چه کسی مالک توست؟! - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

1261 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 917 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    روز 26 سفرنامه

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و دوستان

    چه کسی مالک توست ؟

    من از آموزش های استاد یاد گرفتم که خداوند قدرت رو به خود من داده

    خداوند کسی رو مالک من قرار نداده. مگر اینکه من باور کنم قدرت دست عوامل بیرونی هست و سرنوشت خودمو به اون بسپارم و اون عوامل رو دلیل بدبختی و بی‌پولی و تمام ناکامی‌های خودم بدونم. مثل قیمت دلار ، رییس جمهور ، دولت ، خونواده و … فهمیدم مشرک به کسی میگن که غیر از خودش و باورهای خودش همه عوامل بیرونی رو در سرنوشت خودش دخیل می‌دونه، در درآمد و ثروت و سلامتی و.‌‌..

    ولی یک انسان موحد و توحیدی فقط خودش رو خالق زندگی خودش میدونه، با باورهایی که داره می‌تونه زندگیشو رقم بزنه.چون می‌دونه خداوند این قدرت خلق کنندگی رو بهش داده

    خداوند زمین و آسمان رو مسخر ما کرده تا به هر چه که میخواهیم برسیم ‌. به ثروت به سلامتی به رابطه عالی و هر چه که بخواهیم. پس چرا از این محبت الهی استفاده نکنیم

    چرا باید جلوی دیگران گردن کج کنیم

    چرا باید توی رابطه، از رفتن طرف مقابل بترسیم و خودمون و زندگی و شادیمونو به موندن اون ربط بدیم.

    چرا باید از قضاوت دیگران بترسیم

    چرا باید روی دیگران حساب کنیم

    ما باید با توانایی که خداوند به ما داده زندگی خود را رقم بزیم ‌

    بهترین ها رو واستون آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 1701 روز

    سلام به استاد عزیزم

    داشتم فایل‌های مختلفی رو گوش می‌دادم و توی همشون هم فایل به گوشم می‌خورد چه کسی مالک توست؟

    تصمیم گرفتم رو پیدا کنم و وقتی پیداش کردم یه جوری بهش گوش دادم انگار که دارم به آخرین حرف زندگیم گوش میدم یعنی تمام وجودم رو سرتاپا گوش کردم

    استاد من می‌خوام اعتراف کنم که من خیلی مشرک هستم

    با اینکه دارم تمام تلاشمو می‌کنم که روی باورهای توحیدیم کار کنم اما خیلی راه دارم وقتی به این فکر کردم که من به چه کسایی تو زندگیم قدرت دادم..

    دیدم ای وای همه توی زندگی من قدرت دارند دیدم خانوادم توی زندگیم قدرت دارند

    دیدم سازمانی که توش کار می‌کنم برای من قدرت داره

    دیدم مردم برای من قدرت دارند

    دیدم ترس از دست دادن روی من قدرت داره

    و خدای من توی زندگی من غریبه

    دارم تمام سعیمو می‌کنم که با خودم صادق باشم..

    تازگیا به یه تضادی برخوردم که باعث شد در توی خودم جستجو کنم دیدم که فقط قلب من وجود من با خدای من آروم میشه

    با اینکه از کودکی درخواستم این بود که همیشه خدا رو توی قلبم داشته باشم چه توی شادی و چه توی غم پیوسته به یاد خدای خودم باشم….

    تو این مدت کوتاه خدای به من نزدیک شده یعنی در واقع من به خدای خودم نزدیک شدم اونی که از اول به من نزدیک بود از رگ گردن به من نزدیکتر…

    استاد جان چه جمله طلایی رو توی فایل گفتید واقعاً این باور شرک آلود رایج که دولت داره شرایط رو طوری سازماندهی می‌کنه که مردم نتونن فراتر برن و درگیر نیازهای اولیه بمونن …

    هرچی بیشتر به حرف‌های شما فکر می‌کنم بیشتر به این نتیجه می‌رسم که ای وای این حجم از شرک…

    در صورتی که خدای من عادل‌ترینه خدای من عند مرام

    عند معرفت

    عند عدالته..

    به شرطی که من باور کنم

    خدای من … پرورگار جهانیان… رب من… اون زمین و آسمان مسخر من کرده …

    استاد بعد این گوش دادن این فایل قسمت های طلایی رو ادیت کردن که بارها و بارها و بارها گوش کنم و خودمو از شرک رها کنم…

    تا خدای خودمو هرروز بیشتر درآغوش بگیرم…

    خدایی که با وجود اینهمه شرک همیشه در لحظه هدایتم کرده…

    خداروشکر که در این مسیرم…

    خداروشکر که شمارو دارم…

    خداروشکر که در راه کسانی که به اون‌ها نعمت داده شده

    نه گمراهان…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مجتبی طهماسبی راد گفته:
    مدت عضویت: 4039 روز

    سلام خدمت استاد عزیز عباسمنش حق مطلب رو ادا کردی و گفتی روزی به یکی از اقوامم گفتم برام یه متن بنویس و امضا کن .متنی که نوشت این بود .اگر خدا بخواهد هر نا ممکنی شدنی خواهد شد حقیقت همین است و من اینجا در بین این دوستان عزیزم و شما استاد گرامی ام می گویم فقط خودمان حاکم بر سرنوشت خود هستیم .واینکه به قول بعضی ها قدرتهای جهانی هشت سال در جنگ ناجوان مردانه و اکنون در سوریه نتوانستند وجبی خاک از ما بگیرند

    که ما سرنوشت این جنگ هارا تغییر دادیم واآنها نتوانستند کاری کنند تا خدا نخواهد برگی از درخت نخواهد افتاد

    و فقط اوست که این اختیار را به ما داده است. استاد سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 3865 روز

    سلام به همه و جناب استاد عباس منش

    اولین دیدگاهم هستش…))))

    سپاس گزارم به خاطر تمام باورهای قشنگی که اشاعه میدین…

    دوست دارم اولین دیدگاهم قسمتی از مناجات امیرالمومنین باشه…

    مولای یا مولای انت المولی و انا العبد و هل یرحم العبد الا المولی

    مولای یا مولای انت المالک و انا المملوک و هل یرحم المملوک الا المالک

    مولای یا مولای انت الخالق و انا المخلوق و هل یرحم المخلوق الا الخالق

    مولای یا مولای انت الغنی و انا الفقیر و هل یرحم الفقیر الا الغنی

    مولای یا مولای انت المعطی و انا السائل وهل یرحم السائل الا المعطی (عطا کننده – درخواست کننده )

    مولای یا مولای انت الرازق و انا المرزوق و هل یرحم المرزوق الا الرازق

    ….

    واقعا دوست دارم این حرفهارو بزنم ))))))))…چون باور دارم باعث تقویت باور و ایمان خودم میشه…

    ممنون از نگاهتون…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مهرداد مرادی نظیف گفته:
      مدت عضویت: 3850 روز

      ندهند فرصت گفتار به محتاج کریم

      گوشه این طایفه آواز گدا نشنیده است

      یا قاهرالعدو و یا والی الولی یا مظهر العجایب یا مرتضی علییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2715 روز

    سلام

    متشکرم

    متشکرم

    چقدر دلم قرص کرده این فایل های اخیر

    خدای بزرگ! متشکرم

    چقدر دلم آروم هست وسط نیرنگ ها

    چقدر محکم ام کردید وسط اتفاقاتی که همیشه متزلزلم می کرد

    استاد چقدر من تشکر کنم

    چطور بگم ممنونم خانم شایسته

    چیکار کردید با من

    از بال بال زدن به آرامش رسوندید

    من با دردم روبرو کردید

    چطور شرک رو برای من واضح کردید

    رب من!

    چقدر دلم قرص هست وسط فتنه ها

    چپ و راست هم داره می ریزه به ظاهر بر سر م نیرنگ ها

    اما من چقدر جام امن هست

    چقدر راحت ام

    چیکار کردی با من سید!

    چقدر زمین قلب من تشنه این آب بود!

    سید! خدا کردی من رو

    سید همه آموزش هاتون یه طرف

    این رمزگشایی شرک تون یه طرف

    تو شاه بیت رو خیلی قشنگ خوندی

    تو توحید رو عالی جاری کردی

    تو خدا بودن رو خوب فهمیدی

    چطور بگم متشکرم!

    چطور بگم دستم چه وقتی گرفتی!

    چطور بگم کلام خدا رو بر من چطور جاری کردی!

    آره کلید اسرار رو بهم دادی

    کلیدی که رب خواست بر من در این برهه از زندگی ام آشکار شه

    چطور بگم چند بار دارم فایل های مربوط به شرک رو گوش میدم!

    چطور بگم که هر بار می شنوم بغض در گلوم هست!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    میثم مقصودی گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    سلام برهمه ی دوستان همسفران عزیز

    استاد عزیز و همه همه

    چقدر جالبه چقدر جای فکرکردن هست

    همه ی حرفای استاد گفتند من از همه شنیدم به غیر اون خانواده ی یهودی که 80درصد ثروت دستشونه خخخخخخخخخخخخخخخخخخ وای خدای من از وقتی که عضو این سایت شدم میتونم بگم همچین حرفایی نشنیدم خدایا شکرت از اینکه به این مسیر روشنایی هدایتم کردی

    1.قدرت در دستان رب است مبادا میثم به کسی دیگه قدرت بدی

    2.هیچ کس وهیچ چیزی در حوادث واتفاقات خوب وبد روزانه تو نقشی ندارد جز افکار وکلام خودت میثم

    3.رب العالمین فرمانروا تمام کائنات مقدر کرده میثم خودش اتفاقات وشرایط زندگیشو رقم بزنه(چقدر زیباست

    ادم انتخاب میکنه چه شغلی داشته باشه

    .با کی ازدواج کنه

    .کجا زندگی کنه.

    درامدش چقدر باشه

    .چقدر وقت ازاد داشته باشه

    .با کی دوست باشه

    .چه غذایی بخوره

    .چه حرفی بشنوه یا بگه.

    چندتا بچه داشته باشه پسر باشن یا دختر

    کجا ها سفر بره

    خود ادم انتخاب میکنه

    چقدر زیباست به به احسنت به همچین ربی به همچین قدرتی

    فقط باید دوتا چیز را بپذیریم

    همه ی قدرت ها دست خداست

    و ما باتوجه کردن به هرچیزی اونو وارد زندگیمون میکنیم

    همینجا به خودم قول میدهم هر روز توحیدی تر شوم

    استاد فدایی داری دمت گرم

    خانم شایسته وبقیه همراهان دم شما هم گرم

    دم خودم گرم با عشق دارم میپذیرم این قوانین بدون تغیر را

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2485 روز

    سلام

    واژه ی مالک رو در قرآن جست و جو کردم و این آیه (26 آل عمران) اومد:

    «بگو، خدایا، مالک ملک جهان، تو هستى. به هر که بخواهى، ملک و حکومت می‏بخشى و از هر کسى بخواهى، ملک و حکومت میستانى. هر که را بخواهى، عزت و جلال مىیبخشى و براى هر که بخواهى، ذلت و خوارى میدهى. تمام نیکیها به دست قدرت تو است و در حقیقت تو بر همه چیز و بر همه کار توانایى‏»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    علی خاکسار گفته:
    مدت عضویت: 3824 روز

    سلام به استاد عزیزم وعزیزش وخانواده عزیزم

    علی خاکسار هستم وخداوند رو شاکرم که دارم این کلمات رو می نویسم. من هم می خواستم برای سوئیچ کردن از کارمندی اقدام کنم وکارخودم رو شروع کنم ،که در وادی تند خوانی وبرداشتنن عینک است.

    اما چند بار که می خواستم برگه مرخصی بدون حقوق رو بنویسم دیدم شرک ها نمی زارن (باید بگم که تااینجا که رو خودم کار کردم به من الهام شده که یک مرخصی 6 ماهه بدون حقوق بگیرم) حالااون شرک ها چی بودند :

    1-حقوق 6 میلیونی آخر ماه

    2-بیمه تکمیلی وبازنشتگی

    3-پاداشهای کاری

    4-8ساعت کار کردن وبقیه اش در اختیار خود بودن

    5-راحتی وعدم دغدغه همسرم در ایام بارداری و تمرکز فکری برای داشتن خرجی خوب تا اخرماه

    6-نگاه همکارانم که برم سر یک شغل آزاد ودست از پا درازتر برگردم

    که وقتی با خودم خلوت کردم گفتم “”خدایا تو به من اینها رو الهام کردی ومن باید انجامش بدم “”واگر انجامش ندم چه یک ایده چه صد ایده وچقدر روی اعتماد به نفسم اثر می زاره ودوست داشتم سبک شخصی مو داشته باشم .و….

