- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
سلام به استاد عزیزم خانم شایسته جان و همه دوستان هم فرکانس در این سرزمین مهربانی
چقدر حرفاتون باعث شد دوسال از زندگیم که خیلی هم ازش نمیگذره برام مرورشه
نمیدونم چیشد که یهو تصمیم گرفتم بیام و بنویسم
از تحمل هایی که نباید میکردم و کردم
حدود دوسالی از زندگیم خیلی خیلی مشرک شده بودم ، منی که قبل از اون حالم با خودم و با وجود تمام مسائل زندگیم خیلی خوب بود
یه تجربه هایی داشتم که مصداق کامل قوانین جهان هستی بود یعنی خیلی واضح بود
اگه کسی رو بخاطر کاری سرزنش کردم یا قضاوت کردم در جایگاهش قرار گرفتم
اگه به جای خدا به مخلوق خدا پناه بردم نتیجه اش رو با محدودیت با ترس با مدام در حال اضطرار بودن دیدم لمس کردم و چشیدم
استاد من زندگی و رابطه ای رو تجربه کردم که هر لحظه ش ترس بود و ترس بود و ترس
اون لحظات جهنمی رو به امید بهشتی که شیطان برام زینت داده بود تحمل میکردم
لحظات جهنمیم توام بود با تحقیر شدن ، توهین های پیاپی، ترس از تنهایی ، ترس از حرف مردم ، بیداری های اجباری ، خوابهای به اجبار قرص ، ترس از بی پولی ، سر و صورت همیشه کبود ، انگشت های همیشه پیچانده شده ، روزگار خوش دروغین به بقیه نشون دادن ، از دست دادن تمام زندگیت خونه و ماشین ، مبتلا شدن به مریضی های فشار خون بالا ، دیابت نوع دو کبد چرب و تپش قلب شدید و و بدهکار شدن به مردم و عدم جوابدهی بخاطر ترس از یه آدمی که قبل از اینها فکر میکردم باهاش از بند مشکلات قبلیم خلاص میشم (همون بت درست کردن و شرک ورزیدن)
حتی نمیتونستم احساساتم رو با بچه هام در میون بزارم ، ببوسمشون
استاد جانم من خدارو فراموش کرده بودم من تحمل میکردم بخاطر دلایل واهی و مسخره
اما یجا بریدم و گفتم خدایا دستمو بگیر و از این منجلاب بکشم بیرون (همون داستان معرف موسی که خدایا من بهر خیری که از تو بهم برسه فقیرم)
از اونجایی که قبل از این رابطه یوقتایی بوسیله قرآن خوندن سعی میکردم با خدا ارتباط بگیرم یادمه قرآن و باز کردم و صفحه اول سوره توبه اومد
گفتم استغفرالله ربی و اتوب علیه
میخوندم و گریه میکردم مگه میتونستم گریه نکنم
به بچه هام میگفتم خدا داره باهام حرف میزنه خدا صدامو میشنوه الان اشکام همینطور داره سرازیر میشه بخاطر سریع الجواب بودن خدای مهربونم
قرآن بستم و تصمیم گرفتم و دوباره بازش کردم
واااای یعنی گریه من مگه بند میومد دقیق یادم نیست کدوم صفحه یا سوره بود اما مضمونش این بود که اگر چه انسان عجول آفریده شده اما عجله نکن و این کار شدنیه
به خداوندی خودش بعد از اون با و جود تمام ترس هایی که داشتم قدم برداشتم تونستم به خودم احساس ارزشمندی بدم و از اون رابطه سمی و داغون خودمو بکشم بیرون
یادمه یکی از اون لحظاتی که ترس شدید بهم غلبه کرده بود تو خواب و بیداری صدایی به زبان عربی که میگفت هل من ناصر ینصرنی؟ کیست مرا یاری کند توی تمام وجودم می پیچید و من اون لحظه آروم شدم
و بعد اون همه از دست دادن ها، از دست دادن ماشین و لوازم خونه و سلامتی و دوستان و ارتباطاتم ، از دست دادن اعتماد به نفسم ، از دست دادن اعتبارم ، از دست دادن احساساتم
تونستم قبل از اینکه فرصت رو از دست بدم و از این دنیا برم خودم رو بکشم بیرون از اون رابطه سمی و برگردم به مسیر خود شناسی که استمرار در مسیر میرسی به خداشناسی چون ما و خدا یکی هستیم و این یکی از شکر گزاریهای همیشگیمه که خدایا شکرت که امروز هم بهم فرصت زندگی دادی
حالا بعد گذشت یک سال و خورده ای خیلی حال و روزم بهتره خیلی رابطه بهتری با بچه هام دارم میتونم به راحتی بچه هام بغل کنم بدون اینکه مواخذه بشم و این واسه من بزرگترین زجری بود که داشتم تحمل میکردم چون باور کرده بودم زندگیه من همینه دیگه
و الان که کار کردن رو خودم شده الویت واسم همش میگم خدایا کاش زودتر صدات میکردم کاش زودتر قبل از اینکه اونقدر سلامتیم رو از دست بدم نمی پذیرفتم که این تقدیره منه دیگه زندگیمه و من که نمیتونم برگردم ، مردم چی میگن
چون بارها بهم میگفت تا آخر عمرت زندگیت همینه و باید تحمل کنی و این جمله تو سلول به سلول وجودم جا گرفته بود
ولی روزی که از خدا خواستم منو نجات بده که دمش گرم نجاتم داد ، با توجه به آموزه های شما استاد بزرگوار که همیشه میگید مهم نیست تا کجا اشتباه رفتی وقتی فرکانست رو تغییر میدی خداوند هدایتش رو سریع و واضح بهت میگه
و بعد از اون دیگه مشکلات عجیب و غریب برام رخ نداد چون دارم هر روز آموزش های شما استاد عزیزم رو سر لوحه زندگیم قرار میدم
یه ورودی مالی دارم که خدا واسم درست کرد که بی نیاز از هر کسی باشم و فقط خودش میتونست همه چیز رو در زمان مناسبش برام ردیف کنه من عاشق این خدایی هستم که اینقدر غفور و رحیمه
درسته هنوز تو یه اتاق و آشپزخانه مجزا تو خونه پدرم زندگی میکنم ولی خیلی خیلی شرایط بهتری دارم استقلال مالی، آزادی اندیشه ، آزادی پوشش ، آزادی رفتار ، آزادی و آزادی که چقدر برام با ارزشه چقدر برام زیباست و هر چیزی که آزادیم رو ازم بگیره نمی پذیرمش و ازش عبور خواهم کرد
لوازم زندگیم رو تا حدود مناسبی تونستم بخرم
از اونجایی که از شما یاد گرفتم نسیه و قسطی و قرضی چیزی رو نخرم درصدد این شدم که از این روش چیزی رو تهیه نکنم که بخاطر همین و همینطور در حال پرداخت بدهی های گذشته هستم روند خرید نقدیم یکمی کنده ولی چون در حال حرکت رو به جلو بصورت پیوسته هستم مطمئنم که خیلی زود این روند ریتم تندتر و بزرگتری خواهد گرفت
از فایلهای توحید عملی تون اگه بگم ، تو فایل توحید عملی 7 گفتید ما هر چی میخوریم از توحیده
توحید یعنی یکتا پرستی توحید یعنی فقط یه عشقه خالص به معبود که میتونه تو رو به حرکت به سمت اهدافت واداره وگرنه عشق بخدا تو قلب هامون نباشه چیزی جز ترس ، غم ، وابستگی و از این چیزا نداره که اینا هم همه مانع رسیدن ما به خواسته هامونه که رسیدن به خواسته ها در مسیر درست، ما رو به اصل مون نزدیک و نزدیکتر میکنه
و در پایان بگم که این مدت نتونستم کامنت بزارم روی فایل های استاد عزیزم ،چون تمرکزم رو دوره ارزشمند قانون سلامتیه که حدود یک ماهه شروع کردم که نتایجش واسم خواب راحت شبانه ، هوشیاری بالا در طی روز، 7 کیلو کاهش وزن براحتی ، پوست شفاف و روشن ، پیاده روی که نمیتونستم اصلا راه برم از بس نفس نفس میزدم ،
بالخره بعد ازسه چهار سال پریودی های شدید دو هفته ای و استراحتی کوتاه و دوباره آغاز این پریودی های شدید دیوانه کننده ، رسید به یک هفته و فقط چهار روز اول شدید بود ، منی که همیشه مسئله درد شدید معده رو داشتم که این اواخر شدیدتر شده بود ، برطرف شدن درد معده و و و نتایج برای یک ماه بی نظیره
توصیه من به کسانی که دوره ارزشمند قانون سلامتی شامل حال شون میشه اینه که حتما این دوره رو تهیه کنید و به آگاهی های این دوره عمل کنید و خودتون رو از بدنه جامعه جدا کنید و بشید جزو خاص نه عامه مردم، این دوره بسیار بسیار تمرکزتون رو برای انجام کارها میبره بالا و وقت و انرژی مضاعفی رو براتون به ارمغان خواهد آورد
یادمون باشه همیشه در هر لحظه از خدا هدایت بطلبیم و بهش عمل کنیم تا از مسیر منحرف نشیم و همیشه در مسیر بمونیم تا جزو لا خوف علیهم و لا هم یحزنونش باشیم
امید به دیدار و در آغوش کشیدنتون دارم البته که یه شب خواب دیدم با شما دو عزیز کلی حرف میزدیم و خانم شایسته عزیز رو کلی در آغوش گرفتم به امید رسیدن چنین روزی
خدا نگهدارتون