نکته مهم: این فایل یک مقاله است که فقط به صورت نوشتاری است
آگاهیهای دوره “همجهت با جریان خداوند” چه مسئلهای را در طی فرایند اجرای آگاهیها و تمرینات جلسات این دوره حل میکنند؟
برای پاسخ به این سؤال، به گونهای که برای دانشجویان استاد عباس منش ملموستر باشد، یکی از سادهترین راهها بیان شباهت های دوره “همجهت با جریان خداوند” و دوره “قانون سلامتی” است. شباهت بین هستهی عملکردی این دو دوره، بهخوبی نشان میدهد که دوره “همجهت با جریان خداوند”، به چه شکل یکی از بنیادیترین مسائل زندگی انسان را از ریشه حل میکند.
همانطور که میدانید، استاد عباس منش در یک سال و نیم اخیر، متمرکز بر تحقیق و پژوهش پیرامون این موضوع بودهاند. در این مدت، ایشان هیچ دورهی آموزشیای تولید نکردهاند، درحالیکه طبق دانش، تجربه و مهارت اجراییای که دارند، قادرند هر هفته یک دورهی جدید ارائه دهند. اما تمام تمرکز ایشان بر یافتن راهکاری اساسی برای حل ریشهای مسئلهای بود که باعث شده بسیاری از خواستههای ما نصف و نیمه رها شوند و به ثمر نرسند.
اطلاعاتی که تاکنون دربارهی محتوای آموزشی دوره «هم جهت با جریان خداوند» ارائه شده—خواه در صفحهی توضیحات دوره، خواه در فایلهای صوتی و تصویری—واقعاً قادر نیست عمق ارزشی را نشان دهد که این دوره در زندگی دانشجویان خود ایجاد می کند.
مسئلهای که دوره “همجهت با جریان خداوند” بر حل آن متمرکز شده است
دانشجویان استاد عباس منش، به خاطر استفاده از آموزههای ایشان، کاملاً به این درک رسیدهاند که خالق زندگی خود هستند و آنچه اتفاقات زندگی آنها را رقم میزند، افکار و فرکانسهای خودشان است. اما مسئلهی اصلی بسیاری از افراد این است که نمیدانند برای خلق یک خواسته (از 0 تا 100) دقیقاً چه الگویی را پیش بگیرند که:
🔹 “فرکانس خواسته” را بشناسند و آن را به یک مسیر فکری پایدار و باثبات تبدیل کنند.
🔹 این روند فکری و فرکانسی، تا جایی تقویت و ادامه پیدا کند که مساوی با فرکانس خواسته شود تا طبق قانون، آن خواسته در تجربهی زندگیشان ظاهر گردد.
به عبارت سادهتر، مسئلهی اصلی این است که افراد ارسال فرکانس خواسته را آغاز میکنند، ادامه میدهند و به مرحلهای میرسانند که:
✔ نشانههای آن خواسته ظاهر میشود.
✔ ایدههای جدیدی دربارهی امکانپذیر بودن آن خواسته به ذهنشان میرسد.
✔ افراد مرتبط با راهکارهای تحقق خواستهشان وارد زندگیشان میشوند.
✔ پیشنهادهای خوبی در آن مسیر دریافت میکنند.
✔ نشانههای تحقق خواسته، روزبهروز پررنگتر میشود.
حتی بعضی از افراد، این فرکانس را به مرحلهای میرسانند که، به قول استاد عباس منش، “بوی آن خواسته را احساس میکنند.” اما ناگهان از یک جایی به بعد، متوجه میشوند که همهچیز در حال تغییر است:
✖ نشانهها کمرنگ میشوند.
✖ پیشنهادهایی که دریافت کرده بودند، لغو میشود.
✖ قراردادهایی که تا مرحلهی امضا پیش رفته بود، نهایی نمیشود.
✖ اشتیاقشان مدام در حال فروکش کردن است.
✖ ایمانی که به امکانپذیر بودن آن خواسته داشتند، در حال ضعیفتر شدن است.
✖ جدیت آنها برای پیگیری ایدهها و اجرای آنها، کمرنگتر شده است.
این الگوی تکرارشونده، بارها و بارها برای افراد زیادی اتفاق افتاده است، اما نمیدانند چرا؟!
نمی دانند نقطه خارج شدن آنها به آرامی از این مسیر چه نقطه ای بوده؟!
زیرا وقتی الگوی تحقق یک خواسته را بهطور آگاهانه ندانیم، تنها زمانی متوجه خروج از مسیر میشویم که این نشانهها ظاهر شوند. از آنجا که همیشه یک فاصلهی فرکانسی بین توجه ما و ظاهر شدن آن جنس از توجه در قالب تجربهی زندگی وجود دارد، اگر از عملکرد دقیق فرکانس آگاه نباشیم، خیلی دیر متوجه خروج از مسیر میشویم.
به همین دلیل الگوی تکراری خیلی از افراد این است که مثل بازی مار و پله، کلی پیشرفت می کنند و به یکباره متوجه می شوند که مار آنها را خورده و دوباره حتی به مرحله ای پایین تر از مرحله قبلی برگردانده است. در نتیجه باید دوباره از صفر و یا حتی زیر صفر مسیر را شروع کنند.
چرا این اتفاق رخ می دهد؟
برای توضیح این الگوی تکرار شونده ناخوشایند، بیایید به مسئلهی “حذف چربیهای اضافهی بدن” برگردیم. چالشی که سالها تمام افراد جهان درگیر آن بودهاند، اما دوره “قانون سلامتی” آن را مثل آب خوردن حل کرده است.
همانطور که دانشجویان دوره “قانون سلامتی”، تا قبل از اجرای اصول این دوره، به دلیل درک نکردن عملکرد سیستم بدن، دچار چالشهای تکراری در کاهش وزن و برگشتن به وزن قبلی یا حتی بالاتر میشدند، در فرایند خلق خواستهها نیز، افراد زیادی عملکرد فرکانس خواسته و نحوهی تثبیت آن را درک نکردهاند. به همین دلیل:
✔ مسیر خواستههای آنها نیمهکاره رها میشود.
✔ برخی در همان قدمهای اول متوقف میشوند.
✔ برخی در اواسط مسیر متوقف میشوند.
✔ و برخی حتی در یکقدمی موفقیت!
بهتر است موضوع را با مثالی از دوره قانون سلامتی، واضح تر کنیم.
ارتباط این موضوع با دوره “قانون سلامتی”
تا قبل از دوره قانون سلامتی، افراد تصور میکردند که می توانند با ورزشهای سنگین و رژیمهای سخت، مشکل حذف چربی های اضافه را حل کنند. اما نتیجه چیزی جز تلاش های بی ثمر نبود. یعنی افراد فکر میکردند با یک دوره ورزش شدید یا رژیم سخت، مشکل چربیهای اضافه آنها برای همیشه حل میشود. اما آنچه در واقعیت رخ می داد این بود که:
🔸 وزنشان کاهش پیدا میکرد، اما چون ورزش شدید و رژیم غذایی سخت، اصولاً غیر قابل ادادمه دادن است، آنها دوباره به وزن قبلی (و حتی بیشتر) برمیگشتند.
🔸 از آنجا که آنها حل مسئله چربی های اضافه را از ریشه شروع نکرده بودند و سراغ یک راهکار موقتی مثل رژیم و ورزش سخت رفته اند، بدن آنها در این پروسه محرومیت غذایی، وارد حالت قحطی و کمبود شده بود. در نتیجه پس از اتمام رژیم، ولع شدیدی برای خوردن غذاهای نامناسب پیدا میکردند به همین دلیل به وزن قبلی یا حتی بیشتر بر می گشتند.
🔸برخی حتی به خاطر فشار شدید ورزشی، آسیبهای غیرقابلجبرانی به مفاصل و استخوانهای خود میزدند.
دقیقاً همین اتفاق، در پروسهی خلق خواستهها نیز برای افراد رخ میدهد و بسیاری از افراد همین مسیر را طی میکنند. یعنی:
🔹 افراد به محض رسیدن به وضوح درباره خواسته خود، با انگیزه بالا، کار کردن روی خودشان شروع میکنند.
🔹 سعی دارند ذهنشان را کنترل کنند و فقط متمرکز بر خواسته باشند.
🔹 برای خودشان برنامه می چینند و هدف گذاری می کنند.
🔹 به شدت کنترل ذهن می کند و خود را در یک محیط ایزوله نگه می دارد
🔹 مدتی همه چیز خوب پیش میرود و نشانهها ظاهر میشود.
🔹 پیشنهادها و فرصتها به سمتشان میآید و هر بار نشانه ها قوی تر می شود
تا اینجای کار همه چیز خوب پیش می رود و آنها فرکانس خواسته را ارسال میکنند و به تناسب آن، سر و کله نتایج در سطح ظاهر شدن نشانه ها، ایده ها و حتی پیشنهادات عالی و … پیدا می شود.
✖ اما چون الگوی “تبدیل این فرکانس به واقعیت زندگی” را بهطور شفاف نمیشناسند، نمیدانند چگونه این فرکانس را به یک روند پایدار تبدیل کنند که مدام خود را تقویت کند تا جاییکه از حالت فرکانسی به حالت فیزیکی تغییر شکل دهد. به همین دلیل این روند در جایی از مسیر متوقف میشود و خواستههای آنها، نیمهکاره رها میشود.
همانطور که در الگوی کاهش وزن، افراد ورزش و رژیم سخت را رها میکردند، در اینجا نیز ادامه دادن در این مسیر فرکانسی را رها می کنند. بعد از مدتی، نشانهها محو میشوند و مسیرشان ناتمام باقی میماند.
نقش آموزههای استاد عباس منش در دوره “همجهت با جریان خداوند” برای حل این مشکل چیست؟
همانطور که در دوره قانون سلامتی، راهکار حذف چربی های اضافه گرسنگی کشیدن و سخت ورزش کردن نیست، آگاهی ها و تمرینات دوره هم جهت با جریان خداوند نیز، ارسال فرکانس خواسته و تقویت آن را با تبدیل کردن به یک عادت فکری، اتوماتیک وار انجام می دهد. یعنی اهرمی از رنج و لذت در ذهن دانشجو درست می کند تا ذهن دانشجو با او در این پروسه همکاری کند و به قولی ذهن و قلب در یک جبهه قرار بگیرند و فرکانس خواسته بهطور مستمر تقویت میشود.
شباهت این روند با دوره قانون سلامتی را اینطور می شود توضیح داد که:
در دوره “قانون سلامتی”، استاد عباس منش بهجای پیشنهاد تکنیکهای مختلف ورزشی، دمنوشهای عجیبوغریب، رژیمهای پیچیده یا کالریشماری:
✔ عملکرد سیستم بدن را بر اساس دو هورمون انسولین و گلوکاگون، به سادهترین شکل ممکن توضیح دادهاند، بهگونهای که حتی یک کودک ۱۰ ساله نیز قادر به درک اهمیت آن است.
✔ عملکرد سیستم بدن را از بُعد ژنتیک و ساختار سلولی، با مثالهایی از سیستم بدن غارنشینان، چنان ساده توضیح دادهاند که درک آن برای همه آسان است.
✔ منطق هایی که به دانشجو درباره عملکرد سیستم بدن می دهند، یک اهرم رنج و لذت هماهنگ با سیستم بدن ایجاد می کند که برای دانشجو زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی نه تنهامحرومیت از غذاهای خوشمزه به حساب نمی آید بلکه ذهن دانشجوی دوره قانون سلامتی، غذاهای خوشمزه و بدمزه را از اول تعریف می کند.
✔ دانشجویان بدون اجبار به ورزشهای سخت یا محرومیت غذایی، بهطور خودکار غذاهای سازگار با بدن خود را انتخاب میکنند و از آنها لذت میبرند. در نتیجه، بدن خودبهخود وظیفهی حفظ سلامتی و تناسب اندام را انجام میدهد.
به همین دلیل دانشجویانی که دوره “قانون سلامتی” را گذراندهاند، حتی آنها که در ادامه راه مدتی لغزش داشته اند، پس از بازگشت به رژیم غذایی ناسالم، متوجه میشوند که دیگر از غذاهای ناسالم، حتی آنهایی که قبلاً خوشمزه به نظر میرسیدند، هیچ لذتی نمیبرند.
نتیجه این رویکرد که استاد عباس منش آن را از یک علم پیچیده ژنتیکی و بیوشیمی به “سادهترین سبک زندگی” تبدیل کرده این است که:
✔ رسیدن به تناسباندام، به یک مسیر هموار و لذتبخش تبدیل شده است.
✔ حذف چربیهای اضافه، دیگر نهتنها شاخ غول شکستن نیست بلکه کاری ساده است.
✔ درمان دیابت نوع ۲، که علم پزشکی آن را غیرقابل درمان میدانست، حتی سادهتر از درمان سرماخوردگی شد.
چرا؟
چون الگوی رسیدن به سلامتی و تناسباندام، بهصورت اصولی از صفر تا 100، توسط استاد عباس منش تشریح شده است، بهگونهای که دانشجو ساختار کامل درباره نقطه شروع، مسیری که باید قدمبهقدم طی شود، و قرار دادن خود در نقطه نتایج پایدار را بهخوبی میداند. درست مثل یک کتابچه راهنمای گامبهگام.
به همین دلیل، وقتی به این فکر میکنند که چطور قبلاً فکر میکردند میشود با یک نوع دمنوش خاص، یا حرکت ورزشی خاص، یا کالریشماری و … مشکل حذف چربیهای اضافه را حل کرد، از این سادهلوحی به خنده میافتند. به این میگویند: آرامش در پرتو آگاهی…
همین الگو، در دوره “همجهت با جریان خداوند” نیز پیاده شده است
در دوره همجهت با جریان خداوند، استاد عباس منش “عملکرد فرکانس خواسته و پایدار ساختن آن” را به سادهترین و کاربردیترین شکل ممکن آموزش دادهاند.
ایشان به عنوان استادی که قدرت فوقالعادهای در تشخیص اصل از فرع دارند، یک راهکار اساسی اما ساده در اجرا برای حل چالش اساسی دانشجویان در به ثمر رساندن خواسته هایشان ارائه داده اند که “دوره هم جهت با جریان خداوند” نام دارد.
برای حل ریشه ای این چالش، ایشان دقیقاً مثل قانون سلامتی، به ریشهی مسئله برگشتهاند و حل آن را از این نقطه شروع کرده اند که :
✅ چگونه و با چه تمریناتی، دانشجو را در ارسال و تقویت فرکانس خواسته توانمند کنیم تا این روند، به بخشی از شخصیت او تبدیل شود؟
✅ چه آگاهیها و تمریناتی کمک میکنند که این فرکانس، پایدار بماند و همواره تقویت شود؟
✅ چگونه این روند را به یک الگوی دقیق و قابل تکرار برای هر خواستهای تبدیل کنیم؟
از آنجا که ایشان تخصص فوقالعادهای در سادهسازی مسائل پیچیده و تبدیل آن به یک شیوه ساده زندگی دارند، اولین قدم را از اصلی به نام “مومنتوم” شروع کردند و در ادامه به مفهوم “سپاسگزاری” می رسد. شاید شما درباره مفهوم مومنتوم شنیده باشید اما تفاوت اساسی دوره هم جهت با جریان خداوند این است که:
🔹 همانطور که در “قانون سلامتی”، حتی یک کودک ۱۰ ساله میتواند یاد بگیرد که چگونه سبک زندگی خود را با ژنتیک و هورمونهای بدن هماهنگ کند،
🔹 در این دوره نیز، دانشجو بهوضوح میداند که چگونه “مومنتوم مثبت” دربارهی خواستهی خود را در سریعترین زمان ممکن، از مسیر کمترین مقاومتهای ذهنی آغاز کند و به خودکار ترین شیوه ممکن ادامه دهد و تقویت کند که خواسته خود به خود وارد زندگی اش شود.
این همان مفهوم “نشستن روی شانههای خداوند” و سپردن “چگونگیها” به اوست.
در این دوره، استاد عباس منش:
✔ مفهوم “مومنتوم” را به یک ابزار ساده، کاربردی و لذتبخش برای کنترل ذهن و هدایت کانون توجه تبدیل کردهاند.
✔ “تکنیک Time Out” را معرفی کردهاند که بهسادگی، مومنتوم منفی را حتی در قویترین حالت، متوقف میکند.
🔹 یعنی برخلاف گذشته که دانشجو به دلیل توجه به ناخواستهها، احساس بدی پیدا میکرد و بدتر از آن، از این می ترسید که: چون هنوز نتوانسته احساسش را خوب کند پس اتفاقات بدتر را به زندگی اش جذب کند، اکنون با استفاده از “تکنیک Time Out”، نهتنها وارد این دام ذهنی نمیشود، بلکه خروج از این چرخه را به یک بازی سرگرمکننده تبدیل کرده است. در نتیجه موضوع کنترل ذهن برای دانشجو از شاخ غول شکستن تبدیل به یک بازی سرگرم کننده شده است.
✔ استاد عباس منش، با توضیح مفهوم مومنتوم از طریق آیات قرآن، منطقهای قوی به ذهن دانشجو ارائه کردهاند، بهگونهای که:
✔ ذهن دانشجو، “حفظ مومنتوم مثبت” را برابر با یک لذت بزرگ و “اجازه دادن به شکلگیری مومنتوم منفی” را برابر با یک رنج بزرگ میداند و طبق این اهرم، ذهن تمایل دارد که از رنج فرار کند و به سمت لذت حرکت کند.
✔ استاد عباس منش با آگاهی های این دوره- درست مثل قانون سلامتی- یک اهرم رنج و لذت قوی برای حفظ مومنتوم مثبت (نشستن روی شانه های خداوند) در اختیار دانشجویان قرار داده است. آگاهی ها و تمرینات این دوره اهرم رنج و لذتی در ذهن دانشجو ایجاد می کند که دانشجویان را بهطور خودکار و مستمر در مسیر فرکانس خواسته نگه میدارد.
✅ نتیجهی زندگی به شیوه دوره هم جهت با جریان خداوند
✔ کنترل ذهن و ماندن در فرکانس خواسته، به فرآیندی آسان تبدیل شده است.
✔ دانشجویان از همان جلسات اول، نتایج ملموسی در زندگیشان مشاهده کردهاند که صدها نفر از آنها، تجربهی خود را به اشتراک گذاشتهاند.
✔ بهجای یک مسیر نصفهونیمه، دانشجویان خواستههایشان را تا تحقق کامل، ادامه میدهند.
این دقیقاً مشابه حل مسئله دیابت نوع ۲ و بسیاری از مسائل سلامت جسمانی در دوره قانون سلامتی است، موضوعاتی که علم پزشکی آنها را غیرقابل درمان میدانست. اما استاد عباس منش توانست با فهم صحیح از عملکرد بدن و انتقال این فهم در قالب یک الگوی ساده و قابل اجرا با نام «دوره قانون سلامتی»، آن را مثل آب خوردن حل کند.
حالا در دوره همجهت با جریان خداوند، ایشان بزرگترین چالش در خلق خواسته ها یعنی “به ثمر رساندن خواستههای نیمهتمام، آنهم از هموارترین مسیر ممکن” را حل می کند.
همانطور که در قانون سلامتی، رسیدن به تناسباندام به سادهترین کار ممکن تبدیل شده است. اینجا هم، ماندن در فرکانس خواسته، تقویت آن تا ظاهر شدن خواسته و به ثمر رسیدن مسیر، نه تنها ممکن بلکه آسان شده است.
مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» و نحوه خرید این دوره
بنام الله یکتا ،خدای رحمان،رزاق وهاب م
سلام ب استاد عزیزم و همگی عزیزانم
الهی صدهزار مرتبه شکر ک در مدار دریافت این آکاهی ها قرار گرفتم
با وجود اینکه هنوز دوره رو ندارم ولی خییلی دارم بهتر میشم توی قطع مومنتوم منفی و خداروشکر بهتر میتونم ذهنم و کنترل کنم
همون خدا،همون خدا،همون خدا
این رمزی هست ک یادگرفتم از دوست عزیزم آقای امیری عزیز
همون خدایی ک تا حالا برام اتفاقات قبلی رو رقم زده بقیه کارها رو هم انجام میده
همون خدایی ک منو از هیچ خلق کرده ب راحتی میتونه منو ب هرخواسته ای برسونه
همون خدایی ک منو تا اینجا آورده و هدایت کرده از این ب بعدم هدایت میکنه
تنها کاری ک باید انجام بدم اینه ک نزارم مومنتوم منفی شکل بگیره
ی احساس بد میتونه موجی از اتفاقات بد و ناخواسته رو ایجاد کنه
من اگه بتونم از همون اول بیاد بیارم ک این منم ک با توجهم دارم اتفاقات و رقم میزنم با احساس خوبم
با موندن توی احساس خوب و ادامه دادن اون و مرور اتفاق های خوبی ک باهمین افکارم رقم زد
احساس قشنگی ک بارها تجربه اش کردم باز شدن قلبم
مرور داشته هام و سپاسگزاری درموردشون ،نعمتهایی ک دارم ،
تغییرات موثبتم
مسیری ک تا اینجا ب چ زیبایی هدایت شدم
و تحسین خودم و قانون ک همیشه ثابته و داره جواب میده
آرامشی ک الان دارم ب واسطه ی این مسیر
این مومنتوم مثبت هی بزرگتر میشه
و احساس من هم بهتر و اتفاقات خوب لاجرم میفته و آسان میشم برای آسانی ها و میشینم روی دوش خدا
ولی اگه نتونم از همون اول جلوی ذهنم و بگیرم و اجازه بدم ذهنم از کاه کوه بسازه
ذهنی ک کارش همینه توجه ب نازیبایی ها و ناخواسته ها
این روند مومنتوم میگیره و اتفاقات ناخواسته سرازیر میشه تو زندگیم
پس کار من اینکه ک از همون اول جهت دهی کنم ذهنم رو ب سمت افکار ی کم بهتر و خنثی
و بعد مثبت
باید مراقب مومنتوم ذهنم باشم
من الان برای این مسئله راه حلی ندارم
رها کن،خداوند حلش میکنه برام، نذار قدرت بگیره
برو سراغ جعبه ی جادویی احساس مثبت و ی حرکتی بزن:
قرآن گوش بده،
فایلهای استاد و پلی کن
برو پیاده روی
ورزش کن
بگیر بخواب
فیلم و انیمیشن ببین
آهنگ مثبت بزار
برو تو طبیعت
خودتو مشغول ی کاری کن
شکرگزاری بنویس
تو دفترت باخودت گفتگو کن
عکاسی کن
عکس ادیت کن
هرکاری ک میدونی و میتونی انحام بدی،انجام بده تا مومنتوم منفی شکل نگیره
وقتی ک خواسته ات رو تجسم میکنی ب اما و اگر بعدش فکر نکن
همون خدایی ک تو رو ب خواسته هات رسونده ،بعدش رو هم برات درست میکنه نگو چطوری
همون خدا،همون خدا،همون خدا
همون خدایی ک کارهای گذشته رو برای من مدیریت کرد،یقیه کارها رو هم مدیریت میکنه
همون خدایی ک قبلا بارها منو نجات داد ،بازم نجات میده
همون خدایی ک قبلا آرامش،رحمت،نعمت و ثروت داد بازم این کارو میکنه ،،همون خدا
همین یک جمله برای سعادت دنیا و آخرت من کافیه
خدایی ک ماباهاش سروکار داریم منبع خیر مطلقه،بخشش و بخشایشگر ی کار همیشگیش بوده از زمان هبوط آدم تا همین لحظه
تامیلیون ها سال بعد از ما کارش هدایته،کارش خیررسونده ،کارش نجات دادنه
مسائل و چالشهای من ک ب بزرگی ،زنده زنده تو آتیش سوزوندن ابراهیم وحشتناک نیست
ب اندازه ی طوفان و سونامی توی سرزمین نوح خطرناک نیست
ب اندازه ی چالشهای موسی ،عیسی،محمد،یوسف،مریم،زکریا،ایوب و یعقوب بزرگ نیست
خدایی ک فلسفه ی رب بودنش اینه ک:
اربابی کنه
رحمت ببخشه
رزق بده
هدایت کنه
حمایت کنه
عفو کنه
نجات بده
رشد بده
پیشرفت بده
آرامش عطا کنه
سلامتی بده
ثروت بده
عشق بده
اجابت کنه
زیبایی بده
گسترش بده و ...
همون خدا همون خدا، همون خدا،
کار همیشگیش اینه ک اینارو برخودش واجب کرده
الهی صدهزار بارشکرت
خدایی ک عزیز حکیم است توانای شکست ناپذیرحکیم است
وهو علی کل شی القدیر
واو بر هر کاری قادراست
وهو بکل شی علیم
واو عالم مطلقه
یَعۡلَمُ مَا یَلِجُ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا یَخۡرُجُ مِنۡهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا یَعۡرُجُ فِیهَاۖ وَهُوَ مَعَکُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرࣱ۴
. آنچه در زمین فرو مىرود و آنچه از آن بیرون مىآید و آنچه از آسمان نازل مىشود، و آنچه را در آن بالا مىرود مىداند. و او با شماست هرجا که باشید، و خدا به آنچه انجام مىدهید، بیناست
الهی شکرت خدای من
ازت سپاسگزارم اتفاق های قشنگی داره تو زندگیم میفته
دیروز تو اتاقم بودم ک خواهر زاده ام ک کلاس سوم ابتدایی هست از در هال ک اومد تو صدام زد
خاله زکیه
خاله زکیه
گفتم بیا اینجا
قبل اینکه بیاد داخل گفت خاله چشماتو ببند منم بستم
گفت دستتو بیار جلو
دستم و جلو بردم
ی چیزی گذاشت تو دستم وقتی چشامو باز کردم دیدم ی شال خوشگل با گلهای بابونه برام خریده
و با عشق داره نگام میکنه
خیییلی ذوق کردم گفتم مررررسی عزیزم و بوسیدمش
گفتم خدایا شکرت بخاطر این عشقی ک داری بهم میدی
ماماناش ک شب اومد گفت باهم رفتیم تو ی مغازه شال فروشی از فروشنده پرسیده شالهاتون چنده
و ب مامانش گفته میخوام برای خاله ام با پول خودم شال بخرم
گویا 40 تومن پول داشته ک خواهرم آروم ب فروشنده گفته بهش بگو قیمتش 20 تومنه ،خودم بقیه اشو بهت بدم
ک فروشنده هم همکاری کرده بود باهاش و بقیه پولشو بهش پس داده بود
گفت نمیدونی چقد ذوق داشته تا برات شال بخره
مادرم هم ک همراهشون بود ی شال کرم خوشرنگ برام گرفته بود
الهی صدهزار مرتبه شکرت
عاشقتمم بخاطر این نشانه ها
ک داره بهم میگه مسیرت درسته
فقط ادامه بده
سپاسگزارم از استاد عزیزم و همگی عزیزانم بخاطر کامنتهای پراز آگاهی تون
بنام رب هدایتگرم
سلام ب ابراهیم عزیز
سپاسگزارم بخاطر نقطه ی آبی پراز انرژی و عشقی ک برام فرستادین ،دربهترین زمان بدستم رسید
الهی صدهزار مرتبه شکرت
همین یکی دوساعت قبل داداشم ،مادر و پدرم اصرار داشتن ک من دست از سراین مسیر و استاد عزیزم بردارم
با اولشون نیست و بارآخرشون هم نخواهد بود،ولی من مسیری رو ک هدایت شدم بهش هرگز رها نمیکنم اگه کل مردم دنیا باهم بگن مسیرت اشتباهه و داری گمراه میشی،نمیدونی داره چی ب سرت میاد
من حرفشون رو باور نمیکنم ،قلبم داره بهم میگه مسیرت درسته ،خداوند از طریق استادم داره منو هدایت میکنه، داره هربار درکم و بیشتر میکنه و ایمانم و قوی تر و آرامشم و بیشترو
روابطم و بهتر و..
خدایاشکرت بابت این همزمانی زیبا ک یکبار دیگه برام رقم زدی.
چقددد حواست ب من هست
چقد عاشقانه داری هدایتم میکنی و بهم میگی بنده ی عزیزم من باتوام ناراحت نباش از حرف بقیه
اونا در مدار دریافت این آگاهی ها نیستند اونا نمیدونن استاد من چقددد آدم توحیدی پاک و درستیه
چقد موحد و یکتاپرست هست
من هیچی جوابشون و ندادم هیچی
من نمیتونم کسی و تغییر بدم و هیچ قدرتی ندارم برای اینکه کسی و متقاعد کنم ک مسیرم درسته
مث حضرت نوح ک نتونست فرزندش رو پاره ی تنش و ب این مسیر بیاره
و خداوند سیستمه ک فقط داره پاسخ میده ب فرکانسهای ما
و درپاسخ ب درخواست حضرت نوح برای نجات فرزندش میگه جاهل نباش اون از اهل تو نیست همفرکانس تو نیست
خانواده ی من کسیه ک همفرکانس منه
همدار با منه
و هیچ کسی هم هیچ قدرتی نداره ک تاثیری تو زندگی من بزاره ک منو خوشبخت یا بدبخت کنه
من فقط مسئول زندگی خودمم،مسئول اعمال و رفتار و فرکانس خودم
من مجرد ب ابن دنیا اومدم و مجرد هم برمیگردم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
ب لطف خدا امروز روز پنجمی هست ک تونستم روزه بگیرم
خیلی جالبه قبلا ک روزه میگرفتم چقد انرژیم کم بود همه اش میخوابیدم و احساس ضعف داشتم با اینکه برای سحر هم بیدار میشدم و کلی هم چیزای شیرین میخوردم
ولی امسال فرق داره همه چی،انرژی من خیلی بیشتر و سحر اصلا بیدار نمیشم ک چیزی بخورم فقط روز دوم بیدار شدم و تخم مرغ آبپز خوردم ک همون صبح گشنه ام شد
حسم گفت ک صبح چیزی نخور فقط آب بخور
الان فقط شام میخورم و انرژی من خداروشکر بیشتره چون باورهای من ی کم تغییر کرده درمورد سیستم بدن و مواد قندی و اینکه بدن من خیلی قوی هست
این خودش نتیجه اس
اینکه من تغییر کردم و خییلی کم پیش میاد ک
با پدر بحث کنم و نخوام متقاعدش کنم ک حرف من درسته ،این نتیجه اس
اینکه دیگه فکر نمیکنم من قربانی تصمیم ها و انتخابهای اشتباه پدر و مادر و خانواده ام هستم خودش نتیحه اس
اینکه رابطه ام باخداوند بهترشده،میتونم قرآن بخونم بدون اینکه احساسم بد بشه و احساس گناه کنم این خودش نتیجه اس
اینکه عشق دریافت میکنم از اطرافیانم و احساس بهتری دارم نسبت ی خودم این ی نتیجه اس
اینکه تونستم با تجسم گوشی ک دوسداشتم و آرزوم بود الان دارم تایپ میکنم باهاش
این خودش نتیجه اس
اینکه درخواستهام ب راحتی پاسخ داده میشه خودش نتیجه اس
الهی صدهزار مرتبه شکرت
عصری تو باغچه مون بودم داشتم پیازچه هایی ک کنده بودم و پاک میکردم ک خواهرزاده ام کیان اومد با ی پلاستیک دستش ک کلی کنار خوش رنگ و لعاب توش بود باعشق بهم داد گفت بخور ازش
کلی ذوق کردم و تشکر کردم ازش گفتم روزه ام کیان بعد از اذان میخورم
گفت عععع!!!!!
یکی بخور اشکال نداره خییلی خوشمزه اس هاااا خخخخخخ
گفتم خدایا شکرت بخاطر اینکه دلها رو برام نرم میکنی و بهم عشق میدی
الهی صدهزار مرتبه شکرت
سرشب داداشم گفت امشب چهار شنبه صوری هست گفتم ععع نمیدونستم خواستم آتیش روشن کنم گفت تو ک وقت نمیکنی همه اش عباسمنش گوش میدی،ب حرفش اهمیت ندادم
فقط میخواستم آتیش درست کنم تا تجربه کنم لذت آتیش درس کردن رو
ی کم چوب و منقل و آوردم و طبق چیزایی ک تو سریال زندگی دربهشت یاد گرفتم، اومدم ی کم چوب نازک اول آتیش زدم بعد آروم آروم هی بهش چوب اضافه کردم و بعد درست شد ب چ راحتی کلی لذت بردم و خودم و تحسین کردم
و آتیش ک آماده شد چند دقیقه نشستم نگاش کردم چقددد زیبا بود شعله های قرمز و زرد و نارنجی آتیش
همون آتیشی ک خداوند سرد کرد برای ابراهیم ،و یاد حرف استاد افتادم ..
ک خداوند خود آتیشه، خداوند مث آبه ک ب شکل ظرف تو درمیاد
ب شکلی ک تو بهش میدی درمیاد
هرجور ک بسازیش ب همون شکل میشود برای تو
الهی صدهزار مرتبه شکرت سپاسگزارم دوست عزیزم مرررسی ک برام نوشتی و باعث شدی ایمانم قوی تربشه
باعث شدی ک دست ی قلم بشم و بیاد بیارم ک چقددد زیباست خداوند و هدایت هاش خدا خیر دنیا و آخرت و نصیبتون کنه آن شالله
تنها چیزی که ما کم داریم ایمان به الله هست.هنوز تو ذهنمون جایگاه خدا کوچیکه
همون خدایی که از هیچ ما رو آفرید،همون خدایی که زکریا رو در سن پیری و خانم نازا بچه دار کرد،همون خدایی که مریم رو بدون شوهر فرزند دار کردن
الهی صدهزار مرتبه شکرت رب العالمین
مرررسی ازت دوست خوبم
ردپای 28اسفند1403