میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهه امینی» در این صفحه: 2
  1. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    سلام سلام

    چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟

    _وقتی دیپلم گرفتم و دانشگاه قبول شدم خیلی توی فکر درآمد بودم هر چند قبلش هم جسته و گریخته توی منزل به کلاس پایینتریها درس میدادم و درآمد داشتم اما خیلی چشمگیر نبود رفتم یه شرکتی سر کار شیفت دو(15 الی 23) که صبحها بتونم به درس دانشگاه برسم اوایل خوب بود هر چند عین تراکتور از خودم کار می‌کشیدم اما چون درآمد داشتم و روی پای خودم واستاده بودم ادامه میدادم که عیب نداره فقط چهار ساله بعد که مدرک بگیرم اگه همینجا سر کار باشم ارتقا شغلی میگیرم حقوقم اضافه میشه هم اینکه اگه برم جای دیگه رشته من(IT) واسش کار زیاده،بعد از سه چهار ماه سفارشهای شرکت زیاد شد 24 ساعته باید خط تولید کار میکرد و من چون شیف دو بودم ساعت کاری شد 7شب تا 7 صبح خلاصه این شب کاریه چند هفته طول کشید و عید کار و زودتر از ایام تعطیلات باید شروع میکردیم تنها دلخوشیم جمعه ها بود که لااقل جمعه ها تعطیله اما بعد یه مدت جمعه هم کار اجباری شد و با اینکه استعلاجی داشتم مرخصی استفاده نکرده داشتم چقدر اذیت میکردن که باید محل کار حضور داشته باشید و بعد از جمعه کاری اجباری استعفا دادم

    چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟

    _احساس ارزشمندی خودم رو نادیده گرفتم دقیقا برده بودن رو به جان خریدم برای حقوق وزارت کاری که خودم توی فرم درخواست داده بودم چون یه قسمتی توی فرم استخدام نوشته شده بود حقوق پیشنهادی و من طبق شنیده هام نوشتم طبق وزارت کار که منو قبول کنن درصورتی که اون کار قیمت نداشت از بس که کار حساسی بود و واقعا باید با تمام جسم و جان کار میکردم

    _قدرت دادن به مدرک برای ارتقا شغل و افزایش درآمد

    _باور کمبود که کار کمه پول کمه شغل کمه

    چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟

    احساس ارزشمندیم و باور لیاقتم رو اگر تغییر میدادم هیچ وقت همچین شرایطی رو تحمل نمی‌کردم من به عنوان انسان اشرف مخلوقات خداوند شب رو مایه آرامش من آفرید چرا برای یه حقوق بخور نمیر خواب شبم رو ازش گذشتم اونایی که سابقه شب کاری دارن می‌دونن حقوقش دو تا پایه حقوق محاسبه میشه اما در طول روز هر چقدر بخوابی اصلا جبران نمیشه شاید دیگه خوابت نیاد اما میزون نیستی

    خدای من پول به چه قیمتی اونم این مبلغ؟!

    وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟

    وقتی استعفا دادم بلافاصله از روز بعدش توی روزنامه دنبال کار گشتم که شرایطش جورتر باشه انقدر اذیت نشم به درسم برسم و آزادتر باشم که به کار در منزل هدایت شدم و با وجود شکست خوردن و درآمد نداشتن من واقعا بزرگترین تجربه ها رو گرفتم و الان که حدود پانزده سال از اون تجربه ها میگذره کاملا متوجه هستم که باید این مسیر طی میشد تا خواسته من از دل تضادها برام واضح میشد

    در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟

    الان که راحت در منزل مشغول رسیدگی به فرزندانم هستم و میتوانم درآمد داشته باشم تمام گذشتم رو با عشق با عشق با عشق دوسش دارم چقدر من بزرگ شدم اگه اون گذشته و اون تجربیات کاری با من نبود من راحتی رو انتخاب نمی‌کردم بازم شاید درگیر سگ دو زدن بودم

    بازم مثال استاد که خدا از اون بالا با هلی کوپتر داره تمام راههای جنگل رو میبینه به درستی هدایتمون می‌کنه زبان جهان اینطوریه که میخواد از دل تضاد تو رو به خواستت برسونه قبلا توی آموزش قانون جذب خیلی میگفتن خواستن رو براش زمان مشخص کن بعدها استاد از زبان شما هم شنیدم که میگید در بهترین زمان خودش اتفاق می‌افته الان احساس میکنم جهان خودش خواسته هم برات واضح می‌کنه

    استاد خدا رو شکر که از اون وضعیت خسته شدم آستانه تحملم پر شد و هی رفتم دنبال یه کار دیگه یه جای دیگه یه روش دیگه تا تونستم به اینجا برسم و مثل خیلیا یه عمر درگیر اون زندگی مسخره حقوق بگیری و بردگی نشدم

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    سلام سعیده خانم شهریاری عزیز میخواستم ازتون تشکر کنم بابت این تعریف و تمجید به حقی که از استاد انجام میدید واقعا حرف دل منم هست ولی در نوشتار به مانند شما روان نمینویسم

    عاشق این جمع و محفلم مخصوصا دوستانی چون شما که انقدر خوب می‌نویسید در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: