- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
الهی به امید تو
سلام بر قهرمان پرادایس
سلام بر مریم بانو
وای خدای من چقدر زیبایی
چقدر آرامش
چقدر ابرهای سفید زیبا
چقدر آسمان پاک و تمیز
اگه اینجا بهشت نیست پس کجاست
من محو زیبایی و آرامش پرادایس شدم
استادم قلبم باز میشه وقتی چشمم بهتون میفته
به به چه باران زیبایی
باران این نعمت و رحمت الهی
بهشت زیبا و این فرشتگان الهی که روز به روز زندگی رو برامون بهتر میکنن
خداروشکر که لیاقت دارم که در این جمع باشم
فایل رو دیدم لذت بردم از فضای زیبای پرادایس حس کردم در یک لحظه که منم اونجا هستم و شاهد اومدن استاد هستم
خدایا ممنونم از این همه زیبایی
منم یه تجربه در این زمینه داشتم
پسرم که بدنیا اومد بعد از بیست روزی همسرم رفت سربازی و من با یک دختر دو ساله و نوزاد تنها شدم و برام سخت بود
پسرم 4 صبح از خواب بیدار میشد و مدام گریه میکرد و تا شب که از بس که جیغ میزد بیهوش میشد
هرچی آب قند میدادم انگار نه انگار فقط گریه و گریه
دیگه واقعا خسته شدم مدتی تحمل کردم و به هرکسی که میگفتم جوابشون این بود که چون همسرت رفته سربازی و تو هم غصه خوردی بچه شیر جوشی خورده و باعث شده که گریه کنه
منم اصلا متوجه نبودم و علتش رو نمی فهمیدم که بابا این گریه طبیعی نیست و یه مشکلی هست
خلاصه بعد از مدتی که یادم نمیاد دقیق چقدر طول کشید با خودم گفتم ببینم شاید بچه گرسنگی میکشه و شیرم کفاف نمیده اومدم و سینه ام رو بدوشم که ببینم چقدر شیر داره متوجه شدم دریغ از قطره ای شیر هرچی فشار دادم سینه ام رو اصلا شیر نداشت
خلاصه که اون موقع فهمیدم طفل نوزاد از گرسنگی داره گریه میکنه
و من چون ذهنم درگیر نبودن همسرم بود و اصلا روی این موضوع گرسنگی زوم نکرده متوجه نشدم که پسرم از گرسنگی گریه میکنه و بیخودی تحمل کردم
چون همه میگفتند طبیعیه و تا چهار ماهگی خوب میشه
وقتی متوجه شدم که شیر ندارم رفتم شیر خشک گرفتم و پسرم با اولین شیشه شیر سیر شد و یه روز کامل خوابید
هنوز که هنوزه اون خاطره دردناک یادم میاد و خودم رو سرزنش میکنم که در حق بچه ام بخاطر تحمل بیخودی ظلم کردم و گرسنگی دادم بهش
واسه همین دیگه تا میتونم روی حرف کسی حساب باز نمیکنم و مسائل رو تحمل نمیکنم و دنبال راه حل میگردم
یه مورد دیگه که سالهای سال تحمل کردم این بود که همسرم در کارش دچار ورشکستگی شده بود و دیگه کار نمیکرد و منم فکر میکردم زندگی همینه باید تحمل کنم و صدام هم درنیاد
چه شب و روزهایی که بدون پول گذروندم و گرسنگی رو تحمل کردم و صدام درنیومد که مبادا پدر و مادر همسرم بگن چقدر کم تحملی
چقدر ناسازگار هستی فقط بخاطر حرف مردم تحمل کردم و با نداری ساختم
همسرم همش میگفت سرمایه ندارم نمیتونم کار کنم باید فعلا با همین وضعیت ساخت و تحمل کرد
الان که فکر میکنم نمیدونم من چه جوری و از کجا شکم دو تا بچه رو سیر میکردم
تا اینکه مهاجرت کردم از شهرستان به مشهد
و خودم رفتم سرکار و اون موقع فهمیدم که من خودم چقدر توانایی دارم و ازش استفاده نمیکردم
چقدر به خودم ظلم کردم
بخاطر حرف مردم توی شهر کوچک کار نمیکردم
ولی وقتی به توانایی خودم پی بردم دیگه هم کار کردم و هم درسم رو ادامه دادم و لیسانسم رو گرفتم
در یک شرکت صادراتی مدیر مسئول شدم و روز به روز زندگیم رو بهتر کردم
بعد از مدتی خودم کارآفرینی کردم ومستقل شدم و دفتر پخش زدم
حدود 18 سال بخاطر حرف مردم همه سختیها رو تحمل کردم
ولی خیلی درس داشت برام و دیگه هیچ وقت حاضر نیستم بخاطر حرف دیگران هیچ ناخواسته ای رو تحمل کنم و برای هر مسئله ای راه حلی پیدا میکنم
مخصوصا از وقتی با شما استاد عزیزم آشنا شدم که دیگه روز به روز زندگیم رو به بهبود است و دارم پیشرفت میکنم واز فایلها کمال استفاده رو میبرم
بسیار سپاسگزارم از شما و مریم بانو که اینقدر دوره کشف قوانین زندگی رو کامل توضیح میدین که هربار که گوش میکنم انگار برام جدیده
خدانگهدارتون استاد عزیزم
خیلی دوستتون دارممممممم
درود بر سید علی خندان
آقا میخواستم بخوابم ولی گفتم اول ببینم سیدعلی کامنت گذاشته که بخونم و با حال خوب بخوابم
دیدم بععععله
احسنت سید جان یعنی فقط لذت بردم و کیفور شدم
درس میگیرم از کامنتت سید جان
احسنت بر شما که با این همه مشغله ولی باز هم خودت رو مجاب میکنی که کامنت بذاری و حال خوبت رو با ما شریک بشی
هرچی آرزوی خوبه مال تو
به تمام خواسته های قلبیت برسی
در پناه خداوند متعال باشین