- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
و خدایی که در این نزدیکی است…
سلام عرض می کنم به استاد عباس منش عزیزم. استادی که هرکس پای درسشون بشینه، صحبتای بقیه براش کم ارزش میشه. سلام به بانو شایسته گرانقدر و سلام به همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…
شنیدن این فایل واقعا برای من تکون دهنده بود. البته اعتراف می کنم که دفعات اولی که این صحبتارو میشنوم، فقط لفظ کلام استاد رو درک میکنم. انگار هیچی از معنا و مفهومش درک نمی کنم. هر چی بیشتر گوش میدم، تیکههای پازل بیشتر کنار هم میشینن. برای من یه جورایی مثل قرانه. که هرچقدر بیشتر توش عمیق بشیم، بیشتر برامون آگاهی داره. مثلا این روزها فایل «دلیل نتایج پایدار» رو چندین و چند بار در روز گوش میدم. شاید بیشتر از 50 بار گوش داده باشمش ولی انگار هربار اشتیاقم به شنیدن همین یه دونه فایل بیشتر و بیشتر میشه. بنازم استادی رو که به واسطه کار همه جانبه روی خودشون این چنین دریافت هایی رو از پروردگار دارن که روی هزاران هزار نفر این تاثیرات باورنکردنی رو میذاره. به استاد که نگاه میکنم، برام ارزش پیامبر بیشتر درک میشه. قرآن با این همه آگاهی هاش، باید توسط کسی دریافت شده باشه که فوقالعاده روی خودش کار کرده وگرنه هرکسی نمیتونه این دریافت هارو داشته باشه. در مورد آگاهیهایی که استاد عباسمنش هم میگن دقیقا همینه. هرکسی نمیتونه این دریافتهارو داشته باشه و اینا همش نشون از همون تعهد غیرقابل مذاکره داره که استاد در تموم این سالها داشتن.
هرچقدر که میگذره، فایلهای استاد عملی تر و کاربردی تر هم میشن. وقتی به فایلهای اخیر استاد نگاه میکنم، کاملا روند رشدشون رو درک میکنم. میفهمم که همیشه دارن روی خودشون کار میکنن و بواسطه پیشرفت در باورها و افکار، دریافتهای فوقالعادهتری هم دارن. وای که میتونم تا هزار سال دیگه بدون اغراق از اراده و قدرت این مرد صحبت کنم. کسی که الگوی منه. همیشه و همه جا سعی میکنم ازشون الگو بگیرم و اراده فوقالعادهشون رو نصبالعین خودم کنم تا بدونم باید توی چه مسیری حرکت کنم. دست مریزاد استاد! شما بی نظیرین!
در مورد این فایل! و این فایل! الله اکبر! چی بگم واقعا! حس آدمی رو دارم که دنیایی از حرف میتونه بزنه ولی شوکهاس! زبونش نمیچرخه. نمیدونه چطور توضیح بده. نمیدونه حسشو چطور بگه از این همه آگاهی که باهاش مواجه شده. اما خب، در راستای تعهدم به فعالیت در سایت، باید بتونم همین اندک چیزی که درک کردم و توی زندگیم تجربشو داشتم، برای گذاشتن ردپا، بنویسم.
وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم، همه زندگیمو پر میبینم از تحمل کردنها. از تحمل شرایط نامطلوب اقتصادی گرفته، تا تحمل نداشتن خیلی از امکانات و … . بگذریم. بهتره آدم تمرکزش روی نکات مثبت باشه.
شنیدن این فایل و دریافت این آگاهی که هر وقت شرایط خوب پیش نمیره، نباید بپذیرم که این بخشی از مسیره، خیلی توی ذهن من پیچیدگی ایجاد میکنه. اینکه بفهمم کجا نباید قانع باشم. البته درک اینکه برای دریافت نتیجهها باید صبور باشم خیلی سخت نیست. اما یه جورایی کم کاری هام در زمینه کارروی باورهای خودم در گذشته، باعث شده نتونم الان دقیقا بفهمم در کجای زندگیم تحمل کردم و در کجا صبر.
اصولا وقتی یه نفر در زندگیش سینوسی روی خودش کار کرده و نتایجشم سینوسی بوده، یعنی داشته اون زندگی ناخواسته خودش رو تحمل میکرده به امید اینکه شاید همون سینوسی کار کردن باعث بشه نتیجه بگیره! این چیزی بود که من تا الان داشتم برای خودم رقم میزدم.
من بین آگاهیهای این فایل و فایل «دلیل نتایج پایدار» این ارتباط رو برقرار میکنم که وقتی یه نفر روی خودش به درستی کار نمیکنه، به این معنیه که داره شرایط فعلیشو تحمل میکنه. و توهمی داره که شاید با همون کار کردن نصف و نیمه روی باورهاش اتفاق خاصی براش بیفته. یا اینکه شرایط زندگیش خود به خود درست بشه.
اما کسی که دائما داره روی خودش کار میکنه. افکار و باوراشو مانیتور میکنه و سعی میکنه در هر لحظه فرکانس درستی بفرسته، برای دریافت نتایجش صبر میکنه و همین صبر اون چیزیه که در قرآن بسیار ازش یاد شده.
