- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
به نام الله مهربان. سلام به استادعزیزم. و مریم جانم…..و دوستان عزیزم درسایت …قبل از شروع صحبتا و جواب سوال بازم ازشما استاد عزیزم سپاسگذاری میکنم که اگاهیهای خودتونو به صورت رایگان برای ما به اشتراک میزاری ..از خداوند هم سپاسگذارم که من رو توی این مسیر الهی هدایت کرد ..نممیدونم چی بگم استاد دقیقا چند روزپیش شروع به هدف گذاری کردم اونم بابت چیزی که خیلی وقت حدود چهارماه تحملش میکردم و میگفتن همینی که هست و من مجبور به تحمل اون بودم ..چهارماهه به خانه جدیدم نقل مکان کردم از زمانی که به این خانه وارد شدم مشکل اب و برق داشت که به لطف الله مشکل برقش حل شد .اماآب این خونه خیلی ضعیف بود…پامپ ابم هم چند بار تعمیر و یک بار اتوماات عوض کردم هر لوله کشی میومد و برسی میکرد میگفتن ورودی اب مشکل نداره اب شهر ضعیفه..خلاصه ما اب ضعیف داشتیم ..تا اینکه دو روز پیش اومدم نشستم فکر کردم (البته اینم بگم با گوش به فایلهای شما و نکته برداری کردن )و برای خودم هدف گذاری کردم چند تا هدف توی این ماه نوشتم و بعد اولویت بندی کردم..اولویت اصلی من درست کردن اب ضعیف خانه بود.چون تحملش واقعا سختر شده بود….خلاصه بگم تا اینکه دیروز لوله کش جدید باز اوردم گفتم اقا بکن بنداز دور هر چیز قدیمی و چیزهای جدید بزار..گفت بزار باز مجدد اوماتو درست کنم ..پوسته بزارمش روش شاید درست شد..گفتم بکن بنداز دور..آخرش این شد به لطف الله اب خونه درست شد و الان با فشار زیاد ما اب مصرفی داریم چقدر خو شحال شدم از اینکه هر چیزی راه حل خودشو داره ..وقتی این فایل امروز شما رو دیدم گفتم خدا خواست با من حرف بزنه بگه فرزانه افرین کارت درست بود. کار من دقیقا مثل دکتری بود گفت گریه بچه شما عادیه و شما بعد شش ماه با فشاری که روی دکتر اوردید و انجام ازمایش متوجه عفونت اداری شدید و درمان و انجام دادیدو بچه خوب و گریش برطرف شد…دقیقا منم همین کار رو انجام دادم..چقدر دقیق ..اشک تو چشمام جاری شد..خدا چطور با ما حرف میزنه.الله اکبر..…قربونت برم خدا.و الان هدف دومم روشروع کردم…استاد واقعا سپاسگذارم…اینها باورهای مارو قوی تر میکنه و این سیمان باورهای مخرب نرمترو .نرمتر .میشه….استاد ذوق میکنم پردایس رو میبینم ..چه طبیعت زیبایی ..برونی و اون بزغاله کوچولو طبیعت و قشنگتر کرده. و دراخر هم برکت خداوند باران زیبامنم که عاشق صدای باران کیف کردم توی این گرمای شهر ما باران رو دیدم خداوند به شما برکت بیشتر در لحظه بده که دل مارو شاد میکنی و ما رو بیشتر هدایت کنه آمین…از دوستانم درسایت بینهایت بابت کامنتهای زیباشون سپاسگذارم و وچیزهای خوبی یاد میگیرم……..درپناه حق باشید