    وخدا به من گفت”” عزیزم سلامتی همون زن وبچه ،بیمه ،تربیت ،رزق وروزی شون به عهده منه واگر تو امشب<< بمیری<< چه کسی کفیل این بچه هاو اون بچه داخل شکم همسرت وهمسرت ومادرت هست .؟؟؟؟"""

    وبه من گفت"" بله من خدا بله رب بله قادر مطلق"" .پس تو با تیب خاطر وآسودگی خیال آنچه رو که بهت گفته می شه رو انجام بده ومن تورا کفالت خواهم کرد .وبدان که نجوا ازشیطان است تا غمگین کند مومنان را واونمی تواند ضرری برساند مگر به اذن خدا وباید مومنان برخدا توکل کنند.

    وآرامش تمام وجودم رو فراگرفت وفهمیدم که در مسیرم …..

    الابذکرالله تطمئن القلوب.

    راستی از تحریک کردنتون برای نوشتن ومکتوب کردن وارد پا به جا گذاشتن در سایت ممنونم .همین چند خط برای خودم خیلی انرژی مثبت داشت .بازم تشکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فاطمه مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2894 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و همه ی همسفرهای عزیزم

    روز بیست و ششم سفرنامه 

    استاد واقعا نمیدونم در مورد مطالب این فایل چی بگم یعنی هر باری که گوش میدم بهش احساس میکنم نیازه که باز هم تکرارش کنم باز هم تکرارش کنم و باز هم و باز هم…

    من خودم رو میگم چند بار به خاطر ترس از یک شخص خاص از یک خانواده خاص تغییر مسیر دادم و هرگز خواسته ام رو در اون لحظه انجام ندادم ؟

    چند بار از حرف مردم ترسیدم و تن به کاری دادم که از انجامش خوشحال نبودم؟

    چندبار در معادلاتم یک شخص خاص، یک عامل خاص ،یک خانواده خاص ، یک قانون خاص رو بالاتر و قدرتمند تر از خداوند در نظر گرفتم و از خواسته ام صرف نظر کردم؟ چندبار حرص خوردم ، بحث کردم، دعوا کردم ، داد زدم تا یک شخص خاص رو تغییر بدم چون تغییر شرایط رو منوط به تغییر اون شخص میدونستم؟

    چندبار احساس ناتوانی کردم برای تغییر اوضاع؟

    همین دیشب نشستم کلی با خدا حرف زدم که من چیکار کنم که اوضاع بهتر بشه ؟ بهم گفت تو هنوز باورهاتو تنها عامل نمیدونی و هنوز عواملی غیر از باورهاتو مقصر میدونی! و دیدم راست میگه و از دیشب ازش خواستم که بهم بگه چیکار کنم که ایمان بیاورم که تنها عامل موثر فقط باورهای منه نه هیچ چیز دیگه ایی نه هیچ کس دیگه ایی ؟ 

    واقعا شرک عامل بدبختیه. وقتی آیات عذاب رو در قران دونه به دونه بررسی میکردم به وضوح دیدم که بدترین عذاب ها که از عذاب الیم و عذاب شدید حرف میزنه مربوط به شرکه مربوط به انکار و تکذیب خداونده. 

    اینکه باور کنیم تنها عامل موثر در زندگی ما باورهای ماست اینکه بپذیریم که تمام زندگی ما نتیجه ی باورهای ماست اینکه یقین داشته باشیم که هیچ کس هیچ تاثیری در زندگی ما نداره اینکه ایمان بیاوریم که تنها قدرت کل جهان خداونده خیلی تعیین کننده اس خیلی راه گشاست و شروع تمام اتفاقات خوب از همین جاست 