آگاهی فوقالعاده دیگهای که این فایل برای من داشت این بود که وقتی یه نفر میپذیره که این شرایط راهی برای درست شدن نداره، جلوی الهامات خداوند رو هم میگیره. یه جورایی همون شرک حساب میشه. وقتی که ما میپذیریم اقتصاد، گرونی، وضعیت سیاسی و یا هر چیز دیگهای خرابه و دلیل خراب بودن زندگی ما هم همینه، یعنی دیگه باور نداریم که اوضاع میتونه برای ما بهتر بشه و چون همچین باوری نداریم، درخواستی هم برای دریافت الهامات نخواهیم داشت. و الهامات خداوند در این شرایط به در بستهای میخورن و راهی برای ورود به درون ما پیدا نمیکنن. در این شرایط ما نمیتونیم انتظار رسیدن به موفقیت داشته باشیم.
این یه اصله: همیشه و همیشه باید همه چی خوب باشه. روابط، سلامتی، موقعیت مالی، موقعیت اجتماعی، معنویت و همه چیز و همه چیز باید در بهترین شرایط نسبت به چیزی که ما میخوایم باشه. اگه اینطور نیست پس باید بگردیم و راهشو پیدا کنیم. باید از خداوند هدایت بطلبیم. باید بخوایم که خداوند بهمون الهام کنه. وقتی این الهام رو دریافت میکنیم که، باور نکنیم شرایط همینه و راهی برای فرار ازش هم وجود نداره.
بازم از استاد عباس منش و الگوی خودم و بانو شایسته بخاطر تولید این گنج ارزشمند، سپاسگزارم.
در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و پیروز و سربلند و موفق و سعادتمند باشید.
خدانگهدار
1402/05/03
02:12
و خدایی که در این نزدیکی است….
عرض سلام خدمت استاد عباس منش و جناب نیکزاد گرامی و بقیه دوستان.
اول از همه بگم که واقعا تحسینتون میکنم جناب نیکزاد. درک این موضوع که هر آن چه ما داریم از جانب خداونده و داشتن این رهایی نسبت به تمام متعلقات از چیزهای مادی گرفته تا عزیزان و فرزندان و … کاریه که انسانهای معمولی نمیتونن انجامش بدن. اینکه شما به عنوان یک پدر در بطن ورود فرزند دلبندتون (که تولدش رو خدمتتون تبریک عرض میکنم و امیدوارم سالیان سال در کنار هم بخوبی و خوشی زندگی کنید) به این دنیا، به خودتون این نکته رو میگین که این فرزند هدیه خداست. این فرزند مال خداست. مال من نیست! من دستیم از دستان خداوند که در مسیر به دنیا اومدن این فرزند قرار گرفتم، این خیلی خیلی ارزشمنده و من واقعا شما و این احساس رهاییتون رو تحسین میکنم.
اما این کامنت شما از جهت دیگهای هم حال من رو خوب کرد.
خب، من مدت زمان زیادیه که با استاد آشنام. چیزی بیشتر از 9 سال! اما خب، به رسم شیطنتهایی که از روی ناآگاهی داشتم، هیچوقت تعهد زیادی نداشتم که بیام و روی خودم به صورت جدی کار کنم. ته تهش گوش کردن به فایلهای استاد اونم به صورت روزنامه وار بوده.
تا اینکه یه جایی اینقدر شرایط برای من سخت شد که مثل موسی داد زدم: «رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر» و از خدا خواستم عجز منو ببینه و دستمو بگیره و کمکم کنه. بعد از اون شرایط رفته رفته رو به بهبود گذاشت و خداوند دست منو از اون باتلاق گرفت و درآورد. از اون زمان که خیلی هم دیر نیست، من تصمیم گرفتم آموزههای استاد رو با جون و دل گوش کنم و خودمو به انجامش متعهد کنم. در راستای این تعهد هم گفتم باید در سایت فعال باشم. هم کامنتهارو بخونم و هم کامنت بذارم. چون اصلا اهل انجام این کار نبودم.
وقتی اومدم توی سایت و نتایج افرادی مثل سیدعلی خوشدل عزیزم و بقیه دوستانی که لیزری روی خودشون کار میکنن رو دیدم، خجالت کشیدم که چرا من با این همه سابقه باید این عملکردم باشه؟ این نتیجم باشه؟! وقتی میدیدم کامنت سیدعلی خوشدل توسط استاد برگزیده میشه و این همه بچه ها از تاثیراتی که از خوندن کامنتاش گرفتن، صحبت میکردن، متحیر میشدم.
از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون که یه حسادت ریزی هم به این بچهها کردم!!! ولی بعدش سریع به خودم اومدم و گفتم اگه این افراد نتیجه گرفتن، صرفا به خاطر کاریه که روی ذهنشون انجام دادن. و ستاره دار شدن پروفایلهای این افراد هم اتفاقا خیلی بهم کمک میکرد که ربط مستقیمی بین نتایجشون و کاری که روی ذهنشون انجام دادن پیدا کنم.
بعد از اون گفتم منم باید همینطور تمرکزی کار کنم تا به نتایج بالا دست پیدا کنم. و تعهد دادم که در سایت فعال باشم. این کار برای من یه تعهد برای کار روی باورهای خودمه. این سایت اینقدر مقدسه که وقتی واردش میشم همه آلودگی های وجودم از بین میره.
امروز که این کامنت شما رو در پاسخ به کامنت خودم دیدم، احساس خیلی فوقالعاده ای رو تجربه کردم. یه حس تایید از جانب رب خودم که بهم گفت در مسیر درستی قرار داری. فقط باید ادامه بدی و هرگز نایستی. دقیقا عین همون چیزی که استاد در فایل «دلیل نتایج پایدار» در موردش صحبت کردن.
خیلی خیلی ممنونم از شما جناب نیکزاد عزیز.
براتون از درگاه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، آرزوی موفقیت و سربلندی و سعادت دارم.
خدانگهدار
1402/05/03
18:50