چه کسی مالک توست؟!

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

معمولاً آدمها وقتی بخاطر باورهای محدود کننده، به چیزی که می‌خواهند نمی‌رسند، پیش پا افتاده‌ترین کار را انجام می‌دهند ، یعنی می‌ترسند و سریعاً به دنبال عاملی بیرون از خود می‌گردند تا تقصیر را به گردنش بیندازند.

و به قول کیمیاگر:

“در مرحله‌ای، کنترلمان را بر آنچه که در زندگی رخ می‌دهد از دست داده و تصمیم می‌گیریم بزرگترین دروغ جهان را باور مسئولیت را به دوش سرنوشت بگذاریم”

شروع شرک از اینجاست که فکر کنیم، چیزهایی مثل قیمت دلار، سیاست دولت‌ها، تصمیمات دیگران و هر عاملی که تسلطی بر آن نداریم، تعیین کننده زندگی ما و مالک ماست.

اما داستانی که خداوند برای جهان رقم زده، داستان توحید است و به تو این نوید را می‌دهد که هیچکس کمترین توانایی‌ای در اتفاقات زندگی‌ات ندارد مگر اینکه خودت این دروغ را باور و دو دستی قدرت را به او بدهی.

خواست خدا این است که باورهای تو زندگی‌ات را رقم بزند نه سیاست دولت‌ها، نه یک گروه یا عده‌ی خاص و نه هیچ عامل دیگری.

برنامه خداوند این است که زندگی‌ات بر پایه باورهایت باشد. برنامه خدا این است که هر چه را باور کنی و در ذهن بسازی، جهان به آن شکل دهد. این نهایت عدل الهی است. هیچ قدرتی بیرون از تو وجود ندارد. الله و ربّی که من شناخته‌ام قدرت را به خودت داده تا زندگی‌ات را با باورهایت بسازی .

من این خدا را باور کرده‌ام و با اشتیاق این قدرت را پذیرفته‌ام و نتایج زندگی من گواه نتیجه این باور و نتیجه یکتاپرستی است.

شرک یعنی تصمیم بگیری قدرتی که خداوند برای خلق زندگی‌ات با فرکانس‌هایت داده را، نپذیری. یعنی این قدرت را دو دستی به هر عاملی بیرون از خود بدهی که هیچ کنترلی بر آن نداری.

این نگاه خداوند به شرک است و  شرک بر خود را نمی‌بخشد. نه به این دلیل که محتاج عبادت ماست، بلکه  به این علت که توانایی ما در کنترل زندگی‌مان وابسته به نگاه یکتاپرستی است. به اندازه‌ای که می‌توانیم توحید را در عمل اجرا کنیم‌، به همان اندازه افسار زندگی‌مان را در کنترل خود داریم و به همان اندازه به رضایت درونی می‌رسیم.

به همان اندازه‌ می‌توانیم از عهده‌ی مدیریت ترس های زندگی‌ بر بیاییم:

ترس  از «از دست دادن‌ها»؛

ترس از قدرت حکومت‌ها و دولت‌ها؛

ترس از حرف مردم؛
ترس از هر عاملی که بیرون از ماست و هیچ کنترلی بر آن نداریم.

به اندازه‌ای که توحید را درک می کنیم و در عمل اجرا کنیم‌، از ترس‌هایی می‌گذریم که از شرک می‌آید و به سمت آرامشی هدایت می‌شویم که برکتِ نگاه توحیدی به اتفاقات و مسائل مختلف است.

ما به اندازه‌‌ی نگاه توحیدی‌مان‌، مالک و صاحب سرنوشت‌مان هستیم.


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    240MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی چه کسی مالک توست؟!
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1261 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی اکبر شفیعی» در این صفحه: 2
  1. -
    علی اکبر شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1730 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و دوستان هم سفر در این سایت الهی

    تو یه خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شدم ولی خدا را شکر از همون دوران نوجوونی همیشه معنی قرآن و دعا ها را میخوندم و اعتقادی نداشتم که وقتی از یه متنی درکی نداریم خوندن عربی اون ثواب داره

    اما همیشه که معنی قرآن را میخوندم و هنوز هیچ درک درستی نداشتم (هرچند که هنوز هم خیلی جای کار داره) میگفتم این مطالب و داستان ها برا گذشته بوده

    آخه کی دیگه بت پرستی میکنه

    کی دیگه این دوره زمونه یکتایی خدا را قبول نداره

    اگه مشرکی هم باشه تو یه سری کشورهای دیگه هستن

    اما الان دارم میفهمم که مخاطب اصلی قرآن منم

    میبینم بت پرستی هنوز هست فقط شکل بت ها عوض شده شدیم بت پرست هایی که کلی با پرستیژ و با کلاس بت پرستی میکنیم

    میبینم یه جاهایی نه تنها خودم مشرک بودم حتی کسایی هم که از خدا و دین برام میگفتن از من مشرک تر بودن

    میبینم یکتا پرستی و توحید فقط لقلقه زبونم بوده

    حالا میفهمم چرا تا یکسال قبل معنی زندگی را درک نمی کردم

    استاد منم تا یه سال قبل جزو همون آدم ها بودم که فکر میکردم عروسک خیمه شب بازی یه عده ای دیگه ای هستم و دقیقا یه پست با همین مضمون گذاشته بودم اینستا. پس قبول میکنم که مشرک بودم

    تازه حالا که دارم ریز میشم تو کارها و نتیجه هایی که گرفتم میبینم چقدر داشتم مسیر را اشتباه میرفتم

    همین جا خدا را شکر میکنم که به یک درک کوچیکی رسیدم و میخوام این درک روز به روز بیشتر بشه

    چون به قول شما هر چی با ایمان تر بشم ثروتمندتر ،سالمتر، خوشبخت تر و به خدا که نهایت هر چیزیه میرسم

    (یادمه یه جایی میگفتید خدا خیلی بیشتر و بهتر از اون که قابل تصور شماست را براتون فراهم میکنه

    امروز که میخواستم این کامنت را بنویسم هدایت شدم به آیه های آخر سوره آل عمران تو آیه ۱۹۸

    که خدا میگه

    ” در حالی که خداوند بر آنها خوان احسان خود را بگسترده و آنچه نزد خداست برای نیکان از هر چه در تصور و فکر و اندیشه دارند بهتر است ”

    کلا آیه های قشنگی داره آخر سوره آل عمران یه جایی خدا میگه عمل هیچ کس را بدون مزد نمیزارم

    حسابی انگیزه گرفتم از این آیه که ادامه بدم و هیچ وقت نا امید نشم )

    بعد این فایل متوجه شدم چرا خداوند همیشه سفارش میکنه به سفر و دیدن احوال گذشتگان که بفهمیم بابا خیلی از این فرمانرواها قویتر بودن ولی چی شدن هیچ کدومشون الان نیستن همون هایی که مردم تو همون دوران از اون ها میترسیدن و اون ها را همه کاره تصور میکردن

    میاییم تو دوران خودمون چه مثال به جا و قشنگی زدید استاد از آقای رفسنجانی یادم میاد از بچگی همه میگفت و این بنده خدا همه کاره است و داره مملکت را اداره میکنه و فلان و…

    اما چی شد اونم مثل بقیه مُرد و یه عده دیگه میان و اون ها هم میرن

    (چقدر قشنگ خدا تو قرآن میگه اگه مرگ نبود آدم ها سرکش و یاغی میشدن )

    یا نمونه اش همین ترامپ درسته با باور های درست و همه مخالفت ها رئیس جمهور شد اما الان چی شد تموم شد دورانش

    همه ما فانی هستیم

    همه قدرت ها فانی هستن

    فقط یک قدرت هست که همیشه باقیه و اون هم “رب”

    پس از امروز اگه جایی به هر دلیلی ترسیدم از چیزی یا از کسی یعنی مشرکم

    اگه قدرت را تو ذهن و عملم دادم به غیر خودم و خدای خودم یعنی مشرکم

    اگه فکر کردم شرایط بیرونی روی زندگی من تاثیر دارن یعنی مشرکم

    اگه به چیزی غیر از خدا وابسته باشم یعنی مشرکم

    امیدوارم خدا هدایتمون کنه که روز به روز ریشه های شرک را در وجودمون خشک کنیم و به جاش نهال های توحیدی را بکاریم

    اما در مورد رب و الله که گفتید استاد خیلی جای تحقیق و تفکر داره اما یه برداشت کوتاهی را مینویسم

    رب به معنای فرمانروا و صاحب اختیار

    “الله” بیشتر زمانی در قرآن استفاده میشه که به صورت روابط عام باشه

    اما ‌”رب ” در جایی استفاده میشه که روابط خصوصی باشه با خدا

    یا به تعبیری وقتی زبان گفتگو با بندگان زبان امر و نهی و عتاب و نکوهش باشه از “الله” نام برده شده

    اما هر جا زبان مهر و محبت و لطف و عشق و دلدادگی باشه از “رب” نام برده شده

    پس جای تعجب نیست از چنین خدایی که ارحم و الرحمین که بیشتر در قرآن از “رب” نام برده شده

    خدایا کمکمون کن روز به روز توحیدی تر بشیم

    خدایا کمکمون کن روز به روز درک و آگاهی بیشتری از قرآن و آموز های استاد عباس منش و هر آنچه بهمون الهام میکنی داشته باشیم

    استاد تشکری که میکنم زبونی نیست و قلبا تشکر میکنم که این مسیر را برای ما هموار کردید

    همچنین از مریم عزیز و بچه های فنی سایت که روز به روز داره عالیتر میشه این فضا تشکر میکنم

    و همچنین از تمام خواهر و برادر های گلم که با کامنت هاشون به بقیه کمک میکنن تشکر میکنم

    در پناه رب شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    دوست دارم

    دوستون دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    علی اکبر شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1730 روز

    سلام دوست عزیزم

    واقعا خدا را شکر میکنم وقتی خیلی از دوستان مثل شما را میبینم که با سن کم نسبت به بقیه به همچین آگاهی و درکی رسیدیت به استاد خودم افتخار میکنم و قلبا خوشحالم که خیلی زود راه درست را پیدا کردید

    چون خود شما و من و بقیه دوستان همون رسالت استاد را به شکل های مختلف انجام میدیم و این طوری هم جهان خودمون زیباست و هم جهان را جای بهتری برای دیگران میکنیم

    موفق هستی چون تو این مسیری

    روز به روز موفق تر باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: