- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
سلام وآآآآآآرزوی سلامتی برای وارستگان وهدایت یافتگان
استاد نازنینم برادر گرامی
الهی قوربونتون،برم
آفرین به خردمندیتان ،آفرین به
ایمانتان،آفرین
برادر عزیز
قوربون،مرام ومعرفتتون ببرم که هر با از دریچه ی جدیدی رسیدن به وارستگی و بالندگی را نشانمان میدهید!!
هر لحظه و هر ساعت یک شیوه ی نو آرد
شیرین تر و نادر تر زان شیوه ی پیشینش
مولانا
استاد عزیزم چه حس نابی دارم وقتی این همه عظمت را از دریچه ی دوربین میبینم
استاد نازنینم،چه قدر قلبم زلال شد وقتی بارش شورانگیز وعاشقانه ی باران را روی دریاچه دیدم
استاد الهی ام
قلب شما بسان این رودخانه ی پاک و زلال است که چه عاشقانه وسیع است ودرجریان
وهر لحظه آب نو و تازه میشود
وباران الهامات پروردگار است که به روی رودخانه ی قلبتان میریزد
وچه سخاوتمندانه آن باران عشق وآگاهی
که از آسمان معرفت الهی میآید را با ما به اشتراک می گذارید
استاد نازنینم پسرم نوزده سال داره چه قدر در نوزادی تا حدود سه سالگی گریه کرد واذیت شدم بیچاره مادر شوهرم خدا رحمتش کنه چه قدر بغلش میکرد وگریه میکردبا گریه های بچه ام،،،چه لحظات سخت و طاقت فرسایی بود
استاد داشتم فیلم امروز را میدیدم تا رسیدید به اینجایی که گفتید بچه ام همش گریه میکرد. بلافاصله یاد گریه های کودکی پسرم افتادم که چه قدر زجر آور بود
فیلم را استپ کردم و رفتم عاشقانه بغلش کردم و بوسیدمش وخدا را شکر کردم که سالم هست وچه کودکی سختی بود
ونکته ی طنزش را می خواهم بگویم پسرم هم از فرصت استفاده کرد درحالیکه میبوسیدمش ودر آغوشم بود ،،گفت مامان یه کم پول تو کارتم میریزی؟؟خخخ
چه بسیار جاها که یه سری رویدادها را تحمل کردم به خیال این که وضعیت بهتر میشه
بیشتر تحملات،من به خاطر حرف مردم بوده ،،،آخ که چقدر اشتباه فکر میکردم
البته نسل جدید از این ور بوم افتادند کوچکترین ناملایمتی را تحمل نمیکنند (البته نه همشون)
خدایا کمکم کن تا مرز تحمل وصبر را بیشتر بشناسیم
واین تنها باحس خوب و کنترل ذهن میسر میشود
چه قدر به خاطر حرف مردم برای مردم زندگی کردم
خدایا کمکم تا درمسیر رهایی زودتر
حرکت کنم
استاد نازنینم
چشمم که به دریاچه وپارادایس دوست داشتنی تان میافتد در های قلبم باز میشود
استاد نازنینم فضایی که در آن هستید و قدم میزنید و نفس میکشید مثل وسعت قلب مهربانتان است
به !! چه آسمان پاکی چه درختان باشکوه و زیبایی چه هارمونی گوارایی
گوارای وجودتان
نازنین استاد
احسنت به عمل گرا بودنتان
استاد نازنینم
با تمام وجود میخواهم برای خودم زندگی کنم
خودم بارزش ترین چیزی است که میشناسم
دلم میخواهد وقتی پیر شدم حسرت درست زندگی نکردن را نخورم
دلم میخواهد مثل شما پیشرفت کنم
چه قدر براوونی مهربان ،باشکوه وباوقار است
چه حس نابی داشتم وقتی خیسی تنش را در دریچه ی دوربین دیدم
او هم مثل شما از چشمه ی زلال دریاچه ی آگاهی چشیده بود
دلم میخواهد عاشقانه خود واقعی ام را بشناسم
و بشکنم عادت های ذهنی ام را وبه رهایی برسم
من قول میدهم و تعهد میدهم که باید تلاش کنم
استاد نازنینم دوستت دارم
ممنونم که این همه پیشرفت را به پشتوانه ی خدای مهربان میدهید
وصد البته خودتان بودید که تلاش کردید ومتعهد بودید
کلمه به کلمه را با عشق نوشتم
باتشکر وسپاس فراوان