چه کسی مالک توست؟!

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

معمولاً آدمها وقتی بخاطر باورهای محدود کننده، به چیزی که می‌خواهند نمی‌رسند، پیش پا افتاده‌ترین کار را انجام می‌دهند ، یعنی می‌ترسند و سریعاً به دنبال عاملی بیرون از خود می‌گردند تا تقصیر را به گردنش بیندازند.

و به قول کیمیاگر:

“در مرحله‌ای، کنترلمان را بر آنچه که در زندگی رخ می‌دهد از دست داده و تصمیم می‌گیریم بزرگترین دروغ جهان را باور مسئولیت را به دوش سرنوشت بگذاریم”

شروع شرک از اینجاست که فکر کنیم، چیزهایی مثل قیمت دلار، سیاست دولت‌ها، تصمیمات دیگران و هر عاملی که تسلطی بر آن نداریم، تعیین کننده زندگی ما و مالک ماست.

اما داستانی که خداوند برای جهان رقم زده، داستان توحید است و به تو این نوید را می‌دهد که هیچکس کمترین توانایی‌ای در اتفاقات زندگی‌ات ندارد مگر اینکه خودت این دروغ را باور و دو دستی قدرت را به او بدهی.

خواست خدا این است که باورهای تو زندگی‌ات را رقم بزند نه سیاست دولت‌ها، نه یک گروه یا عده‌ی خاص و نه هیچ عامل دیگری.

برنامه خداوند این است که زندگی‌ات بر پایه باورهایت باشد. برنامه خدا این است که هر چه را باور کنی و در ذهن بسازی، جهان به آن شکل دهد. این نهایت عدل الهی است. هیچ قدرتی بیرون از تو وجود ندارد. الله و ربّی که من شناخته‌ام قدرت را به خودت داده تا زندگی‌ات را با باورهایت بسازی .

من این خدا را باور کرده‌ام و با اشتیاق این قدرت را پذیرفته‌ام و نتایج زندگی من گواه نتیجه این باور و نتیجه یکتاپرستی است.

شرک یعنی تصمیم بگیری قدرتی که خداوند برای خلق زندگی‌ات با فرکانس‌هایت داده را، نپذیری. یعنی این قدرت را دو دستی به هر عاملی بیرون از خود بدهی که هیچ کنترلی بر آن نداری.

این نگاه خداوند به شرک است و  شرک بر خود را نمی‌بخشد. نه به این دلیل که محتاج عبادت ماست، بلکه  به این علت که توانایی ما در کنترل زندگی‌مان وابسته به نگاه یکتاپرستی است. به اندازه‌ای که می‌توانیم توحید را در عمل اجرا کنیم‌، به همان اندازه افسار زندگی‌مان را در کنترل خود داریم و به همان اندازه به رضایت درونی می‌رسیم.

به همان اندازه‌ می‌توانیم از عهده‌ی مدیریت ترس های زندگی‌ بر بیاییم:

ترس  از «از دست دادن‌ها»؛

ترس از قدرت حکومت‌ها و دولت‌ها؛

ترس از حرف مردم؛
ترس از هر عاملی که بیرون از ماست و هیچ کنترلی بر آن نداریم.

به اندازه‌ای که توحید را درک می کنیم و در عمل اجرا کنیم‌، از ترس‌هایی می‌گذریم که از شرک می‌آید و به سمت آرامشی هدایت می‌شویم که برکتِ نگاه توحیدی به اتفاقات و مسائل مختلف است.

ما به اندازه‌‌ی نگاه توحیدی‌مان‌، مالک و صاحب سرنوشت‌مان هستیم.


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    240MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی چه کسی مالک توست؟!
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1261 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهام وابراهیم» در این صفحه: 9
  1. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    چه کسی مالک توست؟؟؟؟

    یادمه در اواخر سال 95 که زندگیم به آخرش رسیده بود وتضاد پشت تضاد وفقط از خدا خواستم که

    منو نجات بده ..مارو. راهی سفر کربلا کرد بدون اینکه من بخوام یک ریال هزینه کنم….

    وبعد از اون سفر کلا زندگیم دگرگون شد و درسال 96

    تصمیم به جدایی گرفتم با مخالفت های شدید خانواده..جالبش اینکه بخدا گفتم (اون زمان نه قانون رو می‌تونستم نه با اساتیدی اشنابودم)

    اگه قراره من جدا بشم پس نشونه اش این باشه در عرض یک هفته تمام کارهای دادگاه وطلاق تموم بشه…به همون خدا که بعد از آشنایی با قوانین

    درکش… همون خدا دریک روز همه ی دلها رو نرم کرد و تمام…

    و تمام خانواده ها تعجب…فکرش رو نمیکردن ومیگفتن با داشتن پسر3ساله ودختر9ساله حداقل

    دوسال طول می‌کشه…

    اما خدای من برام درست کرد..

    یادمه وقتی از محضر اومد پایین رفتم خونم (خونه ای که یک سالن 12متری بود و آشپزخونه وحموم دستشویی در حیاط بود ) من موندم و دوتا بچه …

    و بدون حتی یه هزاری پول….

    خانواده ام آدمهای فوق مذهبی سنتی…

    گفتن یا میای خونه بابا زندگی میکنی..یا دیگه ما باهات کاری نداریم..چون دختر جدا میشه می‌ره خونه باش همه اینکار رو میکنم توهم باید انجامش

    بدی؟؟؟؟؟

    من قبول نکردم اونموقعه غرورم عزت نفسم اجازه

    نمی‌داد که برم و می‌دونستم اگه برم وضعم از این که هست بدتر وبدتر میشه..

    نرفتم ویادمه خانواده و اطرافیانم میگفتن تو بدون پول چه جوری میخوای زندگی کنی به زبونی میگفتم خدا هست..میگفتن درسته خدا هستش اما

    جامعه خرابه ..جامعه به زن مطلقه یه جور دیگه نگاه می‌کنه ..حتی تو پاک هم باشه بازم جور دیگه نگات مبکنن ..به دخترت جور دیگه نگاه می‌کننن و…. ومن فقط اون موقع میگفتم خدا و…

    باتوجه به درک قانون که میگفتن هرچی بگی همون میشه….

    من شروع کردم به کارگری کردن خونه مردم ..

    از صبح تا شب (اینم بگم خانواده من خانواده ای بودن که دستشون می‌رسید هر کمکی کنم اما چون

    میگفتن باید بسوزی بسازی وجدان نشی وبعدش گفتن باید بیای خونه بابات بخاطر حرف مردم ومن چون گوش ندادم واینم بگم تک دختر خانواده بودم) بعد تو خونه ای که یک اتاق با بچه هام زندگی میکردم وپرستار یه حاج خانمی بودم…

    گذشت و بعداز اسفند 99وایل شیوع پاندمیک

    من بازم خستگی و درمانگیم وکارگری واقعاً کم آورده بودم…آخرین پرواز هوایی بود وبعد از اون کلا پرواز ها لغو شدن..رفتم با به هام دو. روزه مشهد دقیق یادمه شب لیله الرغایب بود.(باز همه میگفتن چرا

    پول رو هدر دادی با 4تومن پس انداز ووو)ولی من گفتم باید لذت ببرم واز اون فضا دور بشم که یکم آروم بشم..

    رسیدیم حرم سریع دعوت شدیم به غذای حضرت..

    وحرم خلوت و بسیار زیبا بود..تا اون موقع حرم رو

    من این‌قدر خلوت ندیده بودم وجالبه یه باور داشتم

    که منو و بچه هام برای زیارت رفتیم اون بیماری رو

    نمی‌گیریم..حتی یادمه داداشم مشهد زندگی میکرد

    از ترس نیومد پیشم که نکنه این بیماری رو بگیره..