    استاد چقدر دوست دارم این حرف شما رو باور کنم چقدر زیباست که باور کنم اگه توی قعر باشم توی پایین ترین سطح و فقط باور کنم که تنها قدرت جهان رب هست میتونم به همه جا توی زندگیم برسم چقدر قدرتی که خداوند به من داده بی انتهاست خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1399 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    من واقعا از زمانی که وارد این سایت شدم کلا یه آدم دیگه ای شدم اصلا از کسی نمیترسم ببینید دوستان من میخوام خیلی راحت این خودشناسی رو بگم من همیشه میخوام یه کاری انجام ذهنم یع ترس میاره اصلا کلا همه اینجوری هستن مثلا ذهنت میگه این فلانی اینجوری بهت ترس میده ذهنت ترس میده مهم اینکه اون ترس رو وارد نکنی من یادمه چند روز پیش کلا میخواستم وارد ترس‌هام بشم من توی خیابان میرفتم یه سگ خارجی مشکی چهره واقعا وحشی وحشتناک ترسیدم واقعا هی میرفتم از باموتور بازم میترسیدم اما اون روز برگشتم واقعیتش ترسیدم بعد دو روز ذهنم گفت دیدی نرسیدی از یک سگ به خودم قول دادم چون تو سریال زندگی در بهشت دیدم میگفتن خانوم شایسته میگفت میخوام مثلا یه شب تنهایی بخوابه یا تو تاریکی بره و منم گفتم برم تو دلش خلاصه رفتم دوباره تو اون خیابان همون سگ مشکی اومد وسط جاده منم وایستادم باور کنید اون روز اونقدر گارد گرفته بود از خدا خواستم هدایتم کنه واقعا گفتم به خدا توکل کنم برم دیدم بابا این سگ خیلی ترسو هست باور کنید چون خدارو بزرگ‌تر دیدم و گفتم چرا از یک سگ بترسم واقعا ترسم ریخت من خیلی وقته ترس‌هام کمتر شده باور کنید اصلا دوست دارم ذهنم یع چیز بگه و منو بترسونه مثلا بگه تو نمیتونی فلان کارو بکنی

    درجا اقدام میکنم من ترس‌هام رو با تکامل طی میکنم و الان خیلی راحت نظرمو میگم اصلا برام مهم نیست بقیه چی میگن و خیلی خوشحالم اون باورهای غلط مثل چشم زخم و هزاران چیز دیگه واقعا هست دوری کردم یادمه چند مدت پیش سرکار بودم بعد صاحب کارم خیلی دستپاچه بود میگفت زود باش از صنف بازرسی دارن میاد زود باش همه کارها رو ول کن به اونا برس باور کنید گفتم من میخوام اول مشتریها رو رد کنم به نوبت بهشون غذا میدیم بعد بهم گفت تو چت شده؟گفتم هیچی گفت اصلا میدونی اینا کی هستن گفتم اره گفت اگه میدونی چرا این حرفو میزنی گفت اینا درجا مغازه منو پلمپ میکنن باید بهشون غذا بدیم من همیشه توی ذهنم ساختم خط قرمز من باج دادنه اصلا دوست ندارم به کسی باج بدم اصلا دوست ندارم کنار کسی باشم مثلا بگه من هواتو دارم بیا پارتیت میشم اصلا دوست ندارم این جملات رو همون روز اومدن از صنف رفتن نشستن اصلا جالبه آدما خودشون رو بزرگ نمیبینن اما ماها آدم‌ها رو بزرگ میکنم با افکارمون الان خودم به شخصه سرم بالاست خدا شاهده با هرکی خیلی راحت بدون استرس حرف میزنم ترس از دست دادن هیچ کسیو ندارم مثل شغل یعنی همین امروز وارد شغلی بشم که میلیون بهت میدم اگه بخوام خیلی راحت میام بیرون چون باور فراوانی دارم و اگه هم بگن اخراج شو خیلی راحت بیرون میرم اصلا ناراحت نمیشم میدونید چیه همیشه هرجا بودی هرکی گفت اخراج شو خوشحال باشم خدارو اینجوری ببین منبع رزق و روزی بگو من وصلم بع یک انرژی به یک قدرت اونی که شکم مادرم حواسش به من بود الان هم میتونه کمکم کنه پس ترسی وجود نداره خیلی خوشحالم واقعا من همیشه کامنتی رو میزارم که خودم اجرا میکنم چون ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت میزنه ✔️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: