میزان تحمل شما چقدر است؟

توضیحات استاد عباس منش را در این فایل ببینید و بشنوید. سپس با توجه به توضیحات ایشان، در بخش نظرات سایت در مورد این موضوعات، تجربیات خود را بنویسید: 
  • چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
  • چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
  • چه باورهایی را اگر تغییر می‌دادید، باعث می‌شد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
  • همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
  • و در نهایت به چه شکل مسئله‌ای که سال‌ها آن را تحمل می‌کردید، حل شد؟
با عشق منتظر خواندن تجربیات تاثیرگذار و پند آموزتان هستیم

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟
    454MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟
    28MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا محمد خانی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 990 روز

    به نام الله

    سلام استاد عزیزو مریم جون

    خداروشکر به خاطر قانون های همیشه ثابت

    خداروشکر به خاطر حل ها ساده

    خداروشکر به خاطر دستای جادویی برا اجرای خواسته ها

    تحمله ناخواسته ها

    استاد من این فایل دیدم منم یه درسی تازه ی

    بیشتر از گزشته ام گرفتم

    من که ازدواج کردم هر جا میرفتم باید به همسری میگفتم و جایی نمی‌رفتم چون ترس داشتم چون میگفتن من نمتونم راحت هر جا میخام برم جدی میخاستم از خونه در بیام برم خونه عموم همسایمون بود یا الکی باید میگفتم یا سختی میکشیدم همه میرفتن راحت مهمونی خوشمیزروندن من باید به آقایی میگفتم اگه دلی میگف برو میرفتم تازه همیشه میگف نه نرو کلی هم باهم بحث داشتیم

    دیگه یه روز که میخاستم برم دیگه خسته شدم دیدم همه راحت میرن منم باید راحت باشم میرم میام باید آزاد باشم باید رها هر جا میخام برم بیام راحت دیگه آروم آروم پامو رو ترسیم گزاشتم پامو رو ترس نگاه مردم گزاشتم

    پامو رو ترس بحث و دعوا با آقایی گزاشتم و حرکت کردم

    چون قبلش دیگه خیلی استرس داشتم هر جا میرفتم حاظر بودم تو خونه بمونم جایی نرم ولی نیام بگم نیام اجازه بگیرم برم بیرون الان خیلی راحت خیلی آزاد تازه رابطه مونم باهم خیلی اوکیه

    مسله اون موقعه امو حل کردم چون میدونستم‌میشه آزاد باشی چون میدونستم میشه رها باشی میشه همه چی خوب پیش بره ووقتی قبول نمیکنی احساس بد تسلیم در برابر نشدن ها

    فرق میکنه یه گیاهی میکاری صب میکنی یه نقاشی میکشی صب میکنی خشک بشه

    من هیچ بی احترامی تحمل نمیکنم

    من هیچ چیز ناجالب تحمل نمیکنم

    من هیچ کمبود رو تحمل نمیکنم

    من هیچ ناخواسته رو تحمل نمیکنم

    چون میدونم راه داره چون میدونم روش ساده داره چون میدونم اصلش اینه تحمل نکنی مسله رو حل کنی چون میدونم خدا کمک میکنه

    و خداروشکر به خاطر قاب های زیبایی که کلی درس هاتو هس و نوش جان میکنیم شکرت خداجون میدونم هستی و ازت میخام یه زره تحمل در مورد مسله هام برداری و به سوی حل اون سوقم بدی چه صحنه قشنگی بود مرسی براونی اووف واقعا دیشب میگفتم خدایا دلم بارون میخاد میدونم که هس چقد لذت بردم قشنگ تو دلم پر از برکت شد شکرت خداجون عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: