چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 2

این فایل که در ادامه قسمت اول است، حاوی آگاهی هایی است در این فایل استاد عباس منش کلید هایی اساسی را درباره مهاجرت کردن توضیح می دهد. آگاهی از این کلیدها، فرد را به خودشناسی می رساند که:

  • آیا شخصیت کنونی من، برای مهاجرت کردن مناسب است؛
  • آیا “مهاجرت کردن”، رشد و احساس خوشبختی بیشتر را برایم به ارمغان می‌آورد یا برعکس، مرا به سمت ناامیدی و ناخوشنودی پیش می برد؛
  • آیا انگیزه‌های من برای مهاجرت درونی و عمیق است یا سطحی و ناپایدار؛
  • انگیزه های پایدار و ضروری برای مهاجرت، چه ویژگی هایی دارند؛

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم…


یک خبر خوب درباره آزمون:

پس از گوش دادن به آگاهی های این فایل و قسمت قبل، برای خودشناسی عمیق تر در این باره، آزمون “تشخیص شخصیت مناسب مهاجرت” را با دقت انجام دهید.

این آزمون ارزیابی نسبتاً شفافی به شما می دهد تا بدانید شخصیت کنونی شما چقدر برای مهاجرت کردن مناسب است. این خودشناسی به شما کمک می‌کند تا برای رشد و پیشرفت، تصمیمات مناسب‌تری بگیرید که مطابق با درون شماست و گامی تعیین‌کننده برای تجربه‌ی رشد و احساس خوشبختی بیشتر است.

در پایان آزمون، از طریق تجزیه و تحلیل پاسخ‌هایی که به سوالات آزمون می دهید، یک نتیجه گیری کلی به شما ارائه می‌شود تا بدانید:

  • چه تغییراتی در باورها و شخصیت کنونی شما، “بیشترین تأثیر سازنده” را بر شرایط زندگی شما می‌گذارد؛
  • اولین قدم برای ایجاد این تغییرات، از چه نقطه‌ای باید برداشته شود؛
  • و چه مسیری شما را به رضایت درونی بیشتر می رساند؛

برای شروع آزمون “تشخیص شخصیت مناسب مهاجرت” کلیک کنید.


چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 1

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 2
    385MB
    54 دقیقه
  • فایل صوتی چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 2
    52MB
    54 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

246 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سید مصطفی حسینی» در این صفحه: 2
  1. -
    سید مصطفی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1722 روز

    بنام خدا چند بخشنده مهربان

    إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا ﴿97﴾آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده‌اند می‌گیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است. (97)

    إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَهً وَلَا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا ﴿98﴾مگر آن گروه از مردان و زنان و کودکان که ناتوان بودند و گریز و چاره‌ای برایشان میسّر نبود و راهی (به نجات خود) نمی‌یافتند. (98)

    سلام به استاد عزیزم وهمه عزیزان در این سایت بهشتی

    امیدوارم حال دلتون خوب باشه واون حال خوب وحس خوشبختی رو داشته باشید

    یدونه ای استاد

    تو خودم کنکاش میکنم که شخصیت من چطوریه اگر مهاجرت کنم به کشور دیگه که شرایط ومحیط ناآشنا باشه میتونم دوام بیارم ومتوکل باشم ؟

    حدود بیست ساله که خداوند کمکم کرده که جاهای زیادی رو توی ایران برم زندگی کنم تجربه کنم

    ده سال زندگی در شهر زیبای اصفهان که تو بچگی رویاش رو داشتم کنار زاینده رود نشستم ولذت بردم انگار از عمرم به حساب نیومد

    چهار سال اهواز زندگی کردم لب کارون نشستم

    با آهنگ لب کارون چه گل بارون

    دوسال تهران و تهران گردی

    چهار سال بیرجند با مردمان خوبش

    شیراز باصفا شعر سعدی و حافظ که نزدیک اصفهان بود با عشقم چندین مرتبه رفتیم ولذت بردیم

    شهر کرد و منطقه کوهرنگ که هر ساله به مسافرت داشتیم درود ،علی گودرز و..خرمشهر و..

    جنوب ایران بوشهر وساحل زیبای دیلم وگناوه که خیلی هم تمیزه با مردمان خونگرم وفوق العاده جنوب کلی خاطره ساختیم

    از زاهدان و بیرجند تا تهران و قم وبرو تا شما ل ایران دریای بابلسر تا مازندران وحتی کشور عراق ومرز ترکیه

    یه روزی فکر نمی‌کردم اینقدر ایران رو گشتم دوستان زیادی در تمام اقشار از لر ترک و کرد و تهران و..

    خدایا شکرت دوست دارم بگم واز خودم تعریف کنم چون لذتی داره

    ودوست دارم بگم هر آنچه دارم از آن خداست هر آنچه دارم

    در طول این سفر ها وزندگی در شهر های مختلف من دلبسته خانوادم نبودم که بدون اونها چی میشم میدونستم خدا با من هست ، خانواده ام رو دوست دارم اما وابستگی ندارم بهشون که نتونم کارهام رو انجام بدهم

    می‌دونم شخصیت قوی ای دارم تست مهاجرت رو انجام دادم وجواب این بود برای مهاجرت خوبم

    دوست دارم مهاجرت کنم اما در زمان مناسب اش خدا منو هدایت ام می‌کنه

    الان دارم لذت میبرم اون حس خوشبختی که شما استاد گفتید رو دارم من خوشبخت هستم

    دوست دارم مسافرت های خارجی بیشتری برم

    بسیار کنجکاو هستم دوست دارم بدونم تفحس کنم واین کنجکاوی مقدس درونم هست خدایا شکرت

    در تمام جاهایی که رفتم حتی زمانی که تنها رفتم به کشور عراق متوکل بودم ودرونم آرام بود اون حس رو داشتم که خدا با من هست ومواظبمه

    اون خدا خدایی که همیشه با من هست اگر به کشور دیگری هم بروم خدا با من هست

    خدای مهربونم که منتظره من بنده چی سفارش بدم وخالقم سفره رنگین برام بچینه خدایا عاشقتم

    خدارو شکر به لطف کار کردن رو دوره ها یه خونه ویلایی تو روستابهم رسیده که تابستانها میرم اونجا ،عشقم میگه اینجا پرادایس مایه اتفاقا دوستان قدیمی رو دیدم که گفتند رفتی کل ایران رو گشتی واومدی ،ودوستان من خونه شون روستایه وبه قول خودشون تا مشهد رفتند وامدند

    استاد این تفاوت شخصیت هاست خیلی ها از منطقه امن خودشون بیرون نمی‌رن تا تجربه کسب کنند و دنیا رو ببینند

    همین حس امنیت که نمیزاره انسان حرکت کنه

    خدایا شکرت

    و دوباره ودوباره همون صحبت شما که باید با طلا نوشت :

    مهم حس خوشبختیه

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    سید مصطفی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1722 روز

    سلام به فاطمه خانم و آقا رسول

    فاطمه خانم عزیز

    چقدر کامنت شما پر از آگاهی بود

    پر از آموزش قانون زندگی

    پر از خوشبختی وشکر گذاری

    از کلامتون ونوشته هاتون حس خوشبختی رو فهمیدم آنچه که استاد گفتند مهم حس خوشبختیه

    تبریک میگم بهتون

    انصافا که درس ها رو خوب یاد گرفتید

    تازه دارم میفهم که مسئول تموم اتفاقات زندگیم خودم بودم و هستم

    آره استاد عزیزم

    منه فاطمه این روزها اگه پدر ومادرم میبینم لذت میبرم که بزرگم کردن

    با عشق دوستشون دارم

    اونهارو دستان خداوند میدونم تو زندگیم و حالا

    حسرت گذشته رو‌ نمیخورم که برای من چیکار کردن یا نکردن ؟!

    مهم این هست که منه فاطمه که بی قید وشرط احساس ارزشمندی درونم خدا گذاشته ،خودم واسه خودم چیکارکردم

    چیکار میتونم بکنم !!

    چقدر خودمو پذیرفتم

    چقدر خودمو دوست دارم

    چقدر با خودم حال میکنم و راحتم ..

    پاسخ به این سوالها خودش خوشبختیه برام

    واقعا قابل تحسین هستید سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: