دیدگاه زیبا و تأثیرگزار فرنوش عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
استاد عاشق اون تعهد اول فایل م که میگی هر جوری شده باید این کار رو انجام میدادم این از نکته اول ♥️
۴ مدل شخصیت در موضوع تغییر کردن وجود داره
اولی به شدت مقاوم در مقابل تغییر اصلاً دنبال ایجاد تحول نیست و از جهان حذف میشه!
مهر خاموشی بر چشم ها و قلبش زده شده و اصلاً پیغام های جهان را نمی گیره
دومی یک کوچولو بهتره ولی تا بدبختی و بیچارگی نکشه تغییر نمیکنه
در حالت طبیعی و با فشار کم خودشو تکون نمیده!
تحمل پذیریش خیلی بالاست
سومی با اولین فشار ملایم تغییر می کنه با یه تلنگر (تضاد کوچیک)سریع به خودش میاد !
چهارمین قبل از اینکه مجبور بشه و با تضادی مواجه بشه خودش رو تغییر میده در واقع از تحول و پیشرفت استقبال میکنه از حل کردن چالش لذت میبره این افراد بسیار بسیار موفق هستند و جز یکدرصدی های جهانن کسایی که تغییرات وسیع ایجاد میکنن!
جهان با ما حرف میزنه و نشانههای برای تغییر کردن را به ما نشون میده از از اینکه می بینیم شرایط رو به قطع شدن میره درآمدمون کمتر میشه سلامتیمون کمتر میشه روابطمون ناملایم شده
کم کم باید به خودمون بیایم و ما باید جزء این دسته چهارم باشیم
وقتی همه چیز خوبه این یک تله برای پیشرفت نکردن چون جهان رو به پیشرفته و اساسش با رشد و گسترشه حتی ثابتماندن ما یعنی جاماندن از این روند !
دچار تله همین خوبه! تا همینجا اومدم! همینارو به دست آوردم! دیگه بیشتر بسمه !نیفتیم!
استاد ایمانتون به پول درآوردن و پیشرفت مداوم تحسین میکنم
چندین بار در زندگی تون به صفر رسید ولی باز دوباره هر دفعه بهتر و عالی تر همه چیو ساختین! دلیلشم فقط نپذیرفتن شرایط موجود بود
⚡یکی از مهمترین پاشنه آشیل های من پذیرش شرایط موجود که حتی در بعضی از کتاب های روانشناسی خیلی اشتباه توصیه می کنن این پذیرش برای من نتیجه انفعال و عدم هدف گذاری بلند مدت بود به ویژه در محیطی که پرورش پیدا کردم تحمل و سوختن و ساختن با شرایط ارزشمنده. باید در ذهنم اهرم رنج و لذت قوی نسبت به این موضوع ایجاد کنم . ⚡
ما به دنیا اومدیم پیشرفت کنیم رشد کنیم و فقط به یک خونه و ماشین داشتن اکتفا نکنیم
وقتی خودمون آگاهانه شروع به تغییر کنیم واقعا از زندگی لذت میبریم چیزهای خیلی زیادی یاد میگیریم و پیشرفت میکنیم موقع مرگ حسرت نمیخوریم
واقعا اینو درک میکنم .با دوستانم چالش رفتن تنهایی به قبرستان گذاشته بودیم .
وقتی مزارها را با تاریخ های وفات مختلف با سن و سالهای مختلف دیدم به خودم قول دادم که تا قبل از مرگم به خواسته هایم رسیده باشم البته هرچند همین الان هم چون قانون را فهمیدم می دانم با رضایت این جهان را ترک می کنم چه آرامشی و لذتی میبرم با دانستن های قانون!
استاد عزیزم وقتی گفتید از تجربیات خودتون بگید من میگم
تجربه های من :
⭐از ۹ سالگی شروع به آشپزی کردم چون مادرم به خاطر مشغله کاری غذا درست نمی کرد یا خوشمزه نبودند
من به جای اینکه گرسنگی را تحمل کنم و بگویم خب همین هست دیگه نپذیرفتم و شروع آشپزی کردم و همین باعث شد که من در آشپزی ماهر و بسیار کدبانو بشم
اما خواهر های دیگه ام با پذیرش وضعیت و یا استفاده از غذای آماده شده توسط من از لحاظ مهارت در آشپزی از من خیلی پایین ترن !
⭐در بچگیم نسبت به هم سن و سال هام کوتاه تر بودم و به من توصیه شد که ورزش کنم من وقتی یاد اون روزها می افتم که با چه ارادهای ورزش می کردم خیلی به خودم افتخار می کنم چون من نپذیرفتم که وضع به همین منوال خواهد ماند !
⭐در بحث رشد و توسعه شخصی چون من آگاهی از باورها نداشتم تا ۲۶ سالگی همین وضعیت خودم را پذیرفته بودم اما وقتی فهمیدم که اشکالی وجود داره که چرخ زندگیم نمیچرخه شروع کردم به پرسش فهمیدم که دیگه نمیتونم شرایط موجود را با تضادهایی که در آن زمان داشتم بپذیرم و همونجور که در پروفایلم گفتم تکاملی به استاد و این سایت ارزشمند هدایت شدم و نتیجه آن نپذیرفتن این اتفاق و رویداد بزرگ در زندگیم بود! ♥️♥️♥️
⭐در محل کار قبلیم تنش در روابط بود زیرآب زنی و بدگویی !
اولش بر ضد من این رفتارا صورت گرفت ولی بعد از یه مدت که آشنا شدم با سایت گفتم اینجوری نمیشه که باشه باید اوضاع بهتر بشه تونستم باهاشون به صلح برسم و روابط عالی برای خودم ایجاد کنم در صورتی که بقیه همکارام همچنان درگیر تحمل و پذیرش شرایط فعلی بودن !
با جون و دل به این درک رسیدم :
هر وقت خودم تغییر کردم شرایط عوض شد
سوال طلایی
کی باید تغییر کنیم ؟؟؟
جواب وقتی همه چیز خوبه!
آینده رو پیشبینی کنیم!
اینجوری هیچوقت تضاد بزرگی برامون پیش نمیاد که مجبور به تغییر بشیم!
جمله طلایی شما استاد :
همیشه بهترم هست همیشه بیشترم هست ازین پول ساز ترم هست ازین زیباتر هم هست دنبال بهبود باشید قانع نباشید به وضع فعلی میشه داشت باور کنید اقدام کنید به دست بیارید
⚡⚡⚡من دوست داشتم تو اقیانوس شنا کنم نه برکه ⚡⚡⚡
⚡⚡⚡باید حرکت میکردم در حوزه های مختلف خودمو قوی میکردم ظرفمو بزرگتر میکردم ⚡⚡⚡
عجب فایلی بود خدایاشکرت بهش هدایت شدم ممنونم مریم جان ♥️
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD221MB18 دقیقه
- فایل صوتی می خواهی جزو کدام گروه باشی؟17MB18 دقیقه
ای خوووووودا ای خوووووودا من اینقد عاشقت شدم ک خودمم هنو باورم نمیشه ????????وااااای واااااااااااای ااااااااااه بهتر از اینم مگ داریم….
نداریم ب مولا نداریم….
ایقد انرژی اینقد ذوقی ک امروز دارم هرگز تجربه نکرده بود…..
از شدت ذوق و شوق یادم رف سلام کنم?
شلام شلام شلام….
عزیزای دل…
لبا خندونه… مماغا چاغه… دلا مهربون…
…????????
از ی مربی مهد جور دیگ سلام کردنو انتظار نداشته باشین…. ????
داستان از اینجا شروع شد ک من هیلی وخته ک این فایل رایگانو از داخل چنل دانلود کرده بودم و خیلی هم گوش داده بودم اما برمیگرده ب هیلی وقت پیش ….
فایل جزو کدام دسته هستین?
خب خب بگم براتون ک من ی مدته ک خیلی درگیر افکار مضخرف و بیهوده شدم ینی از همه چی منو انداخته بود و خیلی اذییت میشدم…
منظورم راجب فضای مجازی هست…
بعله متاسفانه اینستاگرام…
از اونجایی ک خودمو بهتر از هر کس دیگ میشناسم میدونستم ک باید فاصله بگیرم از این طرف ب تضادی برخورد کرده بودم ک باید روی روابظم کار کنم اما این مجازی مگ اجازه میداد…
داغانم کرد… ن اینکه بهم ضربه روحی روانی بزنه ها ن ن ن…..
فقد خیلی تایممو میگرفت و من هر دفه ک میرفتم داخلش خدا میدونس ک باید کی اف شم….
خلاصه دیگ حدود ی ی هفته ای هس ک دارم روی این تصمیم فک میکنم و هنوزم تردید داشتم از عملی کردنش و هم برام سخت بود و هم دلبستگی ایجاد شده بود
خب چیکا میکردم هم از اینور دوس داشتم ترک کنم و بزارم کنار هم ن….
ب خودم میگفتم ک ببین ماهی میتونی کمتر بری و روی افکارت کنترل داشته باشی و کلا نت همراه نگیرم….
بعد دیدم ن بابا فایده نداره اینجوریم چون این ی پلی میشه برای اینکه دوباره بخام برگردم و ب گفته استاد عشق دلی?
باید همه ی پل هایه پشت سرتو خراب کنی تا باعث برگشت دوبارت نشه…
گذشت گذشت تا اینکه دیشب ک تو اینستا بودم و داشتم چک میکردم همش حرفای استاد عشق دلی میومد جلو روم عین سرباز رژه میرفت و واقعا داشتم روانی میشدم و دیگ داش حالم از خودم بهم میخورد…
جالبه ن… هم مشتاق بودم برم ببینم تو اینستا چ خبره هم وقتی میرفتم بعد مدتی حالمو بهم میریخت و عصبی میشدم…
دیگ کم کم داشتم کم میوردم و گفتم من ادمش نیستم و فایده نداره انگار ن انگار ک خدا این راهو جلو پات گزاشته و تو باید پیشترفت کنی و ب خاسته ها و رویاهات رسی….
ینی از این طرف حرفای استاد عشق دلی…
از اونور وسوسه مجازی و حرفاش….
بگذریم خابیدم شبش…
صب ک هلوهوش 11اینا بود بیدار ک شدم
ناخاسته ب سمت موبایلم رفتم و نت گوشیو روشن کردم و طبق معمول چک کردن اینستا و غیرع و ذالک….
مدتی نگذشت ک مامان صدام کرد و گف مائده داری چیکا میکنی منم گفتم ک دارم روی تختمو مرتب میکنم, اون از کجا میدونس ک من تو اینستام شد باعث ی دروغ…
اف شدم و رفتم ی ابی ب صورتم زدم و جلو ایینه همینجوری ک داشتم با حوله صورتمو خشک میکردم تو ایینه ی نیگا ب خودم کردم و گفتم معلوم هس داری چیکا میکنی؟!
چیکار کردی تو با خودت دختر…
تمومش کن دیگ تا کحا میخای ادامه بدی
دیگ تا چ حد برات فالوورات مهم شدن…
گور بابای هر چی فالووره عوض اینکه اونا فاللورایه تو باشن تو فالوور اونایی….
(طبق گفته استاد عشق دلی)
بگما حرفا عین فیلم روی پرده سینما داش جلوم رد میشد….
از ایینه فاصله گرفتم و رفتم روی میز ناهار خوری نشستم و ب حرفا و کارام تو این مدت فکر کردم و کلی هم با خودم حرف زدم تا زمانی ک صبحانم تامام شد?
همینجور ک داشتم با خودم حرف میزدم رفتم تو اتاق هدیه رو بیدار کردم(ابجی گلمه)
گفتم بهش هدی هدی ببین ی همچین تصمیمی گرفتم خوبه حسم خییلی خوبه…
اونم تو خابو بیداری گف حله اجی…
عین پرکنده ها فقد بالاو پایین مپریدم از شدت خوشحالی و حس خووووووب….
??????????????
اره درسته میخاستم دلیت اکانت بزنم و خلاصی از همه چی….
دیگ ن خبری از تردیدی بود ن استرس و فکر…
حسم فقد ب حرف اون داشتم گوش میکردم بهم ارامش میداد… از اون طرف ناخوداگاه ی حرفایی داشت تو ذهنم مرور میشد ک میگفت نزار شرایط اونقد بد بشه ک مجبور ب تغییرش بشی..,حرفا اشنا بود و دلگرم کننده…
اونحا منی بودم و دلی ک نیاز ب ی همچین دلگرمی و امید داشت….
و انگیزه و عشق ادامه دادن ب این راه و مسیر لذت بخش و پر از ارامش و…
ارامش فقد فقد ارامش….
رفتم سمت موبایلم نت همراهو روشن کردم و سرچ زدم تو گوگل ک چطور میشه دلیت اکانت زد,وقتی ک فهمیدم بدون تعللی عملیش کردم…. دستام داش میلرزید اره از حس خوب و شدت ذوق بود چیز دیگ نبود….
دیگ داش ب مراحل اخرش نزدیک میشد ک رسیدم ب اون کلیک اخر….
مونده بود ک فقد روی اون دکمه قرمز رنگ کیلیک کنم تا همه چی تموم شه…
همه چی… همه ی فالوارا و دنیای مجازی….
همه ی اون افکاری ک داش ذره ب ذره منو و رویاهامو ب سقوطی میکشوند…
چشامو بستم و باز کردم……………..
کیلیک……..
تامام??
ب سرعت رفتم تلگرام و ب دوستم تکس زدم ک برو چک کن ببین پیج من بسته شده یا ن…
نیگا کردو گف اره ماهی بسته شده…
چرا چیشدع… دیگ از شدت ذوق نتونستم جواب اونو بدم بعش گفتم بعدا برات توضیح میدم مفصله داستانش… .
.
.
ب همین راحتی??
چقدم راحت بود بهله هیلی راحت بود…
من فقط تنها حرفی ک میمونه بگم اینه ک با این اتفاق ایمانم ب خدا ک بیشتر شد بمونه ,
ب خودمم ی ایمان واقعی اوردم و گفتم منم از بقیه بچه های سایت چیزی کم ندارم….
میدونم میدونم این هنوز ی نمونه کوچیک خیلی کوچولو از نتیجه هایی بود ک من اوردم اما ناگفته نماند ک بسی نتیجه های رنگارنگ هست ک این بیشتر چشم منو گرفت…
چون وابستگی بیشتری داشت…
ای خوووووودا ای خووووووودا…
عاشقتم ایولا داری….
خب خب اینم از یکی از نتیجه های ماهی ک تونست بهش غلبه کنه و پرچم پیروزی و تو دستاش بگیره و بلند داد بزنه..
چ بسا الانم تو خودم نمیگنجم و دوس دارم خوشحالی کنم….
اول از استاد عشق دلی سپاس فراووااااانو میکنم چرا ک حرفاش اکووار در ذهنم مرور میشه و ول کنم نیس, مرسی ک مدام باهامی و بهم یاداری میکنی ک زندگی هنو خوشگلیاشو داره???
از عزیزای دلمم ک تو این سایت فعالیت های شگرفی دارند سپاس بی نهایت را دارم و شکرگزار خداوندم هستم ک منو با شما اشنا کرد و ماهی دنیای خودشو پیدا کرد….
مرسی مرسی مرسی از همتون….
مشتی هستین کاپیتان کشتی هستین…..??
پرچمتون بالاس رفیقای من?
تقدیم با قلب بزرگ و مهربونم ب شماها??????????????????????????????????
سلام به صفورا عزیز و دوسداشتنی
سپاسگزارم از اینکه زمان گزاشتی و کامنت منو مطالعه کردی و باعث شدی دوباره بعد از مدت ها خودمم بخونم چه موفقیت هایی داشتم از قدیم چه بزرگ و چه کوچیک
سپاسگزارم ازت عزیزدلم
و اما درسته من حتی با تمام حرفایی که توی کامنتم 4سال پیش نوشتم
الانم موافقم و من همین الانم اینستاگرام ندارم این به این معنی نیست که علاقه ندارن توی فضای مجازی فعالیت داشته باشم
من هنوز اونقد نتونستم روی خودم و احساساتم تسلط داشته باشم که بتونم فقط برای فعالیتم حرکت کنم
که خب الان به لطف الله خیلی بهتر شدم 4سال پیاپی کار کردن روی خودم الان متوجه شدم جقد نتیجه داشته
امروز که 17 اسفند ماه 1401 هست
من از زمین تا آسمون با مائده سال 1397 فرق دارم
هیچیم شبیه گذشته نیست
و حتی میخوام بهت بگم یکی از عواملی که منجر میشه توی فضای مجازی یه چنین احساس های بدی بیاد سراغمون از کمبود عزت نفس هست که خب از زمانی که دارم روی عزت نفس و ایمان و توحید کار میکنم متوجه این شدم
ولی خوشحالم که این مسیر و پیش گرفتی و چنین تصمیمی گرفتی
اما تو میتونی اینقد روی خودت کار کنی که حتی زمانی که پیج هم داشتی و فعالیت هم میکردی
به راحتی به تمام برنامه هات برسی
این امکان داره
این اتفاق میوفته بهت قول میدم
به شرطی که واقعا همونطوری که گفتم تسلط روی خودمون داشته باشیم
و نزارین شرایط اونقد بد بشه که عوص اینکه فالوورا پیرو و دنبال کننده ما باشن
ما بشیم فالوور اونا
الهی صدهزار مرتبه شکر برای این حجم از آگاهی که هر روزه داریم بدست میاریم
توی این مسیر سرسبز بهشتی
دوست دارم صفورا جاااان دل