این فایل که در ادامه قسمت اول است، حاوی آگاهی هایی است در این فایل استاد عباس منش کلید هایی اساسی را درباره مهاجرت کردن توضیح می دهد. آگاهی از این کلیدها، فرد را به خودشناسی می رساند که:
- آیا شخصیت کنونی من، برای مهاجرت کردن مناسب است؛
- آیا “مهاجرت کردن”، رشد و احساس خوشبختی بیشتر را برایم به ارمغان میآورد یا برعکس، مرا به سمت ناامیدی و ناخوشنودی پیش می برد؛
- آیا انگیزههای من برای مهاجرت درونی و عمیق است یا سطحی و ناپایدار؛
- انگیزه های پایدار و ضروری برای مهاجرت، چه ویژگی هایی دارند؛
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم…
یک خبر خوب درباره آزمون:
پس از گوش دادن به آگاهی های این فایل و قسمت قبل، برای خودشناسی عمیق تر در این باره، آزمون “تشخیص شخصیت مناسب مهاجرت” را با دقت انجام دهید.
این آزمون ارزیابی نسبتاً شفافی به شما می دهد تا بدانید شخصیت کنونی شما چقدر برای مهاجرت کردن مناسب است. این خودشناسی به شما کمک میکند تا برای رشد و پیشرفت، تصمیمات مناسبتری بگیرید که مطابق با درون شماست و گامی تعیینکننده برای تجربهی رشد و احساس خوشبختی بیشتر است.
در پایان آزمون، از طریق تجزیه و تحلیل پاسخهایی که به سوالات آزمون می دهید، یک نتیجه گیری کلی به شما ارائه میشود تا بدانید:
- چه تغییراتی در باورها و شخصیت کنونی شما، “بیشترین تأثیر سازنده” را بر شرایط زندگی شما میگذارد؛
- اولین قدم برای ایجاد این تغییرات، از چه نقطهای باید برداشته شود؛
- و چه مسیری شما را به رضایت درونی بیشتر می رساند؛
برای شروع آزمون “تشخیص شخصیت مناسب مهاجرت” کلیک کنید.
چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 1
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 2385MB54 دقیقه
- فایل صوتی چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 252MB54 دقیقه
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَهً ۚ وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا(100نساء)
سلام بر استادان عزیز و دوستان ارجمندم
من از بچگی عاشق گشتن و مهمانی و در دل طبیعت رفتن بودم، اما متاسفانه پدرم نه اهل مهمانی بودنه بیرون رفتن، در کل 20 سالی که در خانواده پدری بودم، یبار اونم در سن 15 سالگی با هم رفتیم صحرا، دیگه نه خبری از مسافرت بود و نه بیرون رفتن. ولی چندین بار به اردو و حتی به شمال از طرف مدرسه رفتم و خودم تمام سوراخ سنبه های شهرمون رو زیر و رو کرده بودم. بعد که ازدواج کردم همسرم هم اهل مهمانی نبود، و طبیعت در حد یه نهار اونهم با امکانات. و مسافرت رفتن به شرط اوکی بودن امکانات در حد دو بار مشهد دو بار اصفهان و دو بار شیراز یبار هم همدان. والسلام نامه تمام. و این عشق و علاقه من به دیدن جاهای مختلف، اقوام مختلف، آشنا شدن با رسوم و آداب و حتی شنیدن زبان ها و لهجه های مختلف، و… و ناکام موندن آنها، فقط باعث دعوا و بحث میشد. و علت دعوا و بحث مشخص بود، چون همسرم رو مقصر میدانستم، ولی از موقعه ای که با استاد و آموزه ها آشنا شدم، و فهمیدم که هیچ عامل بیرونی تاثیری بر زندگی ام نخواهد داشت، آرام شدم و سر به سکوت و پیدا کردن خودم شدم، آنقدر غرق جستجو ی خودم هستم که دیگه از اینکه بریم مسافرت(البته با همسرم و یا بقیه، نه خودم تنها) اصلا خوشحال نمیشم و دیگه مثل قبل نیستم که، با ذوق و هیجان، برنامه ریزی کنم که اینجا بریم اونجا بریم ، این دیدنی رو داره، اون دیدنی رو داره. دیگه احساس می کنم فقط اگه تنها باشم میتونم لذت ببرم از سفر کردن. و از موقعه ای که آرام شدم یه سفر به شیراز یه سفر به کرج و تهران و خرمشهر رفتم بدون همسر و فرزندان واقعا بینظیر بود. البته هنوز به مرحله ای که تک و تنها باشم نرسیدم ولی همین بدون همسر و فرزندانم رفتم این نشون میده، سفر تک و تنها هم میشه، باید با همین فرمون برم جلو.
پاشنه آشیل ی که فعلا مانع این کار میشه ثروت است یا همون پول که دارم روی آن کار می کنم، و مطمئن ام کافیه فقط یکم اوضاع مالی ام اوکی بشه، یه مسافرت توپ به تنهایی میرم. و باز برای مهاجرت تنها عامل بازدارنده اوضاع مالی ام است، که ان شاءالله در حد اوکی باشه، مهاجرت می کنم ولی باز هم با رعایت تکامل و مواردی که استاد گفتن. که خدا را شکر من فعلا همه آنها رو بصورت پیش فرض داشتم بغیر از اوضاع مالی و دوری از خانواده که دوری از خانواده حل شده با آموزه ها فقط میمونه اوضاع مالی.
یادمه یبار که سوپری داشتیم یه خانمی اومد مغازه که بهایی بود، وقتی فهمیدم که بهایی است، خیلی ذوق کردم و با ذوق و شوق در مورد دین و آیین و رسومات شون پرسیدم، ولی اون خانم انگار دوست نداشت توضیح بده یا شاید هم زیاد سرش نمیشد، مثل خیلی از مسلمون ها که فقط اسمشون مسلمان است. یا موقعه ای کوچیک بودم و یه دایی داشتم که در کشتی های نفت کش کار می کرد و به کشورهای مختلف می رفت، هر وقت صحبت می کرد و عکس هایی که گرفته بود رو میدیم، خیلی دوست داشتم منم این جاها و آداب و روسوم رو ببینم و رویا پردازی می کردم.
وقتی کسی رو میبینم که با زبان دیگری صحبت می کند خیلی برایم جالب است، و دوست دارم در کنارشون باشم تا زبانشون رو یاد بگیریم، ولی متاسفانه تا حالا با هیچ همسایه یا دوستی که حتی زبان تُرک داشته باشه برخورد نکردم.
خلاصه که نتیجه آزمون برایم اوکی بودن مهاجرت رو داده، ان شاءالله که خدا هم اوکی بده، بریم که مهاجر الی الله بشیم.
استاد عزیزم یه دنیا سپاس که این موضوع مهم رو شسته و رفته با آزمون به صورت هدیه در اختیار ما قرار دادی تا دغدغه هایی که داشتیم برطرف بشه و تکلیف خودمان را بدونیم که چکار کنیم.
استاد این فایل هم باعث شد من بریم یه سرچ کلمه ای در مورد هجرت بکنم و کلی لذت ببرم از این آیه هایی که انگار مثل روز برایم روشن شدن. با این که قبلا اونها رو خوانده بودم درکی از آنها نداشتم.
الان فهمیدم که مهاجرت اغلب همراه جهاد اومده، باعث افزایش امید به درگاه خداوند میشه، باعث بخشش گناهان، وارد شدن به بهشت، داشتن اجر و پاداش در دنیا و آخرت، ملاک سنجش دوستی مومنین، ملاک سنجش ایمان، داشتن بزرگ ترین درجه ایمان، پیروز شوندگان و…
که این ها در آیه های مختلف آمده و بسیار زیبا و پند آموز هستند که اگه کسی واقعا قصد مهاجرت داشته باشه، و ترس از سختی مسیر داشته باشه میتونه با این آیه ها با قلبی آرام و مطمئن مهاجرا الی الله شود.
در پناه ایزد منان، همه ی ما همیشه و در همه حال مهاجرا الی الله باشیم. الهی آمین
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام به بنده مومن و موحد و متعهد و سعادتمند و خداجویم سعیده ی سعیده ام.
در مقدمه کتاب بخواهید تا به شما داده شود نوشته:
سالها قبل ، هنگامی که در جستجوی جوابهایی قابل قبول برای سوالات بی پایانم بودم و می خواستم بدانم که خدا کیست و فایده زندگی در این جهان چیست به واژه ی غیرقابل توصیفی برخوردم.
به این جا رسیدم که هر چه بیشتر به مفهوم غیرمادی نزدیک می شویم واژه های کمتری برای بیان آن پیدا می کنیم. بنابراین اگر به درک کامل برسیم یقیناً واژه ای برای بیان آن پیدا نخواهیم کرد
حالا من دلم میخواد اون چیزی که تو دلم هست که در مورد خودت و کامنتت رو بنویسم ولی نمیشه، چون دیگه وصف اون به حالت غیر مادی رسیده.
لب کلام خواستم ازت تشکر کنم و اون احساسم رو بنویسم ولی نمیشه، شما جهان غیر مادی هستی که با کلمات مادی قابل توصیف نیست
مررررسی که مینویسی، مررررسی که دست و زبان خداوند هستی برای انتقال پیام خدا.
سعیده جانم دوست دارم بوس به روی ماهت.
بسم الله الرحمن الرحیم الرزاق الوهاب العلیم الغفور الحکیم القریب المجیب
سلام به آقای ابراهیمی عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و سعادتمند و خداجوی.
چه تعبیر زیبایی از مهاجرت داشتید،سپاسگزارم کامنت شما مصداق آیه ی 29 عنکبوت
فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ ۘ وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی ۖ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
و لوط به او [= ابراهیم] ایمان آورد، و (ابراهیم) گفت: «من بسوی پروردگارم هجرت میکنم که او صاحب قدرت و حکیم است!»
هجرت به سوی خدا هم مستلزم رعایت اون مواردی است که استاد در این فایل ذکر کرد.
کسی که میخواد هجرت کنه باید بدونه برای چی و انگیزه اش چیه؟ اگر انگیزه فقط رسیدن به پول و امکانات رفاهی باشه، با کمترین ناملایمتی پا پس کشیده می شود، اما اگر انگیزه فراتر از این باشد و اون شناخت خود و توانایی هایمان باشد، به راحتی با مسائل کنار میاییم.
آقای ابراهیمی عزیز سپاس گذارم بخاطر این کامنت زیبایتان.
ان شاءالله این مهاجرت عظیم روز به روز شما را به منبع اصلی نزدیک و نزدیک تر کند. الهی آمین