- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
سلام استاد عزیزم
سلام خانوم شایسته
و سلام به بچهای سایت
میخوام اعتراف کنم فایلهای استاد و کامنتها ی بچها مخصوصا کامنتای بچهایی که همیشه با کامنتاشون منو راهنمایی میکنن واقعا مکمل هم هستن شاید اگر اونا نباشن من خیلی حرفای استادو نفهمم و در واقع اونا منو به مدار استاد نزدیک میکنن
با خوندن چنتا کامنت فهمیدم منم داشتم یه زمانی تحمل میکردم من به مدت چند سال داشتم تحمل میکردم که منتظر بچه بودیم تحمل میکردم چون احساسم واقعا بد بود هر روز هر سال احساس حسرت و کمبود داشتم لذتی نمیبردم از زندگی ای که شاید ارزوی خیلی ها بود من به معنی واقعی کافر بودم:)
هر ماه با احساس بد بی بی چک میخریدم و در واقع گیر داده بودم و رها نمیکردم
اما الان میفهمم و یادم میاد من فقط یه ماه صبر کردم!!!!
اون مدت خوشحال بودم میدونستم که خواسته ی من براورده خواهد شد ایمان داشتم در یک کلام
انگار در قید و بند و زمان نبودم در قید و بند چه وقت براورده میشه نبودم چون داشتم همون زمان هم لذت میبردم از زندگیم
که این صبر باعث شد معجزه های خدا وارد زندگیم بشن
همیشه اون فایل استاد که درمورد نامه 31امام علی هستش روگوش میدم میرسم به قسمتی که میگه گاهی خواستت براورده نمیشه تا تو برای اون اماده بشی و میخواد بهترشو بهت بده میگم خدایا شکرت خدایا عظمت و لطفت بی اندازس!
من اون زمان اصلا مناسب مادر بودن نبودم اصلا مادر خوبی نمیشدم نمیتونستم الگوی خوبی برای بچهام باشم نمیتونستم درست و کامل تربیتشون کنم چون خودم همچین انسانی نبودم اما حالا دارم تلاشمو میکنم موحد باشم دارم تلاش میکنم الگوی مناسبی باشم دارم تلاشمو میکنم تا لایق بندگی خدا باشم!
اون زمان من یه بچه میخواستم اما حالا دوتاشو باهم داد بهم اخه چقدر بزرگ و بخشنده ای !
یادم میاد من قبل اینم داشتم تحمل میکردم باورها و شخصیت افتضاح خودم رو این بار که باعث شده بود من همیشه در روابطم مشکل داشته باشم زندگیم پر بود از الگوهای تکراری تکرار و تکرار و تکرار بله اون زمان تحمل میکردم هم خودم رو هم اطرافیان رو هم همه ی اون مشکلات رو اما حالا دارم صبر میکنم دارم رو خودم کار میکنم دارم پشت استاد حرکت میکنم و یاد میگیرم تو این مسیر گاهی ممکنه پام بلغزه و سریع قانون تکامل رو یاد اوری میکنم به خودم و میگم رویا باید تکاملت طی بشه تو تازه اول راهی و سریع به خدای خودم میگم خدایا من به خودم ستم کردم من به هر خیری از تو برسه فقیرم …و تمام مسولیت اشتباهم رو به عهده میگیرم و در صد در صد مواقع همه چیز به نفع من تغییر کرده و دیگه تعجب نمیکنم و فقط مطمعن تر میشم
و الان روابطم شیرین شده مثل عسل اتفاقاتی تو روابطم با همسرم میفته که اصلا برام رویا بود احترام هایی دارم که فقط میگم خدایا اینا همه احترام به توعه این شیرینی از حلاوت توعه چون من با تو یکی شدم
الان میفهمم که تو قران خدا چقد به صبوران وعده داده ما همه فکر میکردیم صبوریم در حالی که بدبخت و تحمل کننده بودیم
استاد عزیزم و بچهای کامنت گذارنده که کامنتاتون دریچه ای جدید به حرفای استاده ازتون ممنونم خیلی خوشحالم که اینجام
اینجا بهشت منه:)))))