    خلاصه وقتی برگشتم از طریقی دوستی در تلگرام

    با گروه شکر گزاری آشنا شدم.. نوشتم وهرروز می‌نوشتم خواسته هامو اونقدر باور کرده بودم چون

    معجزه های خداوند رو زیاد تو زندگیم دیدم وهروقت به ته خط می‌رسیدم نیومد وآرومم میکرد

    عشقمو خدا بعداز کمتر از 20روز نوشتن

    در 5فرودین به من هدیه داد…

    وبا عشقم با استاد وسایت آشنا شدم و بعداز آشنایی با قوانین درهای رحمت خداوند یکی پس دیگری برام باز شد و من رشد کردم از درآمد ماهی 400 رسیدم به درآمد میانگین 30تومن..

    مهاجرت کردم واز یه اتاق رسیدم به خونه 120متری وزدن رستوران وشغل مورد علاقه ام با عشقم.. دختر وپسرم عالی وبزرگ شدن وکنار من هستن …

    خدایاشکرت

    با خدا همه چیز امکان پذیره…

    الان در تلاشم که درآمدمو برسه به صدتومن درهفته…

    یکم باورهای ثروتم ایراد داره که باید خیلی بهتره وبیشتر کار کنم…

    هدفم اینه رستوران بزرگتر در سطح بالاشهر تهران بزنم…

    هدفم مهاجرت گرفتن از ایرانه

    اونایی که تازه با استاد قوانین آشنا شدین..

    مالک اصلی همه ما خداست وبعد خودتی که خلق میکنی…

    حرف مردم …ناراحتی خانواده وبی پولی …از اینا نترسید من از صفر مطلق رسیدم به اینجا

    یک زن تنها با دوتا بچه که نه سواد آنچنانی داشتم ونه پولی…

    خانواده ام از اول مخالفم بودن و هستن والان کلا

    نهایت با پدر و مادرم ماهی یکبار در حد احوالپرسی

    تلفنی صحبت کنم…وابستگی ای ندارم..

    دارم روی خودم کار میکنم که روی بچه هام که ترمزهای خاصی دارم هم کمتر و کمتر کنم…

    الانم از خدا با شناخت این قوانین به دختر زیبا و نخبه و سالم و صالح می‌خوام و مطمنم به زودی زود

    من داده میشود خواسته ی من تیک میخوره به لطف رحمت و برکت خدای مهربونم…

    خدایا شکرت بخاطر قوانین ثابت و بدون تغییر ت

    خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر و این سایت توحیدی…

    خدایاشکرت که امروز هدایتم کردی که داستان زندگیم وآشنایمو بنویسم…

    خدایا شکرت..

    خدا میخواد من صاحب همه چیز باشم همه چیزهایی که دوست دارم و زندگی منو را زیباتر وشکوفاتر میکند..

    خدایا من میخوام ثروتمندترین معروفترین آشپز ایران و جهان باشم..ورسالتمو پیدا کردم می‌خوام دستی باشم که توحید ویکتا پرستی رو زیاد کنم و این سایت توحیدی رو

    که به همه ی زنان سرزمینم بگم خودت میتونی با خدا مثل یک مرد هم کار کنی هم لذت ببری. هم مادر باشی برای بچه هات وهم عشق باشی برای عشقت

    بدون ترس و وابستگی ونگاه مردم و خانواده…

    البته به شرط اینکه در این مسیر باشن…

    اولین فایل استاد شنیدم این بود(ترسو نباش خانم هستی یه خانم قوی باش که بقیه بهت تعظیم کنند)چقدر عاشق اون فایلم و من بارها گوش دادم ولذت بردم… واقعا ضعف باشی له میشی..

    خدایاشکرت

    خدایا صاحب و مالک اختیارم تو هستی …

    خدایا منو همیشه هدایتم کن به مسیر برکت وثروت ونعمت وعشق وشادی ولذت و زیبایی بیشتر…

    استاد بینهایت سپاسگزارم و صد برابر این انرژی واین نور برگرده به زندگیتون..

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام‌ به استاد عزیزم ومریم جان

    هدایت امروزم

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    وَ الصَّافّاتِ صَفًّا«1»

    فَالزّاجِراتِ زَجْراً«2»

    فَالتّالِیاتِ ذِکْراً (3)

    سوگند به صف بستگان(در صفوفی منظّم)صف بستنی.

    پس باز می دارند(از معاصی و وسوسه ها)باز داشتنی.

    همانان که پی در پی ذکر خدا(کتاب آسمانی)را تلاوت می کنند.

    إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ«4»

    رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ(5)

    بی شک که معبود شما یکتاست.

    چن روزی به تضادی برخوردم. واقعا سخت بود برام کنترل ذهن کردن. و نتونستم کنترل ذهن کنم و یکروز کلا درگیر نجواهای ذهنی بودم.

    الان خداروشکر عالی هستم و در فرکانس کامنت نوشتن قرار گرفتم و خیلی خوشحالم‌.

    واقعا به قول استاد در دوازده قدم میگه

    اگه حالتون خوبه ودارین روی خودتون کار میکنید اتفاقات به ظاهر بدی براتون افتاد

    بدونید اون اتفاق براتون خیره وبه نفع شماس

    و شما با اون تضاد میتونید رشد وپیشرفت عالی داشته باشید.

    ونشونه های خدا هم که قربونش برم ردیف پشت هم میاد که من هواتو دارم ..از مشتریهایی که میفرسته .نشونه های قرانی وسایت و…..

    خدایا من تسلیم تو هستم ..من از نجواهای ذهنم به تو پناه میبرم .

    من هیچی نمیدونم …فقط تو میدونی وتو خودت تا این لحظه. هوای منو داشتی وداری و مابقی هم خودت برام درستش کنه وحفظش کن.

    خدایا منو به راه راست به راهی که کسانی به آنان نعمت داده ای قرار بده.

    عااااشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام‌ به استاد عزیزم ومریم جان

    هدایت امروزم

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    وَ الصَّافّاتِ صَفًّا«1»

    فَالزّاجِراتِ زَجْراً«2»

    فَالتّالِیاتِ ذِکْراً (3)

    سوگند به صف بستگان(در صفوفی منظّم)صف بستنی.

    پس باز می دارند(از معاصی و وسوسه ها)باز داشتنی.

    همانان که پی در پی ذکر خدا(کتاب آسمانی)را تلاوت می کنند.

    إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ«4»

    رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ(5)

    بی شک که معبود شما یکتاست.

    چن روزی به تضادی برخوردم. واقعا سخت بود برام کنترل ذهن کردن. و نتونستم کنترل ذهن کنم و یکروز کلا درگیر نجواهای ذهنی بودم.

    الان خداروشکر عالی هستم و در فرکانس کامنت نوشتن قرار گرفتم و خیلی خوشحالم‌.

    واقعا به قول استاد در دوازده قدم میگه

    اگه حالتون خوبه ودارین روی خودتون کار میکنید اتفاقات به ظاهر بدی براتون افتاد

    بدونید اون اتفاق براتون خیره وبه نفع شماس

    و شما با اون تضاد میتونید رشد وپیشرفت عالی داشته باشید.

    ونشونه های خدا هم که قربونش برم ردیف پشت هم میاد که من هواتو دارم ..از مشتریهایی که میفرسته .نشونه های قرانی وسایت و…..

    خدایا من تسلیم تو هستم ..

    من هیچی نمیدونم …فقط تو میدونی وتو خودت تا این لحظه زندگیم هوای منو داشتی وداری و مابقی هم خودت برام درستش کنه وحفظش کن

    اینارو برای خودم مینوسیم که یاد بگیریم..

    * این سوره با سه سوگند خداوند آغاز شده است.گرچه خداوند نیازی به سوگند ندارد و مؤمنان بدون سوگند سخن او را می پذیرند،امّا سوگند،نشانه اهمیّت و عظمت مورد سوگند و توجّه دادن به آن است.لذا خداوند به امور مختلف سوگند خورده است.

    * مراد از «صافّات» ، «زاجرات» و «تالیات» ،فرشتگانی هستند که در صفوفی منظم اوامر الهی را اجرا می کنند،مردم را از وسوسه باز می دارند و پیوسته به یاد خدا هستن و آیات الهی رو مدام تلاوت میکنن وعمل میکنن

    *کلمه«زاجرات»هم می تواند از«زجر»به معنای باز داشتن باشد که مراد باز داشتن از وسوسه ها و گناهان است

    مهترین اصل توحید که در هرلحظه توحیدی باشیم وقدرت رو فقط به رب بدیم و باور وعمل کنیم.

    دوم در زندگی،به نظم های هدفدار داشته باشیم .(در دو سوره«صافّات»، سخن از نظم وانضباط است وبه آن سوگند یاد شده است.) «وَ الصَّافّاتِ صَفًّا»

    انرژی وآرامش گرفتن از یاد خدا از طریق تلاوت قرآن وذهن منطقی رو بتونیم قانعش کنیم

    «فَالتّالِیاتِ ذِکْراً»

    انجام هر کاری در زندگیم من باید با کیفیّتی عالی همراه باشه .بهترین نظم، «صَفًّا» بهترین قدرت، «زَجْراً» و بهترین یاد خدا بهترین توحید

    . «ذِکْراً» بهترینم خودم انجام بدم

    سمت خودم خوب انجام بدم و سمت خدا رو بسپاریم به خدا که برام انجام بده

    همواره توحیدی باشم و با توحید حرکت و عمل کنم و ایمان داشته باشم که

    همه ی هستی تحت تربیت و تحت کنترل خداست «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

    عاااشقتونممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به برادر توحیدی آقا ابراهیم..

    چقدر زیبا و رابطه عاشقانه با معبود ورب…

    چقدر خوندم و دلم لرزید واشک ریختم

    الهی شکر

    من همیشه دنبال کننده ی کامتت های شما هستم..

    اما امشب هدایت شدم براتون بنویسم

    وبینهایت سپاس گذاری کنم از شما و کامنتهای عالیتون

    که کاملا دلی و پر مغز هستش.

    خدایاشکرت برای دوستان توحیدی این سایت..

    که اینقدر عالی هستند.موفق وشاد باشید.

    خدایا همه چیز خودت هستی خودت

    من تسلیمممم ..

    خدایی کی می‌تونه مثل تو باشه.. این‌قدر مارو از خودمون بیشتر دوست داره.دوست داره که ما ثروتمند بشیم

    دوست داره ما زندگی عالی در این دنیا داشته باشیم.

    خدا دمت گرم ای مهربونم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به برادر توحیدی عزیزم

    مناجات با خدا ت خیلی زیباست.

    حتما تا الآن خدا در های رحمت ش رو به روت باز کرده و خودش راه حل مسئله رو گفته و پرونده بسته شده.

    اما من هروقت به تضاد بزرگی برمی‌خوریم میگم قراره بزرگتر بشم.

    خدا قراره بهم چیز جدیدی رو یاد بده . و من باید فقط به زیبایی ها خواسته هام توجه کنم و حالم عالی عالی باشه اونوقت درهای رحمت باز‌میشه و اونجاست که تو تسلیم محض خدا شدی.

    خدایاشکرت بخاطر وجود دوستان توحیدی این سایت.

    شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به گلابتون توحیدی عزیزم

    خدایا شکرت که اینقدر زیبا توحید ویکتا پرستی رو درک کردین..

    دمت گرم که باورهای توحیدی

    رو نوشتی..

    چقدر زیبا هیچکسی مالک هیچ کس دیگه ای نیست؟؟؟؟کلی وابستگی به هرکسی رو رد می‌کنه…

    چراااا

    چون عشق خود خداست وخدا بهت این عشق رو داده وتو با باورهای درستت می‌تونه بدون هیچ گونه ترسی و وابستگی همیشه کنار هم باشین ولذت ببرین…

    اگه وابستگی به بچه س …

    مگه ابراهیم اسماعیل رو تربیت کرد؟؟؟؟گذاشت تو یه بیابون ورفت…

    واقعا ما چه فکری میکنیم میتونیم بچه مون رو تربیت وخوشبختش کنیم….

    خود خدا. خودش هدایتش می‌کنه…

    و. …

    همین درک. این جمله ما مالک هیچ چیز تو این دنیا نیستم …وعمل کنیم…

    خیلی راحتر میتونیم پیشرفت کنیم.‌

    این کامنتون برای 5ساله پیش و نمیدونم می‌خونی یان ..

    هرجا هستی شاد و موفق باشی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به روی ماهت عزیز دلم

    خدایاشکرت برای وجود پربرکت نازنینت…

    طبق معمول صبحم با سایت استاد شروع میکنم نقطه آبی رو دیدم گفتم کامنت شماس و خوشحالی وذوق اومدم خوندم و گریه کردم‌.بینهایت سپاس گذارم عزیز دلم..

    به همون خدا تمام اون اتفاقات خیر بوده که من این مسیر توحیدی وآگاهی برسم،…

    به قول استاد ایمان ایمان ایمان

    ایمان همه چیزه..خدا برات همه چیز میشه؟؟؟تو چی میخوای؟؟؟به همون شکلی که تو میخوای میشه..

    الهی که در بهترین زمان ومکان از نزدیک همدیگه رو ببینیم وبغل کنیم وتاصبح بیدار باشیم وباهم حرف بزنیم..

    میبوستمت بینهایت سپاس گذارم از وجودت که کنارمی وبهت تبریک میگم برای راه اندازی فروشگاهت .فول وپرانرژی ادامه بده وبا کمک الله یکی یکی خواسته هات تیک میخوره..

    این آیه رو تقدیمت میکنم..خیلی خیلی دوستش دارم..

    اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ.

    عااشقتممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به روی ماهت عزیزم

    (واقعا بهشت همین جاست

    کجا دنبال چی بگردیم

    این فضای بهشتی با این دوستان بهشتی!

    منم عاشقانه منتطر دیدن روی ماهت هستم.

    هماهنگیش با خدای مهربان .

    کار خوبه خدا درست کنه…….)

    چقدر زیبا نوشتی

    لذت بردم..واقعا بهشت همینجا وهمین لحظه س.

    همین که با نقطه آبی کلی ذوق میکنی وحالت عالی تر میشه..همین حال خوب بهشته…

    خدایا شکرت خدایا کمکمون کن هر لحظه توحیدی تر قدم برداریم وعمل کنیم ..وهرروز بهتر از دیروز با خودمون در صلح باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام به روی ماهت عزیزم

    (واقعا بهشت همین جاست

    کجا دنبال چی بگردیم

    این فضای بهشتی با این دوستان بهشتی!

    منم عاشقانه منتطر دیدن روی ماهت هستم.

    هماهنگیش با خدای مهربان .

    کار خوبه خدا درست کنه…….)

    چقدر زیبا نوشتی

    لذت بردم..واقعا بهشت همینجا وهمین لحظه س.

    همین که با نقطه آبی کلی ذوق میکنی وحالت عالی تر میشه..همین حال خوب بهشته…

    خدایا شکرت خدایا کمکمون کن هر لحظه توحیدی تر قدم برداریم وعمل کنیم ..وهرروز بهتر از دیروز با خودمون در صلح باشیم.

    این کامنت برادر توحیدی رو برات میفرستم بخون پاسخ به یکی از بچه های خیلی زیبا نوشته ومن که خودم لذت بردم وگفتم اینجا برات بزارم که بخونیش

    abasmanesh.com

    میبوستم عزیزم شاد باشی در کنار خانواده عزیزت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: