیسی چشمانم آنقدر حس خوب، حس تازگی، حس عزیز بودن برای خدا را در وجودم تمدید میکند

     گویی من تکه ای از خدا هستم ک از اصلم دورم بودم ولی اون قدرت، داره منو ب سمت خودش میکشه

     

     هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

    باز جوید روزگار وصل خویش

    درسته من میجویم ولی اونه ک راه رو ب من نشون میده

    خدایا عاشقتم بابت امروز

    یه فلش بک برگردیم ب فایل

     در مورد تغییر کردن میتونم بگم من جزو اون دسته ای بودم ک شرایط ناجالب رو تحمل میکردم و فکر میکردم ک با تحمل کردن من درست میشه

    چرا آخه؟

     چون شنیده بودم ک بعد از سختی آسونیه

     

     فک نمیکرم من باید تغییر کنم تا آسون بشه

     فکر میکردم ک اگه الان سختی بیشتری بکشم بعدش اسون بیشتری رو تجربه میکنم

     شنیده بودم ک مرد باید سختی بکشه

     مرد باید دهنش سرویس بشه

     

    ولی

    وقتی برای خودت ارزش قائل میشی کاری ک دوست نداری، جایی ک هر روز بهت بی احترامی میشه رو میذاری کنار

    و پا روی ترس :

    باید پارتی داشته باشی

    این دوره زمونه کار گیر نمیاد میزاری

    و تن ب ذلت نمیدی

    خدا یه کار خوشگل برات اکی میکنه

    تحمل میتونه معنیش توی زندگی من این باشه ک

    تو اتاقی ک خنکه و تلوزیون داره رو انتخاب کنی برای کار کردن روی خودت و حست هم بده چون ک قول دادی تلویزیون نبینی

     ولی

     صبر میتونه این باشه ک با حس خوب اتاقی رو انتخاب کنی برای کار کردن روی خودت ک تلوزیون نداره و البته وسله ی خنک کننده هم نداره و در مقایسه با بقیه ی اتاق ها گرمتره یا ترجیهت فضای گرم بیرونه چون حداقلش ورودی نامناسب کمتره

     با حس خوب روی خودت کار میکنی و امید داری ک اوضاع اینجوری نمیمونه و تغییر میکنه و تو تغییرش میدی با فرکانس هایی ک ب جهان میفرستی

    تحمل اونجایی بود ک منی ک ب خودم قول داده بودم تلویزیون نبینم و خط قرمز من اخبار بود

    موقع ناهار داخل اتاقی با خانواده بودم ک تلوزیون نگاه میکردن و منم میگفتم مشکلی نداره اخبار ک نیست و غذام رو میل میکردم و جالب اینجاست ک ساعت اخبار ک میرسید میزدن کانالی ک اخبار داره :(

    و من سفره رو ترک نمیکردم و اون فشار ذهنی ک ب خودم میاوردم رو تحمل میکردم و میگفتم مشکلی نداره فردا ناهار رو داخل اتاقی دیگه میل میکنم

    ولی فردا هم همین داستان بود :(

    الان دیگه چرا اینقدر فشار ذهنی رو تحمل کنم قبل اینکه ناهارم رو شروع میکنم اتاقی رو انتخاب میکنم ک تلویزیونش خاموش باشه اون تایم

     چرا باید خودم رو اذیت کنم

    حالا بعضی موقع ها هم ب نکات مثبت اون چیز هایی ک توی تلویزیون میدیدم توجه میکردم

    ولی خب از بیس مشکل داشت تلویزیون دیدن و من تحت تاثیر اخبار بدش قرار میگرفتم

    اتفاقی ک چند روز پیش افتاد توی این فضای محرم

    خدارو شکر ما دوتا تلوزیون داریم

    و این دوتا توی این ایام همش گریه و زاری و سینه زنی و… داشت ک من موافق این کار نبودم

    ب خودم گفتم من چرا باید اینا رو بشنوم و ب خودم فشار بیارم ک بگم این چیز هایی ک میشنوم درست نیستن :(

    این چ کاریه

    من بعضی تایم ها خونه مادر بزرگم ک در 1 دقیقه ای خونه خودمونه میرم چون اونجا از این داستانا نیست و اینقدر نمیخواد روی خودم فشار بیارم

    ک چیزی رو ببینم و بشنوم بعد ب خودم فشار بیارم بگم این کار هایی ک اینا انجام میدن درست نیست خیلی راحت از اون فضا دور میشم

    وقتی من نپذیرفتم و گفتم چرا باید این فضا رو تحمل کنم هدایت شدم ب جای بهتر

    تو دوران دانشجویی عزت نفس خیلی خوبی نداشتم و سر کلاس ب زور بیرون میرفتم خیلی از همکلاسیام همینجوری چن دقیق ای بیرون میرفتن ولی من ن خودم رو قانع کرده بودم ک من ب درس اهمیت میدم

    ولی آدم خودشون ک نمیتونه گول بزنه من عزت نفس پایینی داشتم

    و حتی موقعی ک دستشویی داشتم  این فشار رو تحمل میکردم و ترس داشتم ک برم سرویس

    چون فکر میکردن وسط راه استاد یه چیزی بگه و همه دانشجوها بهم بخندن

    یه چیزی بگه و من زایع بشم 

    چون نظر اونا مهم بود

    حاظر بودم اون فشار رو تحمل کنم ک در برابرش حرف بد بهم نزنن

    اره من تحمل میکردم رفتن پای سخنرانی کسی ک هیچ دستاوردی نداره و فقط چنتا کتاب خونده و بلده خوب حرف بزنه بخاطر اینکه  پسر خوبی از نظر دیگران دیده بشم

    ولی دیگه تحمل نمیکنم

    استاد عباسمنش و استاد شایسته ی عزیز دوستون دارم

    و همینطور خواهر برادر های عزیزم دوستون دارم

    قلب قلب قلب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    رسول بنادری گفته:
    مدت عضویت: 1426 روز

     سلام یگانه بانوی عزیزم

    چقدر چهره ی فوق العاده ای دارین

    با داستانی ک براتون پیش اومده قشنگ قانون تمرکز و اعراض رو بازگو کردین

    این که وقتی شما تمرکزتون روی وجه منفی بود و حس بدی هم داشتین  با سرعت تمام از خواستتون دور شدین

    اولاش ک قانون تمرکز رو میفهمی

    شیطون درونت میگه خوب ب پول تمرکز کن تا وارد زندگیت بشه، تو هم ک پول دوس داری :) ن نمیگی

    و طبق برنامه ای  ک میریزی برای خودت بهش توجه میکنی

    بعد از یه مدت میبینی تازه همون پول هایی ک داشتی هم از دست دادی، بدهکار شدی

    یکم درونم رو بررسی میکنی و میبینی بله

    تمرکز دوتا وجه داره اینکه

    درسته من تمرکزم روی پوله

     

    آیا باورم اینه ک نعمت های خدا هر روز داره بیشتر میشه – پول راحت بدست میاد – من لایقشم

    با اینکه باید مثه بنز کار کنی تا چندر غازی بدست بیاری – من لیاقت ندارم

    توی داستانت

     راه حلش توی خودش بود ک کافیه بهش فکر نکنی

    کافیه اعراض کنی ازش

    خودش درست میشه

    زیر سایه خدا شاد و موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: